فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فخر رازی نخستین مفسری است که بیشترین توجه را به بحث پیوستگی آیات داشته و تحولی شگرف از جهت کمی و کیفی در ارتباط میان آیات به وجود آورده است. او سطوح ارتباط را در سه سطح تعریف می کند. سطح نخست را در پیوستگی میان بخش های مختلف یک آیه می بیند. سطح دوم را در پیوستگی آیات یک سوره اعم از آیات همجوار و غیر همجوار می داند. و سطح سوم را در پیوستگی میان آیات دو یا چند سوره همجوار و غیر همجوار تعریف می کند.
پژوهش پیش رو به روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی نظریات تفسیر فخر رازی و مقایسه با دیگر تفاسیر به سامان رسیده و نتیجه آن، بیان انواع سطح شناسی در تفسیر فخر رازی و اثبات جایگاه وی در رشد کمّی و کیفی دانش پیوستگی آیات و بهره گیری از نظریات ایشان است.
راهکارهای تربیت اجتماعی و عاطفی نوجوانان در قرآن و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
نوجوانان احساسات پُرتلاطم و متغیّر دارند. لذا برای اینکه بتوان از آنها افرادی متعهّد به انجام وظایف خود و رعایت حقوق دیگران پرورش داد، باید در کنار روش های تربیت اجتماعی، از راهکارهای تربیت عاطفی نیز استفاده نمود تا آموزش ها عمیق تر و اثرپذیرتر گردد. در قرآن و احادیث، دو شیوة کلّی تربیت اجتماعی و عاطفی تربیتی مشاهده می شود: الف) توصیه های لازم به والدین و مربّیان برای تربیت نوجوانان؛ مانند: تکریم و احترام متربّی، مدارا کردن با متربّی، محبّت کردن به متربّی، توجّه دادن متربّی به سَر و وضع ظاهر، اعتدال و میانه روی با متربّی، آموزش آداب معاشرت به متربّی، آمادگی متربّی برای تشکیل خانواده، ارائة الگو به متربّی، تشویق و تنیبه متربّی. ب) آموزش های مورد نیاز جوانان برای تربیت اجتماعی و عاطفی که شامل آموزش های نظری مانند شناخت رفتارها و مهارت های مثبت، از جمله خوش اخلاقی، رعایت ادب، تعدیل غرائز، عفو و گذشت، خیرخواهی برای دیگران، نیکو سخن گفتن و نیز شناخت رفتارها و مهارت های منفی، از قبیل بدگمانی و سوءظن، خودخواهی، تحقیر، کوچک شمردن دیگران و... و شامل آموزش های عملی از جمله اعتماد به نَفْس و تقویت اراده، مبارزه با عادات ناپسند، تفکّر و آگاهی، دوست یابی و مسئولیّت پذیری است.
احساس و ادرا ک از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از استکشاف دیدگاه قرآن در باب ظرفیت شناختیِ انسان از سطح مادون احساس تا امور فوق ادراک بشری. سؤال پژوهش پیش رو این است که قرآن در باب ظرفیت های شناختیِ بشر که امروزه بسیار مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد، چه دیدگاهی دارد؟ روش پژوهش، تحلیل عقلی - نظریِ محتوای آیات قرآن در موضوع مورد نظر می باشد. بعضی دستاوردهای پژوهش حاضر عبارتند از: 1. از قرآن مطالبی در باب یک سیر گسترده، شامل احساس، ادراک حسی، ادراک فراحسی، شناخت، فراشناخت، و امور فوق ادراک بشری قابل استکشاف است؛ 2. در قرآن بر شناخت و ارزش و ضرورت آن در زندگی روزمره تأکید ویژه شده است؛ 3. مباحث فوق ادراک بشری، به طور ویژه مورد توجه قرآن است و مرتب به انسان یادآوری می شود که ظرفیت شناختی بشر به حدی نیست که همه امور غیب و شهود را دریابد.
بررسی تطبیقی آیه میثاق از نظر استاد شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین استنادات قرآنی در فطری بودن معارف دینی، آیه 172 اعراف «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى» است که می توان آن را احتجاجی در برابر معاندین و منکرین دین دانست. آرای گوناگونی از متقدمین و متأخرین در مورد این آیه مطرح شده است؛ برخی آیه را در حد تمثیل دانسته اند و بعضی دیگر معتقدند که آیه درصدد بیان واقعیت خارجی است . ضرورت بحث از این موضوع، زمانی نمایان می شود که اختلاف نظرات متعدد و به ظاهر متناقض در این زمینه، موجب تشویش اذهان عرف و به ویژه علاقه مندان به این بحث می شود.
مقاله حاضر پس از بررسی نظرات دیدگاه های شهید مطهری و استاد جوادی آملی پیرامون عالم ذر، بیان می دارد که وجه تشابه این دو بزرگوار در عنایت به دیدگاه علامه طباطبایی است با این تفاوت که شهید مطهری ظاهراً این نظریه را پذیرفته اند ولی استاد جوادی آن را نقد نموده اند، به نظر می رسد نوآوری نوشتار حاضر این است که می توان دیدگاه ملکوت علامه طباطبایی را با نظریه ی فطرت استاد جوادی آملی جمع نمود.
بازخوانی تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
تفسیر موضوعی باهدف کشف دیدگاه های قرآن در مسائل مختلف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و ... به مثابه روشی نو در فن تفسیر به شمار می آید و اصطلاح جدیدی است که در قرن اخیر و در پرتو نهضت رجوع به قرآن کریم به بار نشسته است. هرچند در پیشینه تاریخی آن، به شکل های دیگری مطرح بوده است.
آیت الله جوادی آملی ازجمله مفسرانی است که در این زمینه، تلاش علمی نموده و از آثار قلمی وبیانی ایشان مجموعه نفیس «تفسیر موضوعی قرآن کریم» تدوین و عرضه شده است. این نوشتار جهاد علمی این مفسر را در ابعاد مختلف روش تفسیر موضوعی محور تحقیق خود قرار داده تا ضمن معرفی این مجموعه وارائه مدلی برای رویکرد موضوعی به تفسیر آیات، گامی در جهت دستیابی به روش صحیح تفسیر موضوعی بردارد.
اسرائیلیات و منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی (418 370 ق) موسوم به المصابیح فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نخستین تفاسیر قدیم اهل سنت، از میان سه روش نقل اسرائیلیات، استناد به عهدین در ادبیات دلائل النبوة و مراجعه مستقیم به متن کتاب مقدس، غلبه با نقل اسرائیلیات است. همزمان به برخی مطالب عهدین در محاجّه با اهل کتاب نیز استناد می شود و به تدریج در قرون اخیر، اسرائیلیات جای خود را به مراجعه مستقیم و نقل مطالب عهدینی در مواضع مختلف تفاسیر شیعه و سنی می دهد. وزیر مغربی، تنها مفسری است که از هر سه روش فوق در تفسیر خود استفاده کرده، با این تفاوت که در قیاس با تفاسیر پیش از خود، روایات موسوم به اسرائیلیات را به حداقل رسانیده و در عوض با مراجعه به متن عهدین، برخی عبارات تورات یا انجیل را در تأیید نظر خود یا به منظور نقد و نقض مطرح کرده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر تاریخچه و سیر تحول سه گونه فوق، منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی را گردآوری و بررسی می کند.
مشاهد القیامة فی القرآن الکریم دراسة صوتیة فی سور الواقعة، الحاقّة، والانشقاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الاعتقاد بالیوم الآخر أحد أصول دیننا حیث یؤمن بها کلّ مسلم ومسلمة من شتّی المذاهب؛ والقرآن الکریم یقرن فی کثیر من آیاته، الإیمان بالیوم الآخر بالإیمان بالله تبارک وتعالی، ویصوّر مشاهد القیامة فی حوالی ثمانین سورة. تلعب الدّراسة الصّوتیة دوراً هامّا فی الدّراسات الأسلوبیة الحدیثة وتعدّ المحور الأوّل للدّخول إلی النّصّ الأدبی لأنّ الصّوت هو أصغر وحدة فی النّصّ ودراسة هذا العنصر الهامّ تساعدنا فی الکشف عن جمالیات النّصّ الأدبی بما فیه من انسجام وتوازن وتناسق. والقرآن الکریم یتمیز باستخدام الإیقاع الفنّی الجمیل الّذی تأنس سماعه الأذن وترتاح النّفس عند سماعه وقراءته. یتجلّی هذا الجمال والرّوعة فی السّور المکّیة القصیرة فی أحسن شکل، وهی السّور الّتی تشتمل علی أصول العقائد الإسلامیة خاصّة الاعتقاد بوحدانیة الله والإیمان بیوم القیامة. ومن ثمّ اخترنا ثلاث سور تدور حول مشاهد القیامة بما فیها من الأحداث الهائلة الّتی ستقع فی بدایة ذلک الیوم وأحوال النّاس وصورتی النّعیم والعذاب لندرسها دراسة صوتیة علی أساس المنهج الوصفی التحلیلی من خلال جداول إحصائیّة، ومن النّتائج الّتی توصّلت إلیها هذه الدّراسة هی ذلک الانسجام التّامّ بین الإیقاع الصّوتی والموقف الّذی سیق من أجله، وهکذا دائماً یلتقی جمال التّعبیر بجمال التّصویر، ویتّسقان مع سموّ الأهداف فی ذلک الجوّ القرآنی المعجز.
بررسی فصل مقوّم انسانیّت در آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، اوّلاً انسان با دیگر موجودات در سه موضوعِ ادراک، کشف جهان، جاذبه هایی که بر او احاطه دارد و کیفیّتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبه ها تفاوت های ماهوی دارد. ثانیاً انسان موجودی است که با حفظ ظاهر انسانی، هم می تواند به رفیع ترین قلّه های وجودی صعود نماید و هم می تواند از محدوده انسانیّت خارج شود و به پست ترین مراتب وجودی تنزّل کند. ثالثاً عوامل خروج انسان از انسانیّت، هم به زمینه های ادراکی و شناختی او مرتبط است و هم رابطه ای تنگاتنگ با ملکات نفسانی او دارد. عقل عنوان جامعی است که شامل تمام چیزهایی می شود، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد.
تحلیلی درباره عفو الهی از پیامبر (ص) بر محور آیه 43 سوره توبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
از نظر مسلمانان، پیامبر اسلام (ص) معصوم بوده و این عقیده برآمده از تعلیمات قرآنی است. با وجود این، آیاتی در این کتاب آسمانی وجود دارد که در ظاهر این باور را به تردید می اندازد. از جمله این آیات، آیه 43 سوره توبه می باشد. در این آیه در مورد عفو خدای متعال نسبت به پیامبر (ص)، دیدگاه های متفاوتی بین مفسران وجود دارد که مجموع این دیدگاه ها در مقاله حاضر، در پنج دیدگاه ارائه و بررسی شده است. سپس با ارائه تحلیلی ادبی اجتماعی از آیه شریفه مبتنی بر فضای نزول، ضمن رد هر پنج دیدگاه، اثبات شده که توبیخ و عفو خداوند در این آیه شریفه ابداً در ارتباط با رسول خدا (ص) نبوده است و در عین حال ناظر به منافقان نیز نمی باشد، بلکه متوجه گروه هایی از مسلمانان ضعیف الایمان بوده است که اجازه پیامبر به منافقان مدینه مبنی بر عدم شرکت در جنگ تبوک را بهانه ای برای استیذان خود برای تخلف از شرکت در جنگ قرار داده بودند. همچنین اثبات شده است که اجازه رسول خدا (ص) به منافقان مدینه برای تخلف از جنگ، اقدامی کاملاً بایسته و از روی مصلحت بوده و مورد تأیید خدای تعالی بوده است. این برداشت از آیه شریفه کاملاً منطبق بر روایت منقول از امام رضا (ع) است که آیه مورد بحث را از باب «ایاک اعنی واسمعی یا جاره» می داند، البته با تحلیلی متفاوت از این روایت.
تبیین و بررسی حقیقت ایمان، ویژگی ها و پیامدهای آن در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث حقیقت ایمان و ویژگی ها و پیامدهای آن از محوری ترین مباحث دین شناسی است که تبیین و بررسی دقیق آن افزون بر اینکه می تواند در تصحیح دیدگاه های نظری و باورهای انسان تأثیر بسزایی داشته باشد، از جنبة عملی هم نقشی اساسی در اصلاح رفتارها و اعمال آدمی دارد. نوشتار حاضر می کوشد تا با استناد به آثار علّامه طباطبائی، به ویژه تفسیر المیزان، دیدگاه ایشان را دربارة این موضوع بررسی کند. در این بررسی ابتدا تعاریفی که ایشان از حقیقت ایمان ارائه کرده است، مختصراً تبیین می شوند و سپس عناصر مندرج در این تعاریف، تحت عناوینی کانون بحث و بررسی قرار می گیرند تا از این راه عناصر مندرج در ماهیت و ساختار ذاتی ایمان از منظر ایشان روشن شوند. پس از آن، برخی از ویژگی های ایمان مانند اختیاری بودن ایمان، مراتب و درجات ایمان، و افزایش و کاهش پذیری آن بررسی می شوند و سپس برخی از پیامدهای مهم ایمان، مانند ارتباط ایمان با عمل، ارتباط ایمان با اسلام و ارتباط آن با اخلاق از نظر ایشان کانون تبیین و بررسی قرار خواهند گرفت.
اعجاز قرآن به مثابه یکی از مبانی تفسیر قرآن؛ تحلیل و داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاهی تجویزی، اعجاز قرآن به مثابه مبنایِ تفسیر، بدین معناست که باور به اعجاز قرآن در فرایند و سمت وسوی تفسیر، اثری تعیین کننده دارد و چنین باوری، لازمه هر تفسیر معتبری است. این مدعا در میان قرآن پژوهان موافقان و مخالفانی دارد. نوشتار حاضر بر این باور مبتنی است که این مدعا از دو حیث دارای ابهام و اشکال اساسی است: «اعجاز قرآن» در مقام تحلیل، چیزی نیست جز نظریه های اعجازکه با هم یکسان نیستند. مبانی تفسیر نیز نمی تواند برگرفته از تفسیر یا به تعبیر دیگر، ماهیتِ تفسیری داشته باشد. مقاله حاضر با در میان آوردن دو نکته فوق، «نظریه های اعجاز» را به تیغ ملاک های بازنگری شده مبانی تفسیر می سپارد و نشان می دهد که پاره ای از این نظریه ها نسبتی با مقوله تفسیر پیدا نمی کنند و پاره ای دیگر، خود مسبوق و مبتنی بر تفسیر هستند. از دیگر سو، تفسیر گونه های مختلفی دارد و برخی از نظریه های اعجاز مبنای برخی از گونه های تفسیری خواهد بود.
مبانی کلامی جهانی شدن در قرآن کریم از نظرگاه فقه سیاسی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو در پی پاسخ به این پرسش است: مبانی کلامی جهانی شدن در قرآن چیست؟ این نظام در مقایسه با جهانی شدن غربی از چه رکن ها، ویژگی ها و برتری هایی برخوردار است و، از این میان، کدام یک مستحق جهانی شدن است؟ روش این پژوهش تحلیلی- عقلی است. این پژوهش پس از بیان مبانی کلامی جهانی شدن در اسلام و غرب به بیان وجوه قوت و برتری مبانی کلامی جهانی شدن در اسلام می پردازد. بر اساس این پژوهش، قرآن کریم کتاب وحی الهی است که برای هدایت انسان در عرصه نظر و عمل در همه عصرها نازل شده است و سرانجام در عصر مهدویت این نظام الهی به شکوفایی نهایی خویش نایل خواهد شد.
بررسی محتوای کتاب «هدیه های آسمان» مقطع سوم ابتدایی (تألیف 1392) از منظر اصول انتخاب محتوای آموزشی در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر «بررسی محتوای کتاب هدیه های آسمان، مقطع سوم ابتدایی (1392) از منظر اصول انتخاب محتوای آموزشی در قرآن کریم» است. به منظور وصول به هدف مزبور، از روش «تحلیل محتوا» استفاده شده است. نمونة آماری همان جامعة آماری است. ابزار پژوهش سیاهة «تحلیل محتوا» است که روایی آن حاصل گردید. واحد تحلیل، جمله و تصویر و واحد شمارش فراوانی بود. نتایج تحقیق مبین آن است که از میان چهار اصل استخراج گردیده، به همراه شاخص های آن از قرآن کریم، اصول «هدایت کنندگی محتوا» و «انگیزه بخشی محتوا» در این کتاب از جایگاه مناسبی برخوردارند. ازآنجاکه دیگر اصول، از جمله «تدبربرانگیزی» از جایگاهی نسبی و «خلاقیت پرور» نیز از توجه اندکی برخوردار است، ازاین رو، ایجاد چالش های فکری بیشتر از طریق طرح سؤالات متنوع تر در متن و ترغیب دانش آموزان به کاوشگری در طبیعت و محیط پیرامون به منظور تفکر در جهان آفرینش و تفکر در خود و همچنین ایجاد فرصت های تازه به منظورخلق ایده های نو توسط دانش آموزان و به کارگیری آن ایده ها در عمل پیشنهاد می گردد.
تحلیل انتقادی استناد به ظواهر قرآنی در تفسیر «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر «من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر شیعی است. محمدحسین فضل الله مفسری است که در تفسیر خود بر ظواهر قرآنی تأکید می ورزد و یکی از مبانی خود را در تفسیر اعتماد به ظواهر قرآنی بیان می کند. استفاده از ظهور در تفسیر وی انواع گوناگونی دارد. فضل الله از مجموع این ظواهر استفاده های گوناگونی چون تأیید یک احتمال تفسیری، نقد و ردّ نظر مفسران دیگر و نقد روایات تفسیری بهره می برد. وی در اکثر موارد همراه با ذکر ظهور، قرائن و شواهدی از قبیل قرائن منفصل قرآنی، روایی یا عقلی را یادآور می شود تا استظهار خود را تأیید کند. با این وجود فضل الله درجایی که قرائنی قرآنی، روایی یا عقلی مبنی بر اراده خلاف ظاهر در میان باشد از ظهور الفاظ دست برمی دارد؛ ولی پایبندی بیش از اندازه ی فضل الله به ظهور در برخی از آیات موجب شده است که وی در ورطه ی افراط افتاده و در معنای ظاهری الفاظ جمود پیدا کند و آرایی خلاف مشهور مفسران و به ویژه مفسران شیعه ارائه دهد.
معانی تقدیم و تأخیر ساختارهای متشابه قرآن با تکیه بر تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم آیاتی با ساختار مشابه وجود دارد که در این آیات، گاهی اسلوب تقدیم و تأخیر به کار رفته است و بی شک این اسلوب ها، حامل غرض خاصّی می باشند. با دقّت و بررسی تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه، متوجّه این مهم می شویم که عملکرد آنها در برخورد با این دسته از آیات، متفاوت بوده است. بازتاب تفسیر المیزان در پاسخگویی به تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی، از تفاسیر دیگر بهتر است و پس از آن، عملکرد تفسیر نمونه در مرتبة بعد از المیزان قرار می گیرد. امّا صاحب تفسیر مجمع البیان در این موضوع، رویکرد و تلاش خاصّی انجام نداده است و تنها در مواردی به تشابه میان آیات اشاره کرده است. در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای انجام گرفته، ضمن آنکه نپرداختن تفسیر مجمع البیان به دلایل اسلوب تقدیم و تأخیر در آیات متشابه لفظی را نقص به حساب می آورد، سعی دارد که با بررسی و نقد تفاسیر نامبرده و برخی تفاسیر دیگر در مسئلة تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی اثبات نماید که تک تک آیات متشابه لفظی قرآن کریم، به ویژه آیاتی که تقدیم و تأخیر در آنان به وقوع پیوسته، دلیل و حکمت منحصر به فردی دارند که تفسیر یکسانی ندارند؛ زیرا در قرآن کریم، تکرار عبثی که منتهی به تفنّن و سرگرمی باشد، وجود ندارد.
بررسی آیات استثنایی سوره های انعام و اسراء
حوزههای تخصصی:
به آیات مدنی در سور مکی و آیات مکی در سور مدنی اصطلاحاً «آیات مستثنی» گفته می شود. از جمله سوره های قرآنی که گفته شده دارای آیات مستثنی هستند، سوره های مکی انعام و اسراء است. برخی با توجه به روایات ضعیف و نادرست این آیات را استثنا کرده اند در این مقاله سعی می شود چنین روایاتی بررسی شوند.
در این مقاله با استفاده از ادله و شواهد درون متنی و برون متنی، ابتدا یکپارچگی نزول این دو سوره، سپس با اقامه دلایلی تاریخی وتطبیق آنها با محتوا و سیاق آیات و روایاتِ ترتیبِ نزول، زمان و مکان نزول سوره ها در مکه اثبات می شود.
نقد دیدگاه مفسران در باره مرجع ضمیر «انساه» در آیه 42 یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف در مرجع ضمیر «فأنساه» در آیه 42 یوسف این آیه را به یکی از آیات چالش برانگیز در حوزه تفسیر و کلام مبدل کرده است. در تفاسیر روایی با استناد به انبوهی از احادیث، حضرت یوسف× مرجع ضمیر دانسته شده و درخواست وی خطایی به شمار آمده که موجب زدوده شدن یاد پروردگار از دل وی گردیده است. در مقابل گروهی از مفسران با استناد به سایر آیات، مرجع ضمیر را به زندانیِ در شرف آزادی بازگردانده اند. بدین سان شیطان با تأثیر بر هم بند یوسف موجب فراموشی یاد یوسف نزد پادشاه گردیده است. این پژوهش ابتدا به نقد و بررسی سندی و محتوایی روایات پرداخته و پس از ذکر آراء گوناگون مفسران، با استناد به سیاق آیات همجوار آیه مذکور و اسلوب قرآنی که در هنگام نقل خطای انبیاء به ذکر توبه آنان نیز پرداخته، مرجع ضمیر آیه را زندانی دانسته که بنابراین یوسف نبی× از ارتکاب خطای فراموشی یاد پروردگار مبرّا بوده است.