فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
آینه معرفت سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
91 - 110
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی علم تأویل اعلی و نهایی قرآن کریم، از طریق وصایت وجودی از جانب رسول اکرم (ص)، در اختیار امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) قرار دارد و چون ایشان تنها باب علم رسول (ص) است، دیگران هم اگر از این علم تأویل بهره می برند، به تبع و به وراثت از ایشان است و ممکن نیست کسی به طور مستقل و بدون بهره گیری از وی، چنین علمی را دارا شود یا هم رتبه ایشان در این علم گردد، لذا این مرتبه از تأویل در انحصار علی (ع) خواهد بود. تأویل در مراتب نهایی، تنها به نحو شهودی و در مرتبه ولایت و توسط ولیّ ممکن است و تنها شامل دین نیست، امور هستی شناسانه را نیز در بر می گیرد و تأویل نهایی قرآن کریم به عنوان تجلی کلامیِ جامع، ایصال به بالاترین مقام اطلاقی است. همچنین تأویل امری تشکیکی است و به وزان درجات آن، درجاتی از تأویل گران وجود دارد و عالی ترین درجه تأویل، در اختیار عالی ترین انسان کامل است. گزارش و توصیف بیان عارفان در این خصوص، بر محور تائیه ابن فارض و بیت مشهور آن (و أوضحَ بالتأویل ما کان مشکلاً/ علیٌّ بعلمٍ نالَه بالوصیّه) می چرخد. در این مقاله با بیاناتی از ابن فارض، فرغانی، کاشانی، قیصری و صائن الدین ترکه در ابتدا به گزارش و تحلیل بیان عارفان در این خصوص پرداخته شده و سپس دو نمونه از مهم ترین استدلال های عرفانی براین مطلب از طریق دو مفهوم قرابت (قرب وجودی حضرت علی (ع) نسبت به رسول اکرم (ص)) و خلافت ارائه شده است
دو گانه انگاری معرفت شناختی اصل واقعیت(تبیینی انتقادی از خوانش های هستی شناسانه اصالت وجود و ماهیت در حکمت سینوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل فلسفه سینوی با موضوعیت موجود بما هو موجود آغاز می شود؛ نزد ابن سینا ذهن انسانی می تواند از واقعیت موجود خارجی دو مفهوم متمایز وجود و ماهیت را انتزاع کند؛ بعد ها این پرسش اساسی مطرح شد که از میان دو مفهوم مذکور نزد شیخ کدام یک اصیل و کدام یک اعتباری است. پژوهش تحلیلی انتقادی پیش رو ضمن تبیین مبادی تصوری بحث، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که نزد شیخ تمایز وجود و ماهیت مسئله ای هستی شناسانه است، یا اینکه صرفاً بحثی معرفت شناختی است. بدین ترتیب با بررسی تحلیل و نقد مقالات اخیر در زمینه اصالت ماهوی یا اصالت وجودی بودن فلسفه ابن سینا این نتیجه به دست می آید که اساساً بحث از اصالت یا اعتباریت وجود و ماهیت نزد شیخ منتفی است؛ چراکه این دو در خارج عین یکدیگرند و با انتفای تغایر خارجی، بحث اصالت و اعتباریت وجود و ماهیت صرفاً بحثی معرفت شناختی تلقی می شود. پس آنچه نزد ابن سینا اصیل است و تحقق خارجی دارد موجود است که در ظرف ادراک فاعل شناسا به وجود و ماهیت تفکیک می شود.
نقد دیوید گریفین بر دیدگاه جان هیک درباره مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
47 - 60
حوزههای تخصصی:
جان هیک از فیلسوفان دین است که به سازگاری وجود خدا (صفات او) و شرور معتقد است. او انسان را موجود نابالغ و ناقص می داند و شرور عالم را برای پرورش روح و تکامل انسان و ایمان واقعی به خداوند ضروری می داند و معتقد است هدف خداوند از ایجاد شرور اخلاقی و طبیعی، رشد فضایل اخلاقی و معنوی انسان است. گریفین از منتقدین جان هیک، نظریه او را نامعقول و غیرقابل دفاع می داند؛ زیرا به نظر او، دیدگاه هیک با صفاتی که به خدا نسبت می دهد، به ویژه قدرت مطلق او سازگار نیست. خدای قادر مطلق هیک، شرور بی دلیلی را در فرآیند طولانی خلقت بر بشر تحمیل می کند؛ درحالی که می تواند جهانی بیافریند، غیر از آنچه شاهد آنیم.
بررسی تطبیقی دیدگاه شیخ طوسی و غزالی در مورد جایگاه عقل در معرفت به خدا در گستره انتظار بشر از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عقل و اندیشه انسان در مبحث انتظار بشر از دین چیست؟ این نوشتار با بررسی تطبیقی و مقایسه دیدگاه شیخ طوسی و غزالی به روش توصیفی-تحلیلی درمقام یافتن پاسخ به این سؤال است. آن گاه طی تحقیق حاضر معلوم می گرددکه این دانشمندان برای عقل در فهم انسانی در ساحت شناخت خدا، نقش اساسی قایل اند اما درباره ماهیت و چیستی عقل و چرایی خطای آن سخن نگفته اند. هر چه دامنه وحی و آموزه های شریعت،گسترده تر می شود، از محدوده دخالت و تأثیر عقل کاسته می شود. از نظر این دو متفکر، اتکا صرف به عقل بدون مراجعه به آموزه های وحیانی کافی نیست؛ غزالی معرفت الهی را بواسطه شرع، واجب می داند و شیخ طوسی به وجوب عقلی معرفت با معاضدت انبیا معتقد است. از دیگر نتایج مقاله، این است که؛ فطری بودن حس خداجویی به معنی بدیهی بودن آن نیست. در نهایت، به چالش جدی عصر حاضر در تلقی عقل به عنوان شأنی از شئون نفس و اثبات وجود مستقل نفس اشاره می شود.
واکاوی مسئله وصایت در اندیشه شیعیان (امامیه، زیدیه، اسماعیلیه)
حوزههای تخصصی:
مسئله وصایت در اندیشه اعتقادی دانشمندان شیعی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است و عالمان شیعی وجود وصی بعد از نبی را جهت هدایت انسان از گمراهی به سوی سعادت لازم می دانند مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی مسئله وصایت از دیدگاه عالمان شیعی و با تاکید بر سه مذهب، امامیه، زیدیه و اسماعیلیه، دیدگاه عالمان شیعه را مورد واکاوی و مداقه قرار می دهد. و به این پرسش پاسخ می دهد که دیدگاه عالمان شیعه در مسئله وصایت چیست؟ پس از بررسی دیدگاه ها مشخص شد هر سه مذهب (امامیه، زیدیه، اسماعیلیه) با تاکید بر آیات و روایات اعتقاد دارند که پیامبر(ص) قبل از رحلت جانشین خود را تعیین نموده است، با این تفاوت که از دیدگاه امامیه، مقام وصی از حضرت علی (ع) شروع و به حضرت مهدی (عج) ختم می شود، در حالی که اسماعیلیه و زیدیه وصایت را مختص حضرت علی (ع) می دانند.
بررسی و ارزیابی دیدگاه منتقدان معاصر در نفی امامت منصوص با تاکید بر امامت امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
103-112
حوزههای تخصصی:
دگراندیشان دینی و نقدهای آنان بر سنت اسلامی، یکی از موضوعات بسیار مهم در مطالعات اندیشه اسلامی معاصر است. از آنجا که این گروه، داعیه مبارزه با خرافات را دارند لذا بسیاری از باورهای شیعی را به دلیل تعارض با قرآن، باطل و مردود معرفی کرده اند. مساله این مقاله این است که این جریان با تمسک به آیات متعددی از قرآن تلاش دارند که تئوری امامت شیعی را به چالش بکشند و آنرا باوری مخالف قرآن معرفی نمایند. در این مقاله تلاش می شود با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد قرآنی- کلامی، سه اشکال اساسی این دگراندیشان بر امامت، بررسی و نقد شوند. یافته این مقاله این است که استنادات دگراندیشان به قرآن، در نقد امامت منصوص، اثبات کننده ادعای آنان و نافی عقیده امامیه به امامت نیست. روش ما در پاسخگویی، استفاده از مقبولات مستشکل و بهره برداری از اقرارهای آنان در نقد و بررسی اشکال است که چنین روشی تاکنون در نقد شبهات این عده، سابقه نداشته است.
مطالعه تطبیقی آرای فخررازی و ملاصدرا درباره عالمان به تاویل متشابهات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل پذیربودن یانبودن متون مقدس و کتب آسمانی از جمله مسائل مطرح میان اندیشمندان مسلمان وغیرمسلمان بوده است.به گونه ای که در دستگاه سنتی تفسیرکتاب مقدس،از تعابیری چون «بطن»،«معنای ناپیدا»،«معنای آشکار»،و«عالمانبهتاویل» در مبحث تاویل استفاده شده است.ودر این باب اینکهچهکسانیصلاحیتتاویلمتشابهات رادارند؟ازجمله مسائل موردمناقشه بین پژوهشگران،بوده است . وجودچنین تعارضی مارابرآن داشت که پژوهشی انجام داده ونظرات فخررازی وملاصدراراموردمقایسه قراردهیم.برخی ازاندیشمندان تاویل متشابهات راصرفا"مخصوص خداونددانسته اند.وبرخی دیگرآنرامنحصربرای خداوندنمی دانند .ملاصدرا ((تاویل))راازمحدودبودن به حوزه زبان بیرون آورده ومعتقداست که هرپدیده ای تاویل وتفسیری دارد .نظرملاصدرادرباب آیات متشابه براصول ومبانی عقلانی-شهودی ابتناء داردوازسنخ ((وجودشناختی))است. ملاصدرامیان فهم آیات متشابه وفهم جهان هستی هماهنگی خاصی راقائل بوده ومصداق کامل راسخان درعلم راعلاوه برمعصومین،عالمان غیرمعصوم نیزمی دانددرمقابل فخررازی معتقداست تنهاخدای متعال به تاویل متشابهات آگاه است.ازدیدگاه ایشان عدم علم به تاویل متشبهات به معنای انکاروجودخداوندنیست بلکه آنهابانگ برمی آورندکه "آمنابه کل من عندربنا" یعنی ماعلاوه برآیات محکم،به آیات متشابه هم ایمان داریماگرچه علم به آیات متشابه نداشته باشیم.
طرح بازنگری و اصلاح سرفصل های رشته ”کلام اسلامی“ در مقطع کارشناسی ارشد
حوزههای تخصصی:
سرفصل های رشته کلام اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد مصوب سال 1384 (در جلسه 546 شورای گسترش آموزش عالی) است و با گذشت بیش از 16 سال از تصویب آنها سرفصل ها و دروس این رشته با گرایش های گوناگون آن نیاز به اصلاح و تغییر و بازنگری دارد. با نگاهی به این سرفصل ها و دروس متوجه می شویم اصلاح و تغییراتی به چهار صورت حذف ، اضافه و تغییر کلی یا جزئی برخی دروس و سرفصل ها لازم است. در این مقاله با مطالعه و مقایسه تجربه های آموزشی نویسنده و اساتید گرایش های کلام اسلامی برآنیم تا ساختارجدید و دقیق تر و جامع تری را در اصلاحیه خود لحاظ کنیم. در طرح پیشنهادی به نظر می رسید بسیاری از واحدهای جبرانی زائد و نامرتبط باید حذف شده و دروس ضروری تری برای دانشجویان و نیازهای تخصصی آنها در این رشته جایگزین شود. برخی عناوین نیز تغییرشان لازم است تا دقیق تر محتوای درس نمایان شود. در طرح و برنامه بازنگری، سرفصل های تک تک دروس نیز تدقیق و تکمیل شده و منابع پیشنهادی هر درس تکمیل و بروز رسانی شده است. در این مقاله با گزارشی از وضع موجود، و نقد و بررسی آن در زمینه عناوین و سرفصل ها، وضع مطلوبی در قالب عناوین و سرفصل های جدید را پیشنهاد می کنیم که همچون هر برنامه و طرحی بشری اولاً جایز الخطاست وثانیاً همچون هر امر زمینی و حادثی در معرض و غبار کهنگی و نیاز به تجدیدنظر در آینده ای شاید نزدیک. اما آنچه بدیهی است خطابودن و کهنه شدن و لزوم تجیدی نظر در طرح موجود.
واکاوی نقّادانه دلایل برقعی پیرامون نفی توسّل به اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
47 - 74
حوزههای تخصصی:
برقعی از جمله افرادی است که با برداشت های ظاهری از قرآن، از عقاید شیعی فاصله زیادی گرفت و با رویکردی وهابی گونه، به نقد عقاید شیعی به صورت افراطی پرداخت. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی، به واکاوی نقّادانه دلایل برقعی پیرامون نفی توسّل به اهل بیت: پرداخته است. وی با محور قرار دادن تعدادی از آیات قرآن و سیره، با دلایل «مشرکانه بودن هر گونه درخواست و توجه به غیر خداوند»، «عدم نیاز خداوند به وزیر»، «بی اطلاعی انبیاء و امامان: از اهل دنیا پس از مرگ خود»، «عدم دستور قرآن و اهل بیت: برای توسل»، «عدم ارتباط مصادیق و معانی «وسیله» در آیه 35 مائده به اشخاص» و «غیرقابل تجربه و آزمایش بودن توسل»، توسل را بدعتی آشکار و فاقد مبنا می داند. اما اشکالات روشی متعدد وی مانند «عدم جامع نگری و عدم تتبع کامل آراء»، «عدم دقت در سیاق مطالب» و «عدم دقت در معنای دقیق واژگان و یکسان انگاری های فاقد مبنا»، نظرات وی را از منظر عقل و نقل، غیرقابل پذیرش می نمایاند.
آسیب های فرهنگی موجود در جهان اسلام و نقش آموزه مهدویت در حل آن ها
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
33-61
حوزههای تخصصی:
شریعت مقدس اسلام نقشه راه زندگی انسانی در عرصه های مختلف و ابعاد گوناگون وجودی آن به ویژه فرهنگ انسان زیستی را دربر دارد. اگرچه عصر دوری امامان اهل بیت% از حکومت و دوران آخرالزمان که دوره نبود ظاهری جانشین پیامبر بوده، امت اسلامی را دچار آسیب های مختلف به خصوص در عرصه فرهنگ کرده است. حقیقتی که توجه بیشتر و جدّی تر محققان را برای بازکاوی این مشکل و یافتن راه برون رفت از آن می طلبد. بر این اساس، ما با این پرسش مواجه هستیم که آسیب های فرهنگی جهان اسلام چیست و چگونه می توان با آن ها برخورد کرد. به نظر می رسد مهدویت و آموزه انتظار موعود می تواند به عنوان کارآمدترین راه حل مطرح شود. هدف این نوشتار آن است که نسخه شفابخش آلام جوامع اسلامی را در پرتو کالبدشکافی عنصر انتظار نشان دهد. این نوشتار برای نیل به چنین هدفی روش توصیفی - تحلیلی را دنبال می کند. ارائه تعریف درست از انتظار و تبیین دو عنصر کلیدی آن: 1. آینده معلوم و حتمی؛ 2. وظایف و برنامه ها و نیز معرفی امام مهدی4 به عنوان محور وحدت امت اسلامی و همچنین، اشاره به وظایف مردم و جوامع اسلامی در راستای فرهنگ انتظار از نتایج این مقاله است.
جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدا در فلسفه و کلام اسلامی با اسامی مختلفی خوانده می شود و مفاهیم به کاررفته برای اسم خاص خدا در فلسفه، متفاوت از کلام است. شیخ مفید، متکلمی است که از معتزله بهره گرفته و نگاه او به خدا عقلانی و با استفاده از مفهوم دینی است؛ او خدا را «الله» می نامد. خواجه نصیر شخصیت شاخص فلسفه مشاء و صاحب نظر در علم کلام و نگاه او به مسئله خدا نیز بهره گیری از فلسفه و کلام است. او از «صانع»، «خالق»، «باری»، «الله» و نیز «واجب الوجود» برای اسم خدا استفاده کرده است که از حیث مفهومی با هم متفاوت اند. مسئله ما این است که مفهوم خدا نزد شیخ مفید و خواجه تا چه حد کلامی و فلسفی است. در این نوشتار، در دو ساختار محتوایی و روش شناسی، مفهوم سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه، بررسی و در ضمن آن، جایگاه کلام و فلسفه در مفهوم سازی خدا نزد آنها روشن می شود. شیخ مفید، کلام را عقلانی و نه فلسفی می داند و از حیث مفهومی از فلسفه بهره کمی می گیرد. خواجه، کلام را فلسفی می کند و از حیث مفهومی که برای خدا بر می گزیند و در اثبات وجود خدا و بیان صفاتش، نگاه غالب فلسفی دارد.
رابطه آینده پژوهی و مهدویت پژوهی و کاربست روش پانل در مهدویت
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
85-96
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی هنر شکل دادن به آینده بوده و به شناخت و مطالعه آینده های گوناگون از جمله ممکن، محتمل، مرجح و مطلوب می پردازد. از طرفی مهدویت پژوهی براساس آموزه های دینی، ساحتی برای حرکت به آینده ای پویا و مطلوب و حرکتی به سمت آینده قطعی بشری است. مسئله ای که در این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد، تبیین رابطه آینده پژوهی و مهدویت پژوهی و تحلیل و کاربست روش پانل در ساحت های مهدویت پژوهی است؛ از این رو این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به تبیین رابطه آینده پژوهی و مهدویت پژوهی و کاربست روش پانل در مهدویت پژوهی می پردازد. تشابهات و همگرایی موضوعات مهدویت در ساحت آینده پژوهی، تمایزات اجمالی این دو گرایش پژوهشی و همچنین قابلیت عملیاتی روش پانل در ساحت های مهدویت پژوهی و مواجه شدن به آینده مطلوب و مرجح مهم ترین دستاورد تحقیق پیش رو خواهد بود.
واکاوی ادلّه اثبات امامت در قصائد ابن یمین با تأکید بر منابع اهل سنّت
حوزههای تخصصی:
ابن یمین شاعر شیعی قرن هشتم در اشعار خود نه تنها به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) اظهار ارادت می نماید، بلکه همچون فردی مسلّط به مسائل کلامی به دلائل اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) و فرزندان معصوم ایشان می پردازد. وی در سروده های خویش آیات ولایت و هادی امّت؛ احادیث ردّ الشمس، غدیر و منزلت؛ صفات متعدّدی مانند حکمت، عصمت، سخاوت، فتوّت، علم، قدرت و غیره را در اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) مورد توجّه قرار داده است. ابن یمین توانسته است با به خدمت گرفتن همزمان دو بعد مهم احساس و شناخت، ضمن خلق تصاویر بدیعی ا ز مقام معنوی ائمّه (علیهم السلام)، معارف بلند شیعی را نیز به طرز ماهرانه ای در شعر خود به کار گیرد و از همین رو می توان قصائد وی درباره ائمّه شیعه (علیهم السلام) را جزو آثار تعلیمی محسوب داشت که به تعلیم بُعد کلامیِ امامت از منظر شیعی می پردازند. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
تحلیل و نقد دیدگاه معتزله و اشکال کلینی درباره «صفات حق» از منظر حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
5 - 25
حوزههای تخصصی:
مبحث صفات یکی از مباحث مهم خداشناسی بوده و حکیم سبزواری بر اساس اصول و قواعد فلسفی به تبیین مسائل آن بر اساس «عینیت صفات حق با ذات او و با یکدیگر» و «تشکیک در صفات» و «اشتراک معنوی بین صفات» پرداخته و تفکرات و اشکالات برخی فرقه های کلامی و اهل حدیث را مورد نقد قرار داده است. حکیم سبزواری نظریه نیابت ذات از صفاتِ حق و نیز اشکال کلینی مبنی بر زیادت اراده حق تعالی از ذات را پاسخ گفته است. به نظر حکیم سبزواری، اصول بیان شده مبتنی بر قواعد فلسفیِ «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها»، قاعده «واجب الوجود بالذّات واجب الوجود من جمیع الجهات» و قاعده امکان اشرف می باشد. حکیم سبزواری اشکال کلینی را بر مبنای تشکیک در صفات کمالیه حق تعالی پاسخ داده است. همچنین در نقد نظریه نیابت ذات از صفات بر مبنای قاعده امکان اشرف، ذات را واجد صفات به نحو أتمّ و أعلی و اشرف می داند. به نظر حکیم سبزواری عدم تفطن به این اصول و قواعد فلسفی موجبات فهم نادرست از رابطه صفات و ذات را فراهم آورده است.
باز شناسی قواعد تأویل قرآن کریم با تأکید بر آراء صدر المتألّهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
5 - 32
حوزههای تخصصی:
درتأویل قرآن، حقایقی که از دید ظاهری در تفسیر متن پنهان است، آشکار می شود. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در قرآن شناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. این مبانی قابل طبقه بندی به صورت قواعد است. هدف این مقاله استنتاج این مبانی و قواعد به عنوان مقدمه ای بر تأویل های اوست که با روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا به استنتاج و بررسی ده قاعده می پردازد. محور قواعد اصلی استخراج شده عبارتند از تناظر قرآن و هستی، مراتب معنایی قرآن، نظریه قصدیت، بطون طولی دین (نافی نظریه تعدد قرائت ها)، درک عقلی در امتداد درک وحیانی، نسبت دین و فلسفه، هماهنگی تشریع و تکوین، جری و تطبیق، تفسیر قرآن به قرآن و نگاه مستقل به آیات قرآن که از منظرهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. با دانستن این اصول در آثار تفسیری ملاصدرا بهتر می توان منطق تأویل های او را در بعد قرآن شناسی درک کرد. این مقاله، منطق تأویل از منظر قرآن شناسی صدرایی است که مسأله ای نو به شمار می آید. اهمیت این مسأله در گشودن افقی نو در فهم تأویل قرآن است و ضرورت آن پاسخ به اشکالاتی است که بر این گونه تأویل ها می شود و آن ها را فاقد پشتوانه عقلی دانسته و از مقوله ذوقیات و تجربه شخصی غیر قابل انتقال به دیگران می داند.
بررسی ادله عقلی سنخیت میان خدا و خلق با رویکرد پاسخ به نقدهای استاد سیدان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
7 - 34
حوزههای تخصصی:
از احکام علیت، سنخیت بین علت و معلول است و باید در علت، خصوصیتی باشد تا شیء خاصی معلول آن باشد. قایلان به سنخیت، آن را بین هر علت و معلولش جاری می دانند؛ لذا بین خداوند متعال که علت اولی می باشد و خلق که معالیل حق اند، قایل به سنخیت هستند. در مقابل، تفکیکیان قایل به بینونت میان خداوند متعال و خلق بوده، ادله سنخیت را نقد می کنند. در این مقاله ضمن بیان مراد از سنخیت، برخی از مهم ترین ادله عقلی سنخیت میان خدا و خلق از جمله تلازم نفی سنخیت با جواز صدور هر چیزی از هر چیزی، فاقد شیء معطی شیء نمی شود و اطلاق لفظ واحد به یک معنا بر خداوند متعال و خلق مطرح و اشکالات وارده از سوی استاد سیدجعفر سیدان بر این ادله، تحلیل و به صورت انتقادی بررسی شده است. در پایان نتیجه گیری شده است که قول به سنخیت بین خدا و خلق عقلاً امری گریزناپذیر است.
پرسش از معنای زندگی
منبع:
الهیات سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
5-14
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی و ارزیابی برهان صدیقین ملاصدرا و برهان امکان و وجوب ابن سینا و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
برهان امکان و وجوب را نخستین بار ابن سینا تقریر کرده و آن را برهان صدیقین نامیده است. توماس آکویناس نیز تحت تأثیر حکمای اسلامی تقریری از این برهان ارائه داده و آن را سومین راه خداشناسی خود قرار داده است. ملاصدرا پس از تقریر برهان امکان سینوی و وارد کردن انتقاداتی برآن، با تکیه بر مبانی اصیل حکمت متعالیه، تقریری تازه از برهان صدیقین طرح ریزی کرده و آن را طریقه انبیاء، عرفا و حکمای الهی دانسته است. نوشتارحاضر، ضمن ارائه تحلیلی از این سه تقریر و بررسی وجوه اشتراک و امتیاز آنها نشان می دهد که اولاً؛ هیچ کدام از این تقریرات، عاری از خطا نیستند. ثانیاً؛ برهان ابن سینا شریف تر از برهان توماس و برهان ملاصدرا نیز شریف تر از هردوی آنهاست. استدلال از ذات بر ذات و صفات، تبیین و توجیه نظام مند علیت و اثبات ارتباطی یکپارچه میان خدا با عالم برمبنای امکان فقری، اصالت و تشکیک عینی وجود و عدم نیاز به ابطال دور و تسلسل از مهم ترین وجوه امتیاز و تفوق برهان صدیقین صدرایی به شمار می روند.
جایگاه امامت و مهدویت از نظر قرمطیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
185 - 204
حوزههای تخصصی:
فرقه قرامطه در نیمه دوم قرن دوم هجری، و براساس اعتقاد به امامت و مهدویت محمدبن اسماعیل، نواده امام جعفر صادق7، شکل گرفت. قرمطیان در خصوص مهدویت عقاید خاصی را مطرح کردند. آنان در آغاز به مهدویت محمدبن اسماعیل معتقد شدند و او را امام هفتم و پایاندهنده دور ششم و قائمالقیامه دانسته و تفسیرهای باطنی بسیاری را برای قائمالقیامه در نظام دور مطرح نموده و معتقد شدند که محمد زنده است و عبدالله بن میمون، باب اوست و او آخرین فردی است که مقام امامت و نبوت را همزمان داراست. به این ترتیب، غیبت و مهدویت محمدبن اسماعیل مورد توجه بسیاری از اسماعیلیان قرار گرفت و به صورت گستردهای تبلیغ شد و پایههای اعتقادی قرمطیان بر این عقیده استوار گردید. آنان پس از چندی و برای مدت کوتاهی به مهدویت احمدبن محمدبن حنفیه گرویدند و نام او را در کنار سایر انبیاء الوالعزم و نیز در شهادت اذان با عنوان یکی از رسولان پروردگار آوردند. این اعتقادات با تردیدهای بسیاری روبرو شد به ویژه اینکه وعده ظهور او نیز محقق نشد، از این رو پس از گذشت مدت کوتاهی مهدویت محمدبن اسماعیل مورد توجه جدی و پذیرش گسترده قرمطیان قرار گرفت. در آغاز قرن چهارم قرمطیان بحرین به رهبری ابوطاهر جنابی معتقد به مهدویت مهدی اصفهانی شدند. این اعتقاد تنها 80 روز دوام آورد، اما تأثیر مخرب آن بر تضعیف اعتقادی قرمطیان کاملاً آشکار بود. پس از گذشت مدتی قرمطیان بحرین نیز همانند سایر قرامطه به مهدویت محمدبن اسماعیل بازگشتند.
تحقق نفس قبل از بدن در نظریه حدوث جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تدقیق در نظریه «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودنِ نفس انسانی» و بستر فکری آن، متوجهِ کینونتی از نفس می شویم که به واسطه سبب، قبل از ابدان و با حفظ هویت وتکثر معلولی تحقق دارد و در عین اشتمال بر مراتب پایینتر طوری از اطوار حقیقت نفس است. بدون لحاظ این کینونت، فهم نظریه، ناتمام بلکه به کلی غلط خواهد بود.این کینونت، اطلاق و وحدت نسبی دارد بنابراین سلسلهای از این کینونت ها قابل فرض است تا اینکه به تقرر حقیقی وعلوی نفس میرسیم که واحد و مطلق محض و لابشرط از هر قید ازجمله تقدم و تاخر، جسمانیت و تجرد، حدوث و قدم و... است و نفوس با همه اطوار و شوون خود، ظهور آن هستند؛ پس «جسمانیه الحدوث» بودن نفس به معنای شروع داستان آن از عدم یا قوه محض نیست بلکه تبیین چگونگی ظهور نفس عِلوی در نشئه تعینات است. حرکت از جسمانیت به روحانیت، ظهور سعه و اطلاق نفس عِلوی است. منِ علوی و وحدت ادراکات آن در نفوس مبنایی اساسی برای بسیاری از مباحث نظری همچون «معرفت نفس و رب»، «فطرت» و مباحث ناظر به عمل همچون ادراکات اعتباری، باید و هست، رابطه دین واخلاق، تعارضات خودگروی و... است.