فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹٬۲۷۰ مورد.
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
17 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: أدعیه مأثوره که از زبان پاک پیامبر (ص) و خاندان مکرمش صادر شده اند، ضمن این که آداب راز و نیاز با خداوند متعال و ابراز ارادت و بندگی به پیشگاه او را به آدمی می آموزند، به دلیل توجه به ابعاد تربیتی و روان شناختی وجودی و نیازهای انسان در برابر پروردگار جهانیان، راهی برای تربیت او در عرصه های گوناگون مادی و معنوی هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین ابعاد تربیتی و روان شناختی دعای (اللهم ارزقنا توفیق الطاعه)، از دعاهای منسوب به امام زمان (عج) بوده است. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بوده است. تحلیل محتوای کیفی به فراسویی از کلمات یا محتوای عینی متون می رود و تم ها یا الگوهایی را که آشکار یا پنهان هستند، به صورت محتوای آشکار می آزماید. جامعه پژوهش کل متن دعای امام زمان (عج) (اللهم ارزقنا توفیق الطاعه) و شرح دعا در کتاب امام مهدی (عج) موجود موعود (جوادی آملی، 1388) بود که برای پاسخ به سؤال پژوهش تمامی فرازهای دعا (28 فراز) مورد مطالعه تحلیلی قرار گرفت و عبارات مرتبط با موضوع فیش برداری شد. سپس فیش ها کدگذاری و دسته بندی شدند و محتوای آنها سازماندهی شد و موارد به دست آمده تحت عنوان عرصه های اهداف تربیتی احصا شد. سپس، از طریق با هم نگری و جمع بندی مؤلفه های مذکور، 10 مؤلفه اصلی در باب ابعاد تربیتی و 9 مؤلفه در باب ابعاد روان شناختی دعا به دست آمد. نتایج: براساس تحلیل محتوای کیفی متن دعای مذکور و شرح دعا در کتاب امام مهدی (عج) موجود موعود، چهار عرصه اصلی اهداف تربیتی و سه بعد روان شناختی دعا به دست آمد. دسته بندی مفاهیم در 4 عرصه اصلی، 10 بعد تربیتی و 43 مفهوم(هدف) تربیتی ارائه گردید که به شرح زیر می باشد: عرصه ارتباط با خداوند با 2 بعد اعتقادی(6 مفهوم) و عبادی(5 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خویشتن با 3 بعد اخلاقی(4 مفهوم)، بعد علمی (4 مفهوم) و بعد اقتصادی(2 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خلق با 4 بعد اجتماعی(11 مفهوم)، بعد علمی - فرهنگی(4 مفهوم)، بعد اقتصادی (4 مفهوم) و بعد سیاسی (3 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خلقت با 1 بعد شناخت و بهره برداری صحیح از طبیعت (2 مفهوم). با توجه به مفاهیم ارائه شده در دعا می توان گفت: هدف اصلی متون دینی و از جمله ادعیه که از بزرگان دین بر جای مانده است، سوق دادن آدمی به سوی رفتاری است که علاوه بر انعکاس بارِ ارزشیِ آن در روح و روان انسان، براساس مصلحت های فردی و اجتماعی، تحقق خارجی یابد و علاوه بر احساس رضایت درونی و روحی، با واقعیات زندگی اجتماعی نیز منطبق باشد. بنابراین می توان اهداف تربیتی دعای مذکور را در سه عرصه خداشناسی (ارتباط با خداوند)، خودشناسی (ارتباط با خویشتن) و هستی شناسی (ارتباط با خلق و خلقت) مورد واکاوی قرار داد. ابعاد روان شناختی دعای امام زمان (عج) در سه بعد شناختی با 3 مفهوم اصلی ارتقای سطح معرفت الهی(خداشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت فردی (خودآگاهی و خودشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت اجتماعی؛ بعد عاطفی با 3 مفهوم اصلی ارتقای نگرش مثبت نسبت به خداوند، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خود، ارتقای نگرش مثبت نسبت به اجتماع و بعد رفتاری با 3 مفهوم اصلی عمل به ارزش ها و اصول دینی، توسعه رفتار اخلاقی و توسعه مهارت های اجتماعی شناسایی و استخراج شد. بدین ترتیب، تربیت مبتنی بر اسلام، مثلثی است که اضلاع آن رفتار، فرایندهای ذهنی (معرفت و شناخت) و تمایلات و انگیزه هاست. بنابراین ﺑﯿﻦ رﺷﺪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و رﺷﺪ ﻋﺎﻃﻔﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد نوعی هماهنگی وﺟﻮد دارد و ﺗﺤول ﻫﺮ ﯾﮏ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺤﻮل دﯾﮕﺮی را ﺑﻪدﻧﺒﺎل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. به عبارت دیگر در برنامه تربیتی حضرت مهدی (عج) به تمام ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری توجه شده است. بحث و نتیجه گیری: در پاسخ به سوال اول تحقیق که به دنبال تحلیل ابعاد تربیتی دعای امام زمان (عج) بود، چهار مفهوم اصلی ارتباط با خداوند، ارتباط با خویشتن، ارتباط با خلق و ارتباط با خلقت به عنوان عرصه های اهداف تربیتی دعا شناسایی شد. هر یک از این مفاهیم بیانگر برنامه های حکومت مهدوی (عج) و وظایف مؤمنان راستین در عصر انتظار و ظهور است و مراتب کمالی و نهایی فضائل یادشده با تدبیر آن حضرت و در حکومت الهی ایشان به بار خواهد نشست. بدین جهت مسئولان نظام تربیتی باید آنها را مورد توجه قرار دهند. البته قابل ذکر است که گرد آمدن همه این اوصاف در یک فرد دشوار و یا ناممکن است؛ بنابراین ایشان وظایف هر مؤمنی را به فراخور حال خود و موقعیتی که دارد در خلال دعا مشخص فرموده تا برای عمل به آن بکوشد و جان خویش را به زینت آن فضایل بیاراید و خود را با جریان تحقق و تشکیل جامعه آرمانی آخرالزمانی هماهنگ سازد. اهداف تربیتی در ادعیه امامان معصوم (ع) و از جمله حضرت حجت (عج) با رویکرد تأکید بر عمل گرایی مؤمنان، بیانگر این است در اکتساب فضایل، و دستیابی به مقام قرب الهی در سایه برقراری یک جامعه دینی، ایستایی و رکود روا نیست و مؤمنان باید همواره در حرکت بوده و بکوشند تا مراتب بالاتری از این فضایل را به دست آورند. در پاسخ به سؤال دوم که در ارتباط با ابعاد روان شناختی دعای امام زمان (عج) بود، در قالب سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری و 9 مفهوم اصلی ارتقای سطح معرفت الهی (خداشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت فردی (خودآگاهی و خودشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت اجتماعی، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خداوند، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خود، ارتقای نگرش مثبت نسبت به اجتماع، عمل به ارزش ها و اصول دینی، توسعه رفتار اخلاقی و توسعه مهارت های اجتماعی، به تحلیل و شناسایی مفاهیم تربیتی دعا پرداخته شد. نتایج نشان داد که حضرت (عج) در دعای مذکور به هر سه بعد از ابعاد وجودی انسان توجه نمودند بنابراین در طراحی و تدوین اهداف تربیتی در نظام تربیتی باید به سه بعد توجه شود و در راستای شکوفایی هر سه حیطه در متربیان تلاش به عمل آید. نکته دیگر که باید در این زمینه در نظر گرفت این است که سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری با همدیگر در ارتباط و تعامل هستند و نمی توان به طور کامل آنها را از هم جدا کرد. زیرا وقتی در فرد شناختی نسبت به یک موضوع پیدا می شود، ممکن است به موازات آن گرایش مثبت یا منفی در وی نسبت به آن ایجاد شود، همچنین اگر به مطلبی گرایش پیدا کند، ممکن است این گرایش، علاقه برای شناخت و به دنبال آن رفتار ایجاد کند و یا هر رفتاری که از شخص سرمی زند موجب شناخت و گرایش عاطفی جدیدی در فرد شود.
مولفه های تربیتی مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در منظومه بیانات امام خامنه ای (تحلیل مضمون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تشریح مولفه های تربیتی مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی با تاکید بر پیام مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت شهید سلیمانی است. این نوشتار از نوع پژوهش های کیفی با هدف اکتشاف است. قلمرو پژوهش مبتنی بر پیام بر پیام مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت شهید سلیمانی و دیگر بیانات معظم له حول محور شهید سلیمانی راجع به مولفه های تربیتی مکتب شهید سلیمانی است. داده ها به روش فیش برداری و اسنادی، جمع آوری شده است. جهت کشف مضمون ها از روش تحلیل مضمون طی مسیر شده است. جهت استخراج مضامین پایه ای، مضامین فراگیر متن پیام رهبری و دیگر بیانات حول محور شهید مورد بررسی واقع شد. مطالب با روش "تحلیل مضمون" مورد بررسی واقع شدند. در نتیجه این بررسی، 104 مضمون پایه ای، 16 مضموم سازمان دهنده که عبارتند از : اخلاص، شجاعت، صدق، زهد، معنویت، تشرع، تخصص، بلند همتی، تربیت مکتبی، دگرسازی، خستگی ناپذیر، درایت، تدبیر، پایبندی به آرمانها، دشمن شناسی و استکبار ستیزی و 3 مضمون فراگیر که عبارتند از مولفه های تربیتی اخلاقی، مولفه های تربیتی مهارتی و مولفه های تربیتی مکتبی استخراج شد.
بررسی میزان تأکید بر شیوه های اندیشه ورزی در پرسش های خود ارزیابی کتاب فارسی پایه نهم، بر اساس سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
241 - 267
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، سنجش میزان توجه مؤلفین کتب درسی به ارتقاء انواع اندیشه ورزی دانش آموزان و تأکید بر شیوه های آن، متناسب با سن آن ها مبتنی برجزء دو، سه و هفت بند چهارم سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد. در این پژوهش درس های اصلی کتاب فارسی پایه نهم و بخش خود ارزیابی آنها طبق مؤلفه های تفکر خلاق، تفکراستدلالی، حل مسأله، اصلاح تفکر نادرست، تفکر انتقادی و فراشناخت موردبررسی قرار گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف تحقیق؛ کاربردی، از نظر رویکرد؛کیفی، از نظر جمع آوری داده ها؛ اسنادی- کتابخانه ای و شیوه بررسی مطالب توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کتاب فارسی پایه نهم در حد قابل قبولی توانسته است در گسترش و آموزش فرهنگ تفکر مطابق با سند یاد شده مؤثر واقع شود. متن درس ها با مفاد سند در زمینه کاربرد روش های یاددهی، یادگیری متنوع و مطلوب، انطباق دارد. بالاترین میزان کاربرد شیوه های تفکر در محتوای دروس، تفکر استدلال تمثیلی با 71/25% و پایین ترین میزان کاربرد آن، تفکر اصلاح باورهای نادرست با 85/2% می باشد. از شیوه تفکر فراشناخت نیز استفاده ای نشده است. در بخش خود ارزیابی نیز از تفکر استدلالی بیشترین استفاده با فراوانی 6/26%، و ازتفکر اصلاح باورهای نادرست با 2/2%، کمترین بهره برده شده است.
بررسی مفاهیم، منابع و معیارهای اخلاقی در اوستای نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
اوستای نو که بیشترین حجم کتاب اوستا را در برمی گیرد شامل نسک های ناهمگون از لحاظ زبان و محتوی است که به ظاهر در دوران ثبات اجتماعی جامعه ی زردشتی نگاشته شده است. این مقاله در پی اخلاق شناسی کتاب اوستای نو است تا مفاهیم (معناشناسی فضیلت و رذیلت اخلاقی)، منابع (حسن و قبح های اخلاقی در مقام اثبات) و معیارهای اخلاقی (فضیلت گرایی یا نتیجه گرایی یا تکلیف گرایی) در این کتاب را به گونه ای منسجم مورد بررسی قرار دهد. روش این مقاله توصیفی - تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای بهره می گیرد. در پایان، تعریف غالب فضیلت در اوستای نو انجام درست خویشکاری طبقاتی توسط هر فرد و تعریف رذیلت، عدم انجام یا انجام نادرست وظایف طبقاتی است. معیار غالب اخلاقی در اوستای نو فضیلت گرایی ناظر به غایت گرایی است هرچند در برخی مواضع، وظیفه گرایی طبقاتی برآمده از مفهوم فرّه نیز در آن پررنگ می شود. کفه ی حسن و قبح های اخلاقی در این متون به سمت شرعی بودن متمایل است.
جستاری در تعهدات طرفین در قرارداد پیش فروش ساختمان و ضمانت اجرای حقوقی تخلف از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
285 - 307
حوزههای تخصصی:
هدف مقنن از تدوین قانون پیش فروش ساختمان، سامان دادن به بخشی از روابط قراردادی مردم مصوّب شده است. سیاست تقنینی شایسته در این بخش با عبارت موضوع مورد قرارداد (پیش فروش ساختمان)؛ باید مبتنی بر ضمانت اجراها و سازوکارهای حقوقی استوار باشد، این مهم کارآمدی خود را در صورت عدم اجرای ایفای تعهدات و تخلف طرفین مطابق آن چه که در متن قرارداد تنظیم شده نشان خواهد داد، زیرا وضع ضمانت اجراهای حقوقی در حوزه حقوق خصوصی برای ایجاد یک نظم قراردادی راهگشا می باشد. با این حال قانون پیش فروش ساختمان در برخی موارد به خاطر جلوگیری از معاملات معارض و کلاهبرداری افراد منفعت طلب در این قلمرو به ضمانت اجرای حقوقی متوسل شده است. و مقاله حاضر با تحلیل و بررسی تمامی حالات ضمانت اجرای حقوقی تخلف تعهدات طرفین در قرارداد پیش فروش ساختمان و آثار آن پرداخته است. گرچه ضمانت اجراهای کیفری قانون این قرارداد نیز در رساله مطرح و مورد بررسی قرار گرفت که دارای مُحَسناتی است. و ممکن است نظریات حقوقی و کیفری دیگری در تحلیل و بررسی ضمانت اجرای تخلف تعهدات طرفین در قرارداد پیش فروش ساختمان طرح گردد که به لحاظ فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل انتقادی تعارض میان فایده گرایی و شهودات اخلاقی با اتکا به یافته های علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
فایده گرایی، به عنوان یکی از مشهورترین نظریه ها در اخلاق هنجاری در دهه های اخیر، با شعار و آرمان «نیل به بیشترین سود برای بیشترین افراد»، در معرض اشکالات و ایرادات فلسفی بسیار بوده است. مخالفان این نظریه و رویکرد، نقدهای گوناگونی بر آن وارد ساخته اند که از میان آنها، «تعارض فایده گرایی با شهودات اخلاقی» در زمینه های عدالت توزیعی و حقوق بنیادین انسان ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فایده گرایان در پاسخ به این اشکال، گاه بازتفسیر «شهودات اخلاقی» را مهم دانسته و مطالبه کرده اند و گاه حجیت ذاتی شهودات اخلاقی را زیر سؤال برده اند. این پژوهش مدعی است که با استناد به نویافته های علوم شناختی، می توان صورتبندی جدیدی از مسئله ارائه داد و پاسخ های تازه ای به این اشکالات داد. روش تحقیق این نوشتار، مبتنی بر توصیف و تحلیل پژوهش های علوم شناختی در حوزه روان شناسی اخلاق است. پاسخ های ارائه شده در سه بخش اصلی تنظیم شده اند: ۱. با تفکیک فرآیندهای شهودی (سریع و ناخودآگاه) و استدلالی (کُند و آگاهانه)، می توان نشان داد که ترجیح نتایج هر یک از این دو مسیر، بدون دلیل مرجّح، ناموجّه خواهد بود؛ ۲. بر اساس نظریه یگانگی قواعد اکتشافی و شهودات اخلاقی، ترجیح شهودات اخلاقی بر فرآیندهای استدلالی، فاقد توجیه منطقی است؛ زیرا شهودات نیز خود متکی بر قواعد ومکانیسم های اکتشافیِ شناختی هستند؛ ۳. اگر صرف وجود شهودات اخلاقی را دلیلی بر اعتبار نظریه های همسو با آنها بدانیم، در این صورت، با ارائه شهود فایده گرایانه، استدلال طرفداران تعارض فایده گرایی و شهودات اخلاقی خنثی خواهد شد.
تحلیل مسئل بی طرفی در کمک، بر پایه اخلاق سودگرایانه و سنجش آن در ترازوی آیات و روایات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
«سودگرایی» به عنوان یکی از نظریه های مهم اخلاقی، بر بیشینه سازی سود جمعی تأکید دارد. در سودگرایی رادیکال، بی طرفی کامل به عنوان یک الزام اخلاقی معرفی می شود و فرد موظف است بدون توجه به روابط شخصی، به یاری نیازمندان بشتابد. با این حال، این نگاه در همه ابعاد با آموزه های اخلاقی قرآن سازگار نیست؛ زیرا در سنّت اسلامی، مسئولیت هایی چون حمایت از خانواده، همسایگان و جامعه دینی اهمیت ویژه دارد. در مقابل، سودگرایی معتدل با تأکید کمتر بر بی طرفی مطلق، رویکردی منعطف تر و نزدیک تر به اخلاق قرآنی دارد. این دو رویکرد تفاوت هایی مهم در نحوه کمک رسانی دارند: سودگرایی رادیکال، فرد را به کمک به نیازمندترین افراد - فارغ از هر گونه وابستگی عاطفی یا دینی - فرامی خواند؛ در حالی که سودگرایی معتدل، ترجیح نزدیکان و هم کیشان را در چارچوبی اخلاقی و عقلانی مجاز می شمارد. این مقاله قصد دارد بی طرفی معتدل را در پرتو آیات و روایات ارزیابی کرده و نشان دهد که رویکرد اسلامی - چه در چالش تعیین حدود کمک رسانی و چه در اصل کاربردی بودن آموزه های اخلاقی در زندگی روزمرّه - نسبت به بی طرفی رادیکال ارجحیت دارد.
جنسیت و فاعل اخلاقی در رویکرد انسان گرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
روان شناسی انسان گرا با تمرکز بر انتخاب های آگاهانه و خودشکوفایی، چارچوبی برای درک کُنش اخلاقی ارائه می دهد، اما ادعای بی طرفی جنسیتی آن مورد تردید قرار گرفته است. این تحقیق نشان می دهد چگونه فمینیست ها، بی طرفی جنسیتی انسان گرایی را بازتابی از هژمونی مردانه تلقی می کنند و آن را در سرکوب جنسیت غیرمردانه سهیم می دانند. در عین حال بهره گیری برخی فمینیست ها از مفاهیم انسان گرایانه برای پیشبرد اهداف خود، از جمله در خوانش انسان گرایانه از اخلاق مراقبت گیلیگان، نیز با انتقادات جدّی روبه روست. این خوانش، با تأکید بر تجربه زیسته زنان و روابط، با چالش هایی نظیر نسبی گرایی اخلاقی و دشواری در تبیین معیارهای اخلاقی جهان شمول مواجه است. به علاوه کنشگری اخلاقی در رویکردهای انسان گرا از حیث مبانی و روش نیز با انتقاد مخالفان این رویکرد مواجه بوده، مخالفان با استناد به کیفیت شواهد و تمرکز بر افراد «سالم» و «خودشکوفا»، کارایی این رویکرد را برای تعمیم تجویزهای اخلاقی به همه افراد، به ویژه در فرهنگ های جمع گرا، زیر سؤال می برند. با این توصیف، پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که رویکرد انسان گرا در حوزه روان شناسی چه تبیینی از جنسیت پذیری اخلاق دارد و این تبیین با چه چالش هایی مواجه است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از داده های اسنادی و کتابخانه ای به شیوه توصیفی۔ تحلیلی استفاده شده است.
اخلاق مواجهه علمی انبیاء با تأکید بر مبانی انسان شناختی اخلاقی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
73 - 96
حوزههای تخصصی:
مواجهه علمی یکی از روش های ارتباطی برای بیان باورهای علمی است. بررسی این مواجهه ، امروزه با عنایت به رشد فزاینده ابزار ارتباطی ، ضرورت پیدا کرده است؛ مواجهه های علمی در قرآن کریم ذیل آیات سرگذشت انبیای الهی به تصویر کشیده شده است و در فرایند تربیت اخلاقی نقش بسزایی دارد. بر اساس داده های قرآنی ، در آموزه های اخلاقی انبیاء در مواجهه علمی دسته ای از مبانی وجود دارد که برخی از آنها را می توان در حیطه مبانی انسان شناختی یافت و مورد تحلیل قرار داد. هدف از این پژوهش، ارائه برخی از مبانی کارآمد در قلمرو مواجهه علمی با دیگران - بر اساس اخلاق پیامبران در قرآن - و بیان پاره ای از آثار محسوس آنها هنگام مواجهه است. این پژوهش از نوع کتابخانه ای با تکیه بر استنباط از قرآن با شیوه اجتهادی است. یافته های حاصل از این پژوهش ، بیانگر آن است که الگوهای اخلاقی و رفتاری انبیای الهی همواره در مواجهات علمی مبتنی بر مبانی انسان شناختی (احترام به کرامت انسانی ، فطرت مندی ، کمال گرایی ، عقل گرایی ، هدایت پذیری و حق گرایی) بوده و آثار و برکات بسیار در عرصه فردی ، اجتماعی داشته است.
نقش انفاق در تقویت خشوع مومنان براساس آیات سوره حدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
خشوع، نمود درونی و باطنی فروتنی و تواضع است و حالتی خاص برای بندگان در درک عظمت و کبریای پروردگار به شمار می رود. این صفت اخلاقی تنها در عمل و با افعال به ملکه ظهور می رسد. از سویی دیگر انفاق، گذشتن از امری تا حد اتمام، گستره وسیعی دارد که از انفاق مال تا انفاق معنوی را فرا گرفته و سر حد آن انفاق جان (جهاد) است. در قرآن کریم اصل عمل انفاق مانند سایر امور عبادی تنها برای تحقق اطاعت امر خدا و رسول است، و این امر بدون خشوع و نیت خالص محقق نمی شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که بر اساس آموزه های سوره حدید، انفاق چگونه موجب تقوت صفت خشوع در مؤمنان می شود. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله حاکی از آن است که انفاق اطاعت امر خداوند بعد از درک عظمت الهی او بوده و در واقع انفاق نمود بیرونی خشوع است و تحقق خشوع را می توان در دو مرحله، نخست زمینه های پیدایش و ایجاد خشوع، سپس عوامل تقویت آن تبیین کرد. در مرحله اول (آیات1-15) با ایجاد شناخت نسبت پروردگار و صفاتش و با به تصویر کشیدن حقیقت ایمان مؤمنان در آخرت، ایشان را بر انفاق، ترغیب و تشویق می کند. در مرحله بعد ضمن نمایاندن چهره واقعی دنیا و متعلقات آن، بر فانی بودن اعمال و علائق دنیا و به دوری از حب به آن تاکید کرده است. پس در نتیجه، این حالت اخلاقی در اثر تقویت خشوع و درک عظمت الهی در مؤمنان ایجاد می شود و بذل انفاق در گستره های مختلفی چون جان، مال، امور مادی و معنوی، با قید اخلاص فی سبیل الله محقق می شود.
تعارضات اخلاقی نظارت قضایی دیوان بین المللی دادگستری بر مشروعیت قطعنامه های شورای امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
173 - 202
حوزههای تخصصی:
سازمان ملل متحد مؤثرترین سازمان میان دولتی است که بیشترین نقش را در انتظام روابط میان دولت ها ایفا کرده است و بدین سبب، اعتبار قابل توجهی در میان دولت ها دارد. شورای امنیت به عنوان رکن سیاسی و دیوان به عنوان رکن قضایی این سازمان نقش بسیار مؤثری در کسب این اعتبار داشته اند. در بند اول و دوم ماده ی (۳۶) اساسنامه دیوان معیارهایی در زمینه ی معرفی موضوعات حقوقی اشاره گردیده است و اگر شورا، اختلافی را سیاسی تشخیص دهد به آن رسیدگی نموده و در صورتی که دیوان اختلافی را حقوقی تشخیص دهد، نیز به آن بر اساس موازین حقوقی مورد نظرش رسیدگی می نماید. مطابق با منشور ملل متحد، شورای امنیت حافظ صلح و امنیت بین المللی است و موظف است بر اساس اصول مندرج در منشور و عدالت بین المللی اقدامات لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را انجام دهد. در عین حال اما شورای امنیت یک ارگان سیاسی است که در چارچوب معادلات قدرت عمل می کند و معادلات قدرت طبیعی است که لزوماً هم خوانی چندان با عدالت بین المللی ندارند. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی اسناد، کتب و مرور مقالات علمی – پژوهشی مرتبط به این پرسش ها پاسخ دهد که در چنین شرایطی چگونه می توان بر عملکرد شورای امنیت نظارت کرد؟ چگونه می توان قطعنامه هایی را که ادعا می شود برخلاف اصول منشور ملل متحد یا برخلاف عدالت بین المللی صادر شده اند، بی اعتبار تلقی کرد؟ آیا دیوان بین المللی دادگستری صلاحیت رسیدگی به اعتبار قطعنامه های شورای امنیت را دارد؟ آیا دیوان بین المللی دادگستری امکان کنترل اقدامات غیر قانونی شورای امنیت را دارد و تعارضات اخلاقی آن چیست؟ هرچند تاکنون بر نظارت دیوان بین المللی دادگستری بر عملکرد شورای امنیت توفیقی حاصل نشده است اما نشانه هایی از ضرورت این نظارت در حال مشاهده است.
تبیین نظام اخلاقی در اندیشه مقام معظم رهبری با تأکید بر مبانی عملی و کاربردهای اجتماعی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق مهم ترین بخش هر نظام فرهنگی و اجتماعی و عاملی بنیادین در هدایت و اعتلای جوامع اسلامی است. مسئله اصلی این پژوهش بررسی نظام اخلاقی در منظومه فکری مقام معظم رهبری است. دستیابی به شاخصه ها و مؤلفه های اخلاق در منظومه فکری ایشان می تواند امری در تدوین سیاست های کلان و دستیابی به الگوی پیشرفت اسلامی راهگشا باشد. بدین روی ابتدا جایگاه اخلاق در فرهنگ و تمدن اسلامی و آثار آن به مثابه اهداف بررسی شده، سپس مؤلفه «تزکیه و تهذیب» به مثابه مهم ترین اصل و درنهایت، مبانی کاربردی اخلاق در سطوح فردی، اجتماعی و حکومتی تحلیل شده است. پژوهش با بررسی بیانات مقام معظم رهبری به روش «تحلیل محتوای کیفی» انجام شده و نشان داده که اخلاق در اندیشه ایشان فراتر از یک ارزش فردی، ضرورتی اجتماعی و الزام آور برای تحقق اهداف نظام اسلامی است. اخلاق به منزله پایه عدالت اجتماعی در سطح ملی و عامل استمرار انقلاب اسلامی و بستر تحقق تمدن نوین اسلامی در سطح بین الملل معرفی شده، همچنین بر پیاده سازی اخلاق کاربردی در سبک زندگی فردی و تطبیق ارزش های اخلاقی در عرصه های اجتماعی، نظیر آموزش، سیاست و اقتصاد تأکید گردیده است.
واکاوی مولفه های تمدن سازی در دانشگاه و آموزش عالی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به عنوان یکی از کلیدی ترین نهادهای ساختاری، در جهت توسعه و رشد همه جانبه به شمار می رود. چرا که تحول جوامع با آموزش انسان های آن جامعه گره خورده است و بر اساس نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه، نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود می گیرد و عامه مردم خصوصا جوانان به طرف فرهنگ ترقی و توسعه حرکت می کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های تمدن سازی در دانشگاه و آموزش عالی از دیدگاه امام خمینی(ره) می باشد. این پژوهش با روش فراترکیب انجام شد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد که مبتنی بر راهبرد جستجوی منابع، 29 منبع از 312 منبع برای فراترکیب نهایی مناسب بود. یافته های پژوهش نیز 8 مقوله اصلی شامل استقلال، بصیرت و اقدام آگاهانه، انسان سازی، تخصص علمی، شناخت مبانی دینی، اعتلای کشور، مردم محوری و وحدت می باشد که در قالب یک چارچوب منسجم از بیانات امام خمینی در طول سالهای انقلاب تدوین و در نهایت پیشنهاداتی به سیاست گذاران حوزه آموزش عالی ارائه گردید.
ارزش های انسانی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
23 - 42
حوزههای تخصصی:
انسان برترین مخلوق خداوند، و خلاصه محور آفرینش است. قرآن کریم ارزش و قدر انسان را حاصل تلاش و سعی خود وی می داند «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی». از منظر نهج البلاغه، انسان موجودی اجتماعی و دارای قابلیت های فراوان برای تعالی و صعود به بالاترین مقامات بشری است. ایمان و اعتقاد از منظر مولای متقیان مهمترین رکن وجودی انسان است، حضرت ارزش و منزلت هر انسانی را به اندازه همت و تلاش وی می داند. نفس وی را چون گوهری می داند که جوهره اش شخصیت اوست. از نگاه مولا علی (ع) انسان موجودی اجتماعی و دارای قابلیت های فراوان برای تعالی و صعود به بالاترین مقامات بشری است.
واکاوی ماهیت نکاح دائم از منظر فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
97 - 121
حوزههای تخصصی:
تحلیل مبنایی و ماهیتی نکاح دائم از منظر فقهی و حقوقی و اخلاقی دارای اهمیت و ثمره های علمی و کاربردی است. تشخیص مقتضای ذات عقد و تاثیر شرط خلاف آن،حق حبس زوجه،تمیکن،انفاق،فوت زوج در اثنای مدت ونقش مهر در نکاح دائم منوط به تشخیص ماهیت این عقد است لیکن قانون مدنی یا سایر قوانین خاص، در مورد ماهیت نکاح دائم مقرره ای ندارند. از واکاوی و تتبع در نظرات فقهی و حقوقی و توجه به بعد اخلاقی و روحانی نکاح دائم، دو رویکرد اساسی در خصوص ماهیت نکاح دائم به دست می آید. رویکرد اول، ماهیت نکاح دائم را معاوضی دانسته و رویکرد دوم، ماهیت آن را غیر معاوضی می داند لیکن فقها و حقوقدانان در ارائه نظر بر اساس این دو رویکرد نیز اختلاف نظر داشته و مبانی و تفسیر متفاوتی را انتخاب نموده اند. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی سعی گردیده است مبانی اخلاقی و فتاوای فقهی و دکترین حقوقی در این زمینه تشریح،تبیین و تحلیل گردیده و در نهایت نظریه مختار یا تحلیل مورد نظر ارائه گردد. یافته این پژوهش آشکار خواهد کرد که نکاح دائم عقدی غیر معاوضی و با احکام و شرایط توقیفی می باشد.
تبیین قاعده اخلاقی ارزش ذاتی محیط زیست در مرافعات اشخاص نسبت به ملی نمودن اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
79 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه مبانی اخلاقی ارزش ذاتی محیط زیست محملی برای پدید آمدن حق بر محیط زیست به عنوان یکی از موضوعات مهم در نظام بین المللی و قوانین داخلی کشورها است. مشکلاتی مانند گرمایش زمین و سوراخ شدن لایه ازون بواسطه قطع جنگل ها و از بین رفتن گیاهان نادر، آلودگی های زیست محیطی، باران اسیدی و کاهش منابع آب، علاوه بر تخریب محیط زیست، زندگی انسان را نیز تهدید می کند. اگرچه جرایم زیست محیطی به عنوان جرایم بدون قربانی شناخته می شوند، اما به ندرت به صورت کامل مورد توجه قرار می گیرند. با این اوصاف در این تحقیق به ارتباط این موضوع با مالکیت افراد و ملی نمودن اراضی توجه می شود. مالکیت افراد نسبت به اموالشان در همه ی جوامع همواره مورد توجه بوده و هست. از گذشته تا حال کاملترین حق عینی در حقوق ما حق مالکیت می باشد و این حق همیشه قابل احترام و تکریم بوده و هیچ کس نمی تواند به حق مالکیت دیگری تجاوز کند؛ پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در مواردی که دولت(اداره منابع طبیعی) در راستای اجرای قانون ملی شدن جنگل ها و مراتع مصوب 1۳41 و قوانین بعدی ، با بررسی سابقه و سنجش موقعیت یک محدوده مشخص از اراضی با معیارهای مشخص و از پیش تعیین شده، مبادرت به صدور برگه ی به نام «برگ تشخیص» انجام می گیرد و ادعای مالکیت نسبت به زمینی را دارد . آیا بار اثبات این ادعا بر دوش دولت(اداره منابع طبیعی) است یا بر دوش مالک شخصی ملک؟ در این زمینه نتایج تحقیق نشان دادند که مبنای اخلاقی درباره ارزش ذاتی محیط زیست در بحث اراضی ملی بر اساس ایجاد عدالت میان رابطه انسان و اراضی لحاظ شده و رویه مالکیت افراد در دو بحث تقصیر و قصور دولت و اشتباه مأمور مجری در تشخیص مستثنیات مهمترین عوامل در مرافعات اشخاص نسبت به اراضی ملی هستند.
شادکامی در غزلیّات سعدی از منظر روان شناسی مثبت نگر مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
423 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی شادکامی در روان شناسی مثبت نگر با تأکید بر غزلیّات سعدی است. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه: «آیا شادکامی به مفهومی که امروزه در روان شناسی مثبت نگر ارائه شده، در غزلیّات سعدی نیز جاری است یا خیر؟ و آیا مفهوم شادکامی در غزلیّات سعدی، با شادکامی در نظریه مثبت نگر قابل ارزیابی است؟» به منظور نیل به این هدف، بررسی غزلیّات سعدی از تصحیح محمدعلی فروغی (۱۳۷۱) صورت گرفته است. در این رابطه، نویسندگان در گام نخست و جهت بررسی مفهومی شادکامی به ابیاتی تمرکز نمودند که به صورت مشخص به مفاهیم شادکامی، خشنودی و شادی پرداخته و در گام دوم ابیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند که به نحوی در ارتباط با شادی و خشنودی و رضایت قرار دارند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات تطبیقی از منابع کتابخانه ای و مقالات منتشرشده، به تبیین مفهوم شادکامی و تشابهات و تفاوت ها از منظر روان شناسی مثبت نگر در غزلیّات سعدی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد که شادکامی در غزلیّات سعدی با شادکامی در روان شناسی مثبت نگر ارتباط نزدیکی دارد و می توان مولفه هایی که در روان شناسی مثبت به عنوان عوامل مؤثر در شکل گیری شادکامی و خوشنودی معرفی شده اند، به وضوح در آثار سعدی مشاهده کرد. بر این اساس، مفاهیم امید، رضایت مندی، دوراندیشی وخرد، عشق و دوستی، مغتنم شمردن حال وطبیعت گرایی مهمترین مفاهیمی اند که در غزلیات سعدی تداعی گر شادکامی در روان شناسی مثبت نگر می باشند.
شناسایی عوامل سازنده و محدود کننده شادکامی زناشویی مبتنی بر آموزه های اسلامی؛ شادکامی تسهیل گر تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان کانون اصلی تأمین نیازهای مختلف انسان، اساساً بر باورها، رفتارها و عواطف اعضای خانواده تأثیر اجتناب ناپذیری دارد، بنابراین کیفیت عملکرد خانواده، سلامت اعضای خانواده و به تبع آن، اجتماع را تحت تأثیر قرار می دهد (نجفی و همکاران، 1403). در درون نظام خانواده نیز، استحکام و دوام زیرمنظومه همسری، کلید ثبات خانواده محسوب می شود؛ به گونه ای که عملکرد این زیرمنظومه بر سلامت خانواده تأثیر فراوان گذاشته و مشکل آن به همه ی خانواده سرایت می کند (زهراکار و جعفری، 1402).
از موضوعات مهم در زندگی، تأمین زندگی ای موفق و کامیاب و همراه با خوشبختی و شادکامی است که در ادبیات دین، از آن به عنوان «حیات طیبه»، و «سعادت» و مانند آن، و در روان شناسی مثبت نگر از آن به عنوان «زندگی خوب» یا «کیفیت زندگی» و یا «سعادت و شادکامی» یاد می شود. شادی و نشاط در قرآن و روایات، دارای ضوابط و معیارهای خاصی است که براساس آن معیارها، به ممدوح و مذموم تقسیم بندی می شوند. در آیات قران کریم به صورت کلی به شادی پرداخته شده، اما در احادیث به صورت مفصل و جزئی به شادی و اسباب آن اهتمام خاص نشان داده شده است (پسندیده، 1397).
امروزه میزان زیادی از مشکلات بهداشت روانی ناشی از ارتباط های مختل و تعارض در حل مسائل زندگی است. وجود مشکلات زناشویی علاوه بر ضروری ساختن وجود متخصصین در امر درمان زناشویی، لزوم مداخلات پیشگیرانه برای رفع مشکلات بالقوه قبل از ورود متخصصین در امر درمان زناشویی، لزوم مداخلات پیشگیرانه برای رفع مشکلات بالقوه قبل از حادث شدنشان را نیز ضروری می سازد. ضرورت داشتن شیوه نامه های آموزشی - روانی که مبتنی بر فرهنگ و ارزش های آن جامعه باشد نقش مؤثری در ارتقا بهداشت روانی اعضای خانواده خواهد داشت. ضرورت پژوهش حاضر نیز در راستای این نقش تعریف می شود.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ رویکرد کیفی، از نظر هدف کاربردی، از لحاظ پارادایم تفسیری و از نظر روش مطالعه اسنادی می باشد. در روش پژوهش اسنادی، محقق به دنبال بررسی اهداف ذهنی و درک مقاصد پنهان یک متن نمی باشد. در روش اسنادی، تلاش پژوهشگر این اس ت که از درک مقاصد و انگیزه های اسناد، یا تحلیل های تأویلی یک متن، بیرون آمده و آن را به عنوان گفتمان نوشتاری نویسنده و زبان مکتوب، قبول کرده و مورد استناد قرار دهد (مهرطلب و همکاران، 1402).
در پژوهش حاضر برای مطالعه ی اسنادی، از روش هفت گامی (ساندلوسکی و باروس، 2006؛به نقل از مهرطلب و همکاران، 1402) استفاده شده است. این مراحل عبارتند از:
مرحله اول: تنظیم سؤال های پژوهش؛
مرحله دوم: مروری بر پیشینه؛
مرحله سوم: انتخاب متون مناسب؛
مرحله چهارم: استخراج اطلاعات متون؛
مرحله پنجم: تحلیل و ترکیب یافته های کیفی؛
مرحله ششم: کنترل کیفیت.
سؤال های مورد بررسی در پژوهش حاضر عبارت بودند از:
1. مؤلفه های اصلی شادکامی مبتنی بر آموزه های اسلامی کدام ها هستند؟
2. مؤلفه های فرعی شادکامی کدام ها هستند؟
منظور از پیشینه، هم پیشینه نظری و هم پیشینه پژوهشی می باشد. در این مرحله کتاب ها، مقالات، پایان نامه و رساله های مرتبط با شادکامی، کیفیت زتدگی مبتنی بر آموزه های اسلامی توسط پژوهشگر جمع آوری شد. از بین مقالات، پایان نامه، رساله و کتب انتخاب شده، تعداد 29 کتاب و مقاله مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: ازدواج و تشکیل خانواده یک اصل اساسی برای دوام و بقای جوامع است که بستر تربیت اجتماعی و شکل گیری شخصیت فردی را فراهم می کند. ازدواج باید معیارهایی برای سنجش موفقیت یا شکست داشته باشد. در زمینه تهیه برنامه شادکامی اسلامی می توان به پژوهش زارع مبارک آبادی و همکارن (1401) و در زمینه ساخت و پرسشنامه شادکامی اسلامی به پژوهش آذربایجانی و علی محمدی (1389) اشاره نمود. در این پژوهش محققین سعی نمودند با انجام تحلیل استادی، عوامل سازنده و آسیب رسان شادکامی زناشویی براساس آموزه های اسلامی را شناسایی نمایند. با بررسی آیات و روایات و مطالعه متون معتبر، می توان عوامل موثر بر شادکامی زناشویی را در دو حیطه:
الف) عوامل سازنده و ایجاده کننده شادکامی زناشویی.
ب) عوامل مخرب و محدود کننده شادکامی زناشویی نام برد.
نتایج نشان داد که شادکامی زناشویی براساس آموزه های اسلامی دارای دو مفهوم فراگیر به نام:
الف) عوامل سازنده شادکامی زناشویی.
ب) عوامل محدودکننده شادکامی زناشویی می باشد.
عوامل سازنده شادکامی دارای شش مضمون سازمان دهنده (خردورزی، باورهای دینی، کارهای شایسته و اخلاق نیکو، عبادت ها، عناصر مادی و لذت های طبیعی و آیین همسرداری و بهداشت خانه) و دارای 52 مضمون پایه است.
بحث: تأثیر شادکامی و سلامت روانی همسران در ثبات و پایداری رابطه زناشویی بسیار ضروری می باشد؛ بخاطر اینکه شادکامی و رضایت زوجین زمینه مواجه شدن مدبرانه و عاقلانه با بسیاری از چالش های زندگی زناشویی را فراهم می نماید که همین امر، تضمین کننده دوام و پایداری رابطه زناشویی می باشد. شادی باعث رشد آگاهی، خلاقیت و فعالیت فرد شده و روابط اجتماعی افراد را تسهیل می کند (لاورنس و همکاران، 2019). عده ای از محققان عقیده دارند انسان های بانشاط و شادکام افرادی هستند که در سنجش اطلاعات سوگیری مثبت دارند (توماس، جی.ان.، آلپر، بی. ا.، و گلیسون، اس، 2017). انسان های بانشاط و شادکام افرادی برونگرا، خلاق، سالم، فرهیخته، دارای روابط انسانی و دوستانه پایدار و با دوام و نگرش های مذهبی محکم هستند (راجپات، 2017).
برخی از نظریه پردازان و پژوهشگران، نائل آمدن به نشاط و شادکامی را از طریق توجه به هدف های معنوی، مذهبی، ارزش ها، نیازهای اساسی، معنادار بودن زندگی و علاقه و محبت به خدا امکان پذیر می دانند و عقیده دارند افراد مذهبی با داشتن چنین عقاید و ارزش های متعالی، می توانند نشاط، سلامت و شادکامی خود را ارتقا دهند (وید، جی بی، هیز، آر بی، وید، جی. اچ، بکنشتاین، جی. دبلیو، ویلیامز، ک. دی، و باجاج، جی. اس، 2018). این در حالی است که داشتن ارزش و معنا در زندگی، احساس تعلق به منبعی والا و امید داشتن به خداوند متعال، از راهبردهایی می باشد که این افراد می نوانند در مقابله و برخورد با چالش ها و مشکلات زندگی، استرس کمتری را تجربه کنند. بانشاط بودن و شاد زیستن بلندمدت و کوتاه مدت تحت تأثیر فاکتورهای درونی و برونی فراوانی می باشد و معنویت، دینداری از طریق تقویت عوامل درونی از جمله یافتن معنا در زندگی و مفاهیمی از قبیل: بخشش، صبر، توکل، امیدواری، علاقه اجتماعی، شکرگزاری و قدردانی، مهربانی و تاب آوری می تواند زمینه ساز نشاط و شادکامی در انسان باشد (دب، اس.، توماس، اس.، بوز، ا.، و اسواثی، تی، 2020).
خدامحوری از مهم ترین معیارهای شادی و نشاط در قرآن و روایات است. در سبک زندگی اسلامی عمق عواطف، نگرش های فرد و اعتقادات وی سنجیده نمی شوند، بلکه رفتارهای فرد مورد سنجش قرار می گیرند. نخستین گام به منظور بهبود بخشیدن به روابط خانوادگی سالم برنامه های آموزش زودهنگام است. ضرورت پژوهش حاضر نیز در راستای این نقش تعریف می شود. نتایج بدست آمده برای تدوین شیوه نامه آموزشی - روانی شادکامی مبتنی بر آموزه های اسلامی توسط پژوهشگر مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
واکاوی مفهوم «اصل» و «روش» در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نظام سازی در معارف و بحث های نظری کاری ضروری است. چراکه موجبات روشنایی مطالب و دسته بندی اطلاعات را فراهم می آورد. مجموعه معارف تربیتی نیز باید در یک چارچوب به هم پیوسته و منسجم تدوین شود تا هر عنصر جای خود را پیدا کرده و ارتباط خود را با بقیه بیابد. ازاین رو تلاش برای تعریف دقیق عناصر نظام تعلیم و تربیت اسلامی و تبیین منطقی روابط بین آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. اصل و روش دو عنصر بسیار مهم در نظام معرفتی تعلیم و تربیت هستند. اهمیت این دو عنصر بیشتر بدان جهت است که مربیان در صحنه تعاملات تربیتی خود بیشتر و بیشتر با آنها سروکار دارند. ما باید بدانیم منظور چیست که می گوییم: «مربی در عمل تربیتی خود باید به درستی از روش ها و اصول تربیتی استفاده کند». تا وقتی مفهوم روش و اصل معلوم نباشد، نمی توان پاسخ دقیقی به این سؤال ارائه کرد. هدف این تحقیق آن است که مفهوم اصل و روش، و همچنین روابط آنها، را مورد بازبینی قرار داده و تعریف روشن تری ارائه کند. بررسی ها نشان داد که تعریف رایج اصل و روش به قواعد رفتاری مربی تعریف تام و تمامی نیست. چنان که تمیز بین آنها براساس کلیت و جزئیت شدنی نیست. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق عمدتاً توصیف و تحلیل مفاهیم و گزاره های مربوط است. بدین منظور ابتدا دیدگاه ها و تعاربف ارائه شده در منابع مختلف مربوط به چند دهه اخیر بازبینی و مقایسه می شوند و با یک تحلیل نهایی، نهایتاً، تعریف مختار به دست می آید. دیدگاه های مورد نظر بیشتر از کسانی مانند استاد خسرو باقری، مرحوم استاد غلامحسین شکوهی، استاد علیرضا اعرافی، مرحوم آیت الله مصباح یزدی، استاد سید علی حسینی زاده به دست آمد و این تعاریف سرمایه غنی نویسنده برای تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری نهایی شد. دقت در اصول پیشنهادی این اندیشمندان نشان می دهد که منظور ایشان از اصل نوعی روش یعنی اقدامی کلی است که باید انجام گیرد. به عنوان مثال اصل «فعالیت» از مربی می خواهد که متربی را به تجربه و وارسی شخصی اشیاء و دست ورزی مسائل پدیدآمده وا دارد و به هیچ عنوان به مشاهده تجارب دیگران اکتفا نکند. (شکوهی، 1390، صص142-160) این توضیحات نشان می دهد که مراد از آنچه به نام اصل آمده نوعی اقدام عملی است که مربی باید صورت دهد. مراجعه به «اصول» دیگر یادشده نیز همین فرضیه را تأیید می کند. به عبارت دیگر، «اصل» در ادبیات قدما همان «روش» کلی است (که می تواند مصادیقی داشته باشد). پس از آنکه معلوم شد مفهوم پیشنهادی روش ما را از «اصل» به معنای شایع و مشهور آن بی نیاز می کند، این سؤال مطرح می شود که آیا برای کارآمدی عملیات تربیت، به کارگیری روش ها یعنی اقدامات تربیتی کافی است یا علاوه بر اقدامات تربیتی عنصر دیگری نیز باید حضور داشته باشد. بررسی فرایند تربیت و مطالعه آن نشان می دهد که برای موفقیت در آن به کارگیری روش ها کافی نیست. گاهی روش انجام می شود ولی تأثیر تربیتی ندارد و شاید در دراز مدت اثر عکس بگذارد. مثلاً تشویق بدون رعایت نکات و شرایط لازم نه تنها احتمال تکرار فعل را بیشتر نمی کند؛ بلکه ممکن است به نوعی بازدارنده باشد. در واقع مربیان موفق روش های تربیت را به همراه ابزار دیگری، که می توان «اصول تربیت» نامید، به کار می گیرند. اگر از این زاویه به مسأله بنگریم، «اصول» تربیت عبارت است از قواعد رفتاری و راهنمای عمل مربی که نحوه اجرا و چگونگی اقدام را نشان می دهد. به عبارت دیگر، مربی در فرایند تربیت نمی تواند اقدامات تربیتی یا روش ها را به هر شکل و نحوه ای انجام دهد و نسبت به قواعد رفتاری و شرایط کاری خود بی توجه باشد. موفقیت در فعالیت های تربیتی، مشروط به آن است که آن را چگونه انجام دهیم و در نتیجه توجه به این قواعد و رعایت آنها ضروری است. به عبارت دیگر، رعایت اصول تربیتی شرط تأثیرگذاری و کارآمدی روش ها و فرایند تربیت هستند. و ای بسا که رعایت شرایط انجام کاری از خود آن مهم تر باشد. چراکه در بسیاری از موارد خسارت انجام اقدامات به شکل غلط از خسارت ترک آنها بیشتر است. برای دستیابی به «اصل» به معنای شرایط «روش» نیز از قیاس عملی استفاده می کنیم که به دو مقدمه نیاز دارد؛ یکی هدف و دیگری مبنا. گزاره هدف چنین گزارش می شود: «مطلوب است روش تربیتی به شکلی کارآمد و مؤثر اجرا گردد». اما چه چیزی در تحقق این هدف یاری می رساند؟ رعایت شرایط مورد نظر. این در واقع مقدمه دوم قیاس عملی است که نقش مبنا را ایفا می کند: «کارآمدی و تأثیرگذاری روش مشروط است به رعایت اصول و شرایط آن». از این دو مقدمه اصل را نتیجه می گیریم: «مربی باید شرایط و کیفیت خاص روش را رعایت کند». به عنوان مثال، می دانیم که «آگاهی بخشی» یک روش بسیار مفید و کلیدی در امر تربیت است. هرچه متربی نسبت به حقایق پیرامونی و نسبت به وظایف خود آگاه تر باشد جریان تربیت به هدف خود نزدیک تر خواهد شد و توفیقات مربی در اجرای وظایف مربوط بیشتر خواهد بود. اما نیک می دانیم که آگاهی بخشی در صورتی کارآمد است که با صداقت در گفتار و عمل همراه باشد. مربی بی عمل و فاقد شرایط موفق نیست. این حقیقت به شکلی بسیار صریح در کلام امیر بیان آمده است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ...». (نهج البلاغه، حکمت 73) جمع بندی مباحث فوق حکایت از آن دارد که ادبیات موجود در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی می تواند چابک تر و روان تر تدوین شود. به این منظور پیشنهاد این مقاله آن است که مفهوم اصل به معنای مشهور جای خود را به روش بدهد. در واقع آنچه به عنوان اصل مطرح می شود چیزی جز همان روش کلی نیست که مقسم انواع روش های زیر مجموعه خود است. در کنار این عنصر که روش نام دارد، مقاله عنصر دیگری را نیز پیشنهاد داده است که حکایت از شرایط موفقیت و تأثیرگذاری روش هاست. به عبارت دیگر، هر روش در صورتی تأثیرگذار است که اصول و شرایطی نیز در کنار آن رعایت شود. نام این عنصر جدید اصل است.
بررسی اعانه برجرم بامحوریت توجه به ارزش های اخلاقی در اسلام و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
345 - 369
حوزههای تخصصی:
منظور ازمعاونت در جرم این است که فردی یا افرادی با همکاری و مساعدت با مباشر جرم به نحوی از انحاء مانند: تحریک، ترغیب، تطمیع، دسیسه، فریب و نیرنگ، سوءاستفاده از قدرت،اخفاء، تهیه وسایل ارتکاب جرم،با ارائه طریق ارتکاب جرم و تسهیل وقوع جرم بدون دخالت معاون در عنصر مادی، آن جرم صورت پذیرد، البته این همکاری باید قبل یا مقارن با وقوع جرم اصلی باشد. مجرمانه بودن عمل اصلی، شرط تحقق معاونت است. بدین معنا که رکن قانونی معاونت درجرم،آن است که عمل مباشر(عملش) مجرمانه باشد تا کار شخص، معاونت در جرم محسوب گردد. در فقه نیز معاونت در جرم، گناه و ستم، خود جرم است که کیفر تعزیر دارد. اثم در لغت به معنای گناه، بزه، ذنب و عدوان به معنای ظلم و ستم، بدخواهی و بی عدالتی است که درزمره مصادیق ومعیارهای، ضدارزشهای اخلاقی قلمداد می گردد بدین جهت استنباط می شود که؛ قرآن کریم تعاون در اثم و عدوان را نهی و تعاون در بر و تقوی که از شاخص های افعال نیک اخلاقی است را مقرر می کند و می فرماید: «تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعانوا علی الاثم و العدوان» (مائده: 2). در تعریف معاونت برخی می گویند که این آیه بر حرمت اعانت در اثم و عدوان دلالت دارد و غیر از تعاون است. اعانت این است که کسی دیگری را یاری دهد، ولی تعاون عبارت است از همکاری دو یا چند نفر یا یک گروه با یکدیگر. به تعبیر دیگر، تعاون از باب تفاعل (مشارکت وهمکاری ) است و انجام آن بین دویا چند فاعل دارد. قاعده حرمت برا ثم یکی از قواعد فقهی است که در مقاله حاضر نگارنده ابتدا مدارک و مستندات این قاعده را از قرآن و روایات ارائه می کند و حکم عقل و اجماع را بیان می کند و معانی لغوی و اصطلاحی لغات این قاعده را تشریح می کند وبه رابطه معاونت و شرکت در جرم مغایربا ارزش های اخلاقی می پردازد.