ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
۱۰۱.

امکان سنجی تحلیل شعر معاصر براساس نظریه بوطیقای فضای گاستون باشلار، نمونه: تحلیل سروده های مصطفی جمال الدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی بوطیقای فضا تخیل گاستون باشلار مصطفی جمال الدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۱
تطبیق رویکرد شاعرانگی نظریه پردازان به عنوان چارچوب نظری در تحلیل اشعار شاعران و بازخوانی شعر آنان، می تواند در شناخت جنبه های کارآمدِ حوزه معرفتی شاعران، سهم بسزایی داشته باشد. به کارگیری نظریه بوطیقای فضای گاستون باشلار (۱۹۶۲) به عنوان یک نظریه پرداز فرانسوی که با نگاهی منحصر به فرد، به توصیف فضاهای زیسته می پردازد، می تواند در امکان سنجی به کارگیری این رویکرد، در تحلیل شعر معاصر مؤثر باشد. از این رو، سروده های مصطفی جمال الدین (۱۹۹۶)، شاعر شیعیِ عراقی با دارا بودن ظرفیت های لازم، به عنوان نمونه انتخاب شده تا رویکرد وی، به منزله چارچوب نظری در تحلیل اشعار، استفاده شود. در پرتو اهمیت مسئله، پژوهش حاضر با تبیینِ کلیِ رهیافت بوطیقای فضای باشلار، در توصیف پدیدار فضا، و سنجشْ در نمونه های منتخب، با رویکرد کیفی و روش کتابخانه ای توصیفی – تحلیلی به تطبیق نظریه باشلار بر دیوان شاعر مذکور می پردازد. از آنجاکه معیار، مفاهیمِ شاخص و بنیادی باشلار در بوطیقای فضا (مکان، فضا، مکان کاوی، مکان دوستی) به مثابه مفاهیمی کاربردی و نه صرفاً نظری است. بنابراین، نویسنده مهم ترین شاخص های این نگرش تحلیلی را در نمونه ها واکاوی کرده، و فضا، خانه و تخیل آن، به عنوان یکی از مهم ترین جنبه های بررسی انگاره ها و تصاویر شاعرانه بررسی شده اند. از دستاوردهای پژوهش آن است که شناخت فضا در شعر جمال الدین، اهمیت ویژه ای در شناخت جهان ذهنی شاعر دارد. در شعر وی، فضا صبغه ای وجودی، حسی، عاطفی داشته و بازنمودی از سکنی گزیدن شاعر است. از طرفی، فضا، نحوه مواجه شاعر با جهان به منزله مأمنی برای تخیل و سرپناهی روانی را متجلی کرده و عنصر فضا با جهان خیالیِ وی، پیوند خورده و مفهوم فضا و خانه تصویری از آرامش، صمیمت و حضور است. در یک نگاه کلی، از شعر جمال الدین چنین برمی آید که در یک مفهوم هستی شناسی عمومی در رابطه ای شاعرانه که میان خرد و کلان وجود دارد، می توان فضا را درک کرد. همخوانی و انطباق اغلب سروده های شاعر با رهیافت بوطیقای فضای باشلار به ویژه در مفهوم مکان دوستی و توان این رویکرد پدیدارشناختی در تحلیل متون شعری، نیز از یافته های پژوهش است.
۱۰۲.

التحليل السوسيولوجي لظاهرة الأصوات في رواية "تغريبة القافر" للقاص العُماني زهران القاسمي(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: السردانیه العربیه زهران القاسمی تغریبه القافر الروایه العُمانیه سلطنه عُمان التحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۴
زهران القاسمی روائی عُمانی فاز بالجائزه العالمیه للروایه العربیه (بوكر) عام 2023م علی روایته الاجتماعیه "تغریبه القافر". والروایه تصوّر البیئه القرویه فی بلاد عُمان وتحدیات الحیاه فیها وما یكتنفها من واقع یتأرجح بین سطوه الطبیعه وطموح الإنسان. وتأتی هذه الدراسه لتسلّط لضوء علی البُعد الاجتماعی للروایه وفقاً لأصول التحلیل السوسیولوجی القائم علی فحص الوقائع الاجتماعیه والتمییز بین أجزائها بغیه تحدید علاقات الأجزاء بعضها بالبعض الآخر. والملاحظ فی الروایه أنها تركّز علی جمله من الأصوات البشریه وغیر البشریه سواء المسموعه أو المهموسه، وهی فی مجموعها ترمز إلی معان ودلالات تأتی واضحهً تارهً ومبطَّنهً تارهً أخری. وقد حاول الروائی أن یربط بین هذه الأصوات والظروف الاجتماعیه التی عاشها القرویون فی مسعی لقراءه الواقع الاجتماعی لهم. وتکمن أهمیه هذه الدراسه فی معرفه المنحی الإبداعی الذی ابتکره الکاتب فی تحلیله الاجتماعی عبر ظاهره الأصوات ورمزیتها المعبّره. وتهدف هذه الدراسه من خلال استخدام المنهج الوصفی-التحلیلی إلی معرفه الأغراض التی دعت الكاتب إلی توظیف هذه الأصوات توظیفاً سردیاً متقناً یُعد فی حد ذاته نمطاً مبتكراً فی العمل الروائی الحدیث. ومن جمله الأهداف المتوخاه من هذه الدراسه فكّ رموز تلك الأصوات وبیان مضامینها المرتبطه بتقالید الناس فی الأریاف وطریقه تفكیرهم وتعاملهم فی المجتمع. ولعل أهم ما یُستنتج من هذه الدراسه أنَّ الروائی استطاع بحرفیه مشهوده أن یوظِّف عنصراً مهماً من عناصر الطبیعه وهو الصوت لیدلَّ علی معاناه مكبوته عاشها الریفی قلباً وقالباً دون أن یجد لمشاكله المستدیمه حلاً ناجعاً أو تغییراً ملحوظاً فی نمط الحیاه.
۱۰۳.

بررسی مهارتهای تفکر انتقادی بر اساس رویکرد یادگیری ویگوتسکی مطالعه موردی داستان های کودک «تغرید النجار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودک تفکر یادگیری اجتماعی منطقه تقریبی رشد تغرید النجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۳
از آنجایی که رویکردهای یادگیری شناختی، ازجمله یادگیری اجتماعی ویگوتسکی به مهارت های تفکر انتقادی توجه دارد، کاربست مبانی روشمند این رویکردها برای نهادینه سازی این مهارت ها که از ضروریات زندگی انسان معاصر به شمار می آید، اثربخشی بسیار زیادی خواهد داشت. پژوهش پیش رو به بررسی داستان های کودکانه «تغرید النجار»، – نویسنده معاصر اردنی- می پردازد. این مطالعه با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مدل شش گانه مهارت های انتقادی «فاسیونه» انجام می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل کنش ها، عملکرد و گفتگوهای شخصیت ها در این گونه ادبی است و همچنین بررسی نحوه آموزش این مهارت ها با تأکید بر اصل سکوسازی و نقش تسهیل گری بزرگ ترها و همسالان ماهرتر در منطقه تقریبی رشد کودک می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر این مهم است که «تغرید النجار» با کاربست بیان کودکانه در قالب داستان، آن را بسان ابزار میانجی برای رشد تفکر و خصوصاً تقویت تفکر انتقادی برگزیده است که در نهایت منجر به کمک در رشد شناختی و اجتماعی مخاطبش می گردد؛ با توجه به رده سنی مخاطب، آموزش مهارت خودتنظیمی و تفسیر در رده اول و دوم قرار دارد، که در راستای تقویت شناخت، هویت بخشی، شکل گیری شخصیت، آگاهی بخشی، تولید دانش برای کودک بکار گرفته شده اند؛ همچنین مهارت استنباط، تحلیل، ارزش گذاری و توضیح به ترتیب با تکیه بر دو راهبردِ آموزشیِ عاطفی و شناختی مورد توجه نویسنده بوده اند که منجر به ارائه ساحتی تازه از قابلیت های متون داستانی گردیده است و بیانگر آن است که از نگاه «تغرید النجار» زبان و فرهنگ، ابزارهایی برای افزایش رشد ساختارهای ذهنی کودک هستند.
۱۰۴.

دراسة السيرورة الزمنيّة في ملحمة الكائن الحربيّ أو ما غناه الياسمين في طريقة إلي المعركة لجميل أبي صبيح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الشعر الأردنی الحدیث البناء الزمنی جمیل أبو صبیح ملحمه الکائن الحربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۰
لا یمکن تخیّل السّرد دون تواجد العنصر الزمنیّ وعلاقته بالمبنی الحکائی للسرد. والزَّمن السَّردیّ یحتضن الأحداث، وتتکوّن الحبکه السَّردیّه بالعلاقه المنسجمه التی یمنحها العنصر الزمنیّ للعناصر بشدّ اطرفها بعضها إلی البعض. إنَّ دراسه البناء الزمنیّ، دراسه منهجیه لمجموعه من المتتالیات الزمنیّه أو المفارقه الزمنیّه ومتابعه للحرکه الزمنیّه والوعی بالزَّمن داخل الخطاب السَّردیّ له إسهام کبیر فی الوصول إلی فهم عمیق عنه. هذه الورقه البحثیه تسعی، بتبنّی هذا المنهج المحدد وبالاعتماد علی المنهج الوصفیّ _ التحلیلیّ، إلى دراسه قصیده «ملحمه الکائن الحربیّ» للشاعر الأردنیّ المعاصر، جمیل أبو صبیح. نصبو فی هذا المشوار البحثیّ إلی مقاربه شعره والکشف عن رؤیته وأفکاره عبر دراسه العنصر الزمنیّ الذی یطغی حضوره علی قصائد الشاعر. وتشیر النتائج إلی أنَّ القصیده تتجلَّی فیها شتی أنماط الحرکه الزمنیّه وتنطلق من اللحظه الزمنیّه الراهنه زمن الصراع بین الشخصیّه ونزعاتها الجسدیه ومحاوله قمع وتکبیل هذه النزعات الطائشه وتسیر نحو النهایه الزمنیّه المفتوحه کما نلاحظ أنّ القصیده مشحونه بالمفارقه وأنّ الشاعر بوعیه السَّردیّ العالی یستخدم تقنیه الاسترجاع والاستباق الزمنیّ وفی بعض المشاهد السَّردیّه تعود عدسه الکامیرا السَّردیّه إلی الوراء وتسرد التجربه الماضویه للشخصیّه وعلاقتها بالأحداث الماضیه حیث عبثت بالحیاه بنزعاتها الجسدیه وفقدت الشخصیّه کلّ قیمها عند احتدام هذه النزعات الباطله والقطع الزمنیّ واستخدام الاستباق الزمنیّ المسرود فی تمحوره حول حضور وهج الرُّوح وحضور القصیده فی لیل الشتاء، یؤکد به الشاعر علی حتمیّه فاعلیّه الحیاه بعد التَّخلص من النزعات القاتله العابثه.
۱۰۵.

بنية الخطاب في قصة موسى والخضر في سورة الكهف؛ دراسة تحليلية علي ضوء نظرية التواصل عند جاكبسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الخطاب التواصل سوره الکهف قصه موسى والخضر رومان جاکبسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
التواصل من أهم أشکال النظریات فی اللسانیات الحدیثه التی یعتبر رومان جاکبسون منظرا حقیقیا لها. فهو یعتقد بأن کل حدث لغوی مکون من سته عناصر، هی: المُرسِل، والمُرسَل إلیه والمُرسَله والقانون والمرجع والقناه. وحدد لکل عنصر ست وظائف فی إیصال الرساله: هی الوظیفه التعبیریه أو الانفعالیه، والوظیفه الإفهامیه، والوظیفه الشعریّه، والوظیفه الانتباهیه، والوظیفه المرجعیه، والوظیفه التعریفیه. ومن الأسالیب السردیه فی القرآن، السرد القصصی الذی یعتبر من أهم الأدوات فی إیصال رساله المتکلم إلى المتلقی. تحاول هذه الورقه البحثیه، عبر الاعتماد على منهج وصفی- تحلیلی، تطبیق الوظائف الست لنظریه التواصل عند جاکبسون فی قصه موسى والخضر علیهما السلام فی سوره الکهف. فکانت إشکالیه البحث دراسه مدى مطابقه نظریه التواصل للآیات القرآنیه ولا سیما فی الخطاب القرآنی ومدى تأثیر هذه النظریه فی نظره جدید للقرآن. تشیر النتائج إلى أن قصه موسى والخضر علیهما السلام تتمحور حول التعلیم والتعلم وکثیرا ما یتحقق هذا الأمر بالکلام المتبادل بین المعلم والمتعلم، ومن المتوقع أن تکون الوظیفه الإفهامیه أکثر من الوظائف الأخرى. فکل الأعمال التی قام بها الخضر لتعلیم موسى من خرق السفینه وقتل الغلام وإقامه الجدار تعتبر طریقه سلوکیه غیر کلامیه. والطریقه الترکیبیه بین الکلامیه والسلوکیه کانت أقل استعمالا فی آیات القصه، حیث تتجلى فی بنیه تعبیر موسى عن التعب والجوع الشدید إثر سفره الطویل. کما أنّ تطبیق نظریه التواصل على الآیات القرآنیه یعطینا تفسیرا جدیدا لها یتواکب مع مقتضیات العصر وینتهی إلى فهم جدید وعمیق.
۱۰۶.

جدلية الحقيقة والواقع الفائق في السرد الروائي وفق نظرية جان بودريار مابعدالحداثية (رواية «شيفا؛ مخطوطة القرن الصغير» لطواهرية نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السردانیه العربیه جان بودریار وسائل الإعلام الواقع الفائق السرد الروائی طواهریه وروایه «شیفا مخطوطه القرن الصغیر»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۷۸
طرح بودریار مسألهَ تزییف الحقیقه بواسطه التكنولوجیا والوسائل الإعلامیه والعلامات التجاریه، والثقافه الاستهلاكیه، والسیاسه وغیرها علی أیدی السیاسیین الذین یتحكمون بالبشر سرّا وجهراً. وأصبح تحریفُ الحقیقه بواسطه وسائل الإعلام والتكنولوجیا وسیلهً للتحكم بعقول البشر وسلب الإراده منهم وذلك بخلق حقائق معلوماتیه زائفه تُنتج ثنائیه جدلیه وصراع بین الحقیقه والواقع الفائق؛ لیكون النصر حلیف الواقع الفائق المصطنع من ذوی المصالح الكبرى وصنّاع التجاره وذوی رأس المال المروجین لإنتاجاتهم الصناعیه والمستهلكین لطاقات البشر والمسیطرین على عقولهم. روایه «شیفا؛ مخطوطه القرن الصغیر» روایه تشتمل على أدب الخیال العلمی التی یطرح الروائی فیها مسأله التكنولوجیا والوسائل الإعلامیه التی تقوم بتزییف الحقیقیه. تدرس هذه المقاله روایه «شیفا» لطواهریه حسب المنهج الوصفی-التحلیلی مستعینه بنظریه بودریار والأسالیب اللغویه والروائیه لتستنتج أن الراوی یوظف آلیات مابعدحداثیه لاصطناع الواقع الفائق وذلك عبر انتاج تكنولوجیا مدمره توظفها حكومه أمریكا لإخفاء الأسرار العلمیه الأمنیه إلى أن قام بكشفها إسحاقُ جمیل بطلُ الروایه إثر السفر الأرضی والفضائی مع فریق البعثه العلمیه بواسطه تكنولوجیا الأطباق الطائره، وتم إلقاء القبض علیه من قبل حكومه أمریكا حین عودته لتجنب إفشاء الأسرار بین الناس وتبدیل شخصیته بشخصیه سلبیه منفعله من خلال تعذیبه بالآلیات التکنولوجیکیه المعاصره. تمّ استخدام الواقع الفائق فی روایه «شیفا؛ مخطوطه القرن الصغیر» عبر آلیات تمویه الحقائق كالتکنولوجیا ووسائل الإعلام والغرابه والغموض والاستنساخ والتهجین والعجائبیه والغرائبیه والحدث والشخصیات واللغه وهیمنه الصوره والمکان والزمان والسلطه والأسالیب اللغویه کالأمر والنهی والاستفهام والتعجب والألفاظ السلطویه فی مستوی السرد والوصف للإشاره إلی السلطه دون الحوار المنطقی بین شخصین متساویین فی مكانتهما للدلاله علی عدم وجود الدیمقراطیه وتفوق السلطه، من خلال تجاوز الواقع والوقوع فی عالم غیر محسوس وما فوق الطبیعه.
۱۰۷.

سِیمیَائیّة العنوان في دیوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَةٍ» ليحيی السّماوي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السیمیائیه الدلاله العلاقه العنوان یحیی السماوی نقوش علی جذع نخله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۸۶
لقد حَظی العنوانُ باهتمامِ السّیمیائیینَ فی الدّراسات اللِّسانیه الحدیثه، کونُه یحمِلُ أکبرَ دلالهٍ لغویهٍ مکثفهٍ تَحوی البُنیَه والدِّلاله والوظیفه، وکونُه أیضاً أوّل علامه على طریق المتلقی، ومفتاحاً سیمیائیاً یختزلُ بُنیهَ النّص وکنهه فی کلمهٍ أو بضعِ کلمات، وهو علامهٌ سیمیائیِّهٌ تلعبُ دوراً متمایزاً وفاعلاً فی التّواصل مع النّص؛ لأنها تحمل قیماً متنوعه وتؤدّی وظائف إیحائیه تُوحی بمراد الشّاعر، فینبغی للمتلقی بدایه فهمُ العنوانِ لیتمکّن من فهم النّص، فهو بمثابه مدخل وتوطئه أو تمهید دلالیّ للدخول فی النّص. ویتمظهر الترابط الموجود بین العنوان والنّص بإحدی الدّلالات الثلاثه وهی الإمتدادیه والإرتدادیه والإغترابیه. إنطلاقاً من هذه القاعده، حاولنا فی هذه الدّراسه نظراً للسؤال الأصلی وهو ما علاقهُ العناوین الفرعیه مع العنوان الأصلی مع مضمون النّصوص الشّعریه فی دیوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَهٍ» لیحیی السّماوی؟ أن نُبیِّنَ أهمَّ وظائف العنوانِ ومستویاته السِّیمیائیه فی الدّیوان، من خلال المنهج الوصفی التحلیلی لتبیین العلاقه القائمه بین العناوین والنّصّ، فمِن أجلِ الوصولِ إلی هذه الغایهِ، اخترنا أربع قصائدَ من الدیوان وهی: «اخرجوا من وطنی» و«عَصفَاً بِهِم» و«ب دَدٌ على بَ دَدِ» و«ویا صابراً عقدین إلا بضعه». بعضُ النّتائج تُشیرُ إلی أنَّ عنوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَهٍ»، مَبنیٌ علی علاقاتٍ ووشائجَ تُوحِی بالتّعانق والتّعالق بینَ النّصوص والعنوان المنتخَب قَصداً. فقد جَعلَ الشَّاعر معظم ترکیزه فی تَعیین العنوانِ على وَحدهٍ وسلسلهٍ متناوبهٍ شکلیاً، کما أنَّهُ سَعَى أن یُراعی هذا التّناسُبَ مَع نُصوصِه مَضمونیَّاً ودلالیِّاً، وقد اشترکت فیها الدّالات بطرق وأسالیبَ شعریهٍ ذاتِ خصوبهٍ جمالیهٍ، لیسَ فقط بأنساقها اللغویهِ، وإنما برویتها المراوغه فی بَثِّ للأفکار والمضامین بحمولات مشحونه بمواقفَ تُجسّدُ الشّعور ومدرکات الشّاعر من خلال بُنیه العنوان من ناحیه الترکیب ودلالته من ناحیه الإیحاء والهادفه ووظیفته من ناحیه التأثیر علی المتلقی فی إلقاء الرساله الأدبیه والتوعویه.
۱۰۸.

التماسك النصي في قصيدة أرِحْ ركابك للشاعر محمد مهدي الجواهري(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التماسک النصی التکرار الحذف الجواهری أرِحْ رکابک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
 تطوّرت الدراسات اللسانیه والنقدیه الحدیثه مؤخراً، مما جعلت الاهتمام بلسانیات النص ضروره ماسه فی تشکیله وتفسیره. من هذا المنطلق، یبحث هذا المقال مکامن التماسک النصی ودلالاته، أی ترابط أجزاء قصیده أرح رکابک، للشاعر محمد مهدی الجواهری حسیا أو معنویا؛ وذلک لأن شعره یعبر أصدق تعبیر عن عواطفه التی یکتنفها الحب والولاء للوطن. وقد جاء ذلک الحب عن عقیده صادقه وإذابه لذاته، من دون تکلف أو تصنّع، حیث لم یعبر عن العواطف فحسب، بل یعبر عن الفکر، والتعبیر عن الفکر أهم من التعبیر عن العواطف. ولما کان التماسک النصی أساساً فی بناء البیت الشعری وصیاغته فی التعبیر عن الأفکار، جاء الهدف من هذه الدراسه حیث التطبیقات العلمیه والعملیه على أبیات القصیده، لتتضح فاعلیه التماسک النصی وانسجامه فی ترابط وتماسک تلک الأفکار، وذلک عبر توظیف أدواته التی أهمها وأشهرها الإحاله والحذف والتکرار وغیرها، لیتناول عناصر التماسک النصی ودلالاته فی قصیده أرِحْ رکابک، معتمداً على المنهج الوصفی التحلیلی. یحکی قسم من النتائج أن القصیده کانت صوره حقیقیه للوضع السائد فی المجتمع العراقی، وأخذت أدوات التماسک النصی من الأدوات النحویه، کالإحاله، والاستبدال، والربط، والمعجمیه، کالتکرار والتضام، حیّزاً کبیراً فی القصیده، حیث لعبت دوراً محوریاً فی وحده النص الأدبی للقصیده.
۱۰۹.

الخطابة السياسية بين الأدبين الإيراني والسوري المعاصر (مقارنة بحثية لخطب أديب إسحق وميرزا آقا خان كرماني أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الخطابه المقارنه الأدبان المعاصران السوری والإیرانی أدیب إسحق میرزا آقا خان کرمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
تعد الخطابه من أهم فنون الأدب التی تمسک بها الإنسان منذ القدم إلى یومنا هذا لغرائض عده تتراوح بین السیاسه والوعظ والتشویق. تتشکل الخطبه من ثلاثه أقسام وهی المشافهه والاقناع والاستماله. وهذا الفن الأدبی یحتاج للاقناع إلى براهین وأدله عقلیه ومنطقیه واستماله أی وقوع الکلام فی قلب المتلقی یحتاج إلى أسلوب کتابه أو مشافهه متمیزه عن باقی النصوص. وهذا الأثر من خلال معرفه الخطیب بأسالیب البیان وعلوم البلاغه وطریقه الاستدراج والتسلسل فی الموضوع. یهتم هذا البحث بخطب بعض الخطباء المشاهیر من الأدبین المعاصرین السوری والإیرانی هما الأدیب السوری أدیب إسحق والأدیب الإیرانی میرزا آقا خان کرمانی. لقد عاش هذان الأدیبان فی نفس العصر وتعرفا على الثقافه الفرنسیه وکذلک التقیا بسید جمال الدین الأفغانی. فقمنا فی هذه الدراسه بمقارنه بعض خطبهما معتمدین على المنهج الوصفی التحلیلی ومستخدمین منهج المدرسه الأمریکیه للأدب المقارن. ووصل البحث إلى نتائج منها؛ مقدمه خطب الأدیب إسحق تتسم بقیمه أدبیه فهو یکتب المقدمات مستخدما أسالیب المفاجأه متابعاً أسالیب کتابه المقامات التقلیدیه. أما أسلوب میرزا آقا خان کرمانی فی المقدمه فهو یترکز على التمثیل ویعطی صوره عن الموضوع الذی یعنیه نموذجاً ومن بعدها یبدأ فی صلب الموضوع. وکذلک استخدما الأدیبان الجمل القصار والعبارات القصیره لکتابه الموضوع. أسلوب الأدیبان منطقی یدل على التنویر وإزاله السنن والعقائد الضاله و فی الواقع، الأسلوب یخدم هذا المحتوى. وکذلک تبین بأن أدیب إسحق رجل قومی فی إنتمائه وکرمانی رجل شوفینی أی یمیل إلى القومیه المتطرفه فی مواجهه الأحداث التی ترتبط ببلاده.
۱۱۰.

تحلیل مکونات اللغه المکتوبه لخطب نهج البلاغه (دراسه الخطبه الأولى نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اللغه المکتوبه مفهوم الخطبه مفهوم الخطابه الخطبه الأولى لنهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
إن أحد مجالات البحث فی النصوص معالجتها من حیث کونها منطوقه أم مکتوبه. وإن کون النص مکتوبا أو منطوقا فی هذه الدراسه لا یعنی أنه کُتب أو نُطق، بل یعنی مدى تحرک النص نحو الانفصال عن بنود وقیود الزمن أو المکان أو المخاطب، وهو فی هذه الحاله یتجه نحو کونه مکتوبا وإن یبقى فی قید الزمن أو المکان أو المخاطب الأساسی، فذلک یعنی أنه یمیل إلى کونه منطوقا. یسعى هذا البحث عبر الاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی إلى تقدیم مکونات للتحدید کون النص مکتوبا مثل الاستخدام الأکثر لعناصر الزمن، والمکان، والمخاطب الخاص، والموضوع، والموقف الخاص، وضمائر الغیاب، وإحاله الکلام إلى أدله خارج النص، وکثره استخدامات البنى التصریحیه، والأسالیب الوصفیه والتعریفیه، والأفعال التعبیریه والوعظیه للفهم الأفضل للنص، ویحتاج فهمه الدقیق إلى التعرف على لغه النص مکتوبه أو منطوقه. کما أن خلق المفهوم لکل من الخطبه والخطابه وفصلهما من البعض فی هذه المقاله هو أحد الأهداف الرئیسیه. وتظهر النتیجه أن الحالتین واللغتین تحکمان خطب نهج البلاغه وأن حاله الخطبه الأولى ولغتها هی "الخطبه" أو "المکتوبه" وذلک حسب المکونات المکتوبه المستخدمه فیها.
۱۱۱.

دراسة الدیمومة في قصة مریم في القرآن الكریم بناءً على نظریة جیرار جنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السرد الزمن الدیمومه القرآن الکریم مریم (س)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۱
الزمن من العناصر الهامّه والمحوریه فی البناء السردی للروایه، وفی إطاره تدور کافه الأعمال السردیه. الزمن هو الرابط الحقیقی للأحداث، والشخصیات، والأمکنه. وهو من الرکائز الأساسیه التی تستند العملیه السردیه إلیها. قدّم جیرار جنیت، أعظمُ منظِّری الزمن فی السرد، أکثر الأبحاث شمولاً حول هذا الموضوع. هو درس مسار القصه من التقویم الزمنی إلى زمن السرد فی ثلاثه مکونات: "الترتیب والمده والتواتر". یستهدف هذا البحث دراسه الدیمومه فی القرآن الکریم، متخذاً من قصه مریم (س) نموذجاً للتطبیق. من خلال الدیمومه یمکننا ضبط إیقاع السرد من خلال ظاهرتین أساسیتین وهما: تسریع السرد وإبطاء السرد. تسریع السرد یعتمد على تقنیه الخلاصه والحذف، وإبطاء السرد یعتمد على تقنیه الوقفه الوصفیه والمشهد الحواری. والبحث یستند إلى المنهج الوصفی التحلیلی لیرصد حرکه الزمن السردی فی قصه مریم (س)، بغیه الوقوف على توظیف تقنیه الحذف والتلخیص والوقفه والمشهد فیها. وقد توصّل البحث إلى نتائج، أهمها أنّ تقنیه المشهد الحواری شغلت حیزا واسعا فی قصه مریم (س)، ولعبت دوراً بارزاً فی الکشف عن الأبعاد النفسیه لمریم (س). وکان لتقنیه الخلاصه والحذف دور بارز فی هذه القصه، وأدّت هاتان التقنیتان إلى إیجاز الألفاظ مع عمق الدلاله وبالتالی تحقیق بلاغه الإیجاز السردی فی القصه. وتقنیه الوقفه قلیل الحضور جداً فی هذه القصه.
۱۱۲.

جدليّة علاقة اللغة والجنس والسلطة في رواية «بريد الليل» لهدی بركات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدی برکات روایه «برید اللیل» اللغه والمجتمع اللغه والجنس اللغه والسلطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۴۱
إنّ اللغه والجنس والسلطه ذات علاقه متقابله مؤثّره معا، حیث یؤثّر المجتمع وثقافته علی اللغه وألفاظها وتؤثّر اللغه أیضا علی المجتمع وثقافته وفکرته السائده، وتتغیر اللغه حسب الجنس الذکوری أو الجنس النسائیّ، فنری فی لغه الرجال ألفاظا وأسالیب دالّه علی السلطه والسیاده والغضب والعنف عاده، بینما نری فی لغه النساء ألفاظا وأسالیب دالّه علی اللیونه والرفق والعاطفه عاده. وتمثّل معرفه هذه الاختلافات اللغویّه بین الجنسین، أهمیّه البحث وضرورته فی مجتمع سلطویّ تُجری السلطه فیه من خلال اللغه. تدرس المقاله العلاقه بین اللغه والجنس والسلطه فی روایه «برید اللیل» عبر المنهج الوصفیّ التحلیلیّ. وتشیر النتائج إلی أنّ الروائیّه استخدمت أسالیب الأمر والنهی والنداء والتکرار علی لسان الشخصیّات الذکوریّه وکان استخدام الألفاظ المرتبطه بالشخصیّات الرجولیّه والأفعال أکثر من الأسماء والصفات للدلاله علی الحرکه والقوه والقیام بالعمل وإداره الأمور وسیاده الرجال علی النساء، والسلطه، والعنف، والغضب، واللجاجه، والأنانیّه. وأمّا علی لسان الشخصیّات النسویّه فاستخدمت موفقه ألفاظا وأسالیب دالّه علی التأسّف والترحم والبکاء والحقاره واللیونه والرفق مشحونه بالعواطف الممتلئه بإحساس الحقاره والضعف والطرد والهجره مستخدمه أسلوب الاستفهام للدعوه إلی التأمّل حول التضاد الطبقیّ بین الرجال والنساء لإزالته من المجتمع والترحم من خلال ألفاظ مؤلمه لمساعده النساء ورفع منزلتهنّ والحفاظ المساواه، ثم أسلوب التشبیه للإشاره إلی اشتراک واتحاد النساء اللبنانیّات فی إزاله الظلم وسیاده الرجال علیهنّ، ومن جهه أخری اشتراک واتحاد اللبنانیّین فی الآلام والمصائب والشعور بالیاس والحقاره وطردهم وتشریدهم، ثمّ استخدام الأسماء والصفات أکثر من الأفعال لمیل النساء إلی الوصف واللیونه التی تناسب عواطفهنّ، مع فوره استخدام ضمائر التکلم «ی» فی الرسائل التی حول النساء للإشاره إلی منتهی تفرّد النساء فی المجتمع وانعدام منزلتهنّ فیه.
۱۱۳.

واکاوی معانی ثانویه استفهام در ترجمه بر اساس الگوی نظری وینی و داربلنه (مطالعه موردی: ترجمه های منتخب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استفهام معانی ثانویه وینه و داربلنه ترجمه های منتخب قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۴
یکی از سبک های زیبای قرآنی برای بیان حقیقت، جلب توجه و آگاهی دادن به مخاطب، استفهام است. غالب استفهام های قرآن دربر دارنده اغراض و اهدافی غیر از استفهام حقیقی است. عالمان علم بلاغت، معانی ثانویه متعددی را از جمله انکار، استهزاء، تعجب، تقریر، نفی و... برای استفهام برشمرده اند.  تاکنون تئوری های مختلف ترجمه به عنوان چهارچوب هایی مدون برای ارزیابی ترجمه های قرآن مورد استفاده قرار گرفته اند. از این میان، ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال ۱۹۵۸ کتابی با عنوان «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند که بعدها به منبع مهمی برای ترجمه پژوهان تبدیل شد. وینه و داربلنه در این اثر به معرفی تکنیک هایی پرداختند. در نوشتار حاضر، پس از تبیین این تکنیک ها و زیرشاخه های آن ها با روش توصیفی تحلیلی و مقابله ای به کیفیت کاربست آن ها در ترجمه معانی ثانویه استفهام چهار مترجم قرآن کریم (مکارم شیرازی، آیتی، انصاریان و الهی قمشه ای) که به دلیل تفاوت در رویکرد، نگرش فقهی  و شیوه ترجمه ای که دارند، دارای تفاوت ها، مزایا و معایبی نسب به همدیگر هستند، می پردازد و هدف از آن تبیین چگونگی و میزان کاربرد الگوی ترجمه وینه و داربلنه در ترجمه های مورد بررسی است. یافته های پژوهش نشان  می دهد مترجمان با توجه به قداست متن قرآن و ویژگی های زبانی خاص آن از ترجمه تحت اللفظی که یکی از مؤلفه های ترجمه مستقیم است، بیش از سایر مؤلفه ها بهره برده اند. علاوه بر این، تکنیک جابه جایی تغییر صورت -به عنوان یکی از مؤلفه های ترجمه غیرمستقیم- به سبب تفاوت ساختار دستوری دو زبان عربی و فارسی پس از ترجمه تحت اللفظی بیشترین بسامد را دارد؛ تکنیک غیرمستقیم همانندسازی نیز به سبب اشتراکات فرهنگی میان دو زبان و نیز ممنوعیت دخل و تصرف بیش از حد در قرآن نسبت به سایر مؤلفه ها بسامد کمتری دارد.
۱۱۴.

بن مایه های تراسازگاری در ترجمه نمایشنامه جسر إلی الأبد اثر غسان کنفانی بر اساس الگوی بازآفرینی ترجمه ای لانس هیوسِن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرآیند ترجمه بن مایه های تراسازگاری لانس هیوسن نمایشنامه جسر إلی الأبد غسان کنفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
خلاقیت در ترجمه با مفهوم تراسازگاری رویکردی تعبیری و مفهومی است که در آن به ترجمه با دید کاربردی نگاه می شود. از برجسته ترین نظریه پردازان این حوزه، لانس هیوسن است. وی بر این باور است که در مورد مسائل ترجمه چالش هایی وجود دارد که در بازتولید معنا رنگ و بوی قوی تری به خود دارد. این چالش ها با نشانگرهای عملگرایانه بازشناخته می شود. هیوسن این نشانگرها را با الگوهای ساختاری در قالب نمایه های همترازی و با عناصر همگزینی، افزونه های مصنوعی و دگرش «تغییر بیان» و الگوهای زبانی را در قالب نمایه های تصریح، تلویح و اطلاق «وصفی سازی» معرفی کرده و بازنمایی مفهومی هر یک از عناصر زبانی در ترجمه را به تحلیل و برابرسنجی دقیق هر یک از مؤلفه ها مرتبط دانسته است. پژوهشگران در جستار حاضر با استفاده از الگوی بازآفرینی ترجمه ای هیوسن و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به تطبیق هر یک از این نمایه ها در ترجمه نمایشنامه  جسر إلی الأبد از غسان کنفانی (2013) در مجموعه ای با عنوان «نمایشنامه ها» از فاروق نجم الدین (1402) پرداخته اند. مترجم در ترجمه نمایشنامه جسر إلی الأبد با عنوان «پلی به سوی ابدیت» با مدنظر داشتن سبک نگارشی رمزی کنفانی سعی در بازنمایی امثال، اصطلاحات و استعارات زبانی داشته و از این منظر شخصیت پردازی ها در اثر ترجمه ای حاضر نقش زیادی ایفا کرده است. در این استدلال با این نظر که زبان رمزی موجود در ترجمه به بازنمایی عناصر زبانی مزبور پرداخته است، تمثیل دقیقی از تعارض اجتماعی و سیاسی حاکم در فرهنگ و ایدئولوژی شخصیت ها در قالب بافت کلامی داشته است. از این رو، تطبیق نمایه های تراسازگاری هیوسن قابلیت سنجش در ساخت ارتباطی نمایشنامه  مزیور را داشته است.
۱۱۵.

المستوي الصوتي في قصيدة أبي تمام في رثاء ولده قراءة أسلوبية(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصیده الرثاء الموسیقی الخارجیه الموسیقی الداخلیه أبوتمام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
یتناول هذا البحث المستوی الصوتی لإحدی القصائد المعروفه للشاعر أبی تمام، التی رثی بها ولده. ولا نجد قصیده تخلو من عناصر الموسیقی؛ لأنّ الموسیقی تعدّ عنصرا مهما فی تشکیل ونظم الشعر. وتشمل الموسیقى التی درسناها فی القصیده، الموسیقی الخارجیه والقافیه والموسیقی الداخلیه، حیث درسنا فی الموسیقى الخارجیه الوزن والزحافات والعلل، ثم درسنا قافیه القصیده؛ الحروف والحرکات. أمّا فی الموسیقی الداخلیه فدرسنا أولا الجناس، والطباق، وردّ العجز علی الصدر، ومراعاه النظیر، والتصریع، والترصیع؛ وثانیا التکرار الذی یشمل تکرار الحروف وتکرار الألفاظ. وقد خرجت الدراسه بنتائج منها: أنّ الشاعر استعمل الألفاظ المناسبه للرثاء، وقد کان اختیاره لمجزوء البحر البسیط المسمى بمخلّع البسیط الذی یلائم الحاله النفسیه المسیطره علیه وجوّ الحزن الذی یعیشه فی محله. وجاءت القافیه نونیه مطلقه، مردوفه، موصوله، متواتره. وحرف النون الواقع بین حرفی مدّ یمنح القصیده امتدادا وتصاعدا موسیقیا، خاصه أنّ حرف النون یدلّ علی الأنین فکان الشاعر یختم به کلّ الکلام الذی یذکره فی البیت فیشبه بذلک ما تفعله النائحات فی النیاحه على المیت. وعلى العکس من قصائده الأخرى، قلّل الشاعر من الطباق وندر الجناس لدیه. وإنّ کثره الحروف المجهوره بالنسبه للحروف المهموسه فی القصیده لتدلّ على رغبه الشاعر فی التصریح بهمومه وإعلان شکواه وأحزانه، کما أنّ تکرار حروف النون والراء واللام، لها دلالتها علی الحزن والأسی فی سیاقاتها لتفریغ تلک الشحنات العاطفیه. بینما کرر الشاعر حرف التاء، حرف الهاء وحرف الفاء أکثر من بقیه الحروف المهموسه، لتلطیف کلامه.
۱۱۶.

بررسی فرایند اعمال قدرت در رمان سیدات الحواس الخمس بر اساس نظریه گفتمان کاوی انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان کاوی انتقادی نورمن فرکلاف اِعمال قدرت جلال برجس سیدات الحواس الخمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۸۸
گفتمان کاوی یک روش تحقیق کیفی است که با دیگر علوم انسانی ارتباط دارد و در زمینه تحلیل آثار ادبی نیز کاربرد دارد. گفتمان کاوی انتقادی، از زیرمجموعه های گفتمان کاوی است که با زبان شناسی پیوند محکمی دارد و نورمن فرکلاف از مشهورترین نظریه پردازان آن است که با ارائه الگوی خود در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به پژوهشگران ادبیات این امکان را می دهد تا به تحلیل آثار ادبی و فرایند اعمال قدرت و تقابل طبقات اجتماعی بپردازند. با توجه به تغییر ساختار مدیریتی در کشورهای عربی، نویسندگان عرب در رمان های خود موضوعات مختلفی همچون برخورد فرهنگ غرب و شرق، ازخودبیگانگی فرهنگی، افراط گرایی و دیکتاتوری را بیان می کنند و تأثیر اعمال قدرت حکومت علیه طبقات جامعه را نشان می دهد. رمان سیدات الحواس الخمس اثر جلال برجس نویسنده اردنی از رمان های اجتماعی است که با نگرشی تاریخی بسیاری از تحولات اخیر جهان عرب را نشان داده است. پژوهش حاضر می کوشد بر اساس نظریه فرکلاف تقابل گفتمان رسمی و انتقادی را در این رمان بررسی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمان رسمی و در رأس آن حکومت و سرمایه داران پرنفوذی همچون سلیمان الطالع با اعمال قدرت علیه طبقات پایین دست جامعه و زنان از آن ها در جهت منافع خود بهره کشی می کنند و به موازات آن گفتمان انتقادی برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه اردن می کوشد.
۱۱۷.

مقومات العداله الاجتماعیه وطرق تطبیقها وفقا لتفسیری المیزان وفی ظلال القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: القرآن العداله الاجتماعیه المقومات التفسیر المیزان فی ظلال القرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
تُعتبر العداله الاجتماعیه موضوعًا حیویا ومثیرا للجدل فی السیاق الاجتماعی والدینی خاصه وأن القرآن الکریم یحتوی على توجیهات ومبادئ تتعلق بالعداله الاجتماعیه؛ وذلک بالاستناد إلى النصوص القرآنیه وتفسیری المیزان وفی ظلال القرآن. یعمل هذا البحث على توضیح المفاهیم والمقومات الأساسیه للعداله الاجتماعیه وکیفیه تطبیقها وفقا للنصوص الدینیه. حیث فهمها الصحیح أمر حیوی للمجتمع وللدیانه الإسلامیه. فالعداله الاجتماعیه هی قضیه حیویه فی مجتمعاتنا، والتی تلعب دوراً کبیراً فی تحقیق التوازن والعداله بین الأفراد. من خلال البحث حول مفهوم ومقومات العداله الاجتماعیه وکیفیه تطبیقها وفقًا للتفسیر القرآنی، یمکن تحقیق فهم أعمق وأشمل لهذا المفهوم وکیفیه تطبیقه. سیتبع هذا البحث منهجاً یجمع بین تحلیل النصوص القرآنیه واستنتاجات تفسیری المیزان وفی ظلال القرآن. توصّل البحث إلی نتائج منها: اتضح أن دراسه العداله الاجتماعیه ومقوماتها من القرآن الکریم ذات أهمیه کبیره لفهم مبادئ الإسلام. تهدف العداله الاجتماعیه إلى تحقیق التوازن والمساواه فی توزیع الموارد والفرص. دراسه توجیهات القرآن حول العداله تساعد على العیش وفق مبادئ إسلامیه. تعزز دراسه العداله فهم مفاهیم الحق والعدل وکیفیه تطبیقها. توفر أدوات ومنهجیات لحلّ المشکلات الاجتماعیه وتحقیق التغییر وتدعم رؤیه مجتمع متساو وعادل وتعزز المشارکه لتحقیق ذلک.
۱۱۸.

تجلیات السرد المتعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» لربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السردانیه العربیه تعدد الأصوات تعدد وجهات النظر تعدد الشخوص الاعترافات ربیع جابر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
جاءت الحداثه ومابعدها لتقدّم تحلیلات مختلفه وتجارب جدیده فی السرد، إذ قامت بتحطیم القواعد الفنیه المألوفه للروایه وتشکیل صیغ جدیده للتحرّر من قیود الصوت الأحادی للسرد متجاوزه التنمیط والنمذجه والأحادیه فی الأصوات. یتحقّق هذا الاتّجاه بکسر التماسک، واستبداله بمنطق التفکیک والتشتیت، وسیلان الحدود الفاصله بین الضمائر، وانتقال الراوی من هیمنه صوت الأنا إلى هیمنه صوت الآخرین؛ وهذا ما سمّاه النقاد بتقنیه الأصوات المتعدده. ولأهمیه هذا الأسلوب، اعتمد الباحثون علیه کموضوع للدراسه، هذا بالإضافه لقلّه تطبیقه فی العملیه النقدیه للنصوص السردیه فی نتاجات ربیع جابر (1972م)، الروائی اللبنانی الذی نال الجائزه العالمیه للروایه العربیه. وقف ربیع جابر بالأسلبه الروائیه عند حدود تعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» (2007م)، حیث تؤدّی معظم شخوصها دوراً فی روایه الوقائع وسرد مجرى الأحداث، فلا یبدو السارد سلطویاً بشخوص عالم السرد. وأهم ما توصّل إلیه البحث هو أنّ تعدد الأصوات یظهر فی هذه الروایه من خلال تقدیم وجهات نظر مختلفه، وتنویع الشخصیات وخلفیاتهم، واستکشاف قضایا اجتماعیه وسیاسیه من وجوه نظر متعدده. یساهم هذا التنوع فی إغناء الحبکه السردیه وتقدیم رؤى جدیده للواقع العربی. وتحتوی عملیه عرض شخوص الروایه على أسالیب کلامیه متعدده ولکن لیس ربیع جابر هو الذی یدلی باعترافاته، فهو لیس الراوی فی روایته، إنه المروی علیه والمروی له.
۱۱۹.

دراسة المعوّقات الّتي تواجه خرّيجي اللُّغة العربيّة وآدابها بشأن ريادة الأعمال في مجال العلاج الطبيعيّ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریاده الأعمال العلوم الإنسانیه اللغه العربیه العلاج الطبیعی المعوقات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۳
شهدت ریاده الأعمال فی مختلف المجالات العلمیّه نموّاً کبیراً فی العالم . وتعتبر ریاده الأعمال والتسویق الهدف الأساسیّ فی مجالات العلوم المختلفه، ویضمن دیمومه هذا المجال تحویله الدینامیکیّ للمجتمع المتلقّی وریاده الأعمال فی مجال العلاج الطبیعیّ والصحّه، والاهتمام بکلّ زوایاها المجهوله والمهمّشه أحیاناً. فهی علی مستوی اللُّغه العربیّه وآدابها، تحتلّ مکانه ذات أهمّیه. وهی  بخلاف ما یعتقد الرأی العامّ  الذی یعتبرها مقصورهً على بعض المهن المحدّده وتعتمد من قبل مؤسّسات معیّنه، یمکنها تحدید مسارات ووجهات نظر جدیده ربّما لاینتبّه لها الآخرون، ولا یُعیرون اهتماماً لما یجری فیها من تزویر وتغییر. ولکن هذه القضیّه لا تعتبر الحلّ المطلق لکلّ القضایا. وبطبیعه الحال، لا تخلو من العقبات. حاول هذا البحث التعرّف إلی المعوّقات  والتحدّیات الّتی تواجه ریاده الأعمال فی مجال العلاج الطبیعیّ لخرّیجی اللُّغه العربیّه وآدابها باستخدام المنهج الوصفیّ التحلیلیّ وتعزیزه  بمصادر المکتبات إذ تبیّن نتائج الدّراسه أنّ تحسین المرافق العامّه، سیکون له تأثیر إیجابیّ فی استقطاب المزید من السُّیّاح فی القطاع الصحّی ممّا یتطلّب تحرّکاً وتفاعلاً متناغماً ومسؤولاً. وعلیه فإنّ لخرّیجی اللُّغه العربیّه دوراً محوریّاً فی هذا المجال، إذ ینبغی لهم التعرّف إلی ثقافه شعوب الدول الأُخری الّتی  تسهم فی کثره عدد السُّیّاح، فضلاً عن عدم الاقتصار علی مایرونه وعلی ما یُوکل إلیهم من الأمور. علیهم خلق أفکار جدیده تناسب واقع الحال کلّ حین لتمکّنهم من تلبیه احتیاجات السُّیّاح، إضافهً إلی ترجمه بعض المصنّفات الصحّیه والطبّیّه، لأنّ توافر الموارد العلمیّه والحدیثه یوجب رغبه السُّیّاح وإقبالهم. فی هذا الصدد، یُقترح زیاده الدراسات الهادفه منها لاکتشاف الإمکانیّات الطبیعیّه والمحلیّه وإیجاد أفکار ریادیّه، وورشات تعلیمیّه یمکن تطبیقها بواسطه خرّیجی اللُّغه العربیّه وآدابها وتخصّصات أخرى.
۱۲۰.

أسلوبية قصيدة "عذاب الحلاج" لعبدالوهاب البياتي وفقا للنظرية البنيوية النقدية(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأسلوبیه عذاب الحلاج عبد الوهاب البیاتی البنیویه المستوی الأدبی المستوی الفکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
الأسلوب منهج یرکّز على العناصر الأساسیه والداخلیه للعمل الفنی، للکشف عن معاییر الاختراع والابتکار فیه. إنّ مناقشه أسلوب العمل الأدبی وسیله لفهم الآراء والنظره العالمیه والثراء الفنی للعمل الأدبی؛ إذ إنّها توضح کیفیه تفاعل المؤلف مع الإمکانات والکفاءه اللغویه التی تظهر فی المستویات المختلفه للغه. یمکن القول بأنّ الأسلوبیه هی إحدى الأسالیب الجدیده التی دخلت مجال الأدب لتحلیل النص، بحیث یمکن من خلالها الوصول إلى أحسن الفهم للنصوص الأدبیه. تحتوی قصیده عذاب الحلاج لعبد الوهاب البیاتی على سته أجزاء داخلیه تشکل بنیه ذات معنى فی اتصال عضوی، لیتمکن الشاعر من استحضار شخصیه صوفیه کحلاج حتی یشرح تجربته الواعیه لمجتمعه المعاصر. ولذلک تصبح قصیده عذاب الحلاج بنیه ذات معنى تعکس ظروف المجتمع. وفی السیاق ذاته، وبالنظر إلى السمات الأسلوبیه المحدده للقصیده، یهدف هذا المقال إلى التحقیق فی شتی مستویات القصیده، منها الفکریه، والصوتیه، والنحویه، والبلاغیه، من خلال الاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی القائم على التفسیر والتحلیل. تشیر نتائج هذا البحث إلى أنّ قصیده عذاب الحلاج تتکون من سته أقسام داخلیه محزنه، تشکل بنیه ذات معنى فی ارتباط عضوی، بحیث یتمکن الشاعر من استدعاء شخصیه صوفیه بهدف شرح تجربته الواعیه وتقدیم الاستجابه المناسبه لتصرفات مجتمعه المعاصر. وبهذا، تصبح القصیده بنیه ذات معنى داله على أحوال المجتمع. لقد أبدع البیاتی فی هذه القصیده الواقعیه الصوفیه، وترک أسلوباً خاصاً قد تجلّی فی عدّه مستویات: لغویه، وأدبیه، وفکریه. فإن انسجام المستوى اللغوی والأدبی لهذه القصیده مع نظیرتها الفکریه هو من أهم السمات الأسلوبیه لهذه القصیده.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان