حمید عباداللهی چنذانق

حمید عباداللهی چنذانق

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵ مورد.
۱.

نوستالژی وطن در زندگی روزمره ایرانیان مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت خاطره نوستالژی وطن زندگی روزمره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
ایران در چند دهه اخیر یکی از کشورهای مهاجرفرست جهان به شمار می رود. مهاجرت ایرانیان را می توان در قالب سه موج مهاجرت، به سه دوره زمانی تقسیم بندی کرد: الف) سال های 1979-1950 که عمده مهاجرت ها به منظور تحصیلات عالی و به قصد بازگشت به ایران بود؛ ب) سال های 1995-1979 که بیشتر مهاجرت ها، مهاجرت های اجباری به دلیل انقلاب و جنگ بود؛ ج) سال های 1995 تاکنون که اکثر مهاجرت ها با اهداف اقتصادی و به منظور دستیابی به ثبات و زندگی بهتر و بدون قصد بازگشت به کشور است. هدف این پژوهش بررسی خاطره و احساس نوستالژی ایرانیان مهاجر در این سه دوره زمانی است. بدین منظور از نظریه های حافظه جمعی و نوستالژی برای تحلیل یافته ها استفاده شد. این پژوهش کیفی است و داده های آن از طریق مصاحبه های عمیقِ مجازی (اسکایپ و واتس اپ) به دست آمد. در این مطالعه با 11 مهاجر ساکن کشورهای استرالیا، آلمان، هلند و سوئد مصاحبه شد. نتایج نشان می دهد خاطرات و نوستالژی ها در گروه اول عمدتاً حول خاطرات کودکی، در گروه دوم با محوریت فعالیت های سیاسی و در گروه سوم بر محور مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار دارند. خاطرات گروه اول و دوم بیشتر با احساس نوستالژی همراه است و احساس نوستالژی در هر سه دوره در مردان مصاحبه شده بیش از زنان است.
۲.

واکاوی علل مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت معکوس مهاجرت شهر به روستا علل مهاجرت جاذبه شهری و دافعه روستایی روستاهای ماسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
مهاجرت معکوس، مهاجرت شهر به روستا است که بنابر شرایط محیطی و مکانی، می تواند عوامل گوناگونی با درجه اهمیت متفاوت در رخداد آن دخیل باشد. روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال به عنوان محدوده مورد مطالعه، از جمله مناطق با مهاجرت معکوس بالاست. از همین رو، در تحقیق پیش رو سعی شد تا مهم ترین علل مهاجرت به آنها شناسایی شده و دسته بندی گردد. در این تحقیق آمیخته، ابتدا عوامل استخراج شده از مطالعه  اسنادی به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه ساختاریافته؛ توسط 10 کارشناس مورد اعتبار محتوایی  قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه که توسط 330 مهاجر پاسخ داده شده، ارزیابی شده است. یافته ها نشان  می دهد که تعداد 31 علت برای مهاجرت معکوس به دست آمده است که 9 عامل آن، جزو دافعه های شهری و 22 عامل دیگر، جزو جاذبه های روستایی می باشد و اینکه این عوامل در 8 عامل اصلی دسته بندی شده بیش از 83 درصد از واریانس علل مهاجرت را توجیه می کنند. نتیجه اینکه، جاذبه هایی روستایی به مراتب، تاثیر بیشتری نسبت به دافعه های شهری در مهاجرت به محدوده مورد مطالعه دارند.
۳.

میرزا کوچک خان جنگلی میان حافظه و تاریخ؛ مزارهای میرزا به مثابه «مکان های حافظه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه جمعی مکان حافظه تاریخ سیاست میرزا کوچک خان جنگلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۶
ایده محوری پژوهش حاضر، مسئله مندکردن نسبت میرزا کوچک خان جنگلی با «تاریخ» و «حافظه» است؛ بدین منظور، از رویکرد ساختارشکنانه پی یر نورا، در مورد رابطه «تاریخ و حافظه» و جایگاه «مکان های حافظه» در آن استفاده شد تا «حافظه زنده» از میرزا، در تقابل با «تاریخ سیاست» و «حافظه رسمی» از او مورد تأکید قرارگیرد. در همین راستا، ساکنان منطقه سلیمان داراب رشت (با محوریت مزار فعلی میرزا) و روستای خانقاه گیلوان (با محوریت مزار پیشین میرزا) مورد مطالعه قرار گرفتند؛ حجم نمونه با تکیه بر قاعده اشباع به 28 نفر در دو مکان محدود شد که به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. شیوه گردآوری اطلاعات، مصاحبه غیرساخت یافته و عمیق بود. نتایج نشان داد روایت سلیمان دارابی ها از میرزا و مرگ او با گذشت زمان وارد پیوستار تاریخی شده و به شکل کاملاً رسمی، غایت شناسانه و متأثّر از سیاست های زمان حالِ حاکمیت بازنمایی می شود؛ درحالی که در گیلوان یادگری از میرزا و مرگ او دقیقاً آن چیزی است که واقعاً توسط محلی ها و ساکنان این روستا تجربه و زیسته شد. درواقع، یادگری از میرزا در گیلوان در تقابل با روایت ها در سلیمان داراب در پیوستار تاریخی قرار نگرفته و از هیچ خطی بهره نبرده است؛ به عبارتی حافظه گیلوانی ها درباره میرزا از نوع «حافظه زنده» است که مشخصه آن، یادآوری به شیوه زیست شده، پراکندگی روایت ها و غیر خطی بودن روایت ها است.
۴.

شناسایی و سنجش پیامدهای مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت معکوس مسکن روستایی مدل ساختاری حداقل مربعات جزئی روستاهای شهرستان ماسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
امروزه بازگشت شهرنشینان به روستاها، تحت عنوان مهاجرت معکوس یا شهر گریزی با شدت و آهنگ رشد سریع‌تری نسبت به گذشته بوده که قطعا اثراتی را بر روستاها دارد. یکی از مهمترین آنها، تغییرات مسکن روستایی می­باشد. هدف اصلی تحقیق، شناسایی و سنجش پیامدهای مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی با مطالعه موردی روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال است. پژوهش به روش آمیخته (کیفی-کمی) با هدف کاربردی و روش ترکیبی (اکتشافی و تجربی) انجام شده است، ابتدا عوامل اولیه استخراج شده از مطالعه کتابخانه­ای به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه­ ساختاریافته؛ توسط10کارشناس مورد تحلیل محتوایی (CVR) قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه توسط نمونه آماری ارزیابی شده است. در حالت کلی، جامعه آماری این تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال تشکیل می­دهد که به روش ترکیبی تعداد 6 روستا به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در حالت اخص ، جامعه آماری این پژوهش به دو بخش کیفی و کمی تقسیم‌بندی می‌شود. در بخش کیفی (مصاحبه)، متخصصین و خبرگان به روش انتخابی و در ادامه به روش گلوله برفی تعیین و به‌صورت هدفمند مورد پرسشگری قرار گرفتند (20 کارشناس) و در بخش کمی (پرسشنامه)، جامعه آماری تحقیق ساکنان روستایی بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعیین حجم شده (352 نفر از ساکن روستاهای مورد مطالعه) و به روش تصادفی طبقه­بندی شده (متناسب با جمعیت هر روستا) نمونه­برداری شدند. با توجه به آمیخته بودن پژوهش، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در دو مرحله صورت پذیرفت. در مرحله نخست تجزیه‌وتحلیل مصاحبه‌ها با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA انجام شد. در مرحله دوم، برای تحلیل روایی پرسشنامه و نهایی کردن اثرات شناسایی شده، از روش تحلیل محتوایی CVR، جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کورنباخ و جهت سنجش اثرات مهاجرت از روش ساختاری حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. در همین خصوص نتایج تحقیق بیانگر این امر است که بیش از نیمی از گویه­های احصاء شده (23 از 45) به تغییرات کالبدی مسکن روستایی اشاره دارد اما به لحاظ تکرار شاخص­ها از نظر مصاحبه­شوندگان، شاهد پراکندگی در تمامی ابعاد می باشد . با این وجود گویه­ها و تکرار آنها نشان از مثبت بودن نقش مهاجرت در تغییر مسکن روستایی است. بگونه­ای که از بین 45 گویه احصاء شده (اثرات مهاجرت بر مسکن روستایی)، 25 گویه با مجموع 100 مرتبه تکرار، جزو اثرات مثبت مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی و در مقابل 20 گویه با مجموع 67 مرتبه تکرار، جزو اثرات منفی مهاجرت بر مسکن روستایی می­باشند. همچنین نتایج ارزیابی پرسشنامه­ها حاکی از تاثیرگذاری مهاجرت به مسکن روستایی است بگونه­ای که حدود 68 درصد نمونه آماری تحقیق (روستائیان)، تأیید کردند که مهاجرت باعث تغییر در مسکن روستایی شده است و 14 شاخص بررسی‌شده ، روی هم رفته 793/0 از اثرات مهاجرت بر مسکن روستایی را تبیین می­کنند.
۵.

شرم اجتماعی بیکاری: مطالعه زمینه ای در میان کارگران بیکارشده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارگران تجربه بیکاری نهادهای حمایتی و رفاهی شرم اجتماعی بیکاری نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
این مطالعه بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و روانی بیکاری و نقش نهادهای حمایتی در کاهش آثار منفی آن تأکید دارد. در شرایط دشوار اقتصادی و تنگناهای حاکم بر بنگاه های تولیدی، توجه بیش ازپیش به کارگران به عنوان سرمایه های ارزشمند کشور و موتور محرک توسعه اقتصادی ضروری به نظر می رسد. ناامنی شغلی و بیکاری می تواند تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و آینده شغلی افراد داشته باشد و آن ها را با بحران هایی نظیر ازدست دادن هویت، مشکلات اقتصادی و خانوادگی مواجه کند. این مقاله با بررسی تجربه بیکاری و پیامدهای روانی و اجتماعی آن در میان کارگران بیکارشده در تهران، در پی فهم فرآیند مواجهه و کنارآمدن کارگران با بیکاری و آسیب های ناشی از آن است. مطالعه حاضر با رویکرد تفسیری-کیفی و روش نظریه زمینه ای (داده بنیاد) برساخت گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای گردآوری داده های موردنیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان تحقیق حضور یافته اند و داده ها از طریق مصاحبه با ۳۷ کارگر بیکارشده گردآوری شد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع دردسترس و نظری انتخاب شدند. داده ها نیز در چهارچوب نظریه زمینه ای برساخت گرا، طی سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری تحلیل شد. یافته ها نشان داد تجربه بیکاری دارای ابعاد گوناگونی ازجمله ننگ اجتماعی بیکاری، بحران هویت، بحران اقتصادی، بحران خانوادگی، تجربه شرمساری و روان رنجوری است که درنهایت همگی ذیل مقوله «شرم اجتماعی بیکاری» صورت بندی شده اند. این مقوله ابعاد مختلفی از تجربه طرد، تجربه شکست شخصی و ناتوانی در کامیابی را به دنبال دارد.
۶.

اساتید دانشگاه و دانشگاه ایده ال: پدیدارشناسی دانشگاه ایده ال در بین اساتید دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اساتید دانشگاه دانشگاه ایده ال دانشگاه کیفی دانشگاه غیر ایدئولوژیک دانشگاه کنشگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۸
ایده و به تناسب آن ماهیت دانشگاه همواره با استعاره های گوناگونی در نسبت با ساخت تاریخی زمانه توصیف و تبیین شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مطالعه پدیدارشناسانه دانشگاه در پیوند با استعاره ایده ال بودن است. در واقع هدف تحقیق یاقتن معنای دانشگاه ایده ال در میان اساتید به عنوان کنشگران دانشگاهی است. به لحاظ روش شناسی، رویکرد آن کیفی است و از منظر پدیدارشناسانه با تاکید بر رویکرد فان مانن برای تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری آن اساتید شاغل در دانشگاه گیلان در حال حاضر هستند. روش نمونه گیری آن هدفمند با تاکید بر تنوع حداکثری است. با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و پس از مصاحبه با 25 نفر از اساتید دانشگاه گیلان و اشباع نظری داده ها گردآوری شد. یافته های تحقیق بیانگر 8 مقوله به عنوان ویژگی های یک دانشگاه ایده ال هستند. این مقولات دانشگاه های انسان محور، مسئله محور، جهان محور، علم محور، کیفی، غیرایدئولوژیک، کنشگر و شتاب را شامل می شوند. بر این مبنا در یک دانشگاه ایده ال، دانشگاه نه در کرانه بلکه در مرکز قرار دارد. آموزش ترجمه ای از پژوهش است و پژوهش نخبه گرایانه به عنوان یک کالای لوکس بخشی از تعلقات دانشگاه نیست. درنهایت با یک تفکر سلبی در نسبت با جهان بیرون، میدان رقابت علمی برمبنای ارزش های دانشگاهی تعیین می شود.
۷.

اساتید دانشگاه و سنخ شناسی زمان: مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زمان در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست دانشگاهی زمان آموزشی زمان پژوهشی زمان ساختاری زمان شتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۵۱
دانشگاه به عنوان کانون اصلی اندیشه در جامعه، دل مشغولی بیشتری نسبت به زمان و زمان مندی در مواجهه با ظهور اقتصاد سرمایه داری و زمان مکانیکی (ساعتی) در عصر مدرن و انقلاب تکتولوژیکی متأخر داشته است. هدف این پژوهش، مطالعه تجربه زمان در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان است. ازلحاظ روش شناسی روش این پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. روش تحلیل در این پژوهش روش فان مانن است. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه گیلان هستند. برای انتخاب نمونه ها از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به طور هم زمان استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که پس از مصاحبه عمیق با 25نفر عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان و اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اعضای هیأت علمی دارای هفت نوع زمان در زیست دانشگاهی هستند. این هفت نوع عبارتنداز: زمان کیفی، زمان شتاب، زمان ساختاری، زمان فشرده، زمان آموزشی، زمان پژوهشی و زمان مطالعه. این زمان ها به صورت هم زمان و به شکل متناقض در دانشگاه وجود دارند؛ اما تقابل میان پذیرش یا انکار زمان غالب در سیستم دانشگاه را بازنمایی می کنند. این تقابل بیان گر یک ناهم زمانی است که مقاومت بیشتر فرد را هم زمان به هم گرایی با شتاب بیشتری سوق می دهد. 
۸.

از تربیت (Erziehung) به فرهنگ (Bildung) در تجربه مدرنیته نزد صادق هدایت (جامعه شناسی شکل نگارِ تجربه زمان در بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدایت تجربه مدرنیته Bildung Erziehung بوف کور هند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۹
مدرنیسم فرهنگی صادق هدایت به تکوین سوژگی ای فرهیختار می انجامد که می توان گفت، مایه جامعه شناسی تاریخیِ تجربه مدرنیته در ایران است. با رجوع به تجربه ادبی هدایت به تفاوت مفهومی بین Bildung و Erziehung پی می بریم، به اینکه Bildung نزد او از مواجهه انتقادی با ایدئولوژی شکل می گیرد و Erziehung نیز برای او نوعی باریک اندیشی انتقادی ست که از خلال درگیری با «دیگری» به فرهیختگی می رسد. ناکارکردنِ پارادایم حسانیِ مدرنیته ایرانی اما کنشی ست اجتماعی که تنها با کُدگشاییِ زمان آن ممکن است و از این روست که فرم روایی بوف کور چنین آشفته می شود. اگر می خواهیم از تجربه مدرنیته هدایت بگوییم و این معنی را در بوف کور بیابیم، راهی نیست غیر از جُستنِ واقعیت پذیریِ «جُز-من» و «دیگری» در این رمان. هدایت در بوف کور با تعلیق بازنماییِ ایدئولوژی ها و قالب گونه های ذهنی، به تصویرپردازی واقعیتی می نشیند که در محاق رفته است. و روشی که به فراخورِ این دقیقه پیش می رود، باری، منظومه است. در بوف کور تربیتِ کوچگرانه از پیِ توجه به مکان ها شکل می گیرد، از مواجهه واپس نگرانه با خاطره ها، و نیروهای پویایی که قادرند تغییراتی در توسعه سوبژکتیویته ایجاد کنند. بوف کور شرح ساختمندِ بی نظمیِ تجربه مدرن در ایران است؛ نقشه راهِ دگرستانی که به هند می رسد، «دیگری»ای که می توان گفت در جوف «خود»ی حضور دارد؛ در مقام یک وعده.  
۹.

زمینه های فرسایش اعتماد نهادی: واکاوی تجربه کارگران از مراجعه به نهادهای حمایتی و رفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارگران بیکاری نهادهای حمایتی و رفاهی اعتماد نهادی فرسایش اعتماد نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۸
 اعتمادی نهادی، نوعی اعتماد در سطوح میانی جامعه است. منظور از اعتمادی نهادی، اعتماد به سازمان ها، ادارات و انواع نهادها در سطح جامعه است. هدف این مطالعه، شناخت تجربیات کارگران از مراجعه به نهادهای حمایتی و رفاهی است که پذیرفته شدگی، مشروعیت و مشروعیت نداشتن این نهادها را در نگاه کارگران تحت تأثیر قرار می دهد. مطالعه با رویکرد تفسیری-کیفی و روش داده بنیاد برساخت گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای دستیابی به داده های مورد نیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان حضور یافته اند. برای انتخاب کارگرانی که تجربه مراجعه به نهادهای حمایتی را داشته اند، از شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. با رسیدن نمونه ها به 37 نفر، اشباع نظری حاصل شد. واکاوی تجربه کارگران از مراجعه به نهادهای حمایتی و رفاهی، دستیابی به مقوله های ادراک فساد، همدلی نکردن کارگزاران، بوروکراسی ناکارآمد، اثربخش نبودن نهادها، بحران سیاست گذاری و بیگانگی نهادی حاصل شد که ذیل مقوله اصلی فرسایش اعتمادی نهادی، کد گذاری شده است.
۱۱.

بازگشت بدن: رد آپاراتوس ها بر وضعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب بدن پزشکی جنگ سرمایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۴۸۹
پرابلماتیک نوشتار حاضر چرخش ماتریالیستی وضعیت در فرایندهای پساجنگ و برآمدن رژیمی سراسر جدید از حقیقت است که منطق معنایی آن برتمام وضعیت حاکم است. دراین میان هرآن چه هستی متعینی یافته است درحکم داده ای ثانوی و همچون متافوری است که در پس آن و به گونه ای بس گانه می توان رد و اثرهای صامت و خاکستری این چرخش معنایی– فضایی را رویت پذیر ساخت. این نوشتار می کوشد به طرزی تبارشناسانه و با اتکا به تحلیل رو به پس، ضمن ترسیم مسیر های روبه زوال سامانه های معناساز پیشین از خلال استلزامات همنشینی زنجیره ای از عناصر ناهمگون نظیر جنگ، تحریم، کردارهای سیاسی و اجتماعی، مطالبات زنان و منازعات معرفت شناسانه، شرایط امکان این رژیم جدید حقیقت را در ابژه ی بدن و ایجابیت آن بازسازی کند. این بازسازی به برهم کنش انبوه ه ای از رویدادهای تاریخی حاضر در فضا و بالاخص فاکتورهای تغییردهنده ی الگوی بار بیماری ها درفضای پساجنگ مرکزیت می بخشد که با فراهم سازی شرایط اتصال کردارهای سیاسی و گفتارهای پزشکی درگرهگاه ایجاد شهر سالم و مدیریت بر آن و به میانجی ابداع قسمی جدید از سوژه مندی و حقیقت، سوژه های پساانقلابی را با راندن به هزارتوی آپاراتوس های دولتی، منقاد و مطیع می سازند
۱۲.

سرمایه فرهنگی و باروری: مطالعه ای در میان زنان ازدواج کرده 49-15 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باروری سرمایه فرهنگی تحصیلات زنان رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۸
در چند دهه اخیر کاهش میزان های باروری به زیر سطح جانشینی در کشور امری فراگیر بوده است، اما تجربه استان گیلان در این زمینه چشمگیر است. براساس آخرین برآوردها، در سال 1399 میزان باروری کل این استان برابر با 1 فرزند بود. پژوهش حاضر در پی بررسی دلایل ذهنی نرخ پایین باروری است. رویکرد نظری مطالعه، رویکرد سرمایه ای پیر بوردیو و مفهوم «سرمایه فرهنگی» و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادین) است. روش پژوهش پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، جامعه آماری زنان متأهل 49-15 ساله شهر رشت، روش نمونه گیری خوشه ای اتفاقی و حجم نمونه 391 نفر است. یافته ها نشان می دهند بی فرزندی و کم فرزندی حالت شایع در رفتار باروری  است و اکثریت پاسخ گویان (حدود 67 درصد) تصمیمی به باروری مجدد ندارند. طبق یافته ها، بین سرمایه فرهنگی و تمامی ابعاد آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و رفتار باروری (تعداد فرزند زنده به دنیا آمده هر زن) رابطه معنادار و معکوس حاکم است و با افزایش سرمایه فرهنگی، باروری کاهش می یابد. براین اساس، امروزه اگرچه عوامل ساختاری در باروری نقش دارند، نگرش ها، سلایق، ارزش ها و در نتیجه انتخاب ها نیز مهم هستند و نیاز به ایجاد هماهنگی در انتظارات ذهنی و موقعیت عینی خانواده ها وجود دارد.
۱۳.

بررسی تأثیر احساس محرومیت نسبی بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران قوم تالش احساس محرومیت نسبی قوم گرایی سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۰۲
موضوع این پژوهش، سنجش میزان قوم گرایی سیاسی قوم تالش و هدف آن، تبیین رابطه ی متغیر احساس محرومیت نسبی با قوم گرایی سیاسی این قوم است. قوم گرایی سیاسی یکی از گونه های قوم گرایی است که بر اساس آن، یک قوم علاوه بر تلاش برای حفظ تمایزات خود با اقوام دیگر، خواهان مشارکت در قدرت سیاسی بر اساس مؤلفه های قومی است. چارچوب نظری این مقاله نظریه ی رابرت گر است که احساس محرومیت نسبی را علت خشونت سیاسی می داند. در این مقاله، خشونت قومی و به طور خاص قوم گرایی سیاسی به عنوان یکی از مظاهر و مصادیق خشونت سیاسی در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش،  پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه افراد 15 سال و بالاتر در شهرستان های تالش نشین گیلان هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 480 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. اعتبار ابزار پژوهش با استفاده از روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. نتایج تحقیق، در بخش توصیفی نشان می دهد که پاسخ گویان پژوهش از قوم گرایی سیاسی در سطح بالا و از احساس محرومیت نسبی در همه ی ابعاد در حد متوسط برخوردارند. بررسی آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که هر سه متغیر احساس محرومیت نسبی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی-اجتماعی با قوم گرایی سیاسی رابطه دارد، هرچند احساس محرومیت نسبی فرهنگی بیشترین تأثیر را بر قوم گرایی سیاسی دارد. در پایان راهکارهایی برای کاهش قوم گرایی سیاسی و تقویت همبستگی ملی در میان قوم تالش ارائه گردیده است.  
۱۴.

روایت ها از جنبش جنگل؛ مطالعه ای بین بازماندگانِ مشارکت کنندگان در جنبش جنگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحصیلات حافظه جمعی سیاست حافظه قومیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۴۱۷
پژوهش حاضر نحوه برساخت روایتها از جنبش جنگل در بین بازماندگاِنِ افراد درگیر در این جنبش را بررسی م یکند. مبانی نظری، نظریات  «حال گراِیِ» هابسباوم، «کادرهای اجتماعیِ» هالبواکس و نظریات شاومن، لارسون و لیزاردو است. روش این پژوهش، روشِ «پژوهِشِ روایت» است. جمعیت مورد مطالعه ، شامل بازماندگاِنِ کسانی است که به نوعی در جنبش جنگل مشارکت داشتند. تعداد 62 نفر از افراد فوق به عنوان نمونه انتخاب و با آنان مصاحبه شد، متن مصاحبه ها با روش تحلیلِ محتوای مضمونی بررسی شد. یافته ها بیانگر «قومی شدن روایتها از جنبش جنگل» و غیریت سازی در جریان روایتگری از این واقعه در بین قومیت گیلک بود. گیلک ها روایتی واحد و قومیتی و در مقابل، تالش ها روایتی غیرقومیتی و متکثر از جنبش جنگل داشتند. تأثیرگذاری تحصیلات بر شکل گیرِیِ شکاف درو ننسلی در امر یادآورِیِ جنبش جنگل از دیگر یافته ها بود. افرادِ با تحصیلات بالا در بستری «ملی- بین المللی»با رویکردی «جامع و تاریخی»، و افرادِ با تحصیلات پایینتر در بستری «محلی – قومی»با رویکردی «مذهبی» این جنبش را به  خاطر می آوردند. روایتهای دسته نخست بر ماهیت روشنفکرانه و متجددانه جنبش و روایت دسته دوم بر ماهیت مذهبی آن تأکید داشت. همچنین افراد با تحصیلات پایین تر در چارچوب سیاست حافظه رسمی و افراد با تحصیلات بالاتر در قالب حافظه جمعیِ مقاومت، جنبش جنگل را به خاطر می آوردند. 
۱۵.

معرفی و نقد کتاب فرآیند متمدن شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۳۵۷
نوربرت الیاس، در کتاب فرآیند متمدن شدن، تاریخ شکل گیری آداب و رسوم مدرن را در پژوهشی نوآورانه بررسی کرده، نشان داده است که چگونه از دوره ی رنسانس به بعد، انسان غربی به موجودی «متمدن» تبدیل شده است. در سال 1999، جمعی از الیاس پژوهان خبره، ترجمه ی انگلیسیِ فرآیند متمدن شدن را ویرایش کردند و مقدمه ی جدیدی را که الیاس در سال 1968 بر این کتاب نوشته بود، در پی نوشت آوردند. در سال 1397، چاپ دوم ترجمه ی فارسیِ این کتاب با عنوان در باب فرآیند تمدن به ترجمه ی غلامرضا خدیوی در انتشارات جامعه شناسان منتشر شده است. در این مقاله، ترجمه ی فارسی با ترجمه ی انگلیسیِ کتاب، بررسی مقابله ای شده است. اینطور که به نظر می رسد، به رغم ادعای مترجم فارسی مبنی بر ترجمه از متن اصلیِ آلمانی، منبعِ ترجمه همان ترجمه ی انگلیسیِ کتاب است. مترجم، تنها جلد دوم کتاب را ترجمه کرده، و مقدمه، جلد اول، پی نوشت، پیوست، و عمده ی یادداشت های نویسنده هنوز به فارسی ترجمه نشده است. مرور اندیشه ی جامعه شناختی الیاس و جایگاه او در نظریه ی جامعه شناختی معاصر هم البته بخشی معتنابه از نوشته ی ماست. بررسی ترجمه، نشان دهنده ی مشکلات صوری و محتوایی از جمله عدم یک رَوَندی در ترجمه، واژه گزینی نامأنوس و دیریاب، و عدم رعایت قواعد نگارشی و ویرایشی ست.
۱۶.

طبقه اجتماعی و رتبه کنکور: مطالعه ای انتقادی در دانشگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق کار امنیت غذایی امید طبقه سرمایه اجتماعی شبکه ای هوش شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۵۱۱
پژوهش حاضر، با رویکردی انتقادی و با الهام از نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو به بررسی رابطه طبقه اجتماعی و موفقیت در کنکور در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان می پردازد. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل  (12500نفر) و حجم نمونه تعداد 370 دانشجو است که با استفاده از فرمول کوکران برای داده های کمی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. بنابر یافته های به دست آمده، بین سرمایه اجتماعیِ شبکه ای و هوش شناختی از یک سو و رتبه کنکور از سوی دیگر رابطه معنادار وجود داشت. یافته های حاصل از آزمون های تفاوت  بیانگر عدم وجود تفاوت بین اخلاق کار طبقات بالا و پایین، عدم وجود تفاوت طبقاتی بین دانشجویان رشته های محبوب و کمتر محبوب و  نیز عدم وجود تفاوت در میزان امیدواری به آینده بین این دو دسته از دانشجویان، و همچنین وجود تفاوت هوشی بین انان و رابطه معکوس ناامنی غذایی با هوش شناختی بود.  
۱۷.

خاطرۀ میرزا؛ میرزا کوچک خانِ جنگلی در حافظۀ جمعی گیلانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه جمعی خاطره میرزا دینداری کادرهای اجتماعی نسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۲
 مقاله حاضر به مقایسه نسلی خاطره میرزاکوچک خان جنگلی در استان گیلان می پردازد. در این بررسی از رویکرد حال گرا و نظریه کادرهای اجتماعی حافظه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین شهرستان های فومن، شفت، صومعه سرا، تالش، آستارا و توابع آن ها بود. روش گردآوری اطلاعات ، روش میدانی و ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه غیرساختمند و عمیق است؛ بدین شکل که از این مناطق با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با تبعیت از قاعده اشباع تعداد هفتاد و شش نمونه انتخاب شد و با روش مصاحبه غیرساختمند مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد نسل به عنوان یک کادر اجتماعی در جایگاه میرزا در شکل دهی حافظه جمعی گیلانیان تأثیر دارد. خاطره میرزا در نسل اول انضمامی ، پراکنده و ترکیب از هم جدایی از روایت های شفاهی به جا مانده از خویشاوندان و افراد محلی است. نسل دوم به دلیل استفاده از رسانه های رسمی، بهره گیری از گفتارهای شفاهی اقوام و بومیان محلی، میرزا را با واقعیت های تاریخی به یاد می آوردند و دارای خاطره مؤثّر از میرزا بودند. خاطره میرزا در نسل سوم به دلیل نفوذ فیلم ها و سریال های تلویزیونی در تصویرسازی از میرزا در کنار فقدان منابع اطّلاعاتی در این نسل، به شکل مبهم و اساساً تحت تأثیر رسانه های ملی بازنمایی شد.در واقع تصویر مبهم و هاله ای از میرزا برجای گذاشته است. پس از «نسل»، «دینداری» از کادرهای اجتماعی تأثیرگذار بر حافظه جمعی در این پژوهش بود، به نحوی که عده کثیری در یادآوری میرزا به مباحث شرعی یا احکام دینی قیام میرزا اشاره داشتند و مرام و اهداف میرزا را ایجاد حکومت دینی بیان کردند.
۱۸.

نگاه بی فرزندان ارادی به فرزندآوری: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باروری رشت فردی شدن بی فرزندی ارادی تأخیر در فرزندآوری انتخاب فردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی خانواده و خویشاوندی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
تعداد بازدید : ۱۸۳۰ تعداد دانلود : ۷۵۲
هدف این مقاله توصیف تمایل و یا عدم تمایل به فرزندآوری در بین افراد بی فرزند ارادی در شهر رشت و فهم کنش آن ها در زمینه بی فرزندی بر اساس نظریه «جامعه در مخاطره» و «فردی شدن» بک و بک-گرانشایم است. روش پژوهش، میدانی کیفی و تکنیک پژوهش مصاحبه ی عمیق با 13 نفر از افراد بی فرزند است که حداقل 5 سال بی فرزندی ارادی داشته اند. یافته ها نشان می دهند که افراد داشتن یا نداشتن فرزند را به مثابه انتخابی می دانند که می تواند به خاطر انتخاب های دیگر به تعویق افتاده یا سرکوب شود. با این حال،  بین دو جنس از نظر گرایش به بی فرزندی تفاوت وجود دارد. به طوری که زنان مادر شدن را برای شکل گیری هویت خود مهم تلقی می کنند، اما مردان چنین نظری درباره پدر شدن ندارند. مهم ترین دلایل افراد برای بی فرزند را می توان در پنج مؤلفه خلاصه کرد: مسئولیت های بالای پدرومادری، محدویت های اجتماعی فرزند برای والدین، محدویت های زناشویی فرزند برای والدین، هزینه های بالای داشتن فرزند و مخاطره های بارداری برای زنان. گونه شناسی بی فرزندی ارادی سه دسته از بی فرزندان را نشان می دهد. بی فرزندان دائمی، بی فرزندان موقت و بی فرزندانی که تصمیم مشخصی برای داشتن یا نداشتن فرزند اتخاذ نکرده اند.
۱۹.

جامعه در مخاطره و فرزندآوری: مطالعه ای در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی انتخاب مخاطره کم فرزندی فرزندآوری شهر رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۴۶۲
تحولات اجتماعی معاصر افراد را در دو راهی آزادی انتخاب و بلاتکلیفی در انتخاب قرار داده است. امروزه فرزندآوری نیز با انبوهی از این گونه تناقضات همراه است. هدف این پژوهش، بررسی نقش این تحولات و مخاطرات در تصمیم به فرزندآوری زوجین شهر رشت با تأکید بر آرای اولریش بک و الیزابت بک-گرنشایم است. روش این پژوهش پیمایش و داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین 49- 25 ساله شهر رشت بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه، تعداد 383 خانوار به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که در بین زنان، متغیرهای افول ارزش های سنتی، آزادی انتخاب، تحصیلات و سن ازدواج و در بین مردان علاوه بر این متغیرها، متغیر  فردی شدن نیز در کنش فرزندآوری آنها نقش داشته و احتمال فرزندآوری را کاهش داده اند. در نهایت، با وجود آن که افراد با مخاطره ها و مسائل مختلفی روبرو هستند، به دلیل عشق و علاقه به بچه هنوز هم اقدام به فرزندآوری می کنند. با این حال، در دو راهی مخاطره های فرزندآوری و علاقه به بچه، مسیر سوم یعنی کم فرزندآوری را اتخاذ می کنند.
۲۰.

خاطره اصلاحات ارضی مطالعه موردی: شهرستان تالش در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاحات ارضی کادرهای اجتماعی حافظه جمعی تاریخ از پایین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۷۴۸
در این مقاله واقعه اصلاحات ارضی را در حافظه جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده اند، بررسی می کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال گرا در مطالعات حافظه جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبه غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقه مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم ترین کادر اجتماعیِ حافظه جمعی نمونه های مطالعه است؛ به طوری که یادآوری واقعه اصلاحات ارضی، نحوه اجرای آن و تخلفاتِ صورت گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه ها با خاستگاه های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت های پیشین از آن واقعه به عنوان روی دادی رهایی بخش و برنامه ای منصفانه یاد می کنند؛ درحالی که در حافظه اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه ای طراحی شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعه اصلاحات ارضی در درون آن ها به یاد آورده می شود. نمونه هایی با گرایش های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می دانند. نمونه هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع تر، عمیق تر و گسترده تر از آن واقعه در ذهن دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان