فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۷٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخی آیات قرآن کریم، معانی بنیادینی دارند که به آن ها غررالآیات می گویند. یکی از این آیات، که آموزه های اجتماعی قرآن بر آن مترتب است، آیه 213 سوره بقره است. دیدگاه مفسران درباره معنای «امت واحد» در آیه، متعدد و گاه متقابل است. هدف مقاله، عرضه مفهوم درست امت واحد است؛ ازاین رو، دیدگاه مفسران شیعه و اهلِ سنت را گردآوری، تحلیل و ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده است که دیدگاه های مبتنی بر تفسیر امت واحد به امت هدایت یافته، امت گمراه، امت سردرگم، امت خردمند و ... نادرست و نظریه عبده در تفسیر المنار باتوجه به اصلاحات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی درست است. براساس این دیدگاه، تفسیر اجمالی آیه این خواهد بود که طبیعت مردم زندگی اجتماعی است، لازمه زندگی اجتماعی ایجاد اختلاف است و عقل بشر به تنهایی نمی تواند اختلاف را رفع کند؛ پس نیازمند دریافت قوانین از منبع وحی به دست انبیای الهی است. ارسال رسولانی که بشارت دهنده و بیم دهنده اند و بعضی از آن ها کتاب دارند، از ابتدای خلقت بوده است، نه از زمان خاص و در مراحل خاص.
بازخوانی انتقادی رویکرد استشراقی به مفهوم شناسی «اهل بیت» (نقد مقاله «اهل بیت» در دائرهالمعارف قرآن لایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی از آیات قرآن و نیز در بیان پیامبر اسلام، از گروهی با عنوان «اهل بیت» یاد شده که از هرگونه پلیدی پاک هستند و فضیلت ها و موقعیت های ویژه ای در اسلام دارند. همین امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به این واژه قرآنی و نگارش آثار متعددی در این زمینه شده است. مقاله «اهل بیت» اثر موشه شارون در دایرهالمعارف قرآن لایدن، ازجمله این آثار است که پژوهش حاضر، به معرفی و نقد آن می پردازد. مقاله یادشده دارای قوت ها و ضعف های متعددی است. مفهوم شناسی واژه «اهل» در قرآن، ذکر حدیث سفینه، اشاره به آیاتی که واژه «اهل بیت» در آنها به کار رفته و همچنین بیان اینکه حدیث کساء، یکی از مشهورترین روایاتی است که در منابع فریقین درباره تفسیر آیه 33 سوره احزاب نقل شده، از نکات مثبت این مقاله است. در مقابل، برخی از ضعف های آن عبارتند از: مفهوم شناسی ناقص از واژه «اهل بیت»، انطباق آن مفهوم بر قبیله قریش، تحلیل نادرست از برخی روایات و تفسیری مبهم از پیام سیاسی حدیث کساء. در نوشتار تحلیلی حاضر، به اشکالات یادشده پاسخ داده می شود.
جمله های منفی اسمیه و دلالت های معنایی آن ها در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
در کنار درک روابط نحوی میان اجزای کلام، تلاش برای فهم معنا نیز می تواند کارکردهای معناشناسی ساختارهای نحوی را به خوبی نشان بدهد. در قرآن کریم آیات متعددی با ساختارهای تعبیری و نحوی مشابه و نزدیک به هم دیده می شود، که ممکن است مخاطب را به این تلقی برساند که تفاوت چندانی در دلالت های معنایی این دسته از آیات نیست. کاربرد حالت های گوناگون نفی در جمله های اسمیه همراه با «لیس»، «حروف شبیه به لیس» و «لا نفی جنس» از جمله این ساختارها و تعبیرات است که با وجود شباهت ظاهری دلالت های معنایی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و تطبیقی در بافت و سیاق آیاتی که این ادات در آن ها به کار رفته است، نشان می دهد که اختلاف این ساختارهای نحوی، صِرفِ تغییر و تفنن در تعبیر نبوده؛ بلکه هر یک از آن ها برای بیان معنای هدفمندی هستند.
تحلیل تحولات پدیدآمده در مفهوم شناسی تفسیر اجتماعی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی تحولات رخ داده در نظرگاه های تفسیرپژوهان پیرامون مفهوم تفسیر اجتماعی قرآن است و به دنبال پاسخ این پرسش است که آیا تلقی تحلیل گران، روش ها و گرایش های تفسیری درباره این گرایش نوپدید، بسان خودِ این پدیده، در طول سده اخیر دستخوش فراز و فرود و در نهایت کمال گردیده است؟ مهم ترین دستاورد این پژوهش نیز چنین است: چیستی تفسیر اجتماعی در نگاه تفسیرپژوهان نخست، مفهومی بسیط و تنها در قواره یکی از تأثیرات تحولات فرهنگی و اجتماعی جوامع مسلمان بر اندیشه و سپس آثار تفسیری مفسران معاصر است و کارایی آن تنها به تلاش برای برقراری سازگاری میان آیات قرآن و نیازهای نوین جوامع مسلمان خلاصه می شود (تفسیر تطبیقی). این تلقی در گام پسین خود، علاوه بر مفهوم بسیط نخستین و کارایی محدود آن، عبارت از گرایشی می شود که با تمامی مسائل مرتبط با حیات فردی و اجتماعی مسلمانان ارتباط می یابد و غایت خود را اثبات صلاحیت و کفایت قرآن برای هدایت گری نوع انسان قرار می دهد (تفسیر هدایتی). در فرجام و در گام سوم، تفسیر اجتماعی به معنای دانشی میان رشته ای و مرتبط با گزاره های علم جامعه شناسی نیز مطرح می شود.
نگاهی نو به تفسیر نشوز زوجه در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مفسران و فقهای عظام درباره مفهوم نشوز زوجه در آیه 34 سوره نساء و مسئله تنبیه بدنی به دو نظریه کلی بازمی گردد؛ گروهی نشوز زوجه را امتناع از ایفای وظیفه زناشویی و گروه دیگری آن را به مفهوم عام امتناع از ایفای وظایف همسری تفسیر کرده اند. بر اساس این نظریه ها، شوهر می تواند پس از پنددهی و دوری گزینی، همسرش را به روش تنبیه بدنی از نشوز بازدارد. موضوع نوشتار کنونی، نقد تفاسیر مذکور و طرح تفسیر جدیدی است که بر اساس آن مقصود از نشوز، خیانت کمتر از زنا به وسیله زوجه است. در نتیجه اعطای مجوز تنبیه بدنی به شوهر، به عدم تمکین یا تخلف های جزئی در زندگی مشترک مربوط نمی شود و به آلوده دامنی زن و تقصیر زن در حق الله ناظر است
مفهوم شناسی «تورات» و «انجیل» در کاربردهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم علاوه بر آنکه یهودیان و مسیحیان را «اهل کتاب» معرفی می کند، هجده بار از واژه «تورات» و دوازده بار از واژه «انجیل» برای مجموعه معارف الهی اعطا شده به حضرت موسی × و حضرت عیسی × استفاده می کند. از طرفی، قرآن در ضمن آیات تصدیق، که گاه خطاب به یهودیان و مسیحیان هستند، به حسب ظاهر، متن مقدس آنان را تأیید می کند. حال این سؤال رخ می نماید که آیا کاربردهای «تورات» و «انجیل» در قرآن را می توان ناظر به متن موجود در زمان نزول آیات دانست یا نه؟ در پاسخ این سؤال دو فرض قابل تصور است. بنا بر فرض نخست، چگونه می توان این دو نام را با وجود ناهمخوانی های محتوایی بین قرآن و متون مقدس یهودی مسیحی به جا مانده از آن زمان، ناظر به این متون دانست؟ و در صورت پذیرش فرض دوم، چگونه می توان آیاتی را که به تصدیق متون موجود در دست یهودیان و مسیحیان معاصر نزول قرآن اشاره دارند، توجیه و تبیین کرد؟ این نوشتار، با اشاره به نوعی دلالت خاص برای کاربردهای واژه های «تورات» و «انجیل» به پرسش مزبور پاسخ می دهد.
تطبیق ارکان حرکت بر پدیده مرگ از منظر قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی معاد در روایات
انسان به لحاظ اینکه توان مشاهده بعد غیرمادی خود و این جهان را ندارد، مرگ را نیز که واسطه جهان مادی و مجرد است نمی تواند درست درک کند. ازاین رو، نیاز به کسی دارد که بر هر دو جهان اشراف داشته باشد. خداوند متعال در قرآن کریم از این واقعه و چگونگی آن خبر می دهد. به اعتقاد شیعه، افزون بر این، پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع)دارای این ویژگی می باشند. امام سجاد(ع)، در ضمن دعاهای خود، واژگانی درباره مرگ به کار می برد که فهم رابطه روشمند آنها با یکدیگر ساختار درونی معنای مرگ (حرکت بودن) را آشکار می کند. آن واژگان عبارت اند از: «خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا» [دلالت داردکه مرگ نوعی حرکت است]، «اجل» [که مبدأ این حرکت را نشان می دهد]، «المصیر الیک » و «لقاء» و «اللّحاق بک» [که بر منتهای آن دلالت می کنند]. عبارت «خروج نفس از بدن» و واژه «تَوَفَّی» نیز دلالت می کند که متحرک حرکت مرگ نفس انسانی است. قید انسان به این منظور است که این مرگ مختص انسان است و حیوان غیرانسانی و گیاه و غیرجاندار را شامل نمی شود. محرک اصلی این حرکت ذات باری تعالی است که فرشته مرگ به امر و قدرت الهی به انجام آن مبادرت می ورزد. در این مختصر، برآنیم فقط با تحلیل واژگان مترادف «موت»، حرکت بودن مرگ را اثبات نموده، تمامی ارکان حرکت را برآن تطبیق دهیم
بررسی تآویل عرفانی تفسیر سهل تستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر تستری از منظر تاریخی به قرن سوم هجری باز می گردد که از نزدیک ترین تفاسیر قرآن به عصر نزول است. رنگ و لعاب عرفانی و نیز اشتمال آن بر جنبه های کلامی و ادبی از سوی دیگر بر اهمیت آن می افزاید. مهم ترین جنبه این تفسیر، صبغه عرفانی آن است که همواره عارفان و عالمان پس از او به آن توجه داشته اند و بر آنان تأثیر گذاشته است. تستری ضمن تأکید بر صبغه عرفانی، از حدیث و لغت نیز بهره برده است. او در کنار توجه به باطن و تأویل عرفانی آیات، و تمرکز بر آن، به مدد قواعد ادبی و احادیث نبوی، تفسیر ظاهری را نیز مغفول نگذاشته است. تأویلات تستری بدون قاعده و معیار نیست. استفاده های مکرر از نگاه انفسی در آیات آفاقی و نیز آیات ناظر به روابط بشری نشان از قاعده مندی این روش دارد. به دست دادن تبیین رحمانی و اخروی از آیات عذاب و آیات مربوط به دنیا از دیگر قواعد عرفانی است که وی از آن بهره برده است. استفاده از رویکرد موعظه ای در ذیل برخی آیات راجع به صبر، رضا و توکل و ... نیز از جمله رویکردهایی است که بعد از وی نیز دنبال شده است. این مقاله با نشان دادن ضابطه مندی تأویل عرفانی وی، در صدد به دست دادن معیارهایی در این زمینه است.
بینامتنی قرآن کریم با صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم در پژوهش های مربوط به علم نشانه شناسی، مطالعات بینامتنی است که یادآور تعامل متون با یکدیگر است. این نوع پژوهش ها با کشف و تحلیل نشانه های رابط میان متون، به درک بهتر متن و خوانش نو از آن، کمک می کند.پژوهش حاضر درصدد شناخت و تحلیل چگونگی و میزان تأثیر قرآن کریم بر لفظ و محتوای ادعیه صحیفه امام سجاد(ع)، یکی از میراث های ارزشمند شیعه، است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی است؛ به همین دلیل پس از ارائه مباحث نظری، عملیات بینامتنی صحیفه با قرآن کریم که متن غایب در نظر گرفته شده، تحلیل و بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این تعامل، بیش تر به صورت نفی متوازی و نفی جزئی اس ت و در نمونه های اندکی، نفی کلی به کار رفته است. بنابراین پیوندی ناگسستنی میان سخنان امام و قرآن کریم وجود دارد و امام (ع)، علاوه بر الفاظ قرآن کریم، ضمن تعاملی آگاهانه، از محتوای آیات نیز بهره های فراوان برده اند.
رهیافتی زبان شناختی به برابری جنسیتی در قرآن کریم؛ نقدی بر فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم اسلامی در شاخه هرمنوتیکی خود، ارائه خوانشی جدید از قرآن کریم جهت اثبات «برابری جنسیتی میان مردان و زنان» به عنوان یک آموزه اصیل قرآنی را سرلوحه همّت خویش قرار داده است. از آنجا که یکی از مهمترین پایه های اثبات این مدعا، شواهد زبان شناختی است، فمینیست های مسلمان با استناد به مفاهیم «زوجیت» و «ذکر/أنثی» و کاربرد هریک از آن ها در قرآن کریم، بر برابری جنسیتی زنان و مردان اصرار ورزیده اند. مبتنی بر همین دغدغه این نوشتار نیز با اتخاذ رویکردی زبان شناختی، به نتایج هرمنوتیکی ایشان توجه نموده و پس از بازیابی واژگان متعلق به حوزه معنایی «جنس و جنسیت» در قرآن کریم، امکان اثبات ایده ی «برابری جنسیتی» درتعالیم قرآنی را به قضاوت نشسته است. این مطالعه نشان داد که قرآن کریم علاوه بر تمایزگذاری میان دو حوزه «جنس» و «جنسیت»، رابطه میان مردان و زنان را در دو سطح مجزای خانواده و اجتماع به بحث گذارده و با وجود ارتقای جایگاه بانوان، نقش مردان و زنان را به صورت مکمّلی و نه برابر تبیین نموده است.
تفسیر تطبیقی و تحلیلی آیه امامت در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آیات مورد استناد شیعه در اثبات عصمت امام و تنصیصی بودن مقام امامت، آیه ۱۲۴ بقره است. استناد به ادله لفظی همچون اطلاق فراز «لاینال عهدی الظالمین»، تناسب این فراز از آیه، به عنوان پاسخ خدا، با درخواست ابراهیم(ع) و نیز ادله عقلی از جمله دلایلی است که مفسران شیعه بر مدعای خود اقامه نموده اند. در مقابل، مفسران اهل سنت با حمل لفظ «اماماً» به «نبیاً»، تنصیصی بودن مقام نبوت و عصمت نبی را برداشت کرده اند. از بررسی در تفاسیر اهل سنت به دست می آید که اغلب مفسران اهل سنت به منظور اثبات اعتقاد خود؛ مبنی بر به حق بودن خلافت شیخین و رد دیدگاه مفسران شیعه، به تأویل آیه دست زده اند. نادرستی این تأویل با ادله محکمی که مفسران شیعه بیان داشته اند، اثبات شده است.
بررسی و تحلیل داستان حضرت یوسف در قرآن کریم در چارچوب الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان یوسف علیه السلام در قرآن کریم، دارای چنان جوهری است که هربار به شکل جدیدی می توان آن را شرح و تفسیر نمود. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه داستان حضرت یوسف علیه السلام با روش توصیفی-تحلیلی و براساس مدل پیشنهادی سیمپسون است. نتایج نشان از آن دارد که راوی از نوع مقوله ب حالت روایی است که افکار، عقاید و احساسات شخصیت اول داستان را بیان می کند. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. براساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت غالب در متن، مثبت است که نشان دهنده دیدگاه قاطع راوی، بر حقانیت خداوند و امدادهای غیبی او برای مؤمنان حقیقی است. ابزار زبانی به کار رفته در این وجه، عبارتند از: فعل های امری، فعل های وجهی واژگانی، جملات تعمیم دهنده، جملات بیان کننده عقاید، قیود و صفات ارزیابانه، کلمات احساسی و افعال گزارشی که گزارشگر افکار، ادراکات و واکنش ها هستند و یا کلمات حزن، خوف، شکوی و بث، که در این داستان برای تحقق ترس و اندوه و حزن به کار برده شده است و بر وجهیت مثبت داستان یوسف علیه السلام صحه می گذارد. تفکر غالب در زبان متن روایتی: عدم رستگاری ستمگران، عدم غفلت خداوند در امداد به مؤمنان حقیقی، ناامید نشدن از رحمت الهی و... است. با این حال در پاره ای از موارد از وجهیت منفی برای نشان دادن شک و تردید شخصیت ها نسبت به یکدیگر و مهم تر از آن برای ترسیم نحوه رخ دادن سوء تفاهم ها و ارزیابی طرفین از یکدیگر، استفاده کرده است.
تفسیر لغوی سوره دهر در تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم و متداول در تفسیر آیات قرآن کریم، تفسیر بر اساس تحلیل تفسیری واژگان قرآنی است. این امر همواره از ابتدای نزول آیات قرآن تا کنون مورد توجه مفسران قرار گرفته است و در این زمینه افزون بر تفاسیر، آثار ارزشمندی به صورت مستقل نگارش یافته است. تفسیر نمونه از جمله تفاسیری است که در تفسیر آیات، اهتمام زیادی به پژوهش های لغوی و واژگان قرآنی داشته است و از این شیوه برای بیان مقصود الهی و دلالت آیات استفاده کرده است. در این مقاله نمونه هایی از تفسیر لغوی در تفسیر نمونه، در تفسیر لغوی سوره دهر بررسی شده تا افزون بر روشن شدن نقش تحلیل مفردات قرآنی در تفسیر آیات قرآن، میزان اهتمام مفسر تفسیر نمونه به تحلیل تفسیر لغوی، مشخص گردد.
رابطه «زمینه های اصلی» و «معیارهای» اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش «تحلیل محتوا» به واکاوی کمّی و کیفیِ رابطه ی میان زمینه های اصلی و معیارهای اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء متفاوت تفسیری در «جامع البیان عن تأویل القرآن» می پردازد. بر اساس تتبع نگارنده، طبری در 1952 مورد، به ذکر آراء مختلف تفسیری پرداخته و نظر اجتهادیِ خود را بیان می کند که برجسته-ترین نتایج پژوهش درباره ی زمینه و معیار آنها بدین قرار است: 1- طبری در چهار زمینه ی اصلی شامل بر «اسباب نزول»، «قرائت»، «عبارات قرآنی» و «مفردات قرآنی» به بیان آراء مختلف تفسیری و انتخاب نظر برگزیده ی خود پرداخته است. 2- وی استفاده ی متعددی از شش معیار «سیاق و ظاهر آیات»، «شهرت و اجماع»، «کلام عرب (نحوی، بلاغی و لغوی)»، «اصالت تعمیم»، «روایت صحیح از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)» و «رسم المصحف قرآن» و همچنین استفاده ی معدودی از چهار معیار «عقل»، «نظر صحابه»، «احکام فقهی» و «تاریخ» در ترجیح میان آراء تفسیری داشته است. 3- طبری در مجموع از سه معیار «سیاق و ظاهر آیات»(701مورد)، «کلام عرب»(603مورد) و «شهرت و اجماع» (456مورد) بیشترین استفاده را کرده است. 4- وی در زمینه ی «اسباب النزول» بر معیار «سیاق و ظاهر آیات» (51درصد)، در زمینه ی «قرائت» بر «شهرت و اجماع»(64 درصد)، در زمینه ی «عبارات قرآنی» بر «سیاق و ظاهر آیات» (53درصد) و در زمینه ی «مفردات قرآنی» بر «کلام عرب»(44 درصد) عنایت بیشتری داشته است.
ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران در ذیل آیات مختوم به دو اسم «رحمن و رحیم»، «حی و قیوم»، «عزیز و حکیم»، «غفور و رحیم»، «سمیع و علیم»، «عزیز و ذوانتقام» و «واسع و علیم» پرداخته است. با نظرداشتِ توقیفی بودن ترتیب و نظم کلمات در قالب آیات قرآن و نیز تنظیم آیات در درون سوره ها، ارتباط و همخوانی اسماء الهی با مضامین آیات امری انکارناپذیر است. این ارتباط به چند صورت نمود یافته است که عبارتند از: «ارتباط با خود آیه»، «پیوند با آیه قبل یا آیه بعد»، «ارتباط با دو آیه قبل و بعد» و «ارتباط با محتوای کلی چند آیه». در سه مورد نخست، ممکن است ارتباط با صدر، میانه و ذیل آیات برقرار باشد و در مورد «ارتباط با محتوای کلی چند آیه»، نفی الوهیت از غیر خداوند که مهم ترین مسئله دینی است، در سوره آل عمران مطرح شده است و اسماء حیّ، قیوم، عزیز و حکیم با آن پیوند خورده است.
نظریه ای نوین در معنای ظاهر و تنزیل قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم قرآن که ریشه در روایات پیامبر و اهل بیت (ع) دارد، بحث ظاهر و باطن قرآن است. تاکنون محققان زیادی به بحث درباره مقصود از باطن و تأویل قرآن و معرفی معیارهایی برای شناخت ظاهر قرآن از باطنش روی آورده اند. معمولاً محققان برای تنزیل و ظاهر قرآن، معانی روشن و تحت اللفظی قرآن، چیزهایی که قرآن درباره آن نازل شده، تفسیر و شأن نزول، تطبیق آیات قرآن بر مصادیق طبیعی و معانی دیگری نزدیک به اینها برداشت کرده اند. تدوین آثار فراوان درباره باطن قرآن حکایتگر دشواری بحث در این موضوع است. مقاله حاضر برخلاف رویه متداول میان محققان، تلاش کرده است از طریق بحث درباره مفهوم ظاهر و تنزیل قرآن، به حل مسأله تمایز میان معانی ظاهری و باطنی قرآن بپردازد. رهاورد این بحث این است که هر معنایی که نخستین مخاطبان پیامبر از آیات شریفه دریافت کرده و در ذهنشان نقش می بست، ظاهر و تنزیل قرآن بوده و هر معنای دیگری که ورای آن فضای نزول و فهم مخاطبان اولی از آیات قرآن دریافت شود، خواه در زمان رسول خدا(ص) یا بعد از آن، باطن و تأویل قرآن خواهد بود. بی شک سیاق و فضای نزول، مهم ترین قراین آگاهی از معنای ظاهر و تنزیل قرآن است.
بررسی دعوت پیامبر اکرم| بر اساس آیه 214 شعراء و 94 حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مشهور درباره آیات « وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ » و « فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ » این است که دو آیه مزبور، اشاره به آغاز مرحله جدیدی از دعوت پیامبر اکرم ص به سوی اسلام با عنوان دوره دعوت علنی دارد، بنابر این دیدگاه، پس از نزول این دو آیه، پیامبر ص مأمور به پایان دادن به دوره دعوت مخفی و آغاز مرحله دعوت علنی شدند. این دیدگاه، اشکال های فراوانی دارد، ازجمله اینکه روایاتِ مؤید آن، افزون بر داشتن تعارض ها و تناقض های درونی، با ترتیب نزول سوره های قرآن ناسازگار است، همچنین، این دیدگاه با محتوا و مضامین آیات مزبور در سیاق جزئی و قالب سوره های شعراء و حجر و نیز با محتوای دیگر سوره های قرآن در بافت ها و سیاق های کلی تر مخالفت دارد. با در نظر گرفتن سیر تاریخی و منطقی آیات و سور قرآن این نتیجه به دست می آید که آیات مذکور کمترین ارتباطی با پایان دعوت مخفی و شروع دعوت علنی ندارد. این آیات، بعد از سال ششم بعثت نازل شده و به پیامبر ص دستور داده است با وجود مشکلات و موانع بسیار در مسیر تبلیغ اسلام، قاطعانه در استمرار دعوت آشکار خود گام بردارد .