مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحلیل ساختاری - تفسیری


۱.

تحلیل ساختاری-تفسیری (ISM) شیوه های اقناعی متداولِ اشتراک گذاری پیام در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات شوراهای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری(موردمطالعه: انتخابات شورای شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی شیوه های اقناعی انتخابات شورای شهر رویکرد باهم نگری تحلیل ساختاری - تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
در طی دهه های اخیر رسانه های جمعی نقش انکارناپذیری در شکل دهی افکار عمومی در نوع و میزان مشارکت در انتخابات صنفی و سیاسی ایفا کرده اند و از طریق شیوه های اقناعی تأثیرگذاری زیادی را بر انتخاب کاندیداها داشته اند. درواقع احزاب و گروه ها بر اساس شیوه های اقناعی تلاش می کنند اهداف و برنامه ها و محتوای عملکردی آینده را به واسطه شبکه های اجتماعی در اختیار مردم قرار دهند و بر این اساس آرا بیشتری را به خود اختصاص بدهند. هدف این پژوهش تحلیل ساختاری-تفسیری ¹( ) شیوه های اقناعی متداولِ اشتراک گذاری پیام در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات شورای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری می باشد. در این پژوهش ۱۵ نفر از متخصصان رشته های رسانه، ارتباطات و علوم اجتماعی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند و در دو بخش باهم نگری و تحلیل ساختاری-تفسیری مشارکت نمودند. در این پژوهش به منظور شناسایی شیوه های اقناعی متداول در اشتراک گذاری محتوا در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات از طریق هفت گام باهم نگری ابعاد اصلی و فرعی شناسایی شدند و بر این اساس چهار بعد اصلی اقناع به عنوان کارکرد اطلاع رسانی، اقناع به عنوان کارکرد ابزار گرایی، اقناع به عنوان کارکرد اشتراکی و اقناع به عنوان کارکرد تبلیغاتی در قالب بیست ویک شاخص وارد تحلیل دلفی شدند. در تحلیل دلفی هفت شاخص حذف شدند و بیست ویک شاخص پس از تأیید در دو راند دلفی وارد تحلیل ساختاری-تفسیری شدند و بر اساس این تحلیل هفت سطح ازنظر تأثیرگذاری شیوه های اقناعی در تولید محتوا در شبکه های اجتماعی مشخص شدند که در پایین ترین و اثرگذارترین سطح دو شاخص ایجاد شور و هیجان و تحریک احساس جمعی و در بالاترین و کم اثرترین سطح نیز حجیم نشان دادن نقاط ضعف رقبا در تبلیغات قرار گرفت.
۲.

تحلیل ساختاری- تفسیری نشانگرهای کژرفتاری های دانشگاهی در آموزش عالی ایران: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کژرفتاری دانشگاهی آموزش عالی تحلیل ساختاری - تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۶
هدف: دانشگاه یکی از ارکان اساسی و تعیین کننده پیشرفت و توسعه هر کشوری است. یکی از بزرگ ترین معضلاتی که سلامت این رکن تأثیرگذار را به خطر می اندازد، پدیده ی مخرب کژرفتاری است. جهت پیش گیری و کاهش اثرات این معضل که گریبان گیر آموزش عالی کشور شده است پیش از هر چیز باید نشانگرهای کژرفتاری مشخص شوند. هدف این پژوهش، تحلیل ساختاری-تفسیری نشانگرهای کژرفتاری در آموزش عالی ایران است. روش: پژوهش حاضر یک تحقیق آمیخته- متوالی اکتشافی است که داده های آن طی دو مرحله (کیفی، کمی) جمع آوری شده است. در مرحله اول (کیفی) گردآوری اطلاعات از دو روش مصاحبه بدون ساختار با صاحب نظران و تحلیل سخنرانی ها و مصاحبه های صاحب نظران انجام شد. در گام اول با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند- گلوله برفی و معیار «اشباع نظری» با 17 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی مصاحبه بدون ساختار انجام گرفت. در گام دوم 12 سخنرانی و مصاحبه صاحب نظران در رسانه های مختلف به صورت هدفمند انتخاب و همانند مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در مرحله دوم (کمی) به منظور گردآوری داده ها پرسشنامه تدوین شده در اختیار گروه کانونی متشکل از 8 نفر از اعضای هیئت علمی قرار داده شد. جهت تعیین ارتباط بین نشانگرها و دستیابی به الگوی ساختاری تفسیری آن از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، نشانگرهای کژرفتاری در سیستم آموزش عالی به ترتیب اولویت عبارت اند از: مدرک فروشی، قلدری در آموزش عالی استثمار و برده داری علمی، تیم سازی منفی، پارتی بازی و رفیق بازی، تقلب و سرقت علمی، شکل گیری بنگاه های فروش تولیدات علمی، جامعه پذیری فاسد و هویت یابی کاذب. نتایج: در پژوهش حاضر با رویکرد ساختاری-تفسیری نشانگرهای کژرفتاری در نظام آموزش عالی ایران در پنج سطح اولویت بندی شدند. به طوری که در سطح یک نشانگر «هویت یابی کاذب» به عنوان تأثیرپذیرترین نشانگر و در سطح پنج سه نشانگر «مدرک فروشی»، «قلدری در آموزش عالی» و «استثمار علمی» به عنوان تأثیرگذارترین سطح قرار گرفتند. به طورکلی نتایج پژوهش با شناسایی نشانگرها و اولویت بندی آن ها، امکان درک بهتر موضوع و اتخاذ اقدامات مناسب در راستای جلوگیری و کاهش کژرفتاری های دانشگاهی را فراهم آورده است.
۳.

تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر سیستم تولید - بازتولید بافت های فرسوده شهری با بهره گیری از تفکر سیستمی مطالعه موردی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری بافت فرسوده شهری تحلیل ساختاری - تفسیری تفکر سیستمی شهر سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۵
زآفرینی شهری از جمله راهبردهایی است که می تواند بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری را به سوی حیات مجدد هدایت کند. بهره گیری از تفکر سیستمی در موضوع بازآفرینی می تواند منجر به شناسایی سیستم پیچیده و درهم تنیده ای شود که در تولید و بازتولید بافت های فرسوده، مؤثر قلمداد می شوند. در این راستا، هدف مطالعه حاضر، بهره مندی از نگرش سیستمی در ریشه های تولید و بازتولید بافت های تاریخی/فرسوده در شهر سمنان است. پژوهش پیش رو در زمره پژوهش های کاربردی قرار داشته و از نظر روش تحلیل اطلاعات و داده ها از روش توصیفی – تحلیلی بهره می جوید؛ ابزار گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسنادی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، 18 نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان و مسئولان آشنا به بافت شهری سمنان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در انتها، با استفاده از نظرات کارشناسان، 24 متغیر به عنوان پیشران های مؤثر بر سیستم تولید – بازتولید بافت فرسوده در شهر سمنان انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل ساختاری – تفسیری متغیرها از نرم افزار MicMac استفاده شد. نتایج نشان می دهد که قوانین و ضوابط حاکم بر بازآفرینی منطقه موردمطالعه، مهم ترین و مؤثرترین عامل است؛ همچنین شرایط مالکیتی خاص حاکم بر زمین های بایر، خرابه و مخروبه باعث شده تا بخش خصوصی انگیزه ای برای سرمایه گذاری در این محدوده نداشته و بازتولید شرایط موجود را رقم بزند. با تداوم روند کنونی، وضعیت موجود بازتولید می شود؛ درهم شکستن این دور فرایند بازتولید نیازمند وجود نگاهی سازنده به محلات هدف از جانب مدیریت شهری و ارگان های دولتی است که این نگاه سازنده می تواند زمینه را برای حضور سرمایه گذاران بخش خصوصی در این محله ها فراهم کند.
۴.

عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهر یادگیرنده جهانی شدن تحلیل ساختاری - تفسیری کلان شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۱
پژوهش حاضر باهدف تحلیل ساختاری – تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در کلان شهر اهواز تدوین شده است. در ابتدا با استفاده از روش اسنادی، مفاهیم و متغیرهای بررسی شده در ادبیات موضوع مشخص گردید. در ادامه بر اساس یافته های ادبیات و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در قالب 19 شاخص استخراج گردید، سپس به جهت بررسی توافق بین خبرگان و تعیین توافق و اولویت بندی شاخص های این عوامل با استفاده از روش دلفی و در طی سه دور با استفاده از ابزار پرسشنامه و در طیف لیکرت، شاخص های مرتبط موردتوافق جمعی قرار گرفت و بر اساس میانگین و انحراف معیار، شاخص های غیر اولویت دار حذف گردید و درنهایت 13 شاخص موردتوافق قرار گرفت. در انتها با استفاده از روش تحلیل ساختاری- تفسیری، سطح بندی و ایجاد مدل و تعیین نوع ارتباط عوامل و تجزیه وتحلیل انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که معیارهای فراهم کردن اینترنت پرسرعت و دسترسی آسان به فناوری های آموزشی (C1)، ایجاد مراکز آموزشی نوآورانه و مناسب برای انواع دانش آموزان و دانشجویان (C2)، تدوین سیاست های حمایتی از آموزش و توسعه آموزش عمومی (C8) و حمایت از صنایع و استارتاپ های مرتبط با آموزش و فناوری (C11) از نوع متغیرهای مستقل هستند. این متغیرها دارای وابستگی کم و هدایت بالا می باشند؛ به عبارتی دیگر تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری کم از ویژگی های این متغیرها است. معیارهای استفاده از تکنولوژی های داده کاوی برای تحلیل نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی شهر (C3)، ترویج فرهنگ یادگیری در جامعه (C4)، ایجاد فرصت های مشارکت در تصمیم سازی مرتبط با آموزش شهری (C7) و توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی و ایجاد محیط های دسترسی آسان به مراکز آموزشی (C9) از نوع وابسته هستند؛ این متغیرها دارای وابستگی قوی و هدایت ضعیف هستند