فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۳۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
احداث شهرهای جدید به معنای قرن بیستمی آن، یکی از سیاست های شناخته شده در عرصه دانش شهرسازی است. بازخوانی تجربه تاریخی استقرار شهرهای جدید در ایران بر مبنای اسناد دست اول تاریخ شفاهی؛ گامی مفید به منظور ارزیابی کلیت این تجربه است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوایی کمّی و کیفی سند تاریخ شفاهی شهرهای جدید ایران جهت شناخت نقطه نظرات کارشناسی مجریان و متولیان مستقیم این سیاست است. رویکرد این پژوهش آمیخته و روش های مورداستفاده شامل بر تحلیل محتوای کمّی سند پایه پژوهش یعنی کتاب «تاریخ شفاهی شهرهای جدید ایران 1368-1398»، کدگذاری باز 39 گفتگوی کارشناسی و نیز تحلیل کیفی 316 مقولات محوری به کمک تحلیل ثانویه و بررسی تطبیقی نتایج با یکدیگر است. در دوره سی سال موردبررسی، دوره های چهارم (1392-1398) و دوره دوم (1376-1384) به ترتیب دارای بیشترین تعداد مقولات محوری شناسایی شده می باشند. ازلحاظ مضمونی نیز مقولات «جمعیت و نرخ رشد آن» در ادوار اول تا سوم دارای بیشترین تمرکز در سطوح مدیریت اجرایی شهرهای جدید بوده ولی در دوره چهارم موردبررسی این مقوله جای خود را مقوله سیاست های کیفی و نوین شهرهای نسل نو داده است. نگاهی بر یافته های تجمیعی مقولات نیز نشان دهنده برتری خوشه «مضامین و مؤلفه های نهادی» در هر چهار دوره موردبررسی به عنوان مضمون نخست است که تاکنون در تیررس نگاه پژوهش های قبلی قرار نداشته و از این نظر گویای اهمیت وافر این مقوله شناسایی شده است. درمجموع، «تاریخ شفاهی شهرهای جدید در ایران» سندی مهم در بازخوانی تجارب در موضوع شهرهای جدید به ویژه شهرهای نسل نخست این نوشهرها است. قرائت و خوانش صورت گرفته، گویای امکان تحلیل ثانویه این سند و استخراج مجموعه موضوعات، چالش ها و راهبردهای شهرهای جدید از منظر مجریان و ارائه تحلیل های جدیدتر از روند اجرایی همراه با پیشنهادهایی به منظور پیشبرد بهتر این سیاست در آینده است.
بررسی تأثیر تورش های رفتاری و سواد مالی بر تصمیم های سرمایه گذاری با استفاده از مدل معادلات ساختاری: مطالعه موردی خانوار های شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تورش های رفتاری و سواد مالی بر تصمیم های سرمایه گذاران در خانوارهای شهر کرمان است. برای دست یابی به این هدف پس از بررسی ادبیات موضوع، تأثیر تورش های رفتاری مانند تورش ابتکاری (شامل اثر لنگر انداختن، نمایندگی و فرااعتمادی)، تورش اثر قالب بندی (شامل حسابداری ذهنی، اثر وقفه و پشیمان گریزی)، تورش شناختی (شامل محافظه-کاری، تأیید و پس نگری) و تورش رفتار رمه وار (شامل پردازش اطلاعات، اثر بند واگن و اثر گروه های اجتماعی) و همچنین، اثر سواد مالی بر تصمیم های سرمایه گذاران بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل ساکنان شهر کرمان است که در زمینه سرمایه گذاری در بازارهای مالی دارای تجربه هستند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی دومرحله ای از 388 نفر از ساکنان مناطق مختلف شهر کرمان جمع آوری و از تکنیک های آماری و معادلات ساختاری و نرم افزارهای لیزرل، 26 SPSS وSmart Pls3 برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تورش های رفتاری ابتکاری، اثر قالب بندی، توهمات شناختی و رفتار رمه وار بر روی تصمیم های سرمایه گذاران اثر منفی معنادار دارند و سواد مالی بر روی تصمیم های سرمایه گذاران اثر مثبت و معنادار دارد. به سرمایه گذاران پیشنهاد می شود قبل از سرمایه گذاری در بازارهای مالی، درباره این بازارها دانش لازم را کسب و از انجام معاملات مبتنی بر رفتارهای توده ای اجتناب کنند. به سیاست گذاران بازارهای مالی نیز پیشنهاد می شود ضمن اصلاح نظام ساختاری بازار در راستای کارا شدن آن و شفافیت اطلاعات، برای بالا بردن سطح سواد مالی عموم مردم برنامه ریزی لازم را انجام دهند.
شناسایی و ارزیابی مکانهای مناسب برای توسعه زیرساخت های گردشگری در شهر تاریخی کاشان با روش AHP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی کاشان به دلیل برخورداری از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی، پتانسیل بالایی برای توسعه گردشگری دارد. ارزیابی و تحلیل مکان های مناسب برای توسعه زیرساخت های گردشگری، نقشی اساسی در بهره برداری بهینه از منابع و ایجاد توسعه پایدار ایفا می کند. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP)، مکان های مناسب برای توسعه زیرساخت های گردشگری در شهر کاشان شناسایی و اولویت بندی شده اند. این روش با ترکیب نظرات خبرگان و استفاده از معیارهای مکانی و اجتماعی-اقتصادی، نتایجی دقیق و کاربردی ارائه می دهد که می تواند مبنایی برای برنامه ریزی شهری و تصمیم گیری های کلان در حوزه گردشگری باشد. معیارهای اصلی شامل زیرساخت های موجود، ظرفیت محیطی، دسترسی پذیری، و جاذبه تاریخی بوده که برای چهار مکان کلیدی کاشان، یعنی تپه سیلک، خانه بروجردی ها، بازار سنتی کاشان، و باغ فین مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج، تپه سیلک با وزن 0.33 بهترین گزینه برای توسعه معرفی شد و خانه بروجردی ها با وزن 0.28 در رتبه دوم قرار گرفت. این مکان ها به دلیل پتانسیل بالای تاریخی و فرهنگی اولویت دارند. بازار سنتی کاشان و باغ فین نیز به ترتیب با وزن های 0.21 و 0.19 در رتبه های بعدی قرار دارند. یافته ها نشان می دهد که استفاده از مدل های چندمعیاره نظیر AHP فازی در برنامه ریزی گردشگری، ابزاری کارآمد برای تحلیل اولویت ها و تخصیص منابع به شیوه ای مؤثر و پایدار است.
تحلیل محتوای طرح های جهانی ارتقا سلامت روان شهری و مقایسه آن با راهکارهای شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اختلالات روانی امروز در شهرها شیوع بیشتری نسبت به نقاط روستایی دارند و این موضوع هزینه های فراوانی را بر دوش بودجه های مالی شهرداری ها به همراه دارد. به همین دلیل طرح های ارتقا سلامت روان از ملزومات اساسی شهرها مخصوصا شهر تهران بوده و سیاست گذاران باید با توجه به این مسئله تهیه و اجرای این طرح ها را در راستای اهداف خود قرار دهند. این اقدام بدون توجه به تجارب جهانی و اتخاذ بهترین راهکارها و اقدامات ممکن نخواهد بود. به همین منظور این پژوهش با هدف بررسی طرح های جهانی مرتبط با سلامت روان و مقایسه آن با راهکارهای شهرداری شهر تهران در این حوزه انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش مروری بوده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و برای تحلیل آنها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دسترسی به خدمات پشتیبان سلامت روان، بهبود مثبت جامعه و تاب آوری به دنبال بلایای مانند بلایای طبیعی و خشکسالی و ارتقا حمایت و شمول اجتماعی ایجاد فرصت برای ارتقا غرور جامعه، احساس تعلق و مشارکت مهم ترین راهکارهای طرح های جهانی این حوزه است که فقط مورد اول در برنامه های شهرداری تهران وجود دارد. به علاوه تعدادی از اقدامات این ارگان برای گروه یا قشر خاصی است و همه شهروندان را پوشش نمی دهد. در نتیجه اقدامات شهرداری تهران از جامعیت و همه شمولی کافی برخوردار نیست و نیاز است یک طرح سلامت روان جامع و همه شمول با در نظر گرفتن شرایط این شهر و راهکارهای شناسایی شده، انجام شود.
طراحی الگوهای خط مشی گذاری مدیریت منابع انسانی در شهرداری ها به روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۲۳-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگویی از خط مشی گذاری مدیریت منابع انسانی در سازمانهای عمومی غیردولتی در حوزه مدیریت شهری است که از نظر خبرگان آن حوزه با اتفاق نظر بیشتری قابل تحقق در کشور ایران است. خط مشی مورد نظر در این پژوهش به الگویی اشاره دارد که در آن نظام ترتیبات سه فرایند متداخل فرایند به کارگیری، فرایند خدمت گیری و فرایند پایان دهی به خدمت نیروی انسانی منجر به وضعیت مطلوب و متناسب با بسترها و ملاحظات قانونی، فرهنگی، جمعیتی و جغرافیایی کشور گردد. روش مورد استفاده از نوع دلفی کیفی در سه راند بود که طی آن مهمترین ابعاد و مولفه های مطلوب خط مشی گذاری مدیریت منابع انسانی و همچنین عوامل مدیریتی نقش آفرین در خط مشی گذاری مذکور بر مبنای توافق خبرگان متخصص شناسایی شد. طبق یافته های این پژوهش، دست کم چهار الگوی کمابیش مورد مطالبه از دیدگاه متخصصان، دست اندرکاران و صاحبنظران حوزه مدیریت شهری استخراج شد. از دیدگاه خبرگان، الگوی خط مشی گذاری مطلوب در مدیریت منابع انسانی آن الگویی است که در آن فرایندهای جذب، بکارگیری و خروج منابع انسانی نهایتاً به کسب درآمد پایدار، حکمرانی مقتدر، سرمایه آفرینی اجتماعی و مبتنی بر علم و فرهنگ جامعه ایرانی بیانجامد. تحقق الگوهای مذکور به درجات مختلف با عوامل سلبی و ایجابی نظیر انتصابات رانتی، سرمایه انسانی برون سازمانی، سرمایه انسانی درون سازمانی، ناکارامدی اجرایی درون سازمانی، اختلال ادارکی در مدیریت منابع انسانی، فقدان مرجعیت خط مشی گذاری تخصصی، ناکارامدی و تأخر تقنینی، نگرش توسعه ای غیرمتناسب، فقدان توسعه حرفه ای در شهرداریها، انزوای نهادی شهرداریها، ناکارآمدی نظام حقوقی سازمانی-ملی، عدم وابستگی منابع مالی شهرداریها و استقرار تاریخی فرهنگ مسئولیت پذیری در شخصیت ملی ایرانی تضعیف یا تقویت می شود.
تحلیل کیفیت نورپردازی در دانشگاه های منطقه 6 تهران و پیشنهاد راه حل برای ارتقای آن بر اساس استانداردها و روش ارزیابی هزینه چرخه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
نورپردازی آموزشی برای ایجاد محیط خوشایند، ارتقای شرایط سلامتی، صرفه جویی در مصرف انرژی، ارتقای عملکرد آموزشی فضا و یادگیری بهتر اهمیت دارد؛ بنابراین، تحلیل سیستم نورپردازی در ساختمان های آموزشی بر اساس الزامات و استانداردهای بین المللی و پیشنهاد راه حل برای ارتقای آن، هدف اصلی این پژوهش است. دانشگاه های منطقه 6 تهران شامل سه دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و امیرکبیر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. با استفاده از روش های پژوهش شامل مرور ادبیات، تحلیل اسناد و نقشه های معماری و الکتریکی، مشاهده و مقایسه، این هدف دنبال شده است. همچنین، برای پیشنهاد راه حل های کاربردی، نمونه های موردی ساخته شده موفق و هماهنگ با روش ها و فناوری های نورپردازی در کشور ایران بررسی شده اند. در نهایت، راه حل ها با روش ارزیابی هزینه چرخه زندگی اعتبارسنجی شده اند. یافته های پژوهش نشان داده اند (1) طراحی سیستم نورپردازی با توجه به عملکردهای موجود و تنظیم شدت روشنایی مناسب، (2) توجه به نور طبیعی و استفاده از سیستم کنترل برای استفاده بهینه از آن، (3) طراحی سیستم نورپردازی بر اساس هندسه، آرایش فضایی، تناسبات و مبلمان برای به حداقل رساندن خیرگی مستقیم و انعکاسی و (4) انعطاف پذیری فضاها در ارتباط با سیستم نورپردازی، از راه حل های موجود برای ارتقای کیفیت نورپردازی آموزشی هستند. همچنین، نتایج نشان داد با جایگزین کردن لامپ های فلورسنت با دیودهای نورگسیل در راهروی ساختمان آموزشی و استفاده از حسگر حرکتی به جای سوییچ روشن و خاموش، میزان مصرف برق به میزان 1/91 درصد کاهش می یابد. همچنین، با استفاده از ترکیب نور طبیعی و روشنایی الکتریکی و کنترل فعال آن، میزان کاهش مصرف برق 3/95 درصد است.
تحلیل میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر پیشگیری از وقوع جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان می دهد که در محلات شهری،کیفیت واحدهای فیزیکی (محله) منطبق با رفتارهای اجتماعی است. بزهکاری و چگونگی برخورد با پدیده جرم و ناهنجاری های اجتماعی نیز ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروز است. ازاین رو هر محله ای مشخصاتی جدا از سایر محلات شهری دارد که این مسئله در وقوع جرم و پیشگیری از آن مؤثر می باشد. هدف اصلی این پژوهش،بررسی نقش و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی در پیشگیری از وقوع جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است و داده های موردنیاز توسط یک مطالعه پیمایشی از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری از جامعه نمونه و سایر داده های موردنیاز جهت استخراج چارچوب مفهومی مبانی نظری تحقیق از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بررسی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه گردآوری شده است که درنهایت 6 مؤلفه اصلی سرمایه اجتماعی (اعتماد، امنیت، مشارکت، آگاهی، انسجام و پیشگیری از جرم) جهت سنجش میزان تأثیرگذاری آن ها بر پیشگیری از جرائم شهری در محدوده موردمطالعه معرفی شده است. در تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر از اهالی بافت قدیم شهر کاشان جهت تکمیل پرسشنامه ها تعیین و نتایج حاصل، از روش معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزارAmos تجزیه وتحلیل و اولویت بندی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که پتانسیل های سرمایه اجتماعی در پیشگیری از جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان مؤثر بوده است. زیرا سطح معنی داری(P-value) برای هر دو مسیر کمتر از 05/0 بوده است. بر همین اساس با توجه به تحلیل های صورت گرفته مؤلفه اعتماد دارای بیشترین تأثیرگذاری بر پیشگیری از میزان جرم با میزان بار عاملی 0.82 و مؤلفه انسجام 0.48 با بار عاملی دارای تأثیرگذاری حداقلی می باشد.
شناسایی، تحلیل و رتبه بندی معیارهای تاثیر گذار بر گردشگری شهری شهراهواز با رویکردآینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی، تحلیل و رتبه بندی معیارهای تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری شهراهواز به مثابه یکی از مهمترین موتورهای محرک توسعه پایدارشهری از دیدگاه کارشناسان خبره انجام شده ودرپی تعیین مؤلفه ها و عوامل کلیدی است که در توسعه و پیشرفت فعالیت های گردشگری در محیط های شهری نقش مهم تری ایفا می کنند . هدف آن، رتبه بندی معیارهای مورد پژوهش براساس اهمیت و تأثیر آن ها در گردشگری شهری شهر اهواز و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود این فعالیت ها و صنعت گردشگری در شهرمورد مطالعه و دستاوردی برای آینده گردشگری شهری درا آن می باشد. این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از داده های جمع آوری شده از کارشناسان گردشگری و روش های اسنادی و پیمایشی همزمان با بررسی عمیق معیارهای مختلف زیست محیطی ، گردشگری تجربه محور ، سیاست گذاری و برنامه ریزی رفاهی، مالی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال دستیابی به اهداف مورد نظر می باشد. معیارهای این پژوهش با استفاده از آزمون نابرابری میانگین رتبه ها ( آزمون فریدمن) مورد سنجش قرار گرفته و پس از تحلیل، رتبه بندی گردیده که دو عامل مدیریت شهری با91/4 و عامل زیرساخت های اقامتی و رفاهی با 45/4 به ترتیب با بالاترین میانگین رتبه، به عنوان مهمترین عوامل تاثیر گذار برصنعت گردشگری شهر اهواز شناسایی شدند. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره خطی پیش بینی کننده میزان اثرگذاری هریک از مولفه های مورد سنجش دراین پژوهش بعنوان متغیرهای مستقل بررسی و براساس آن مشخص شد که به ازای یک واحد تغییر در متغیرهای مستقل مورد سنجش متغیرهای مدیریت شهری و برنامه ریزی با ضریب تاثیر297/0 دررتبه اول و شاخص عوامل اقتصادی با ضریب تاثیر 090/0 کمترین رتبه را به خود اختصاص می دهند. آنچه تحلیل همزمان نتایج دو مرحله نشان می دهد این است که جهت کسب منافع حداکثری از حوزه گردشگری شهری اهواز با وجود تمایلات اجتماعی مناسب و زیربناهای طبیعی می بایست متغیرهای مدیریتی و زیر ساخت های انسانی مورد توجه خاص مدیران و متولیان شهری قرار گیرد.
اطفاء حریق بدون استفاده از آب آشامیدنی: بررسی جایگزین های قابل اتکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۵۵-۳۵
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان یک عامل مؤثر در اطفاء حریق، به میزان بالایی در فعالیت های آتش نشانی بخصوص در محیط های شهری مورد مصرف قرار می گیرد. رویکردهای گذشته در اطفاء حریق به شدت وابسته به مصرف ذخایر آب آشامیدنی است. با توجه به آمار مستخرج از آتش نشانی شهر تهران، مصرف آب آشامیدنی به منظور اطفاء حریق در سال 2022 میلادی، تقریباًm3/yer 000/500/6 برای شهر تهران برآورد شده است. مطالعه امکان جایگزینی منابع آب آشامیدنی به منظور اطفاء حریق های شهر تهران با منابع آب غیر شرب، با توجه به بحران آبی گسترده در ایران موضوعی حیاتی است. در این مطالعه، به امکان سنجی، اولویت بندی مؤلفه های محتمل، شناخت روابط درونی میان مؤلفه ها و زیرمولفه های قابل اتکا به منظور جایگزینی آب شرب شهری در اطفای حریق شهر تهران پرداخته شده است. مؤلفه ها و زیر مؤلفه های مستخرج از منابع علمی و اسناد کتابخانه ای، بر اساس میزان امکان پذیری آن ها ازنظر کارشناسان آتش نشانی با استفاده از روش دلفی فازی اولویت بندی شدند سپس با روش MAXQDA، مدل مفهومی از نحوه اجرای جایگزین های قابل اتکا به جای آب آشامیدنی در اطفاء حریق ترسیم شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مؤلفه های مؤثر بر جایگزین نمودن حجم آب مدنظر برای اطفاء حریق در شهر تهران، از دیدگاه کارشناسان آتش نشانی؛ «فاضلاب های شهری»، «روان آب ها» و «آب های سطحی» است و مؤلفه"آب های سطحی"، در قسمت های شمال، شرق و جنوب تهران با توجه به حجم قابل توجه این آب ها در زمان بارندگی و عدم نفوذپذیری سطح زمین در فضای شهری امکان پذیرترین مؤلفه است، ولی در غرب شهر تهران، استفاده از "روان آب ها" با توجه به تعدد رودخانه ها بر سایر مؤلفه ها ارجحیت دارد، همچنین استفاده مجدد از فاضلاب شهری، در هیچ یک از نواحی تهران از دیدگاه جامعه کارشناسان آتش نشانی به خاطر هزینه های بالای اقتصادی در اولویت قرار ندارد. در بخش غربی تهران ، جهت استفاده از روان آب ها در اطفا حریق، با محاسبه میزان دبی متوسط سالانه رودخانه های دائمی، حجم آب قابل ذخیره 69,984 m3/day برآورد شد و با توجه به حداکثر میزان حجم آب مصرفی برآورده شده برای فعالیت های آتش نشانی در بحرانی ترین شرایط( 18/000m3day) ، این میزان آب قابل ذخیره از روان آب ها در غرب تهران پتانسیل بالایی برای اطفاء حریق آتش نشانی تهران دارد. در گام بعدی هزینه اجرایی ذخیره سازی روان آب ها براساس فهرست بهای رسمی کشور در سال 1401، 108 میلیارد تومان برآورد شد و مطابق آمار شرکت آبفا هزینه تصفیه یک لیتر آب شیرین معادل 15 هزار تومان می باشد، لذا می توان نتیجه گرفت برای استخراج و تهیه 25،544،160m3 آب شرب از روان آب ها در هرسال مبلغ 400 میلیارد تومان می باشد. نهایتاً هزینه مذکور تقریباً 4 برابر هزینه ساخت مخازن و ذخیره سازی آب آتش نشانی از روان آب ها برای هرسال است و در سال های بعدی با حذف هزینه ساخت مخازن عملاً ذخیره سازی به طور کامل جبران می شود که این امر بسیار به صرفه و منطقی است.
برآورد ظرفیت های درآمدی بالقوه و قانونی شهرداری تهران حاصل از مفاد قانون مالیات بر ارزش افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها متولی ارائه کالاها و خدمات در سطح شهرها هستند و نقشی ویژه در افزایش سطح رفاه شهروندان دارند. در راستای افزایش سهم درآمدهای پایدار مالیات بر ارزش افزوده شهرداری ها، شناخت ظرفیت بالقوه و قانونی مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یک درآمد پایدار شهری برای برنامه ریزی و تصمیم گیری شهرداری ها از اهمیتی ویژه برخوردار خواهد بود. برآورد ظرفیت بالقوه مالیات بر ارزش افزوده شهرستان تهران با استفاده از روش مکنزی (1991) و جدول داده - ستانده شهرستان تهران بر پایه مصرف و اصل مقصد انجام می شود. در این روش، برای محاسبه پایه قانونی مالیات بر ارزش افزوده، ارزش کالاهای مصرفی معاف از مالیات بر ارزش افزوده از پایه بالقوه مالیاتی کسر می شود و ارزش کالاها و خدمات واسطه-ای مشمول مالیات به کارگرفته شده در بخش های معاف بر پایه بالقوه مالیاتی اضافه می شود. نتایج حاصل شده بیانگر این است که درآمد بالقوه مالیات بر ارزش افزوده شهرداری تهران در سال های 1394 تا 1397 به ترتیب برابر 02/46، 10/54، 17/57 و 04/80 هزار میلیارد ریال محاسبه شده است. همچنین، درآمد قانونی مالیات بر ارزش افزوده شهرداری تهران در دوره مربوط به ترتیب برابر 31/20، 42/25، 25/24 و 58/38 هزار میلیارد ریال محاسبه شده است. شکاف بین درآمد بالقوه و قانونی مالیات بر ارزش افزوده شهرداری تهران به خاطر معافیت های اعمال شده در اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در سال های تحت بررسی است.طبقه بندی JEL: D57, H29, R11, R15
تبیین روند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران؛ ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
20 - 45
حوزههای تخصصی:
مقدمه پیراشهرنشینی نوعی پدیده فضایی است که طی دو دهه اخیر، در سرتاسر جهان به طرز فزاینده ای، در رأس مطالعات توسعه و برنامه ریزی شهری و منطقه ای قرار گرفته است. کلیت این پدیده، در یک منطقه کلان شهریِ به سرعت در حال رشد قابل تصور است؛ اما مسئله اصلی این است که در این کلیت مفروض، جایگاه منطقه پیراشهری کجاست و آیا می توان آن را شهر یا حومه، روستایی یا شهری دانست (Sahana et al.,2024). می توان گفت که فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری در سرتاسر جهان، متأثر از جریان های حرکتی مردم، در یک روند گرایش به شهر یا گریز از شهر قابل تبیین است: - گرایش به شهر، روندی است که گروه های مختلف مردم را به سمت هسته مرکزی جذب می کند. افراد تصمیم به مهاجرت می گیرند؛ زیرا در یک دوره بلندمدت، جذب جاذبه های ملموس و مورد انتظار شهر شده اند که به آن ها وعده فرصت های بهتر اقتصادی در مقایسه با بیرون شهر می دهد. مهاجران در سال های اولیه مهاجرت خود، قادر به جذب در بازار زمین کلان شهری نیستند و لذا در محیط های پیرامونی مراکز کلان شهری سکونت می گزینند. همین امر سبب توسعه در ورای مرزهای ناحیه شهری و ایجاد قلمروهای فضایی پیرامونی کلان شهرها شده که عمدتاً در پیوند با کلان شهر مرکزی است. - گریز از شهر، نیز روندی است که طی آن افراد از مراکز شهری به سمت بیرون و حاشیه های شهر نقل مکان می کنند. این امر می تواند با افزایش واقعی درآمد و تغییرات فراشهری حمل ونقل طی زمان و در واکنش به مشکلات اقتصادی اجتماعی بخش مرکزی شهرها و خروج از آن ها رخ دهد. ضرورت چنین نگرشی در ایران با رشد سریع شهرنشینی طی سال های اخیر، بیشتر احساس می شود؛ این در حالی است که طی بیش از یک دهه گذشته، مناطق پیراشهری عمدتاً در لوای منطقه کلان شهری تهران مورد بررسی قرار گرفته اند و به طرز مشخصی، تعریف و تدقیق نشده اند. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش، تبیین سیستماتیک فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران است. بدیهی است پاسخ دقیق به سؤال یادشده بر مبنای مرور ادبیات علمی و نظریه زمینه ای، می تواند رویکرد جدیدی برای فهم عمیق این مناطق در ایران تلقی شود. مواد و روش ها فرایند روش شناسی پژوهش در سه مرحله تعیین، تحلیل و تدقیق پی گرفته شده است. در مرحله اول (تعیین)، بر مبنای استخراج داده های اولیه و گزاره های خام، به جست وجوی طیف وسیعی از منابع مرتبط با مناطق پیراشهری تهران پرداخته شد. این امر با استفاده از کلیدواژه های مهم مرتبط با موضوع پی گرفته شد. در گام اول، 140 منبع مرتبط در قالب مقاله های علمی معتبر، گزارش های علمی، خلاصه کتاب ها، پایان نامه ها و مقالات کنفرانسی مستخرج شدند. در گام دوم، به لحاظ بررسی جامع، یک بازه زمانی 30ساله، ( 1994 2002)، ( 2003 2011)، (2012 2024)، اساس ساختار مطالعه قرار گرفت. بر همین اساس، تعداد 102 منبع در این بازه زمانی از تعداد 140 منبع کل، حاصل شد. در گام سوم نیز متن منابع منتخب از لحاظ پرداخت به فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران، به دقت مورد بررسی قرار گرفت تا منابع مرتبط با هدف استخراج شود. لذا 85 منبع برای بررسی نهایی به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله دوم (تحلیل)، به استخراج اطلاعات، دسته بندی و کدگذاری پرداخته شد. در اولین گام، کدگذاری باز پی گرفته شد و متن منابع منتخب به صورت دقیق و جزئی، سطربه سطر، بررسی، مفهوم سازی و دسته بندی شد. سپس، بر اساس شباهت ها، ارتباطات مفهومی و ویژگی های مشترک میان شناسه های باز، مقوله های اولیه تعیین شدند. در دومین گام، کدگذاری محوری انجام شد. در این مرحله، داده ها به صورت مداوم با یکدیگر مقایسه شدند تا ارتباط بین مقوله های اولیه شناسایی شود. این گام درنهایت به تولید و استخراج 25 مقوله سطح دوم و 10 خوشه مقوله ای (پدیده هسته ای) انجامید. سومین گام نیز کدگذاری انتخابی است که در آن به فرایند یکپارچه سازی و بهبود مقوله ها پرداخته شد و درنهایت مقوله مرکزی انتخاب شد. در مرحله سوم (تدقیق)، نظریه حاصل از کدگذاری انتخابی، به صورت یک عبارت روایی و توضیحی برای فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی منطقه پیراشهری تهران، ارائه شد. یافته ها تبیین فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در قالب روش شناسی پژوهش، در شناخت زمینه های شکل گیری پیراشهرنشینی تهران، علت های این پدیده فضایی، مداخله گر های مؤثر در این روند، راهبردها (کنش ها و تعاملات) و پیامدهای به دست آمده، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. - شرایط زمینه ای شرایط زمینه ای در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته خلاصه می شوند. مورد اول، تمرکزگرایی و قطب محوری همه شمول تهران متأثر از عوامل اقتضایی محلی نظیر فقدان زیرساخت های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و صرفه های ناشی از تجمع و نیروهای محرک جهانی نظیر گسترش سرمایه داری جهانی است. مورد دوم، نظام اجتماعی اقتصادی وابسته به نفت متأثر از اقتصاد و جامعه رانتی است که با نقش و قدرت دولت، درآمدهای ملی و منطقه ای و واردات کالا/ صادرات نفت، برجسته می شود. - شرایط علّی شرایط علّی در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران می توانند در سه دسته خلاصه شوند. مورد اول، علل تغییرمحور است که با تغییرات جمعیتی و تغییرات قیمت زمین به شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران می انجامد. این امر، به طرز گسترده ای با رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت های گسترده به تهران، قیمت پایین زمین در پیرامون تهران و سوداگری زمین مرتبط است. مورد دوم، علل توسعه محور است که از پیشرفت های ارتباطی سریع نظیر گسترش زیرساخت های حمل ونقل، مسیرهای ارتباطی متعدد، دسترسی به خدمات و امکانات کلان شهر و فاصله نزدیک با کلان شهر، منبعث می شود. مورد سوم نیز علل قانون محور است که با ناکارآمدی قوانین مرتبط با زمین نظیر ناکارآمدی سیاست های زمین شهری و قوانین منطقه بندی، نادیده گرفتن گروه های کم درآمد و قوانین بالفعل نظیر ملاحظات زیست محیطی مرتبط است. - شرایط میانجی (مداخله گر) شرایط میانجی در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته می تواند خلاصه شود. مورد اول، تفرق سیاسی عملکردی است که از تعدد و تکثر نهادهای برنامه ریزی، اجرایی و دستور کارهای موازی و ناهماهنگ، متأثر می شود. مورد دوم، تفرق فضایی منبعث از پراکنده رویی است که با رویکردهای کنترل رشد تهران و برنامه ریزی و سیاست گذاری بخشی، مرتبط است. - راهبردها (کنش ها و تعاملات) راهبردها در فرایند شکل گیری، گسترش و روابط فضایی مناطق پیراشهری تهران در دو دسته می توانند خلاصه شوند. مورد اول، بازخورد تهاجمی تدافعی در قالب جدایی گزینی اجتماعی اقتصادی، مورفولوژی پراکنده، اقتصاد خاکستری و ملاحظات زیست محیطی است. مورد دوم نیز فضای هدف گسسته است که تداخلات گسترده و تعارض های منافع را نشان می دهد. - نتایج و پیامدها نتایج و پیامدهای حاصل از فرایند پیراشهرنشینی تهران به دو صورت متجلی می شوند. مورد اول، تعارض های محتوایی در مناطق پیراشهری تهران است که در ارتباط با بخش ها و اهداف موضوعی مانند اغتشاشات کالبدی فضایی، اغتشاشات اجتماعی، اغتشاشات اقتصادی و اغتشاشات زیست محیطی تعریف می شوند. مورد دوم، تعارض های رویه ای فراروی این مناطق است که تعارض های نظام تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریتی را در بر می گیرد. نتیجه گیری در یک تعریف کلی، می توان نواحی سکونتی فعالیتی پراکنده در حد فاصل منطقه ساخته شده کلان شهر تا سایه شهری تهران را تحت عنوان منطقه پیراشهری تهران توصیف کرد که در قالب یک ساختار پراکنده در اطراف کلان شهر تهران، رشد می کند و گسترش می یابد. این منطقه تحت تسلط کلان شهر تهران بوده و روابط فضایی خود را به صورت رسمی و غیررسمی با آن حفظ کرده است. آمیزه ای از فعالیت های کشاورزی، صنعتی، تجاری و مسکونی، چهره غالب آن را تداعی می کند که به طرز گسترده ای از مهاجرت اقتصادی و سبک زندگی مرتبط با آن، متأثر می شوند. به لحاظ ریخت شناسی، گستره ای از گونه های مختلف پیراشهری در این ساختار فضایی به چشم می خورد که می توان با مد نظر قرار دادن نوعی نظم در بی نظمی، سه گونه پیراشهر باریکه ای خطی، پیراشهر نقطه ای پراکنده و پیراشهر خوشه ای مجزا را در آن شناسایی کرد. - پیراشهر باریکه ای خطی، مناطق گذار شهری روستایی در قالب گستره های ناهمگن سکونتی یا فعالیتی هستند که در امتداد جاده های اصلی از کلان شهر تهران به مناطق پیرامونی واقع شده اند. - پیراشهر نقطه ای، لکه های سکونتی پراکنده ای هستند که با هدف تقاضا و عرضه مسکن، در پیرامون کلان شهر تهران بدون پیروی از اصول و قواعد به خصوص، گسترده شده اند و به صورت قارچ گونه گسترش می یابند. - پیراشهر های خوشه ای مجزا، مجموعه های سکونتی و فعالیتی مجزا با پیشینه شهری یا روستایی را در بر می گیرند که شخصیت و عملکرد آن ها عمدتاً با نیازها و خواسته های کلان شهر تهران شکل می گیرد و به لحاظ فضایی و عملکردی با منطقه کلان شهری تهران و پس کرانه های روستایی مرتبط اند. این مناطق، به لحاظ عملکردی، قابل تفکیک در سه دسته پیراشهر مولد، پیراشهر نیمه مولد و پیراشهر خوابگاهی هستند. - پیراشهرهای مولد، عملکردی مستقل و مولد دارند. - پیراشهرهای نیمه مولد، در برخی موارد به عنوان کانون های اقتصادی پیرامون کلان شهر تهران عمل می کنند. - پیراشهرهای خوابگاهی نیز سکونتگاه نیروی کار کلان شهر تهران هستند و ساختار عملکردی آن ها به شدت متأثر از کلان شهر تهران است. به لحاظ ساختار نهادی نیز می توان آن ها را قابل تفکیک در دو دسته سیستم نهادی مستقل و سیستم نهادی متفرق دانست. - سیستم نهادی مستقل در برخی از پیراشهرهای خوشه ای مجزا با پیشینه شهری وجود دارد که با رویه های تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریتی مستقل شهری به دنبال یک چهارچوب هماهنگ با کلان شهر تهران در راستای توسعه شهری ساخت یافته و برنامه ریزی شده، جلوگیری از پراکنده رویی شهری، احتکار، بورس بازی زمین و مواردی از این قبیل در محدوده قانونی خود است. - سیستم نهادی متفرق با قوانین و نهادهای شهری و همچنین، روستایی رو به رو هستند که یک پلورالیسم حقوقی را برای سیستم نهادی آن ها به وجود آورده است.
شناسایی عوامل پیشران در ساماندهی کیفیت محیطی به منظور ارتقاء اجتماع پذیری فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان جمهوری اسلامی شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی و شهرگرایی در دهه های اخیر باعث کاهش تعاملات اجتماعی در سطح شهرهای بزرگ و میانی شده است. فضاهای عمومی به عنوان مراکز حیاتی برقراری تعاملات اجتماعی نقشی تعیین کننده در این جریان ایفا می کنند. از طرفی مؤلفه های کیفیت محیطی نقشی اساسی در ارتقاء اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری دارند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تبیین مهم ترین مؤلفه های کیفیت محیطی تأثیرگذار بر اجتماع پذیری خیابان جمهوری اسلامی شهر مهاباد انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها اسنادی- میدانی در قالب پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری متخصصان حوزه شهرسازی و معماری بوده اند که 20 نفر از آن ها به صورت هدفمند و غیرتصادفی انتخاب شدند. استخراج و تدوین معیارها، ابعاد و شاخص ها در قالب انجام مراحل پانل دلفی انجام گرفته که در قالب چهار بعد کالبدی، فعالیتی، آسایش و امنیت و سیمای شهری بوده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها ترکیبی (کمی- کیفی) در قالب روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک و همچنین سناریونگاری با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد بوده است. نتایج نشان داد که مهم ترین عوامل اثرگذار بر اجتماع پذیری فضای شهری خیابان جمهوری شهر مهاباد منظر عینی، دسترسی کالبدی، دسترسی بصری، حرکت، فعالیت های خاص و محل استقرار بوده اند. همچنین در طراحی سناریوهای بهینه نتایج به طورکلی متکی بر فرم های منظم، دسترسی پیاده، تنوع کاربری و نظارت اجتماعی، نزدیکی به مرکز هسته شهر، تداوم فعالیت های شبانه، فعالیت های سطوح متوسط و وجود نشانه های شهری کالبدی و ذهنی است.
فراترکیب مطالعات دیپلماسی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
98 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه جهانی شدن باعث شده است تا امروزه شهرها علاوه بر نقش آفرینی در مقیاس محلی، در سطح بین المللی نیز به گسترش مراودات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... بپردازند. با تداوم فرایند جهانی شدن، مدیریت روابط بین المللی شهرها در شبکه شهرهای جهانی در قالب دیپلماسی شهری ظهور یافته است. کشور ایران با توجه به موقعیت ممتاز خود در خاورمیانه و آسیا ظرفیت بسیاری به منظور فعال کردن دیپلماسی شهرهای خود دارد. از این نظر، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی مقالات علمی پژوهشی معتبر (دارای رتبه) وزارت علوم، پایان نامه های کارشناسی ارشد، رساله های دکتری، کتاب های تألیفی و ترجمه شده معتبر در حوزه دیپلماسی شهری در ایران است. مواد و روش ها این پژوهش با روش فراترکیب (روشی سیستماتیک) به بررسی مطالعات صورت گرفته در ده سال اخیر پرداخته است؛ به طوری که با فهم رویکردها و ماهیت هر یک، به بررسی ساختار آثار علمی شامل روش شناسی، شاخص ها، روش جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداخته است تا جنبه های مثبت و خلأ های پژوهشی را مورد واکاوی قرار دهد. ابتدا با جست وجوی کلیدواژه «دیپلماسی شهری» در پایگاه های علمی معتبر (مگیران، سیویلیکا، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، گوگل اسکولار و سامانه گنج ایرانداک)، آثار علمی که کلمه «دیپلماسی شهری» در عنوان اصلی آن ها بود، گردآوری شدند. سپس به بررسی اولیه مقالات و پایان نامه ها و محدود کردن آن ها به مقالات علمی پژوهشی معتبر وزارت علوم و همچنین، پایان نامه ها و رساله های معتبر دانشگاه های دولتی و کدگذاری آن ها مبادرت شد. معیارهای ورود مطالعات، شامل انجام پژوهش و انتشار تحقیق به زبان فارسی و به صورت تمام متن بودن آن ها بود. از میان همه پژوهش ها، 30 مطالعه به دلیل برخورداری از معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. درمجموع، 19 عنوان مقاله علمی پژوهشی، 5 عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد، 1 عنوان رساله دکتری، 3 عنوان کتاب تألیفی و در نهایت 3 عنوان کتاب ترجمه شده در بازه زمانی فروردین 1393 تا اسفند 1402 در ارتباط با دیپلماسی شهری انجام شده است. یافته ها یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که ضعف مطالعاتی در اوایل دهه 1390 در حوزه دیپلماسی شهری در ایران کاملاً مشهود است که به تدریج بر دامنه کیفیت مقالات به خصوص در سال های اخیر افزوده شده است. به ترتیب کلان شهرهای تهران، مشهد و شیراز بیشترین تعداد آثار پژوهشی را در حوزه دیپلماسی شهری داشته اند. در ارتباط با حوزه های تخصصصی آثار چاپ شده در حوزه دیپلماسی شهری در ایران می توان گفت که به ترتیب بیشترین آثار چاپ شده به ترتیب مربوط به متخصصان حوزه های علوم سیاسی، شهرسازی و جغرافیا و برنامه ریزی شهری است. مهم ترین ابعاد دیپلماسی شهری در پژوهش های مورد بررسی در ایران، به ترتیب مشتمل بر 7 بعد اقتصاد شهری، فرهنگ شهری، توسعه شهری، امنیت شهری، نمایندگی شهری، شبکه های شهری و در نهایت پژوهش شهری است و همچنین، یافته های دیگر پژوهش نشان دهنده آن است که در ارتباط با ماهیت پژوهش های مورد بررسی، فراوانی پژوهش های کاربردی در مقایسه با پژوهش های بنیادی بیشتر است. این در حالی است که بررسی پژوهش ها به ویژه در 5 سال اخیر روند رو به رشد پژوهش های بنیادی در حوزه دیپلماسی شهری در ایران را نشان می دهد. البته، باید به این نکته اشاره کرد که از مجموع واکاوی های انجام شده به شیوه اسنادی و فراترکیب، چنین برمی آید که به رغم اهمیت موضوع دیپلماسی شهری در ایران به عنوان یکی از ابزارهای اساسی تمرکززدایی در مدیریت حوزه بین الملل و از طرفی، به عنوان از اصلی ترین عوامل توسعه ملی و فراملی، ضعف مطالعاتی در این حوزه بسیار ملموس است، به نحوی که بیشترین تعداد پژوهش های صورت گرفته در این حوزه در بازه زمانی 1396-1402 است. این در حالی است که قبل از آن تعداد بسیار معدودی اثر علمی در این حوزه قابلیت بررسی داشتند. به نظر می رسد فقدان نشریه ای که مختص مطالعات حوزه دیپلماسی شهری در ایران باشد، بسیار مشهود است. قابلیت میان رشته ای مفهوم «دیپلماسی شهری» این امکان را برای بهره گیری از متخصصان در حوزه های مختلف علوم انسانی در مطالعات مرتبط با دیپلماسی شهری میسر ساخته است؛ از این نظر ضروری است تا اندیشمندان مرتبط با حوزه دیپلماسی شهری در ایران در راستای تأسیس نشریه ای مختص با مفاهیم مرتبط با دیپلماسی شهری همت گمارند. نتایج به دست آمده نشان می دهد از نظر پراکنش جغرافیایی، استان تهران (کلان شهر تهران) در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن به ترتیب استان های خراسان رضوی (کلان شهر مشهد) و فارس (کلان شهر شیراز) در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند. به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی علاقه مندی پژوهشگران به انجام تحقیقات در حوزه دیپلماسی شهری در کلان شهرهای یادشده، تعداد قابل توجه شهرهای خواهرخوانده و همچنین، تصویر مقصد مطلوب آن ها که در نتیجه به تقویت مناسبات در حوزه های مختلف از سوی سایر شهرهای دنیا منجر می شود، است. نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مزیت های بسیاری برای شهرهای ایران به ویژه کلان شهرها برای ورود به عرصه دیپلماسی شهری به صورت فعالانه و در چارچوب مطالبات معقول حاکمیت ملی وجود دارد، اما یکی از دلایل اصلی عدم کارایی نظام دیپلماسی شهری در ایران، به ویژه در کلان شهرها، فقدان استقلال در تصمیم گیری ها توسط حاکمیت محلی (کلان شهرها) است؛ به نحوی که تمامی تصمیمات در این حوزه وابستگی کاملی به روابط بین الملل (سیاست خارجی) حاکمیت ملی (مرکزی) دارد و از طرفی خلأهای قانونی در زمینه دیپلماسی شهری در ایران و عدم واگذاری اختیارات کافی به مدیریت شهری برای سهولت در مدیریت ارتباطات بین المللی با سایر شهرها کاملاً مشهود است. به طور کلی، می توان گفت که دیپلماسی شهری در ایران آن گونه که شایسته است نتوانسته از تمامی ظرفیت های بالقوه خود استفاده کند و در نتیجه، به تضعیف شدن دیپلماسی شهری در کشور منجر شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای سرزندگی محلات شهری با روش داده بنیاد (مطالعه موردی: محله جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
6 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه ، یکی از دغدغه های مهم در طراحی فضاهای شهری، سرزنده بودن این مکان ها است که باعث تداوم حضور شهروندان می شود. توجه به علایق شهروندان ، ایجاد کاربری های متنوع و فعال شبانه روزی، ایجاد کانون های تجمع و تعاملات ساکنان ، مشارکت دادن شهروندان در فرایند برنامه ریزی محله و توجه به علایق و ترجیحات آن ها، از نیازهای اساسی یک فضای شهری سرزنده است که بی توجهی به آن ها، موجب کاسته شدن توانمندی محیط در دست یابی به شاخص های سرزندگی شهری می شود. محله جلفا با توجه به اینکه محله ارامنه شهر اصفهان است، یکی از محله های مهم شهر محسوب می شود که جدای از نقش مهم آن در آسایش زندگی ساکنان محله ، نقش مهمی در ارائه یک تصویر مطلوب برای گردشگران و سایر افراد واردشده به شهر نیز دارد و در تمامی برنامه ها و برنامه ریزی های شهری مورد غفلت قرار گرفته است. امروزه، در محله جلفای اصفهان یکی از عواملی که نسبت به چند دهه گذشته بیشترین تأثیر را در شادابی و نشاط شهرها و شهروندان داشته، فضاهای شهری است. با توجه به رشد سریع جمعیت و وسعت شهرها و همچنین ترافیک، آلودگی بصری، در دسترس نبودن خدمات، کمبود فضاهای عمومی مناسب برای تفریح، نبود ارتباطات اجتماعی، نبود پیاده روهای مناسب و در کل کمبود فضاهای جذب جمعیت، فضاهای شهری کارکرد واقعی خود را از دست داده اند (شهر شاد). از این رو، عدم نشاط و احساس شادی در مکان ها و فضاهای شهری، یکی از چالش های اساسی شهرسازان و طراحان شهری معاصر در ایران و شهر اصفهان محسوب می شود. با توجه به هدف اصلی پژوهش حاضر، به بررسی سرزندگی در محله جلفای اصفهان پرداخته می شود. مواد و روش ها با توجه به اینکه در مطالعه حاضر به تبیین و بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای سرزندگی محلات شهری در محله جلفای شهر اصفهان پرداخته می شود ، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است، چرا که علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، جنبه کاربردی نیز خواهد داشت. با توجه به هدف و ماهیت، این پژوهش از نظر روش، پژوهشی کیفی است. راهبرد مورد استفاده برای بخش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) و طبقه بندی اطلاعات جمع آوری شده از خبرگان تحقیق است. جامعه آماری تحقیق، اساتید و متخصصان شهرسازی و طراحی شهری است و حجم نمونه شامل 20 نفر از خبرگان است که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در نمونه گیری از دو روش نمونه گیری آسان و گلوله برفی استفاده شد. معمولاً در پژوهش های کیفی برای کسب بیشترین اطلاعات، از نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده می شود، به منظور گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختار یافته استفاده شد. در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات از بخش های مصاحبه و بررسی منابع، در این مرحله از روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی)، برای طبقه بندی داده ها استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و برای انجام بهتر پژوهش و استخراج کدها، مفاهیم و مؤلفه های محوری و تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها و پنل ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد. یافته ها براساس بررسی تحقیقات و یافته ها و دیدگاه های خبرگان رشته طراحی شهری عوامل زیادی باعث شده است محله جلفای اصفهان به عنوان یک محله مطلوب که دارای کیفیت اجتماعی بالایی است، شناخته شود. شهر اصفهان دارای پیشینه ای تاریخی از نظر فرهنگ و هنر، خط و معماری است. ابتدا باید شناختی کامل از شهروندان محله جلفا ارائه دهیم که شامل زبان، فرهنگ و نوع آداب و رسوم آنان می شود که توانسته است تأثیر مهمی بر محیط اجتماعی خود داشته باشد. براساس یافته های تاریخی، ساکنان این محله از اصفهان در واقع مردمانی بوده اند که براساس اسناد تاریخی در پنج مرحله مهاجرت باعث شکل گیری محله جلفای اصفهان شده اند و دلیل آن نیز مهاجرت ارامنه در جلفای ارس است که توسط شاه عباس یکم صورت گرفته است. در مهاجرت هایی که طی مراحل مختلف صورت گرفته، نوع مهارت خانواده ها که شامل 200 خانواده سنگ تراش می شده، باعث توسعه حوزه غربی این شهرک شده است. با مهاجرت مرحله چهارم که نزدیک به 12 هزار ارمنی در بخش شمالی زاینده رود به جلفا رونق بسیاری به دست آمده و در مهاجرت پنجم که به سال 1670 میلادی صورت گرفته، تعداد زیادی از گروه های مردمی منطقه ارامنه ارمنستان به جلفا و در محله ایروانی ها سکونت گزیدند. نتیجه گیری با بررسی محله جلفا عواملی که باعث افزایش و رونق گردشگری و جاذبه های طبیعی این منطقه شده شامل آداب و رسوم و نوع معماری شهری، نمادها، آرامگاه، کلیسا که آداب و رسوم و نگرش و فرهنگ یک اقلیت را نشان می دهند و گردهمایی در مراسم ها، توجه به نوع بافت استحکام و زیبایی خانه ها، ایجاد فضای سبز، بسترسازی فضای کسب وکار مناسب و جلوگیری از تجمع زیاد ماشین ها در فضای شهری، ظاهر و مبلمان شهر و استفاده از نمادهای بصری جذاب و خلاقیت در نوع معماری شامل معماری ورودی در کلیساها، تقویت و حفظ پاتوق ها و موقعیت قرار گرفتن خانه ها و بسیاری از موارد دیگر می تواند در کیفیت محیط اجتماعی محله جلفا تأثیرگذار باشد.
تحلیل تغییرات کالبدی شهر تبریز با تأکید بر توسعه پایدار طی سال های 2000-2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
172 - 185
حوزههای تخصصی:
مقدمه توسعه پایدار کالبدی باید بر مبنای هماهنگی میان جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت گیرد. طراحی شهری هوشمند، استفاده بهینه از منابع زمین، و حفظ تعادل میان رشد شهری و حفاظت از محیط زیست، از جمله اصولی هستند که باید در تمام برنامه ریزی های کالبدی مورد توجه قرار گیرند. با اتخاذ این رویکرد، می توان به ایجاد شهرهایی دست یافت که نه تنها پاسخ گوی نیازهای امروز باشند، بلکه برای نسل های آینده نیز بستری مناسب فراهم کنند. در دو دهه گذشته، شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای مهم ایران، شاهد تغییرات گسترده ای در ساختار کالبدی خود بوده است. این تغییرات ناشی از رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و گسترش فضای شهری است که به تغییر کاربری اراضی کشاورزی، کاهش فضاهای سبز، و افزایش مناطق مسکونی و صنعتی منجر شده است. روند شتابان این توسعه در کنار عدم هماهنگی کامل با اصول توسعه پایدار، مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، افزایش ترافیک، و نابرابری فضایی را به دنبال داشته است. از سوی دیگر، ساختار تاریخی و هویتی تبریز به عنوان شهری با میراث فرهنگی غنی و بافت های تاریخی ارزشمند، تحت تأثیر این تغییرات کالبدی قرار گرفته است. تغییرات ناهمگون و پراکنده در توسعه شهری نه تنها باعث تخریب منابع طبیعی و از دست رفتن هویت شهری شده، بلکه بر کیفیت زندگی شهروندان نیز اثر منفی گذاشته است. بنابراین، تحلیل و بررسی تغییرات کالبدی تبریز در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ از منظر توسعه پایدار، برای شناسایی چالش ها و فرصت ها در برنامه ریزی شهری ضروری است. این مطالعه از آن جهت اهمیت دارد که می تواند به برنامه ریزان و مدیران شهری در تدوین سیاست ها و راهبردهای مناسب برای مدیریت بهتر توسعه شهری کمک کند. علاوه بر این، بررسی تأثیر تغییرات کالبدی بر جنبه های مختلف زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی، می تواند بستری برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان و حفاظت از منابع طبیعی فراهم کند. این پژوهش همچنین با تمرکز بر شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور، می تواند الگوهایی برای سایر کلان شهرهای ایران ارائه دهد و در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری گام بردارد. مواد و روش ها این تحقیق با هدف بررسی و مدل سازی توسعه شهری تبریز از طریق تحلیل تغییرات کالبدی و پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن انجام شده است. برای این منظور، مدل تحول زمین (LTM) که مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی است، همراه با ابزارهای تحلیل فضایی GIS و ENVIبه کار گرفته شده است. داده های تحقیق شامل تصاویر ماهواره ای لندست (۲۰۰۰ و ۲۰۲۰)، نقشه های کاربری اراضی، شیب، توپوگرافی و بافت های فرسوده بوده که پس از پردازش در نرم افزارهای ArcGIS و ENVI، در مدل وارد شده اند. فرایند مدل سازی شامل هماهنگ سازی داده ها، تبدیل آن ها به فرمت ASCII، ایجاد و آموزش شبکه عصبی مصنوعی، اجرای الگوریتم یادگیری، ارزیابی تغییرات و تبدیل خروجی به فرمت GRID است. دقت مدل با استفاده از معیارهایی مانند ریشه میانگین مربعات خطا (RMS)، درصد متریک سازگاری (PCM) و ضریب کاپا بررسی شده و بر اساس نتایج، مدل بهینه برای پیش بینی توسعه شهری آینده انتخاب شده است. این روش با ترکیب داده های فضایی و غیرفضایی، راهکارهایی برای توسعه پایدار و میان افزا در شهر تبریز ارائه می دهد. یافته ها بنابراین، براساس یافته ها چالش های توسعه کالبدی در راستای تغییرات کالبدی شکل گرفته به لحاظ پایداری در شهر تبریز در بازه زمانی 2020-2000، در واقع به شکلی بوده است که در آن گسترش افقی و پراکنده شهری غالب بوده است. این مدل توسعه، به جای استفاده از ظرفیت های درونی و بهینه سازی فضای شهری، به اشغال فضاهای باز، کشاورزی و طبیعی در حومه های شهر منجر شده است. این امر نه تنها به افزایش فشار بر منابع طبیعی و اکولوژیکی منجر شده، بلکه باعث افزایش مشکلات زیست محیطی و کاهش کیفیت زندگی شهری شده است. با توجه به اصول توسعه پایدار، هدف اصلی باید ایجاد شهری باشد که ضمن توجه به نیازهای جمعیت در حال رشد، به منابع طبیعی آسیب نرساند و بتواند از ظرفیت های درونی خود بهره برداری کند. در این زمینه، توسعه ای که در مناطق ۵، ۷ و ۹ تبریز، که هنوز فضاهای خالی و بایر دارند، صورت گیرد، می تواند به یک راه حل مناسب برای جلوگیری از توسعه پراکنده کمک کند. این مناطق می توانند به جای گسترش بی رویه در خارج از مرزهای شهری، با تأکید بر تراکم بالا و استفاده بهینه از زمین، توسعه یابند. از اصلی ترین اصول توسعه پایدار، حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری است که می تواند به بهبود کیفیت هوا، کاهش اثرات جزیره حرارتی، و ارتقای سلامت روانی و جسمی شهروندان کمک کند. کاهش 0/11 درصدی پوشش گیاهی در تبریز نشان دهنده نیاز مبرم به برنامه ریزی دقیق تر در جهت حفظ و توسعه فضاهای سبز است. در این راستا، ایجاد پارک ها، باغ ها و فضاهای عمومی در داخل شهر می تواند به توسعه پایدار و حفظ تنوع زیستی در شهر کمک کند. نتیجه گیری تغییرات کالبدی شهر تبریز طی دو دهه اخیر، الگوی توسعه شهری پراکنده و بی رویه ای را نشان می دهد که پیامدهای قابل توجهی بر منابع طبیعی، فضاهای سبز، و اکوسیستم شهری داشته است. یافته های این تحقیق، همسو با مطالعات پیشین، بر اهمیت مداخلات هدفمند و برنامه ریزی پایدار تأکید دارد. افزایش اراضی ساخته شده و کاهش فضاهای سبز، نه تنها تهدیدی برای پایداری زیست محیطی شهر است، بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، برنامه ریزی های آتی باید به جای گسترش افقی، بر توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های موجود در بافت های فرسوده و مناطق بایر متمرکز شود. این رویکرد، ضمن کاهش تخریب منابع طبیعی، می تواند به بهبود خدمات شهری، افزایش فضاهای سبز و ارتقای کیفیت زندگی منجر شود.
شناسایی مؤلفه های کلیدی بومی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی در بازارهای تاریخی ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه بازار تاریخی تبریز بزرگترین سازه سرپوشیده آجری جهان است که در فهرست آثار میراث جهانی سازمان یونسکو ثبت شده است. آتش سوزی های اتفاق افتاده در این مجموعه هم از نظر قدرت تخریب و هم از نظر فراوانی وقوع به عنوان یکی از اصلی ترین تهدیدهای این بازار شناخته می شود. آتش سوزی های رخ داده در بازار تبریز ناشی از عوامل متعددی است که ریشه در شرایط اجتماعی – اقتصادی حاکم بر بازار، مدیریت این مجموعه و همچنین کمیت و کیفیت مشاغل فعال در آن دارد. شرایط محیطی حاکم بر بازار تاریخی تبریز و آتش سوزی های ناشی از این عوامل ضرورت ارائه یک روش محلی برای مدیریت بحران آتش سوزی در این مجموعه را دوچندان کرده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر آتش سوزی مجموعه بازار تاریخی تبریز و مؤلفه های کلیدی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی این مجموعه است. یافته های پژوهش بر اساس گرداوری و تجزیه وتحلیل آمار آتش سوزی های اتفاق افتاده در بازه زمانی 2009 الی 2019 صورت گرفته است همچنین شناسایی مؤلفه های کلیدی بومی مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که 25 مؤلفه در ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فنی و مدیریتی در وقوع آتش سوزی بازار تاریخی تبریز اثرگذار است. همچنین نتایج نشان داد که آتش سوزی در ایامی که مراسمات ملی- مذهبی برگزار می شود، زیاد بوده و همچنین بیشترین میزان آتش سوزی در مغازه های چرم سازی و فرش فروشی زیاد بوده است. همچنین بیشترین میزان آتش سوزی در ساعت 22 الی 3 صبح و در فصل زمستان بیشتر است. نتایج یافته ها نشان داد که از مجموع 26 مؤلفه مؤثر بر مدیریت بحران آتش سوزی، 10 مؤلفه به عنوان مؤلفه کلیدی مطرح بوده که اهم آن ها عبارت اند از استفاده از تجهیزات مدرن، کنترل تجهیزات برقی و استفاده از گشت های شبانه و نظارت بر فعالیت مشاغل مستعد آتش سوزی. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی با محوریت استفاده از تجهیزات مدرن و استفاده از نیروی ها گشتی ارائه گردید.
شناسایی و واکاوی عوامل موثر بر توسعه پایدار مبتنی بر احیای ظرفیت های آموزشی در آموزش عالی در دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
۵۹-۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناسایی و واکاوی عوامل موثر توسعه پایدار مبتنی بر احیای ظرفیت های آموزشی است. پژوهش از لحاظ هدف داده بنیاد و از لحاظ روش گرندد تئوری اجرا شد. جامعه پژوهش را صاحبنظران حوزه علوم اقتصادی و آموزشی متخصص در زمینه مدیریت آموزشی، منابع انسانی، مدیریت آموزش عالی( دارای کتاب و یا مقاله)، اقتصاد تشکیل دادند. بر اساس معیار اشباع نظری 18 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد. در نتیجه 125 مفهوم اولیه( کدباز)، 15 مفهوم اصلی( کد محوری) به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل 6 کد انتخابی شامل عوامل علی( 3 مولفه و 19 شاخص )، عوامل زمینه ای ( 2 مولفه و 15 شاخص ) ، عوامل راهبردی ( 3 مولفه و 32 شاخص )، عوامل مداخله گر( 2 مولفه و 11 شاخص )، پدیده اصلی ( 2 مولفه و 16 شاخص ) و پیامدها ( 3 مولفه 23 شاخص ) ارائه شد.
بررسی تأثیر عوامل فیزیکی، محیطی و اقتصادی بر قیمت املاک تجاری: مطالعه موردی منطقه ثامن مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 54
حوزههای تخصصی:
قیمت املاک تجاری برای صاحبان املاک، سرمایه گذاران بخش مسکن و بانک ها دارای اهمیت ویژه است و ممکن است بیانگر بازده سرمایه گذاری های آن ها باشد. از طرف دیگر، افزایش قیمت املاک آثار رفاهی، اقتصادی و اجتماعی زیادی نیز به دنبال دارد و از این نظر نیز همواره مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان بوده است؛ اما بررسی قیمت املاک تجاری موضوعی پیچیده است؛ زیرا املاک کالاهایی چندوجهی هستند و متغیرهای متعدد محیطی، فیزیکی و اقتصادی بر قیمت آن ها تأثیر می گذارند. این مقاله با کنار هم قرار دادن یک مدل هدانیک از متغیرهای محیطی و فیزیکی تأثیرگذار و یک سری از متغیرهای اقتصادی، تلاش می کند بررسی جامعی از عوامل تأثیرگذار بر قیمت املاک تجاری انجام دهد. برای این منظور، منطقه ثامن شهر مشهد به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد که به دلیل ویژگی های ساختاری، مذهبی و فرهنگی، بعضاً اختلاف قیمتی جالب توجه نسبت به سایر مناطق مشهد دارد و در داخل این منطقه نیز اختلاف کیفی و قیمتی زیادی بین املاک تجاری وجود دارد. در این راستا، یک نمونه تصادفی از 161 ملک تجاری در منطقه ثامن مشهد انتخاب شدند و با استفاده از مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS)، تأثیر هر یک از عوامل مختلف محیطی و فیزیکی و اقتصادی بر قیمت این املاک در سال 1402 بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد میزان اجاره ملک، نوع سند، فاصله تا حرم مطهر، فاصله تا پارکینگ عمومی و طبقه استقرار ملک در مراکز خرید از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر قیمت املاک تجاری هستند.
تحلیل فضایی شاخص های سرزندگی با تأکید بر معابر شهری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 112
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، به دنبال گسترش بی رویه شهرها و اهمیت روزافزون اتومبیل، نقش معابر شهری در فضاهای شهری کمتر شده است که این امر سبب ایجاد محیط های کسل کننده در شهرها و کاهش سرزندگی فضاهای شهری شده است؛ از این رو، سرزندگی معابر شهری یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان شهری است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی شاخص های سرزندگی با تأکید بر معابر شهری در سطح مناطق 13گانه کلان شهر مشهد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع مطالعه توصیفی همبستگی و روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از SPSS و روش های تصمیم گیری چند معیاره مانند MEREC و COCOSO و روش معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق 9، 1 و 4 بهترتیب دارای بالاترین و مناطق 3، 12 و 10 دارای پایینترین سطح برخورداری از شاخص های سرزندگی با تأکید بر معابر شهری، در شهر مشهد هستند. بر اساس نتایج آزمون معادلات ساختاری PLS، متغیر فراغت و تفریح با ضریب تأثیر کل 658/0 بیشترین تأثیر را بر سرزندگی با تأکید بر معابر شهری داشته است و سپس، بهترتیب مؤلفه های راحتی و آسایش (652/0)، جذابیت و تنوع کالبدی بصری (631/0)، کیفیت کالبدی (623/0)، ایمنی و امنیت (430/0) و دسترسی (160/0) مؤثر بر سرزندگی با تأکید بر معابر شهری هستند.
تعیین الگوی بومی و بهینه مشارکت عمومی-خصوصی با استفاده از تکنیک SAW:پروژه های زیرساختی صنایع تبدیلی-تکمیلی محصولات کشاورزی سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
از موانعی که دولت ها، به ویژه کشورهای در حال توسعه با آن مواجهند، محدودیت منابع جهت اجرای طرح های سرمایه گذاری است. لذا بهره گیری از مدل های ترکیبی پروژه های سرمایه گذاری از جمله مشارکت عمومی- خصوصی مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. همچنین، نهادهای عمومی مانند شهرداری و سازمانهای تابعه آن مانند سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار هم به منظور ارتقاء کیفی و کمی توسعه زیرساخت های حوزه کشاورزی، استفاده از ظرفیت های مردمی را در الویت قرار داده اند. هدف از پژوهش حاضر تعیین الگوی بومی و بهینه مشارکت عمومی-خصوصی برای سازمان مدیریت میادین میوه و تره بار در حوزه توسعه صنایع تبدیلی-تکمیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای، اسنادی و پرسشنامه جمع آوری شده است. تکنیک مورد استفاده مدل SAW می باشد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی الگوهای بومی تعیین و با استفاده از 13 معیار موثر در حوزه مشارکت مانند میزان نیاز به انعطاف در دوره ساخت، به حداقل رسیدن دعاوی، انتقال بهینه ریسک به مشاور و پیمانکار و ...... الگوی بهینه از بین الگوهای بومی ارزیابی گردید. به منظور امتیازدهی به الگوها از پرسشنامه با حجم نمونه 46 نفر با طیف لیکرت 5 گزینه ای استفاده شد. پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ 82/0 با نرم افزار SPSS محاسبه شد. به منظور وزن دهی از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که الگوی بهینه مشارکت عمومی-خصوصی، مدل BOLT با مقدار 908/0 می باشد که در رتبه اول قرار گرفته است. مدلهایBOT ، ROO، BOO با مقدار884/0، 844/0و 812/0به ترتیب در رتبه دوم، سوم و چهارم قرار دارند.