فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی الگوی گردشگری در توسعه مشاغل روستایی شهرستان همدان و به دنبال ارائه مدلی بهینه از نقش گردشگری در توسعه مشاغل روستایی شهرستان همدان است. روش پژوهش: روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه بر اساس تقسیم بندی های ذکر شده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ میزان و درجه ی کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه کتابخانه ای، و بر اساس ماهیت و روش، از نوع پیمایشی و از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی (غیرآزمایشی) می باشد. در این پژوهش40 کارشناس در 40 روستا و 440 خانوار در سه گروه (کارشناسان، ساکنان روستا ، صاحبان کسب و کارها مورد بررسی قرار گرفتند). یافته ها: بر اساس نتایج کسب و کارهای گردشگری در مجموع توزیع جغرافیایی مناسبی ندارند اما بسیاری از مولفه های کسب و کار گردشگری، از ابتدای تاسیس تاکنون با رشد و افزایش کارایی مواجه بودند همچنین نتایج تحلیل عاملی حاکی از آن است که 5 عامل نهایی به عنوان عوامل موثر بر توسعه کسب و کارهای روستایی نمونه مطالعاتی شناخته شده اند. واریانس تجمعی تبیین شده عامل اول (اجتماعی) در نمونه مطالعاتی در حدود 770/26 است که گویای تبیین اثرات گردشگری در توسعه کسب و کار روستایی بوده، عامل دوم (گردشگری) با امتیاز 952/17، عامل سوم (مدیریتی-ارتباطی) با امتیاز 728/16، عامل چهارم (اقتصادی) با امتیاز 162/16 عامل پنجم (کالبدی-زیست محیطی) با امتیاز 214/7 می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد قدرت تبیین کنندگی مدل 92 درصد می باشد و 14 مولفه معنادار بوده اند که با توجه به ضرایب Beta سه مولفه (کالبدی، اقتصادی و سرمایه گذاری) دارای بیشترین تاثیر و اهمیت بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مولفه های مشارکت اقتصادی، سرمایه گذاری، و کالبدی بهترین مولفه ها و متغییرها برای پیش گویی متغییر وابسته است. همچنین بازاریابی و فروش محصولات و نیز توانمندسازی و آموز ش به خصوص درمورد کسب و کارهای مرتبط با قرش یکی از عوامل مهم موثر بر توسعه کسب و کارهای روستایی می باشد. عوامل یاد شده بیانگر ضرورت توجه به توسعه کسب و کارها با رویکرد توسعه زنجیره تامین و ارزش می باشد.
تحلیل پارادایمیک سازه های توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در نواحی روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پارادایمیک سازه های توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در روستاهای گیلان انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و مدل (FBWM)، استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به دو صورت مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری در پژوهش حاضر نیز شامل متخصصان و نخبگان در حوزه مطالعاتی (گردشگری) و کارآفرینان روستایی در حوزه گردشگری در روستاهای هدف هستند. به منظور گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدفمند (تا زمان اشباع نتایج) صورت گرفت، که در نهایت تعداد (35) نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. یافته ها: مقولات (شناخت روستاییان نسبت به مشاغل گردشگری، اعتبارات بانکی، شبکه تعامل در روستا)، به عنوان سازه های علی؛ مقولات (اطلاع رسانی به روستاییان، کاهش فساد و تبعیض، مدیریت یکپارچه و برنامه ریزی کارآمد) به عنوان سازه های مداخله گر، مقولات (تامین زیرساخت ها در روستا، توسعه سرمایه انسانی، کاهش بروکراسی و تشریفات و قوانین منعطف) به عنوان سازه های زمینه ای معرفی شدند. همچنین از بین سازه های علی، شناخت روستاییان نسبت به مشاغل گردشگری با مقدار وزن 321/0، در سازه های مداخله گر؛ مدیریت یکپارچه با مقدار وزن 314/0، در سازه های زمینه ای، تامین زیرساخت ها در روستا با مقدار وزن 320/0 بیشترین میزان تاثیرگذاری را در توسعه کسب و کارها به خود اختصاص داده اند. سپس 4 راهبرد (گردهم آیی بین متخصصان، کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط با گردشگری در راستای توسعه کسب و کارهای خرد در روستاها، برگزاری کارگاه های آموزشی برای روستاییان برای بهبود کسب و کار و نحوه تعامل با گردشگران، مطالعات پژوهشی در خصوص نیازسنجی خدمات و زیرساخت های گردشگری در روستاهای گیلان با دید سیستماتیک و حمایت از کسب و کارهای فعالان گردشگری) و 3 پیامد (گردشگری پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در روستاها، تغییر رویکرد روستاییان نسبت به اشتغال در روستا با تمرکز بر گردشگری، ترسیم الگوی کسب و کار گردشگری بر اساس تجربه زیستی روستاییان گیلان)؛ حاصل از توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در روستاهای گیلان مطرح شد. نتیجه گیری: گردشگری و کسب وکارهای مرتبط با آن در مناطق روستایی، در پاسخ به نیازهای گردشگران و سایر عوامل، به یک پدیده جهانی بدل شده است که توسعه آن تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار دارد. از این رو، شناخت سازه های توسعه کسب وکارهای خرد گردشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این شناخت می تواند در حل مشکلاتی همچون نابرابری های رو به رشد، افزایش سریع جمعیت و نرخ بیکاری فزاینده در مناطق روستایی استان گیلان نقش بسزایی ایفا کند.
تحلیل نقش شناسایی موانع، موازی کاری و ناهماهنگی های مدیریت روستایی در تحقق مدیریت هماهنگ توسعه روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تحلیل نقش موانع، موازی کاری و ناهماهنگی های مدیریت روستایی و نقش آن در مدیریت هماهنگ توسعه روستایی استان گیلان به انجام رسیده است. نمونه ای به حجم 81 نفر از متخصصین، مدیران و کارشناسان بخش های مختلف امور روستایی استان گیلان، با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی و نظام مند انتخاب و داده های مرتبط با متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. روایی پرسش نامه براساس مبانی نظری و مطالعه مقالات و در نهایت پس از نظرات اصلاحی اساتید محترم، تأیید و برای پایایی بهتر با استفاده از آلفای کرونباخ با عدد 82/0 مورد تأیید قرار گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش شناسی کمی و کیفی است و اطلاعات به دست آمده از 23 گویه با استفاده از نرم افزار SPSS برای اثبات نظریه و ارائه راهکارهای مبتنی بر 5 شاخص هماهنگی میان سازمانی (تصمیم گیری همکارانه، یکپارچگی عملیات، کنترل و پایش، روابط و ارتباطات، رسمیت) تجزیه و تحلیل گردید. براساس مطالعات میدانی و مصاحبه های صورت گرفته، نتایج حاکی از آن است که تلاش ها جهت بهبود وضعیت فعلی روستایی از سوی اغلب کارگزاران روستایی انجام می پذیرد؛ اما به دلیل عدم هماهنگی میان سازمانی و نگاه بخشی و رفع تکلیف سازمانی نتایجی که می باید براساس قانون برنامه توسعه حاصل گردد، کمرنگ و یا تأثیر چندانی در چشم انداز توسعه روستایی ندارذ. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهکارهای مبتنی بر شاخص های"هماهنگی میان سازمانی" که به طور عمده از جمله شاخص های هماهنگ ساز، تعهد آور و پاسخگو محور تشکیل شده است، می تواند در تحقق مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی مؤثر واقع شوند. بر همین اساس تشکیل " شورای مدیریت هماهنگ برنامه ریزی توسعه روستایی استان گیلان زیر نظر استاندار" پیشنهاد گردید.
تحلیل فضایی رابطه عوامل اکولوژیکی و قیمت مسکن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
انسان ها به دنبال مکان هایی هستند که کیفیت زندگی خوبی دارند. کیفیت زندگی تا حدود زیادی تابع عوامل محیطی است. از این نظر، عوامل محیطی تأثیر چشمگیری بر ارزش دارایی دارد. هدف از پژوهش حاضر پی بردن به این مفهوم است که در شهر تهران تا چه میزان تفاوت های فضایی قیمت املاک مسکونی تابع عوامل اکولوژیکی است؟ در این مطالعه داده ها از سامانه املاک، ایستگاه های سینوپتیک هواشناسی، ایستگاه کنترل کیفیت هوا، شیپ فایل کاربری اراضی و سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران به دست آمده است. با ورود داده ها به سیستم اطلاعات جغرافیایی برای هر کدام یک لایه اطلاعاتی ساخته شده است. ۴۰۰ نقطه با مرکزیت محله های شهر تهران ملاک محاسبات تحلیلی بوده که اطلاعات مربوط به آنها برای تمامی متغیرها حاصل شده است. برای تولید و تحلیل داده های لازم از نزم افزار ArcGIS و توابعSpatial Analyst Tools استفاده شده است. یافته ها دلالت بر این دارد که مطلوبیت عوامل اکولوژیکی از شمال به جنوب شهر کاسته می شود و به دنبال آن قیمت مسکن نیز کاهش می یابد. رقم همبستگی 71/0+ نشان می دهد که میان قیمت ملک و مطلوبیت عوامل اکولوژیکی در سطح بالایی رابطه وجود دارد. در ارزش مبادلاتی مسکن منطقه 1 به عنوان شمالی ترین منطقه و منطقه 20 به عنوان جنوبی ترین منطقه است که میانگین قیمت در آنها حدود 3 برابر متفاوت است؛ بنابراین با وجود نقش آفرینی اقتصاد سیاسی و دگرگونی های عمیقی که با ورود و تجلی مدرنیسم در کالبد شهر ایجاد شده است، هنوز هم شیب اقتصادی-اجتماعی شمال به جنوب شهر با شیب مطلوبیت اکولوژکی که با جایگزینی اقتصاد سیاسی و بازیگری سرمایه در جای مطلوبیت طبیعی محیط بازتولید می شود، انطباق دارد.
ارزیابی ارتباط بین انگیزه شهروندان و کیفیت داده های جغرافیایی داوطلبانه مطالعه موردی: فضاهای سبز شهری در منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه به اطلاعات و دانش تولیدشده توسط داوطلبان غیرحرفه ای از طریق مشارکت در پروژه های مختلف تعریف می شود که در سال های اخیر با توسعه فناوری هایی مانند وب 2، اینترنت و سایر دستگاه های قابل حمل مکان-آگاه، رشد و گسترش فراوانی یافته است. دقت و کیفیت این اطلاعات می تواند با توجه به ویژگی های فردی و انگیزه های مشارکت افراد، تحت تأثیر قرار بگیرد. با توجه به اینکه به کارگیری اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه در بستر پروژه های مشارکتی می تواند بر بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های مدیران و دولت ها تأثیرگذار باشد، توجه به عوامل مؤثر بر دقت و کیفیت این داده ها، مسئله ای مهم و ضروری است. در همین راستا، پژوهش حاضر با طراحی و توسعه یک سامانه اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه تحت وب، تأثیر انگیزه های مختلف و مشخصات مشارکت کنندگان را بر کیفیت اطلاعات تولیدی موردبررسی قرار داده است. در این سامانه امکان ترسیم مرز فضاهای سبز در منطقه 6 شهرداری تهران فراهم شده است. داده های ثبت شده در سامانه از طریق شاخص های مختلف مکانی با مرز واقعی عوارض و انگیزه های شهروندان مورد مقایسه و بررسی قرارگرفته اند. نتایج این مقایسه نشان می دهد که در بین انگیزه های تعریف شده در پژوهش، انگیزه های ارزشمندی هدف پروژه، احساس نوع دوستی و آشنایی با منطقه با ضرایب رگرسیونی 31/0، 35/0 و 59/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت عوارض ترسیم شده داشته اند. همچنین داده های تولیدشده توسط مشارکت کنندگانی که در گروه سنی بیش از 35 سال و مقطع تحصیلی فوق لیسانس قرار داشته اند، از کیفیت بالاتری برخوردار می باشد.
گذری بر داینامیک توسعه کالبدی – فضایی شهر آببر با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
431 - 443
حوزههای تخصصی:
توسعه های شهری غیرقابل کنترل منجر به تغییراتی در ساختار فضایی غیرقابل کنترل شهری شده است. لذا راهنمایی آگاهانه، سازماندهی اصولی و دیده بانی فضایی برای گسترش شهری ضروری است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، مطالعه روند توسعه کالبدی-فیزیکی شهر آب بر، شناخت عوامل مؤثر در رشد کالبدی-فیزیکی در محیط GIS و تجزیه و تحلیل آن ها در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل AHP بوده است؛ چنانکه با تهیه لایه های اطلاعاتی از جمله قابلیت اراضی، توپوگرافی، نقاط روستایی، شیب، شبکه ارتباطی،گورستان، رودخانه و ورود این لایه ها به محیط GIS و تجزیه و تحلیل آن ها در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل AHP، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر مشخص شدند. نتایج تحقیق نشان داد که طرح جامع شهر نقش عمده ای را در جهت دهی توسعه فیزیکی شهر ایفا نموده است و توسعه فیزیکی شهر با گسترش کاربری های خدماتی و تجهیزات شهری هماهنگ بوده و این نوع کاربری ها از پراکنش فضایی متعادلی برخوردار بوده ولی با استانداردهای مرسوم مطابقت ندارد
تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیک های SWOT ،ACEPT ،TOPSIS (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
996 - 1013
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه شهری عمدتا در قالب طرح های جامع و تفصیلی مطرح هستند بیشتر کالبدی، ایستا و سنتی بوده و تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی لحاظ نشده و غیرقابل انعطاف، طولانی مدت و در نهایت قابلیت اجرایی چندانی ندارند لذا گذار از این طرح ها به سمت برنامه ریزی راهبردی جهت حل مسائل و سازگاری با تحولات آینده ضرروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری کرمانشاه است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جمع اوری اطلاعات به صورت اسنادی –کتابخانه ای بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی راهبردهای حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از از تکینک TOPSIS همراه با مدل ACEPT استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مهمترین راهبردهای شهر کرمانشاه در موقعیت تهاجمی قرار گرفتند و شامل راهبردهای توسعه گردشگری،توسعه کشاورزی، توسعه خدماتی و صنعتی، توسعه بازرگانی و تجاری و توسعه ارتباطات می باشند.
بررسی و پایش آلایندهای جوی بر روی ایران با استفاده از ماهواره سنتینل 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا می تواند اثرات منفی جدی بر سلامت انسان از جمله بیماری های قلبی عروقی و تنفسی داشته باشد. پایش و کنترل آلاینده های هوا برای حفاظت از سلامت عمومی و محیط زیست بسیار مهم است. کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آلودگی هوا به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی خود مواجه است. یکی از ابزارهای قدرتمند در پایش آلودگی هوا، روش های مبتنی بر سنجش از دور می باشد.هدف این مطالعه استفاده از داده های ماهواره ای با وضوح نسبتاً بالا برای پایش کیفیت هواو میزان آلودگی هوا با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل-5(Sentinel-5P)است.در این مطالعه، پایشی جامع براساس مقادیر برخی از مهمترین آلاینده های هوا (از جمله AI،O3،NO2،SO2,CH4وCO)، با استفاده از تصویرهای ماهواره سنتینل-5 برای کشور ایران در سالهای 2019 -2023 صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد ، که انتشار گاز های مونو اکسید کربن و دی اکسید گوگرد روند کاهشی(در ماه های ژوئن بعنوان نمونه ماه مورد بررسی) داشته ، اما گاز دی اکسید نیتروژن،گاز متان، گاز ازن و آئروسلها روند افزایشی را طی ماه های ژوئن 2021 تا 2023 داشته اند. به طور کلی، آلودگی هوا در بخش های شمالی کشور، به ویژه در شهرهای بزرگ و چند تجمع بزرگ شهری بسیار جدی تر است، در مطالعه حاضر ، بررسی شد که چگونه سطح شش آلاینده هوا در کشور ایران در ماه های ژوئن 2019 تا 2023 متغیر و متفاوت هستند. از دیگر نتایج مهم این تحقیق این است که در مجموع میزان آلودگی هوا در سالهای 2020-2023 در مقایسه با سال 2019 با روندی افزایشی مواجه شده است. همچنین پایش صورت گرفته بوسیله تصویرهای ماهواره سنتینل-۵ نشان می دهد که در سال های اخیر، تهران آلوده ترین هوا را به لحاظ مجموع گازهای مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق (گرد و غبار) داشته است. همچنین تغییرات غلظت آلاینده ها از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.
کلان شهرهای جهان اسلام در فرایند جهانی شدن و شهر جهانی مطالعه تطبیقی: تهران و استانبول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
176 - 195
حوزههای تخصصی:
روند سریع و رو به رشد کلان شهرها در مسیر مبدّل شدن به شهرهای جهانی و جهان شهرها متاثر از هم افزایی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی جغرافیای سیاسی شهر می باشد. شهرها به مثابه یک موجود زنده در مسیر تکاملی خود از نوزادشهر به مادرشهر، کلان شهر، شهر جهانی و جهان شهر تبدیل می شوند. کلان شهرها در این فضای رقابتی می کوشند تا سطح رقابت پذیری خود را با رقبا ارتقا ببخشند. در این پژوهش محقق با شاخص سازی برای شهرهای جهانی براساس نظر اندیشمندان جغرافیای سیاسی در زمینه مطالعه پیرامون شهرهای جهانی، عملکرد دو کلان شهر تهران و استانبول را از بین کلان شهرهای جهان اسلام برپایه معیارها و کارکردهای شهرهای جهانی مقایسه تطبیقی کرده تا بررسی نماید هر یک از این دو شهر در چه جایگاهی از رتبه بندی شهرهای جهانی قرار دارند. به همین منظور با استفاده از نرم افزار ArcMap نقشه های مربوطه تهیه و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شاخص ها و معیارهای عددی موجود پرداخته شده است. با تحلیل های صورت گرفته این نتیجه حاصل شد که در اکثر شاخص ها عملکرد شهر استانبول نسبت به تهران از موقعیت بهتری برخوردار است و به شکل مناسبی در جامعه شبکه ای و فضای جریانی شهرهای جهانی قرار گرفته است که البته به دلایل مختلف نظیر موقعیت ژئوپلیتیکی، فضای باز اقتصادی و سایر شاخص ها است. نتایج بررسی تطبیقی وضعیت این دو کلان شهر، باعث طراحی مناسب تر چشم انداز آتی این شهرها توسط مدیران در راستای تحقق شهر جهانی می باشد.
بررسی نگرش جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی (مورد مطالعه: دهستان سیاهکلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود مشکلات اقتصادی و اشتغال در روستاها سبب شده است که اشکال نوینی از گردشگری مثل گردشگری کشاورزی در جهان مورد توجه واقع گردد. در سالهای اخیر، کشاورزی در بیشتر نواحی کشور با مشکلاتی مواجه است که با توجه به ظرفیت های کشاورزی موجود می توان برای ایجاد و توسعه فعالیتهای گردشگری کشاورزی و حضور گردشگران به عنوان فعالیت مکمل بخش کشاورزی استفاده نمود. موضوعی که در این زمینه اهمیت بسیاری دارای خواست و تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه این نوع از گردشگری می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود شهرستان رودسر پرداخته شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی با رویکرد کمی و از نظر ماهیت، یک تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در در این تحقیق متشکل از ساکنین سکونتگاه های روستایی دهستان سیاهکلرود است که دارای 1942 خانوار می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 385 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده اند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای دوجمله ای، فریدمن، همبستگی اسپیرمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد در همه شاخص های مورد بررسی یعنی اقتصادی، اجتماعی، خدمات و تسهیلات زیرساختی و فعالیتهای گردشگری کشاورزی اکثریت پاسخ دهندگان دارای میزان تمایل بیش از حد متوسط یعنی 3 می باشد. نتایج حاصل از رتبه بندی شاخص های پژوهش با آزمون فریدمن نشان می دهد که به ترتیب شاخص فعالیت های گردشگری کشاورزی (21/3)، شاخص اقتصادی (19/3)، شاخص اجتماعی (85/1) و شاخص خدمات و تسهیلات زیرساختی (75/1) قرار دارند. همچنین بین تمامی شاخص های مورد بررسی همبستگی مثبت و بالایی مشاهده می شود. با توجه به نتایج آزمون یومن ویتنی تمایل زنان بیشتر از مردان ، مجرد ها بیش از افراد متأهل و افرادی که دارای یک فضای کشاورزی هستند بیشتر از کسانی که این فضا را ندارند، است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان مورد مطالعه عمدتاً به دلایل اقتصادی به توسعه گردشگری کشاورزی علاقه مند هستند. با این حال، عوامل اجتماعی نظیر حفظ حریم شخصی و عدم آشنایی کافی با مفاهیم گردشگری کشاورزی، تا حدودی بر تمایل آن ها تأثیر گذاشته است. با این وجود، با برنامه ریزی دقیق و جامع، سرمایه گذاری در زیرساخت ها، آموزش جامعه محلی و ترویج گردشگری مسئولانه، می توان به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در این منطقه دست یافت و به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اهالی کمک کرد.
ارزیابی دانش بومی جهت توسعه اقتصادی پایدار مناطق روستایی (منطقه مورد مطالعه؛ فرمهین فراهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق حمایت از دانش بومی در جهت توسعه اقتصادی روستا و استفاده از قدرت و مشارکت مردم، مدیریت و ظرفیت های فنی و محلی، می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان جغرافیای روستایی در شهر فرمهین می باشند. نتایج نشان می دهد در مؤلفه های مربوط به دانش بومی، مولفه مشارکتی پایین تر می باشد. این بدین معنا است که این مؤلفه از حد مطلوب برخوردار نمی باشد. سطح معناداری بدست آمده نشان می دهد که میانگین بدست آمده از میانگین مطلوب پایین تر بوده و دانش بومی در فرمیهن در وضعیت مطلوبی نمی باشد. بین مولفه های نظارت و توامندی بیشترین ارتباط و بین مشارکت و توامندی کمترین ارتباط در دانش بومی منطقه وجود دارد بنابراین فرضیه تحقیق رد می گردد.
ارزیابی موانع و محدودیت های حضور معلولین جسمی-حرکتی در فضاهای شهری اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از جمعیت همه کشورهای جهان را معلولان جسمی – حرکتی شامل می شود. توجه به موضوع معلولان و لزوم فرهنگ سازی و احترام به کرامات انسانی در این زمینه، این گروه از افراد جامعه مثل بقیه افراد نیازمند رفع احتیاجات خود در سطح محیط شهری می باشند. این پژوهش با هدف ارزیابی موانع و محدودیت های حضور معلولین جسمی-حرکتی در فضاهای شهری اهواز انجام شد. بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. روش تحقیق روش کتابخانه ای روش میدانی، جامعه اماری53946نفر معلول؛ به منظور انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر طبق آن حجم نمونه380 نفر بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از طریق نرم افزار spss شاخص های مورد نظر جهت آزمون فرضیه ها از آزمون T ، به منظور ارزیابی نهایی از مدل (DEMATEL)استفاده خواهد شد. یافته های به دست آمد از تکنیکDEMATEL نشان داد که از بین شاخص ها، شاخص نفوذپذیری و دسترس دارای بیشترین تعامل و شاخص ساختمانها کمترین تعامل و شاخص نفوذپذیری و دسترس تأثیرگذارترین عامل و شاخص مبلمان شهری تأثیرپذیرترین عامل هستند. نتیجه گیری اینکه با استفاده از آزمونT درفرضیه اول میانگین کل شاخص ها برابر 3.93 و در فرضیه دوم میانگین4.13 بدست آمد.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه اکوتوریسم پایدار در بیابان لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 58
حوزههای تخصصی:
بیابان لوت ازجمله ژئوسیستم های منحصربه فرد ایران و جهان می باشد که سیر تکامل و تحول آن موجبات شکل گیری تنوع ذاتی آن را در کنار انحصار در خصوصیات محیطی فراهم نموده است. این دو ویژگی، یعنی تنوع و منحصربه فرد بودن، موجبات توانمندی های ذاتی این واحد در راستای توسعه گردشگری را فراهم نموده است. به همین منظور پژوهش حاضر، با تکنیک آینده پژوهی به شناسایی، اولویت بندی و تدوین مهم ترین عوامل تعیین کننده توسعه گردشگری بیابان لوت و ارائه چارچوبی مناسب جهت برنامه ریزی در افق 1415 می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت بر اساس روش های آینده پژوهی، اکتشافی و تحلیلی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جهت جمع آوری داده ها عمدتاً از روش های اسنادی و دلفی استفاده شده است. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. در ادامه پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با بیست نفر از نخبگان و متخصصان گردشگری به عنوان جامعه آماری تحقیق، از بین 40 مؤلفه اثرگذار استخراج شده از طریق مرور منابع و مصاحبه با صاحب نظران امر، تعداد 14 متغیر (دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت در خصوص موضوع پژوهش) در قالب فاکتورهای توسعه ای به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد، ضمن تحلیل تأثیرات متقابل میان عوامل، 5 نیروی پیشران سازنده بدیل های احتمالی آینده توسعه گردشگری بیابان لوت شامل: برنامه ریزی و سیاست گذاری توسعه گردشگری بیابان لوت، توسعه حکمرانی گردشگری بیابان لوت، تقویت حاکمیت کشور در توسعه گردشگری بیابان لوت، بهبود سیستم اقتصادی و بهبود حمایت مالی و سرمایه گذاری. تشکیل دهنده فضای توسعه و رونق گردشگری بیابان لوت در آینده هستند. در نتیجه با کاربست تکنیک آینده پژوهی و با مدنظر قرار دادن پیشران های کلیدی مذکور، تصمیمات و برنامه ریزی ها در راستای توسعه پایدار اکوتوریسم بیابان لوت جهت دار شده و در مسیر هدفمند قرار خواهند گرفت.
ارائه چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی به مثابه مدل شهر آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده روگستری به عنوان زیربنای تحقق پذیری شهر پایدار و شهر زیست پذیر شناخته می شود. بر همین اساس، تعداد زیادی از شهرها اقدام به ترویج پیاده روگستری کرده اند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی به مثابه مدل شهر آینده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، کیفی بر پایه فراترکیب مبتنی بر روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسوست. جامعه آماری متشکل از 210 منبع مرتبط با شهر قابل پیاده روی است که براساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 42 مورد از آن ها، غربال شده است. منابع مذکور از پایگاه های علمی معتبر نظیر سیج، ریسرچگیت، الزویر، امدیپیای، امرالد و تیلور و فرانسیس استخراج شده اند. ازاین رو، واکاوی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر تحقق پذیری چارچوب شهر قابل پیاده روی ضرورت دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که چارچوب شهر قابل پیاده روی دارای 6 کد گزینشی و 34 کد محوری متشکل از شرایط زیست محیطی، اجتماعی، بهداشتی، مقیاس کلان، متوسط، خرد، مؤلفه های آسایش، امنیت، قابلیت اتصال و دسترسی پذیری، سادگی، مستقیم بودن، ایمنی ترافیک، جذابیت، زیبایی شناختی، یکپارچگی حمل ونقل، محیط کالبدی، مشهود بودن، راحتی، دلپذیر بودن، تنوع؛ محدودیت های خودرو، فروشگاه ها و خدمات، فعالیت اجتماعی، محوطه، لبه ها و نماها، آراستگی خیابان، فضای سبز؛ مقیاس برنامه ریزی، مقیاس خیابان، مقیاس تفصیلی؛ سلامت و تفریح، انرژی و محیط، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی است. ضریب استخراجی شاخص کاپا به میزان 0/86 و با ضریب معناداری 0/000، بر پایایی و کنترل کیفیت نتایج پژوهش حاضر، تأیید می گذارد. درنتیجه، چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی از شرایط زمینه ای، مقیاس، مؤلفه های کلیدی، طراحی محیط قابل پیاده روی، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است.
مدل سازی و شناسایی کانون های شیوع ویروس کووید-19 در شهرهای گردشگری مذهبی با استفاده از مدل مکان مبنا در GIS (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اپیدمی کووید-19 از جمله بیماری های عفونی واگیردار با میزان شیوع بسیار زیاد است که منجر به ایجاد تحولات عمیق و پیچیده ای در فضاهای شهری شده است. به همین منظور، مقاله حاضر با هدف شناسایی مکان های باقابلیت انتشار همه گیری بیماری کووید-19 در شهر مشهد انجام گرفته است.داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر تحلیل های فضایی است. در این مطالعه جهت شناسایی فضاهای شهری که امکان شیوع بیماری کووید-19 بالایی دارند، از مدل سازی بر مبنای تحلیل های فضایی و براساس مدل مکان مبنا با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است.یافته ها: مدل سازی فضایی مکان های شیوع کووید-19 در شهر مشهد نشان داد که در بخش مرکزی مشهد (مناطق 1، 2، 3، 6 و 8) به ویژه پیرامون حرم مطهر رضوی میزان شیوع کووید-19 بسیار بالا است. همچنین نتایج حاصل از مدل خودهمبستگی فضایی موران نشان داد که در فاصله 1482 متری از مرکز شهر خوهمبستگی مکانی مثبت و قوی است و از فاصله 4850 متری خودهمبستگی مکانی مثبت اما ضعیف بوده که بیانگر آن است از این فاصله به بعد از میزان شیوع کرونا کاسته می شود.نتیجه گیری: شیوع ویروس کرونا در شهرهای گردشگری مذهبی بخصوص کلانشهر مشهد (پیرامون حرم مطهر رضوی) در اثر ورود زائران و گردشگران زیاد است که این عامل می تواند منجر به شیوع و پخشایش فضایی این اپیدمی به کل کشور شود. لذا شناخت کانون های شیوع کووید-19 در فضاهای شهری می تواند به مدیریت و انجام اقدامات پیشگیرانه در این زمینه کمک شایانی نماید.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
بررسی اثر نهادهای رسمی کلان شهر اصفهان بر تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
269 - 283
حوزههای تخصصی:
پرورش مسیرهای توسعه جدید در مناطق شهری نیازمند یک فرایند برنامه ریزی راهبردی است. برنامه ریزی راهبردی یکی از مراحل اجرایی آینده پژوهی است که به وسیله حضور و مشارکت و ارتقای آگاهی شهروندان در عرصه های مختلف صورت می گیرد. از این نظر آینده پژوهی جایگزین برنامه ریزی راهبردی نیست.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیلی است که با مطالعه مبانی نظری و با استفاده از روش دلفی شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار در برنامه ریزی راهبردی در قالب چهار بعد کلی (کالبدی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی نهادی، ساختاری فرایندی) و 39 گویه یا زیرشاخص استخراج شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در پژوهش حاضر به وسیله آزمون های آماری همچون تحلیل اثر متقاطع ، ابزار GWR از مجموعه آمار فضایی، و ... به کمک نرم افزار Micmac، GIS، و SPSS انجام شد. نتایج مدل سازی اثر نهادهای رسمی بر آینده پژوهش نشان داد شفافیت اهداف و سیاست ها و دستورالعمل های رسمی و غیر رسمی سازمان بیشترین سهم را در اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم آینده پژوهی در سطح شهر اصفهان داشته اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی مؤثر بر میزان گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان نشان داد بعد مدیریتی نهادی اثر قابل توجهی بر گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان خواهد داشت و شاخص اجتماعی فرهنگی مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر برنامه ریزی راهبردی در سطح این شهر است.
بررسی سیر سیاست های اجرایی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با تاکید بر کاهش خطر سوانح
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
358 - 378
حوزههای تخصصی:
سیاست بازآفرینی متأخرترین رویکرد مداخله در بافت های ناکارآمد شهری است که عموما دارای کیفیت نازل زندگی، ناپایداری کالبدی، وضعیت نامناسب اقتصادی-اجتماعی و شرایط نامطلوب بهداشتی هستند که همین امر محدوده های مذکور را در برابر مخاطرات طبیعی و سوانح انسان ساخت آسیب پذیر ساخته است. آن چه به عنوان هدف در این مقاله دنبال می شود، بررسی سیاست بازآفرینی شهری در مواجهه با محدوده های ناکارآمد شهری با هدف کاهش خطر سوانح، کاربست اجرایی این سیاست و ارائه چارچوب مفهومی در تحقق بازآفرینی پایدار با هدف مذکور است. در این پژوهش ابتدا متون تخصصی شامل کتب و مقالات با هدف یافتن علل موفقیت و یا شکست پروژه های بازآفرینی شهری با هدف کاهش خطر سوانح در جهان بررسی شدند و پس از آن روابط میان بازآفرینی شهری و کاهش خطر سوانح و اهداف مشترک این دو حوزه واکاوی و از نتایج آن در تدوین چارچوب مفهومی کارآمد در کاهش خطر سوانح در چارچوب بازآفرینی شهری بهره گرفته شد. مطالعات کاربست اجرایی سیاست بازآفرینی شهری با هدف کاهش خطر سوانح در جهان مبین مواردی است که موفقیت و یا شکست پروژه را رقم می زنند. در بین درس آموزه های حاصل از این مطالعات، موردی مشترک است که موفقیت پروژه ها را تحت تاثیر قرار می دهد و پروژه های با هدف کاهش خطر سوانح را از دیگر پروژه ها متمایز می کند که همان تدوین چشم انداز خاص مکان و ارزیابی دقیق آسیب پذیری در محدوده ها ی هدف است. ارزیابی دقیق آسیب پذیری در محدوده ها ی هدف نیازمند چارچوب مفهومی است تا همچون نقشه ی راهنما در مسیر ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد و با کسب شناختی جامع از بافت هدف، از معضلات موجود در آن به عنوان فرصتی برای بازآفرینی بافت مذکور و تحقق کاهش خطر آن در برابر سوانح استفاده شود.
تبیین تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برآورد و بهبود تاب آوری نقاط روستایی نیز در کاهش اثرات مخاطرات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار بسیار مهم است. از جمله مخاطرات طبیعی که سکونتگاه های روستایی و جوامع محلی را تهدید می کند زمین لغزش است. بنابراین تعیین میزان تاب آوری سکونتگاهای روستایی در اراضی مستعد زمین لغزش می تواند شیوه ای مناسب برای کاهش اثرات این مخاطره در نواحی روستایی باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش است.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی 145 روستای شهرستان املش در برابر زمین لغزش به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و طبقه بندی گردید. برای این کار از 10 معیار به ترتیب اهمیت شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، نواحی روستایی شهرستان املش است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که روستاهای شهرستان املش از تاب آوری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند، بطوریکه از 145روستای این ناحیه به ترتیب 2، 23، 66، 52 و 1 روستا بین طیف تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد قرار گرفتند. بنابراین 18/63 درصد روستاهای این شهرستان دارای تاب آوری متوسط به پایین و 82/36 درصد روستاها دارای تاب آوری زیاد و خیلی زیاد نسبت به مخاطره زمین لغزش هستند.
نتایج: بررسی میزان تاب آوری روستاها در سه ناحیه جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی گواه آن است که تاب آوری متوسط به پایین در روستاهای ناحیه کوهپایه ای نسبت به دو ناحیه دیگر بیشتر بوده و سهم روستاهای با تاب آوری متوسط در هر سه ناحیه نسبت به سایر طبقات تاب آوری بالاتر است. علاوه بر این روستاهای با تاب آوری خیلی کم و کم بیشتر در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی قرار داشته و نقش ارتفاع در کاهش میزان تاب آوری روستاها آشکار گردید.
شناسایی و تحلیل ذی نفعان در امنیت زیستی مزارع آبزی پروری در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
112 - 131
حوزههای تخصصی:
حکمرانی شایسته امنیت زیستی در مزارع آبزی پروری به شناسایی و تحلیل دیدگاه ذی نفعان بستگی دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین جایگاه تمامی ذی نفعان امنیت زیستی مزارع آبزی پروری استان کرمانشاه بود که به صورت آمیخته انجام شد. داده ها توسط نمونه گیری هدفمند از متخصصان حوزه آبزی پروری گردآوری شدند. در گام نخست پس از سه مرحله دلفی کلاسیک و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر 29 تن ذی نفع امنیت زیستی شناسایی شدند. با ترسیم ماتریس تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، جایگاه هر ذی نفع ازلحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر اقدامات بهداشتی مزارع مشخص و با استفاده از تحلیل قدرت - منفعت نیز میزان قدرت و نوع منفعت هر ذی نفع مشخص گردید. همچنین با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته نقش ذی نفعان و جایگاه آن ها در فرایند امنیت زیستی تعیین گردید. بر اساس نتایج، مجریان اصلی امنیت زیستی نهادهای دولتی هستند که ازلحاظ قدرت دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری نسبت به سایر ذی نفعان قرار دارند و از اجرایی شدن اقدامات امنیت زیستی منافع بیشتری کسب می نمایند. آبزی پروران به عنوان مجریان اصلی امنیت زیستی با جذب بیشترین منفعت بایست مرکز توجه سایر ذی نفعان برای دستیابی به اهداف امنیت زیستی باشند. دسته ای از ذی نفعان (دانشگاه ها) برخلاف نقش ارزشمند آن ها در پایداری اقدامات بهداشتی نقش بسیار اندکی ایفا می نمایند که این مسئله موجب تضعیف امنیت زیستی گردیده است. نتایج تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 85 جمله در قالب 38 گزاره مفهومی شد. می توان از دسته بندی ارائه شده در تحلیل مصاحبه های قدرت و منفعت به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بیشتر بین ذی نفعان در راهبرد امنیت زیستی استفاده نمود.