حبیب الله یزدانی

حبیب الله یزدانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

جدليّة علاقة اللغة والجنس والسلطة في رواية «بريد الليل» لهدی بركات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدی برکات روایه «برید اللیل» اللغه والمجتمع اللغه والجنس اللغه والسلطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۳
إنّ اللغه والجنس والسلطه ذات علاقه متقابله مؤثّره معا، حیث یؤثّر المجتمع وثقافته علی اللغه وألفاظها وتؤثّر اللغه أیضا علی المجتمع وثقافته وفکرته السائده، وتتغیر اللغه حسب الجنس الذکوری أو الجنس النسائیّ، فنری فی لغه الرجال ألفاظا وأسالیب دالّه علی السلطه والسیاده والغضب والعنف عاده، بینما نری فی لغه النساء ألفاظا وأسالیب دالّه علی اللیونه والرفق والعاطفه عاده. وتمثّل معرفه هذه الاختلافات اللغویّه بین الجنسین، أهمیّه البحث وضرورته فی مجتمع سلطویّ تُجری السلطه فیه من خلال اللغه. تدرس المقاله العلاقه بین اللغه والجنس والسلطه فی روایه «برید اللیل» عبر المنهج الوصفیّ التحلیلیّ. وتشیر النتائج إلی أنّ الروائیّه استخدمت أسالیب الأمر والنهی والنداء والتکرار علی لسان الشخصیّات الذکوریّه وکان استخدام الألفاظ المرتبطه بالشخصیّات الرجولیّه والأفعال أکثر من الأسماء والصفات للدلاله علی الحرکه والقوه والقیام بالعمل وإداره الأمور وسیاده الرجال علی النساء، والسلطه، والعنف، والغضب، واللجاجه، والأنانیّه. وأمّا علی لسان الشخصیّات النسویّه فاستخدمت موفقه ألفاظا وأسالیب دالّه علی التأسّف والترحم والبکاء والحقاره واللیونه والرفق مشحونه بالعواطف الممتلئه بإحساس الحقاره والضعف والطرد والهجره مستخدمه أسلوب الاستفهام للدعوه إلی التأمّل حول التضاد الطبقیّ بین الرجال والنساء لإزالته من المجتمع والترحم من خلال ألفاظ مؤلمه لمساعده النساء ورفع منزلتهنّ والحفاظ المساواه، ثم أسلوب التشبیه للإشاره إلی اشتراک واتحاد النساء اللبنانیّات فی إزاله الظلم وسیاده الرجال علیهنّ، ومن جهه أخری اشتراک واتحاد اللبنانیّین فی الآلام والمصائب والشعور بالیاس والحقاره وطردهم وتشریدهم، ثمّ استخدام الأسماء والصفات أکثر من الأفعال لمیل النساء إلی الوصف واللیونه التی تناسب عواطفهنّ، مع فوره استخدام ضمائر التکلم «ی» فی الرسائل التی حول النساء للإشاره إلی منتهی تفرّد النساء فی المجتمع وانعدام منزلتهنّ فیه.
۲.

کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن طبق ساختارگرایی و سبک شناسی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی ساختارگرایی سبک شناسی آماری قرآن کریم «أحد» و «الصمد»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۷
«احد» و «صمد» دو صفت الله، در قرآن دارای سبک و ساختاری زیبایی شناسانه در دو محور جانشینی وهم نشینی است و اشاره به یگانگی و بی نیازی الله در عین نیازمندی بقیه به او دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، سبک شناسی آماری و رویکرد ساختارگرایی، طبق نظریه دوسوسور و در دو محور جانشینی وهم نشینی، درصدد بررسی کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن است. صفت «احد» 73 بار در قرآن تکرار شده که فقط یک بار به عنوان صفت الله در آیه اول سوره توحید در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی به صورت نکره برای بزرگداشت الله و ناشناخته ماندن او و نشان دادن جدایی او از تمام موجودات در یگانگی و اثبات یگانگی همیشگی او ذکر شده است. صفت «صمد» نیز فقط یک بار در قرآن آمده است. در آیه دوم سوره توحید، این کلمه صفت الله است و در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی همراه با الف ولامِ حصر قرار گرفته است تا وجود فقط یک بی نیاز همیشگی یعنی الله را ثابت کند. کیفیت به تصویر کشیدن این مفاهیم حاصل از صفت «احد» و «صمد» از خلال تناسب آن دو با معانی شان و ساختار جملات، طبق ساختارگرایی، در دو محور جانشینی و همنشینی سوسور به جای دو صفت «واحد» و «غنیّ» یا «قویّ» یا مترادف های دیگر حاصل می گردد. این مفاهیم با قرار گرفتن در همنشینی واژگان متناسبِ «هو» و «الله» و تکرار «الله» دال بر وابستگی دو صفت به هم و تأییدکننده یکدیگر برای اثبات یگانگی الله از خلال بی نیازی او، به زیبایی به تصویر کشیده شده است؛ به گونه ای که صفت «صمد»، علاوه بر بی نیازی همیشگی الله، یگانگی همیشگی اش را هم ثابت می کند.
۳.

بررسی نوستالوژی دوری از معشوق در معلقه امرءالقیس کِندی شاعر جاهلی عرب

کلیدواژه‌ها: امرؤالقیس دوری از معشوق شعر جاهلی معلقه نوستالوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
یکی از مؤلفه های نوستالوژی، غم دوری از معشوق است. نوستالوژی به دوری، درد جدایی، غم غربت، حسرت بر خاطرات گذشته و آرزوی برگشت به آن اطلاق می شود. شاعر نوستالوژیک بنا به حوادث رخ داده در زندگی اش همانند مرگ خانواده و یا عزیزی که مرثیه را به دنبال دارد، حبس و تبعید، مهاجرت (دوری از وطن مألوف، غم غربت؛ دوری از معشوق و...)؛ یادآوری خاطرات کودکی و جوانی و... موجب می شود که دست به قلم برده و عواطف و احساسات خود را بیان نماید؛ بنابراین اشعارش رنگ وبوی نوستالوژیک به خود می گیرد. نوستالوژی دوری از معشوق به سبب جدایی شاعر از کسی که خاطرخواه او بوده است، رخ می دهد. در نوستالوژی دوری از معشوق، سخن از بی وفایی، پیمان شکنی، حسرت روزهای با معشوق بودن و شکست و ناکامی هاست. در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، نوستالوژی دوری از معشوق و مؤلفه های آن در معلقه امرؤالقیس تحلیل گردد. امرؤالقیس در معلقه به موضوعاتی چون وصف اطلال و آثار خانه محبوب و یاد ایام وصال و گریستن، وصف ماجراهای عاشقانه خود در روز «داره جُلجُل» و... می پردازد و با نازک خیالی در اشعارش، از خود یک شاعر فوق نوستالوژیک ساخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نوستالوژی دوری از معشوق در معلقه امرؤالقیس، بازتاب چشم گیری داشته است و یادآوری خاطرات معشوق، غم و اندوه و دلتنگی و حسرت، یادآوری بی وفایی های معشوق و مرارت های راه عشق، تخیّل ورزی های عاشقانه در وصف زیبایی معشوق و در نهایت، همدلی و همدردی با طبیعت از مهم ترین مؤلفه های نوستالوژی در معلقه اوست.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان