فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اندیشه ی پیچیدگی تقلیل ناپذیر حیات را مایکل بیهی برای نقد نظریه ی تکامل داروین با تکیه بر یافته های بیوشیمی بکار برده است. وی آن را سازگانِ یکپارچه ای تعریف می کند که اجزای آن لزوماً در عین متعامل و هدفمندبودن، کارکرد ویژه ای دارند. بیهی با تشریح دسته ای از واکنش های بیوشیمیایی که در طبیعت رخ می دهد، انتخاب طبیعی را نقض پذیر معرفی می کند. وی با استناد بر روش شناسی علمی و همچنین پیش فرض های موجود در فلسفه ی علم خود، استدلال پیچیدگی تقلیل ناپذیر حیات را معرفی کرده است و به پاسخگویی علمی به نقدهای تجربی و روش شناختی تکامل گرایان می پردازد. بیهی حیات را به دو بخش تقلیل پذیر و تقلیل ناپذیر تقسیم می کند. وی بنابر نظریه ی خود مبنی بر تقلیل ناپذیربودن حیات در سطح مولکولی و بنیادی، نظریه ی تکامل را که فرایند تدریجی دارد در بخش مولکولی حیات ابطال شده معرفی می کند. روی هم رفته، با توجه به گزارش ها و پژوهش های علمی گوناگون انجام گرفته توسط بیهی و پیروان نظریه ی وی، استدلال پیچیدگی تقلیل ناپذیر در حال حاضر مصداقِ استدلال از طریق بهترین تبیین است که می تواند راهکار علمی مناسبی برای تبیین منشأ حیات ارائه داده، و هدایت و طراحی شدگی آن را نشان دهد.
قرآن؛ کلام خداوند
ابن سینا و منطق مشرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید ابن سینا یکی از چهره های بارز و شاید بارزترین چهره فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی است.ابن سینا به اذعان خود(در مقدمه منطق المشرقیین) پس از عمری تلاش در تشریح ، تبیین و تکمیل میراث عقلی یو نان، به ساحتی از فلسفه دست یافته است که از آن به « فلسفه مشرقی » تعبیر می نماید .
« منطق مشرقی » ابن سینا نیز بدون تردید، چه به لحاظ روش و چه به لحاظ محتوا در قیاس و در تناظر و تناسب با همین فلسفه مشرقی قابل تعریف و قابل تبیین است. اینکه شاخصه های این فلسفه مشرقی و به ویژه منطق مشرقی چیست؟ مسئله مورد بحث در این مقاله است . از آنجا که شواهد مستقیمی در سطح برای استناد وجود ندارد، مولف می کوشد با توسل به پاره ای قرائن و امارات در عمق ، دست به استنباط بزند. در این مقاله دو وجه و دو جلوه مختلف و درعین حال سازگار از منطق مشرقی ابن سینا استنباط و معرفی شده است.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
این مقاله بر مبنای بررسی تطبیقی نظرات اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی و بررسی شباهت دیدگاه های اخلاقی آنان نگاشته شده است. چنانکه نشان داده خواهد شد، فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند. سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت، به دنبال آن است. خواجه نصیر همچون ارسطو می اندیشید که اخلاقیات، مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند؛ اما برخلاف ارسطو، باور داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد و علاوه بر عقل باید در به دست آوردن معرفت کامل در مورد ویژگی های اخلاقی، از شریعت یاری جست. همچنین شریعت با معرفی جهان آخرت چشمان ما را به روی یک زندگی پایان ناپذیر باز می کند که جزییات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. به هر روی، شریعت در نظر خواجه نصیر برای زندگی در متن چنین جهانی، لازم و ضروری خواهد بود. «عدالت» به عنوان منشأ فضایل و سعادت بشری، نقطه مشترک اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیر است که هم در اخلاق ناصریو هم در اخلاق نیکوماخوسبر آن تأکید می کنند. عدالت در رویکرد آنان منشأ همه فضیلت ها (و نه جزیی از آن) است و تا عدالت نباشد، سعادت میسر نخواهد شد.
معراج، سفرى اعجازآمیز
لذت و الم اخروی در فلسفه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که شیخ الرئیس آن را به مطمح نظر گذاشته، معاد و حالات اخروی آن است. او در حکمت خویش پس از آنکه به بحث جنجالی لذت و رنج پرداخته، در پی آن بود تا لذت و الم اخروی را نیز به متالهان و دینداران تفهیم نماید. شیخ الرئیس در آثار خود، پس از اثبات وجود نفس و بقای جنبه نفسانی، قوای متنوعه انسانی را با مرگ مضمحل می دانست، اما بر این باور فلسفی پای می فشرد که تنها قوه عقلانی است که با مرگ انسان، فانی نشده و به سرای باقی خواهد شتافت. او ضمن تقسیم بندی های گوناگون و دامنه دار، نفوس بشری را به دسته های مختلفی تقسیم می کرد تا جایگاه اخروی آنان را روشن سازد. در حکمت سینوی پس از آنکه فراگیری و اکثری بودن سعادت اخروی بر کرسی اثبات نشست، لذت و الم نفوس نیز، عقلانی به شمار آمد. از نگاه شیخ الرئیس، ثواب ها، خوشی ها، لذت ها و دردهای عالم عقبی، کاملا عقلی است و آنچه در متون وحیانی از وعده ها و وعیدهای اخروی تشریح شده، چیزی جز گزاره های استعاری و کنایی نیست. او فقط برای نفوس ناقصه، جایگاهی جسمانی که معلق به اجرام سماوی هستند در نظر می گرفت و لذت یا الم اخروی آنان را مادی می انگاشت.
اسلام و محیط زیست
معنا شناسی بدیهیات از منظر سه فیلسوف مسلمان (ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تبیین جایگاه بدیهیات در نظام فکری فلاسفه اسلامی، یکی از اساسی ترین مسائل فلسفی است که با وجود اهمیت فراوان و نقش بی بدیلش در نظام معرفتی فیلسوفان، از جنبه های مختلف، بررسی نشده است؛ به گونه ای که ابهام های موجود در معناشناسی بدیهیات و عدم تمایز بین ادراکات بدیهی و نظری، موجب استفاده نادرست از قضایای نظری و بدیهی و در نتیجه، حصول معارف مبهم در نظام معرفتی می گردد. بررسی معنای دقیق مفاهیم بدیهی، شمار بدیهیات و منشأ حصول بدیهیات، از جمله مسائلی است که این مقاله به عهده گرفته است. با اشاره اجمالی به دیدگاه های این سه فیلسوف، درمی یابیم که تحلیل ایشان در تبیین منطقی مفهوم بدیهیات با وجود اختلاف تعابیر گوناگون مشابه یکدیگر است؛ اما ابن سینا و ملاصدرا به تبیین فلسفی مفهوم بدیهیات نیز نظر داشته اند، به گونه ای که بدون بدیهیات، هیچ استدلال و بیانی امکان پذیر نیست. با توجه به این نکته، بدیهیات از نظر فلسفی نه قابل اثبات است و نه قابل انکار.
چنین نکته ای در آرای سهروردی مشهود نیست. نظر ابن سینا و ملاصدرا در شمار بدیهیات یکسان است و سهروردی تعداد آن ها را به سه قسم فرو کاسته و صریحاً به تضییق دایره بدیهیات پرداخته است. درباره منشأ حصول بدیهیات، ابن سینا استمداد از عقل فعال و سهروردی، شهود و ملاصدرا حس را مطرح می کند.
از هجرت نبوى(ص) بیاموزیم
اقطاع در عهد پیامبر ( ص )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ، کارکردهای اقطاع ، به عنوان یک نهاد اقتصادی ، درعهد حضرت رسول ( ص) موردبحث و بررسی قرار گرفته است. مقاله با مقدمه کوتاهی درباره تعریف واژه قطاع آغاز می شود ، سپس موضوعات اقطاع اراضی ، اقطاع محصولات اراضی یا طعمه ها، اقطاع منازل و خطط مسکونی یا اقطاع الدور و اقطاع معادن – به ترتیب – بحث و بررسی شده است . در خاتمه مقاله نیز، نتایج بحث – فهرست وار – در 9 بند بیان شده است.
نقش باورهای کلامی در داوری های رجالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تعیین میزانِ نقش باورهای کلامی در داوری های رجالی، با توجه به بازگویی اجمالی اصل وجود اختلاف مبانی کلامی و تأثیرگذاری این تفاوت نگرش ها در نحوة تعامل با راویان در بازکاوی کتاب های رجالی و روایی، نیازمند تبیینی روشن است. اهمیت این بررسی به نگاه اجتهادورزانه از ورای داوری های صورت گرفته و با درک چرایی آن برای نوع تعامل با روایات کلامی، بازگشت دارد. نگاشتة حاضر بر آن است که با نگرش روش شناختی و بر اساس تحلیل داده های رجالی و کلامی، جایگاه و میزان تأثیرگذاری اندیشه های عقیدتی در سنجش وثاقت یا تضعیف راوی را نمایان سازد. فرایند داده ها و تعمق نگاه در ریشه یابی مصادیق این گفتار، گویای اثرپذیری داوری های رجالی از باورهای کلامی است. این بررسی نشان دهندة آن است که حوزة این واکنش ها در فروع اصول عقاید و به صورت مشخص در نگرش به مسائل ذیل اصل امامت رخ نمایانیده است، که می توان آن را واکنش های درون مذهبی در برابر کنش های عقیدتی در بستر ارزیابی رجالی دانست.
با امام صادق(ع) در سایه قرآن
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۷ شماره ۲۴
کتاب شناخت : جهان کتاب
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۶۴
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی گزاره های اخلاقی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
با طرح نظریه ادراکات اعتباری از سوی علامه طباطبایی، بسیاری از علوم بشری از جمله علم اخلاق و گزاره های، آن تحت این نوع از ادراکات طبقه بندی شده و به تبع آن به لحاظ معرفت شناسی ماهیت و احکامی متفاوت با ادراکات حقیقی پیدا خواهند کرد. در این مقاله با کاوش در آثار علامه طباطبایی در خصوص ماهیت ادراکات اعتباری، مهم ترین ویژگی های این ادراکات استقرا شده و پیرو آن لوازم و خصوصیات گزاره های اخلاقی به ویژه از حیث معرفت شناسی بررسی شده است؛ ویژگی هایی همچون عدم واقع نمایی این گزاره ها، معیار در صحت و سقم آن ها، پیوند این گزاره ها با احساسات و پیامد آن، عدم رابطه تولیدی با علوم حقیقی، عدم اتصافشان به اموری همچون بداهت و ضرورت، گستره نفوذ و حوزه کاربرد آن ها و دیگر خصوصیاتی که عدم توجه به آن ها باعث مغالطه و خلط احکام این گزاره ها با احکام ادراکات حقیقی می شود.
ماهیت «اضلال از جانب خدا» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن
«هدایت» و «ضلالت» از سوی خدا ازجمله مباحث توحید افعالی است. هدایت منسوب به خداوند چند گونه است که از جمله آنها هدایت تکوینی است که شامل همه موجودات می شود و هدایت تشریعی که ضد ندارد (اضلال)؛ زیرا هیچ گاه خداوند حکیم با وضع قوانین، موجبات گمراهی بندگان را فراهم نمی کند.
در مقابل هدایت تکوینی خدا، اضلال تکوینی است، که به معنای اضلال کیفری محقق می شود، نه ابتدایی و بدوی.
شبهه چرایی اضلال از سوی خدا، پاسخ هایی را می طلبد که در آنها از زاویه های مختلف، حقیقت اضلال تبیین شده است: فعل ازاغه همان اضلال است، سقوط از آسمان توحید به دلیل شرک، به خود وانهاده شدن به دلیل طغیان، شرح صدر در کفر به دلیل ارتداد، طبع و مُهر بر قلب به دلیل نقض میثاق و قتل انبیا، عدم تلاش انسان برای رشد معنوی و پرهیز از اعتصام به خدا، همگی عبارت اخرای اضلال از جانب خداست که به شکل های مختلف و دلایل گوناگون شرح داده شده است.