فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
خوانشهای سنّتی از آموزه فرجام جهان در الاهیات مسیحی شامل امید به تحقق قلمرو یا عالم دیگری است که فراتر از قلمرو زندگی در این جهان است و خبری از مرگ و رنج در آن نیست. الهیدانان مسیحی قرن بیستم نیز با وقوع جنگهای جهانی و فجایع ناشی از این وقایع به این آموزه توجه کردند. رودلف بولتمان الهیدان پروتستان با اشاره به خاستگاههای هلنی گنوسی، رواقی، ایرانی، عهد قدیم و جدید حاکم بر آموزه فرجام جهان با الهام از درونمایههای فلسفه مارتین هایدگر درباره وجود انسان و نظریه اسطورهزدایی خویش، خوانشهای سنتی از این آموزه را نقد و خوانشی اگزیستانسیالیستی از این آموزه ارائه کرده است. او معتقد است فرجام جهان، رخداد لحظهای یا جرقهای عرفانی نیست، یک وضعیت پیوسته است که مؤمن مسیحی در ایمان خویش بارها و بارها ظهور مسیح را تجربه میکند و از قید این جهان متناهی رها میشود. برای مؤمن مسیحی جهان قدیم در هر لحظه، تمام میشود و به انسانی رها از قید اضطرابهای این جهان متناهی تبدیل میشود. به باور بولتمان، این خوانش نهتنها با کتاب مقدس سازگار است، برای انسان معاصر مسیحی نیز فهمپذیر است و به نیازهای او پاسخ میدهد. ارائه خوانشی فهمپذیر و پاسخگو برای انسان مسیحی معاصر از امتیازات خوانش بولتمان است؛ ولی اسطورهزدایی او از مفهوم آخرالزمان مستلزم تقلیلهای گوناگون مانند تقلیل رستگاری به انسان و بیتوجهی به رستگاری غیرانسان، تقلیل رستگاری انسان به فرد انسانی و نادیدهگرفتن رستگاری جامعه انسان، تقلیل رستگاری انسان به رستگاری وجود / اگزیستانس انسان و بیتوجهی به امید مسیحی به زندگی پس از مرگ است.
فرایند قانونی شدن عهد عتیق در یهودیت و مسیحیت
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
در طول دوران عهد عتیق یعنی از زمان حضرت موسی تا زمان حضرت عیسی8، در جامعه یهودی کتاب های پرشماری نوشته شده بود. این کتاب ها گاه مشتمل بر گزارش های تاریخی بود، گاهی در بردارنده تعالیم ایمانی و احکام شریعت و در برخی موارد نیز مشتمل بر پیشگویی بود. مشکلی که بعدها گریبان گیر جامعه یهودی و در دوران عهد جدید، گریبان گیر مسیحیان گردید، مسأله انتخاب کتاب های معتبر بود. رهبران یهودی و بعدها رهبران مسیحی می بایست برای تعیین کتاب های مقدس دست به کار می شدند تا جامعه را از سردرگمی در مورد گزارش ها و تعالیم متفاوت این کتاب ها رها سازند. البته این مشکل خود زمینه ساز مشکل دیگری گردید؛ زیرا در انتخاب این کتاب ها، اختلاف نظر فراوانی به وجود آمد. نوشتار حاضر به بررسی این موضوع که تحت عنوان فرایند قانونی شدن عهد عتیق مطرح می شود، می پردازد. در این نوشتار ابتدا به بررسی مراحل تاریخی و فرایند قانونی شدن عهد عتیق در میان یهودیان می پردازیم و سپس مسأله قانونی شدن این مجموعه، در جامعه مسیحی را بررسی می کنیم.
نقد و بررسی نظریه ضد اخلاقی نیچه
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
59 - 75
حوزههای تخصصی:
نیچه فیلسوف آلمانی از تأثیرگذاران در فلسفه و فرهنگ غرب است. از میان تفکرات او دیدگاه اخلاقی او بسیار مهم است. نیچه اخلاق دینی را نقد می کند. او تعالیم مسیحیت را مخالف طبیعت انسانی می داند. در نظر او آنچه که ارزش تلقی می شود، قدرت است و هدف زندگی انسان کسب قدرت بیشتر و ظهور ابرمرد است. در نظر او سجایای اخلاق دینی باعث سرکوب شخصیت انسان می شود و انسان را وارد وادی بردگی می کند. او بر وجود دو نوع اخلاق تأکید می کند: یکی اخلاق بردگان و دیگری اخلاق سروران. بردگان حقوق کمتری نسبت به سروران دارند و فقط وسیله ای برای رشد و پیشرفت سرداران هستند. این نظریه از نظر علمی مردود است و نقدهایی بر آن وارد شده است مانند نگاه افراطی او به قدرت، مقایسه اخلاق انسانی با طبیعت بی جان، کاستن شأن انسانی، تعمیم تعالیم انحرافی مسیحیت به تمام ادیان، انکار آخرت، تقابل جسم و روح، نسبیت گرایی، تفاوت اخلاق هنجاری و اخلاق نیچه ای، عدم تمیز افتادگی و خصوع، اشکالات ابر مرد و درنهایت، ناسازگاری با عقل.
شاخصه های جامعه شناختی انتظار راهبردی در مکتب شهید سلیمانی
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
115 - 145
حوزههای تخصصی:
انتظار به عنوان یکی از محوری ترین آموزه های مهدویت، به دو بخشِ راهبردی و غیرراهبردی قابل تقسیم است. اعتقاد به هر کدام از این دو، پیامدهای متفاوت وگاه متناقضی را در عرصه عمل به دنبال خواهد داشت؛ ازاین رو با توجه به اهمیت تأثیر اجتماعی پذیرش هر یک از این دوگانه، پژوهشگر در این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این پرسش بوده که «شاخصه های جامعه شناختی انتظار راهبردی چیست»؛ البته با توجه به برجستگی شخصیت شهید سلیمانی از یک سو و مکتب بودن سبک زندگی وی از سوی دیگر، تلاش شده است تا پردازش موضوع با عطف توجه به مکتب شهید سلیمانی بررسی شود. روش تحقیق در این نوشتار به لحاظ گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی و به لحاظ پردازش، توصیفی و تحلیلی است. یافته ها حاکی از آن است که مهم ترین شاخصه های جامعه شناختی انتظار راهبردی در مکتب شهید سلیمانی را در می توان در نُه عنوان گزارش داد که عبارت اند از: بهره مندی از رویکرد تمدن سازی اسلامی؛ عقلانیت معطوف به ارزش؛ ولایت پذیری؛ نگاه راهبردی؛ عمل انگاری انتظار؛ استقامت ورزی؛ ایجاد همبستگی اجتماعی؛ مدیریت عواطف و احساسات و جهاد همه جانبه.
تحلیل و بررسی مراتب خداشناسی توحیدی در آیین زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۰
49-68
حوزههای تخصصی:
بحث توحید یا ثنویت زرتشتیان از مباحث پرچالش در آیین زرتشت است. توحید به معنای یگانه دانستن یا یکتاشمردن خداوند، مراتب و مظاهری مانند توحید در وجوب وجود، خالقیت، عبادت، ربوبیت و... دارد. ذکر مراتب و مظاهر توحید اهمیت بسزایی در بحث حاضر دارد؛ زیرا بیشتر نویسندگانی که پژوهشی درباره ی موضوع توحید در دین زرتشت داشتند ، روشن نکرده اند که کدام یک از مراتب توحید را م عیار در ن ظر گرفته اند. این امر ازیک سو به دیدگاه های گوناگون و حتی متناقض منجر شده و ازسوی دیگر، انکار نویسندگان زرتشتی را به دنبال داشته است. مقاله ی پیش رو با روش تحلیلی انتقادی به بحث از سه مرتبه از مراتب توحید، یعنی توحید در وجوب وجود، خالقیت و عبادت اختصاص یافته و با تکیه بر متون دینی زرتشتیان، به ویژه گاهان منسوب به زرتشت، نشان داده است که پذیرش ادعای توحید با تمام مراتب آن، در آیین زرتشت دشوار است؛ نمونه ای که می توان به آن اشاره کرد، مرتبه ی توحید در خالقیت است که در آیین زرتشت نفی شده است. ذکر مراتب خداشناسی زرتشتی به صورت مجزا و تحلیل و بررسی هریک از مراتب، نوآوری تحقیق حاضر است.
جستاری در معنای «حکمت» با توجه به دیدگاه داوود قیصری و امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
109 - 140
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان اسلامی گاه «حکمت» را شاخه ای از علم در نظر می گیرند؛ علم به احوال موجودات به گونه ای که در نفس الأمر است. تفسیر دیگر «حکمت» حکم نمودن است؛ چنان که حق تعالی حکم فرموده که نیکوکاران را به بهشت و تباهکاران را راهی دوزخ نماید. در تفسیر سوم «حکمت» معنای اتقان و انضباط را به خود می گیرد؛ یعنی درست و نیکو کارکردن. تمامی این تفاسیر حاکی از حکیم بودن خداوند است؛ صفتی که ثبوت آن برای ذات باری ضروری است. اما آنچه در این مقاله بررسی می شود، مفهوم واژه «حکمت» از دیدگاه داوود قیصری و تعلیقه امام خمینی(ره) بر این دیدگاه است. نویسندگان این مقاله بنا به نظر این دو اندیشمند، واژه پرارج «حکمت» را واکاوی کرده به نقد و تحلیل این دو منظر و تطبیق آنها با دیدگاه های دیگر اندیشمندان خواهند پرداخت. «حکمت» در این پژوهش مرتبه ای درنظر گرفته می شود که عارف و حکیم، مشتاق و مجذوب رسیدن به آن هستند. صاحب حکمت عارف متألّهی خواهد بود که در مراتب باطنی و سرّی آن از عقل استدلالی گذر و شهود را تجربه می کند. این بررسی به شیوه پدیدارشناختی انجام گرفته، تلاش می کند «حکمت» را در معنای سوم و به عنوان حکمت ذوقی و شهودی در برخی حالات و مشاهداتِ عارفانی اعم از شرق و غرب که این تجربه را داشته اند، بیان کند تا از این طریق ریشه یابی عملی، سلوکی و جایگاه دست نیافتنی حکمت را نقبی زند.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان (سوره مائده)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
7 - 36
حوزههای تخصصی:
در آیه 54 سوره مائده خداوند متعال به مؤمنان عصر بعثت چنین هشدار می دهد که اگر به دین خود پشت کنید خداوند در آینده قومی با ویژگی های برجسته را خواهد آورد که دین او را یاری خواهند نمود. در این باره که مقصود از قوم یاد شده در آیه کیست مفسران دیدگاه های مختلفی ارائه کرده اند که طبق برخی از آنها مقصود قوم فارس یا اهل یمن است در این باره روایات متعددی نیز از پیشوایان معصوم وجود دارد که به حسب آنها مقصود اهل فارس و یمن هستند که به یاری امام زمان7 برخواهند خواست. نوشتار پیش رو پس از بررسی آیه مورد نظر به نقل و تحلیل روایاتی که در این باره وجود دارد و نیز به بررسی دیدگاه مفسران در این خصوص می پردازد و این احتمال که آیه ناظر به نسلی از نژاد فارس و اهل یمن است که در آخرالزمان برای حمایت از دین خداوند نقش آفرینی خواهند کرد را تقویت می کند.
نقش پیشگویی های آخرالزمانی در خشونت گرایی مسیحیت بنیادگرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
165 - 186
حوزههای تخصصی:
خشونت و افراطی گری در پوشش دین قدمتی به تاریخ ادیان دارد. با این همه تشدید این امر در سده اخیر به چالشی مخاطره آمیز در راه صلح و هم زیستی مسالمت آمیز ادیان تبدیل شده است. در مسیحیت نیز طیف های شاخصی همچون «بنیادگرایان» با داعیه خلوص دینی، به تحلیل و استنباط از کتاب مقدس و به طور خاص پیشگویی های آخرالزمانی آن مبادرت می روزند. این امر در بسیاری موارد بروز گرایشات خشونت بار و تندروی دینی را به دنبال داشته است. تأکید بر تحلیل «نص گرایانه» و نگاهی موعودگرا به پیشگویی های کتاب مقدس درحالی است که غالب مسیحیان اعم از کاتولیک و ارتدوکس و بسیاری از شاخه های پروتستانتیزم این متون را به گونه «روحانی»، «تمثیلی»، «تاریخی» و «گذشته گرایانه» و... معنا و تفسیر می کند. لازمه قبول روش نخست التزام به تمامی لوازم مستقیم و غیرمستقیم این باورها (نظیر تحقق بازگشت گرایی یهودیان به فلسطین، بناء شهر وعده داده شده خدا در روی زمین، نبرد آرماگدون و...) توجیه و تقدس بخشی به خشونت ها و افراط مذهبی در مسیر تحقق آن بوده است. در مقاله فراروی که با روش تحلیلی _ انتقادی نگارش یافته است، سعی بر آن است تا که نشان دهد تفسیر بنیادگرایانه از پیشگویی های آخرالزمانی کتاب مقدس و پایبندی به لوازم تحقق بخش آن زمینه ساز شکل گیری خشونت مذهبی در میان بنیادگرایان و به خصوص طیف شاخص آنان یعنی «صهیونیزم مسیحی» گردیده است.
جاودانگی نفس از منظر برخی از فلاسفه
منبع:
کلام حکمت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
53 - 68
حوزههای تخصصی:
پرسش از تجرد و خلود نفس انسانی و معنای زندگی از جمله دغدغه های اصلی است که از دیرباز ذهن اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. باور به حیات پس از مرگ، اصالت روح، تجرد و جاودانگی نفس انسانی در نوع تفسیر انسان از زندگی و در معناداری یا بی معنایی آن نقش مهم و اساسی دارد. در تحقیق حاضر نظرات برخی از فلاسفه همچون علامه طباطبایی، میرداماد و بزرگان هر سه مکتب فلسفه اسلامی را در رابطه با جاودانگی نفس مورد بررسی قرار گرفته است۔ در اندیشه علامه طباطبایی جاودانگی انسان امری مسلّم و طبیعی است۔ او انسان را موجودی فناناپزیر می داند که مرگ هرگز نقطه پایانش نخواهد بود. میرداماد در رابطه نفس با مرگ می گوید: «نفس با مرگ تکامل می یابد، نه از بین می رود و نه چیزی از کمالاتش کم می ش ود ه مچون خورشیدی که می درخشد و آینه ت یره ف قط خ ود را از ان عکاس ن ور محروم می ک ند و این م مانعت چیزی از کمال خورشید نمی کاهد». در پایان با توجه به دیدگاه حکما این نتیجه به دست آمد که فلاسفه با دلایل و براهین مختلف جاودانگی نفس را به اثبات رسانده و ثابت نموده اند که نفس انسان با مرگ جسمانی هرگز نمی میرد و بعد از جدا شدن از بدن به مراتب بالا رسیده و در نهایت به لقاء الله می رسد.
بررسی انتقادی نسبت معرفت و رؤیابینی در اندیشه ی کارلوس کاستاندا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۰
91-106
حوزههای تخصصی:
نسبت معرفت و رؤیابینی یکی از دیدگاه های مهم کارلوس کاستاندا به حساب می آید. او تحت این نظریه مدعی است که معرفت را می توان به دو گونه تصور کرد: نخست، معرفتی که متعلق آن، امور مادی و این جهانی است و دیگری، معرفتی اصیل که در حالت غیرطبیعی به دست آمده و ماهیت غیرتجربی دارد. در این میان، رؤیابینی حالتی برای تحصیل معرفت اصیل است و گیاهان روان گردان نیز ازجمله طریقی برای کسب این آگاهی به حساب می آیند. در مقام تحلیل انتقادی این دیدگاه به نظر می رسد که دیدگاه کاستاندا انسجام کافی ندارد؛ زیرا اگر معرفتِ متعالی با التفات به ساحت های دوگانه ی وجود آدمی فراهم شده و سعادت نیز در شکوفایى استعدادهای مادی روحی و پاسخ مناسب به نیازهاى روحى و جسمى قوام یابد، ناگزیر، کاستاندا تبیین دقیقی از چیستی معرفتِ سعادت بخش یا متعالی به دست نمی دهد. او تنها به همین ادعا بسنده می کند که معرفت غیرحسی یا معرفت برآمده از غیرمحسوسات، مؤید تعالی است. ازسوی دیگر، در اندیشه ی کاستاندا، معرفت اصیل نوعی آگاهیِ برآمده در حالت غیرطبیعی است. این معرفت که نحوه ای از شهود معنوی تلقی می شود، مبتنی بر تقویت قوای نفسانی لحاظ نشده است. درواقع، اهمیت استفاده ی از گیاهان روان گردان برای تحصیل این معرفت نیز مؤید این مدعاست.
تحلیل نظریه ی صدق نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
99 - 114
حوزههای تخصصی:
در سامان دادن نظریه ی صدق، به مثابه ی رکن اصلی معرفت، معمولاً چهار مسأله را بررسی می کنند: تعریف یا تحلیل صدق، حامل صدق، صدق ساز، و نسبت (در نظریه های مطابقت و انسجام). نظریه ی صدق مناسب، نظریه ای است که از عهده ی تبیین صدق همه ی انواع قضایا برآید و در برابر پارادوکس دروغ گو نیز مقاومت کند. هدف این تحقیق تحلیل نظریه ی صدق خواجه طوسی است؛ کسی که هم درگیر پارادوکس دروغ گو بود، هم درگیر تبیین صدق قضایای حقیقیه و قضایایی که از معقولاتی ساخته شده اند که مابه ازایی در خارج ندارند. در این جستار، با رویکردی تحلیلی (بیشتر تحلیل سیستمی) نشان می دهیم که او در برابر دشواره ی پارادوکس دروغ گو، حامل صدق را خبر و قضیه ای دانسته است که غیر از مخبرٌعنه است؛ و در برابر دشواره ی دیگر، دو رهیافت را پیش گرفته است: اول، از تعریف صدق به مطابقت دست شسته و آن را به «الحاق امر اعتباری به آنچه با خصوصیتش شایستگی آن را دارد» تعریف کرده است؛ دوم، صدق ساز و نفس الامر را عقل فعال دانسته است. او هرچند نسبت مطابقت را نسبتی حکایی می داند، اما چندان به آن نمی پردازد. یکی از دلایل آن می تواند این باشد که مسأله ی نسبت مطابقت، در دو دشواره ی یادشده نقشی جدی ندارد.
نقش تعلیل فلسفی در توصیف علمی از منظر حکمت سینوی: با تأکید بر آموزه های طبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
103-124
حوزههای تخصصی:
نسبت میان علم و فلسفه از وجوه گوناگونی قابل بررسی است؛ یکی از این وجوه، پرسش از نسبت میان توصیف علمی و تعلیل فلسفی است. پیروان دیدگاه تجربه گرا بر این باور اند که میان پرسش از چرایی پدیده ها در مقام تعلیل، و چگونگی آن ها، در مقام توصیف، نسبتی وجود ندارد و مرزهای علم طبیعی، مستقل از فلسفه است. در این میان بازخوانی اندیشه حکیمانی چون ابن سینا، که توأمان از دانش حکمت و علوم طبیعی بهره مند بودند، می تواند برای رهیافت های جدید در نسبت میان علم و فلسفه راهگشا باشد. در نظام حکمت سینوی، مقام تعلیل از مقام توصیف تمایزاتی دارد، اما از آن مستقل نیست. شیوه تعلیل فلسفی، چه در فلسفه الهی و چه در فلسفه طبیعی، در شیوه توصیف علمی اثرگذار است و از حیث روش شناختی، توصیف در برابر تجویز قرار می گیرد و نه تعلیل. بر این اساس بدون داشتن الگوی مشخص از روابط علّی – معلولی، نمی توان توصیف روشمندی از پدیده های طبیعی و علمی ارائه داد. ویژگی های اساسی در این الگوی علّی شامل: تمایز علیّت بالذّات از بالعرض، علیّت قریب از بعید، علیّت مرکب از بسیط، علیّت بالقوه از بالفعل و همچنین اثرگذاری نسبت میان علل، در اسناددهی و استدلال آوری علمی است.
واکاوی تطور تاریخی آراء مفسران پیرامون واژه «کفاتا» در آیه «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «کفات» در آیه 25 سوره مبارکه مرسلات به عنوان یکی از صفت های زمین مطرح شده که دقت در آراء مفسران قرآن و تطور پیرامون مفهوم آن، می تواند نمونه ای مناسب از نقش تغییر مقتضیات فرهنگ مخاطبان در نحوه ارائه مطالب تفسیری را ارائه نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، به بررسی روایات معصومان(ع)، آراء لغویان و مفسران(از قرن اول تا دوران معاصر) و سیر تطور آنها پرداخته است که بر اساس نتیجه آن، به رغم آنکه از تفاسیر متقدم تا تفاسیر قرن چهاردهم هجری، به دلیل رویکرد دغدغه های تفهمی مخاطبان قرآن که عمدتا ناظر به فلسفه، کلام، ادبیات، فقه و .. بود، معنای واژه «کفات» که فحوای ضمیمه و جذب کردن نسبت به زمین بود را با ادبیاتی ناظر به جایگاه آرامش و سکونت و تامین مایحتاج انسان و دفن اموات مطرح کردند، از قرن چهاردهم با ترجمه آثار علمی ناظر به رنسانس در تمدن غرب و اولویت یافتن علوم تجربی، گرایش به توضیح بر اساس اصطلاح تخصصی جاذبه در میان مفسران، فزونی یافت.
شناخت پذیری صفات الهی و معناشناسی آن از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
1 - 16
حوزههای تخصصی:
فهم صفات الهی و تبیین دقیق معنای آن ها، همواره یکی از چالش های متفکران اسلامی بوده است. ملاصدرا با تفکیک میان مفهوم و مصداق، در صدد ارائه روشی برای فهم صفات الهی است که در عین تأکید بر شناخت پذیر بودن صفات الهی، منجر به یکسان انگاری صفات خداوند و مخلوقات نشود. ازنظر ملاصدرا همان گونه که وجود یک حقیقت واحد است که در همه اشیا سریان دارد، صفات حقیقی خداوند یعنی علم و قدرت و حیات و اراده نیز به مانند وجود هستند به این معنا که یک علم و قدرت و حیات و اراده داریم که در همه اشیا سریان دارند. او در برخی واژه های خود، ترادف مفهومی صفات الهی را انکار می کند و در برخی دیگر، این ترادف مفهومی را قبول کرده است؛ این اختلاف در بین کلمات ملاصدرا به سبب مقام احدیت و واحدیت خداوند متعال است. از نظر ملاصدرا در صفات خبریه خداوند متعال، باید به روح معنا توجه کرد. این روش که روش راسخین در علم است، سبب تاویل معنای آیات قرآن نبوده و منافاتی با ظاهر آیه ندارد بلکه درواقع تکمیلی بر معنای ظاهری است.
قاعده جری و تطبیق در تفسیر آیات مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
43 - 59
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ، معجزه جاوید پیامبر خاتم (ص)، برنامه هدایتش برای تمامی انسان ها در همه زمان ها و مکان ها جاری است و به زمان و مکان محدود نمی شود. قاعده جری چگونگی تطبیق آیات الهی را بر مصادیق هر عصری ضابطه مند می کند. مقاله حاضر به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است که با استفاده از منابع تفسیری و روایی، مبانی قاعده جری را تبیین نموده و با تطبیق آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، حضرت مهدی (عج) را مصداق آن معرفی کرده است ، جمع آوری کرده و ادله تطبیق آیات بر امام مهدی (عج) را بیان نموده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که بسیاری از آیات الهی بر اساس قاعده جری و تطبیق، بر امام دوازدهم تطبیق می شود و این انطباق از مبانی متعددی مانند زمان شمولی و جهان شمولی قرآن ، برخورداری از سطوح و لایه های متعدد معنایی آیه، مرجعیت علمی ائمه (ع)، اصل بودن عمومیت ارتباط مفهومی میان ظاهر آیه و جری و تطبیق آن به دست می آید.
خداباوری و خداناباوری، چیستی دگرگونی اندیشه آنتونی فلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از آغاز و انجام هستی، از جمله مباحث بنیادینی است که فلاسفه با رویکردهای مختلفی مانند قرینه گرایی به آن پرداخته اند. آنتونی فلو یکی از فیلسوفان قرینه گرایی است که در طول دو دوره حیات علمی خود با تکیه بر قرائن، به دنبال واکاوی خداباوری بوده و ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری روی می آورد. البته دگرگونی باور او به خداوند به معنای دگرگونی کامل همه باورهای روزگار خداناباوری او نیست. چیستی دیدگاه وی در روزگار خداناباوری و خداباوری و واکاوی این مسئله که فلو درحقیقت چه چیزی را از اندیشه خداناباوری خود حفظ و چه چیزی را دگرگون کرد، و دلایل وی با نتایج آن تا چه اندازه سازگار است و چه سستی هایی در اندیشه خداباورانه وی وجود دارد، موضوع این نوشتار است. در نتیجه این واکاوی آشکار خواهد شد که فلو همچنان بر بسیاری از مواضع روزگار خداناباوری خود پا برجاست. اندیشه وی دارای سستی هایی است و فلو درباره دلایل و نتایج خود دچار تناقضاتی شده است.
مقایسه دیدگاه ملاصدرا و علامه شعرانی درباره آموزه بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
27-40
حوزههای تخصصی:
چگونگی تببین آموزه بداء و تحلیل رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و علم و عصمت معصومان (علیهم السلام) از دیدگاه ملاصدرا و علامه شعرانی، مسأله پژوهش حاضر است. پژوهش پیش رو به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی مبانی ملاصدرا و علامه شعرانی درباره آموزه بداء، پرداخته و یافته های آن از این قرار است که ملاصدرا با بهره گیری از مبانی حکمت متعالیه، حقیقت بداء را تبیین و رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و عصمت معصومان (علیهم السلام) را در این چارچوب، تحلیل کرده است. علامه شعرانی نیز هر چند در چارچوب حکمت متعالیه، اما با توجه به مبانی حدیثی - کلامی خود، هرگونه تغیّر و تبدّل در صفات خداوند و تقدیر الهی را محال دانسته و بداء به معنای مدّ نظر ملاصدرا را نقد می کند. وی همچنین با استفاده از برهان لطف، عدم امکان وقوع بداء در اخبار معصومین (علیهم السلام) را اثبات می کند .
تقریر، تبیین و ارزیابی نظریه صفات فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
45 - 66
حوزههای تخصصی:
به عقیده حکما شناخت حق تعالی، از بالاترین کمالات انسانی است. این شناخت متضمن ابعاد مختلفی است. یکی از جنبه های شناخت خداوند، شناخت صحیح صفات اوست. این نوشتار، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که «آیا اتصاف حق تعالی، به صفات فعلی جایز است؟». به منظور پاسخ به این پرسش به تقریر و تبیین معنا صفات فعلی، زمینه و عوامل پیدایش اعتقاد به این قبیل صفات، تفسیر حکما از این صفات و محذورات این نظریه مطرح و در نهایت، دیدگاه قابل قبول ارئه شده است. نتیجه حاصل از بررسی «نظریه صفات فعلی» چنین است که اگرچه حق تعالی در مرتبه فعل متصف به صفاتی می گردد اما صفات فعل به آن گونه که مشهور تفسیر می کنند، اولاً ریشه در فهم برخی محدثین سده های نخستین از ظاهر بعضی روایت، دارد ثانیاً مستلزم انتقادات چشمگیری از جمله استناد ضعف و نقصان به حق تعالی است درحالی که با بررسی تفسیر اهل حکمت از روایات مذکور، روشن می شود که آن روایات اساساً مستلزم پذیرش صفات فعلی نیستند همچنین روایاتی صریح خلاف ادعای قائلان به صفات فعلی وجود دارد که نشان می دهد صفاتی چون خالق، رازق و... عین ذات اند.
پیوند سیاست أعلی و أدنی: نقش سردار سلیمانی در تصویرسازی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد مقاومت
حوزههای تخصصی:
بر اساس تقسیم بندی کلاسیک، موضوعات روابط بین الملل به سیاست أعلی و سیاست أدنی تقسیم می گردد. موضوعات و مسائل نظامی <strong>– امنیتی همواره در طبقه بندی سیاست أعلی می گنجد و صاحب نظران و تحلیل گران فعالیت های مقامات نظامی در این حوزه را بررسی می کنند و این موضوع به حوزه سیاست أدنی که مختص موضوعات اقتصادی، رفاهی و فرهنگی است، ارتباطی ندارد. در این میان سردار سلیمانی نمونه نادری بود که توانست میان دو حوزه سیاست أعلی و أدنی پیوند بزند. مقاله حاضر با روش توصیفی <strong>– تحلیلی و با تمرکز بر الگوی رفتاری سردار سلیمانی به این پرسش اصلی می پردازد که شهید سلیمانی چه نقشی در تصویرسازی فراملی از جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده است؟ در پاسخ به این نتیجه دست یافته ایم که شهید سلیمانی به رغم هویت نظامی شان، به دلیل توجه ویژه به مظاهر قدرت نرم و ابزار دیپلماسی عمومی توانست از طریق رابطه سازی، مدیریت تصویر، اعتباربخشی و برندسازی ملی و ارائه یک الگوی سیاست خارجی بشردوستانه و غیرمنفعت طلبانه، وجهه جمهوری اسلامی ایران را نزد دولت ها و ملت های هدف به طرز قابل توجهی ارتقا بخشد. ضرورت طرح چنین موضوعی از آن روست که الگوی موفق سردار سلیمانی در عرصه عمل نیازمند تبیین، تنقیح و نظریه پردازی است تا جنبه علمی پیدا کند و قابلیت ارائه در محافل دانشگاهی و نخبگانی را داشته باشد.
تحلیل و بررسی آرای ابن عربی از منظر دانش حصولی و حضوری با تکیه بر «فصوص الحکم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافت های باطنی و تجربه های عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری می پردازد. علاوه بر آن اندیشه های عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی به عنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گران قدر مطرح می شود. ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری می داند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعین حال راه عقل را به شرط آن که حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمی کند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیله شناخت «تعریف الهی» است. ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدوده صورت های ذهنی تلاش می کند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن به حق است که سرچشمه حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است. واژه های کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.