فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۱۳٬۷۹۶ مورد.
آیه 81 سوره زخرف: از استثناء تا اولویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه 81 سوره زخرف چنین می خوانیم که «قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدینَ: اگر خدا فرزند داشت، من نخستین عابدم». بیشتر مفسران بر این باورند که این آیه حاوی استدلالی است که می توان آن را در قالب یک قیاس استثنایی بیان نمود. اما علی رغم پیشنهادهای مختلف ایشان در خصوص صورت این استدلال در قالب این قیاس، تقریباً هیچیک از صوری سازی های مزبور تصویر کاملی از مفاد آیه به دست نداده، صدق و اعتبار را تأمین نمی کنند. دشواری این آیه و کثرت و تنوع تفاسیر ذیل آن، بی شک، در ارتباطی مستقیم و محوری با واژه «اوّل» در آیه مزبور قرار دارد. در این تحقیق، پس از نقد و بررسی هر یک از تفاسیر مزبور، قالب قیاس اولویت یا طریق اولایی پیشنهاد شده، ادعا می گردد که این شکل از استدلال، به جهت بهره مندی از یک حدّ اضافه، می تواند به خوبی مفاد آیه مزبور را به نمایش بگذارد.
الگوی اخلاقی قرآن در برخورد با انحراف های اخلاقی (با تأکید بر دورة جوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به الگوبرداری از اصول و شیوه های برخورد قرآنبا انحراف های اخلاقی پرداخته شده است تا بتوان بر اساس آن به شیوة متفاوت و اثربخش از دیگر شیوه های کنش متقابل با ناهنجاری های بعضاً شدید اخلاقی دست یافت؛ چراکه قرآنبا جامعیت و فراشمولی خواندن خویش، در همة عصرها قابلیت ارائه الگوهای مناسب اخلاقی و اجرایی شدن آن ها را تضمین کرده است. قرآن کریمبا بیان این اصول و شیوه های اجرای آن در قالب قصص و برخوردهای انبیا با انحرافات اخلاقی، به انسان می آموزد تا با استفاده از این ابزار در راستای ایجاد صفات اخلاقی مطلوب و محو کردن انحرافات و ناهنجاری ها تلاش کند. این موضوع در دورة جوانی که به دلیل هیجانات و نبودِ ثبات کامل شخصیت، لغزش ها فراوان است، بیشتر احساس می شود. اصولی چون اصل تکریم شخصیت، اصل تذکر، اصل بهنگامی، با شیوه هایی چون گفتار نیک، رعایت ادب، استفاده از استدلال، عبرت آموزی، موعظة حسنه، تمثیل، مقایسه، صراحت، تغافل و تجاهل، تساهل و تسامح، انذار و تبشیر، در این نوشتار بررسی شده است.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
تجلی ادعیه قرآنی در مناجات خمسه عشر
حوزههای تخصصی:
نیایش های معصومان : فصلی فربه از فرهنگ زندگی ایشان است وسیره معصومین و گفتار آن بزرگواران همگی مُلهَم از قرآن کریم است و ایشان بارها بدان اشاره کرده اند. . در پژوهش حاضر نمونه هایی از تجلی ادعیه ی قرآنی و هماهنگی مفاهیم مناجات خمسه عشره با آیات قرآن بررسی خواهد شد. مفاهیمی همچون وفات با نیکان، سربلندی و آبرومندی در روز قیامت، طلب توبه و آمرزش گناهان، طلب رحمت الهی، پیروزی بر کافران، تسبیح و تحمید خداوند، درخواست دور ماندن از عذاب، متنعم بودن در بهشت از جمله گزاره هایی است که مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مفاهیم ذکر شده تنها نمونه ای از این هماهنگی هاست و بررسی تمامی اشتراکات از ساختار این پژوهش خارج است. حاصل پژوهش آنکه ادعیه تجلی یافته در مناجات خمسه عشره الگویی است جهت ارتباط با خداوند متعال در نوع در خواست هایمان و بیانگر این نکته است که مناجات های خمسه عشره دارای مبنای قرآنی است که نحوه ارتباط با معبود را به شکل صحیح نمایان می سازد که زمینه ساز سعادت فرد می باشد.
بررسی مولفه های عزت نفس در قرآن و عهد قدیم
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
45 - 13
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات اخلاقی در عرصه زندگی فردی و اجتماعی، «عزت نفس» است. عزت نفس، به عنوان یکی از صفات ارزشمند، در ساماندهی زندگی دنیوی و اخروی اثربخش بوده و در بروز رفتار های نیکو نیز بسیار مؤثر است. این موضوع نقش مهمی در جهت دهی نفس انسان در مقابل خداوند داشته و اسباب عظمت هر فرد در برابر سایر موجودات را فراهم می آورد. به همین جهت نسبت به سایر صفات و مفاهیم اخلاقی اهمیت ویژه ای داشته است. ازاین رو، قرآن و عهدقدیم در آیات متعدد خود، به مسأله عزت نفس اشاره نموده و اسباب و مصادیق آن را بیان فرموده اند. این نوشتار با کنکاش در آیات قرآن و عهدقدیم و تفسیر آیات، برخی از مولفه های عزت نفس نظیر: «ایمان»، «قوم برگزیده»، «ابن الله»، «تقوا» و «تواضع» را توصیف نموده، سپس با بررسی و بیان نقاط اشتراک و افتراق این مؤلفه ها، مفاهیم مذکور را تحلیل نموده است. سرچشمه عزت نفس انسان از آنجاست که انسان شبیه به خدا آفریده شده است. این مطلب، از نقاط اشتراک عهدقدیم با قرآن است و از نکات افتراق برگزیدگی قوم یهود و مسأله ابن الله است که در قرآن برگزیدگی و ابن الله بودن مسلمانان طرح نشده است.
واقع نمایی گزاره های خبری قرآن کریم: نحوة اثبات و ادله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و مرتبط با زبان قرآن، واقع نمایی گزاره های خبری قرآن است. برخلاف آثار پیشین، «واقع نمایی» را متفاوت با «معرفت بخشی» و مشتمل بر دو مؤلفه «قصد واقع گویی» و «مطابقت با واقع» می دانیم. وانگهی، برخلاف تصور غالب، واقع نمایی گزاره های خبری قرآن را علاوه بر دلایل برون دینی، گاهی می توان با دلایل نقلی قرآنی و روایی نیز بررسی و احیاناً اثبات کرد، به گونه ای که منجر به مصادره به مطلوب یا دور نشود. برای اثبات این مدعا، پس از بسط روش شناسی بحث و تبیین و اثبات امکان استفاده از دلایل درون دینی، از دلایل نقلی قرآنی و روایی و نیز دلایل عقلی مطرح در قرآن، که ویژگی های قرآن و خداوند را بیان می کنند و نیز از اصالة الظهور، استفاده کرده ایم.
ساختارهای گفتمان مدار آیات مربوط به قیامت درسه جزء اول قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
9 - 41
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که عمدتاً متن محور و کیفی است، آیات مربوط به قیامت جزءهای اول تا سوم قرآن مجید از منظر تحلیل گفتمان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. هدف از پژوهش حاضر تشخیص ساختارهای گفتمان مدار است که هنگام سخن گفتن از روز قیامت به کار می روند و دیگر اینکه این ساختارها چه مفاهیم و حقایقی را درباره روز قیامت به مخاطب منتقل می کنند. در همین راستا تمام آیات مربوط به روز قیامت جزء اول تا سوم قرآن به روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. ساختارهای گفتمان مدار بکاررفته در این آیات عبارت بودند از تعدی، وجهیت، کنش تعهدی و جملات پرسشی با کارکرد غیرمستقیم. بررسی ساختارهای مورد نظر در این جستار به این نتایج منجر شده است: قاطعیت خداوند هنگام سخن گفتن از روز رستاخیز، هشدار و سعی در بیداری غافلان، تأکید خداوند بر سهمگین و وحشتناک بودن روز قیامت برای اخطار و هشدار به انسان ها، قطعی و حتمی بودن وقوع قیامت.
روابط معناشناختی شاهد و امام در تقابل عمده تصوری دنیا و آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
9 - 31
حوزههای تخصصی:
مفاهیم امام و شاهد در دو عالم دنیا و آخرت در قرآن کریم از انواع گوناگونی برخوردارند که با توجه به تقابل عمده تصوری دنیا و آخرت در قرآن می توانند در عین حال که هر کدام در دو این دو عالم، معنای خاص خودشان را دارند، به صورت مترادف لحاظ شوند. در برخی استعمالات قرآنی به معانی جامع و یا نسبتاً جامع از این واژگان می رسیم. این معانی که گستردگی مفاهیم قرآنی را به نمایش می گذارند، معنای خود را مدیون بهره گیری از روایات شارح از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند. از آنجا که این معنا توسط آیات متحد الموضوع قرآن قابل اثبات است، لذا ابزاری جهت فهم صحیح این روایات که بعضاً ارتباطی با ظاهر آیات مربوطه قرآنی ندارند تلقی می گردند. لذا این نوشتار با روش بنیادین و بر اساس مطالعات کتابخانه ای در صدد است ضمن تبیین یک فرایند صحیح معناشناختی، به بررسی برایندهای روابط معناشناختی بین این دو واژه در استعمالات قرآنی به مانند اثبات انحصار مقام حقیقی امامت برای ائمه معصومین(ع) بپردازد.
نقش علوم قرآن در توجیه اعراب قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
33 - 54
حوزههای تخصصی:
اعراب قرآنی و تجزیه و تحلیل این متن مقدس بر اساس قواعد عربی یکی از کهن ترین علوم اسلامی قرآنی است. از سویی دیگر، به اسبابی، گاهی بر یک یا چند لفظ عبارت قرآنی، اعراب های مختلفی ذکر شده که به توجیه صحت این اعراب ها یا نقد و بررسی صحت و سقم آن ها نیازمند می شود و از جمله مهم ترین مستندات و منابع توجیه این اعراب ها، علوم قرآنی(علوم مأخوذ از قرآن کریم) است. اما علم توجیه اعراب چیست؟ و علومی که کم و بیش در توجیه اعراب قرآن استفاده شده و نحوه این استفاده کدام اند؟ در این مقاله به روش کتابخانه ای در ابتدا و اختصاراً به مفهوم شناسی علوم قرآن و مفهوم شناسی علم توجیه اعراب پرداخته و سپس علوم قرآنی مورد استناد در توجیه اعراب قرآنی، شامل رسم الخط مصحف، شأن نزول، احادیث تفسیری، قراءات و بالأخره تفسیر و معنا و ذکر نمونه هایی از این کاربرد ذیل هر علمی، پرداخته و تلاش می شود به این پرسش ها پاسخ داده شود که علوم قرآن، چگونه مفسّران و نحویان را برای توجیه اعراب قرآن یاری ساخته و چگونه این توجیه ها، قرآن از شبهه عدم فصاحت دور ساخته است.
چالش های ترجمه در باهم آیی های قرآنی (بررسی موردی: ترکیب های وصفی و اضافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باهم آیی ، کاربرد معمول دو یا چند واژه در کنار هم، با بسامد بالا و به گونه ای است که نتوان آن را تصادفی دانست. این پدیده زبانی در دوران معاصر، نظر بسیاری از ترجمه پژوهان را به خود جلب کرده و آنها را بر آن داشته است به رصد ترجمه باهم آیی ها در متون مختلف بپردازند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی، نخست به استخراج 55 باهم آیی وصفی و اضافی در قرآن و ترجمه آن در ده ترجمه معاصر قرآن کریم پرداخته و سپس به نقد و تحلیل این ترجمه ها همت گماشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد عدم توجه مترجمان قرآن به این پدیده به عنوان یک واحد ترجمه، در موارد بسیاری، ترجمه هایی مختلف از یک باهم آیی یکسان قرآنی به دنبال داشته است و از طرفی مترجمان از باهم آیی های مختلف قرآنی، ترجمه هایی یکسان ارائه داده اند. در پایان، راه حل هایی برای این چالش ها پیشنهاد شده است مترجمان از پیش معادل هایی برای ترکیبات هم آیند قرآنی تعیین نموده و بر اساس آن، در سراسر ترجمه، یکسان سازی شود.
ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
133 - 149
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش ترجمه های قرآن به دیگر زبان ها به خصوص زبان انگلیسی، لزوم اهتمام به بررسی ترجمه های قرآن نوعی ضرورت میان صاحبنظران ترجمه محسوب می شود. قرآن در مقایسه با سایر متون متعارف نثر، فصاحتی بلیغ و ساختی هنرمندانه دارد و هدف عمده مترجم قرآن، انتقال پیام قرآن بدون توجه به ویژگی های سبکی و گفتمانی است، از این رو یکی از مباحث مهم مورد بحث اندیشمندان مسلمان، ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری قرآن است. گروهی معتقد به ترجمه پذیری آن و برخی نیز آن را امری غیرممکن تلقی کرده اند. هر دو دیدگاه طرفدارانی در میان متقدمان و متأخران دارد. می توان این مقوله را از منظر زبان شناختی و امکان برگردان متون قرآنی به زبان های دیگر بررسی کرد. در این مقاله نگارنده سعی دارد نگاه مختصری به نخستین ترجمه های قرآن داشته و سپس به بررسی ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری قرآن از منظر زبانی و نیز برخی چالش های فراروی مترجمان قرآن در این زمینه(سطوح لغوی و نحوی) بپردازد. در این خصوص، ترجمه برخی از آیات آل عمران و صبا، ترجمه یوکسل و یوسف علی به طور موردی بررسی شده است.
دیدگاه تفسیری آیت الله جوادی آملی درباره سیاق و نمودشناسی آن
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر، درباره یکی از مباحث تفسیری و علوم قرآنی و قرینه های درون متنی به نام «سیاق» است، پیشینه کاربرد سیاق در تفاسیر، به ابتدای قرن دوم (ه. ق) برمی گردد. این مقاله در پی بررسی نقش سیاق درکشف مدلول های آیات، چیستی و جایگاه آن، گونه ها، چرایی و گستره شناسی سیاق، براساس دیدگاه های علامه جوادی آملی است و نمودهایی را از کاربرد آن درتفاسیر، به ویژه تفسیر تسنیم نشان می دهد. فزونی کاربرد سیاق در تفسیر تسنیم، نشان از کوشش نویسنده آن در بهره بردن از این قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظرحضرت استاد، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشه های معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امین الخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایه ریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنت الشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهره گیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشه های معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم می گردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشه های معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً به صورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخ مندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجه ای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
زبان و تفکّر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهم ترین وجوه مسأله در رابطه زبان و تفکّر است. «تعیین کنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیین کنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این باره اند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، به ویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، می تواند پشتوانه نظری تدوین برنامه های اجتماعی تربیتی گفتمان محور و مهم تر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقش آفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنش هایی در «زبان بیانگر» تعیین کننده نشان می دهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناخت هایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناخت ها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
بایسته های تحقق اتحاد عقل و عاقل و معقول در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده اتحاد عقل و عاقل و معقول از مهمترین قواعد حکمت متعالیه است. این قاعده هر چند مدتها قبل از آغاز فلسفه اسلامی جزء مسائل فلسفی بوده است، اما فیلسوفان مسلمان رویکردهای مختلفی را نسبت به آن داشته اند. صدرالمتألهین علاوه بر پذیرش این قاعده، در جهت برهانی کردن آن تلاشهای فراوانی نمود و در این راه از عنایات الهی نیز بهره جست. او همچنین با استفاده از مبانی نظام فلسفی خود، رویکردی نوین در تبیین این قاعده در دو مقام پایه گذاری کرد و ثمرات مهمی را بر آن متفرع ساخت. پذیرش اینکه نفسِ عاقل هنگام مطلق تعقل بخواهد با معقولات خود یکی گردد، در ابتدا امری مستبعد است و ذهن انسان بدون تمهیدات و مقدمات لازم از قبول برهان قطعی بر آن ابا دارد. به همین دلیل به بررسی ادله این قاعده نپرداخته ایم، بلکه یازده مقدمه لازم و بایسته را قبل از اثبات این قاعده بیان کرده ایم بطوریکه در هر بخش، مراد و مدعای فیلسوفان صدرایی قائل به اتحاد عاقل و معقول را توضیح دادهایم. در نتیجه پس از بررسی این مقدمات و بایسته ها، ذهن آماده پذیرش برهانی است که بتواند مدعا را اثبات کند.
بررسی ظرافت های بلاغی تربیتی آیه 32 سوره مائده در پیشگیری از وقوع جرم قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
55 - 74
حوزههای تخصصی:
حفظ جان و تمامیت انسان از دیرباز مورد توجه بشر بوده و عقوبات شدید، لا یتغیر و کاملاً جدی را برای متجاوزان به تمامیت جسمانی انسان در نظر گرفته اند. دین اسلام که به عنوان آخرین و کامل ترین ادیان، از سوی خداوند برای هدایت بشر و ایجاد زندگی مطلوب و توأم با آرامش، امنیت و عدالت فرستاده شده، به این نکته مهم توجه داشته و بارها بر آن تأکید کرده است. مثلاً در آیه 32 مائده به قتل عمد و سزای آن، که قصاص می باشد، به صراحت اشاره می کند. در تحقیق حاضر به بررسی ظرافت های بلاغی تربیتی آیه 32 سوره مائده در پیشگیری از وقوع جرم قتل عمد پرداخته شده است. در این آیه خداوند می فرماید: ﴿من قتل نفسا بغیر نفس أوفساد فی الأرض فکأنما قتل الناس جمیعا﴾. در این آیه نفس در برابر نفس یا به سخنی دیگر آدمی در برابر آدمی قرار گرفته و کشتن هر آدمی را در حکم کشتن همه مردم(الناس) شناخته است. در این آیه هیچ قیدی از دین و مذهب برای قاتل و مقتول بیان نشده است که بتوان از آن شرط مسلمان بودن یا مسلمان نبودن را استنباط کرد.
حقیقت فلسفی «صراط» و اثبات «واحدیت» آن از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
چکیده
هدایت الهی دارای مبدأ (منه)، مقصد (الیه)، وسیله (به) و طریق (صراط) است. پرداختن به موضوع هدایت در آیه شریفه «اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقِیم»، بدون تبیین حقیقت «الصراط» که مفعول دوم «اِهدِنا» و متعلّق هدایت است، در واقع پرداختن به بحثی بدون موضوع است که می تواند به نتایجی ابهام آفرین، مانند تعدّد صراط بینجامد. هدف اولیة این تحقیق، تبیین فلسفی حقیقت صراط از منظر ملاصدرا است. ایشان صراط مستقیم را در دنیا، مفهوماً سیر الی الله که حرکت و سیر ارادی و دینی در قالب شرع و صیرورت وجودی انسان در بُعد علمی و عملی با تبعیت از مصادیق صراط است و مصداقاً «قرآن»، «دین» و «پیامبر و ائمه معصومین^» می داند که در آخرت، نمود صراط دنیایی است و به صورت محسوس، روی جهنم کشیده شده است. هدف ثانوی این تحقیق، اثبات واحدیت صراط به تبع منطقی در ضمن تبیین آن با سه دلیل: (۱) وحدت سیاق حکمت خداوند (حکمة الکون) در تکوین و تشریع، (۲) تلازم بین واحدیت ربّ و واحدیت صراط و (۳) سنخیت صراط با علم و حق است. در نتیجه وی وحدت را لازمه منطقی و فلسفی حقیقت صراط دانسته، تعدد صراط را از منظر عقل مردود می شمرد.