آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۸

چکیده

بازآفرینی شخصیت های گذشته از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه ادیبان معاصر بوده و بازتاب گسترده ای در آثارشان داشته است. ادب معاصر فارسی وارد مکالمه ای جدی با ادبیات کلاسیک ایران شده است و از امتیازات آن از جمله پویایی و سرزندگی، غنای عاطفی، عمق معنا، تناسب و هارمونی زبانی بهره کامل گرفته و پاره ای از اوصاف آن- به ویژه شعر بعد از قرن هشتم- را یک سو نهاده است. شاعر معاصر از رهگذر فراخوان شخصیت های گذشته به بیان آرا و اندیشه های خود در مسائل متعدد می پردازد؛ در این رساله تلاش بر این است تا با ذکر نمونه های فراخوان شخصیت در میان اشعار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی، نقش و جایگاه شخصیت های تاریخی و کیفیت و نحوه بازآفرینی آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به نظر می رسد آفریدن آثاری اصیل، قرار گرفتن در موقعیتی متناقض نماست. از یک سو نویسنده و شاعر خود را از امتیازات سنت های ادبی بی نیاز نمی داند و از طرف دیگر تلاش می کند از سیطره اقتدار و نفوذ آن ها برکنار باشد. بنابراین شاعران خلاق، مجذوب یا مرعوب چهره های شاخص و آثار آن ها نمی شوند بلکه رابطه ای منطقی با سنت برقرار می کنند.

تبلیغات