فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۰۳۱ مورد.
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
293 - 324
حوزههای تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یکی از رویدادهای شدید آب و هوایی، تأثیرات عمیقی بر جوامع روستایی دارد که اغلب موجب تغییرات قابل توجهی در الگوهای مهاجرت شده و زیست پذیری این مناطق را به چالش می کشد. مطالعه حاضر بر روی خانوارهای ساکن در دهستان های شهرستان باوی، منطقه ای که واقعیت های سخت شرایط خشکسالی طولانی را تجربه کرده است، تمرکز دارد تا تغییرات حاصله در زیست پذیری و رفتارهای مهاجرت خانوارهای روستایی آن را تحلیل کند. نمونه مورد مطالعه شامل 347 نفر از کشاورزان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان باوی هستند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. با استفاده از روش تاپسیس، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی شهرستان باوی محاسبه و اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد که بیشتر خانوارهای روستایی در تمام ابعاد از سطح زیست پذیری کم و متوسط برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنی داری در بین دهستان ها از نظر وضعیت زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی وجود دارد. براساس نتایج، ارتباط بین متغیرهای سن، تحصیلات و مشارکت در دوره های ترویجی با وضعیت زیست پذیری خانوارها، معنی دار است. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط منفی و معنی دار بین تمام ابعاد زیست پ ذیری و تعداد افراد مهاجرت کرده در خانوار آنان است.
مالکیت مسکن و ترجیح زمان گذار به والدینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین مسکن و باروری در ادبیات جهانی مستند شده و مالکیت یا نوع تصدی مسکن به عنوان یکی از اصلی ترین سازوکارهای تأثیرگذار در این زمینه معرفی شده است. خلأ پژوهشی موجود در مطالعات داخلی نویسندگان را بر آن داشت تا با استفاده از اطلاعات پیمایش ملی ازدواج در سال 97-1396 و با روش آماری تحلیل پیشینه واقعه، به بررسی نحوه اثرگذاری مالکیت مسکن بر زمان مناسب تولد اولین فرزند پس از ازدواج (گذار به والدینی) بپردازند. یافته ها نشان داد زوجین ساکن در ملک پدری نسبت به زوجین صاحب خانه یا مستأجر، تمایل به فرزندآوری سریع تری دارند. علاوه براین، یافته دیگر مطالعه، مبنی بر تمایل به فرزندآوری زودهنگام تر در میان افرادی که خانواده پدری آنها درآمد بالاتری دارند، بر اهمیت نقش خانواده پدری از طریق تأمین مسکن و یا حمایت های مالی دیگر بر نگرش های مربوط به فرزندآوری در بستر ایران تأکید می کند. یافته ها همچنین حاکی از وجود رابطه مثبت بین تحصیلات و زمان مطلوب گذار به والدینی است که می توان آن را نشانه ای از معکوس شدن جهت رابطه تثبیت شده بین تحصیلات و فرزندآوری در ایران در نظر گرفت. مطالعات آینده می تواند با بررسی عوامل موثر بر این پدیده به تبیین آن کمک کند.
رهیافت انتقادی به مکتب جامعه شناسی شهری شیکاگو: واسازی مناسبات ثروت، قدرت و حرکات فضایی-سکونتی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
481 - 514
حوزههای تخصصی:
براساس تفسیر مکتب جامعه شناسی شهری شیکاگو، طبقات بالای اقتصادی همواره در رقابت برای بهترین نقش های اجتماعی و موقعیت های فضایی پیروز می شوند و دارای قدرت دستکاری و اصلاح فضای شهری در راستای منافع خود هستند. نوشتار حاضر می کوشد از طریق ارائه یک تفسیر جایگزین، یعنی تفسیر مبتنی بر مکتب واسازی، تفسیر مکتب فوق را درباره مناسبات میان ثروت، قدرت و حرکات فضایی جمعیت واسازی کند. برای دستیابی به این هدف، نظریه شهر مناطق متحدالمرکز که توسط برگس ارائه شده است، به عنوان چارچوب تحلیل پژوهش حاضر انتخاب می شود. تفسیر حاضر استدلال می کند که طبقات ثروتمند همواره طبقات اصلح و قدرتمند رقابت های شهری نبوده و دارای نقش تعیین کنندگی نهایی برای شکل دهی به حرکات جمعیتی درون شهر نیستند، بلکه طبقات کم درآمد اجتماعی نیز قادرند مکان استقرار طبقات بالای اقتصادی را در راستای منافع طبقاتی خود، تعیین و کنترل کنند. تفسیر مقاله حاضر نشان می دهد که طبقات بالای اقتصادی نمی توانند ساختار فضایی- اجتماعی شهر را صرفاً برحسب اراده آزاد و منافع طبقاتی خود دستکاری و کنترل کنند، زیرا آن ها در رقابت با طبقات کم درآمد برای تصرف بهترین موقعیت های فضایی برای سکونت که در فاصله کمتری از مرکز شهر قرار دارتد، شکست می خورند. در تحلیل الگوی حرکات سکونتی جمعیت، باید ساختار قدرت شهری را به صورت شبکه ای از مناسبات قدرت در نظر گرفت که در میان تمام طبقات اجتماعی توزیع شده است و در تملک یک طبقه خاص اجتماعی نیست. شهر یک کلیت ساختاری است و طبقات اجتماعی، نه براساس اراده آزاد و مطلق طبقاتی خود، بلکه در راستای وحدت کلی حاکم بر آن کلیت عمل می کنند.
تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی فرزندان بزرگسال و والدین از یکدیگر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
449 - 482
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت روابط نسلی و جنسیتی، در این مقاله به تحلیل جنسیتی حمایت عاطفی میان فرزندان بزرگسال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده و 1000 نفر از 30 حوزه به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. یافته ها نشان داده که در حمایت عاطفی والدین و فرزندان بزرگسال از یکدیگر، تفاوت های جنسیتی وجود دارد. به طوری که حمایت عاطفی پدران و مادران از دختران بیش از پسران و حمایت عاطفی مادران از دختران بیش از حمایت عاطفی پدران از دختران بوده است. در صورت طلاق والدین، حمایت عاطفی پدران از فرزندان کمتر از حمایت عاطفی مادران گزارش شده است. همچنین حمایت عاطفی دختران از پدران و مادران بیش از حمایت عاطفی پسران از پدران و مادران و حمایت عاطفی دختران از مادران بیش از پدران بوده است. حمایت عاطفی دختران و پسران از پدران در صورت طلاق و تضاد والدین، کاهش می یابد. به طور کلی می توان گفت که مادران پیوندهای عاطفی بیشتری با فرزندان خود و به ویژه با دختران خود دارند و در طلاق و تضاد والدین، روابط فرزندان بزرگسال با والدین و به ویژه با پدر، تضعیف می گردد. تقویت پیوندهای عاطفی پدران با فرزندان و تلاش والدین در راستای پایداری زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
واکاوی علل مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
325 - 374
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس، مهاجرت شهر به روستا است که بنابر شرایط محیطی و مکانی، می تواند عوامل گوناگونی با درجه اهمیت متفاوت در رخداد آن دخیل باشد. روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال به عنوان محدوده مورد مطالعه، از جمله مناطق با مهاجرت معکوس بالاست. از همین رو، در تحقیق پیش رو سعی شد تا مهم ترین علل مهاجرت به آنها شناسایی شده و دسته بندی گردد. در این تحقیق آمیخته، ابتدا عوامل استخراج شده از مطالعه اسنادی به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه ساختاریافته؛ توسط 10 کارشناس مورد اعتبار محتوایی قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه که توسط 330 مهاجر پاسخ داده شده، ارزیابی شده است. یافته ها نشان می دهد که تعداد 31 علت برای مهاجرت معکوس به دست آمده است که 9 عامل آن، جزو دافعه های شهری و 22 عامل دیگر، جزو جاذبه های روستایی می باشد و اینکه این عوامل در 8 عامل اصلی دسته بندی شده بیش از 83 درصد از واریانس علل مهاجرت را توجیه می کنند. نتیجه اینکه، جاذبه هایی روستایی به مراتب، تاثیر بیشتری نسبت به دافعه های شهری در مهاجرت به محدوده مورد مطالعه دارند.
ملاحظات جمعیت شناختی مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
417 - 448
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با رویکردی جمعیت شناختی به مطالعه مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین جلوه های تغییرات اجتماعی فرهنگی در جهان معاصر می پردازد که مطابق نظریه گذار جمعیت شناختی دوم، عنصر تعیین کننده ای در تحولات خانواده و باروری تلقی می گردد. داده های تحقیق با اجرای پیمایشی در نقاط شهری روستایی گرگان گردآوری و تحلیل شد. سطح مسئولیت پذیری اجتماعی حدود یک سوم افراد نمونه تحقیق در حد بالا و بسیار بالا، و دو سوم باقیمانده نیز در حد پایین و متوسط قرار داشت. مسئولیت پذیری اجتماعی در زنان بیش از مردان بود و به موازات افزایش سن، مسئولیت پذیری اجتماعی نیز فزونی می یابد. مطابق نتایج، هرچه تحصیلات و درآمد افزایش می یابد، مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رو به افزایش می گذارد.در مجموع، موفقیت پایدار سیاست های رسمی افزایش بعد خانواده و فرزندآوری مستلزم اقدامات مسئولانه و متعهدانه حکومت و دولت به منظور تامین نیازهای همه جانبه مردم است که موجبات تقویت رفتارهای مسئولانه و همراهی متعهدانه آنان را فراهم خواهد آورد.
الزامات قانونی-سیاستی بازتوزیع فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی در پهنه سرزمینی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
237 - 285
حوزههای تخصصی:
امروزه پویایی های پیچیده فضا و زمان باعث افزایش مهاجرت های درون کشوری و فراملی شده است. هدف این پژوهش، بررسی الگوی پراکنش مهاجران افغانستانی در ایران و شناخت الزامات قانونی و سیاستی مرتبط با آمایش جمعیت آنان در کشور است. با استفاده از روش های کمی و کیفی و با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS، نقشه های مربوط به توزیع فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور ترسیم شد. همچنین، به منظور بررسی الزامات سیاستی–قانونی توزیع جمعیت آنها از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که توزیع جمعیت آنان عمدتاً بر اساس مناطق مجاز و ممنوعه برای اقامت مهاجران است. الگوی توزیع جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور تحت تأثیر سه عامل مهم الف) اقتصادی-محیطی، ب)گرایش مهاجران به زندگی در محلات مهاجرنشین و طرد فضایی آنها و ج) قوانین و سیاست ها ی ناکارآمد برای آمایش جمعیت مهاجران است. توزیع درون استانی مهاجران در مناطق مجاز، عمدتاً تحت تأثیر عوامل اقتصادی و دسترسی به فرصت های شغلی است. در مقیاس کوچک تر و محلی، توزیع و تراکم فضایی جمعیت مهاجران افغانستانی تحت تأثیر عواملی همچون طرد فضایی و تراکم مهاجران در محلات خاص به دلیل قیمت پایین اجاره و یا حضور بالای جعیت مهاجران مستقر است. بنابراین، مهمترین الزامات سیاستی-قانونی و مدیریتی آمایش جمعیت مهاجران افغانستانی در کشور از منظر خبرگان عبارتست از: تعیین سیاست ها ی کلان و بلندمدت و توجه به جایگاه آنها در برنامه های آمایش سرزمین، اتخاذ قوانین و مقررات آمایش جمعیت و اقتصاد اتباع خارجی، و مدیریت و نظارت بر توزیع جمعیت از طریق شناخت ظرفیت های محلی و هماهنگی بین دستگاهی.
تعیین کننده های ازدواج خویشاوندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ازدواج خویشاوندی، به عنوان یکی از الگو های رایج ازدواج در جامعه ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر در پی آن است که عوامل مؤثر بر این ازدواج را شناسایی کند. بدین منظور داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) که شامل 9485 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد در مجموع، حدود 29 درصد از پاسخ گویان ازدواج خویشاوندی داشته اند که در مقایسه با مطالعات پیشین روند کاهشی این نوع ازدواج را نشان می دهد. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک برای مردان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، تحصیلات، و تحصیلات مادر و همچنین با ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک (در مقایسه با قوم فارس) کاهش می یابد. نتایج برای زنان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، درآمد ماهانه و تحصیلات مادر و همچنین ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک کاهش یافته و با افزایش تحصیلات پدر افزایش می یابد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت در راستای یافته های مطالعات پیشین، ازدواج خویشاوندی در ایران، اگرچه با پیش بینی های نظریه نوسازی هم خوانی دارد، اما همچنان از ارزش ها و هنجارهای قومی نیز تأثیر می پذیرد.
بررسی معمای مصرف بازنشستگی در ایران و گروه کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
149 - 202
حوزههای تخصصی:
دو نظریه در رابطه با مصرف پس از بازنشستگی وجود دارد: بسیاری از پژوهشگران اعتقاد دارند که با افزایش سن، مصرف هم افزایش می یابد. درحالی که برخی معتقدند که افزایش سن (پس از بازنشستگی) کاهش شدید و ناگهانی مصرف را به همراه دارد. ازاین رو، این پژوهش به بررسی اثر ساختار جمعیت بر مصرف چرخه زندگی برای دو دوره زمانی متفاوت پرداخته است. برای کشور ایران در سال 1960 تا 2021 از الگوی ARDL و برای گروه کشورها (158 کشور) در سال 2001 تا 2021 از الگوی GMM استفاده شده است. نتایج هر دو الگو حاکی از آن است که درآمد سرانه تأثیر منفی بر سهم مصرف از درآمد داشته و اثر متغیرهای رشد جمعیت، نرخ وابستگی جوانان و نرخ وابستگی سالمندان تأثیر مثبتی بر سهم مصرف از درآمد داشته است. همچنین نتایج حاصل از الگوی تصحیح خطا برای ایران نشان داد که سهم مصرف از درآمد پس از هرگونه عدم تعادل کوتاه مدت پس از حدود تقریباً 1.5 دوره به تعادل بلندمدت خود بازمی گردد. همچنین فرضیه چرخه زندگی برای ایران و گروه کشورها تأیید گردید. در خصوص معمای مصرف بازنشستگی می توان اظهار داشت که در ایران و گروه کشورها با افزایش سن، مصرف افزایش می یابد.
مقایسه ی تعهد زناشویی در زوجین نابارور، بارور شده با لقاح مصنوعی و بارور طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
179 - 221
حوزههای تخصصی:
فرزندآوری یکی از نیازهای بشری و از دلایل گرایش جوانان به زندگی مشترک است. در مواردی زوجین توانایی فرزندآوری به صورت طبیعی را ندارند و نیازمند کمک های پزشکی هستند. گروهی به کمک علم پزشکی با لقاح مصنوعی بارور و گروهی دیگر از این موهبت بی بهره می مانند که ممکن است مشکلات روانشناختی و خانوادگی خاصی را ایجاد کند. هدف از این پژوهش، مقایسه ی تعهد زناشویی در زوج های نابارور، بارورشده با لقاح مصنوعی و بارور طبیعی بود. روش پژوهش، علی-مقایسه ای و جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به بیمارستان ها و درمانگاه های باروری و ناباروری شهر تهران بودند که نمونه ای با حجم 50 زوج نابارور، 50 زوج بارورشده با لقاح مصنوعی و 50 زوج بارور طبیعی که در بازه ی زمانی اردیبهشت و خرداد 1401 به بیمارستان بانوان آرش تهران مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تعهد زناشویی DCI استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین نابارور، بارور شده با لقاح مصنوعی و بارور طبیعی از نظر متغیر تعهد زناشویی و مؤلفه های آن تفاوت معنی داری وجود دارد؛ به این صورت که در زوجین نابارور و بارور با لقاح مصنوعی، تعهد زناشویی پایین تر از زوجین بارور طبیعی داشتند. بر پایه این پژوهش، ناباروری و عدم توانایی در باروری طبیعی، روابط زناشویی را تحت تاثیر قرار داده و زوجین را مستعد اختلافات زناشویی می کند و درنتیجه موجب کاهش تعهد زناشویی می شود.
تمایل به مهاجرت (داخلی/ بین المللی) در میان جوانان و عوامل پشتیبان جمعیتی و اجتماعی آن (مورد مطالعه شهرستان آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
299 - 332
حوزههای تخصصی:
میل به مهاجرت و تحولاتی که در آن در حال وقوع است بیانگر اتفاقاتی است که در تار و پود جامعه در حال وقوع است. هدف این پژوهش مطالعه تمایل به نوع مهاجرت و عوامل پشتیبان آن در میان جوانان می باشد. در این راستا با انتخاب نمونه 376 نفری از جوانان شهرستان آبدانان در استان ایلام این مسئله بررسی شد. نتایج نشان داد فقط 9/8 درصد پاسخگویان طی یکسال گذشته به مهاجرت از این شهرستان فکر نکرده اند. 22 درصد مهاجرت درون استانی، حدود 6/52 درصد بین استانی و حدود 5/16 درصد به مهاجرت از کشور ابراز تمایل کرده اند. در زمینه علل تمایل به مهاجرت از این شهرستان به ترتیب جستجوی کار، کمبود امکانات آموزشی، تفریحی و بهداشتی و آینده نامشخص در این شهرستان سه علت اصلی هم در بین افرادی که تمایل به مهاجرت داخلی و هم در بین افردای که تمایل به مهاجرت بین المللی داشته اند بیان شده است؛ با این تفاوت که در تمایل به مهاجرت بین المللی، دسترسی به آزادی و امنیت (در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قضائی) بیشتر نیز در مرتبه سوم همراه با آینده نامشخص در این شهرستان قرار دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد با کنترل همه متغیرهای پژوهش، احتمال تمایل به مهاجرت بین المللی در بیکاران حدود 90/3 برابر بیشتر از شاغلین است و هر چقدر احساس امنیت (به صورت کلی) افزایش می یابد، تمایل به مهاجرت بین المللی کاهش می یابد. براساس نتایج این مطالعه می توان گفت سیاستگذران می توانند با تلاش برای ارتقای احساس امنیت- اقتصادی، سیاسی، قضایی و اجتماعی- و ایجاد اشتغال پایدار زمینه کاهش تمایل به مهاجرت بین المللی را در جوانان فراهم سازند.
تحلیل گفتمان رسانه ملی در مورد فرزندآوری از 1399 تا خرداد 1403(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییر سیاست های کلان کشور و تصویب قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، همچنین با در نظر گرفتن نقش مهمی که رسانه ها می توانند در شکل گیری و تغییر نگرش های افراد ایفا کنند، این مقاله به بررسی نقش رسانه های ملی در این زمینه می پردازد. هدف اصلی این تحلیل، فهم چگونگی بازنمایی موضوع فرزندآوری در رسانه های ملی و تأثیرات احتمالی این بازنمایی ها بر نگرش ها و رفتارهای باروری جامعه است. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان و بهره گیری از چارچوب نظری و عملی سه مرحله ای فرکلاف، به تحلیل محتوای برنامه های ترکیبی تلویزیون در بازه ی زمانی 1399 تا خرداد ۱۴۰۳ پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فضای تک گفتمانی در خصوص فرزندآوری بر رسانه ملی حاکم است. این بدان معناست که رسانه ملی به طور غالب و یک جانبه بر اهمیت و ضرورت افزایش فرزندآوری تأکید دارد و این گفتمان را به عنوان تنها گفتمان مشروع و مطلوب به مخاطبان ارائه می دهد. این رویکرد یک جانبه، اگرچه ممکن است در کوتاه مدت بر نگرش های بخشی از جامعه تأثیر بگذارد، اما در بلندمدت می تواند منجر به مقاومت یا بی تفاوتی مخاطبان نسبت به این موضوع شود. از این رو، پیشنهاد می شود که رسانه ملی با در نظر گرفتن تنوع دیدگاه ها و نیازهای مختلف مخاطبان در جامعه، به ارائه گفتمان های متنوع تر و متعادل تری در این زمینه، مبتنی بر دیدگاه های تخصصی و جامع نگرانه تر بپردازد تا بتوانند تأثیرگذاری پایدارتری بر مخاطبان و جامعه داشته باشند.
عوامل مؤثر بر مهاجرت از ایران با تاکید بر تورم و بیکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
367 - 412
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از ایران به دلیل شتاب آن در یک دهه اخیر نیازمند بررسی عوامل مؤثر بر آن است. زیرا اغلب مهاجران، جوانان و تحصیل کردگان هستند که خروج آنان می تواند مشکلات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی به همراه داشته باشد. تحقیق حاضر در پی آن است تا مهم ترین عوامل مؤثر بر پدیده مهاجرت از ایران به کشورهای اصلی مقصد مهاجرت با تاکید بر سه عامل کلیدی تورم، بیکاری و بی ثبات سیاسی را شناسایی نماید. برای این منظور، عوامل مؤثر بر مهاجرت بین المللی از ایران طی دوره 2010-2021 به روش گشتاورهای تعمیم یافته دو مرحله ای، برآورد گردید. براساس نتایج حاصل از برآورد، شاخص تورم، بیکاری و بی ثباتی سیاسی در ایران، و رشد اقتصادی در کشورهای مقصد مهاجرت از عوامل انگیزشی مهاجرت بودند در حالی که، بهبود شاخص توسعه انسانی و افزایش درآمد سرانه ایران از عوامل بازدارنده ی مهاجرت بودند. شایسته است که سیاست گذاران پولی کشور در یک نگرش جامع، تورم را نه فقط کاهش ارزش پول ملی، بلکه از دست دادن مشاغلی که قدرت تاب آوری در شرایط تورم ندارند و ناچار به تعطیلی فعالیت خود هستند، بیکاری گسترده و خروج سرمایه انسانی از کشور بدانند. این خروج نه تنها رشد اقتصادی را می تواند به خطر بیاندازد بلکه می تواند با تغییر در ساختار سنی جمعیتی به بسته شدن پنجره طلایی جمعیت در کشور شتاب دهد. هم چنین، انتظار بر این است که سیاست گذاران مالی کشور با سیاست های مناسب در پهنه اقتصاد و اجتماع و ایجاد جو باثبات سیاسی و شتاب در بهبود وضعیت بازار کار متناسب با تحصیلات، مانع خروج رو به افزایش نیروی انسانی و هدر رفت سرمایه های انسانی شوند.
فراترکیب علل مهاجرت نخبگان ایرانی و راهکارهای ممانعت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
333 - 366
حوزههای تخصصی:
گزارش ها و آمار مهاجرت نخبگان از ایران حاکی از افزایش تمایل نخبگان به مهاجرت پس از کرونا هستند. طبق گزارش بانک جهانی، ایران سالانه ۵۰ میلیارد دلار را به دلیل فرار نخبگان از دست می دهد. مسأله ی اصلی این مقاله استخراج دلایل فرار مغزها و راهکارهای ممانعت از آن است. با استفاده از روش فراترکیب، مقالات پژوهشی معتبر فارسی و انگلیسی از آغاز کرونا (سال ۱۳۹۹ تا انتهای اسفندماه ۱۴۰۲) را بررسی و تحلیل کردیم و علل مهاجرت نخبگان و راهکارهای مربوطه را در شش دسته ی علل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، دلایل سیاسی، مشکلات نظام و ساختار آموزشی، علل کالبدی شهری و جذابیت های کشورهای مقصد استخراج نمودیم. نتایج فراترکیب حاضر دو موضوع بسیار مهم را نشان می دهد: الف) در دوران پساکرونا اصحاب علوم اجتماعی در این حوزه که مسأله ی اجتماعی بسیار مهمی است، مشارکت علمی بسیار اندکی داشته اند. ب) کرونا که تأثیر عمیقی بر سراسر زندگی اجتماعی در جهان گذاشته است، تمایل به فرار مغزها را افزایش داده است. همچنین، مقایسه ی نتایج این فراترکیب با فراتحلیل های پیشین نشان می دهد که عللی چون تشدید بی ثباتی مالی و مشکلات اقتصادی، ریسک کشوری و توسعه انسانی و جهانی شدن به دلایل نخبگان برای فرار از کشور افزوده شده است.
تفاوت های قومی در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تفاوت های قومی در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری به دلیل پیامدهایش بر روندها و ترکیب های اجتماعی و جمعیتی آینده، توجه جمعیت شناسان و سیاست گذاران را به خود جلب کرده است. در این راستا، هدف از مقاله پیش رو تحلیل تفاوت های قومی در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری در ایران با استفاده از داده های پیمایش ملّی خانواده (1397) است. تعداد نمونه شامل 1302 زن 15 تا 44 ساله دارای همسر ساکن در مناطق شهری کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتارها و ایده آل های فرزندآوری گروه های قومی مختلف به طور معنی داری متفاوت است؛ زنان بلوچ و گیلک/مازندرانی به ترتیب بالاترین و پایین ترین تعداد فرزندان زنده بدنیا آمده، اندازه ایده آل خانواده و تمایل به داشتن فرزند دیگر را دارند. نتایج تحلیل چندمتغیره بیانگر تأثیر مستقل و معنادار قومیت در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری است، هرچند مشخصه های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر قومیت بر هنجارها و رفتارهای فرزندآوری را اندکی کاهش داده است. این یافته بیانگر تایید فرضیه اثر قومی/ فرهنگی است. با در نظر گرفتن اثرات سایر متغیرها، زنان گیلک/ مازندرانی ترجیحات و رفتارهای فرزندآوری کمتری داشته و در مقابل، زنان کرد، عرب و به ویژه بلوچ ترجیحات و رفتارهای فرزندآوری بیشتری دارند. از اینرو، قومیت نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ترجیحات و رفتارهای باروری دارد. درنتیجه، توجه به زمینه ها و تفاوت های قومی باروری در سیاست های و برنامه های جمعیتی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
نابرابری درآمد و مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
413 - 448
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نابرابری درآمد بر مشارکت اقتصادی زنان در 31 استان ایران طی دوره زمانی 1390-1399 است. بدین منظور ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری درآمد مورد استفاده قرار گرفته است و میزان باروری، نسبت باسوادی زنان و نسبت جمعیت زنان شهری به کل جمعیت زنان به عنوان متغیرهای کنترلی وارد مدل شده اند. نتایج حاصل از به کارگیری تکنیک های اقتصادسنجی مبتنی بر داده های پانلی حاکی از این است که نابرابری درآمد اثر مثبت و معناداری بر مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران دارد. همچنین، طبق نتایج با افزایش نسبت باسوادی و افزایش میزان باروری، مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران کاهش می یابد این در حالی است که نسبت جمعیت زنان در شهر به کل جمعیت زنان اثر مثبت و معناداری بر مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران دارد. با توجه به نتایج اجرای سیاست های بازتوزیعی دولت با هدف بهبود زیرساخت ها و خدمات عمومی می تواند علاوه بر کاهش نابرابری درآمد، افزایش مشارکت اقتصادی زنان را در استان های ایران به همراه داشته باشد.
انتخاب مدل مرگ و میر تصادفی برای جمعیت زنان و مردان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی هرچه دقیق تر نرخ فوت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل مرگ ومیر تصادفی کشور ایران با توجه به نتایج حاصل از مقایسه بین خانواده مدل های لی کارتر و خانواده مدل های توزیع سن در زمان فوت (ماکسیمم آنتروپی) برای زنان و مردان است. شایان ذکر است که یکی از نقاط قوت مدل سازی به کمک توزیع سن در زمان فوت، این است که به خوبی روند الگوی مرگ ومیر خاص سنی در ایران را نشان می دهد و پاسخگوی این سوال است که آیا الگوی مرگ در ایران ثابت است؟ باتوجه به هرمدلی که براساس معیارهای ارزیابی کمترین خطا را گزارش کند جدول عمر سال ۱۴۰۰ ایران معرفی و با عملکرد جداول عمر TD88-90 فرانسه و ILT1400 ایران مقایسه می شود. در این راستا از داده های واقعی مرگ ومیر ایران مربوط به سال ها ۱۳۹۰-۱۳۹۸ برای سنین 0-100 سال استفاده شده است. در نهایت نتیجه گیری شد مدل لی کارتر برای جمعیت مردان و مدل کوری برای جمعیت زنان ایران عملکرد بهتری داشته است. همچنین نتیجه گیری شد جداول موجود در ایران، نرخ مرگ ومیر بیشتری را گزارش می دهند و استفاده از جدول عمر ارائه شده در این مقاله می تواند برای قیمت گذاری محصولات بیمه ای و همچنین محاسبه دقیق تر شاخص های بیم سنجی (احتمال فوت) مناسب باشد.
تعیین کننده های مدت زمان ماندگاری در زندگی زناشویی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
223 - 257
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه شانس ترک زندگی زناشویی با استفاده از مدل های آماری کاکس با مخاطرات متناسب و اثرات تصادفی، بررسی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن در ازدواج، جنس، محل سکونت و استان، بر مدت زمان آن برآورد شد. رخداد وقایع ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال در بازه 01 / 01 / 1401 تا 29 / 12 / 1401 بوده است. در مجموع 412918 رکورد داده در تحلیل بقاء وارد شد. رکوردهای دارای خطا یا بی پاسخ، حذف شدند. نتایج نشان داد، شانس ترک زندگی زناشویی در مردان 1.54 برابر زنان و معنی دار است. اما شانس ترک زندگی زناشویی در ازدواج های سنین پایین تر، بیشتر از ازدواج هایی است که در سنین بالاتر رخ می دهد. به طوری که، شانس ترک زندگی زناشویی برای گروه های 20-10، 30-20، 40-30 و 50-40 ساله و بیشتر به ترتیب 31.3، 11.7، 3.9، 1.3 برابر افراد در گروه سنی 50+ ساله است. متغیر استان نیز دارای تأثیر معنی دار بر طول مدت زناشویی است. بررسی عوامل موثر بر مدت زندگی زناشویی، امکان مداخله به موقع در جهت افزایش بقای ازدواج، برای زوجین، خانواده، روانشناسان و مددکاران اجتماعی در سطح خرد و برای جامعه شناسان و سیاست گذاران در سطح کلان را فراهم می کند.
چرخه های زندگی زناشوئی و تصمیم به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
349 - 384
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه بسترهای شکل گیری تصمیم به جدایی و طلاق در بین ساکنان شهر تهران، با رویکرد چرخه های زندگی می پردازد. روش پژوهش، پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران در سال 1401 می باشد و حجم نمونه نیز 630 نفر زن و مرد متأهل ساکن شهر تهران هستند که به صورت تصادفی از مناطق 22گانه تهران انتخاب شدند. برای تبیین موضوع مورد نظر از نظریات همسان همسری، نقش ها و تاب آوری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تصمیم به جدایی و طلاق متأثر از سه مرحله زندگی زوجین است: مرحله نخست، یعنی آشنایی و سازگار شدن زوجین (38 درصد)، مرحله دوم، یعنی میانه زندگی خانوادگی با مشخصه ثبات زندگی زناشوئی (28 درصد) و مرحله پایانی چرخه زندگی زناشوئی، یعنی مؤلفه های ناپایدارکننده زندگی و بروز فرایند غریبگی (30 درصد).
تبیین اثرات فاصله و جمعیت بر الگوی فضایی جریان های مهاجرتی در بین شهرهای بزرگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
259 - 298
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به سهم قابل توجه مهاجرت در بین شهرهای بزرگ و جایگاه کانونی این شهرها در سیاستگذاری های مهاجرتی می کوشد الگوی فضایی این مهاجرت ها را تحلیل و نقش موقعیت جغرافیایی و موقعیت جمعیتی شهرها را در تعیین الگوی این جریان ها با استفاده از روش های آمار فضایی در فاصله زمانی 1395-1390 تبیین کند. براساس روش گتیس-اُرد و شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت، سه خوشه مهاجرتی شناسایی شد که دو خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرفرست و یک خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرپذیر است. خوشه مهاجرفرست در دو استان خوزستان و آذربایجان غربی توزیع شده اند و خوشه مهاجرپذیر با محوریت شهرهای واقع در منطقه کلانشهری تهران شکل گرفته است. روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و ترکیب دو شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت و حوزه نفوذ شهر نشان داد که کلانشهر تهران و کرج، به ترتیب، دارای بالاترین رتبه هستند و نسبت بالای اثربخشی مهاجرت در شهرهای پیرامونی این دو شهر صرفاً ناشی از توان مهاجرت پذیری شهرهای پیرامونی نیست، بلکه ناشی از استقرار آن ها در مجاورت دو شهر تهران و کرج است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که جریان مهاجرت های بین شهری دارای همبستگی معناداری با فاصله بین شهرها نیست. براساس مدل رگرسیون جغرافیایی، دو متغیر جمعیت شهر و حوزه نفوذ شهر 87 تا 93 درصد تغییرات در تعداد مهاجران واردشده و 52 تا 99 درصد تغییرات در نسبت اثربخشی مهاجرت شهرهای بزرگ را تبیین می کنند.