فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گذار از بحرانهای زیستمحیطی بدون تغییر نگرش و سبک زندگی بشر، امری ناممکن است. زیستبومگرایان با تکیه بر همین تغییر نگرش و سبک زندگی کوشیدهاند با ورود به علوم مختلف، از ظرفیتهای آنها برای بهبود وضعیت محیط زیست بهره ببرند. الهیات و متون دینی به سبب گستره نفوذ خود قابلیت ایجاد چنین تغییری را دارند. متن اوستا به سبب ارزش دینی و اسطورهای آن و بسامد موضوعات در پیوند با محیط زیست از این دیدگاه درخور بررسی است. پژوهش پیشرو با رویکرد زیستبومگرایانه و با نگاهی تطبیقی، در پی آن است که به چگونگی تأثیرگذاری گزارههای اوستا بر سبک زندگی و نگرش افراد بپردازد و ضمن نقد برخی از پیامدهای احتمالی منفی، به ارزیابی جامع از قابلیتهای این متن برای صیانت از محیط زیست دست یابد. نتایج پس از پژوهش بر گزارههای اوستا نشان دادند منشأ کهنالگویی روایتهای نمادینآن، متأثر از ناخودآگاه جمعی و نیز تأثیرگذار بر ناخودآگاه انسان است؛ این، امتیاز اصلی متنهایی است که ارزش دینی اسطورهای دارند.گذشته از معدود گزارههای اوستا که با اهداف زیستبومگرایانه تناقض دارند، بسامد بالای مفاهیمِ در پیوند با محیط زیست و ارزش اسطورهای آنها ظرفیتی بالقوه و شایان توجّه برای زیستبومگرایان است. افزون بر تأثیرگذاری مستقیم این اثر بر باورمندان دیانت زرتشتی، تأثیر ژرف آن بر گویشوران زبانهای هند و اروپایی درخور توجّه است. این پژوهش، عمدتاً بر پایه نظریه ژیلبر دوران در حوزه تخیل و نمادپردازی برآمده از تخیّل با رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است.
فاعلیت نفس در پیدایش ادراک در نسبت با دیدگاه مطابقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
145 - 155
حوزههای تخصصی:
جنبه فاعلی نفس در پیدایش ادراک مورد پذیرش ابن سینا و ملاصدراست پذیرش این دیدگاه دو پرسش اساسی به دنبال دارد که محور پژوهش حاضر را شکل می دهد پرسش اول این که چگونه نفس قدرت بر ایجاد صورت ادراکی دارد در حالی که خود در ابتدا فاقد آن می باشد و در پرسش دوم مطرح می گردد با توجه به این که امیال و گرایش های نفسانی در جهت گیری اراده موثر می-باشد چگونه می توان بین فاعلیت ارادی نفس در پیدایش ادراک و نظریه مطابقت و معیار صدق آن وجه جمعی ارائه داد در پاسخ به پرسش اول بیان می گردد نفس در ابتدا پذیرنده می باشد و بعد از تحصیل ملکه ی صور جنبه فاعلی ظهور می یابد و در پاسخ به پرسش دوم بیان می گردد که اراده نفس در تحصیل مقدمات پیدایش صور ادراکی موثر است همچنین فاعلیت نفس نسبت به صور حسی فاعلیت بالطبع می باشد که اراده در آن دخالت ندارد و در باب تصدیقات اولی نفس بالضروره به ثبوت محمول برای موضوع حکم می کند و در تصدیقات نظری که به بدیهیات بازمی گردد هنگامی که مقدمات قیاس در کنار یکدیگر قرار گرفتند نتیجه براساس قاعده علیت از آن حاصل می گردد و اراده نفس در تعیین نتیجه دخالتی ندارد در نتیجه خدشه ای به دیدگاه مطابقت وارد نمی گردد.
فروکاهشِ تلازم به علّیت؛ نزاعی در سنت فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا رابطه تلازمی میان دو شیء رابطه ای اصیل است یا اینکه این رابطه به رابطه یا روابط دیگری فروکاسته می شود؟ اگر پاسخ مثبت است، آنگاه، رابطه تلازمی میان دو شیء به چه رابطه (روابط) متافیزیکی دیگری فروکاسته می شود؟ از نظر فیلسوفان مسلمان پاسخ پرسش اول مثبت است. اما آنها در پاسخ به پرسش دوم به دو دسته تقسیم شده و هر دسته نظریه ای جداگانه ارائه داده است. این نظریات را «نظریه علّی» و «نظریه علّی – تضایفی» نامیده ام. بر اساس نظریه اول، رابطه تلازمی میان دو شیء فقط به رابطه علّی میان آنها فروکاسته می شود. اما در مقابل، طرفداران نظریه علّی – تضایفی متضایفان را مثال نقضی بر نظریه علّی تلقی نموده و از این رو، بر این باورند که رابطه تلازمی میان دو شیء یا به رابطه علّی و یا به رابطه تضایفی میان آنها فروکاسته می شود. در این مقاله سعی خواهم کرد به این موارد بپردازم: تصویر این نزاع، ارائه اشکال مخالفان نظریه علّی، بررسی موفقیت پاسخ مدافعان نظریه علّی به این اشکال، معرفی چند مثال نقضی که در ادبیات بحث وجود ندارد، ارائه پیشنهادهایی برای برون رفت طرفداران نظریه علّی از اشکال مثال های نقض. روش تحقیق در این مقاله به شیوه توصیفی – تحلیلی با تکیه بر تحلیلی منطقی خواهد بود.
ابرازگرایی منطقی، راه حلی برای دفاع از موصل بودن استدلال های منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوئیس کرول در مقاله 1895 خود به نام "لاکپشت به آشیل چه گفت" معمای سختی را دربرابر منطقدانان قرار داد: آیا استنتاج نتیجه از مقدمات یک استدلال معتبر قیاسی مستلزم تسلسل است؟ در این مقاله با بکارگیری روش تحلیلی-استنباطی، نشان می دهیم راه نجات از این تسلسل این است که قواعد منطقی را همچون استعدادهایی بدانیم که ما را در حرکت منطقی در استدلال راهنمایی می کنند. قواعد منطقی، باورهایی در ذهن نیستند که بازنما و توصیفگر حقیقتی عینی باشند. برای صورت بندی این دیدگاه، با کمک از نظریه غیرشناختی بودن احکام اخلاقی در فلسفه اخلاق، منطق را مجموعه ای از آموزه های غیرشناختی معرفی می کنیم که دستورالعمل هر استنتاجی است. همچنین با دفاع از اینترنالیسم منطقی نشان می دهیم که منطق به تنهایی برای حرکت ذهنی در طول استدلال کافی است و لازم نیست باورهای دیگری را در قالب گزاره به مقدمات استدلال اضافه کنیم تا اخذ نتیجه ممکن شود. ابرازگرایی منطقی دیدگاه ضدرئالیستی در معرفت شناسی منطق محسوب می شود و منطق را پیشفرض هرگونه فعالیت عقلانی می داند.
بررسی روایات تفویض امرتشریع به اهل بیت (علیهم السلام) و نقد شبهات قفاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
29 - 48
حوزههای تخصصی:
بنابر آموزه های اسلام، تشریع ویژه ذات باری تعالی است و پیامبران و جانشینان ایشان عهده دار تبیین همان شریعت الهی بوده اند. برخی همچون ناصر القفاری با فراهم آوردن متونی از احادیث شیعی، واگذاری قانونگذاری به امامان را از اصول مذهب امامیه بر شمرده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، واکاوی عباراتی است که در متون شیعی به عنوان تفویض تشریع قلمداد شده و قفاری به آن ها استناد نموده تا شیعه را کافر قلمداد نماید. با توصیف و تحلیل روایات و با تأکید بر منابع اهل سنت، در دو محور مفهوم شناسی تفویض تشریع و علت واگذاری قانونگذاری به امامان به مسئله فوق پاسخ داده شده است. دستاورد تحقیق حاکی از آن است که مفهوم صحیح تفویض تشریع، واگذاری امر دین به امامان در مرحله چگونگی ابلاغ شریعت است و نه وضع شریعت در مقابل شریعت الهی و علت این تفویض، تعلیم مستقیم خداوند به اهل بیت و برخورداری از علم الهی و مقام ایشان در تقرب به خداست که اهل بیت را هدف غایی خلقت و واسطه فیض قرار داده و اراده ایشان را با اراده خدا مقارن ساخته است؛ ازاین رو قفاری به معنای صحیح تفویض نزد امامیه نپرداخته و تنها به ذکر چند حدیث بسنده نموده و در نقل روایت، بخشی از احادیث مربوطه را نیز تقطیع نموده تا شبهه خود را زیبا جلوه داده و از این طریق به رد عقاید شیعه بپردازد.
بررسی شیوه استفاده ملاصدرا از منابع مختلف و تبیین های قابل طرح در مورد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
29 - 60
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با دسته بندی شیوه های ارجاع دهی ملاصدرا، شواهدی از مشابهت عبارات وی با آثار دیگران آورده شده است که باعث مطرح شدن اتهام انتحال (سرقت علمی) به وی شده است. در این پژوهش کوشش شده است تا علل وقوع این اتفاق در آثار وی تبیین گردد. بدین منظور با روش تحلیلی تاریخی، هفده تبیین مختلف در مورد علت اقتباس ملاصدرا از عبارات دیگران مطرح شده و مورد ارزیابی قرار گرفته اند و نشان داده شده است که برخی از این تبیین ها پذیرفتنی نیستند. در ادامه، تبیین های قابل پذیرش به دو دسته تبیین های خاص و عام تقسیم شده اند. تبیین های خاص عبارت اند از: تلاش برای تألیف کتابی جامع؛ انتقال نظریات اهل سنت به کتاب های شیعیان؛ استفاده از مطالب دیگران جهت تبرک؛ تضمین و اقتباس عبارات مشهور. همچنین تبیین های عام عبارت اند از: رایج بودن نقل بدون مأخذ در متون فلسفی؛ نگاه ابزاری به حکمت نظری؛ اقتضای حفظ جنبه تعلیمی در بیان مباحث؛ تأیید نظرات خود از طریق ذکر سخنان دیگران؛ پرهیز از عبارت پردازی مجدد. بر این اساس، لزوماً تمامی عبارات موجود در آثار ملاصدرا به قلم خود وی نیستند و محققان باید در انتساب آن ها، با دقت بیشتری اظهارنظر نمایند.
تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
63 - 92
حوزههای تخصصی:
تفاوت جنسیتی،نوع انسان را به دو صنف بزرگ زن و مرد، تصنیف میکند.باوجودتمام اختلاف ها، زن و مرددرذیل نوعی واحد قرارمی گیرند،با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده. برخی، مرد بودن را نوعی کمال انسانی برشمرده و معتقدند زن به دلیل نوع خلقت و جنسیتش نمی تواند انسانی کامل به شمار رود و فعالیت اجتماعی او تنها مانعی درمقابل تعالی مرد است. در مقابل، اندیشمندان اسلامی معتقدند که ملاک در ارزش انسانی، تقواست و زن و مرد هر دو می توانند به کمالات انسانی دست یابند و اجتماع نیز به حضور زن، نیازمند است. هردواندیشه درمعرفت اسلامی، دارای نمایندگانی است؛اماآنچه ضرورت دارد، مشخص شدن نگاه اصیل اسلامی است و این مهم جز با عرضه این دو دیدگاه بر آیات و سنت ممکن نخواهد بود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. براین اساس، بن باز دروهابیت ازجمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن،فعلیت انسانی اورا بی پاسخ قرار داده و به بهانه اختلاط، اوراازحضوردراجتماع بازمی دارد.درمقابل، آیت الله جوادی،مهم ترین بعد انسان را روح می داند که جنسیت درآن معنا ندارد و زن و مردبا تقوا پیشگی می توانند مراحل فعلیت خودرابدون هرگونه تبعیض،پشت سرگذارند.فعالیت اجتماعی نیز برای زن، بارعایت حدوداسلامی،جایز و در برخی موارد،ضروری است. این نگاه، افزون برمطابقت با عقل،برگرفته ازآیات قرآن و روایات است.
بررسی تطبیقی تحلیلی نظریه تجسم اعمال باتکیه بر دیدگاه سید حیدر آملی و ملا هادی سبزواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
92 - 125
حوزههای تخصصی:
مسئله تجسم اعمال یکی از مباحث مهم پیرامون معاد است که در آموزه های دینی مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است و اندیشمندان بسیاری اعم از متکلمان، فیلسوفان و عرفا درباره آن سخن رانده اند. در این میان، عرفان و حکمت صدرایی به وجود رابطه عینی و تکوینی، میان اعمال انسان با ثواب و عقاب باور دارند. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن دیدگاه سید حیدر آملی به عنوان نماینده عرفان و حکیم سبزواری به عنوان نماینده حکمت متعالیه، به شیوه توصیفی - تحلیلی، درصدد کشف شباهت ها، تفاوت ها و میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از عرفان است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که چیستی و چگونگی تجسم اعمال، از منظر هر دو اندیشمند بیانگر یک حقیقت است و دیدگاه حکمت متعالیه، قسیم دیدگاه عرفانی نیست. آنچه مسلم است، عرفان در تقریر این قاعده بر عینیّت و حضور اعمال انسان در مراتب وجودی، به صورت بالفعل اشاره دارد و حکمت صدرایی با تقریری برهانی و نوآوری های عقلانی، بر علیّت و ظهور ملکات نفس در مراتب مختلف وجودی تأکید می کند.
بازخوانی انتقادی یک مناظره: نزاع آنسکوم و لوئیس در رد طبیعت گرایی خداناباورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
53 - 76
حوزههای تخصصی:
سال 1948، مناظره ای مشهور میان سی. اس. لوئیس و الیزابت آنسکوم در انجمن سقراطی آکسفورد صورت می پذیرد. لوئیس در این جلسه استدلال می کند که مادی انگاریِ صرفِ طبیعت گراییِ خداناباورانه باطل است. در مقابل، آنسکوم سه نقد اساسی بر استدلال لوئیس می آورد: 1. نبود تمایز میان علل ناعقلانی و غیرعقلانی باور؛ 2. تهدید شک گرایی؛ 3. نبود تفکیک میان انواع تبیین های «کامل». اندیشه های لوئیس و آنسکوم از چند جهت درخور تأمل و بررسی است: 1. به رغم انتقاد درست آنسکوم، نبود تمایز میان علل ناعقلانی و غیرعقلانی، مشکل طبیعت گرایی را که همان استنباط باوری از دیگر باورهاست، حل نمی کند؛ 2. آنسکوم این گزاره را که «اگر طبیعت گرایی درست باشد، هیچ استدلال انسانی ای معتبر نیست»، تهدیدی شکاکانه برای معرفت می داند، حال آنکه این اشکال، به اصل استدلال لوئیس خللی وارد نمی سازد؛ 3. برخلاف ادعای آنسکوم، رویکرد حذفی به دیگر تبیین ها، نه پیامد اندیشه ی لوئیس، بلکه انگاره ی اصلی خود طبیعت گرایی است؛ 4. اینکه لوئیس اتفاقی بودن حالات ذهنی را به درستی تحلیل نمی کند، به دلیل آن است که او ریشه و خاستگاه این حالات را غیرمادی می داند؛ 5. لوئیس منظورش از «امکان ندارد فرایندهای تکاملی، از مخلوقات بدون درک و فهم، مخلوقاتی ایجاد کنند که درک و فهم داشته باشند» را به خوبی تبیین نکرده است. به رغم نقاط قوت اندیشه های لوئیس و آنسکوم، ما معتقدیم هر دو دیدگاه نقاط ضعفی دارند و نیازمند اصلاح و تکمیل اند. با نگاهی تحلیلی، تطبیقی و انتقادی می توان به حذف، اصلاح و بازسازی نقاط ضعف دیدگاه های آنسکوم و لوئیس پرداخت.
بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر ویتگنشتاین متأخر و نقد آن بر پایه آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلید فهمِ فلسفه متأخرِ ویتگنشتاین توجه به پژوهش های دستور زبانی است. این مفهوم از دستور زبان، متفاوت از کاربرد سنتی است و به زبان از آن جهت که نظامی از علائم است التفاتی ندارد. با این رویکرد ماهیت گزاره های دینی ویژگی خاصی پیدا می کند که با دیگر مقولات معرفتی متفاوت است. گزاره ها از منظر ویتگنشتاین به دو دسته «قابل تعویض» و «غیر قابل تعویض» تقسیم می شوند که گزاره های دینی از نوع «غیرقابل تعویض» هستند؛ بنابراین قابل تبیین یا تفسیر با جملات دیگر نیستند. همچنین ماهیت زبان دین «باطنی» است و فقط در باطن خودش معنا می یابد و مانند گزاره های «خارجی» با کمک گزاره های دیگر معنای واضح تری پیدا نمی کند. بنابراین ارتباط گزاره های دینی با دیگر گزاره ها مانند گزاره های علمی قطع می شود. هرچند مقولات دینی به نحو معنادار در حوزه دین استعمال می شوند شئونی غیر از مطابقت با واقع یا صدق و کذب-پذیری دارند. با توجه به اهمیت زبان دین در فهم مسائل دینی، در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به دو سوال اصلی پاسخ می دهد: شأن شناختی یا ناشناختی زبان دین از منظر ویتگنشتاین چگونه است؟ از منظر طباطبایی چه نقدهایی بر این دیدگاه وارد است؟ بر این اساس پس از بررسی ویژگی های زبان دین از منظر ویتگنشتاین به تبعات آن با آراء طباطبایی پرداخته می شود.
خوانشی اجتماعی از الاهیات خلافت اسلامی عراق و شام (داعش) (جستاری در الاهیات اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۰
27-48
حوزههای تخصصی:
داعشی ها از آن جمله تندروهای مذهبی هستند که برخورد عملی آن ها با دیگران حاصل تحقق دو رویکرد نظری در اندیشه ی آن هاست: نخست اینکه دریچه ی اندیشه و ذهن خود را به روی دیگر اندیشه ها بسته اند، ازاین رو توجهی به دیگر دیدگاه ها و رویکردها نمی کنند؛ دوم اینکه بر همین پایه، هر دیدگاه و جریانی را که با دیدگاه های دینی آن ها همخوانی نداشته باشد، تکفیر می کنند. اگر این دو امر در هر جریان فکری دینی تحقق پیدا کند، در حوزه ی عمل و ارتباط با دیگران، به رفتارهای خشونت آمیز منجر می شود. این مقاله تأملی نظری در زمینه ی الاهیات اجتماعی است که یک گرایش بین رشته ای برای برقراری تأملی سازنده بین جامعه شناسی و الاهیات محسوب می شود. با مطالعه ی داعش که یکی از چالش های فکری معاصر جهان اسلام به شمار می آید و با استفاده از تحلیل جهان بینی نظام دانایی بر روی این پدیده فکری و اجتماعی، توانستیم این شکل از افراط گرایی اسلامی را از آن نظر که یک فکر است، تحلیل کنیم و سه جهان بینی متفاوت را که الاهیات اجتماعی محسوب می شوند، از دل این جنبش بیرون آوریم؛ این جهان بینی ها، حس در اقلیت بودن، دوگانه انگاری خودحق پنداری و همچنین جهان بینی آخرالزمانی را شامل می شود و با بررسی بستر اجتماعی ظهور داعش، زمینه ی ظهور این جهان بینی ها را نشان داده ایم. همچنین در نتیجه گیری، به ارتباط این جهان بینی ها و ظهور آن ها در عرصه ی عمل پرداخته ایم.
تحلیل گفتمان جریان های فکری دوره حیرت در توقیعات و بینامتنیت های تاریخی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
31 - 50
حوزههای تخصصی:
فقدان ظاهری امام پس از شهادت امام حسن عسکری7 سبب پراکندگی و فرقه گرایی گسترده ای میان شیعیان شد که به گفته ای به چهارده و به نقلی به بیست گروه شدند. این چندپارگی و سرگشتگی جامعه شیعی، در تاریخ به دوره حیرت شهرت یافته است که امام غائب برای رهایی شیعیان از حیرانی فزاینده، با صدور توقیعاتی، ضمن گره گشایی از مسائل شرعی و اعتقادی و مشکلات شخصی شیعیان، جریان های فکری نادرست را افشا و شیعیان را به راه درست رهنمون کرد. این نوشتار می کوشد ضمن بازنمایی بافت تاریخی دوره حیرت و با تأکید بر توقیعات به علل واگرایی شیعیان از مخالفان و همگرایی با دوستان پی ببرد که چگونه گفتمان شیعه با استفاده از شگردی روشنگرانه ، با تبری جستن از مخالفان مذهبی، ضمن رسوا کردن مدعیان دروغین توانست در مقابل گفتمان های غالب سنی مقاومت کند و به عنوان گفتمانی پویا درصحنه سیاسی _ مذهبی در اوج ناملایمات، خود را زنده و پویا نگهدارد. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و به کارگیری تمهیدات بلاغی _ بیانی، توقیعات را تفسیر، توصیف و تبیین خواهد کرد.
ارزیابی انتقادی رویکرد استاد حکیمی به تأویل براساس آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
41-60
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش تأویل در فهم متون دینی و عدول از ظواهر الفاظ آیات قرآن، یکی از چالش برانگیزترین مسائل مسلمانان بوده است. در سده اخیر طرح مکتب تفکیک و مشخصاً طرد تأویل و تأکید بر خالصمانی ظواهر متون قرآنی، نزد این مکتب، دو قطب طرفداران و مخالفان تأویل در حوزه دین پژوهی را بدنبال داشته است. این مقاله با روش کتابخانه ای و تحلیل و مقایسه آثار استاد حکیمی و علامه طباطبایی، این مسئله را موردبررسی قرار داده است که یافته ها، حاکی از نهایت افتراق و جدایی بین دو دیدگاه در نوع تبیین و روش اتخاذی آنان است. و نیز با توجه به ذوبطون بودن کلام وحی هیچ فرقه و مکتبی گریزی از تأویل نداشته و برخلاف مشی تفکیکیان و استاد حکیمی فهم عمیق معانی دین و رسیدن به گوهر ناب و خالص کلام وحی، نه در عصری سازی آن متون، که مرهون بکارگیری تأویل است و طرح تفکیک ظواهر متون دینی برای پرهیز از تأویل در مقام یک ایده و رؤیای غیرعملی بازخواهد ماند.
بررسی تحلیلی- توصیفی ماهیت عصمت بر اساس نظریه تشکیک وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
167-182
حوزههای تخصصی:
بحث از مشکّک بودن عصمت ازجمله مباحث مهمی است که بر اساس مبانی و اصول فلسفه اسلامی قابل تبیین بوده و می تواند بسیاری از شبهات مطرح شده درباره عصمت را حل کند. جستار حاضر در پی بررسی ماهیت عصمت بر پایه نظریه تشکیک وجود فیلسوفان است که عهده دار ارائه محتوایی متفاوت از مسئله عصمت می باشد و از روش تحلیلی-توصیفی بهره می برد. ازاین رو در گام نخست عناصر و مؤلفه های اصلی و ایجادی عصمت احصا و سپس از تناظر هر یک از آن عناصر با اصل تشکیک وجود، این نتیجه به دست آمده است که عصمت حقیقتی مشکّک و ذومراتب می باشد و هر انسانی به میزان ظرفیت وجودی خویش از مراتب و درجاتی از عصمت بهره مند است. به سخنی دیگر، عصمت حقیقتی مقول به تشکیک می باشد و تفاوت عصمت میان معصوم و سایر انسان ها به شدت و ضعف است نه اینکه این ملکه نفسانی تنها در معصوم وجود داشته باشد و دیگران از چنین کمال و صفتی به طورکلی بی بهره باشند.
راهبرد برهانی امام علی (علیه السلام) در پاسخ گویی به شبهات کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
71 - 92
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی به شبهات، راهبردهایی دارد که بدون توجه به آن ها، پاسخ ناکافی و چه بسا نادرست است. ائمه نه تنها در تبیین معارف الهی، بلکه در ارائه راهبردها نیز الگو هستند؛ ازاین رو شناخت راهبردهای آنان در مواجهه با شبهات اهمیت و اولویت دارد. در بین معصومان ، حضرت علی مواجهه بیشتری با شبهات داشته اند، ازاین رو، کشف راهبردهای آن حضرت در مواجهه با شبهات، اولویت افزون تری دارد. با تبیین راهبردهای یاد شده، علاوه بر کشف پیشینه شبهات، افق ها و راهبردهای جدیدی برای پاسخگویی هویدا خواهد شد. مسئله پژوهش، کشف راهبردهای روشی حضرت علی (ع) در پاسخگویی به شبهات کلامی و فرضیه تحقیق، امکان دستیابی به راهبردهای یاد شده است. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی با استخراج روایات کلامی امام علی (ع) و تبیین و تحلیلِ صورت و مواد برهانی احادیث تدوین شده است. یافته ها نشان می دهد مهم ترین راهبرد آن حضرت هنگام پاسخگویی به شبهات، راهبرد برهانی است. آن حضرت از حیث صورتِ برهان، در غالب موارد از «برهان إنیّ» و تنها در مواجهه با دانشمندان از «برهان لمّی» استفاده کرده اند. از حیث مواد برهان، در شبهات مربوط به مبدأ شناسی از اولیات و محسوسات، در شبهات راهنماشناسی از تجربیات، در مباحث درون دینی از متواترات و در شبهات فقهی از حدسیات و در شبهات اخلاقی از فطریات استفاده کرده اند.
علم خدا از دیدگاه ابن سینا و دانس اسکوتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از صفات الهی از جمله مباحث مهم در فلسفه و الهیات است در میان صفات الهی صفت «علم» همواره از توجه بیشتری برخوردار بوده است، چراکه در تبیین بسیاری از مسائل کلامی تأثیر ویژه ای داشته است. شیخ الرئیس ابن سینا و دانس اسکوتس نماینده ی دو دیدگاه اساسی درباره علمِ حق تعالی در دو سنت فلسفی اسلامی و مسیحی اند که در این تحقیق مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته اند. ما در این مقاله ضمن برشمردن وجوه مشترک این دو فیلسوف نامدار در مساله علم؛ همچون اعتقاد به وجود صور موجودات در علم الهی قبل ازخلقت واقعی آنها، لحاظ نکردن صور م عقول یا م ُثل اف لاطونی به مثابه موجوداتی مفارق، و اینکه خ دا در ام ر خ لقت ع الَم و انسان، غرضی خارج از ذات خویش ندارد و آفرینش صرفاً ناشی از عشق خدا به ذات خویش است به تشریح ت فاوت اص لی دیدگاه این دو فیلسوف در مساله ی علم الهی که فاعل بالقصد دانستن پروردگار از نظر اسکوتس، و فاعلِ بالعنایه دانستن خدا از نظر ابن سینا ض من توجیه خلقت برمبنای ف یض یا صدور است.
تحلیل و بررسی دیدگاه اشاعره معاصر کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه اشاعره کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش پژوهش کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی استفاده شد که با ابزار مصاحبه صورت گرفت و در آن از 12 نفر از متکلمان صاحب نظر حوزوی و دانشگاهی معاصر کردستان در رابطه با فلسفه ورزی مصاحبه به عمل آمد. سؤالات مصاحبه مبتنی بر اهداف تحقیق، طرح و پرسیده شد. یافته ها نشان داد ند نگرش متکلمین اشعری کردستانی در بخش علمای حوزوی، حاکی از تبعیت آنان از روش سنتی اشاعره در مخالفت با فلسفه ورزی است و در طرح و آموزش مسائل کلام قدیم و جدید، تکیه بر قرآن و سنت و نگاه عقلی مبتنی بر متون دینی را کافی و پیروی از فلسفه ای با ریشه یونانی و تقلیدی را کاری عبث می دانستند؛ اما در جامعه دانشگاهی اشعری مسلک به دلیل تعامل با دانشگاهیان در رشته های علوم انسانی و اساتید و محتوای دروس فلسفی دانشگاهی به فلسفه ورزی تمایل بیشتری داشتند؛ بنابراین، با توجه به روند گسترش فلسفه ورزی در بین اشاعره معاصر جهان، اشاعره کردستان بر همان رویه سنتی مخالفت با فلسفه ورزی اهتمام داشتند.
بررسی مبانی و قواعد معرفت شناختی تأویلی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
157 - 172
حوزههای تخصصی:
تأویل هستی و متن نوعی کاوش باطنی (عقلی - شهودی) در یک موضوع است که به کشف و استخراج گزاره های جدید می انجامد. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در معرفت شناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. بررسی و تحلیل این مبانی و استنتاج و شناسایی قواعد مبتنی بر این مبانی و نیز میزان تأثیر این مبانی و قواعد بر تأویلات صدرایی از اهداف مهم این نوشتار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا است. قواعد اصلی استخراج شده عبارت اند از حرکت از علم حصولی به علم حضوری در تأویل شهودی، نقش فعال و زاینده عقل در تأویل عقلی، پذیرنده و منفعل بودن ادراک قلبی در تأویل شهودی، لزوم هماهنگی تأویل عقلی - شهودی با درک فطری، دارای مراتب بودن ساختار تأویل شهودی، نقش واسطه بودن عالم مثال و خیال در تأویل شهودی و لزوم کنترل منابع شناخت در تأویل (لزوم ضابطه مندی به طور خاص). این مقاله ضمن آنکه بخشی از قواعد منطقی و فلسفی - از بعد معرفت شناختی - حاکم بر تأویل های متن را نشان می دهد، تحلیلی از منابع معرفت تأویلی (عقل و قلب) را نیز ارائه می کند که به سهم خود می تواند به فهم عمیق تر و کاربردی تر حکمت متعالیه کمک شایانی کند.
واکاوی چرایی باورمندی شیعیان امامی به وکلای اربعه در غیبت صغری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
131 - 150
حوزههای تخصصی:
با تأملی در دوران غیبت صغری درمی یابیم که شیعیان نسبت به وکلای اربعه، تنها حلقه وصل شیعیان با امام مهدی؟عج؟ در غیبت صغری، وثوق و اطمینان کامل داشتند. سازه های این اطمینان، مبتنی بر نشانه ها و شواهد روشنی بود که با گذشت زمان و فاصله گرفتن از آنها، مخاطب را دچار ابهاماتی کرد. به نظر می رسد شواهد گوناگونی مانند: تأیید و توثیق امامین عسکریین؛ معرفی وکیل بعدی توسط وکیل قبلی؛ صدور توقیعات با همان خط دوران امام حسن عسکری؟ع؟ و آشنایی بزرگان به آنها؛ برخورداری توقیعات از علم غیب و تحقق آنها؛ سلامت رفتاری وکلای اربعه؛ اعتمادسوزی مدعیان دروغین با لغزش در عقاید و اموال؛ نظارت امام بر وکلاء و مقابله با مدعیان و تأیید شدن توقیعات توسط بزرگان، باعث باورمندی شیعیان به وکلای اربعه و تصدیق ارتباط آنها با امام مهدی؟عج؟ شده است.
بررسی معانی تصوری و تحریر محل نزاع مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاهی تصوّر یک مسئله فلسفی مهم تر و دشوارتر از تصدیق آن است، و مسئله اصالت وجود از جمله این مسائل است. در این مقاله به بررسی برخی از معانی تصوّری این مسئله پرداخته ایم. هم چنین به بررسی دو تحریر از محلّ نزاع، و نیز در پرتو ادلّه اصالت وجود به بررسی برخی معانی تصوّریِ دیگر پرداخته ایم. تحریر محلّ نزاع که مسئله مهمی در این زمینه است، در کتب ملّاصدرا ذکری از آن به میان نیامده است، اما کسانی مانند سبزواری و طباطبایی و.... به آن پرداخته اند. در این میان مدرّس زنوزی تحریر جامع و دقیقی از محلّ نزاع این مسئله به دست داده است. برخی بر این نحوه تحریر انتقاداتی وارد کرده اند و ما به آنها پاسخ داده-ایم. در این مقاله به معانی ماهیّت، وجود، اصالت، حدّ در محلّ نزاع پرداخته شده است. نیز به مسائلی از قبیل این که پدیده های شخصی یا نوعی در این مسئله مورد نظر است پرداخته شده است.