فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹٬۲۷۰ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
171 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر جهت گیری های اخلاقی-باوری مشتریان بر روی ترجیحات آن ها نسبت به اخذ تسهیلات (تحلیل تجربی در بانک داری ایران). در این پژوهش تأکید بر تسهیلات قرض الحسنه است. در واقع روح حاکم بر قرض الحسنه بیش از آنکه متاثر از مسایل اقتصادی باشد متاثر از مسایل اخلاقی است. به عبارت دیگر می توان گفت قرض الحسنه یک عمل اخلاقی است که دارای تاثیرات اقتصادی و فردی اجتماعی و نیز اخروی می باشد. این پژوهش کاربردی و از نوع کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که حداقل یکبار تسهیلات بانکی دریافت نموده اند و تعداد نمونه آماری در این پژوهش 441 نفر می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بعد از تایید روایی و پایایی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیکِ رگرسیون لُجستیک در این پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا؛ آگاهی و ادراک از ربا با جهت گیری های اخلاقی-باوری ارتباط معناداری دارد. ثانیا؛ بین متغیرهای اخلاقی - باوری، آگاهی و درک صحیح ربا، اعتماد به بانک و اعتبار بانک با ترجیح مشتریان برای اخذ تسهیلات قرض الحسنه بانکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ثالثا؛ متغیرهای جنسیت، شغل و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری با ادارک از ربا دارد. بر این اساس می توان این طور نتیجه گیری کرد که مشتریان بانکی با آگاهی نسبت به ربا و مسائل اخلاقی- باوری نسبت به اخذ تسهیلات قرض الحسنه و غیر قرض الحسنه و دریافت تسهیلات بانکی اقدام می کنند.
مؤلفه های هوش هیجانی در سبک زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت در معنای اصیل خود، ایجاد بستر و زمینه برای شکوفایی استعدادهای بالقوه فرد، به منظور رشد و تکامل او در جهت نیل به اهداف مطلوب است تا با تحول بینش، نگرش و کنش ها، فرد در جهت اهداف تعیین شده، حرکت کند. تربیت اسلامی، تربیت مطلوبی است که از جزئی ترین مسائل زندگی تا مسائل عمده آن را در بر می گیرد و کل شخصیت انسان را پوشش می دهد، زیرا تربیت اسلامی به معنای متخلق شدن به اخلاق الهی است. هدف این پژوهش واکاوی و شناسایی ویژگی های الگوی تربیت اسلامی مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی براساس مؤلفه های هوش هیجان است. این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها و طرح تحقیق، پژوهشی کیفی با طرح تحلیل محتوا است، زیرا داده های کیفی این پژوهش از کتاب ها، سخنرانی ها، گزارش ها و مقالات مرتبط با سردار حاج قاسم سلیمانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مؤلفه های هوش هیجانی، به ترتیب هوش میان فردی، سازگاری، درون فردی، خلق عمومی و مدیریت تنیده در زندگی سردار سلیمانی مطرح بود و در ادامه مصادیقی از هوش هیجانی در زندگی سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان الگوی تربیت اسلامی بیان شد.
نظریه نیاز به استاد سلوکی در تربیت اسلامی با رویکردی به دیدگاه موافقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
109 - 132
حوزههای تخصصی:
پرسش محوری مقاله این است که آیا در سیر و سلوک عرفانی به استادِ سلوکی (خاص و عام) نیاز هست؟ که در نوشتار حاضر با روش بنیادی، اکتشافی و توصیفی تحلیلی پاسخ بدین پرسش با رویکرد فقهِ جامع (فقه اکبر، اوسط و اصغر) بویژه فقه اکبر (حکمت و عرفان) نظریه نیاز به استادِ سلوکی (نیاز مطلق قرین شرائط و ویژگی های علمی و عملی در دانش اخلاق و عرفان) و روش ترکیبی (عقلی و نقلی) داده شد و پس از بررسی دیگاه های امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی به عنوان موافقان وجود استاد سلوکی و همچنین بررسی نظرات آیت الله مکارم شیرازی به عنوان نماینده تفکر موافق مشروط با این اندیشه، مشخص شد که نیاز به استادِ سلوکی و معلمِ معنوی در همه مراحل سیر باطنی، مقامات معنوی و فتوحات غیبی مورد نظر بوده و مؤلفه ها و شرائط علمی و معنوی خاص در استادِ سلوکی مانند اجتهاد در فقه سه گانه یاد شده وجود دارد. همچنین عالمان ربانی از اهالی عرفان و فقه مصطلح در اثبات و تبیین نظریه نیاز به استادِ سلوکی در اصل نیاز به استادِ سلوکی و همچنین قیود و شروط استادِ سلوکی و معلم و مربیِ معنوی وفاق دارند.
واکاوی مبانی انسان شناختی و اهداف تربیتی طرح قصص در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
159 - 183
حوزههای تخصصی:
قصه به منزله بافت هنری و تاثیرگذار و به دلیل انکشاف از واقعیت و خیال انگیز بودن، ماندگاری آن در ناخودآگاه انسان بیشتر است. در قصه های قرآنی نیز به دلیل طرح آسان و غیر مستقیم، یادگیری از آن به طور ناخودآگاه اتفاق می افتد و نتایج تربیتی آن برای خواننده و شنونده قابل درک است. لذا این پژوهش به هدف واکاوی و تحلیل مبانی انسان شناختی و استخراج اهداف تربیتی قرآن کریم در طرح قصص، بررسی می گردد. نوع تحقیق بنیادی_کاربردی، روش آن تحلیلی و روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی، مبتنی بر مطالعه اسنادی است. نتیجه یافته های این تحقیق در بخش مبانی فلسفی انسان شناختی در قصص قرآن شامل مبانی ذیل بوده است ؛ 1.تجرد روح،2.اصالت روح، 3.فطرت مندی، 4.عقل مندی و5.مختار بودن. نتیجه یافته ها در بخش تربیتی نشان می دهد اهداف قرآن در طرح قصص نیز، به لحاظ دامنه به اهداف بینشی، گرایشی و رفتاری قابل تقسیم اند. اهداف «بینشی»، شامل:1.تعقل در کتاب خداوند 2.نجات از غفلت و گمراهی 3.آگاهی بخشی به یگانگی خداوند، «گرایشی»، شامل: 1.ایمان به ملاقات پروردگار 2.امیدواری به رحمت الهی 3.تسلیم امر خداوند بودن 4.توکل بر خداوند و «رفتاری»، شامل: 1.عبادت خداوند 2.شکرگزاری از خداوند 3.رعایت نظم 4.برقراری عدالت اجتماعی است.
ارتباط مربی و متربی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
39 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: ارتباط نقش مهمی در زندگی انسان ها دارد. آدمی از طریق پیام های کلامی و غیرکلامی که از محیط دریافت می کند، نظام فکری، عاطفی و رفتار های خود را شکل می دهد. این امر در ارتباط مربی و متربی نیز مطرح است، تا جایی که مربی می تواند الگودهنده و هدایت کننده مسیر زندگی و سعادت متربیان باشد. رابطه مربی و متربی در مراکز علمی محدود به انتقال مفاهیم و دانش نیست، بلکه در کنار مسائل علمی و اطلاعاتی، متربیان با شخصیت و صفات و ویژگی های رفتاری مربی همانندسازی می کنند. رابطه مثبت معلم و شاگرد حمایت اجتماعی مهمی تلقی می گردد که می تواند متربی را در برخورد با مسائل مختلف یاری رساند. در فرایند آموزشی نیز ارتباط میان معلم و شاگرد از اهمیت بسیاری برخوردار است. رابطه مربی و متربی، رابطه اساسی توأم با شناخت یکدیگر است. مهم ترین هدف از برقراری چنین ارتباطی ایجاد تغییر، هدایت و تربیت جنبه های مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری متربیان است. مربی که وظیفه تربیت و هدایت متربیان را برعهده دارد، نقش مهمی در برقراری و حفظ ارتباط دارد. وی می کوشد تا از راه های مختلف با متربیان ارتباط بیشتر و موثرتری برقرار نماید تا بتواند در آنان تغییرات مطلوبی ایجاد نماید و توانایی ها و استعدادهای آنان را شکوفا سازد. هدف اصلی از این پژوهش بررسی ارتباط مربی و متربی با رویکرد اسلامی است. در جهت تحقق اصلی پژوهش، اهداف جزیی زیر بررسی می شوند: 1. رویکردها و الگوهای ارتباط مربی و متربی؛ 2. ابعاد و مؤلفه های ارتباط مربی و متربی در رویکردها و الگوهای یادشده؛ 3. ابعاد و مؤلفه های ارتباط مربی و متربی با رویکرد اسلامی. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و استنتاجی است. در این روش، ابتدا تمام شرایط و روابط توصیف و تشریح می شود و سپس داده ها مورد تحلیل قرار گرفته، استنتاجاتی از آن به عمل می آید. جمع آوری مطالب موجود اسنادی است که در آن، نخست، داده های مورد نیاز از منابع معتبر جمع آوری شده اند و پس از آن، مطالب مورد نظر براساس پرسش ها استخراج گردیده و مورد تحلیل و استنباط قرار گرفته اند. در پاسخ به پرسش اول و دوم، با استفاده از منابع مرتبط با الگوهای ارتباط مربی و متربی، مطالب مورد نظر بیشتر مورد توصیف قرار گرفته اند، ولی در پاسخ به پرسش سوم، افزون بر این، از روش تحلیلی و استنتاجی نیز استفاده شده است تا ضمن تفسیر و تحلیل آموزه های اسلامی موجود درباره علم و دانش و مربی و متربی، رویکرد اسلامی ارتباط مربی و متربی و ابعاد و مؤلفه های آن به صورت ضمنی استنتاج شود. ازاین رو، منابع اطلاعاتی این پژوهش شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع و منابع دینی است که طیف گسترده ای از کتاب ها، پژوهش ها و مقالات را در بردارد. نتایج: مسئولیت پذیری و مواجهه عادلانه با متربی محورهای اصلی رویکرد اسلامی را تشکیل می دهد. در مقایسه با الگوی ارتباطی لیری که بر محور سلطه گری در برابر سلطه پذیری و هم کاری در برابر مخالفت جویی می چرخد، در رویکرد اسلامی بر مسئولیت پذیری در برابر مسامحه کاری و مواجهه عادلانه در برابر رفتار تبعیض آمیز تأکید می شود. ازاین رو، دغدغه اصلی مربی مسئولیت پذیری و رفتار عادلانه وی با متربی است. همچنین، مؤلفه هایی نیز در رویکرد اسلامی وجود دارد که در برابر هشت نوع رفتار مربی شامل رهبری، کمک کننده و دوستانه، درک کننده و دوستانه، مبتنی بر دادن آزادی و مسئولیت، نامطمئن، ناراضی، سرزنش کننده و رفتار جدی در کلاس در مدل رفتاری تعامل بین فردی وابلز و همکاران قرار دارد. همچنانکه در مدل رفتاری وابلز و همکاران برخی مؤلفه ها مثبت و برخی دیگر منفی اند، در رویکرد اسلامی نیز این دو نوع دسته بندی مطرح است. افزون بر این، مؤلفه رهبری، حمایت کننده، درک کننده و اعطای آزادی و مسئولیت، در هر دو نوع رویکرد مشترک اند. بااین همه، در رویکرد اسلامی، مؤلفه های مثبتی چون توجه به توان و نیاز متربی و رفتار محبت آمیز و نیز مؤلفه های منفی مانند عدم توجه به عواطف و شخصیت متربی، عدم توجه به نیازهای مادی و معنوی، عدم مراقبت و نظارت و رفتار توهین آمیز، وجود دارند که در مدل رفتاری وابلز و همکاران به چشم نمی خورد. در برابر، در مدل رفتاری وابلز و همکاران بر مؤلفه های منفی همچون رفتار نامطمئن، ناراضی، سرزنش کننده و رفتار جدی در کلاس تأکید می شود. بحث و نتیجه گیری: در رویکرد اسلامی، مربی به گونه ای با متربی برخورد می کند که در چارچوب رفتار مسئولانه و عادلانه و توجه به نیازهای آنان و توان شان، به رهبری آنان می پردازد و رفتار یاری کننده و درک کننده و محبت آمیز از خود نشان می دهد. همچنین، وی از تسامح و بی تفاوتی دوری می جوید و نسبت به نیازها و عواطف شان بی توجه نیست و رفتار توهین آمیز از خود نشان نمی دهد. افزون بر این، مربی رابطه مستحکمی با آنان برقرار می کند و نقش محبتی، حمایتی و مراقبتی، آموزشی، تادیبی، انضباطی دارد. در این رویکرد، مربی از هیچ نوع راهنمایی به متربی خویش دریغ نمی کند، خیر و سعادت آنان را می خواهد و به آنان احترام می گذارد و در تکریم شخصیت آنان می کوشد و آنان را وادار به عصیان در برابر مربیان نمی کند. توان متربی یکی از محورهای مهم الگوی ارتباطی بین مربی و متربی به شمار می رود، چراکه چنانچه مربی بیش ازحد از متربی انتظار داشته باشد، متربی به علت عدم توانایی در انجام آن انزوا و گوشه گیری را در پیش گرفته و به آسیب های اجتماعی و روانی دچار خواهد شد. همچنین، مربی مسئولیت پذیر باید به نیازهای متربیان اعم از جسمانی، روانی، ذهنی، اجتماعی و معنوی متربی توجه نماید و زمینه های تربیتی را به گونه ای فراهم آورد که این نوع نیازها برآورده شود تا وی به عنوان یک فرد جامع پرورش یابد. افزون بر این، رعایت عدالت و انصاف یکی دیگر از محورهای اصلی ارتباط مربی و متربی است. متربیان مواجهه مربی با همنوعان خود را می سنجند؛ اگر رفتار مربی را عادلانه یا تبعیض آمیز ببینند، آن را می آموزند و همان رفتار را در مواجهه با دیگران بکار می گیرند. افزون بر محورهای اصلی ارتباط مربی و متربی که مورد بررسی قرار گرفت، مؤلفه هایی نیز در این رویکرد قرار دارند که مؤلفه رهبری، رفتار یاری کننده و درک کننده، رفتار مبتنی بر اعطای مسئولیت و آزادی، رفتار محبت آمیز و ایجاد انگیزه، از مهمترین مؤلفه های مطلوب به شمار می روند. در مقابل مربی مسئولیت پذیر از رفتار تبعیض آمیز، توهین و تحقیر و عدم توجه به نیازهای متربی پرهیز می کند، به عواطف و شخصیت متربی خود احترام می گذارد و در تمام روند تعلیم وتربیت از متربی خویش مراقبت و نظارت به عمل می آورد تا مبادا دچار لغزش و غفلت گردیده و دچار انحراف گردد.
بررسی معضلات اخلاقی ناشی از نقض قوانین بشردوستانه در حمایت از کودکان و زنان در مخاصمات مسلحانه بین المللی از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
309 - 336
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که جنگ و درگیری را تجربه کرده اند. جامعه بین المللی نمی تواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. به نظر می رسد در درگیری های معاصر چندان به حقوق بین الملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و منفجره در مناطق شهری، خشونت جنسی، آوارگی، کشتار جمعی و... نشانه عدم پایبندی به اخلاق و حقوق بشر بنیادین می باشد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی معضلات اخلاقی ناشی از نقض قوانین بشردوستانه در حمایت از کودکان و زنان در مخاصمات مسلحانه بین المللی از منظر حقوق بین الملل پرداخته است. دشمن همواره سعی دارد که از طریق فشار بر افراد غیرنظامی، حریف خود را تسلیم خواسته های خود کند و در این رقابت ناعادلانه، زنان و کودکان اولین قربانیان بی دفاع و بی پناه هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به اصول حقوق بشردوستانه بین المللی که به صورت واضح در اسناد بیان شده است، لازم و ضروری است که توسط طرفین درگیر؛ عواملی چون پایبندی به اصول اخلاقی، اصل کرامت انسانی، اصل محدودیت در استفاده از سلاح های غیرمجاز و ابزارهای جنگی غیرمعمول، اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، اصل منع درد و رنج بیش از اندازه، اصل تناسب، اصل حفظ محیط زیست، اصل ضرورت نظامی و اصل احتیاط، که از جمله اصول اساسی حقوق بشردوستانه هستند، باید در مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی، مورد توجه و احترام قرار گیرند.
بررسی مفهوم عشق درآثار تولستوی (با نگاه به رمان های سعادت زناشویی، آناکارنینا، سونات کرویستر، پدرسرگئی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
405 - 423
حوزههای تخصصی:
عشق وخانواده به عنوان پایه و اساس روابط انسانی، نشان دهنده ارزش های اخلاقی لازم برای جامعه است. درنیمه دوم قرن نوزدهم، انحطاط خانواده در روسیه درحال ظهور بود؛ بنابراین بسیاری ازمتفکران روسی سعی کردند مقولات مهمی مانند عشق، اخلاق و خانواده را تحلیل کنند. یکی از برجسته ترین نویسندگان و متفکران روسی این دوره «لئوتولستوی» (1828-1910) که به مقوله عشق وخانواده پرداخته است. او دردهه 1880 بحران مذهبی راتجربه کردکه دیدگاه نویسنده رانسبت به عشق در چارچوب آموزه های مسیحی، تغییرداد. این مقاله به بررسی مفهوم عشق واخلاق جنسی تولستوی قبل وبعدازبحران با استناد منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد درک تولستوی درمورد عشق وخانواده، بازتابی ازفرضیه های مسیحی است: عشق به خدا، عشق به همسایه و عشق جنسی، که بایدبه خانواده تبدیل شود. تولستوی مشکل«عشق-وخانواده»رادر «سعادت زناشویی» نشان می دهدکه چگونه عشق برپایه اخلاق به یک خانواده تبدیل وسپس تحت تأثیر جامعه نابود می شود. او با انتقاد ازساختارسیاسی- اجتماعی روسیه معاصر، برپیشرفت -اخلاق و مذهب تاکیدکردو با عشق جسمانی بین زن و مرد مخالف است زیراهیچ وجه اشتراکی با فرمان مسیح درانجیل «عشق به همسایه» ندارد. تولستوی پیشنهاد می کند که عشق جسمانی را باید از بین برد و طبق دستورات انجیل به زندگی روی آورد.
مدل مفهومی شخصیت اخلاقی براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
33 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های شخصیت اخلاقی و ارائه مدل مفهومی آن بر اساس منابع اسلامی و سنجش روایی آن بود. روش پژوهش آمیخته از نوع طرح متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. در بخش کیفی، مفهوم شخصیت اخلاقی در منابع روان شناختی و لغوی بررسی و مفاهیم متناظر آن در منابع اسلامی استخراج شد. سپس مؤلفه های شخصیت اخلاقی با روش کدگذاری بدست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها، 865 کد باز شناسایی و با کدگذاری محوری و گزینشی، مؤلفه ها در سه دسته شناختی (شامل هشیاری معنوی، خودارزیابی مستمر، اندیشه ورزی سعادت نگر، خوش بینی-رضایت)، گرایشی (شامل هیجان پذیری خداسو، اعتماد و امید به خدا، همت متعالی، طمأنینه-استقامت، بی نیازی-عدم تعلق) و رفتاری (شامل انضباط رفتاری، میانه روی، معاشرت نیکو، یاری گری ایثارگرانه، رواداری اجتماعی) تقسیم شدند. در بخش کمی، میزان مطابقت مفاهیم متناظر با شخصیت اخلاقی در روان شناسی و تناسب مؤلفه ها با مستندات، توسط 6 متخصص و با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) ارزیابی و 11 مفهوم و 14 مؤلفه تأیید شد. تحلیل روابط نشان داد تعامل مؤلفه های شناختی و گرایشی، مؤلفه های رفتاری را شکل می دهند و مجموع آن ها تحت تأثیر ایمان و لوازم آن قرار دارند.
طراحی الگوی مدیریت تربیت و آموزش نهضت ها و جنبش های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۶
133 - 161
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف نهایی از دورهها و آموزشهای رهبران و اعضای نهضتها و جنبشهای اسلامی، تربیت و آموزش عناصر نهضتی کارآمد و اثربخش می باشد که بایستی بازخورد آن در محیط مأموریتی و میدانی قابل مشاهده و پیگیری باشد. این پژوهش با هدف دستیابی به الگوی مدیریت آموزشهای نهضتها و جنبشهای اسلامی طراحی شد. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع توسعهای و از لحاظ روش پیمایشی است. نمونه آماری شامل 18 نفر از خبرگان دانشگاهی و صاحبنظران حوزه مطالعات منطقهای بودند که به روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شده و از نظریه دادهبنیاد برای طراحی الگو استفاده شده است. ابتدا بر اساس رویکرد نظریه داده بنیاد در مرحله اول مجموعه متون دردسترس کدگذاری شد و در مرحله بعد، از طریق کدگذاری محوری پس از احصاء طبقات اصلی و فرعی، الگوی مدیریت آموزشهای نهضتها و جنبشهای اسلامی مبتنی بر آموزههای اسلام، فرمایشات امامین انقلاب اسلامی و تجربیات عملی در ادوار مختلف ارایه شده است. پس از مراجعه به صاحبنظران و خبرگان متخصص در رشتههای مدیریت، جامعه شناسی، قومنگاری و علوم سیاسی، ضمن اصلاح و تعدیل الگوی گفته شده، الگوی مدیریت آموزشهای نهضتهای اسلامی طراحی شد. یافتهها: از مهمترین نتایج تحقیق این است که در ارائه الگوی برای مدیریت تربیت و آموزش نهضتهای اسلامی، توجه به سه مولفه اساسی نیازسنجی دقیق، شرایط محیطی و فرهنگ سازمانی نهضتها ضروری میباشد. همچنین در این پژوهش شش بعد، 16مؤلفه و 55 شاخص برای مدیریت تربیت و آموزشهای نهضتهای اسلامی ارائه داده شده است.
طراحی و اعتباریابی الگوی توسعه رهبری اخلاقی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
23 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از دغدغه های اصلی سازمان ها و پژوهشگران در چهار دهه گذشته، سبک های رهبری بوده است. به خوبی اثبات شده است که سبک های مختلف رهبری با سلامت روانی پیروان مرتبط هستند. رهبری یکی از مفاهیم اصلی در رویکردهای پست مدرن و معاصر به شمار می رود. شفقّت، مراقبت و عدالت اصول اخلاقی اساسی در رهبری و مدیریت هستند. یکی از عواملی که بر اثربخشی معلّمان تأثیر می گذارد، پایبندی آنها به اخلاق است. به نظر می رسد تعهّد اخلاقی یکی از نگرانی های بنیادین هر نظام آموزشی در جوامع مختلف است. اخلاق در قلب رهبری جای دارد. به عنوان تنظیم کننده روابط انسانی، اخلاق همواره از اهمیت قابل توجّهی برخوردار بوده است. در مباحث مدیریتی، این مکانیزم درونی، بدون نیاز به اجرای اجباری خارجی، می تواند عملکرد اخلاقی کارکنان را تضمین کند و یک سازمان اخلاقی ایجاد کند. رهبری اخلاقی به طور مستقیم با عملکرد خلاقانه مرتبط است. رهبری اخلاقی در قرن بیست ویکم توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بررسی پژوهش ها نشان می دهد که گستره و تنوع مطالعات در این حوزه ناشی از اهمیت روزافزون رهبری اخلاقی به عنوان یک نگرانی جدی برای سازمان ها و نیز دیدگاه های منحصربه فرد هر پژوهشگر در این زمینه است. بنابراین، با توجه به نکات فوق، پژوهش حاضر قصد دارد مدلی برای توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل طراحی و اعتبارسنجی کند.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت داده ها از روش ترکیبی (کیفی و کمی) بهره گرفته است. روش تحقیق، طرح اکتشافی بود. در مرحله کیفی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد، در حالی که در مرحله کمی، مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به کار گرفته شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بود. برای نمونه گیری در مرحله کیفی از روش نمونه گیری هدفمند، که یک روش نمونه گیری غیر احتمالی است، استفاده شد. کفایت نمونه براساس اشباع داده ها و تکرارپذیری تعیین شد و تعداد نمونه شامل ۱۵ استاد دانشگاه در حوزه علوم تربیتی از اردبیل بود. جمع آوری داده ها در این مرحله از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله کمی، جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. تعداد کل معلمان ابتدایی اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ تقریباً ۲۶۰۰ نفر بود. براساس حجم جامعه آماری و فرمول کوکران، ۳۳۵ معلم به عنوان نمونه در مرحله کمی انتخاب شدند که از روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در مرحله اوّل کدهای ساختاری از طریق سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی جمع آوری شدند. در مرحله دوّم، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از داده های مرحله اول انجام شد. با توجه به توزیع غیر نرمال داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و تکنیک بوت استرپینگ در نرم افزار Smart PLS برای به دست آوردن شاخص های برازش مدل استفاده شد.نتایج: پس از تحلیل کیفی که به شناسایی کدهای اولیه منجر شد، این کدها براساس شباهت ها و ارتباط داده ها در قالب چندین مضمون دسته بندی شدند. در نهایت، مضامین در دسته بندی های مشخصی سازماندهی شدند. پس از فرآیند مستمر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده های جمع آوری شده براساس رویکردی نظام مند به ۱۳۰ کد باز، ۹۹ مفهوم، ۱۰ مضمون و ۶ دسته بندی سازماندهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل در قالب مضامینی ازجمله ویژگی های شخصی و شخصیتی، تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، مدیریت بحران، تقویت انگیزه، حفظ و پاسداری از ارزش های اخلاقی، شفافیت، اثربخشی سازمانی، رشد حرفه ای و افزایش اعتماد و انسجام دسته بندی شده است. مدل مورد نظر اعتبارسنجی شد و برازش مناسبی داشت (p<0.05).بحث و نتیجه گیری: شرایط علّی در این پژوهش شامل ویژگی های شخصی و شخصیتی بودند. نتایج نشان می دهد که ویژگی های فردی و شخصیتی تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی دارند. این ویژگی ها می توانند به طور مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار رهبران در مدارس تأثیر بگذارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که راهبردها نیز نقش مهمی در توسعه رهبری اخلاقی ایفا می کنند. در این پژوهش، راهبردها شامل تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران بودند. تحقیق نشان می دهد که بهبود ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران برای پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی ضروری است. این راهبردها به تقویت روابط بین اعضای جامعه مدرسه، بهبود مهارت های رهبری اخلاقی، و ارتقای کیفیت تصمیم گیری های اخلاقی در محیط آموزشی کمک می کنند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که شرایط مداخله گر نیز تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. در این پژوهش، تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر شناسایی شد. یافته ها نشان می دهد که مداخلاتی مانند ایجاد محیط انگیزشی، تقویت تفکر مثبت، ترغیب به شور و اشتیاق، افزایش انگیزه رهبران، و ارتقای پویایی در میان افراد می توانند به توسعه رهبری اخلاقی کمک کنند. تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر نقش مهمی در پرورش رهبری اخلاقی ایفا می کند. این مطالعه همچنین نشان می دهد که توجه به ارزش های اخلاقی و حفظ آنها، به همراه شفافیت، به عنوان شرایط زمینه ای، تأثیر مثبتی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. پژوهش بیان می کند که این شرایط زمینه ای به پرورش رهبرانی متعهّد به اصول و ارزش های اخلاقی کمک می کنند و محیطی شفاف و اخلاق مدار در مدرسه ایجاد می نمایند. ارزش های اخلاقی نظیر خودسازی، صداقت، امانت داری، و دوراندیشی، هنگامی که به طور دقیق رعایت شوند، می توانند به شکل گیری ذهنیتی اخلاقی کمک کنند و پایداری اصول اخلاقی را در تصمیم گیری ها و اقدامات رهبری تضمین کنند. پژوهش نشان می دهد که پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی می تواند به ایجاد سازمان هایی سالم و پایدار کمک کند و نتایج مثبت متعدّدی برای این محیط ها به همراه داشته باشد. توسعه رهبری اخلاقی در میان معلّمان و کارکنان مدارس ابتدایی می تواند به افزایش اعتماد و همبستگی منجر شود. درنهایت، محور اصلی این پژوهش حول محور رهبری اخلاقی می چرخد که بدون وجود عوامل و شرایط مناسب ممکن است به نتایج منفی منجر شود. رهبری اخلاقی مهمترین عنصر در مدارس ابتدایی است که می تواند عدالت و ارزش را به فرهنگ و محیط آموزشی مدرسه اضافه کند.
«خود ایده آل» به مثابه سازه معنوی برای دانشگاه اخلاق مدار در بستر حکمرانی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
203 - 219
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، انسان ها بیش از هر زمان دیگری به دنبال دستیابی به آرامش درونی از طریق آسایش جسمی هستند. دستیابی به این آرامش پایدار تنها از طریق ترویج معنویت، اخلاق، و تقویت قوای روحانی ممکن است. در این میان، دانشگاه ها به عنوان یکی از مهم ترین مراکز علمی و فرهنگی، نقشی حیاتی در بهبود زندگی بشر و تأمین آسایش نسبی ایفا می کنند. دانشگاه ها نه تنها کانون تحولات و مقدرات بشری هستند، بلکه منبع اصلی تأمین دانش و حکمرانی علم به شمار می آیند، به طوری که می توانند علم را به عنوان بخشی از «خودِ ایده آل» به جهانیان عرضه کنند. ضرورت بررسی این موضوع در نقش مهم دانشگاه های اخلاق مدار نهفته است، چرا که این دانشگاه ها می توانند علم نافع و زندگی خردمند را از طریق حاکمیت و گفتمان سازی علمی ترویج دهند. مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های دانشگاه های اخلاق مدار و تحلیل نقش «خودِ ایده آل» در بستر آنهاست. تأکید ویژه بر ساخت معنوی خودِ ایده آل متناسب با زیست بوم و بر مدار آرمان های هدف گذاری شده، محوری ترین جنبه این تحقیق است. این پژوهش با استفاده از روش های تحلیلی و تفسیر متون دینی، به بررسی چگونگی شکل گیری و توسعه خودِ ایده آل در دانشگاه های اخلاق مدار می پردازد. فرضیه اصلی پژوهش این است که "خودِ ایده آل" به عنوان سازه ای معنوی می تواند به تحقق "خودِ تکاملی" در منطق الهی کمک کند، در حالی که در منطق ماتریالیسم، این امر محدود به خود طبیعی است. اهداف این تحقیق شامل تبیین مفهوم خود ایده آل، شناسایی موانع موجود بر سر راه آن، و ارائه راهکارهایی برای تحقق آن در دانشگاه های اخلاق مدار است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود متغیرهای بازدارنده، می توان با تکیه بر متون دینی و ارزش های اخلاقی، خود ایده آل را به عنوان مبنایی برای تحول مثبت در دانشگاه های اخلاق مدار به کار گرفت. این تحقیق می تواند به فهم بهتر نقش دانشگاه ها در گسترش علم و معنویت در زندگی معاصر کمک کند.
کاربرد اخلاق بندگی در تقویت رضایت زناشویی و کارآمدی خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
68 - 103
حوزههای تخصصی:
اخلاق بندگی یکی از اقسام اخلاق است که به نحوه ارتباطِ انسان با خدا در ابعاد مختلفِ شناختی، عاطفی و رفتاری می پردازد و از بایدها و نبایدهای اخلاقی که یک انسان لازم است در رابطه اش با خدا مراعات کند، سخن می گوید. یکی از مصادیقِ اخلاق بندگی در بُعد شناختی، عبارت از تصور و ادراک مثبت و درست از خداوند است. افرادی که از خداوند، تصور و ادراکِ مثبت و درستی داشته باشند، در زندگیِ خود، از آثارِ مثبتی بهره مند می شوند. یکی از کاربردها و تأثیراتِ اخلاق بندگی در زمینه تصور و ادراکِ مثبت از خداوند، تقویت رضایت زناشویی و کارآمدی خانواده است که برای اثبات این ادعا، دوره آموزشیِ اخلاق بندگی تعریف شد و اثر بخشی آن بر تقویت رضایت زناشویی و کارآمدی خانواده سنجش گردید. بدین منظور پس از تدوین برنامه آموزش اخلاق بندگی، با استفاده از تحقیق کیفی، این برنامه اعتباریابی شد و بعد از آن با روش تحقیق نیمه آزمایشی بر دو متغیر رضامندی زناشویی و کارآمدی خانواده سنجیده شد. جامعه آماری، افراد متأهل شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه 25 نفر از افراد متأهل در دو گروه کنترل و آزمایش به صورت تصادفی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در سطح 05/0 p<میانگین نمرات گروه آزمایش در دو متغیر کارآمدی خانواده و رضایت زناشویی از میانگین نمرات گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بوده است. بنابراین نتایج نشان از تأثیر معنادار برنامه آموزش اخلاق بندگی بر متغیرهای پژوهش است.
بررسی اثربخشی آموزش برنامه خود پژوهی و بازسازی خود( با رویکرد وحیانی ) برخطای شناختی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
138 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه خودپژوهی و بازسازی خود با رویکرد وحیانی بر کاهش خطاهای شناختی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجو- معلمان پردیس هاشمی نژاد خراسان بوده که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تحریفات شناختی (عبدالله زاده و سالار، ۱۳۸۹) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در برخی از مؤلفه های تحریفات شناختی، مانند نتیجه گیری شتاب زده (01/0>p)، تعمیم مبالغه آمیز، بی توجهی به امر مثبت، باید-بهتر، برچسب زنی و شخصی سازی (05/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما در مؤلفه هایی مانند تفکر همه یا هیچ، فیلتر ذهنی، درشت بینی-ریزبینی و استدلال احساسی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>). به طور کلی، یافته ها نشان داد که برنامه خودپژوهی و بازسازی خود با رویکرد وحیانی، نقش مؤثری در کاهش بسیاری از تحریفات شناختی دانشجو معلمان دارد. این نتایج می تواند در بهبود آموزش های معارفی و ارتقای سلامت روانی دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی علل اخلاقی نزول عذاب در امت های پیشین از منظر قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
99 - 128
حوزههای تخصصی:
«نزول عذاب» یکی از سنت های خداوند است که نمونه های آن در برخی امت های گذشته که به تقابل با جریان هدایت انبیاء پرداخته اند، جاری شده است. عذاب ها به اقتضای شرایط، گونه های مختلفی داشته اند اما فرجام بد، شاخصه مشترک همه آنها محسوب می شود. از آنجا که این سنت همچنان می تواند جاری باشد، پرداختن به علل نزول عذاب در امت های پیشین ضروری خواهد بود. در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد اخلاقی به بررسی علت های نزول عذاب بر امت های گذشته با تاکید بر دیدگاه علامه جوادی پرداخته شده که شامل علل بینشی، علل گرایشی و علل کنشی می شود. نتایج این پژوهش مبتنی بر آیات و معارف قرآنی، علل اخلاقی نزول عذاب در حوزه بینشی مانند تصور خدایی داشتن و جهل به مقام نبوت را در برمی گیرد. در عرصه گرایشی مواردی همچون گرایش به پیشینیان و دنیاگرایی، انجام گناه و توبه نکردن، تعصب و لجاجت را می توان نام برد و در نهایت یازده شاخصه کنشی همانند شرک و کفر ورزیدن، تعجیل در عذاب، استکبار، تمایل و گرایش به گناه، زمینه های نزول عذاب را در امت های پیشین فراهم آورده است.
فسلفه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی در اندیشه های تربیتی ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
337 - 371
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فلسفه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه ابن رشد می باشد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است. کاوش در ژرفای اندیشه ابن رشد حاکی از آنست که به پیروی از روش استقراء و برهان در فهم مسائل حتی در شرع معتقد است و در واقع، آموزش و پذیرش دین با عقل و منطق را هماهنگ می داند. وی که در تعلیم و تربیت به پیشینیان بهای خاصی می دهد، جهت دوری از خرافات و تبعات آن به تفکر عقلانی و ذهنی تشویق می کند. ابن رشد تربیت ذوقی، زیبایی شناختی و حیاتی شامل هنر، موسیقی و ورزش را به منظور رشد و تهذیب ذوق و حرکت مؤثر، هماهنگ و موزون، ضروری می داند. وی خواستار آموزش مسئولانه یعنی تعهد به آزادی و انتخاب است که افراد به سمت مشاغل مناسب هدایت شوند تا آنچه را که شایستگی آن را دارند، انجام دهند، زیرا اعتدال مایه سعادت است. ابن رشد همچنین در تعلیم و تربیت و آموزش قایل به مواردی این چنین می باشد: هوشمندی در تعلیم وتربیت و کسب تجربه، آموزش وجوب گشودگی به دیگران و دوری از گوشه گیری، آموزش در فضای شاد و به دور از خشونت، آموزش ارتباط با تفاوت ها، تربیت دینی و آموزش ارزشها و اخلاق به جوانان، داستانهای واقع گرایانه برای توسعه منطق، تعلیم وتربیت افراد با توجه به استعدادهای خود و درنظر گرفتن تفاوتهای فردی در تحصیل، تلقین ارزش های زیبایی، تعلیم و تربیت بر اساس دو هدف اساسیِ ایمنی روح و سلامت جسم (نیاز به تربیت بدنی و آموزش موسیقی سالم از سنین پایین).
ارائه الگوی پرورش تفکر کودک بر مبنای معرفت شناسی اسلامی در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی پرورش تفکر کودک بر مبنای معرفت شناسی اسلامی در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان انجام پذیرفت. روش پژوهش کیفی و بر حسب تحلیل محتوا بود. ابزار گردآوری داده، مرور سیستماتیک ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و سازه، و برای محاسبه پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد، که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون شامل مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر با نرم افزار مکس کیودا بود. یافته ها نشان دادند که پرورش تفکر کودک در آموزش فلسفه برای کودکان بر مبنای معرفت شناسی اسلامی شامل 159 شاخص، 32 مؤلفه و 7 بعدِ «اخلاقی شدن کودک و فهم مباحث ارزشی»، «ایجاد تفکر عقلی، استدلالی و منطقی»، «دیدگاه شهودی و فلسفی»، «ارتقای درک سیاسی و اقتصادی»، «ارتقای درک معرفت شناسی و هستی شناسی»، «تأدیب و تربیت کودک» و «درک خداشناسی» بود؛ همچنین شامل ایجاد فضای آزاد برای بحث و انتقاد، تشویق به پرسش و تفکر عمیق، ارائه مسائل فلسفه اسلامی به زبان ساده، ترغیب به تفکر انتقادی و درک چندگانه، و توجه به توسعه قدرت تفکر انتزاعی بود.
واکاوی صفات واجب برای قاضی با تأکید بر صفت بصیرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
271 - 283
حوزههای تخصصی:
در عمر قضاوت علاوه بر صفات واجب مذکوره بر شایستگی تصدی آن، صفاتی مشاهده می شود که از نظر فقه اسلامی دارای اهمیت و ارزش بسزایی است. از جمله ی آن صفت بینش و بصیرت به معنای عام می باشد. که در این مقاله ضمن ارائه مجوز و امکان تعدی از صفات مذکوره ای که به صورت وجوب برای امر قضاوت ذکر فرموده اند، نسبت به استنباط و استخراج آن از سنت و عقل اقدام گردیده است و در ابتدا اثبات وجود بصیرت برای قضاوت را بنحو اقتضا صورت گرفته است و در ادامه لزوم آن صفت را به اثبات رسانده و در نهایت ضمن تجمیع استدلال های صورت گرفته، لزوم و وجوب صفت بصیرت را در این امر، نتیجه گیری نموده ایم.
ساختار اجتماعی بروکراسی اداری با تاثیر پذیری آن از ورود تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
19 - 39
حوزههای تخصصی:
فرایند تکامل و پیشرفت اجتماعی و سرعت این تکامل بستگی به متغیرهای بسیاری دارد که یکی از آن ها تکنولوژی است. تحقیق در این زمینه امری ضروری خواهد بود لذا هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ورود تکولوژی بر بروکراسی های اداری میباشد . جامعه آماری در مرحله کمی، شامل کلیه کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند که که تعداد آنها 800 نفر هستند.شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر هستند.همچنین برای ارزیابی متغیرها و سنجش آن ها به صورت میدانی از طریق پرسشنامه محقق ساخته اقدام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شرایط علی پژوهش بر ورود تکنولوژی در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 48.866 و ضریب مسیر 0.91تاثیر معناداری دارد و ورود تکنولوژی بر راهبردهای پژوهش در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 2.933 و ضریب مسیر 0.408تاثیر معناداری دارد و عوامل مداخله ای پژوهش بر راهبردهای پژوهش در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 3.596 و ضریب مسیر 0.470تاثیر معناداری دارد و عوامل زمینه ای پژوهش بر راهبردهای پژوهش در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمن 4.253 و ضریب مسیر 0.556تاثیر معناداری داردو در نهایت ورود تکنولوژی بر بروکراسی اداری در کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آماره آزمون 26.655 و ضریب مسیر 0.843 تاثیر معناداری دارد.
بررسی نظریه های ابزار گرایی و نظریه های اخلاقی در حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
339 - 361
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم و اساسی در حوزه ی حقوق خصوصاً حقوق کیفری بررسی نقش و تأثیر نظریه های ابزارگرایی و نظریه های اخلاقی می باشد. از جمله اینکه ارتباط میان نظریه های اخلاقی همچون وظیفه گرایی، فضیلت گرایی و فایده گرایی با اصول و مبانی حقوق کیفری ایران چه می باشد؟ تحقیق حاضر نشان می دهد که حقوق کیفری ایران، به ویژه در مباحث جرم انگاری، مسئولیت کیفری و مجازات، به شکل گسترده ای تحت تأثیر این نظریه ها قرار دارد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تلفیق اصول اخلاقی با حقوق کیفری در ایران به یک سیستم حقوقی پیچیده و انعطاف پذیر منجر شده است که به طور هم زمان از رویکردهای متفاوت بهره می برد. تحقیق حاضر، به روش توصیفی تحلیلی به مسئله پرداخته و پیشنهاداتی برای بهبود و توسعه نظام حقوقی ایران از طریق به کارگیری مؤثرتر نظریه های اخلاقی ارائه می دهد.
نقش فارابی در شکل گیری فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
269 - 282
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دارای علوم و دانش مختلف، خرد، آداب و سنت گوناگونی است که برگرفته از ادوار تاریخی و هویتی ایرانیان بوده است. در اندیشه فارابی، ساختارعقل فعال، ارتباطات و تفکر ایرانی همسو با مدینه فاضله و دو واژه ملت و امت شکل گرفته است و وی این عوامل را از اصلی ترین عوامل ساختار فرهنگ و تمدن هر قومی دانسته است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش واکاوی نقش فارابی در شکلگیری فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی است. حال در جهت رهیافت به این هدف پژوهش حاضر از روش تحقیق مطالعات تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای استفاده کرده است. نتایج نشان داد که فارابی تحول فرهنگ و تمدن را در جامعه را مبتنی بر ارتباطات بیان می نماید. از دیدگاه فارابی، سلطه هریک از مغالطه، صناعات برهان، خطابه، جدل و شعر با نام الگوی ارتباط دهنده بیشتر مدینه، معین کننده فرهنگ(ملت) و جامعه(مدینه/امت) ویژه ای می گردند؛ چرا که هر نشانه ارتباطی نظام معنایی ویژه ای را کمی آفریند و برپایی فرهنگ و تمدن خاصی را معین می سازد. ضمن آنکه در یک جمع بندی کلی می توان اذعان نمود که فارابی در رابطه با فرهنگ ایرانی، فلسفه یونانی را به گونه ای در ذهنیت دینی خویش جذب نمود که بتواند اسلام و فرهنگ ایرانی را پذیرش نماید. از این رو او اساس و پایه "جهان مدارانه" فلسفه یونانی را از فرهنگ ایرانی اسلامی اخذ نمود تا صور "خدامدارانه" به آن بنمایاند. لذا، فارابی برای فرهنگ ایرانی اسلامی، فلسفه ای ایجاد نمود که به ذاتش تنها به صورت قائم و نه رواقی، مشایی و نوافلاطونی باشد و از تمام مکاتب فلسفی تأثیر گرفته و سیراب شده باشد، اما روحش، روح اسلامی باشد. از این رو وی نقش ارزنده ای در تاریخ فرهنگ و تمدن ایران اسلامی داشته است.