فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
304 - 317
حوزههای تخصصی:
کشاورزی به عنوان یکی از فعالیت های تولیدی عمده در بیش تر کشورهای جهان، به ویژه کشورهای در حال توسعه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. یکی از موانع عمده ی رشد و توسعه ی اقتصادی فعالیت های این بخش، کمبود سرمایه است. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رضامندی کشاورزان از اعتبارات بانک کشاورزی است. نمونه این تحقیق شامل 200 نفر از کشاورزان شهرستان باغملک است به تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام گرفت. پس از تهیه پرسش نامه و تایید روایی صوری آن توسط متخصصان امر، پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف تحقیق تایید شد. بافنه های تحقیق نشان داد که آزمون همبستگی بین متغیر های پژوهش رابطه مثبت و معنی دار شده است. در پایان، به منظور افزایش رضا مندی کشاورزان از اعتبارات بانک کشاورزی آن ها پیشنهاد هایی ارائه شد. در پایان، به منظور افزایش رضا مندی کشاورزان از اعتبارات بانک کشاورزی آن ها پیشنهاد هایی ارائه شد.
تهیه نقشه حساسیت پذیری سیلاب با رویکرد مبتنی برGIS -AHP؛ مطالعه موردی: حوزه آبخیز الموت رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۳۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
نقشه حساسیت به سیلاب اقدامی نرم یا غیرسازه ای و منبعی جامع برای پیش بینی و جلوگیری از آثار مخرب سیلاب در سراسر جهان به ویژه در مناطقی با پبشینه وقوع سیلاب های مکرر، است. این نقشه ها برای بسیاری از حوزه های آبخیز کشورهای درحال توسعه تاکنون تهیه نشده و وجود ندارند. ازآنجایی که هنوز درک درستی از عوامل اصلی ایجادکننده سیلاب وجود ندارد، بنابراین این مخاطره همچنان به عنوان یک مشکل حل نشده در سطح جهان باقی مانده است. این تحقیق با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزارPro ArcGIS پاسخی به برخی پارامترهای ایجادکننده سیلاب و آثار آن بر حساسیت به سیلاب در حوزه آبخیز الموت رود ارائه می دهد. بدین منظور ابتدا مجموعاً چهار پارامتر به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع سیلاب در این حوضه به ترتیب فاصله از رودخانه، بارندگی سالیانه، شیب و کاربری اراضی، در سامانه اطلاعات جغرافیایی آماده سازی شده و پس از ایجاد ماتریس زوجی و انجام رتبه بندی، درنهایت وزن نهایی عوامل تهیه شدند. از ترکیب همه این پارامترهای ایجادکننده سیلاب بر اساس وزن و رتبه آن ها، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب به دست آمد. بر این اساس منطقه موردمطالعه به پنج پهنه خطر طبقه بندی شده است. 3/7 درصد و 2/8 درصد وسعت حوضه به ترتیب در پهنه های خطر خیلی زیاد و خطر زیاد قرار گرفته است. این نقشه نسبت به داده های سیلاب تاریخی گردآوری شده در منطقه موردمطالعه و بهره گیری از روش ارزیابی آماری ماتریس درهم ریختگی، به طور دقیق ارزیابی شد و نتایج مؤید دقت بالای نقشه تولید شده است. یافته های این تحقیق می تواند در پیدا کردن درک مناسبی از مشکل فعلی سیلاب در این حوضه، شناسایی علل واقعی آن و برنامه مدیریت آب سودمند واقع گردد.
فراتحلیلی بر مستندات علمی منتشرشده با محوریت بندر-پسکرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
161 - 204
حوزههای تخصصی:
بنادر و شهرهای مفصلی موجود در نواحی پسکرانه ای بنادر، همواره نقش پراهمیتی در آمایش ملی و منطقه ای و تکمیل زنجیره تأمین کالا در طول تاریخ داشته اند. همزمان با رشد پرشتاب فناوری جابه جایی کالا در نیمه دوم قرن بیستم، صنعت حمل و نقل دریایی و بارگذاری و باراندازی کالا در بنادر رشد قابل توجهی یافت. همین موضوع موجب شد که توجه به مناطق پسکرانه، ساختار فضایی و آمایش منطقه ای حاصل از روابط بندر-پسکرانه در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان منطقه ای افزایش یابد. هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل کمّی و کیفی مقالات معتبر درباره ساختار فضایی بندر-پسکرانه از سال 1997 تا 2022 است. مقالات از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ تخصص و توزیع مجلات، مجله جغرافیای حمل ونقل یکی از اصلی ترین مقاصد مدنظر پژوهشگران جغرافیای فضایی بنادر است. از لحاظ مقیاس جغرافیایی مطالعات می توان گفت که اغلب پژوهش ها در این زمینه ساختار فضایی بندر-پسکرانه را در مقیاس ملی مورد بررسی قرار داده اند و تمرکز جغرافیایی پژوهش ها در حوزه جنوب شرقی آسیا است. از لحاظ گونه شناسی ساختار فضایی می توان به دو گونه تحلیل در مقالات منتخب پی برد؛ گونه اول تحلیل ریخت شناسی ساختار بندر-پسکرانه که مؤلفه های مورد استفاده در این نوع تحلیل شامل مؤلفه های عینی ساختار فضایی (کانون، کریدور و پهنه کاربری) است؛ گونه دوم تحلیل عملکردی ساختار بندر-پسکرانه که غالباً شامل مؤلفه های ناملموس فضا (تعامل، انتظام و قلمرو فضایی) است. از لحاظ طبقه بندی موضوعی مقالات می توان هفت محور موضوعی را شناسایی کرد که به ترتیب عبارت اند از: روابط فضایی پسکرانه-بندر-پیشکرانه؛ توسعه منطقه ای بنادر؛ بنادر درون سرزمینی و بنادر خشک؛ روابط بندر-شهر؛ اتصالات کریدور ها و بنادر؛ رقابت بنادر و مناطق پیشکرانه ؛ عملکرد بنادر. درنهایت با مرور روش ها و فنون تحلیل مورد استفاده در مقالات منتخب می توان از منظر روش شناسی چهار رویکرد اثبات گرایی، نواثبات گرایی، ارتباط گرایی و انتقادگرایی را در سیر تحول فلسفی-تاریخی مقالات منتشرشده مشاهده کرد.
ارزیابی مخاطرات نهشته های بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه زابل
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
610 - 627
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق ارزیابی مخاطرات رسوبات بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. این عرصه قطاعی در جهت جنوب شرق به شمال غرب را شامل می شود که ازنظر ژئومورفولوژی دارای 2 واحد دشت سر و پلایا است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه به ویژه برمخازن آبی چاه نیمه است.روش شناسی پژوهش: روش انجام این پژوهش، بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی XRF (فلوئورسانس اشعه ایکس)، تحلیل مقایسه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها صورت خواهد پذیرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت شمال تا شمال غربی با زاویه 330 تا 360 درجه (باد120روزه سیستان) دارند و مهم ترین رخساره های برداشت، اراضی رهاشده، اراضی ماسه زار و عرصه های شور و پف کرده بستر دریاچه هامون و دشت های شمالی (کشور افغانستان) هستند. تفسیر نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف نشان داد که سرعت و جهت حرکت تپه های ماسه ای منطقه متناسب با باد غالب 120روزه و در جهت شمال غربی-جنوب شرقی هستند. علاوه برآن، ارتفاع تپه های ماسه ای و حجم ماسه ها فاکتور مهمی در سرعت حرکت و میزان پیشروی تپه های ماسه ای در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه هستند.
طراحی و اعتبارسنجی الگویِ کارآفرینی و توسعه پایدار روستایی با تأکید بر طرح های آبخیزداری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملیات آبخیزداری در استان اردبیل، یکی از بزرگترین و بی نظیرترین طرح های راهبردی درحوزه آبخیزداری کشور می باشد که در جلوگیری از هدررفت و ذخیره سازی رواناب های بالادست نقش بسیار اثرگذاری ایفا می کند و می تواند بخش کشاورزی منطقه را متحول و به بهبود فضای کسب و کار و اشتغال پایدار روستایی کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل کارآفرینی پایدار روستایی مبتنی بر طرح های آبخیزداریِ اجراشده در استان اردبیل در دو مرحله کیفی و کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری در مرحله اول 20 نفر از اساتید مدیریت و آبخیزداری و ناظرین عالی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اردبیل بودند که به صورت هدفمند (نمونه گیری نظری) و با روش ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی)، و در مرحله دوم نیز تعداد 200 نفر از بهره برداران از طرح های آبخیزداری که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله ی کیفی، مصاحبه ی عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان که به روش دلفی و در سه مرحله انجام و در مرحله ی کمّی نیز از پرسشنامه یِ بازطراحی شده یِ منتج از مرحله ی اول استفاده گردید. شاخص های استخراج شده در 7 عامل انتزاعی تر (ترویج، تأمین منابع پایدار، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی، مشاغل جدید، مشارکت و توانمندی) و 38 مفهوم (کدهای باز) دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفه ی "گردشگری" با ضریب مسیر 902/0 بیشترین تأثیر را در الگوی طراحی شده داشته است. در نهایت با استفاده از نرم افزار Smart PLS، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی دار تشخیص داده شدند.
تحلیل ساختاری عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در اراضی قهوه ای مبتنی بر رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: پادگان برونسی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
143 - 177
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین دغدغه ای مهم در توسعه شهری برای پاسخگویی به نیازها، رفع چالش کمبود زمین و تعیین نحوه گسترش فیزیکی شهر است. بازتوسعه شهری با احیاء اراضی قهوه ای که به سبب عملکردی، امروزه متروکه و بلااستفاده مانده اند، به بهره برداری بهینه از اراضی درون شهری، کاهش آلودگی ها و بهبود فضای اجتماعی- اقتصادی شهر می انجامد؛ لذا این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد آینده نگاری به تحلیل ساختاری عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در اراضی قهوه ای پادگان برونسی مشهد و شناسایی اولویت های مداخله پرداخته و توسط مطالعات اسنادی و پیمایشی، اطلاعات را گردآوری نموده است. نمونه آماری پژوهش 8 نفر خبره شهری است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. تعداد 15 متغیر مؤثر بر برنامه ریزی پایدار اراضی قهوه ای در حوزه های کالبدی- فضایی، اجتماعی- اقتصادی، مدیریتی- نهادی و زیست محیطی شناسایی و در پنج دسته تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنظیمی طبقه بندی و با نرم افزار میک مک ارزیابی شدند و سناریوهای محتمل و مطلوب تبیین گردید. نتایج بیانگر ترتیب درجه تأثیرگذاری عوامل قیمت زمین، دسترسی به امکانات و خدمات و نیز تعداد کاربری در اراضی بلااستفاده، بر پایداری برنامه ریزی است؛ لذا توجه به آن ها در مداخلات توسعه ای محدوده مطالعاتی و محدوده های مشابه می بایست در اولویت های تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیران شهری قرار گیرد.
تحلیلی بر نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی با تأکید بر جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر عواملی همچون تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آبی، افزایش جمعیت جهان، افزایش جمعیت شهرنشین و مصرف کننده، استفاده از مواد غذایی برای تولید سوختهای زیستی، استفاده از غذا به عنوان یک اهرم فشار در رقابت های ژئوپلیتیکی و تضعیف کشور رقیب و سایر عوامل امروزه غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساختهاند. این پژوهش به منظور تحلیل نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی در قالب روش تحقیق آمیخته اکتشافی و مبتنی بر داده های فائو و با استفاده از مدلهای دلفی، PROMETHEE ،AHP Fuzzy و نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. نتایج نشان می دهد قدرت های برتر در عرصه ژئوپلیتیک غذا به ترتیب ۱۰ کشور آمریکا، فرانسه، آرژانتین، آلمان، استرالیا، برزیل، هند، هلند، اسپانیا، و بلژیک هستند. ایران با رتبههای ۱۶، ۵، ۷۴ و ۱۳ در تولید، واردات، صادرات و مصرف محصولات استراتژیک غذایی، کشوری آسیب پذیر در عرصه ژئوپلیتیک غذای جهانی به شمار میرود. در دهههای اخیر عواملی همچون تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آبی، افزایش جمعیت جهان، افزایش جمعیت شهرنشین و مصرف کننده، استفاده از مواد غذایی برای تولید سوختهای زیستی، استفاده از غذا به عنوان یک اهرم فشار در رقابت های ژئوپلیتیکی و تضعیف کشور رقیب و سایر عوامل امروزه غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساختهاند. این پژوهش به منظور تحلیل نظام ژئوپلیتیک غذای جهانی در قالب روش تحقیق آمیخته اکتشافی و مبتنی بر داده های فائو و با استفاده از مدلهای دلفی، PROMETHEE ،AHP Fuzzy و نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. نتایج نشان می دهد قدرت های برتر در عرصه ژئوپلیتیک غذا به ترتیب ۱۰ کشور آمریکا، فرانسه، آرژانتین، آلمان، استرالیا، برزیل، هند، هلند، اسپانیا، و بلژیک هستند. ایران با رتبههای ۱۶، ۵، ۷۴ و ۱۳ در تولید، واردات، صادرات و مصرف محصولات استراتژیک غذایی، کشوری آسیب پذیر در عرصه ژئوپلیتیک غذای جهانی به شمار میرود.
استراتژی سیاست خارجی ج.ا.ایران در جنوب آسیا با استفاده از مدل swot و sdm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی سیاست خارجی ج.ا.ایران در جنوب آسیا با استفاده از مدل swot و sdm مناطق ژئوپلیتیکی پیرامونی، نقش ویژه ای در سیاست خارجی کشورها ایفا می کنند. در این میان، یکی از مناطق ژئوپلیتیکی مهم پیرامونی ایران منطقه جنوب آسیا است. آنچه که در جنوب آسیا رخ می دهد بر منافع ایران تاثیر گذار می باشد. بنابراین داشتن استراتژی مناسب در سیاست خارجی، توانایی لازم را برای حفظ و تقویت منافع ملی ایران در منطقه جنوب آسیا فراهم می نماید. هدف این پژوهش تبیین استراتژی سیاست خارجی ایران در منطقه جنوب آسیا می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل های برنامه ریزی استراتژیک(SWOT و SDM) انجام گرفته است. یافته های پژوهش ضمن شناسایی متغیرهای تاثیرگذار شامل 5 قوت، 5 ضعف، 16 تهدید و 12 فرصت، در نهایت استراتژی تدافعی را به عنوان استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد و در پایان هرکدام از محورهای استراتژی تدافعی را اولویت بندی می کند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل های برنامه ریزی استراتژیک(SWOT و SDM) انجام گرفته است. یافته های پژوهش ضمن شناسایی متغیرهای تاثیرگذار شامل 5 قوت، 5 ضعف، 16 تهدید و 12 فرصت، در نهایت استراتژی تدافعی را به عنوان استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد و در پایان هرکدام از محورهای استراتژی تدافعی را اولویت بندی می کند. کلمات کلیدی: سیاست خارجی، ج.ا.ایران، جنوب آسیا، استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک کلمات کلیدی: سیاست خارجی، ج.ا.ایران، جنوب آسیا، استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک
مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه برند و برندسازی برای مقاصد گردشگری و جلب توجه و ایجاد عشق و علاقه ی گردشگران به این مقاصد یک استراتژی برای مقاصد گردشگری محسوب می شود که نقشی حیاتی در عملکرد مدیریت مقصد، جهت گسترش فرصت های گردشگری انها و متمایزسازی مقاصد نسبت به رقبا و درنهایت دست یابی به مزیت رقابتی می باشد. . با توجه به اهمیت گردشگری که تأثیر زیادی بر محیط، فرهنگ و اقتصاد دارد، در این مقاله تلاش شده است تا پیشایندها و پیامدهای عشق به برند مقصد مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، مطالعه پیشایندها و پسایندهای عشق به برند مقصد گردشگری در شهر مشهد می باشدجامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه گردشگران خارجی است که در بازه زمانی زمستان 1398 به شهر مشهد سفر کرده اند. از این جامعه نامحدود، به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش تصادفی ، نمونه ای به حجم 384 نفر از گردشگران انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و از پایایی قابل قبولی برخوردار بود. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری شد و با استفاده از مدل ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و smart PLS فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تجربه مثبت گردشگر، جذابیت مکان و پیوند عاطفی بر روی عشق به برند مقصد تأثیر دارد و از پیشایندهای عشق به برند مقصد می باشد، در این پژوهش تصویر ذهنی و نگرش مثبت بر عشق به برند مقصد تأثیری نداشت. همچنین متغیر عشق به برند مقصد بر روی تبلیغات دهان به دهان، حساس نبودن به قیمت ها و تعهد عاطفی تأثیرگذار است و به عنوان پیامدهای عشق به برند می باشند.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز (نمونه موردی: محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
192 - 207
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه مشارکت در شکل های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است، زیرا مشارکت می تواند باعث ارتقای کیفیت توسعه جامعه و به مراتب آن، کیفیت زندگی شهروندان و تعالی رشد و توسعه انسانی شود. مشارکت شهروندان در طرح های نوسازی شهری می تواند در تأمین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیب ها و تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان مؤثر باشد. بنابراین مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری می تواند به ارتقای کیفیت بافت های فرسوده بینجامد و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. یکی از شهر های ایران که از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد، تبریز است که در گذر زمان محله های فرسوده را در ساختار خود پذیرا شده است. تبریز بعد از کلان شهر تهران رتبه دوم را از نظر مساحت بافت فرسوده در کشور دارد و 44 درصد سطح کل بافت فرسوده استان آذربایجان شرقی در شهر تبریز واقع شده است. بافت های فرسوده یک پنجم از مساحت کل شهر تبریز یعنی حدود 2530 هکتار را به اشغال خود درآورده است. بر اساس آخرین برآوردها، حدود 500 هزار نفر از شهروندان در این بافت ها سکونت دارند. جمعیت چند صد هزار نفری ساکن در این مناطق از یک سو از ناایمن بودن سکونت گاه هایشان رنج می برند و از سوی دیگر، به دلیل فقر مالی و نیز ماهیت بافت اطراف محل زندگی شان بدون حمایت و کمک دیگران امکان نوسازی آن را ندارند. امروزه این شهر حدود 28 محله فرسوده دارد. نوسازی این بافت ها بدون در نظر گرفتن ویژگی های اقتصادی اجتماعی ساکنان این محلات و مشارکت آن ها امکان پذیر نیست. در نهایت سؤال تحقیق حاضر به این صورت مطرح می شود: چه عواملی مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز هستند؟مواد و روش هااین تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای بوده و از جنبه روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری درنظر گرفته شده شامل 767 پلاک به همراه مالکان بوده که در محدوده بافت های فرسوده شهر تبریز اقدام به نوسازی آن ها کرده اند. حجم نمونه انتخابی براساس جدول مورگان بوده است که برابر 167 پلاک به همراه 167 مالک به دست آمد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. جدول 2 از طریق آمارهای ارائه شده توسط سازمان نوسازی و برداشت های میدانی نویسندگان تهیه شده است. متغیرهای این پژوهش، در رابطه با مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند و متناسب با نوع داده ها از آزمون های توصیفی شاخص های پراکنش مرکزی (میانگین، مد و میانه) و شاخص های پراکندگی (دامنه تغییرات، واریانس و انحراف معیار) استفاده شده است. در رابطه با تحلیل استنباطی هم از روش رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. برای روایی سؤالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی داده ها برابر 0/86 به دست آمد. با توجه به اینکه پایایی داده ها بالاتر از 0/7 شد. بنابراین داده ها از پایایی بالایی برخوردارند. یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد ضرایب استاندارد و غیراستاندارد برای متغیرهای مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) و وابسته (مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده) ارائه شده است. با توجه به آزمون معناداری ضرایب نتیجه گرفته می شود که متغیر میزان تعلق خاطر ساکنان محلات با ضریب استاندارد تأثیر قابل توجهی در مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده (محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم) شهر تبریز داشته است و میزان همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب استاندارد 0/394- و تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی با ضریب استاندارد 0/125- تأثیر معناداری در متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه در شهر تبریز ندارد. همچنین با توجه به جدول 12 به جز متغیرهای همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب تعیین 0/133 یعنی 13 درصد واریانس و تمایل به مشارکت در امر بهسازی با ضریب تعیین 0/141 یعنی 14 درصد واریانس متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده در محلات شهر تبریز را پیش بینی نکرده و هیچ تأثیری نداشته اند. اما بقیه متغیرها (سابقه اقامت، میزان تعلق خاطر شهروندان، تمایل به سکونت) روی متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده تأثیر داشته و پیش بینی کرده اند. که در میان همه متغیرهای پیش بین متغیر میزان تعلق خاطر با ضریب تعیین 0/836 که 83/6 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز را در محلات مورد مطالعه تبیین می کند. در نهایت مقدار ضریب تعیین (R2) برابر 0/751 به دست آمده که نشان می دهد 75/1 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز پنج متغیر مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است. نتیجه گیریبررسی های انجام شده در پژوهش نشان می دهد از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم می توان به افزایش حس تعلق مردم رابطه با بهسازی بافت های فرسوده، سابقه سکونت ساکنان محلات مورد مطالعه، تمایل به سکونت و ماندگاری ساکنان، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و همبستگی و روحیه حس مشارکت ساکنان از روش های مشارکت در زمینه بهسازی بافت فرسوده اشاره کرد.نبود یا کمبود تشکل های مردمی فرهنگی اجتماعی در محله مورد نظر، کمبود اعتبارات مخصوص توسعه بافت های فرسوده، عدم امکان دسترسی به بافت مرکزی محله از تمام نقاط شهر، عدم اطلاع رسانی به موقع و دقیق دولت درباره روش های بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده، عدم برگزاری جلسات گفت وگوی مسئولان با مردم در رابطه با بهسازی بافت های، عدم توانایی مالی ساکنان در بازپرداخت تسهیلات، عدم آگاهی ساکنان از تسهیلات ویژه بهسازی بافت های فرسوده، هزینه زیاد مصالح ساختمانی و ساخت و ساز از مهم ترین عواملی است که مانع از تحقق مشارکت مردم می شود، که بخشی از آن ها به مدیران و بخشی دیگر نیز به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم باز می گردد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه شهر تبریز کوچک تر از حد متوسط ارزیابی شده، بنابراین مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد بررسی در سطح مناسبی نیستند.
بررسی اثرات بیابان زایی بر وضعیت اقتصادی-اجتماعی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
230 - 256
حوزههای تخصصی:
بررسی و آشکار سازی مشکلات ناشی از بیابانزایی علاوه بر مشخص نمودن ابعاد این پدیده ، توجه خاصی را به این معضل معطوف می نماید و در تصمیم گیری درست برای مدیریت منابع اثرگذار است. لذا در پژوهش حاضراثرات اقتصادی و اجتماعی بیابانزایی در روستا های کلاته های شرقی شهرستان میامی مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش در مرحله اول بصورت اسنادی و در مرحله دوم به شیوه پیمایشی و با به کارگیری تلفیقی روش های کمی و کیفی عملیاتی شد. جمعیت خانوار ساکن محدوده به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و بر اساس فرمول حداقل نمونه کوکران، 318 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان حداقل نمونه آماری تعیین شد. با استفاده از منابع علمی و مشورت با بهره برداران محلی و متخصصان حوزه بیابان، پرسشنامه ای با سه محور بیابان زایی، اثرات اجتماعی و اثرات اقتصادی آن، طراحی گردید. روایی پرسشنامه طبق نظر متخصصان ارزیابی و با اصلاحاتی نهایی شد. پایایی پرسشنامه با پیش آزمون بر اساس ضریب آلفای کرونباخ تائید و با مراجعه به آبادی ها بر اساس توزیع جمعیتی متناسب، تکمیل شد. نتایج نشان داد که بیش از90 درصد پرسش شوندگان نسبت به بیابانی شدن منطقه به اشکالی چون کاهش پوشش گیاهی، کاهش کمی و کیفی منابع آب، وقوع فرسایش بادی و گرد و غبار پاسخ کاملا موافق و موافق داده اند. بررسی اثرات اقتصادی بیابانزایی نشان داد که در تمامی گویه های مربوطه بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان با کاهش درآمد و قدرت خرید، کاهش فرصت های شغلی و افزایش هزینه های کشاورزی و دامداری در اثر بیابانزایی در منطقه کاملا موافق یا موافق بودند همچنین در بررسی اثرات اجتماعی بیابانزایی بیش از 90 درصد پاسخ دهندگان گزینه های کاملا موافق و موافق را برای تمامی گویه های مربوط به افزایش بیکاری و مهاجرت جوانان، کاهش سطح رفاه، کاهش کیفیت زندگی، کاهش امید به زندگی و افزایش ناامنی انتخاب کردند.
ارزیابی آسیب پذیری معیشتی کشاورزان در برابر سیل (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
406 - 421
حوزههای تخصصی:
سیل ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که در مواردی منجر به پدیده هایی مخرب گشته و آثار اجتماعی، اقتصادی و سلامتی هولناکی را بر جای می گذارند. در این میان جوامع روستایی به دلیل معیشت وابسته به تغییرات اقلیمی بیشتر در معرض آسیب پذیری قرار دارند. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری معیشتی در سطح محلی برای تهیه سیاست مناسب سازگاری و برنامه هایی برای رفع چالش های معیشتی اهمیت دارد. لذا هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری معیشتی کشاورزان نسبت به سیل در استان لرستان است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی سیل زده در سه شهرستان خرم آباد، چگنی و پل دختر استان لرستان است که بر اساس گزارش های جهاد کشاورزی استان لرستان تعداد آن ها 6755 نفر در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 308 خانوار تعیین شد. جهت انتخاب نمونه ها از نمونه گیری احتمالی با روش تصادفی نظام مند استفاده شد. در این تحقیق برای محاسبه آسیب پذیری معیشتی خانوارهای روستایی نسبت به سیل از شاخص آسیب پذیری معیشتی (LVI) استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان سیل زده روستاهای شهرستان پل دختر نسبت به شهرستان چگنی و خرم آباد آسیب پذیری معیشتی بالاتری دارند. در شهرستان پل دختر شاخص های راهبرد معیشتی، شبکه های اجتماعی، دانش- اطلاعات و سلامتی مقدار بالاتری را نسبت به دو شهرستان دیگر نشان داد؛ که این به معنی آن است که شهرستان پل دختر در این شاخص ها، آسیب پذیری بالاتری را دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، راهکارهایی جهت کاهش آسیب پذیری و تقویت سازگاری خانوارهای روستایی در برابر وقوع سیل ارائه شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر بهره مندی دامداران نواحی روستایی جنوب کرمان از دوره های آموزشی و ترویجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدف های توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران می باشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزش های ترویج دامپروری در شهرستان های جنوب کرمان انجام شد. بدین منظ ور از دیدم ان تحقی ق کمّی بر پایه بررسی میدانی اس تفاده ش د. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاس های ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیم یافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهره مندی دامداران از دوره های آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنی دار بر بهره مندی دامداران از دوره های آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامه های ترویجی و رضایت دامداران از این برنامه ها، در گرو کارکرد بهینه همه ی عاملان نظام آموزش های ترویجی می باشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکا ن ها و نهاده های موردنیاز برای به کارگیری و استفاده از توصیه های ترویجی درنظر گرفته شود.
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر ، مطالعه موردی: شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش جهانی صنعت گردشگری، تعداد فزاینده ای از مناطق در کشورهای درحال توسعه اهمیت گردشگری را به منزله عاملی مهم در توسعه اقتصاد منطقه ای درک کرده اند. بخش بندی بازار گردشگری یکی از اقداماتی است که می تواند به بازاریابان و برنامه ریزان مقاصد گردشگری در زمینه شناسایی تأمین نیازها و خواسته های گردشگران کمک کند. در تحقیق حاضر به بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر در شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی مراجعه کننده به شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر طی اردیبهشت تا تیرماه سال 97 می باشند و نمونه آماری آن 384 نفر و روش نمونه گیری در دسترس می باشد. پرسشنامه موردنظر بامطالعه مبانی نظری و با استفاده از 5 پرسشنامه استاندارد تنظیم شده است. روش های تحلیل آماری مورداستفاده نیز عبارت اند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی. تحلیل عاملی عوامل انگیزشی روی نمونه موردنظر منجر به شناسایی 10 عامل مهم شد. همچنین تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی K میانگین پنج خوشه اصلی شامل کسب دانش و آگاهی، لذت و هیجان، تمایلات شخصی و خودشکوفایی، خانواده و دوستان شناسایی شدند. و نهایتاً نتایج پژوهش در مورد رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی، روان شناختی، رفتاری و انگیزه های سفر نشان می دهد که آگاهی در زنان و خودشکوفایی و خانواده در مردان، آگاهی در افراد متأهل و خانواده در افراد مجرد، کسب دانش و هیجان در افراد با وضعیت مالی بالا، و دانش و آگاهی در افراد با میانگین سنی بالا و خانواده در افراد 18 تا 35 ساله مهم ترین انگیزه هستند.
واکاوی تاب آوری اجتماعی در بافت های شهری سنندج و اثر بازآفرینی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
208 - 221
حوزههای تخصصی:
مقدمه مفهوم تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری مفهومی پیچیده و چندوجهی است که توسط طیف وسیعی از مطالعات برجسته شده است. بوئری بر اهمیت تقویت هویت و فرهنگ محلی برای افزایش تاب آوری جامعه تأکید می کند، در حالی که ایکین بر نیاز به در نظر گرفتن تأثیر نیروهای اجتماعی و سیاسی در پویایی آسیب پذیری شهری تأکید می کند. لوکاس نقش برنامه ریزی شهری را در ارتقای انسجام اجتماعی و تاب آوری جامعه، به ویژه در محله های چندقومی، بیشتر بررسی می کند. در نهایت یک چارچوب عملیاتی برای درک مکانیسم هایی که سیستم های فضایی را هدایت می کنند، با تمرکز بر نقش سرمایه اجتماعی و دسترسی حمل ونقل در شکل دهی تاب آوری مناطق شهری ارائه می کند. این مطالعات در مجموع بر نیاز به رویکردی جامع برای ایجاد تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری تأکید می کنند؛ رویکردی که تأثیر متقابل عوامل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را در نظر می گیرد. امروزه، آسیب پذیری بافت های شهری در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی، تبدیل به یک از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده است. توانمندسازی اجتماع ساکن در بافت های ناکارآمد سطح تاب آوری آن ها را در مقابل مخاطرات طبیعی و انسانی بهبود می بخشد. این توانمندی می تواند جنبه های مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی و کالبدی باشد. هدف پژوهش واکاوی تاب آوری اجتماعی و اثر بازآفرینی در ارتقای تاب آوری است. وقوع مخاطرات انسانی و طبیعی زندگی اجتماعی شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد که این امر در مناطق خاص شهری از جمله بافت فرسوده، حاشیه ای و با هسته های روستایی در شهرها بسیار قابل توجه است، چرا که این بافت ها به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی خاص در مرز شکنندگی هستند و بروز کوچک ترین مخاطرات انسانی و طبیعی آسیب پذیری این مناطق را دوچندان می کند.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی تحلیلی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) انجام شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران در پرسش نامه شهروندان (384 خانوار) به صورت خوشه ای چندمرحله ای در سطح بلوک ها انجام گرفت. خوشه ای چندمرحله ای به این صورت است که خوشه ها در سطح مناطق، محلات و بلوک ها به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری، تی تست تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پایایی با فرمول آلفای کرونباخ برای تمام سازه ها بالای 0/73 بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که ابزار اندازه گیری از صحت سازگاری درونی خوبی برخوردار است. این مقاله مستخرج از رساله دکتری تخصصی جغرافیا و برنامه ریزی شهری با عنوان «ارزیابی شاخص های بازآفرینی شهری در تاب آوری شهر پایدار، مورد مطالعه شهر سنندج»، به راهنمایی جناب آقای دکتر مهدی مدیری و جناب آقای دکتر رحیم سرور، در دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات (تهران) است.
یافته هاوضعیت تاب آوری اجتماعی در شهر سنندج متفاوت است، به طوری که در چهار بافت تاریخی، فرسوده میانی، حاشیه ای و هسته های روستایی شاخص های تاب آوری اجتماعی در کل از شرایط نامطلوبی برخوردار هستند. میانگین همه شاخص ها به جز شاخص سرمایه اجتماعی در همه موارد پایین است. در بین بافت های چهارگانه مورد مطالعه شهر سنندج، میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در بافت تاریخی نسبت به بافت های دیگر مطلوب تر است و در مقابل در بافت حاشیه ای میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در سطح نامطلوبی است. در بین شاخص ها نیز سرمایه اجتماعی در بافت های تاریخی، فرسوده میانی و هسته های روستایی نسبت به شاخص های دیگر در شرایط مطلوب تری قرار دارد و در مقابل شاخص عدالت اجتماعی با میانگین های 2/37 در بافت تاریخی، 2/31 در بافت فرسوده میانی، 2/62 در بافت حاشیه ای و 2/42 در بافت روستایی در شرایط نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج بررسی ها نشان می دهد بیشترین اثر طرح های بازآفرینی در ارتقای تاب آوری اجتماعی در بافت های تاریخی (31/251) و فرسوده (18/152) نسبت به بافت های حاشیه و روستایی بیشتر اثرگذار بوده است.
نتیجه گیریتاب آوری اجتماعی توانایی افراد و جوامع برای سازگاری با چالش های اجتماعی، اقتصادی و محیطی و بهبود آن هاست که انواع مختلفی از تاب آوری، مانند فیزیکی، ذهنی، عاطفی، و اجتماعی را نیز دربرمی گیرد. عملیاتی شدن اقدامات بازآفرینی برای بهبود تاب آوری ساکنان کم درآمد به شدت تحت تأثیر پویایی های توسعه شهری و زیرساخت های مدنی در هر محله است. طرح های بازآفرینی شهری با رویکرد کالبدی در بافت های شهری، به تنهایی قادر به ارتقای تاب آوری اجتماعی محلات ناکارآمد نیستند؛ برای اینکه نتایج بررسی ها نشان می دهد محلات ناکارآمد سنندج علاوه بر ناپایداری کالبدی و کمبود خدمات زیرساختی با مسائل و آسیب های اجتماعی، روانی و اقتصادی زیادی مواجه است، به طوری که موقعیت کوهستانی سنندج، وجود گسل های پیرامونی، شیب تند محدوده شهر، وجود رودخانه در محدوده شهر به همراه ساخت و سازهای غیر اصولی باعث شده که شهر سنندج آسیب پذیری زیادی داشته باشد. از سوی دیگر، مهاجر بودن جمعیت ساکن، پایین بودن سطح آموزش و تحصیلات، فقر، پایین بودن سطح درآمدی و اشتغال، آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی را نیز در محدوده بافت های ناکارآمد (بافت فرسوده، حاشیه ای، هسته روستایی و تاریخی) در مناطق 1، 4 و 5 شهر سنندج افزایش داده است. بنابراین موارد یادشده باعث شده که سطح مشارکت، توان اقتصادی، اعتماد و احساس هویت در جامعه ساکن بافت های ناکارآمد پایین باشد. بنابراین وضعیت ابعاد بازآفرینی شهر سنندج ضعیف ارزیابی می شود. در بین بافت های چهارگانه مورد مطالعه شهر سنندج، میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در بافت تاریخی نسبت به بافت های دیگر مطلوب تر است و در مقابل در بافت حاشیه ای میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در سطح نامطلوبی است. تجارب دنیا در این خصوص به سرمایه گذاری در بخش آموزش، مشارکت مدنی و تقویت زیرساخت های تاب آوری جوامع و افراد در این زمینه تأکید کرده است. همچنین تنوع بخشی به اقتصاد و داشتن اقتصاد چندبعدی به جای اقتصاد تک بعدی در شهرهای مبدأ می تواند اقدامی مؤثر برای کاهش مخاطرات باشد. در کنار این راهکار، آموزش و آگاهی رسانی در جوامع محلی نیز مؤثر است و سبب توانمندسازی ساکنان می شود. بنابراین در این زمینه ضرورت دارد نظام اطلاع رسانی تقویت شود و تشکل های مردمی و نهادهای محلی شکل بگیرند تا در مواقع بحران با همراهی و همکاری یکدیگر به نظم دهی در شهرها اقدام کنند. همچنین، افزایش دسترسی به خدمات متنوع در جوامع هدف این برنامه می تواند راهکار مناسبی باشد. در اسناد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های شرکت بازآفرینی شهری ایران باید از موازی کاری و پراکنده کاری در زمینه سیاست گذاری و مدیریت پدیده مدیریت اسکان بکاهد و سیاست و احکام موجه از جمله سیاست های حمایتی مشارکتی و توانمندسازی را در پیش بگیرد.
بررسی چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
17 - 35
حوزههای تخصصی:
پیشرفت روزافزون تکنولوژی ها و فناوری های نوین و سبب شده که گردشگری از شکل سنتی خود فاصله گرفته و بهره گیری از گردشگری هوشمند به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی توسعه صنعت گردشگری بسیار موردتوجه قرار گیرد. و سازمان های مهم، از جمله سازمان جهانی گردشگری و مجمع جهانی اقتصاد، نیز با توجه به تأثیر فزاینده فناورهای هوشمند در صنعت گردشگری، خود را متعهد به ارتقاء گردشگری هوشمند دانسته اند؛ در این میان اقامتگاه های بوم گردی به عنوان یکی از تسهیلات اقامتی با تقاضای روبه رشد در سال های اخیر؛ لازم است تا جهت پاسخگویی به نیازهای جدید گردشگران، بهبود تجربه گردشگر و افزایش مزیت رقابتی خود، به سوی هوشمند سازی حرکت کنند. بااین وجود تاکنون تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی صورت گرفته است. روش این پژوهش ازنظر نوع هدف، کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی-تحلیلی است و برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، از رویکرد کیفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 12 تن از صاحبان و مدیران اقامتگاه های بوم گردی باسابقه مدیریت چندین ساله به مصاحبه می باشد. با تحلیل تم صورت گرفته از متون مصاحبه ها، 28 کد استخراج شده و کدهای استخراجی 5 مفهوم را تشکیل دادند. نتایج پژوهش نشان داد که؛ چالش های تکنولوژی، چالش های اقتصادی، چالش های دانش تخصصی، چالش های روانی و چالش های اجرایی، چالش های هوشمند سازی اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه صاحبان و مدیران هستند. پژوهش حاضر از یک سو می تواند پیش زمینه پژوهش های بعدی جهت شناسایی راه حل های غلبه بر چالش های هوشمند سازی بوم گردی ها باشد و از سوی دیگر می تواند در سیاست گذاری ها و برنامه های توسعه گردشگری به خصوص برنامه های توسعه گردشگری هوشمند و توسعه گردشگری پایدار مورداستفاده قرار گیرد و همچنین می تواند دیدگاه روشنی را جهت حرکت به سمت هوشمند سازی برای صاحبان کسب وکارهای گردشگری و به خصوص اقامتگاه های بوم گردی فراهم نماید.
علل ناکارآمدی نهاد شوراها در شهرهای کوچک اندام و پیامدهای آن در عدم تحقق توسعه پایدار شهری
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
333 - 344
حوزههای تخصصی:
فقدان نیروهای متخصص در امور شهری در شوراهای اسلامی از جمله در شهر کلوانق مواردی است که عملاً مسیر تضعیف شوراها را هموار کرده است . برخی از اعضای شوراها حتی یک روز سابقه فعالیت در زمینه مدیریت شهری نداشته اند. بنابراین، نمی توان انتظار داشت که مدیران شهری با تجربه با تخصص وسیع و طولانی، سررشته امور شهری را به دست کسانی بسپارند که اساساً سابقه ای در زمینه مدیریت شهری ندارند یکی دیگر از چالش های شوراها، آموزش اعضای شورا برای انجام مؤثر وظایف و دستیابی به اهداف شوراهاست. تحقیق حاضر با توجه به هدف پژوهش، از لحاظ روش شناسی در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد . در این راستا ، از تئوری داده بنیاد (که مشتمل بر سه نوع کد گذاری باز ، محوری و انتخابی می باشد) استفاده شده است. به منظور گردآوری داده برای دو گروه در دو مرحله اقدام به جمع آوری داده شد. در مرحله اول برای گروه شهروندان(n=196) از روش مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. سپس به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده حاصل از پرسش نامه و نتایج مصاحبه، تئوری داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله دوم پژوهش نیز با استفاده از روش مصاحبه از خبرگان(n=20) ، به جمع آوری داده پرداخته شد . برای تحلیل داده های این مرحله نیز، تئوری داده بنیاد به کار رفته است. نتایج تحلیل یافته ها در هر دو گروه شهروندان و کارشناسان نشان می دهد که عمده توجه فعالیت شورای شهر کلوانق به حوزه عمرانی شهر نظیر آسفالت ریزی معابر که نمود بیشتری نزد شهروندان دارد جلب شده و در حوزه های دیگر نظیر حوزه اقتصادی ، زیست محیطی، اجتماعی و ... کارآمد نبوده است. لذا پیشنهاد می شود با آموزش برخی دانش ها، نگرش ها و مهارتهای خاص به اعضای شورای شهر می توان عملکرد شورا را افزایش داد.
تبیین اثرات رفتار مصرفی شهروندان دوران معاصر در شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید (نمونه موردی: مگامال اکباتان – کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با ورود جریانات مدرنیسم به شهرهای ایران و به موازات فرایند توسعه روند جهانی شدن، فضاهای تجاری ساختار جدیدی به خود پیدا کرده و به صورت مال ها(مراکزخرید بزرگ مقیاس) جایگزین فضای تجاری گردیده اند.هم چنین رفتار کاربران فضایی با توجه به تغییر نقش فضاهای شهری دگرگون شده است و رفتار مصرفی به عنوان یکی از رفتارهای جامعه در نظر گرفته شده است. لذا؛ شناسایی مؤلفه های شکل گیری فضاهای شهری در مراکزخرید بزرگ مقیاس با تأکید بر رفتار مصرفی دوران معاصر هدف اصلی این مقاله می باشد. ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تبیینی" و "بنیادی"است. روش انجام پژوهش به صورت کیفی می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری داده ها از مصاحبه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری نیز شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران در نظر گرفته شده است. حجم نمونه نیز با توجه به سطح اشباع نظری30 نفر در قالب فوکوس گروه های 5-6 نفر به صورت تصادفی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاوت رفتاری نسبت به گذشته و نیز نسبت به اسلوب های رفتار در دیگر بازارهای سنتی را یکی دیگر از ویژگی های مگامال ها و مال ها در نظر گرفت به طوری که که تأثیرات فضای مال ها بر سرشت و کیفیت حرکات و ژست های پرسه زنی جوانان قابل رویت و فضایی است که به وسیله حجم انبوه ویترین ها، تبلیغات های تجاری، مشوق مصرف و غیره بازتولیدگر و سامان دهنده این نوع اعمال قدرت درون پرسه زنی ها و قوانین نامکتوب می باشد.
ارزیابی مؤلفه های طراحی فضای زیست فراغتی کودکان (نمونه موردی: بوستان های ناحیه ای منطقه چهار زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای تنفس، استراحت خانواده ها و تفریح کودکان و همچنین محلی برای آموزش مهارت های اجتماعی است. فضای بازی کودکان به عنوان فضای پرتحرک، فعال و محل حضور و تمرکز کودکان شناخته می شود تا هیجانات و انرژی خود را در این فضاها تخلیه و بخشی از مهارت های زندگی را یاد بگیرند. مطابق بودن فضای بازی کودکان با مؤلفه ها طراحی آن همچون مکان یابی، جانمایی، مطلوبیت، ایمنی و امنیت، مبلمان زمین بازی کودکان موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده و ضرورت توجه بیشتر در حوزه مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری را می طلبد. این مقاله باهدف تبیین مولفه های اثرگذار طراحی در فضای بازی کودکان پارک های عمومی پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در غالب آمار توصیفی و استنباطی (واریانس و پیرسون) بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های طراحی زمین بازی کودکان در پارک های عمومی منطقه چهار شهر زنجان به طور نسبی از میانگین تراز شده پایین تر و به سمت نامطلوب گرایش دارد. همچنین فاصله جغرافیایی، اقتصادی و بافت اجتماعی موقعیت پارک ها در میزان رعایت اصول طراحی زمین بازی چندان اثرگذار نبوده و پارک ها از نظر وضعیت طراحی شرایط یکسانی را دارا است. از بین مولفه های طراحی زمین بازی کودکان مؤلفه ایمنی و امنیت زمین مهم ترین مولفه های طراحی به دست آمد. بین میزان سطح مولفه های ایمنی و امنیت و میزان حضور کودکان در زمین بازی، با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری Sig:0/000 ، با مقدار ارتباط 640/0 برای ایمنی و 720/0 برای مؤلفه امنیت بدست آمد که نشان از ارتباط معنادار با جهت قوی و مثبت می باشد.