فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مسئله اتحاد نفس با عقل فعال، اشکالات و ابهاماتی وجود دارد: از جمله ایجاد تعدد عقول با رسیدن و اتحاد نفس به عقل فعال، افاضه صور حسی مختلف از یک شیء واحد توسط عقل فعال، ابتنای بحث عقل فعال بر طبیعیات قدیم، تبیین لحظه اتحاد نفس با عقل فعال، تبیین خطاهای حسی و چگونگی افاضه صور حسی کاذبه و مجرد مثالی توسط عقل فعال که مجرد تام است. مبانی برخی از این نقدهای وارد شده بر ملاصدرا، مبتنی بر قرائتی خاص از مسئله "اصالت وجود و اعتباریت ماهیت " می باشد. ادعای ما در این پژوهش این است که تمام این اشکالات مبتنی بر غفلت از ابعاد وجود شناختی بحث عقل فعال است و اینکه با تفکر ماهوی و حمل های متعارف نمی توان به فهم مسئله نائل شد بلکه بایستی به سراغ حمل های وجودی (حقیقت و رقیقت) و قاعده بسیط الحقیقه برای تبیین درست این مسئله یعنی نقش دقیق عقل فعال در انواع ادراکات رفت، البته با پاسخ به این اشکالات ، در پایان ، به ابهامات موجود در این بحث اشاره کرده ایم که می تواند راهگشای پژوهشهای بعدی قرار گیرد.
واکاوی عملکرد امام مهدی(عج) در مانایی مذهب تشیع در دوران غیبت صغری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
69 - 88
حوزههای تخصصی:
دوران غیبت صغری یکی از مهم ترین ادوار تاریخ تشیع امامی می باشد که با غیبت امام دوازدهم؟عج؟ مشکلات نوپیدایی برای شیعیان پدیدار شد، در این دوره که شیعیان به نهایت گستردگی خود رسیده بودند غیبت امام مهدی ؟عج؟ که پیش از این بارها توسط اولیا معصوم واگویی شده بود، به جهت شرایط ویژه سیاسی اجتماعی در آن دوره رخ داد و مشکلاتی فراوانی را به وجود آورد و شیعیان را در حیرت فرو برد، اما با آغاز دوره امامت امام دوازدهم؟عج؟ و آغاز عملکرد مخفیانه ایشان در آن دوره اوضاع شیعیان امامی به تدریج تغییر کرد، دسته بندی رفتار امام در این دوره به گونه های مختلف همچون سامان دادن به نهاد وکالت و تعیین افراد اصلی و فرعی وکلا، برخورد با غالیان و مدعیان وکالت، تبیین راهبرد اصلی امامیه برای آغاز فرآیند غیبت کبری، تبیین امامت و دوری از افراط و تفریط پیرامون مقام اهل بیت، برخورد با مدعیان امامت از جمله جریان جعفر و... صورت گرفت به طوری که رفتارشناسی امام در این دوره آن مقدار کارآمد بود که توانست وضعیت نابه سامان شیعیان امامی را در نیمه دوم غیبت صغری تا آن اندازه به سامان کند که با غیبت کبری و غیبت مطلق امام مهدی؟عج؟ بتوانند به بقای خود تا روزگاران ظهور ادامه دهند.
بازخوانی شادی و غم با تأکید بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
27 - 44
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، دغدغهی نیکبختی و رسیدن به سعادت، و در مقابل، رستن از شقاوت، از دلمشغولیهای اصلی هر انسانی در طول حیاتش به شمار میرود. حقایقی چون شادی و غم را نیز باید از بیموامیدهای مهمی دانست که در ارتباطی تنگاتنگ با سعادت و شقاوت، حیات انسانی را تحتتأثیر خود قرار میدهد. در تاریخ فلسفه، حکیمی چون صدرالمتألهین، با مبانی نظری اصیل و عمیق خود، در تبیین این مسأله کمک شایانی کرده است. او با پردهبرداری از سرشت شادی و غم، اقسام غم و شادی و نیز مصداق واقعی آنها، گام بلندی در عمقبخشی به مفهوم معنای زندگی در انسان برداشته است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که با تأکید بر اندیشههای صدرالمتألهین، چه تحلیلی از دو مفهوم شادی و غم میتوان به دست داد؟ نگارنده در رویآوردی توصیفیتحلیلی به این نتیجه رسیده که صدرا در ضمن تقسیم شادی و غم به چهار دستهی حسی و خیالی و وهمی و عقلی، شادیِ حاصل از لذت عقلی را کاملترین شادی و در مقابل، غم حاصل از فقدان آن را حزنانگیزترین نوع غم در انسان میداند.
تحلیل انتقادی آراء ابن تیمیه بر انگاره عرفانی «اعیان ثابته»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
147 - 170
حوزههای تخصصی:
از منظر ابن تیمیه، اعیان ثابته را باید یکی از ارکان مهم نظریه وحدت وجود دانست. او بر این باور است که ثبوت معدوم و شیء دانستن آن از سوی ابن عربی، کفرآمیز و بدتر از نظریه ثابتات ازلی معتزله است. مقاله پیش رو که با شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی سخنان ابن تیمیه پرداخته است، می کوشد تا به تبیین این دیدگاه بپردازد و آراء وی را تحلیل و بررسی کند. ابن تیمیه را می توان در یک نظر کم بهره از علم عرفان و اصطلاحات آن دانست؛ چرا که در سرتاسر آثار خود با ذهنی تحصُّلی و مادی گرایانه و نیز بدون توجه به زبان و اصطلاحات رایج عرفانی به نقد اصول و مبانی آن پرداخته است. اعیان ثابته در منظومه فکری ابن عربی، در حضرت علمی(تعین ثانی) حق تعالی، دارای شیئیت ثبوتی است نه شیئیت وجودی و با تجلی أسماء و صفات الهی مستقیم مرتبط است. براین اساس وی معتقد است، اسمای الهی از مسیر اعیان ثابته ظهور می یابند و اعیان خارجی مظاهر و آثار وجودی اعیان ثابته اند؛ بنابراین باید گفت: نه اشکالات ثابتات ازلی دامن گیر این نظریه است و نه انتقادات ابن تیمیه. ریشه إشکال نقدهای ابن تیمیه در مبانی هستی شناسی و معرفت شناختی او دارد.
اثربخشی آموزش فرهنگ انتظار بر بهبود کیفیت زندگی، امید و بهزیستی روان شناختی دانشجویان در دوران کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
53 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فرهنگ انتظار بر بهبود کیفیت زندگی، امید و بهزیستی روان شناختی دانشجویان در دوران کرونا صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه شاهد است. جامعه آماری پژوهش را تمام دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران (واحد الکترونیکی و تهران _ شمال) تشکیل داده بود. جهت انجام این پژوهش 60 دانشجوی دختر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در چهار گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش فرهنگ انتظار قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های امید، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی بود. نتایج تحلیل نشان داد که آموزش فرهنگ انتظار منجر به تفاوت معنادار میانگین نمرات گروه های مداخله در هر سه متغی ر کیفیت زندگی، امید و بهزیستی روان شناختی شده است. نتایج فوق ل زوم توج ه ب ه فرهنگ انتظار در افزای ش کیفیت زندگی، امید و بهزیس تی روان ش ناختی دانشجویان را نش ان می ده د. پیشنهاد می شود فرهنگ انتظار در قالب کارگاه به دانشجویان آموزش داده شود.
نسبت آگاهی با خودآگاهی: نقد دیدگاه کریگل با نظر به آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کریگل در آثار خود، دیدگاهی رایج در فلسفه ذهن را نقد کرده است که براساس آن، رابطه مستقیم بین آگاهی و خودآگاهی وجود ندارد. وی مشکل این دیدگاه را از این جهت دانسته است که طرفداران آن نتوانسته اند بین انواع متفاوت خودآگاهی، تمایز قائل شوند. کریگل پس از متمایزکردن چهار نوع خودآگاهی به این نکته اشاره کرده است که نوعی خودآگاهی وجود دارد که مقدّم بر هرگونه خودآگاهی دیگر و ملازم با آگاهی است. این خودآگاهی، خودآگاهی حالت ذهنی غیرتراگذار نام دارد و درواقع، نوعی خودآگاهی است که به صورت ضمنی، همراه با یک حالت ذهنی آگاهانه تحقق می یابد و ریشه و بنیان نگاه اول شخص است. این دیدگاه کریگل در تاریخ فلسفه غرب، سابقه ای دیرینه دارد؛ چنان که ریشه های آن را می توان در اندیشه ارسطو یافت. ازنظر ارسطو موجود آگاه ازطریق یا درضمن آگاهی به غیر، به خودآگاهی می رسد. ابن سینا این دیدگاه ارسطویی را در آثار خویش نقد کرده و ضمن تقسیم کردن خودآگاهی بر دو نوع متفاوت، شامل شعور بالذات و شعور بالشعور تأکید کرده است که نوع اول خودآگاهی، عین ذات و وجود خاص موجود آگاه است؛ لذا به هیچ وجه از وی جدا نمی شود، وابسته به وجود هیچ غیری نیست و به همین دلیل، مقدّم بر هر آگاهی دیگری است. این نقد ابن سینا هرچند در اصل، متوجه دیدگاه ارسطویی است، می توان آن را به دیدگاه کریگل نیز وارد دانست.
نگره و مواجهه مکتب تفکیک با تعارض ضرورت علّی و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
5 - 24
حوزههای تخصصی:
طبق اصول فلسفی، ضرورت علّی لازمه اثبات جریان علیّت در تمام امور از باری تعالی تا اقصی موارد کائنات می باشد. علی الظاهر این قاعده با برخی مسائل مسلّم عقلی و وجدانی دچار تعارضاتی است که عمومیت و بعضاً اساس صحت این قاعده را زیر سوال برده است. اختیار وجدانی یکی از این دست موارد مورد شبهه در تقابل با ضرورت علّی است. در مقاله حاضر تعارض میان قاعده ضرورت (اصل مسلّم فلسفی) و اختیار (اصل مسلّم عقلی و نقلی) با روش تحلیلی- منطقی طبق مبانی جریان فکری تفکیک (از مکاتب مخالفِ روش و مبانی فلسفی) مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه اصحاب تفکیک اساس تشخیص نسبت اصل عام علیّت با مفاهیمی چون ضرورت و اختیار، جستجوی علیّت در موطن نفس است. با مراجعه به نفس، مشخص می شود اساساً چنین استلزامی میان علیّت و ضرورت برقرار نیست و با رهایی از این استلزام ناصواب راه برای حل مسأله اختیار گشوده خواهد شد. مکتب تفکیک ضمن نقد و بیان تالی فاسدهای بیان فلاسفه از قدرت، اثبات حقیقت واحد قدرت و عدم تعدد آراء در آن، اثبات رابطه عرضی میان اسباب و علل با مشیّت و قضاء، و توجه به نقش فاعل مختار حین انجام فعل بعنوان معیّن فعل یا ترک، گوهر دوسویه اختیار را کلید اصلی حل معما می داند و با پذیرش استثناء در ضرورت علّی- معلولی به نحو سالبه جزئیه؛ یعنی در خصوص افعال اختیاری احتمال تحقق صدفه را نفی کرده بلکه بدون این استثناء، اثبات اختیار را محال می دانند..
پیشگامی قطب الدین رازی در طرح نظریه اصالت وجود و اعتباریت ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
77-102
حوزههای تخصصی:
در باره پیشینه نظریه اصالت وجود، از اشخاص متعدد و مکتب های فکری متنوعی سخن به میان آمده ولی هیچ سخنی از قطب الدین رازی به میان نیامده است، در حالیکه وی پیش از صدر المتألهین این نظریه را مطرح کرده است. وی در کتاب «لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار» بدون اینکه از اصطلاحات خاص این نظریه استفاده کرده باشد تقریری خاص از آن ارائه می دهد و در کتاب «المحاکمات بین شرحی الاشارات» تعابیری در تقریر و تبیین اصالت وجود دارد که صدرالمتألهین بعینه از آن تعبیرات برای تقریر و تبیین اصالت وجود استفاده کرده است. بر اساس تقریر قطب الدین رازی از اصالت وجود، ماهیت حقیقتاً و بالذات بر واقعیت خارجی صدق می-کند ولی به هیچ وجه ماهیت در خارج موجود نیست. تقریر خاص قطب الدین رازی از اصالت وجود، پس از حدود دو قرن در آثار صدرالمتألهین با اصطلاحاتی جدید و به نحوی جدّی تر به وجود آمد و باز پس از گذشت حدود سه قرن همین تقریر با برهانی جدید که تصویر گر مدعاست و با بیانی تحلیلی تر در آثار مولی علی نوری و آقا علی مدرس تحقّق یافت. این تقریر از نظریه اصالت وجود، در مقابل سایر تقریرهائی است که در دوره معاصر از این نظریه شکل گرفته است
بازسازی نظریه سلطنت نفس بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
87 - 110
حوزههای تخصصی:
تقریرهای ناسازگارگرانه از اختیار، به تقریرهایی گفته می شود که بر اساس ناسازگاری ضرورت علّی و اختیار ارائه می شوند. هدف اصلی این تقریرها، تبیینی مناسب از اختیارِ بدون تعین و ضرورت علّی است؛ به طوری که مستلزم شانس و اتفاق نباشد و شخص در مقابل اراده نامتعین و فعل ناشی از آن مسئول باشد. از جمله این تقریرها، «نظریه سلطنت نفس» است که توسط برخی دانشمندان اصول فقه مانند محقق نائینی و شهید صدر مطرح شده است و برخی فیلسوفان معاصر نظیر فیاضی تلاش کرده اند تا آن را در فضای تفکر فلسفی نیز مطرح کنند. مهم ترین نقطه ضعف این تقریرها عدم مواجهه مناسب آن ها با اصول و قواعد فلسفی از جمله قانون ضرورت علّی است؛ چرا که عمده این تقریرهای ناسازگارگرایانه، مستلزم نقض یا تخصیص قواعد عقلی هستند. این مقاله پس از بررسی انتقادی مهم ترین تقریرهای نظریه سلطنت نفس و بیان اشکالات آن ها، این نظریه را بازسازی کرده، بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا تقریری جدید از آن ارائه کرده است که در آن، اشکالات تقریرهای دیگر مطرح نمی شود.
بررسی انتقادی ارتباط معنائی «دعا» و «خواستن» در آموزه های اسلامی و قانون جذب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۶۱-۸۲
حوزههای تخصصی:
در این جستار به روش تطبیقی و با تحلیل مؤلفه های ارتباطی، محتوائی، باورمندی، انگیزشی و گرایشی دعا، به تمایز «دعا» در فرهنگ اسلامی با «خواستن» در قانون جذب پرداخته می شود. دعا استوار بر مؤلفه هائی است که خواستن و ایمان از ارکان آن است، اما مهمترین مفهوم در قانون جذب خواستن است. یافته های پژوهش، عمدتاً ناظر بر ناهم سانی یا ناسازواری دعا / خواستن و ایمان / باور، در اسلام و قانون جذب است. دعا، بر بنیادهای وجودشناختی واقع گرایانه و قابل دفاع به لحاظ عقلانی استوار است و به لحاظ معرفت شناختی، محتوائی ممتاز را پی جوئی می کند و هدف آن، ارتقای وجودی انسان است. نیاز فطری، فقر هستی شناختی، آگاهی زائی معرفت شناختی، عشق تعالی بخش و کمال خواهی وجودی و زندگی اخلاقی از بنیادها و لوازم دعا در اسلام محسوب می شود. اما در قانون جذب، هم از حیث وجودشناختی انتقادهای جدی بر بنیادهای «خواستن» قابل طراحی است و هم از لحاظ هدف و ابعاد کمال خواهی قابل دفاع نیست.
از بازنمایی تقلیدِ آفریده تا تقلیدِ آفرینش در هنر اسلامی از منظر استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هنر یکی از ارکان مهم فرهنگ و تمدن هر جامعه ای و عرصه تجلّی و روایت چیزی غیر خویش و خصیصه ای نفسانی است که منجر به بروز کارهای شگفت انگیز و زیبا از سوی هنرمند می گردد. در این میان هنر اسلامی نیز دارای جایگاه خطیری در تمدن اسلامی است و با نگاهی از دریچه فلسفه، هنری استوار بر قوه خیال و عالم مثال است. عالم مثالی که از ثمرات ذو مراتب بودن هستی و تشکیک وجود است. اکنون سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در نگاه استاد جوادی آملی، غایت هنر اسلامی چیست؟ آیا غایت هنر اسلامی، بازنمایی واقعیت تازه ای است که به وسیله قوه خیال در نفسِ هنرمند ایجاد و انشاء می شود یا هدف، بازنمایی حقیقتی متعالی و فرا طبیعی است که توسط قوه خیال در نفس هنرمند اظهار می گردد؟ به عبارت دیگر در هنر اسلامی خیالِ هنرمند، فعّال است یا منفعل؟ در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی این نتیجه حاصل شد، بر مبنای حرکت جوهری نفس، هنر اسلامی که ثمره عملکرد قوه خیال است، در ابتدا ثمره و حاصلِ انفعالِ خیال و مشاهده صور خیالی توسط نفس در عالم مثال متصل یا مثال منفصل است و هنرمند در این مرحله به تقلیدِ آفریده مشغول است و هنر وی بازنمایی و تجسیم تقلید آفریده در عالم طبیعت و خارج است، ولی در نهایت حاصل خلاقیت و فعالیت نفس و صدور صور خیالی و مثالی از سوی نفس است که در این مرحله نفسِ هنرمند به تقلیدِ آفرینش می پردازد و هنر وی بازنمایی تقلید آفرینش در عالم خارج و طبیعت است.
روایت پژوهی حدیث «مَا أَنَا بِصَاحِبِکُمْ... انْظُرُوا مَنْ عَمِیَ عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ فَذَاکَ صَاحِبُکُمْ» در مصداق شناسی صاحب قیام
منبع:
مطالعات مهدوی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
73-90
حوزههای تخصصی:
برداشت صحیح از احادیث نیازمند درنظرگرفتن روایات مشابه و متضاد است. نسبت به روایت عبدالله بن عطاء از امام باقر ابهام و سؤالی وجود دارد که منشأ برداشتی بی اساس از این روایت و ذهنیت خوانی شیعیان آن زمان شده است. اول اینکه چرا امام باقر با وجود شیعیان بسیار در عراق، صاحب شیعیان بودن را از خود نفی می کنند؟ مگر حضرت منصب امامت را نداشتند؟ دوم، صاحب قیام کیست و چرا از بین ویژگی های صاحب قیام، خفای ولادت به عنوان معیار شناسایی مطرح شده است؟ در راستای پاسخ، ابتدا به منظور اعتماد به متن، اختلافات متنی و اعتبار حدیث را مورد بررسی قرار داده و با واژه شناسی در فهم اولیه دقت کرده ایم. سپس با ارائه روایات مشابه و بررسی فضای صدور، تلاش کردیم تا ابهام ها برطرف شده، جلو برداشت های سطحی گرفته شود.
فرجام نفوس ناقصه از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
237 - 260
حوزههای تخصصی:
سرنوشت نفوس ناقصه (کودکان، دیوانگان و ابلهان) از چالش برانگیزترین مباحث معاد است که از دیرباز ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است؛ زیرا هر جوابی که به این مسئله داده شود، با مشکلات خاص خود مواجه است. اگر برای این نفوس قائل به معاد شویم، آنگاه تبیین نحوه ثواب و عقابِ این نفوس دشوار است و اگر معاد این نفوس را نفی کنیم، آنگاه هم با برخی تصریحات دینی ناسازگار است و هم با برخی آراء فلسفی که این نفوس را صاحب نفس مجرد می دانند. هدف این مقاله، بررسی دیدگاه ابن سینا در مورد سرنوشت این نفوس است. هرچند ابن سینا معنای دقیق و گستره مفهوم «نفوس ناقصه» را روشن نساخته است، اما به صراحت در کتاب های متعددش به این بحث ورود نموده است و معتقد است که معاد همگانی بوده و نفوس ناقصه را هم شامل می شود. مبانی انسان شناسی شیخ، این دیدگاه او را پشتیبانی می کنند. اما در باب کیفیت حشر و جایگاه این نفوس در آخرت، کلمات ابن سینا مذبذب است؛ گاه موافقِ کسانی است که معتقدند این نفوس پس از مرگ به افلاک می پیوندند، گاه سرنوشت نفوس ناقصه را به رحمت واسعه الهی ارجاع می دهد، گاه نفوس ناقصه را در گروه سعادتمندان قرار می دهد، گاه این نفوس را نه اهل سعادت می داند و نه اهل شقاوت، و گاهی مفهوم نفوس ناقصه را تعمیم داده و در تلفیق با نگاه خوشبینانه اش به مسئله نجات، اکثر انسان ها را ذیل این مفهوم قرار می دهد.
کارکرد معرفتی و ارزشی فرهنگ انتظار در تعمیق راهبرد مقاومت با تأکید بر مکتب شهید سلیمانی
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
125 - 156
حوزههای تخصصی:
فرهنگ انتظار ظرفیت هایی دارد که با ایجاد باورها و نگرش های صحیح، ارزش ها، هنجارها و رفتارهایی را به وجود می آورد که با کاربست آنها، گشایش و فرج را برای جامعه منتظر در پی خواهد داشت؛ از همین رو فرهنگ انتظار می تواند کارکردهای مناسبی را برای ایجاد تحول در جامعه منتظر در پی داشته باشد. شهید سلیمانی با استفاده از فرهنگ انتظار، راهبرد مقاومت را تعمیق بخشید و از این جهت با مجاهدت های بی نظیرشان به مقابله با تجاوز و ظلم قدرت های استکباری و خشونت گروه های افراطی پرداخت. در این پژوهش، کارکرد معرفتی و ارزشی فرهنگ انتظار در تعمیق راهبرد مقاومت با تأکید بر مکتب شهید سلیمانی، با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا بررسی شده است و در ادامه پس از تبیین مفاهیم کلیدی، کارکردهای معرفتی و ارزشی فرهنگ انتظار برای تعمیق راهبرد مقاومتی در مکتب شهید سلیمانی را برشمرده ایم. از مهم ترین یافته ها و نوآوری های این مقاله، تبیین کارکردهای فرهنگ انتظار برای تقویت و تعمیق راهبرد مقاومت در مکتب شهید سلیمانی در دو حوزه باورها و ارزش هاست. در پایان به پیامدهایی مانند تحکیم معرفت الهی و ولایت پذیری در حوزه باورها، تحکیم ارزش های اخلاقی و ارزش های سیاسی، با تأکید بر نقش آنها در تعمیق و تقویت راهبرد مقاومت اشاره شده است.
لذت از آثار هنری و نسبت آن با قوای ادراکی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی این پرسش پرداخته می شود که قوای ادراکی در حصول لذت از آثار هنری چه نقشی دارند؟ آثار هنری اموری محسوس قلمداد می شوند و بنا به تعریف ابن سینا از لذت حسی به مثابه ادراک امر محسوس ملائم، این آثار نیز همچون دیگر محسوسات ممکن است متعلَّق ادراک حسی قرار بگیرند و به شرط ملائمت موجدِ لذت حسی گردند. با این حال، مدعای این پژوهش این است که بر اساس دیدگاه های ابن سینا لذتی که از آثار هنری، به عنوان گونه ای از امور محسوس، حاصل می شود لذتی صرفاً حسی و وابسته به قوای حسی ظاهری پنجگانه نیست. برای بررسی این مدعا ویژگی های لذت زیبایی شناختی و نیز جایگاه معرفتی این لذت مورد سنجش قرار می گیرد و لذت از هنرهای شعر، نقاشی و موسیقی از دیدگاه ابن سینا تبیین می شود. در نهایت، نشان داده می شود که لذت زیبایی شناختی از آثار هنری در درجه ی اول لذتی معقول و وابسته به قوه ی ناطقه و سپس به ترتیب لذتی مخیل و وابسته به قوه ی خیال و لذتی محسوس و وابسته به قوای ادراکی ظاهری است. در میان قوای ادراک ظاهری نیز قوا ی بینایی و شنوایی به ترتیب از بیشترین توانایی در کسب لذت زیبایی شناختی از هنرها برخوردارند.
بررسی طرح کلی حرکت رهبران الهی بر محور روایات دولت حق و باطل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
223 - 246
حوزههای تخصصی:
رهبران الهی برای اجرای مأموریت خود دارای طرح و برنامه بودهاند و کار خود را با تبیین هدایت و دعوت افراد آغاز کرده و پس از نیرو سازی و تشکیل هسته اولیه (انتظار)، و نفوذ در جبهه باطل (تقیه)، حرکت خود را علنی میکردند و در صورت موفقیت، تشکّل دینی خود را علنی کرده و با موانع راه رستگاری مبارزه میکردند و گستره این اجتماع دینی را تا آنجا که توفیق مییافتند بسط میدادند، (قیام) آرزوی تمامی رهبران الهی، نابودی کامل باطل و هدایت تمامی انسانها بود، و رهبران الهی؟عهم؟ این حرکت را با سه گام انتظار، تقیه و قیام، پی میگرفتند، این طرح به صورت مشترک در زندگی تمامی انبیاء؟عهم؟ مشاهده میشود، البته برخی از ایشان موفق به پیمودن تمام راه نشده و بر اثر همراهی نکردن مؤمنان و توسط اهل باطل در میانه راه به شهادت میرسیدند. این تحقیق، با شیوه توصیفی _ تحلیلی و روش کتابخانهای، سعی در استخراج طرح کلی رهبران الهی با تمرکز بر روایات دولت حق و باطل دارد، و به این نتیجه رسیده که تمامی مراحل طرح از قبیل دعوت، هدایت و نیروسازی (انتظار)، حفظ رهبر و نیروها و نفوذ پنهان در جبهه باطل (تقیه) و نبرد علنی با باطل (قیام)، از این روایات قابل برداشت است، به عنوان نمونه: روایت «عُلَمَاؤُهُمْ و أَتْبَاعُهُمْ خُرْسٌ، صُمْتٌ فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ، مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَهِ الْحَقِ، و سَیحِقُ اللَّهُ الْحَقَ بِکَلِمَاتِهِ، و یمْحَقُ الْبَاطِلَ» در بردارنده سه گام انتظار (مُنْتَظِرُونَ)، تقیه (خُرْسٌ، صُمْتٌ) و قیام (سَیحِقُ اللَّهُ الْحَقَ بِکَلِمَاتِهِ، و یمْحَقُ الْبَاطِلَ) است، و روایت «وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیهِ وَ فِی دَوْلَهِ الْحَقِّ بِالسَّیفِ» ارتباط دو گام انتظار و تقیه را در بر دارد.
نقدی بر ماهیت معرفتی کلام سلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
117-138
حوزههای تخصصی:
سلفی گری به مثابه یک مکتب اعتقادی و کلامی ریشه در جهت گیری اصحاب حدیث و دعوت احمد بن حنبل دارد و در دو سده اخیر نیز به صورت خاص بر باورهای ابن تیمیه تکیه داشته، ارائه افکار او به عنوان محور اصلی اندیشه سلفی، اقبال و ادبار متعددی را در پی داشته است. مساله تحقیق پیش رو آن است که با نگاه بیرونی و درجه دو به «کلام سلفی» می توان به مثابه یک منتقد، از هویت معرفتی کلام سلفی یاد کرده، و بر محور یک ساختار منطقی، مبانی و مسائل این مکتب فکری را نقد کرد . روش تحقیق و گردآوری مطالب،کتابخانه ای و اسنادی است و بررسی مبانی معرفتی، نقد هرمنوتیکی، تبیین کاستی ها در مطالعات علوم انسانی و علم دینی در مکتب سلفی، تضاد سلفی گری با اصول سلف و لزوم درونی سازی نقد کلام سلفی از اهم یافته های تحقیق است.
بررسی انتقادی برابری انتخاب ارثی، شناخت دینی و دلایل بر آمده از متون ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
113-128
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر برابری انتخاب ارثی، شناخت دینی و دلایل برآمده از متون ادیان می باشد. هدف این تحقیق نشان می دهد که انتخاب ارثی، شناخت دینی ودلایل ادیان، برابر و یکسان نیستند. روش به کارگرفته توصیف و تحلیل عقلی می باشد. یافته ها، عوض شدن گسترده دین خانوادگی و قومی، برابری ادیان را رد می کند. شناخت های برآمده از متون هریک از ادیان با هم متفاوت و ناسازگار هستند. چنانکه عالمان هریک از ادیان مختلف با شناخت های یکدیگر موافقت ندارند. برخی ادیان مفاهیم و شناخت های ناسازگار از درون خود ارائه می دهند. دلایل ادیان نزد عالمان دیگر معتبر نیست. دین اسلام شناخت یقینی و دلایل منطقی همراه با بررسی سخنان مختلف را ملاک انتخاب دین دانسته است. چنانچه سازگاری مفاهیم درون دینی را لازمه حقانیت آموزه های دینی دانسته است. از این رو، دین اسلام با ارائه شناخت ها و مفاهیم سازگار، دلایل بیرونی و گسترش خیره کننده برابری ادیان را رد می کند
اعتبارسنجی «خواب» در شناخت حجت الهی در تفکر احمد بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
241 - 256
حوزههای تخصصی:
احمد بن اسماعیل بصری(احمد الحسن) یکی از مدعیان دروغین مهدویت است که با ادعای ظهور یمانی در سال 2002م. دعوت خویش را اغاز کرده و در مراحل بعدی خود را فرزند امام زمانأ و جانشین ایشان و حجت معصوم الهی معرفی می کند. در قانون معرفت حجت ابداعی او(نص، علم و دعوت به حاکمیت الهی) از رؤیا به نص مستقیم الهی تعبیر شده و البته صرفاً به حجیت خوابی که نص تشخیصی ایجابی باشد قائل است. وی در اثبات حجیت رؤیا علاوه بر دلایل نقلی به ادله عقلی نیز استناد می کند، انچه این نوشتار را از سایر پژوهش های مرتبط متفاوت می سازد، بررسی ادله عقلی اعتبار رؤیاست، چرا که برای پیشگیری از دور باطل، ادله حجیت رؤیا به عنوان قانون عام شناخت حجت، الزاماً باید عقلی باشد. دلایل سه گانه عقلانی او در این مسئله عبارت اند از استناد به حکمت الهی در لزوم شناساندن خلیفه خود، محال بودن اضلال الهی و حجیت قطع حاصل شده برای بیننده خواب. البته م توان با تمایز مقام تنصیب خلیفه از سوی خدا با مقام معرفی ایشان به مردم و نیز تمایز معناداری پدیده ها با حقیقت مندی آن ها خطای دیدگاه مذکور را به خوبی نشان داد. همچنین با تأکید بر اختیار انسان درگزینش یک منبع معرفتی، اضلال الهی منتفی خواهد بود. علاوه بر آن به استناد دلایل متقن عدم تطابق با واقع همه خواب ها، مقدمات قطع بیننده خواب نیز مورد خدشه است. حجیت خواب در میان متفکران شیعه به صورت مستقل هرگز پذیرفته نشده است و اعتبار هر گونه شهود مشوب صرفاً با معیار نصِّ قطعی و مطابقت با دلیل عقلی سنجیده می شود.
خدا و هستی از دیدگاه آکویناس و رابطه آن با اصالت وجود و برهان صدیقین در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
125 - 143
حوزههای تخصصی:
تبیین و اثبات گزاره های دینی و الهیاتی از طریق گزاره های فلسفی یکی از روشهای متفکران دینی است که بسیاری از متفکران و متألهان اسلامی و مسیحی از آن بهره برده اند. در میان متألهین اسلامی ابن سینا، خواجه نصیر، علامه حلی، صدرالمتألهین چنین کردند و از متفکران مسیحی "توماس آکویناس" از این روش استفاده کرده است. وی که در فلسفه از آثار ابن رشد و ابن سینا بسیار استفاد نموده، در کتاب "هستی و ذات"تلاش می کند تا از مسأله فلسفی "وجود و موجود" کمک گرفته و تبیینی دقیق از وجود خداوند متعال و خلقت ارائه کند. .وی "وجود" و"خداوند" را یکی تلقی می کند و خداوند را فعلیت یا فعل وجود می داند و معتقد است مخلوقات، وجود را از خداوند دریافت می کنند.هر چند آکویناس با فلسفه ارسطو و تفسیر ابن رشد و ابن سینا پایه های فلسفی خود را بنا کرده است اما با یک تفسیر می توان لازمه نظریه وی را نزدیک شدن به اصالت وجود و برهان صدیقین تلقی کرد.مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی نظریه وی را درباره وجود و خداوند از کتاب "هستی و ذات" بررسی، تحلیل کرده و لوازم آن را بیان می کند.