فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
123 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی دانش آموزان و تقویت نگرش و ترغیب آنها به انجام فرائض دینی به ویژه نماز، از محوری ترین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی و رسالت مهم نظام آموزش و پرورش است. این مطالعه با هدف شناخت و تحلیل عوامل ترویج کننده نماز در میان دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه (1402-1403) صورت گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان و مربیان پرورشی شاغل در مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 03-1402 بودند که با توجه به اصل اشباع نظری شامل 12 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری گزینش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش شبکه مضامین آرتراید استرلینگ استفاده شد. در فرایند تحلیل اطلاعات، مضامین به شیوه استقرایی بر اساس سطح انتزاع، ذیل سه گروه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه طبقه بندی شدند که براین اساس 100 مضمون پایه شناسایی و با کنار هم قرار گرفتن مضامین با سطح انتزاع بالاتر، 3 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر با عنوان «ترویج متداوم نماز در میان دانش آموزان» شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده عوامل مؤثر بر ترویج نماز در میان دانش آموزان شامل عوامل انسانی، محیط فیزیکی، آموزشی و پرورشی و عوامل اجتماعی بودند که توجه به آن ها با استناد به مضامین پایه می تواند در رسیدن به هدف و افزایش گرایش و ترویج نماز در میان دانش آموزان مقطع متوسطه یاری گر باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل بود. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمّی) و از نظر شیوه اجرا متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی روش پژوهش داده بنیاد بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بودند. نمونه گیری به روش نظری هدف مند انجام شد و بر اساس اصل اشباع نظری، ۱۲ نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی آن از نوع روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش توافق بین کدگذاران تأیید شد. داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. روش بخش کمّی نیز توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 2600 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، ۳۳۵ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهش گر ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی بود. برای تحلیل داده های کمی از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته : یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس دوره ابتدایی شهرستان اردبیل تحت مقولات تعاملات انسانی، مشارکت خانواده و جامعه، توانمندسازی و رشد حرفه ای کارکنان، توسعه مهارت های مدیریتی، تقویت ارزش ها و اخلاقیات، مدیریت بحران و چالش ها، ایجاد فرهنگ سازمانی حمایتی و ترویج یادگیری معنوی در مدرسه دسته بندی و از نظر اعتبارسنجی برازش شدند (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که رهبری معنوی در مدارس ابتدایی مفهومی چندبُعدی است که بر عوامل انسانی، اخلاقی و مدیریتی استوار است. الگوی ارائه شده می تواند درک بهتری از این مفهوم فراهم کند و به عنوان مبنایی برای اقدامات مدیریتی در این حوزه مورد توجه قرار گیرد.
اخلاق علم آموزی درآثار علمی و سیره عملی عالمان دینی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
از ورود آیت الله حائری به قم و تأسیس حوزه علمیه در سال 1340ق تا کنون که یکصدسال از آن می گذرد، از منظرهای مختلف می توان این بازه زمانی را بررسی کرد. این پژوهش کوشیده است با توجه به این سده، اقدامات علمای حوزه علمیه درباره اخلاق علمی را مد نظر قرار دهد. بر اساس مطالعه نظام مند صورت گرفته در باب آثار و سلوک علمای حوزه علمیه قم، توجه به شئونات اخلاقی در محیط علمی، رعایت احترام شاگردان، پیگیری احوال و مشکلات طلاب و رعایت ادب در گفتار و کردار از جمله موضوعاتی است که در سیره و سبک علمی آنان مشهود است. انعکاس این تلاش ها در چهار محور تألیفات و نگاشته های علما در باب اخلاق علم؛ سخنرانی ها و خطابه هایی در باب بایدها و نبایدهای اخلاقی تعلیم و تعلم؛ روش ها و مواجهه های اخلاقی علما با طلاب (سیره اخلاقی علما)؛ و فعالیت های فرهنگی و اخلاقی صورت گرفته در باب اخلاق علم، قابل ترسیم است. این پژوهش با تبیین تاریخی و به روش «توصیفی- تحلیلی» عهده دار این مهم گردیده است.
رابطه اخلاق و ورزش و مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی اخلاق ورزش(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«اخلاق ورزش» همان قواعد و موازین اخلاقی در عرصه ورزش است که باید رعایت شود. در این تعریف رابطه اخلاق و ورزش یک رابطه حداکثری است، به گونه ای که تفکیک این دو از یکدیگر امکان ندارد؛ به این معنی که فعالیت های ورزشی به علت اختیاری بودن، همیشه موضوع ارزش اخلاقی قرار می گیرند. ترکیب انسان از روح و بدن، تأثیرپذیری آنها از یکدیگر، داشتن سرشت مشترک، و هدفمند بودن خلقت انسان از مهم ترین مبانی انسان شناختی به شمار می روند و ذاتی بودن ارزش نهایی، مطلق گرایی، واقع گرایی و توجه همزمان به حُسن فعلی و حُسن فاعلی نیز از کلیدی ترین مبانی ارزش شناختی اخلاق ورزش هستند. نوشتار پیش رو از سنخ پژوهش های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه تحقیق به روش «کتابخانه ای» گردآوری شده و با روش «استدلال» - نه روش آماری- تجزیه و تحلیل عقلانی گردیده است.
جایگاه مهمان و تکریم او مبتنی بر آموزه های وحیانی و سیره رضوی با توجه به محدودیت های زیستی جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهمان و مهمان شدن یکی از مباحث مهم زندگی اجتماعی انسان است و بررسی ها نشان می دهد که محدودیت های زیستی معاصر در کلان شهرها تکریم مهمان را با برخی تکلف ها و چالش ها روبرو نموده است که نسبت به گذشته تغییراتی نه چندان مطلوب داشته است و لازم است تا با بررسی جایگاه مهمان و شیوه های تکریم او در آیات قرآن و سیره رضوی تلاشی در جهت بهبود شرایط آن صورت پذیرد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مهمان و تکریم او در آموزه های وحیانی و سیره رضوی با توجه به محدودیت های زیستی جهان معاصر است.روش: پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به آیات قرآن و سیره رضوی انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد اصل اساسی در تکریم مهمان مهربانی با او و حفظ کرامتش و براساس آیات قرآن، آموزه های وحیانی و سیره رضوی شواهدی چون؛ «گره گشایی از مهمان و برآوردن حاجات او، تشکر مهمان و میزبان از همدیگر، عدم توقع کار از مهمان، کمک و تسهیل رفت و برگشت مهمان، استقبال از مهمان و سلام گرم و مصافحه با او، بدرقه مهمان، توجه به نیازهای مهمان و تلاش جهت رفع آن ها، رابطه متقابل در مهمانی ها و رفت وآمد، رعایت ادب و احترام در مقابل مهمان، محبت و مهربانی در مقابل مهمان و دوری از تکلف در مهمانی» نشان دهنده تکریم مهمان و راهکارهایی جهت تداوم آن در دوره معاصر هستند.
تبیین و بررسی دیدگاه پیتر سینگر درباره شأن اخلاقی حیوان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
125 - 149
حوزههای تخصصی:
بررسی و تبیین «شأن اخلاقی حیوان»، یکی از مباحث مهم و چالش بر انگیز در حوزه اخلاق کاربردی است که به واسطه آثار و اثرگذاری مستقیم آن در زیست و زندگی بشری، اهمیتی ویژه دارد. در باب «شأن اخلاقی/ moral status» معیارها و ملاک های مختلف و متفاوتی ارائه شده و برخی فیلسوفان، با تأکید بر این نکته که برخورداری از قوّه عاقله، درک کلیات و آگاهی و به طور خاص، خودآگاهی، مقدمه و شرط برخورداری از «شأن اخلاقی» است، تنها برای انسانها ارزش ذاتی و «شأن اخلاقی» قائل شده اند. در تقابل با این نظریه و نوع نگاه، پیتر سینگر - فیلسوف فایده گرای معاصر- ضمن نقد و طرد نگرشِ انسان محورانه، دیدگاه های سنّتی در باب معیار شأن اخلاقی، را به چالش کشیده و با نگاهی ابداعی و انتقادی، «احساس درد و رنج» را به عنوان معیار درست و دقیق «شأن اخلاقی» معرفی کرده است. در این مقاله پس از اشاره ای گذرا به اهم دیدگاه ها در باب «شأن اخلاقی»، معیار جدید و جنجال برانگیز پیتر سینگر در باب شأن اخلاقی حیوان، طرح و تبیین شده و ضمن تحلیل پیش فرض ها و ادعاهای سینگر، رویکرد و مدعیات او در این زمینه ارزیابی و نقد شده است. پوشیده نیست که پذیرش معیار پیشنهادی پیتر سینگر و قبول «شأن اخلاقی حیوانات»، تجدید نظر در رابطه «انسان با حیوان»، پرهیز از ابزارانگاری و تلاش برای پایان بخشیدن به چرخه زجر و ظلم غیر ضروری به حیوانات را به وظیفه ای اخلاقی بدل می سازد.
بررسی هستی شناختی ارزش اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی و جان دیویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی و غیرواقع گرایی و به طور کلی هستی شناسی ارزش اخلاقی همواره یکی از مهم ترین چالش های پیشِ روی فیلسوفان اخلاق بوده است. هدف هستی شناسی ارزش اخلاقی، پاسخ به این پرسش کلیدی است که آیا ارزش اخلاقی، واقعیتی مستقل از انسان یا قرارداد دارد یا تنها حاکی از سلیقه آدمی و برآمده از قرارداد است؟ در این مقاله، ضمن مقایسه و بررسی نگاه و رویکرد علامه مصباح یزدی و جان دیویی با روش توصیفی۔تحلیلی دریافتیم که «ارزش اخلاقی» از منظر هر دو متفکر از نوع بالقیاس الی الغیر (رابطهٔ علّی و معلولی میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب) عینی و واقعی است؛ نه وابسته به سلیقه و خواست فرد و جامعه. علامه مصباح یزدی، واقع گرای اخلاقی است و جان دیویی غیر واقع گرا و به تبع آن به لحاظ فرااخلاقی و معرفت شناختی، نسبی گراست و البته، ریشهٔ این اختلاف به مبانی معرفت شناختی در تعریف صدق، اطلاق و نسبیت ارزش های اخلاقی و ملاک کلی ارزش اخلاقی(مصلحت عمومی و واقعی از منظر مصباح یزدی و رشد برآمده از مکتب داروینی، از منظر جان دیویی) بازمی گردد.
تحلیل مضمون مبانی اسلامی احساس حقارت از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
149 - 176
حوزههای تخصصی:
برای انسان حکم ارزشی ای مهم تر از داوری درباره ی خویش نیست و احساس حقارت فرد ذیل چنین داوری هایی قرار می گیرد. گرچه این اصطلاح توسط اندیشمندان متعددی بررسی شده است، اما در تعریف آن اختلاف نظر قابل توجهی وجود ندارد. این مفهوم، گستره ی نفوذ زیادی در ابعاد مختلف زندگی بشر دارد؛ از کاربرد آن در امور تبلیغی-تجاری و کاریکاتور تا اثر سوء آن بر روان افراد. این گستره بیانگر اهمیت و ضرورت پرداختن به این مفهوم است. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به دیدگاه صحیح اسلام درباره احساس حقارت، به تحلیل مبانی اسلامی این مفهوم در آثار آیت الله جوادی آملی به عنوان اندیشمند اسلامی معاصر پرداخته و با استفاده از روش تحلیل مضمون به این سؤال پاسخ داده است که مضامین حاصل از مبانی اسلامی احساس حقارت از دیدگاه آیت الله جوادی آملی چگونه است؟ بررسی ها نشان دهنده ی دو سنخ از احساس حقارت است. مضمون فراگیر احساس حقارت ممدوح، یعنی احساس حقارت در برابر خداوند و در نفس خود که شامل مضامین سازمان دهنده: عامل (معرفت خداوند و قرب به خداوند) و اثر (قرب به خداوند، رشد و کمال فردی و عزت نزد دیگران) است و مضمون فراگیر احساس حقارت مذموم که در ابتدا به دو مضمون فرعی فردی و اجتماعی-ملی تقسیم می شود. بعد فردی آن شامل مضامین سازمان دهنده: عامل (سرکوب استعداد و نام حقیرانه)، اثر (معنوی، اجتماعی) و راهکار (باورهای دینی و سیاست گذاری اجتماعی) می شود.
بررسی مؤلفه شهید و شهادت در اشعار سروده شده برای کودکان و نوجوانان بین سال های 1357-1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
7 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: شهید و شهادت از موضوع های اساسی انقلاب اسلامی است که در راستای تحقق آن و به ویژه در دوران دفاع مقدس، جوانان بی شماری به خیل شهیدان پیوستند. از دست دادن این تعداد عزیز ادبیات انقلاب اسلامی را تحت تأثیر قرار داد و این موضوع در اشعار بسیاری از شاعران ظاهر شد. هدف این پژوهش، مطالعه میزان و نحوه انعکاس مفاهیم شهید و شهادت در اشعار سروده شده بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵ می باشد.روش تحقیق: برای این بررسی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای اجرا، ۱۸۱ عنوان شعر شناسایی شده در خصوص مورد بررسی، سطر به سطر مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بیشترین انتشار منابع (25 اثر)، در سال 1388 سروده شدند. ۱۰۸ شاعر در سرودن این اشعار نقش داشتند که 9/62 درصد آن را مردان و بقیه را زنان تشکیل می دهند. استان های تهران با 33 اثر، قم با 24 و مشهد با 24 اثر، شاخص ترین استان ها، در انتشار این منابع هستند. اشعار سروده شده در 9 مضمون دسته بندی شدند که توصیف شهید و شهادت، یادگاری از شهدا، منزلت و جایگاه شهدا سه موضوعی هستند که بیشترین اشعار سروده شده را به خود اختصاص داده است. به رسمیت نشناختن کودک و نوجوان و نادیده گرفتن ویژگی های خاص آنان، از بارزترین مشکلات اشعار سروده شده در این حیطه هست.
تبیین سکوت دانش آموز از منظر رویکرد اسلامی عمل و دلالت های آن در تعامل تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: باوجوداینکه سکوت در تربیت اسلامی از منزلت ویژه ای برخوردار است، در نظام های تربیتی توجهی درخور به نقش تربیتی آن نمی شود. هدف این نوشتار معرفی سکوت به عنوان عملی انسانی و توجه به نقش آن در تعامل تربیتی است.روش: برای دستیابی به این هدف نخست از روش تحلیل مفهومی برای تعیین چارچوب مفهومی عمل سکوت و در گام بعدی از روش استنتاجی برای دستیابی به دلالت های تربیتی در تعامل معلم و شاگرد استفاده شده است.یافته ها: تبیین ماهیت عمل سکوت، بر اساس دیدگاه عاملیت انسان است. این دیدگاه برخاسته از نگاه انسان شناختی رویکرد اسلامی عمل است. براین اساس سکوت می تواند با دارابودن مبانی شناختی، گرایشی و ارادی در مقام عمل آدمی به شمار آمده و باتوجه به مبانی خویش، دارای انواع مختلفی باشد از جمله: سکوت معطوف به ندانستن، ناشی از تحمیل، محافظ، به نشانه احترام، به نشانه اعتراض و سکوت ناظر به تفکر. همچنین باتوجه به مفهوم عمل سکوت می توان دلالت هایی تربیتی را برشمرد که عبارت اند از: لزوم به رسمیت شناسی عمل سکوت دانش آموز و لزوم مواجهه متناسب معلم با نوع سکوت دانش آموز با رعایت اصول تربیتی متناظر چون جهت دهی به سکوت معطوف به ندانستن، بسترسازی برای سکوت تفکر، امن سازی محیط برای سکوت محافظ، شکستن سکوت اعتراض و دعوت به گفتگو، اجتناب از سکوت تحمیلی، تقویت سکوت ناظر بر احترام.
واکاوی سبک زندگی بانوی تراز انقلاب اسلامی؛ مطالعه موردی همسران شهدای مدافع حرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
121 - 149
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، واکاوی و تحلیل سبک زندگی گروهی از زنان که در جامعه ایرانی، جایگاهی ارزشمند و متعالی در اذهان عمومی دارند، باهدف دستیابی به مؤلفه ها و ویژگی های فردی و اجتماعی زنان تراز انقلاب اسلامی، انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با رویکرد استقرائی بود. نمونه گیری به شیوه هدفمند، از نوع گلوله برفی بود. در این راستا، با 24 نفر از همسران شهدای مدافع حرم مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند صورت گرفت. کدگذاری در سه سطح شناسایی مفاهیم و مقولات فرعی و اصلی انجام شد. یافته ها نشان داد در سبک زندگی زنان تراز انقلاب اسلامی، مقولاتی نظیر عفت در پوشش و روابط اجتماعی، ازدواج مؤمنانه و آسان، توکل و اعتقاد عملی به آخرت و بی توجهی به دنیای مادی، علاقه مندی به فرهنگ شهادت و شهیدانه زیستن، رابطه عاشقانه و صادقانه با همسر، اشتیاق به ایفای نقش فرهنگی و اجتماعی و سازگاری و صبوری احصا شد؛ سپس مقولات یادشده در قالب دو مقوله اصلی «تقید اعتقادی» و «تساهل اجتماعی و اقتصادی» دسته بندی شد؛ در واقع، سبک زندگی همسران شهدای مدافع حرم، این دو ویژگی مهم را داشتند: آنجا که به حوزه فردی و دینی این بانوان مرتبط بوده، همواره با سخت گیری و حساسیت بالای اعتقادی همراه بوده و آنجا که مربوط به ابعاد اجتماعی زندگی انسان، تعامل با دنیای پیرامون و بهره مندی از مادیات دنیوی بوده، با آسان گیری، سازگاری بالا و نداشتن تعلق خاطر از سوی همسران شهدای مدافع حرم همراه بوده است که همین امر موجب تمایز سبک زندگی این قشر از جامعه بانوان ایران از سایر زنان شده است. امید است با فرهنگ سازی سبک زندگی بانوان تراز بتوان گامی در راستای توسعه و اعتلای سبک زندگی بانوان ایرانی داشت.
پیش بینی سرسختی روانشناختی وتنظیم هیجان براساس جهت گیری مذهبی و سبک دلبستگی دردانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی سرسختی روان شناختی و تنظیم هیجان براساس جهت گیری مذهبی و سبک های دل بستگی در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی ازنوع هم بستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کاشان (8100 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. حجم نمونه در این پژوهش به تعداد 500 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ها، مقیاس سرسختی کوباسا (1979)، سیاهه تنظیم هیجانی گراس وجان (2003)، پرسش نامه سبک دل بستگی کولینز و رید (1990) و پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1967) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت نسخه ۳.۳ و اس پی اس اس نسخه ۲۶ تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، جهت گیری مذهبی درونی، سبک دل بستگی ایمن با تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار داشت. جهت گیری مذهبی بیرونی، سبک های دل بستگی اجتنابی و دوسوگرا اثر منفی و معناداری برتنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی داشتند. می توان گفت، جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی، سبک های دل بستگی ایمن، اجتنابی ودوسوگرا، اضطرابی روی هم رفته 3/67 درصد از تغییرات سرسختی روان شناختی را توضیح داده اند. جهت گیری مذهبی بیرونی ودرونی، سبک های دل بستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، اضطرابی روی هم رفته 7/36 درصد از تغییرات تنظیم هیجانی را توضیح داده اند. نتیجه گیری: از آن جا که نوع سبک دل بستگی و جهت گیری مذهبی درونی برای تنظیم و تعدیل هیجانات و افزایش سرسختی روان شناختی در نوجوانان دارای اهمیت بسیار است، برنامه ریزان آموزشی باید نسبت به این مهم توجه بیش تری داشته باشند.
لباس مفهومی به مثابه ابزار کمک درمان طبق اصول اخلاقی آلن دوباتن و جان آرمسترانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
193 - 208
حوزههای تخصصی:
لباس بیانی قدرتمند در جهت انتقال مفهومی مشخص بوده و فراتر از آن در جهان امروز، تبدیل به ذات ثانویه بشر شده است. بدین ترتیب لباس مفهومی یک اثر هنری مستقل بوده و دارای طیف وسیعی از مضامین است و به مخاطب و درک بدنمندیِ او مرتبط است. لباس امکان تأثیرگذاری بر مخاطب خود را فراهم می کند. مطابق آراء آلن دوباتن و جان آرمسترانگ، هفت عملکرد درمانی را برمی شمرد که همگی قابل تعمیم به لباس های مفهومی هستند. هدف از این پژوهش چگونگی تأثیرگذاری لباس مفهومی در برانگیختن، تسکین و راهنمایی مخاطب آن است. سؤال: چگونه لباس مفهومی می تواند یک ابزار کمک درمانی برای مخاطب خود باشد؟ نتایج نشان می دهد که بدن، تمام تجربیات بشر از جهان را دریافت می کند و درک مفاهیمی چون رنگ، فضا و عمق را فراهم می آورد. لباس به عنوان نزدیک ترین هنر به بدن این قابلیت را دارد که درک بهتری از مفاهیم را با زنده کردن حس خلاقیت، خودهنرانگاری و ابتکار به مخاطب القا کند. لباس مفهومی، مخاطب را به مثابه اجراگر در تلاش برای درک و شناسایی راه های حفظ آرامش خود برمی انگیزاند. لذا می تواند یک ابزار کمک درمانی برای مخاطب باشد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات، اسنادی با استفاده از کتاب ها و مقالات می باشد.
توحید مهرورزی و مهرورزی توحیدی در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
293 - 307
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا مفهوم، اهمیت و کاربرد اخلاق مهروزی را در سبک زندگی اسلامی روشن کند. از دیرباز بین اندیشمندان مسلمان در باره جایگاه عقل و مهرورزی توحیدی در سبک زندگی اسلامی، اختلاف نظر بوده است. گروهی اخلاق اسلامی را مبتنی بر عقل، گروهی بر قلب و گروهی بر هر دو در نظر گرفته اند. گروهی گستره ی مهرورزی را خدا، گروهی مؤمنان، گروهی همه ی انسان ها و گروهی همه هستی دانسته اند. در این نوشتار، ابتدا مفهوم اخلاق مهرورزی با رویکرد توحیدی بیان و سپس با استناد به قرآن کریم و روایات معتبر، جایگاه آن در اخلاق اسلامی بررسی گردیده است. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که در رویکرد توحیدی، خدا بی-نهایت عقلانیت و محبت است و مهر بی پایان خود را به همه هستی، به ویژه انسان ها عطا می-کند. مؤمنان واقعی با پیروی از اخلاق اسلامی، برای خشنودی خدا همه وجودشان را سرشار از مهر عاقلانه به خدا و آفریده هایش جز دشمنانش، می کنند. اخلاق اسلامی مبتنی بر توحید مهرورزی و مهرورزی توحیدی است و مؤمنان واقعی به بهترین شکل تلاش می کند سبک زندگی اسلامی را جهانی کرده و تمدن اسلامی را بر آن بنا نهند.
راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
109 - 141
حوزههای تخصصی:
در این این تحقیق، راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی را از دید مشاوران بررسی شده است. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی بوده است. جامعه مورد پژوهش نیز مشاورانی بوده اند که دست کم پنج سال سابقه مشاوره - با حداقل مدرک کارشناسی ارشد - داشتند . از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 20 مشاور در گرایش های متفاوت به دست آمد. تحلیل داده های گردآوری شده به روش کلایزی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها 47 مضمون فرعی، 5 مضمون اصلی شامل (منابع کمک کننده بیرونی، منابع کمک کننده درونی، عوامل کنترل گر درونی، عوامل کنترل گر بیرونی، و تشخیص تعارضات) به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش، شامل راهبردهایی است که مشاوران در هنگام روبرو شدن با چالش های اخلاقی، راه گشا می دانستند و می تواند برای حلِّ چالش های اخلاقی این گروه مورد استفاده قرار گیرد.
مبانی، اصول و اهداف تربیت جنسی در اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
173 - 192
حوزههای تخصصی:
تربیت جنسی عبارت است از مجموعه آموزش ها و ایجاد موقعیت ها و زمینه سازی هایی که فرد را با هدایت و تعدیل غریضه جنسی آشنا می کند. پژوهش حاضر با هدف بیان مبانی و اصول و اهداف تربیت جنسی در اسلام و غرب شکل گرفته است. از آنجایی که پیشرفت تمدن ها و فناوری های صنعتی و گسترش شبکه های اطلاع رسانی و فضای مجازی، فرد و اجتماع را با مخاطرات جدی رو به رو کرده است؛ لذا اهمیت و ضرورت پرداختن به این گونه پژوهش ها را آشکارتر می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درصدد است تا با بیان آموزش تربیت جنسی به موقع، زمینه برای عفت عمومی در جامعه و اعتدال در میل جنسی و رفع تبعیض جنسی و درنهایت قرب به خدا را بیان نماید.
آپارتاید؛ مصداق نقض قاعده منع تبعیض. با محوریت توجه به ارزش های اخلاقی و نگاه به مسأله فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
تبعیض به عنوان جنایتی بین المللی شناخته شده است که منع آن به عنوان یک قاعده آمره در حقوق بین الملل یک ضرورت به منظور حمایت ازحقوق و آزادی های اساسی انسان و تضمین کرامت وی و حتی در مواردی حفظ صلح و امنیت بین المللی می باشد. بنابراین اصل منع تبعیض از شأن و نقش برجسته ای در نظام بین المللی حقوق بشر برخوردار است. کنوانسیون های چهارگانه ژنو 1949 و پروتکل های الحاقی 1977 شامل مقرراتی است که صراحتاً «تمایز نامطلوب» را علیه افراد متأثر از مخاصمات مسلحانه و اشغال را ممنوع می کند و رفتار برابر بین دسته های خاصی از افراد، مانند بیماران، را ایجاب می نماید و این گام نخست در تلقی نمودن آپارتاید به عنوان جنایت جنگی است. پس از این گام نخست، درد و رنج انسانی ناشی از ایدئولوژی سیاسی آپارتاید در آفریقای جنوبی در طی سال های 1948 تا 1994، که محکومیت جهانی و انواع واکنش های دیپلماتیک و حقوقی را در بر داشت منجر به تصویب کنوانسیون آپارتاید در سال 1973 به عنوان جنایت علیه بشریت و هم چنین جنایت جنگی در ماده 85 (4) (ج) پروتکل الحاقی اول شد.این واکنش های بین المللی حتی با پایان یافتن دوران آپارتاید نیز متوقف نشد و در سال 1998 آپارتاید به عنوان مصداق جنایت جنگی در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی (ICC) گنجانده شد. علاوه براین، بند 1 ماده 86 AP I، که طرفین را ملزم به سرکوب نقض شدید پروتکل می کند، تضمین می نماید که آپارتاید به عنوان جنایت جنگی در قوانین کیفری داخلی بسیاری از کشورها گنجانده شود و نابودی آپارتاید در آفریقای جنوبی باعث تغییر در این مسأله نخواهد شد. در حقیقت، همین کاربرد روز افزون (اما موردبحث) واژه آپارتاید در قوانین است که عملکرد اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین (OPT) را باعث تعقیب کیفری فردی در این زمینه می نماید و یا حتی آن را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، اگرچه شمول کنوانسیون آپارتاید بر اقدامات اسرائیل با چالش هایی مواجه است اما درخصوص مقررات AP I چنین محدودیت هایی دیده نمی شود.
بررسی رویکرد و نقش اخلاقی رسانه ها در پیشگیری از هیجان گرایی در تعیین مجازات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
بازنمایی رسانه های جمعی از جنایت، انحراف، و بی نظمی یکی از علت های دائمی نگرانی در سطح جامعه می باشد. چرا که موجبات ترس و اضطراب در جامعه می شود. اما این نقش سنتی رسانه در بازنمایی رخدادهای هنجارشکنانه با توجه به برخی نظریه های رسانه محور چون نظریه گلوله جادویی و نیز نظریه برجسته سازی و گزینش نویسی قابل ترمیم بوده و می تواند نقش یک ابزار را ایفا کند که هم در خود آموزش پیشگیری از جرم داشته و هم ابزاری کنترلی بر هیجانات و التهابات جامعه پس از ارتکاب جرم. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی مبتنی بر داده های کتابخانه ای سعی در نیل به این هدف دارد که تا چه میزان رسانه ها می توانند التهابات و هیجانگرایی ناشی از ارتکاب جرم را تعدیل و کنترل کرده و در مقابل این نقش در تعیین کیفر مجرم موثر واقع گردند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رسانه ها می توانند با القائاتی که در سر تیتر ها و متن های خود به عنوان خوراک به مخاطب می دهند می توانند جو ملتهب ایجاد شده در جامعه را کنترل کرده و سیستم عدالت کیفری را از نوعی عوامزدگی کیفری رها سازد. به هر حال این پژوهش به بررسی نقشهای مختلف رسانه در بازخورد با بازنمایی جرم و جنایت و نیز بازسازی و یا تصویرسازی چهره مجرم پرداخته و در نهایت این فرایند را در تعیین کیفر مورد بررسی قرار می دهد.
رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم
حوزههای تخصصی:
ترک تحصیل، امروزه یکی از نگرانی های مهم نظام تعلیم و تربیت است. همه ساله تعداد زیادی از دانش آموزان کشورهای مختلف با پدیده ترک تحصیل مواجه هستند که علاوه بر زیان های اقتصادی، سلامت روحی دانش آموز را نیز مخدوش می کند. هدف تحقیق حاضر رابطه بین خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی با تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان مقطع متوسطه استان قم است. جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد 254 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قم است. با جدول مورگان تعداد 153 نفر برای نمونه آماری و روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش بهزیستی تحصیلی از پرسش نامه 7 سؤالی کونو و همکاران (2002)، برای سنجش خودکارآمدی پرسش نامه 17 سؤالی خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و سنجش تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان از یک پرسش نامه 9 سؤالی استفاده شد. برای سنجش پایایی سؤالات، یک نمونه شامل30 پرسش نامه پیش آزمون توزیع و بااستفاده از داده های به دست آمده از پرسش نامه، میزان پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ توسط نرم افزار (SPSS )محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ تمام متغیرها بزرگ تر از 7/0 و از پایایی مناسب متغیرهای پژوهش بود. نتایج نشان داد خودکارآمدی و بهزیستی تحصیلی توانسته است تمایل به ترک تحصیل در دانش آموزان را کاهش دهد.
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.