مطالب مرتبط با کلیدواژه

فاصله جغرافیایی


۱.

بررسی اثرات فضایی فاصله جغرافیایی و تجارت خارجی بر دموکراسی در کشورهای منتخب اسلامی: رویکرد اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دموکراسی تجارت خارجی اقتصادسنجی فضایی فاصله جغرافیایی کشورهای منتخب اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۳۲
در سال های اخیر مطالعه در زمینه ارتباط متقابل دموکراسی و متغیرهای اقتصادی در بین اندیشمندان اقتصادی و علوم سیاسی افزایش یافته است. در این مطالعات دموکراسی به عنوان یک متغیر تأثیرگذار بر متغیرهای اقتصادی در مدل های اقتصادسنجی وارد شده است و کم تر به تأثیرپذیری دموکراسی از متغیرهای اقتصادی پرداخته شده است. بنابراین، در این پژوهش به بررسی اثر متغیرهای اقتصادی بر سطح دموکراسی در کشورهای منتخب اسلامی با رویکرد اقتصادسنجی فضایی و در نظر گرفتن وابستگی فضایی جغرافیایی آن ها در دوره زمانی 2012- 2001 پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تجارت خارجی اثر مثبت و معنی داری بر دموکراسی داشته است، ولی رشد اقتصادی اثر معنی داری بر دموکراسی نداشته است. همچنین، اثر مجاورت فضایی بر بهبود سطح دموکراسی در کشورهای مورد مطالعه تائید شده است ولی کمک های خارجی دموکراسی را در کشورهای مورد مطالعه را به صورت منفی تحت تأثیر قرار داده است. به طور کلی نتایج پژوهش اثرات فضایی تجارت و مجاورت جغرافیایی بر بهبود سطح دموکراسی را تأیید می کند.
۲.

بررسی همگرایی دموکراسی در کشورهای در حال توسعه با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دموکراسی فاصله جغرافیایی اقتصادسنجی فضایی کشورهای در حال توسعه نظریه انتشار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد تحلیل تصمیم گیری جمعی مدل هایی از فرآیندهای سیاسی،رانت خواری،انتخابات،رویه رای گیری
  2. حوزه‌های تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی تحلیل های کلان توسعه
تعداد بازدید : ۷۵۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
هدف مقاله بررسی تجربی همگرایی دموکراسی در کشورهای در حال توسعه است. بدین منظور از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و داده های پانل در دوره زمانی 1990- 2014 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مجاورت جغرافیایی کشورها اثر مثبت و معناداری بر دموکراسی دارد. به طور متوسط افزایش سطح دموکراسی همسایگان جغرافیایی باعث 6 درصد افزایش دموکراسی می شود که نشان دهنده تأثیرپذیری سیاسی کشورها از یکدیگر است. به طور کلی، اثرات فضایی دموکراسی یا نظریه انتشار در کشورهای در حال توسعه تائید می شود. بنابراین با توجه به نظریه انتشار و همگرایی دموکراسی، افزایش (یا کاهش) سطح دموکراسی در یک کشور می تواند باعث افزایش (یا کاهش) دموکراسی کشورهای مجاور شود.
۳.

بررسی مبانی نظری تاثیر فاصله جغرافیایی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر حق الزحمه حسابرسی، به موقع بودن گزارش حسابرسی و چرخش حسابرس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حق الزحمه فاصله جغرافیایی موقع بودن گزارش حسابرسی چرخش حسابرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۳۸۷
هدف این مقاله بررسی مبانی نظری تأثیر فاصله جغرافیایی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر حق الزحمه حسابرسی، به موقع بودن گزارش حسابرسی و چرخش حسابرس است. ارتباط و تسلط بیشتر به موضوع فعالیت شرکت در حسابرسی، در شرایطی که بعد مسافت جغرافیایی بالا باشد، کمتر رخ می دهد و احتمال افزایش خطر حسابرسی را در پی خواهد داشت. این مساله منجر به افزایش آزمون های محتوایی توسط حسابرسان، برای اطمینان و گسترش سطح رسیدگی، خواهد شد که به نوعی در تعیین حق الزحمه حسابرسی مؤثر است. به عبارتی، هر چه فاصله موسسه حسابرسی با شرکت صاحبکار طولانی تر باشد، هزینه حسابرسی افزایش می یابد. نزدیکی شرکت ها و مؤسسه های حسابرسی از نظر جغرافیایی می تواند منجر به سطوح بالاتری از مبادلات اجتماعی بین حسابرس و مشتریان شود، به گونه ای که نزدیکی جغرافیایی باعث ایجاد اعتماد بیشتر بین حسابرسان و مدیران ارشد شرکت ها، خواهد شد. این موضوع در شبکه بندی، تعامل و تبادل روابط اجتماعی که منجر به اعتماد می شود موثر است و می تواند موجب افزایش دانش و یادگیری شرکت ها شود. بنابراین، نزدیکی جغرافیایی مؤسسه حسابرسی و شرکت، به ثبات حسابرس و کاهش چرخه حسابرسان کمک خواهد نمود. از سوی دیگر، با هدف افزایش راحتی نسبی در دسترسی به اطلاعات شرکت ها و آشنایی با محیط اقتصادی و نظارتی در منطقه و تأثیر آن بر شرکت، باید حسابرسی محلی توسعه یابد و کارایی آن افزایش یابد که با پیروی از این مساله، تأخیرهای حسابرسی کاهش خواهد یافت و گزارش های حسابرسی به موقع، ارائه خواهد شد. هدف این مقاله بررسی مبانی نظری تأثیر فاصله جغرافیایی بین مؤسسه حسابرسی و شرکت بر حق الزحمه حسابرسی، به موقع بودن گزارش حسابرسی و چرخش حسابرس است. ارتباط و تسلط بیشتر به موضوع فعالیت شرکت در حسابرسی، در شرایطی که بعد مسافت جغرافیایی بالا باشد، کمتر رخ می دهد و احتمال افزایش خطر حسابرسی را در پی خواهد داشت. این مساله منجر به افزایش آزمون های محتوایی توسط حسابرسان، برای اطمینان و گسترش سطح رسیدگی، خواهد شد که به نوعی در تعیین حق الزحمه حسابرسی مؤثر است. به عبارتی، هر چه فاصله موسسه حسابرسی با شرکت صاحبکار طولانی تر باشد، هزینه حسابرسی افزایش می یابد. نزدیکی شرکت ها و مؤسسه های حسابرسی از نظر جغرافیایی می تواند منجر به سطوح بالاتری از مبادلات اجتماعی بین حسابرس و مشتریان شود، به گونه ای که نزدیکی جغرافیایی باعث ایجاد اعتماد بیشتر بین حسابرسان و مدیران ارشد شرکت ها، خواهد شد. این موضوع در شبکه بندی، تعامل و تبادل روابط اجتماعی که منجر به اعتماد می شود موثر است و می تواند موجب افزایش دانش و یادگیری شرکت ها شود. بنابراین، نزدیکی جغرافیایی مؤسسه حسابرسی و شرکت، به ثبات حسابرس و کاهش چرخه حسابرسان کمک خواهد نمود. از سوی دیگر، با هدف افزایش راحتی نسبی در دسترسی به اطلاعات شرکت ها و آشنایی با محیط اقتصادی و نظارتی در منطقه و تأثیر آن بر شرکت، باید حسابرسی محلی توسعه یابد و کارایی آن افزایش یابد که با پیروی از این مساله، تأخیرهای حسابرسی کاهش خواهد یافت و گزارش های حسابرسی به موقع، ارائه خواهد شد.
۴.

توسعه فضای اخلاقی شهرها؛ بررسی و تحلیل ابعاد جغرافیایی مصرف اخلاقی در زمینه محصولات محلی (مورد پژوهی: منطقه یک و بیست شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارت منصفانه فاصله جغرافیایی محصولات محلی مسائل اخلاقی منطقه یک و بیست شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۵۰
تحقیقات جغرافیایی از زمانی که گسترش یافته است، مسائل اخلاقی را در گستره ای از زمینه ها، از جمله شیوه های مصرفی، مورد بررسی قرار داده است. یکی از مباحث اخلاقی مورد تاکید در جغرافیا، مصرف محصولات محلی است که درباره مسافت غذایی و حفاظت از محیط زیست، تجارت منصفانه، عدالت اجتماعی و دموکراسی غذایی بحث می کند. گرچه در سال های اخیر مصرف مواد غذایی محلی در کشورهای توسعه یافته شایع تر بوده اما اخیرا مصرف این محصولات در کشورهای در حال توسعه نیز رواج یافته است. در کشور ایران نیز مناطق مختلف اقلیمی، زمینه های متنوعی را برای رشد محصولات محلی ایجاد کرده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی رفتار مصرف کنندگان در خصوص مصرف محصولات محلی با توجه به ارزش های اخلاقی آنها است. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از 197 نفر از شهروندان ساکن در مناطق یک و بیست تهران سؤالاتی در قالب پرسشنامه بعمل آمد. نتایج برگرفته از تحلیل آزمون های آماری نشان می دهد که با توجه به ارزش های اخلاقی مصرف کنندگان در خصوص سلامت فردی، حمایت از تولیدات محلی و حفاظت از محیط زیست، عامل دسترسی و فاصله جغرافیایی بعنوان اصلی ترین چالش مصرف کنندگان در زمینه خرید محصولات محلی به شمار می رود. بنابراین یکی از ضرورت های توجه به مصرف اخلاقی در برنامه ریزی شهری، ایجاد فضاهای اخلاقی تولید و مصرف با توجه به عامل "فاصله جغرافیایی" می باشد. چرا که برنامه ریزان می توانند اجتماعات محلی را برای تولید و مصرف مواد غذایی محلی پایدارتر و حفظ منابع کشاورزی محلی تشویق کنند.
۵.

تبیین اثرات فاصله و جمعیت بر الگوی فضایی جریان های مهاجرتی در بین شهرهای بزرگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فاصله جغرافیایی جمعیت حوزه نفوذ شهر نسبت اثربخشی مهاجرت شهرهای بزرگ ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۲
پژوهش حاضر با توجه به سهم قابل توجه مهاجرت در بین شهرهای بزرگ و جایگاه کانونی این شهرها در سیاستگذاری های مهاجرتی می کوشد الگوی فضایی این مهاجرت ها را تحلیل و نقش موقعیت جغرافیایی و موقعیت جمعیتی شهرها را در تعیین الگوی این جریان ها با استفاده از روش های آمار فضایی در فاصله زمانی 1395-1390 تبیین کند. براساس روش گتیس-اُرد و شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت، سه خوشه مهاجرتی شناسایی شد که دو خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرفرست و یک خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرپذیر است. خوشه مهاجرفرست در دو استان خوزستان و آذربایجان غربی توزیع شده اند و خوشه مهاجرپذیر با محوریت شهرهای واقع در منطقه کلانشهری تهران شکل گرفته است. روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و ترکیب دو شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت و حوزه نفوذ شهر نشان داد که کلانشهر تهران و کرج، به ترتیب، دارای بالاترین رتبه هستند و نسبت بالای اثربخشی مهاجرت در شهرهای پیرامونی این دو شهر صرفاً ناشی از توان مهاجرت پذیری شهرهای پیرامونی نیست، بلکه ناشی از استقرار آن ها در مجاورت دو شهر تهران و کرج است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که جریان مهاجرت های بین شهری دارای همبستگی معناداری با فاصله بین شهرها نیست. براساس مدل رگرسیون جغرافیایی، دو متغیر جمعیت شهر و حوزه نفوذ شهر 87 تا 93 درصد تغییرات در تعداد مهاجران واردشده و 52 تا 99 درصد تغییرات در نسبت اثربخشی مهاجرت شهرهای بزرگ را تبیین می کنند.
۶.

بررسی دیدگاه مردم نسبت به دلایل توسعه نیافتگی شهر سرمست

کلیدواژه‌ها: توسعه سرمست شهر کوچک فاصله جغرافیایی یکسانی قومی و مذهبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
هدف: با توجه به اهمیت شهرهای کوچک در پیشرفت اقتصادی و تمرکززدایی و جلوگیری از روانه شدن مردم به سمت شهرهای بزرگ، و چالش های متعاقب آن، شهر سرمست بعنوان یکی از شهرهای کوچک ایران مورد برسی قرار گرفته تا دلایل عدم توسعه آن از نگاه مردم واکاوی شود. شهر سرمست به عنوان یکی از شهرهای کوچک در استان کرمانشاه در سال 1333 شکل گرفته است و یگانه مسیر ارتباطی بین شهرهای گیلان غرب به اسلام آباد غرب و کرمانشاه بوده و از سال 1379 از دهستان تبدیل به شهر شده است. این شهر مرکز بخش گواور شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه است. بخش گواور دارای 16333 نفر جمعیت و 64 روستا است. شهر سرمست در سرشماری سال 1395، 2913 نفر جمعیت داشته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی، ارتباطی شهر سرمست و همچنین مسیر سرریز جمعیتی 64 روستای بخش گواور، به لحاظ کمی و کیفی توسعه پیدا نکرده است. این شهر یکی از مسیرهای حرکت زوار عتبات عالیات است و دارای محصولات کشاورزی دیم با کیفیت است. حال، سؤال اصلی این پژوهش این است که چه عواملی باعث شده است که این شهر از پیشرفت شهرنشینی و جمعیت شهری متناسب برخوردار نباشد؟ هدف از این مطالعه بررسی عوامل جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تأثیر گذار بر توسعه نیافتگی شهر سرمست از نگاه مردم بوده است.روش: این مطالعه از نظر روش جزو مطالعات کیفی است. جامعه هدف  مردم شهر سرمست بوده اند که تجربه زندگی در شهر سرمست داشته اند. در بخش مصاحبه ها با توجه به روش نمونه گیری نظری با 12 نفر مصاحبه های عمیق انجام شد. میانگین سنی افراد مورد مطالعه، 37 سال بود (27 تا 60 ساله). به دلیل اهمیت تجربه زیسته افراد، سعی شده است در جمع آوری اطلاعات افرادی انتخاب شوند که به لحاظ سنی، تحصیلی و شغلی متفاوت باشند. تحلیل اطلاعات بدست آمده از روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا بوده است. جهت اعتباربخشی به یافته های پژوهش بعد از کدگذاری اولیه، متن مصاحبه و کدها به مصاحبه شونده ها نشان داده شد و بعد از تأیید متن مصاحبه ها، روند کدگذاری و مقوله سازی توسط داوران که اساتید راهنما و مشاور پایان نامه بوده اند مورد بازبینی و تأیید قرار گرفته است.یافته ها: از نظر مردم دلایل عدم توسعه شهر سرمست در حوزه اقتصادی شامل مقوله های زیرساخت اقتصادی ضعیف، ضعف اقتصادی مردم، کشاورزی سنتی و عدم وجود صنایع فرآوری و گرانی زمین تأثیر قابل توجهی روی عدم توسعه شهر سرمست داشتند. در بخش گواور شرکت های اقتصادی در سطح خرد که فرآوری محصولات کشاورزی داشته باشند شکل نگرفته است. شهر سرمست از لحاظ اقتصادی فاقد امکاناتی است که بتواند مردم را به سمت خود بکشاند و تنها دارای یک بازار بومی است و بیشتر مردم برای تأمین نیازها و مایحتاج روزانه خود به دلیل صرفه اقتصادی و پایین بودن قیمت کالاها به شهر اسلام آبادغرب مراجعه می کنند که این کار تمرکز اقتصادی را از شهر سرمست کم می کند. دلایل اجتماعی از نظر مردم شامل مهاجرپذیری کم، ساختار سنی پیر و زنانه و خاص بودگی مذهبی و قومی یوده است. جمعیتی که ابتدا در سرمست ساکن شده اند از ترکیب طایفه ای و مذهبی متنوع منطقه گواور ساکن نشده اند بلکه بیشتر طایفه خاصی آنجا ساکن شده اند و جمعیت مناطق دیگر به خاطر تفاوت مذهبی و قومی به سرمست مهاجرت نمی کنند و همین عامل در کاهش مهاجرپذیری سرمست نقش داشته است. مردم مناطق حیدریه از بخش گواور، اهل حق هستند و ترجیح می دهند که در مناطق خود ساکن شوند و در مناطق شیعه نشین ساکن نباشند، به همین دلیل از روستاهای خود مهاجرت نمی کنند یا اگر مهاجرت نمایند به شهر کرمانشاه مهاجرت می کنند. از نظر مردم دلایل سیاسی عدم توسعه شهر سرمست شامل فقدان مسئولین کارآمد و عدم اجرای قوانین و حمایت های سیاسی هستند. سرمست خیلی دیر تبدیل به شهر شده و هنوز هم تبدیل به شهرستان نشده است و از نظر مردم چنین دلایل سیاسی نقش مهمی در جذب منابع و توسعه شهر دارد. دلایل جغرافیایی و کالبدی عدم توسعه شهر سرمست از نظر مردم شامل کم آبی، محدودیت توسعه شهری، فاصله جغرافیایی، عدم استفاده از پتانسیل طبیعی و تغییر مسیر زوار کربلا بوده است. بی آبی و خشکسالی های پی درپی باعث نابودی سفره های آب زیرزمینی شده است و این معضل دامن گیر شهر شده است. شهر سرمست در فضایی مستقر است که زمین های حاصلخیز کشاورزی دارد و اطراف آن را زمین های کشاورزی احاطه کرده است و تغییر کاربری آن به سختی صورت می گیرد. همچنین در این شهر برای سالیان زیادی، مسیر زوار کربلا بود که می توانست باعث رونق و توسعه اقتصادی شهر باشد اما از زمانی که مسیر زوار از اسلام آباد – سرمست- ایوان –ایلام و مهران به اسلام آباد- سرابله- ایلام و مهران تغییر یافت از رونق شهر به میزان زیادی کاسته شد.نتیجه: از نگاه مردم هر کدام از عوامل جغرافیایی، اقتصادی و زیربنایی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی در عدم توسعه شهر سرمست نقش داشته اند و در مورد عوامل اصلی توسعه نیافتگی شهرهای کوچک با توجه به مبانی نظری و پیشینه های تجربی پژوهش، معمولاً عوامل اقتصادی و سیاسی و مدیریتی نقش مهمتری داشته اند اما برای شهر سرمست علاوه بر موارد فوق به نظر می رسد عامل جغرافیایی و عدم تنوع قومی و مذهبی در شهر سرمست نیز مهم باشد روند شهری شدن مناطق روستایی در ایران نتیجه سیاست های نامناسب توزیع بودجه است که تا زمانی منطقه ای به شهر تبدیل نشود از برخی منابع مالی و اقتصادی، سیاسی و ...  محروم می شود و نتیجه ساختمند شدن چنین واقعیتی در فضای سیاسی مردم و همچنین حاکمیت، مطالبه ساکنان روستاهای بزرگ تبدیل منطقه آنها به شهر است که بعد از چندین دهه نه تنها روح اجتماعی شهر بر آن حاکم نمی شود بلکه از فضای زندگی و شیوه معیشت روستایی نیز فاصله گرفته و به برزخی برای ساکنان تبدیل می شود که سرمست نمونه چنین سیاستی است. پس لازم است در نظام توزیع منابع و مزایایی دولتی که به تبدیل شدن مناطق روستایی به شهر کمک کرده است بازنگری صورت گیرد. مشکل کمبود آب هم برای ساکنان شهر سرمست و هم زمین های کشاورزی جدی است و برای نگهداشت جمعیت موجود لازم است که جزو سامانه سردسیری استان کرمانشاه قلمداد شود. در آن صورت با وضعیت جوی فصل تابستان منطقه گواور، امکان فعال شدن پتانسیل گردشگری وجود داشته و این به توسعه شهر سرمست کمک خواهد کرد.