فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در منظومه های عاشقانه شاهد اتفاقات گسترده ای هستیم که حول محور عشق در حال رخ دادن هستند. هر یک از شاعران و نویسندگان در بیان قصه عشق، نظر و دیدگاه خود را غالباً در قالب سلسله حوادث داستانی بیان می کنند. رابرت استرنبرگ یکی از قابل اعتناترین و چهارچوب مندترین نظریه ها را درباره داستان های عاشقانه مطرح کرده است. او برای قصه های عشق، پنج محور اصلی ترسیم کرده است و برای هرکدام از این قصه های عشقی خود نیز بیست و شش زیرشاخه متعدد برشمرده است. در این جُستار براساس نظریه قصه عشق رابرت استرنبرگ تلاش شده است منظومه های ویس و رامین و خسرو و شیرین مورد بررسی و واکاوی قرار گیرند. با توجه به اینکه تعداد قصه های عشق استرنبرگ بخش های زیادی دارد، در این تحقیق تلاش شده است غالباً به قصه های عشق مهم و برجسته این منظومه ها پرداخته شود. نتیجه تحقیق نشان می دهد که در این دو منظومه انواع قصه های عشق استرنبرگ قابل مشاهده و تطبیق است. کنش های روانی شخصیت ها که در این داستان ها غالباً حول محور عشق شکل گرفته است، همچنین تعاملات و نوع رویکرد عاشق و معشوق به مسئله روابط عاشقانه و زناشویی آن ها و تطابق آن ها با نظریه قصه عشق استرنبرگ، ابعاد پنهان روان شناختی شخصیت ها را تا حدود بسیاری آشکار می کند. براساس قصه های مختلف عشق استرنبرگ و بررسی منظومه های خسرو و شیرین و ویس و رامین، مشخص می شود که جنبه ها و خصوصیاتِ نظریه قصه عشق در خسرو و شیرین به نسبت ویس و رامین از نمود و غلبه بیشتری برخوردار است.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی - فرهنگی پروژه های شهری: مورد مطالعه پارکلت کتاب خیابان فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که باهدف ارزیابی تأثیرات اجتماعی- فرهنگی انجام می شوند به دنبال ارتقای کیفیت زندگی، توانمندسازی اجتماعات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا به ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی احداث پارکلت کتاب به مثابه یک فضای شهری کوچک، منعطف و کاربردی در خیابان فخر رازی پرداخته شود. در بخش کمی که از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است، جامعه آماری شامل همه عابرین پیاده ای شده از این خیابان استفاده کرده و رفت وآمد کرده اند. شیوه نمونه گیری تصادفی احتمالی و همچنین تعداد نمونه 200 نفر از عابرین پیاده بوده است. بعلاوه در بخش روش کیفی با استفاده آر، تحلیل مضمون، تلاش شده است تا پیامدهای اجتماعی-فرهنگی مرتبط با پارکلت موردبررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد پیامدهای احتمالی احداث پروژه شامل تأثیرات مثبت و منفی مانند شکل گیری حوزه عمومی به ویژه برای گروه های کم قدرت، شکل گیری پیوندهای اجتماعی و کردارهای مشارکتی، شکل گیری هویت محله ای و منطقه ای، افزایش مشارکت گروه های مختلف، احساس تعلق شهروندان به محله، بهبود کسب وکارهای مجاور وندالیسم. افزایش ترافیک در محدوده و ایجاد معارضه با کسبه محل می شود.
ویژگی های طراحی مساکن ساخته شده با پرینترهای سه بُعدی با روش موردپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه یک بررسی نظام مند از نمونه های ساخته شده با فناوری پرینت سه بعدی در زمینه ی طراحی معماری و ساخت است. این تحقیق بر مبنای روش مورد پژوهی و با استفاده از روش ترکیبی انجام شده است. . در قسمت کمی پژوهش به جمع آوری داده های عددی و در قسمت کیفی به بررسی ویژگی های ظاهری، ساختاری و عملکردی ساختمان ها با استفاده از مطالعه موردی و تحلیل متون مرتبط پرداخته ایم. بعد از بررسی مساکن ساخته شده نتایج ذیل حاصل گردید. بتن و سیستم پرینتر دروازه ای پرکاربردترین نوع مصالح و نوع پرینتر در این فناوری هستند. در مورد مسلح سازی میلگرد گذاری دستی و افزودن مواد به بتن از پرکاربردترین روش ها می باشد. در مورد ویژگی ها معماری باید عنوان کرد که پلان کشیده مستطیلی برای پرینتر دروزاه ای و پلان های سه شاخه و شعاعی برای پرینتر های بازوی رباتیک مناسبترند. در زمینه ی مجموعه سازی و نوع گسترش چیدمان نیز می توان اذعان کرد که چیدمان خطی شطرنجی از چیدمان شعاعی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. بازوی رباتیک امکان ساخت فرم های آزاد را به ما می دهد، برای ساخت و سازهای زیاد جهت هزینه ی کمتر، سیستم دروازه ای و چیدمان خطی توصیه می شود.
تقابل دوگانه عروسک و بازیگر بر روی صحنه با نگاهی انتقادی به نظری اَبَر عروسک ادوارد گوردن گریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
77 - 89
حوزههای تخصصی:
عروسک عنصری نمادین و استعاری از اشخاص، اشکال، حیوانات و گیاهان بر روی صحنه است. منشأ شخصیتی که خالق (هنرمند عروسکی) و تماشاگر هر دو ظاهر آن را درک کرده اند، در صورتی که از سوی بازیگر انسانی (بازی دهنده) به زندگی تخیلی درآید و مستقیماً آن را کنترل کند. کنترل کردن یا جان بخشی می تواند از طریق تماس بدنی، با دست ها، پاها یا از طریق مکانیزم های حرکتی دیگری همچون رشته نخ ها، سیم ها یا میله های چوبی و فلزی باشد. این پیکره متحرک جان بخشی شده (عروسک) امروزه حتی از طریق الکترونیکی و یا حتی از راه دور هم کنترل می شود و زمانی به عنوان یک عروسک تئاتری قابل درک است که اجراگر یا بازی دهنده در آن سوی کابل و یا دستگاه حاضر باشد و حرکت را صرفاً حتی از راه دور از انتهای یک میله یا طناب ساده و یا یک صفحه کلید کنترل کند. آنچه در این مقاله به عنوان هدف اصلی در آن می پردازیم بررسی نظریه اَبَرعروسک ادواردو گوردن کریگ در حوزه نمایش عروسکی با تعاریف ارائه شده از هستی شناسی بازیگر و هستی شناسی عروسک از دیرباز تا به امروز و بررسی این نظریه در ارتباط با عروسک و بازی دهنده اش به عنوان بازیگر است. پرسش های اصلی مقاله این است که تقابل دوگانه عروسک و بازیگر انسانی چگونه در نظریه ابر عروسک قابل مقایسه است؟ به هرحال مسلم است که هرکدام از دو گونه بازیگرها (عروسک و انسان) هرکدام دارای محدودیت ها و امکانات نامحدود خود هستند. زمانی که عروسک ها زنده می شوند، مخاطب عروسک را همچون بازیگر در ذهن خود زنده می پندارد با عروسک ارتباط برقرار می کند. درنهایت با نگاهی انتقادی به دیدگاه گوردن کریگ به بررسی توانایی ها و محدودیت ها و امکانات تئاتری بازیگر و عروسک و امکان جایگزینی آنها در برابر یکدیگر بر اساس قابلیت هایشان می پردازیم چراکه باور داریم عروسک و بازیگر در عین زندگی مستقل در حال نقش آفرینی هستند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی بر اساس مراجعه به منابع کتابخانه ای و نیز مقالات معتبر و منابع موجود در اینترنت به نگارش درآمده است.
شناسایی موانع همکاری نهادهای فعال درزمینه خانه سازی برای ارتقاء کیفیت خانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
45 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت خانه از زمان نخستین برنامه خانه سازی موضوع بحث میان سیاست گذاران، برنامه ریزان و سرمایه گذاران بوده است. پژوهش های اخیر نشان می دهند پیگیری چالش های مربوط به کیفیت خانه ها در رشته ها، رویکردها، و روش های مختلف باعث محدودشدن و ناکارآمدی تلاش های صورت گرفته می شود. این پژوهش با درنظرداشتن همکاری نهادهای فعال در زمینه خانه سازی در بخش خصوصی به عنوان راهکاری برای غلبه بر چالش های کیفیت خانه ها به دنبال یافتن موانع این همکاری و راه حل های آن هاست. دراین راستا روش تحلیل تماتیک انعکاسی به کار گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و به شیوه گلوله برفی انجامشد تا اثرگذارترین افراد در مهم ترین نهادهایی که در بخش خصوصی بر کیفیت خانه ها اثر می گذارند در پژوهش شرکت کنند. درمجموع 23 نفر، شامل همه تصمیم گیران کلیدی در یکی از شهرهای استان مازندران، در پژوهش شرکت کردند. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری شدند و تم ها توسعه یافتند. براساس نتایج پژوهش مهم ترین مانع همکاری بسته بودن کانال های ارتباطی بین نهادهاست. متفاوت بودن هدف نهادها، تعهد نداشتن به کار با گروه، بی اعتمادی، بی انگیزگی و انکارکردن مسئولیت مشکلات اصلی بودند که به بسته شدن کانال های ارتباطی منجر شدند. وضع مجموعه قوانینی که بتواند با ارائه انگیزه، درنظرگرفتن تنبیه، و سرمشق دادن به نهادها با ارائه نمونه های موفق باعث بی اثرشدن موانع شناسایی شده شود، یگانه راه حل برون رفت از وضعیت کنونی است.
مطالع تحلیلی تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۱-۱۲
حوزههای تخصصی:
هندسه در معماری به عنوان یک ابزار برای ایجاد تنوع و حرکت در طراحی ها استفاده می شود. منابر چوبی یکی از عناصر ویژه آثار دوران اسلامی ایران است که خلاقیت ها، نوآوری ها و زیبایی های هنر کار با چوب را به نمایش می گذارند. مسجد جامع اصفهان با داشتن چندین منبر چوبی که در دوران متفاوتی ساخته شده دارای ارزش ویژه ای در مطالعه تزیینات منبرهای تاریخی است. از این جمله می توان به منبر محراب الجایتو اشاره کرد که در شبستان الجایتو مسجد جامع اصفهان قرار دارد. در پژوهش پیش رو نویسندگان سعی در تحلیل ساختار تزیینات چوبی این منبر دارند. سؤالات این پژوهش عبارتند از: 1. تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه شاخصه و ویژگی هایی است؟ 2. منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه نوآوری هایی براساس ویژگی های فنی و هنری است؟ اهداف پژوهش شامل تحلیل هندسی، شناخت هندسه گره ها و بررسی ویژگی های فیزیکی و ظاهری منبر محراب الجایتو و نوآوری های آن براساس ویژگی های فنی و هنری این اثر هنری است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع اصفهان را مطالعه و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزبه و تحلیل کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد منبر مسجد جامع اصفهان با گره های هشت وطبل، ده تند، ده کند و شل و هشت و چهارلنگه تزیین شده است. در انتها، این تزیینات گره چینی به صورت دقیق ترسیم و ارائه شده است. تحلیل هندسی گره های کارشده در منبر مسجد جامع اصفهان نقش مهمی در شناخت تزیینات هندسی دوره تاریخی خود ایفا می کنند. این تحلیل می تواند به درک بهتری از نحوه ساخت و طراحی سازه های چوبی در گذشته بیانجامد و به حفظ تزیینات چوبی تاریخی کمک کند.
تحلیل بینانشانه ای فضاسازی در متن کلامی و متن تصویری معراج نامه میرحیدر با تأکید بر نقش نگارگر در خلق اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در نگاره های معراج نامه میرحیدر حائز اهمیت است، توصیف تصویری دنیایی است که نگارگر تلاش کرده با بهره گیری از روایت کلامی، القای مضامین ماورایی آن را ممکن سازد. در مورد مضامین و شخصیت های آن، پژوهش های متعددی شکل گرفته است؛ اما فضایی که این عناصر بر پیکر آن نقش بسته و سهم نگارگر در بازتاب این فضای ماوراءطبیعی، مورد التفات پژوهش های پیشین واقع نشده است. هدف از این پژوهش: کشف تفاوت های فضا در متن کلامی و فضاسازی در متن تصویری معراج نامه میرحیدر و شناسایی سهم نگارگر به واسطه تفسیر وی در خلق اثر است. سؤال پژوهش عبارت است از: با مطالعه بینانشانه ای فضا در متن کلامی و متن تصویری معراج نامه میرحیدر چه تفاوت هایی را می توان یافت که حاصل تفسیر نگارگر است؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و مطالعات کتابخانه ای با روش تطبیق و تحلیل بینانشانه ای و با رویکرد ترامتنیت ژنت صورت گرفته است. این رویکرد به دلیل خوانش و طبقه بندی روابط میان دو متن در تفکیک سهم مصوِّر از مؤلف رویکردی کارآمد است. نتایج نشان می دهد، نگارگر با تفسیر خویش از متن کلامی، خلق فضا در متن تصویری را با کاهش یا افزایش عناصر توأمان کرده و منجر به تراگونگی در بیش متنیت شده است. حاصل تفسیر نگارگر در قالب عناصر فضاساز در راستای بازسازی قصد مؤلف با افزودن بخش های متکی به حافظه بصری و فرهنگی او باعث شده، دریافت و ادراک سایر مخاطبین هدایت و کنترل گردد. سهم نگارگر در گونه جایگشت با تکثیری جدی در فضایی جدید، منتج به تبیین و توصیف متن کلامی، ماندگاری مفاهیم و ادراک بخش های ناپیدای متن کلامی گشته است.
شناسایی و ارزیابی عوامل کلیدی مؤثر بر میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
133 - 152
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر برنامه ها و اقدامات بعضاَ مناسب برای تقویت زیر ساخت ها، مقاوم سازی و نوسازی بافت های فرسود و آسیب پذیر شهری و اصلاح سیستم های مدیریت بحران عملیاتی شده است. ولی در عین حال در مدیریت شهری، رویکرد تاب آوری و حفظ تعادل در مواقع بحرانی طراحی نشده است و صرفا اکثر برنامه ها و اقدامات متمرکز بر ایمنی کالبدی شهر بوده و پرداختن به زیرساخت ها و ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریت بین نهادی که ابعاد تاب آوری شهری هستند، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی موثر بر میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان می باشد. مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده می شود. در نهایت 17 متغیر موثر بر تاب آوری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سازمانی- نهادی وکالبدی-محیطی مشخص و در فالب نرم افزار میگ مگ تحلیل و رتبه بندی می شوند. جامعه آماری تحقیق، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان در زمینه های برنامه ریزی شهری، مدیریت بحران و آینده پژوهی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوی کلی پراکندگی پیشران های بافت فرسوده شهر بهبهان از نظر تحلیل اثرات متقابل، در مجموع بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی ناپایدار است. بنابراین از میان 17 نیروی پیشران، 7 پیشران در تاثیرگذار بر وضعیت آینده تاب آوری بافت فرسوده شهر بهبهان اثر کلیدی دارد.
راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری در شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
153 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای اولویت بندی شده پدافند الکترونیک و پدافند سایبری برای شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی به انجام رسیده است. در پژوهش حاضر که از نظر ماهیت، کاربردی می باشد با بهره گیری از روشی ترکیبی پس از یک مطالعه مروری بر روی روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، مرسوم ترین این روش ها از جدیدترین منابع شناسایی و ارزیابی گردیدند. در ادامه با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و نظر خبرگان ، 12 معیار برای رتبه بندی این روش ها احصاء و با روش تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی گردیدند. سپس هریک از روش های شناسایی و مقابله بر اساس معیارهای شناسایی شده بر اساس ویژگی ها و محدودیت های احصاء شده در بخش ادبیات پژوهش برای هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی، نمره گذاری گردیدند و با ضرب نمودن امتیازهای بدست آمده در وزن هر معیار، امتیاز نهایی هریک از روش های شناسایی و مقابله با تهدیدات پهپادی حاصل گردید تا از این طریق بتوان آنها را رتبه بندی نمود.در پایان مشخص گردید برای شناسایی پهپادها، بهترین روش بر اساس معیارهای تعیین شده، روش های مبتنی بر سامانه های راداری بوده و برای مقابله با پهپادها، بهترین روش، بهره گیری از پالس الکترومغناطیسی می باشد. همچنین بهره گیری از سامانه های لیزری و ایجاد فریب سایبری برای پهپاد با اختلاف ناچیزی در رتبه بعدی روش های مقابله با تهدیدات پهپادی قرار گرفتند.
بهبود عملکرد سایه بان های خارجی با هدف توزیع نور روز داخلی و کیفیت بصری فضا در شهر اصفهان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اهمیت آسایش بصری در ساختمان ها، در تأثیر مثبت آن بر آسایش بصری، سلامت و بهره وری ساکنین نهفته است. این جنبه معماری در فضاهای آموزشی بیشتر حائز اهمیت است؛ چیزی که از طریق استفاده از استراتژی های مناسب نور روز، قابل دستیابی است. از این رو عناصر سایه انداز می توانند برای بهبود کیفیت بصری و بهینه سازی توزیع نور روز استفاده شوند تا به فضایی مطلوب و کارآمدتر برای ساکنان منجر شود.هدف پژوهش: این پژوهش ویژگی های فیزیکی سایه بان های خارجی افقی در چهار جهت نمای یک ساختمان آموزشی با جهت گیری شمالی- جنوبی را در شهر اصفهان به منظور ارتقای عملکرد نور روز و آسایش بصری فضا، بررسی می کند. روش پژوهش: فاکتور نور روز (daylight Factor) و شاخص های کیفیت بصری شامل، بیشترین خط شعاعی دید (Maximum radial line) و مساحت ایزوویست (Isovist area)، به عنوان متغیرهای وابسته پژوهش بررسی شده است. همچنین، ضریب انعکاس سایه بان ها (Reflection Coefficient of Materials )، عمق و فاصله بین آن ها به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است. در این راستا، مطالعات کتابخانه ای، اندازه گیری های میدانی با استفاده از دستگاه لوکس متر، آنالیز های اقلیمی با استفاده از نرم افزار Climate Consultant 4/ 5 و شبیه سازی های کامپیوتری از طریق نرم افزارهای Relux و ابزار Isovist در نرم افزار Depth Map به کار گرفته شده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند، طراحی خاصی از پارامترهای سایه بان ها برای هر جهت نمای ساختمان با توجه به اقلیم مشخص توصیه می شود. علاوه بر این، سایه بان با ضریب انعکاس ۸۰ درصد مناسب تلقی می شوند به گونه ای که بین توزیع فاکتور نور روز و شاخص های کیفیت بصری برای ساکنان ساختمان تعادل ایجاد می کند.
مطالعه روایت های شهروندان از سیاست های فرهنگی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یکی از مهم ترین مؤلفه های حیات شهرها محسوب می شود و سیاست گذاری فرهنگی شهری می تواند در نقش محرک و تسهیل گر سیاست های توسعه شهری ظاهر شود. شهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین کلانشهرهای ایران در طول تاریخ همواره از ابعاد مختلف مورد توجه قرار داشته و یکی از تأثیرگذارترین شهرها بر تحولات فرهنگی ایران محسوب می شود. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که سیاست های فرهنگی شهر تبریز در چهار محور اصلی نامگذاری معابر عمومی، ساخت المان ها و تندیس ها، مواجهه با گذشته شهر و سیاست های قومیتی، از چشم انداز ساکنان آن مورد مطالعه قرار بگیرد. همچنین به این موضوع پرداخته شود که ساکنان شهر تبریز سیاست های فرهنگی شهرشان را چگونه روایت می کنند و چه درکی از آن دارند؟ این پژوهش از نوع کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، زنان و مردان تحصیلکرده بالای 25 سال هستند که بیش از 10 سال در شهر تبریز زندگی کرده و آگاهی کافی در رابطه با درک سیاست های فرهنگی را داشته باشند. نمونه شامل ۱۵ نفر (هشت نفر مرد و هفت نفر زن) بوده که به صورت هدفمند انتخاب شده و نحوه گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. در بخش نظری این پژوهش، از نظریات لوفور و تولید فضا، بنیامین و خاطره، دوسرتو و مقاومت، میزتال و حافظه بهره برده ایم. یافته های این پژوهش در قالب هفت تم اصلی " رنج نسیان، ردپای خاطره، فروپاشی مکرر، سیاست حافظه، دیگرِی شهر، کانالیزه کردن فضا و کنشگری مقاومتی" بیان شده اند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سال های اخیر با اعمال سیاست های از بالا به پایین و گاه نامناسب، شهر تبریز از الگوی توسعه شهری تاریخی و پیشین خود فاصله گرفته و مسیری متفاوت در پیش گرفته است. همین امر ساکنان را با مقاومت نسبت به این سیاست ها و با نوعی تعصب نسبت به شهرشان روبه رو کرده است.
تصویرپردازی سناریو مبنا از آینده های جایگزین: تفکر درباره آینده حکمرانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکر و تصمیم گیری در مورد آینده شهر، به منزله ترکیبی از سیستم های پیچیده و غیر قطعی، بسیار دشوار است؛ این پیچیدگی، عدم قطعیت و دشواری، زمانی افزایش می یابد که تفکرات و تصمیم های ما، آینده های بلندمدت شهر را مورد توجه قرار دهند. توجه به این موضوعات، ضرورت آینده اندیشی و بدیل اندیشی در فراگرد مدیریت و برنامه ریزی شهری را بیش از پیش نمایان می سازد.هدف: هدف این مقاله شناسایی و تبیین آینده های جایگزین برای شهر تهران با تاکید بر مفهوم حکمرانی شهری است. بدین منظور کوشش شده است با بهره گیری از روش "چهار آینده جایگزین عمومی دیتور" ، تصاویر آینده شهر تهران، در قالب کهن الگوهای "رشد ، فروپاشی ، جامعه نظم یافته و جامعه تحول یافته "، ترسیم شوند.روش: این مطالعه با هدف شناسایی و تبیین آینده های جایگزین شهر تهران، از روش "چهار آینده جایگزین" استفاده می کند که شامل ساخت سناریوهایی بر اساس شناسایی روندها و محرک های کلیدی تأثیرگذار بر تهران است. سناریوهای توسعه یافته شامل "مرکز تجاری پایتخت"، "عبور از فرجام ری"، "خانواده تهران" و "رصدگرهای تهران" می شوند. هر سناریو دارای روایت خاصی است که چشم اندازی متمایز برای آینده شهر را ترسیم می کند.یافته ها: از میان 87 روند و عامل شناسایی شده در فرآیند پژوهش، 14 عامل با مراجعه به خبرگان به عنوان متغیرهای کلیدی سناریوهای آینده شهر تهران انتخاب شد. در این میان اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی بیشترین تاثیر را بر آینده حکمرانی شهر تهران خواهد داشت.نتیجه گیری: این پژوهش بر اهمیت درک پویایی های جهان معاصر و پیچیدگی های مضاعف مناطق کلان شهری تأکید می کند. با در نظر گرفتن سناریوهای متفاوت و اتخاذ رویکردی کل نگر، می توان به حکمرانی بهتر و موثرتر و عبور از پیچیدگی های توسعه امیدوار بود. بهره گیری مدیران و برنامه ریزان شهری از رویکردهای سناریومبنا در کلانشهرهایی نظیر تهران، مواجهه با پیچیدگی ها را تسهیل و تحقق حکمرانی خوب را امکان پذیرتر می کند. دستیابی به تصاویر آینده شهر تهران، ضمن شناسایی مهم ترین چالش ها و فرصت های نهفته در آینده های جایگزین، مبنایی برای خط مشی گذاری در حوزه حکمرانی شهری و اداره مطلوب شهر تهران فراهم می آورد. این رویکرد پیش نگر برای رسیدگی به مسائل چندوجهی که شهرها با چشم اندازهای در حال تغییر با آن مواجه هستند، ضروری است.
مطالعهٔ نقوش آثار فلزی مملوکی محفوظ در موزهٔ متروپلیتن و بررسی تأثیرپذیری آن ها از مناطق هم جوار (مطالعهٔ موردی: جعبه و لگن برنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
175 - 196
حوزههای تخصصی:
طبق اسناد و مدارک موجود از تاریخ دوران اسلامی، دورهٔ مملوکان یکی از ادوار شکوفایی هنر فلزکاری به شمار می آید و سرزمین تحت تسلط آن ها به یکی از مراکز مهم فلزکاری بدل شده بود. فرم و نقش آثار اولیهٔ فلزکاری مملوکی را می توان ترکیبی از ویژگی های فلزکاری سرزمین های مجاور خود برشمرد که به دلیل خلاقیت و مهارت بالای آنان در فلزکاری، نهایتاً منجر به خلق سبکی منحصر به فرد و مستقل گردید. لذا از این منظر سهم به سزایی در رشد و توسعهٔ هنر فلزکاری اسلامی ایفا نموده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی و تحلیل نمونه هایی از آثار فلزکاری مملوکی محفوظ در موزهٔ متروپلیتن، و تحلیل مفاهیم و مضامین نهفته در نقوش این آثار می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که در تزئین آثار فلزی مملوکی از چه نقوشی بهره گرفته شده و رابطهٔ الگوهای تزئینی و محتوایی در این آثار با الگوهای سنت های پیشین و تمدن های هم عصر آن ها چگونه بوده است؟ این پژوهش کیفی، به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن، به صورت مطالعات کتابخانه ای بوده است. به دلیل تعدد آثار، چهار نمونه از آثار موجود در موزهٔ متروپلیتن به عنوان نمونه های مطالعاتی برگزیده شده و از نظر نقش و تزئین مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در تزئینات این آثار از مجموع نقوش انسانی، حیوانی گیاهی، کتیبه و هندسی استفاده شده، هم چنین طراحی این نقوش متأثر از مناطق دیگری از جمله ایران و آناتولی بوده است.
تأثیر سنت های تصویری نگارگری قدیم ایران بر نگارگری معاصر افغانستان با تأکید بر آثار کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
91 - 111
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری هنرها از یکدیگر تقریباً در تمام برهه های زمانی و تاریخی هنر تکرار شده است. در نگارگری نیز می توان این مسئله را حتی در آثار هنرمندان بزرگ نیز مشاهده کرد. در نگارگری معاصر افغانستان هم تأثیرپذیری از سنت های تصویری قدیم نگارگری ایران به ویژه کمال الدین بهزاد دیده می شود. بدین منظور، این پژوهش با هدف واکاوی سنت های تصویری نگارگری قدیم ایران با تأکید بر نگاره های کمال الدین بهزاد با در نظر گرفتن دو متغیر ساختار و مضمون در نگارگری معاصر افغانستان (شصت ساله اخیر)، به کمک جداول و تصاویر، چگونگی این تأثیرات مورد تحلیل، مقایسه و بررسی قرار گرفت. سؤال های این پژوهش عبارت اند از: 1. مختصات تصویری قدیم نگارگری ایران (نگاره های کمال الدین بهزاد) و مضامین آن ها، دارای چه ویژگی ها و چارچوب هایی است؟ 2. مضامین و ساختار نگارگری قدیم ایران، چگونه در نگارگری معاصر افغانستان تداوم یافته است؟ روش تحقیق، به صورت توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده و روش گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای (با استفاده از ابزار فیش برداری و روش تجزیه وتحلیل کیفی) بوده است. نتایج به دست آمده نشان داد سنت های تصویری در نگارگری قدیم ایران (نگاره های بهزاد) دارای هویت جداگانه ای نسبت به دوره های قبل است و شخصیت مستقل، فعال بودن پیکره ها، اهمیت نقشمایه ها و نقش انسان و حالات چهره، هماهنگی رنگ ها، پرداخت های لطیف، وسعت بخشی به فضا، ترکیب بندی بی نظیر (عموماً مدور)، تزئینات، نماد و نشانه ها و مضامین عرفانی، واقع گرایی اجتماعی، داستانی، حماسی و رزمی از ویژگی های آن دوره است. نگاره های معاصر افغانستان نیز حاکی از تداوم این سنت های تصویری اند. مضامین و ساختار در نگاره های دوره اول به یک اندازه دارای اهمیت هستند. در کنار نسخه برداری از آثار بهزاد، خلق تصاویری بر مبنای اصول بهزاد اما با بیان جدید نیز دیده شد. در نگاره های دوره دوم، نمود مضامین بیشتر از ساختار است و موضوع زن اهمیت زیادی پیدا می کند. استفاده از نماد و نشانه ها در آثار این دوره پررنگ تر است.
رابطه بین محرک های اطلاعاتی و قضاوت زیبایی شناختی در میان افراد غیر متخصص در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
63 - 74
حوزههای تخصصی:
متغیرهای روانشناختی در میزان درک و لذت افراد از یک اثر هنری نقش اساسی دارند. لذت از اثر هنری نه تنها به خود اثر بلکه به مخاطب آن نیز بستگی دارد. ابعاد شخصیتی و دانش هنری از جمله عواملی هستند که بر لذت، درک و قضاوت زیبایی شناختی افراد اثرگذار هستند. تأثیر این عوامل بر افراد مختلف اعم از متخصصین و غیرمتخصصین در هنر سنجیده شده است اما چیزی که در این میان مغفول مانده، تأثیر کوتاه مدت یک محرک اطلاعاتی بر تجربه هنری افراد غیرمتخصص است. در این پژوهش افرادی با تجربه و دانش هنری پایین در دو گروه آزمایشی مورد آزمون قرار گرفتند. گروه اول بدون هیچ محرک اطلاعاتی و گروه دوم با محرک اطلاعاتی (متنی درباره ی ماهیت اثر هنری) میزان ترجیح خود را از پنج جفت اثر واقع گرا-کلاسیک و مدرن-انتزاعی اظهار کردند. نتایج پژوهش حاکی از این بود که با وجود عدم تفاوت دو گروه در دانش زیبایی شناختی، گروه دوم که در معرض محرک اطلاعاتی قرار داشتند، آثار مدرن و انتزاعی را به صورت معناداری بیشتر پسندیدند. بنابراین حتی ارائه اطلاعات کوتاه در مورد شیوه های درک هنر به طور بافتاری به افراد می تواند روی انتخاب و ترجیح آثار هنری تأثیر بگذارد. یافته های این پژوهش نقش متغیرهای بافتاری و روانشناختی در تجربه زیبایی شناختی افراد غیرمتخصص را تأیید می کند.
تحلیل پیکره بندی فضایی خانه ایرانی بر مبنای مشخصه های فرهنگی منبعث از الگوهای رفتاری (نمونه موردی: خانه امینی ها واقع در شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
خانه های سنتی ایران به لحاظ لایه های فرهنگی، از پیچیدگی های خاصی برخوردار است؛ فرهنگ و الگوهای رفتاری خانواده عامل اصلی شکل دهی فضا در خانه ایرانی است. پیکره بندی فضایی خانه با زندگی چند خانواده ی خویشاوند برکنار یکدیگر صورت می پذیرفته است. فرهنگ و الگوهای رفتاری؛ ساختار فضایی مطالعه تطبیقی در نمونه مورد مطالعه تأثیرگذار بوده است. هدف پژوهش، تحلیل الگوهای رفتاری منبعث از فرهنگ در شکل دهی به الگوی فضایی یک نمونه خانه ایرانی (به طور خاص خانه امینی ها) است. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش بر آن است که مشخصه های فرهنگی تعیین کننده در ساختار فضایی خانه ایرانی چیست و نحوه اثربخشی هرکدام در پیکره بندی فضایی خانه ها به چه نحوی است؟ روش تحقیق به صورت، تحلیل محتوا و تشریحی تبیین شده است؛ بدین ترتیب که با روش تفسیری – تحلیل تاریخی و مصداق یابی روابط فرهنگی در این عمارت قاجاری و عوامل مؤثر بر ایجاد الگوهای نظام خانواده ی سنتی ایرانی بررسی و سپس با روش تشریحی از میان منابع موجود، به تبیین مصداق این الگوها در نظام های فعالیتی و فضایی این خانه سنتی پرداخته شده است. مصاحبه و مشاهدات عمیقی نیز با اعضای خاندان امینی قزوین انجام پذیرفته که تأثیرات روابط خویشاوندی الگوهای رفتاری و فرهنگ میان اعضا بر نظام های فعالیتی و فضای خانه ی امینی تدقیق شده است. نتایج نشان می دهد که پیکره بندی فضایی ارتباط مستقیمی با مشخصه های فرهنگی و الگوهای رفتاری دارد که منتج از یک نظام فرهنگی مشخص و دقیق در ساختار فضایی خانه است.
شناسایی انواع تخیل در اثر معماری مبتنی بر دیدگاه فلسفه عصب شناسی (تحلیل چند مصداق از معماری معاصر جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: «تخیل» نقش پیچیده ای در فرایند طراحی معمار و شکل گیری اثر معماری دارد. از آن جا که خلق اثر معماری، مستلزم طی فرایندی چندلایه و تعاملی است، شناخت تخیل و عوامل تأثیرگذار بر آن، از اهمیت زیادی برخوردار است. تخیل به عنوان بخشی از این فرایند پیچیده، توان معمار برای تصور فضایی، ساختارها، طرح های سه بعدی و جنبه های کارکردی است. اما موضوع طراحی و مفاهیم مرتبط با آن و از سوی دیگر، خلق اثری با فرم خارق العاده، گاه مانع از پرداخت به تخیل و ماهیت آن می شود. آنچه جای پرسش است، چیستی انواع تخیل معمار در فرایند خلق اثر معماری ا ست. هدف پژوهش: هدف از انجام پژوهش، ضمن پاسخ به پرسش، شناسایی انواع تخیل و نقش آن در اثر معماری مبتنی بر دیدگاه فلسفه عصب شناسی است. که ضمن پاسخ به نیازهای فیزیکی مخاطب، زمینه انطباق با قوه تخیل مخاطب و خلق فضای مطلوب را فراهم کند. روش پژوهش: این پژوهش از جهت ماهیت، کیفی و نیز راهبرد پژوهش کیفی (تفسیری- تحلیلی) است که با تدابیر توصیف، تحلیل و تبیین انجام می شود. شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای شامل مطالعه آثار معماری است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس مبانی نظری و ادبیات موضوع و تحلیل و بررسی آثار معماری دوره اخیر، انواع تخیل شناسایی و به تبیین نقش آن پرداخت می شود. خانه ردیفی، تئاتر کارلو فلیچه، موزه یهود، ساختمان سولاریس، حمام آب گرم، خانه شماره دو، یادبود بورومینی، خانه هشت، موزه گوگنهایم و ساختمان برج کپسولی مصادیق معماری منتخب هستند.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که انواع تخیل در خلق اثر معماری را می توان در ده نوع شناسایی کرد، تخیل فردی، جمعی، اخلاقی، اکولوژیکی، مجسم، زبانی، روایی، بازنمایی، مواد و متابولیست. بر اساس دیدگاه فلسفه عصب شناسی نقش هر یک از انواع تخیل را می توان در چهار دسته خیال پردازی ذهنی، قصدی، ترکیبی بدیع و پدیدارشناسی جای داد.
اقتباس و برگرفتگی بینارشته ای فتوکلاژ «شهادت» اثر شریفی از نگاره «خودکشیِ شیرین» خمسه نظامی 1505.م از منظر ترامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
165 - 181
حوزههای تخصصی:
فتوکلاژ «شهادت» اثر سودی شریفی، تجلی گاه هنر غرب در بستر هنر ایران است. این اثر برگرفته از نگاره «خودکشی شیرین» خمسه نظامی سال 886ه.ق است. شریفی در دوره پساساختارگرائی و دوران فراموشی نقاشی ایران اعصار گذشته، با انتخاب و تغییر برخی نظام های نشانه ای خاص در پیش متن، اثری اقتباسی خلق نموده است. مسئله، علت تغییر نشانه ها و استفاده هنرمند از آن هاست که منتهی به معنای متفاوت در اثر اقتباسی شده است. هدف، دستیابی و تشخیص نوع دگرگونی ها در بیش متن شریفی است. این پژوهش در تلاش است تا به دو سوال پاسخ دهد: 1. در این فرایند برگرفتگی، چه نظام های نشانه ای در آن تغییر یا حذف یافته که منجر به تغییر معنا شده است؟ 2. دو اثر چه تفاوت هایی با هم دارند؟ بررسی این اثر به همراه پیش متن های موجود می تواند خلاء مطالعاتی در این زمینه را پر نماید. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و دو اثر مد نظر را با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت بررسی نموده است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای (فیش برداری) و مصاحبه به هنرمند است. بر اساس نتایج بدست آمده و با بهره گیری از نظام های نشانه ای، دوگانگی معنا در اثر شریفی مشاهده شد. در این اثر، نوعی قرینه سازی برای موضوعات ادبی قرون گذشته ایران با اتفاقات معاصر دیده می شود. یعنی «خودکشی شیرین» نظامی با ارج گذاری به مسئله شهادت در جنگ ایران و عراق و مجسمه پیه ِتای میکلانژ و مرگ مسیح، قرینه و مقابل هم، انگاشته شده است. تغییرات حاصل شده برای این چرخش از اسلام به مسیحیت و بالعکس، جنسیت و سرشت نگاره را تغییر داده است. مهمترین تغییرات ایجادشده در گونه غالب جایگشت است چراکه بدون جانشینیِ برخی عناصر، خلق جدید نیز در اثر شریفی صورت نمی گرفت. تغییر مرکزی در اثر اقتباسی شریفی در عنوان آن است یعنی تغییر خودکشی به شهادت. وی با جابجایی انتقادی، اثری متن محور با توجه به ریشه های تاریخی، اجتماعی و هنری به زبانی پارودیک خلق نموده است.
واکاوی تأثیر سبک زندگی بر سازمان فضایی خانه های معاصر ایران (نمونه موردی: فضای نشیمن در خانه های دوره پهلوی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
61 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سبک زندگی به معنایی است که در آن عوامل زیستی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی بایکدیگر تعامل داشته و تأثیرات عمیقی بر الگوهای زندگی افراد جامعه دارند. یکی از نمونه های این تعامل، کیفیت محیط زندگی و سازمان فضایی است که به تبع آن معماری خانه تحت تأثیر قرار می گیرد.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش واکاوی تأثیر سبک زندگی بر سازمان فضایی خانه های دوره پهلوی با تأکید بر فضای نشیمن در خانه های شهر ارومیه است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و در دو سطح کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در این راستا 18 نمونه از خانه های ارومیه به صورت نمونه گیری هدفمند و دردسترس جهت تحلیل انتخاب شده اند.نتیجه گیری:نتایج این پژوهش نشان می دهد با گذر زمان، فضاهای مختلف خانه ها تغییر کرده اند. اتاق ها به نشیمن، خواب و ناهارخوری تبدیل شده اند و برونگرایی به جای درونگرایی ظاهر شده است. الگوی پلان اوایل دوره پهلوی شامل حیاط مرکزی و اتاق هایی با دسترسی ازطریق راهروها بود، بعداً حیاط به فضایی مجزا تبدیل شد و نشیمن نقش اصلی را به عهده گرفت. فضای نشیمن با فضاهای دیگر ادغام شده و تزئینات آن ها شامل دیوارهای روشن، فرش، کف سیمانی و مصالح گچی بوده است. نشیمن های این دوره، مستطیل شکل و دارای درب جداکننده بوده و با اتاق خواب، پذیرایی، آشپزخانه و حیاط همجواری داشته اند. فعالیت های مختلفی مانند استراحت و غذاخوردن در نشیمن انجام می شده است و ارتباط آن با فضای باز از طریق بالکن، تراس و حیاط بوده است این نتایج نشان می دهند طراحی فضا و چیدمان فضایی تحت تأثیر سبک زندگی و فرهنگ ساکنین بوده و شناخت ویژگی های آن برای بهبود سبک زندگی ضروری است.
واکاوی تحولات ساختار شهر کرمان از سده پنجم تا دهم قمری با تکیه بر روابط سیاسی و نقش عناصر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
پیدایش شهرها عموماً مبتنی بر عوامل سیاسی، اقتصادی و ویژگی های طبیعی و جغرافیایی بوده، اما تداوم حیات شهر و عوامل مؤثر بر تحولات سازمان فضایی آن ها، مبحثی قابل بحث و کاوش است که در هر دوره تاریخی بنا بر وضعیت موجود، سیاست های حاکمیت و روابط ناشی از آن، ساختار شهر و مناسبات جاری در آن را به شیوه ای نو تعریف می کند. در پژوهش های گذشته، عموماً شهر به مثابه موجودی منفک از نظام پیرامونیِ خود خوانش شده و به تأثیر روابط سیاسی خارج از شهر بر روند توسعه آن کمتر توجه شده است، درحالی که شکل گیری و حیات شهر کرمان در منطقه ای با شرایط اقلیمی نامساعد، همواره وابسته به روابط تجاری با شهرهای اطراف بوده و توسعه سیاسی شهر، توسعه عمرانی و توسعه کالبدی آن را رقم زده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت این روابط و تأثیر آن ها بر تحولات شهری و سازمان فضایی شهر کرمان در طی ۵ سده، یعنی از قرن ۵ تا ۱۰ق است. فهم ساختار گذشته شهر، مستلزم بررسی تواریخ محلی و منابع دست اول، تحلیل و تبیین آن ها و تطبیق اسناد تاریخی با آثار معماری باقی مانده از هر دوره به عنوان عناصر شهری آن دوره است؛ بنابراین روش پژوهش پیش رو از نوع تاریخی تحلیلی و استدلال منطقی است. براساس یافته های این پژوهش شهر کرمان از قرن ۵ق به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت و رونق اقتصادی شهر، موجب توسعه سیاسی و کالبدی آن در قرون بعد شد و به تدریج، سازمان فضایی شهر سلجوقی را متحول کرد. در طی ۵ قرن بعدی در هر دوره زمانی، هسته های شهری جدیدی متأثر از وضعیت اراضی درون حصار و چگونگی روابط سیاسی با شهرهای اطراف، بر بستر شهر شکل گرفتند. هسته هایی که متشکل از عناصر شهریِ مهمی مثل مسجدجامع، دارالسیاده، گرمابه و تأسیسات مورد نیاز آن ها مثل قنات ها بودند . درنتیجه در این دوره ها توسعه این عناصر، زمینه ساز تحول استخوان بندی، موجب شکل گیری محلات جدید در پیرامون هسته اولیه و تعیین کننده جهت اصلی گسترش شهر در هر دوره بودند.