
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و طراحی مدل مطلوب حکمرانی سرمایه اجتماعی در شکل گیری توسعه پایدار استان هرمزگان می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف توسعه ای و ازنظر نوع داده کیفی با رویکرد اکتشافی و تحلیل مضامین است. جامعه مشارکت کنندگان شامل خبرگان دانشگاهی، سیاست گذاران، مدیران و برنامه ریزان استان هرمزگان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری به 11 نفر بود. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد که با استفاده از تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. در تحلیل داده های حاصل از مصاحبه مشخص شد که در حوزه عوامل علی 28 کد باز در چهار کد محوری «مشارکت اجتماعی، تأسیسات و تجهیزات زیر بنایی شهری، مشارکت اجتماعی در ایجاد انسجام اجتماعی و باز سازمان دهی اجتماعی» طبقه بندی شد. در حوزه عوامل زمینه ای نیز 49 کد باز با کدهای محوری شامل نقش دولت در توسعه پایدار، ظرفیت استان، وضعیت کالبدی استان و نقش سازمان های خدمات رسان شهری مانند شهرداری و شورای شهر شناسایی شد. راهبرهای شناسایی شده شامل همبستگی اجتماعی، پرهیز از تصدی گری بخش های مختلف اقتصادی، واگذاری فعالیت های مربوطه به نهادهای، مردمی برای جلب مشارکت آن ها در فعالیت ها تشویق و تقویت تشکیل نهادهای مدنی و پیامدهای آن نیز شامل ارتقای شاخص توسعه انسانی و عدالت بین نسلی، حکمرانی خوب بر اساس تعهد اجتماعی، رشد و توسعه همه جانبه استان و تسهیل انباشت و جذب سرمایه مالی و اجتماعی کد گذاری شدند. عوامل محوری نیز شامل حکمروایی خوب، توسعه پایدار همه جانبه و سرمایه اجتماعی» معرفی شدند.
عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل ساختاری – تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در کلان شهر اهواز تدوین شده است. در ابتدا با استفاده از روش اسنادی، مفاهیم و متغیرهای بررسی شده در ادبیات موضوع مشخص گردید. در ادامه بر اساس یافته های ادبیات و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، عوامل مؤثر بر تحقق شهر یادگیرنده در قالب 19 شاخص استخراج گردید، سپس به جهت بررسی توافق بین خبرگان و تعیین توافق و اولویت بندی شاخص های این عوامل با استفاده از روش دلفی و در طی سه دور با استفاده از ابزار پرسشنامه و در طیف لیکرت، شاخص های مرتبط موردتوافق جمعی قرار گرفت و بر اساس میانگین و انحراف معیار، شاخص های غیر اولویت دار حذف گردید و درنهایت 13 شاخص موردتوافق قرار گرفت. در انتها با استفاده از روش تحلیل ساختاری- تفسیری، سطح بندی و ایجاد مدل و تعیین نوع ارتباط عوامل و تجزیه وتحلیل انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که معیارهای فراهم کردن اینترنت پرسرعت و دسترسی آسان به فناوری های آموزشی (C1)، ایجاد مراکز آموزشی نوآورانه و مناسب برای انواع دانش آموزان و دانشجویان (C2)، تدوین سیاست های حمایتی از آموزش و توسعه آموزش عمومی (C8) و حمایت از صنایع و استارتاپ های مرتبط با آموزش و فناوری (C11) از نوع متغیرهای مستقل هستند. این متغیرها دارای وابستگی کم و هدایت بالا می باشند؛ به عبارتی دیگر تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری کم از ویژگی های این متغیرها است. معیارهای استفاده از تکنولوژی های داده کاوی برای تحلیل نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی شهر (C3)، ترویج فرهنگ یادگیری در جامعه (C4)، ایجاد فرصت های مشارکت در تصمیم سازی مرتبط با آموزش شهری (C7) و توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی و ایجاد محیط های دسترسی آسان به مراکز آموزشی (C9) از نوع وابسته هستند؛ این متغیرها دارای وابستگی قوی و هدایت ضعیف هستند
ارتقای فضاهای شهری دوستدار کودک بر مبنای مدل حق به شهر، مطالعه موردی: محله سرداران ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارتقای فضاهای دوستدار کودک در محله سرداران ارومیه که دارای بافت سنتی و تاریخی می باشد، انجام شده است. بر اساس مدل حق به شهر حضور و تعامل هر یک از گروه های سنی و هر گروه کاربری (تجاری، مسکونی، مذهبی، اداری) در این ارتقاء کیفیت فضاها به عنوان یک عامل کلیدی شناخته می شود. پژوهش حاضر از منظر روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. نمونه آماری را از مابین 4 کاربری که بیشترین درصد از کاربری های موجود محله سرداران را در برمی گیرد، انتخاب شده است. مطابق با فرمول کوکران حجم نمونه پژوهش برابر با 135 می باشد. داده های جمع آوری شده در سه دسته تقسیم بندی می شود: مدل چیدمان فضایی -پرسشنامه و برداشت های میدانی. در مدل چیدمان فضایی نقشه عمق کلی از نقشه محوری محدوده استخراج گردید و با تحلیل روابط توپولوژیکی نقشه های پیوستگی و یکپارچگی دسترسی های محدوده تولید گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد دسترسی های محلی محدوده از جمله صحبه، شیشه گرخانه و کوچه حشمتی دارای بیشترین پیوستگی (10) و اتصال بالا با همسایگی بلافصل می باشد و قطعات ملکی موجود در این مسیرها مطابق اطلاعات گردآوری شده بیشترین پتانسیل شکل دهنده و ارتقای فضاهای دوستدار کودک مبنی بر تأمین منافع همه گروه های سنی محله و کاربری های محله از طریق روابط فضایی همسایگی از جمله مسکونی و تجاری دارد، به طوری که می تواند با وجود پایه ای ترین تسهیلات محلی دعوت کنندگی بسیار بالایی برای تمامی گروه های سنی در شرکت در تعاملات اجتماعی محله داشته باشد
تبیین نقش قوانین و مقررات در تولید فضای شهریِ دوره معاصر، مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس ازانقلاب مشروطیت با تأسیس نهاد قانون گذاری، قوانین و مقررات به ابزاری قدرتمند در دست دولت برای تولید فضای شهری، دگرگونی و کنترل آن تبدیل شد. محتوای قوانین وضع شده، متناسب با ویژگی ها و گفتمان حاکم در هر دوره است. اگر قوانین و مقررات در دوره پهلوی اول برای دگرگونی و تغییر فضای شهری وضع شده، در دوره پهلوی دوم برای گردش و مصرف سرمایه در فضای شهری و در دوره جمهوری اسلامی به منظور ایجاد ارزش افزوده از فضا، تأمین مسکن و کنترل فضای شهری به کارگیری می شود. در دوره معاصر، فضای کالبدی شهر زنجان همانند اغلب شهرهای کشور، تحت تأثیر عوامل گوناگون به ویژه قوانین و مقررات، به شدت دگرگون می شود. وضع قوانین بدون توجه به همه ابعاد و اثرات آن ازیک طرف و اتخاذ سیاست های نادرست زمین و مسکن از سوی دیگر منجر به عرضه زمین، مازاد بر نیاز شهر عمدتاً در قالب طرح های آماده سازی زمین می گردد. زمین های قطعه بندی شده کالا وار به چرخه بورس بازی زمین وارد می شود که نتیجه آن رشد قریب به یک میلیون درصدی قیمت زمین طی 35 سال اخیر در شهر زنجان می شود. روش انجام مطالعه توصیفی (پس رویدادی) تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای و عکس های هوایی بهره برده شده است. جنبه تحلیلی موضوع در تبیین نتایج اِعمال قوانین بر؛ جنبه های کالبدی شهر، قیمت زمین و مسکن، تشکیل نهادهای متولی توسعه شهر و... قابل ردیابی می باشد.
فراترکیب پیشران های اجتماعی تأثیرگذار در توسعه هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشران های اجتماعی، زمینه را برای جذب نخبگان و تحقق پذیری شهر دانش بنیان به عنوان یکی از پارادایم های مهم شهر آینده فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر، سنتز ادبیات گسترده پیشران های اجتماعی تأثیرگذار در توسعه هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری جهت ارایه مدل مفهومی یکپارچه و جامع آن است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف توسعه ای و روش آن کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های منتشره در بازه زمانی دهه 1990 تا سال 2022 به تعداد 1223 مأخذ است. ابتدا 892 منبع با بررسی عنوان و 156 منبع با بررسی چکیده حذف، سپس محتوای 175 منبع به طور کامل بررسی و تحلیل و 43 مقاله جهت تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب گردید. برای سنجش میزان پایایی از ضریب کاپای کوهن استفاده شد و نتایج آن معادل 733/0 با سطح معناداری 000/0 بوده که بیانگر پایایی مناسب پژوهش است. بر اساس نتایج پژوهش، پیشران های اجتماعی هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری دارای پنج مقوله متمایز و درهم تنیده متشکل از حس مکانی، سرمایه اجتماع، یکپارچگی اجتماعی، رفاه اجتماعی و توسعه اجتماعی-فرهنگی می باشد. نوآوری و دانش بنیان شهری دارای 10 بعد (مشتمل بر احساس تعلق به اجتماع، ساختار اجتماعی، زیرساخت کارکنان دانش، رفاه، ساختار اجتماع، سرمایه انسانی اشتراک مبنا، شکل، تصویر، کارکرد و محیط) و 31 مؤلفه است. همچنین در مجموع، هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری دارای 115 شاخص است. مقوله یکپارچگی اجتماعی، 24 درصد مجموع شاخص ها را در برمی گیرد. سایر مقوله ها متشکل از حس مکانی، سرمایه اجتماع، توسعه اجتماعی-فرهنگی و رفاه انسانی به ترتیب 33، 20 درصد، 12 درصد و 11 درصد مجموع شاخص ها را شامل می شوند.
بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهر فراگیر در شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در شهرهای جهان باعث مطرح شدن نظریه های جدید شهری شده است. شهرهای فراگیر به دلیل توانایی شان در بهبود کیفیت زندگی تمامی ساکنان و کاهش نابرابری ها از اهمیت بالایی برخوردارند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل اثرگذار و اثرپذیر و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر که به نوعی آینده شهر ساری وضعیت همه شمولی آن را تحت تأثیر قرار می دهد، بوده تا با شناسایی این عوامل و نیروهای پیشران، زمینه و بستر لازم برای تصمیم گیری کارآمد در حوزه شهر فراگیر فراهم شود. تحلیل روابط ساختاری بین شاخص ها چشم انداز روشن تری از آینده شهر را نشان خواهد داد. جمع آوری داده ها و اطلاعات هم به صورت اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصان بوده اند و روش نمونه گیری نیز به صورت هدفمند انجام گردید. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC (برای محاسبات اثرات متقاطع) بهره گرفته شد. یافته ها بیانگر آن بوده است که، شاخص های برنامه ریزی و مدیریت شهری، تأمین مالی مبتنی بر زمین، دسترسی به منابع مالی، زمین و مسکن قابل استطاعت، و بازسازی فضای عمومی به عنوان شاخص های کلیدی و مؤثر بر تحقق شهر فراگیر می باشند. همچنین محاسبات اثرات متقاطع نشان داد که پراکنش شاخص ها در نمودار مختصاتی، حاکی از عدم پایداری سیستم شهر فراگیر شهر ساری است.