
مقالات
حوزههای تخصصی:
تحقق انسان کامل و جامعه صالح در منظومه تربیت اسلامی، مستلزم شناسایی دقیق اهداف تربیتی و تبیین نسبت آن ها با یکدیگر است. ادعیه مأثور، با بهره مندی از مضامین عمیق توحیدی، اخلاقی و معنوی، ظرفیت تبیین نظام مند اهداف تربیت اسلامی را دارند. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأکید بر اندیشه تربیتی علامه جوادی آملی، در پی کشف و تبیین هدف غایی و اهداف واسطی تربیت در ادعیه اسلامی است. هدف نهایی در این نظام، رسیدن به قرب الهی است که مفاهیمی همچون عبودیت، رضوان الهی و حیات طیبه به عنوان نمودهای آن معرفی شده اند. در اندیشه علامه جوادی آملی، این هدف غایی نه تنها با فطرت انسانی همساز است بلکه مطلوبیتی ذاتی دارد و جامع همه کمالات انسانی تلقی می شود. نظام اهداف تربیتی ادعیه، افق روشنی را برای تربیت انسان در مسیر تعالی ترسیم می نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این نظام تربیتی، قرب الهی به مثابه هدف غایی تربیت مطرح است و مفاهیمی همچون عبودیت، حیات طیبه و رضوان الهی، تجلیات آن به شمار می روند. اهداف واسطی در چهار ساحت رابطه با خدا (مانند معرفت، محبت و عبادت)، با خود (خودشناسی، حق طلبی و کمال خواهی و خودسازی)، با همنوعان (توجه به حقوق دیگران، نوع دوستی و دگرخواهی و داشتن تعامل اخلاقی اجتماعی) و با طبیعت (شناخت طبیعت به عنوان آیت الهی، احساس مسئولیت نسبت به آن و عمران و آبادی زمین و زیست اخلاق محور) سامان یافته اند. این اهداف واسطی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری نمود یافته و در ارتباطی به هم پیوسته و سازوار، زمینه ساز دستیابی به هدف غایی می شوند.
نقش انفاق در تقویت خشوع مومنان براساس آیات سوره حدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشوع، نمود درونی و باطنی فروتنی و تواضع است و حالتی خاص برای بندگان در درک عظمت و کبریای پروردگار به شمار می رود. این صفت اخلاقی تنها در عمل و با افعال به ملکه ظهور می رسد. از سویی دیگر انفاق، گذشتن از امری تا حد اتمام، گستره وسیعی دارد که از انفاق مال تا انفاق معنوی را فرا گرفته و سر حد آن انفاق جان (جهاد) است. در قرآن کریم اصل عمل انفاق مانند سایر امور عبادی تنها برای تحقق اطاعت امر خدا و رسول است، و این امر بدون خشوع و نیت خالص محقق نمی شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که بر اساس آموزه های سوره حدید، انفاق چگونه موجب تقوت صفت خشوع در مؤمنان می شود. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله حاکی از آن است که انفاق اطاعت امر خداوند بعد از درک عظمت الهی او بوده و در واقع انفاق نمود بیرونی خشوع است و تحقق خشوع را می توان در دو مرحله، نخست زمینه های پیدایش و ایجاد خشوع، سپس عوامل تقویت آن تبیین کرد. در مرحله اول (آیات1-15) با ایجاد شناخت نسبت پروردگار و صفاتش و با به تصویر کشیدن حقیقت ایمان مؤمنان در آخرت، ایشان را بر انفاق، ترغیب و تشویق می کند. در مرحله بعد ضمن نمایاندن چهره واقعی دنیا و متعلقات آن، بر فانی بودن اعمال و علائق دنیا و به دوری از حب به آن تاکید کرده است. پس در نتیجه، این حالت اخلاقی در اثر تقویت خشوع و درک عظمت الهی در مؤمنان ایجاد می شود و بذل انفاق در گستره های مختلفی چون جان، مال، امور مادی و معنوی، با قید اخلاص فی سبیل الله محقق می شود.
بررسی نسبت های متصوّر بین «زهد» و «اخلاق» در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نسبت زهد و اخلاق و نیز تبیین جایگاه زهد در بین فضیلت های اخلاقی از جمله مسائلی است که علیرغم اهمیّت آن در معرفی میراث اسلامی، کمتر در پژوهش های اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است. تبیین این نسبت و روشن نمودنِ جایگاه زهد در تاریخ اندیشه های اخلاقی، نقش موثّری در احیاء نظریه های اخلاقیِ موجود در سنّت اسلامی خواهد داشت. این مقاله می کوشد تا با روشی تحلیلی، تقریرهای مطرح در خصوص چیستیِ زهد و نسبت آن با اخلاق را تبیین نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که سه نسبتِ کلّی بین زهد و اخلاق در تاریخ اخلاق اسلامی قابل تصور است که بر اساس آن ها می توان از تقریرهای مختلف زهد سخن گفت. در یک نسبت زهد به مثابه تمام اخلاق است و به جهت اینکه در مؤلفه های بنیادینی چون انقطاع از غیر خدا، و عدم رغبت به امور دنیوی، و به عنوان یک سبک زندگیِ اخلاقی تبلور می یابد خود می تواند سه تقریر متمایز از زهد باشد. در نسبتی دیگر، زهد به مثابه بخشی از اخلاق است که در این صورت یا فضیلتی از فضائل اخلاقی، یا جزئی از یکی از فضائل اخلاقی، و یا مقامی از مقامات اخلاقی است و لذا از این نسبت نیز سه تقریر قابل تصوّر است. در نسبت سوم، زهد امری غیرمرتبط با اخلاق و به نوعی مقابلِ فضیلت اخلاقی است. بر این اساس، هفت تقریر از نسبت زهد و اخلاق را می توان در تاریخ اخلاق اسلامی ارائه داد و برای هر یک از این تقریرها شواهدی وجود دارد.
ضمانت اخلاقی در نظام حکمت متعالیه صدرایی با تکیه بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حکمت صدرایی ملاصدرا، «ضمانت اخلاقی» مسئولیتی تکوینی و وجودی است که انسان نسبت به افعال و کیفیات نفسانی خویش بر عهده دارد. ارزش هر فعل اخلاقی زمانی اصالت می یابد که سه رکن بنیادین نیت خالص، آگاهی کامل و اختیار تام فاعل به طور کامل تحقق یافته باشد. از دیدگاه صدرایی، فعل حقیقیِ اخلاقی، تنها هنگامی از ضمانت اخلاقی برخوردار است که عقل و شرع به طور هم زمان آن را تجویز کنند؛ در غیر این صورت، فاعل به انحطاط جوهری دچار شده و از مسیر کمال انسانی منحرف می شود. آیت الله جوادی آملی، با اتکاء بر مبانی حکمت صدرایی، ثمره نهایی ضمانت اخلاقی را همانند ملاصدرا در «تجسم اعمال» می داند و رابطه نفس و عمل را بر مبنای سنخیت و علیت، همچون رابطه علت و معلول تبیین می کند. هدف این پژوهش واکاوی مبانی هستی شناختی ضمانت اخلاقی در حکمت صدرایی و تحلیل تطبیقی آرای آیت الله جوادی آملی، با تمرکز بر تبیین تجسم اعمال به عنوان عالی ترین ثمره آن است. روش پژوهش مبتنی بر تحلیل مفهومی-نظری و بررسی تطبیقی بوده، که با اتکا بر مطالعه کتابخانه ای متون اصلی ملاصدرا و آثار آیت الله جوادی آملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که در هر دو دیدگاه، ضمانت اخلاقی نه بر ترس از پیامدهای حقوقی یا اجتماعی، بلکه بر یقین به عینیت یابی اخروی اعمال و نقش آن در تکوین هویت وجودی انسان استوار است. نتیجه گیری پژوهش آن است که در چارچوب صدرایی، تجسم اعمال، پیوندی علّی و وجودی میان نفس و افعال برقرار کرده و این پیوند، ضامن تداوم هویت انسانی و سرنوشت اخروی او می شود.
بررسی علل اخلاقی نزول عذاب در امت های پیشین از منظر قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نزول عذاب» یکی از سنت های خداوند است که نمونه های آن در برخی امت های گذشته که به تقابل با جریان هدایت انبیاء پرداخته اند، جاری شده است. عذاب ها به اقتضای شرایط، گونه های مختلفی داشته اند اما فرجام بد، شاخصه مشترک همه آنها محسوب می شود. از آنجا که این سنت همچنان می تواند جاری باشد، پرداختن به علل نزول عذاب در امت های پیشین ضروری خواهد بود. در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد اخلاقی به بررسی علت های نزول عذاب بر امت های گذشته با تاکید بر دیدگاه علامه جوادی پرداخته شده که شامل علل بینشی، علل گرایشی و علل کنشی می شود. نتایج این پژوهش مبتنی بر آیات و معارف قرآنی، علل اخلاقی نزول عذاب در حوزه بینشی مانند تصور خدایی داشتن و جهل به مقام نبوت را در برمی گیرد. در عرصه گرایشی مواردی همچون گرایش به پیشینیان و دنیاگرایی، انجام گناه و توبه نکردن، تعصب و لجاجت را می توان نام برد و در نهایت یازده شاخصه کنشی همانند شرک و کفر ورزیدن، تعجیل در عذاب، استکبار، تمایل و گرایش به گناه، زمینه های نزول عذاب را در امت های پیشین فراهم آورده است.
آموزش مفاهیم اخلاقی در مدارس آینده:تاثیر ابزار دیجیتال (انیمیشن، تصاویر ثابت، و بازی های رایانه ای) در توسعه عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر دیجیتال، نظام آموزشی با چالشِ همسویی روش های سنتی آموزش با نیازهای نسل جدید روبروست. امروزه دانش آموزان در محیطی سرشار از فناوری های دیجیتال رشد می کنند، در حالی که شیوه های آموزش سنتی همچنان بر الگوهای خطی و انتقال یک سویه دانش تأکید دارند؛ بهره گیری از ابزار دیجیتال می تواند در کنار تعاملات انسانی، به افزایش مشارکت دانش آموزان و ارتقای بهره وری یادگیری کمک کند. یکی از دغدغه های اساسی در تعلیم و تربیت، توسعه سازه های روانی و هوش اخلاقی دانش آموزان است که مستقیماً بر رشد شخصیتی، اجتماعی و تحصیلی آن ها تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم هوش اخلاقی از طریق سه ابزار دیجیتال (انیمیشن، تصاویر ثابت، و بازی های رایانه ای) بر عزت نفس دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر اصفهان انجام شده و راهکاری نوین برای بازطراحی برنامه های درسی مدارس آینده ارائه می دهد. این مطالعه با استفاده از روش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، روی ۸۰ دانش آموز که در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی تقسیم شدند اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد هوش اخلاقی بوربا و عزت نفس روزنبرگ، همراه با بسته های آموزشی دیجیتال مبتنی بر هفت فضیلت اخلاقی بوربا بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بررسی شدند. یافته ها نشان داد آموزش از طریق انیمیشن و تصاویر ثابت به طور معناداری عزت نفس و تمام مؤلفه های هوش اخلاقی را بهبود بخشید (۰۰۰/۰ > p). بیشترین افزایش عزت نفس در گروه تصاویر ثابت (59/5+=Δ) و انیمیشن (3+=Δ) مشاهده شد، در حالیکه بازی های دیجیتال تأثیر محدودی داشت (۱۸۰/۰ = p). در حوزه هوش اخلاقی، بازی های دیجیتال تنها بر مؤلفه «خویشتن داری» تأثیرگذار بود (۰۰۲/۰ = p). نتایج پیگیری نیز نشان داد تأثیر انیمیشن و تصاویر ثابت پایدارتر است. این پژوهش نشان می دهد که انتخاب ابزار دیجیتال باید مبتنی بر اهداف آموزشی (کوتاه مدت یا بلندمدت) و ماهیت محتوای اخلاقی صورت گیرد. انیمیشن به دلیل ترکیب روایتگری پویا و جذابیت حسی، به عنوان مؤثرترین ابزار شناخته شد، در حالیکه بازی های دیجیتال نیاز به بازطراحی برای تقویت جنبه های آموزشی دارند. این یافته ها برای طراحی برنامه های درسی آینده و ادغام فناوری در فرایند تدریس اهمیت حیاتی دارد.