فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تقاضای روزافزون انرژی و مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی، استفاده از روش های غیرفعال انرژی خورشیدی را به خصوص در مراکز تجاری ضروری تر نموده است. از سوی دیگر نیز رشد علم و فناوری در جهان و استفاده از سیستم های هوشمند در ساختمان، سبب تکمیل روش های معمول و متداول گردیده است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش جداره جانبی آتریم ها و هوشمندسازی ساختمان در بهینه سازی مصرف انرژی در مراکز تجاری تهران است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن، شبیه سازی و با رویکرد مطالعه موردی و تحلیلی و از نظر نوع کاربردی است. در این پژوهش، در ابتدا نسبت به معرفی تیپولوژی فرم ساختمان و انتخاب مدل پایه اقدام نموده و بعد از انتخاب نرم افزار دیزاین بیلدر نسبت به اعتبارسنجی و شبیه سازی مصرف انرژی در سناریوهای مختلف پرداخته شده است تا میزان کاهش مصرف انرژی در حالت های مختلف مشخص گردد. این تحقیق نشان می دهد که بهینه ترین مراکز تجاری ازنظر کاهش مصرف انرژی در اقلیم تهران مرکزی مربوط به ساختمان های آتریمی فاقد جداره جانبی است. همچنین نصب سایبان هوشمند و سنسور نور در دمای کنترلی 22 درجه موجب کاهش قابل توجه مصرف انرژی در این ساختمان ها گردیده است. واژگان کلیدی: جداره جانبی، هوشمندسازی ساختمان، آتریم، مرکز تجاری، تهران. [1] . مقاله حاضر برگرفته از رساله دکتری امیر شایانیان رشته معماری از دانشگاه آزاد واحد ساری با عنوان " بهینه سازی مصرف انرژی با تأکید بر نقش حرارتی آتریم ها در مراکز تجاری شمال و مرکز تهران " است. [2] نویسنده مسئول:mozaffarifatemeh@gmail.com
تقویت شمالگان و تاثیر آن بر الگوهای جوی در منطقه جنوب غرب و غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آهنگ افزایش دمای نامتناسب شمالگان نسبت به میانگین جهانی "تقویت شمالگان" نامیده می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر افزایش دمای سریع شمالگان در جنوب غرب و غرب آسیا، (20 تا 60 درجه شمالی و 20 تا 70 درجه شرقی) می باشد. بدین منظور از داده های بازتحلیل مرکز اروپایی پیش بینی های میان مدت وضع هوا (ECMWF) نسخه ERA-5 با تفکیک افقی 25/0 × 25/0 درجه در دوره (۲۰۲۱-۱۹۵۹) استفاده شده است. دوره پیش و پس از گرمایش سریع شمالگان به ترتیب (۱۹۸۵-۱۹۵۹) و (۲۰۲۱-۱۹۹۵) در نظر گرفته شده است. در دوره پس از گرمایش سریع شمالگان، افزایش دمای منطقه شمالگان نسبت به عرض های جغرافیایی پایین تر به جز فصل تابستان در همه فصول خصوصاً زمستان و پاییز بسیار بیشتر بوده است. بررسی وردایی دمای هوا نشان داد که تغییرپذیری دمای هوای نزدیک سطح زمین در شمالگان در دوره پس از گرمایش سریع شمالگان در همه فصول کاهش یافته است که به دلیل افزایش حجم آب اقیانوس ها در اثر از بین رفتن گستره یخ دریاها در این منطقه می تواند باشد. همچنین نتایج نشان دادند که در اثر گرمایش سریع شمالگان، گستره (دامنه) نصف النهاری خطوط هم مقدار ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در منطقه مورد مطالعه به اندازه ۴ درجه در فصل تابستان و ارتفاع آن هم از ۵۵۰۰ متر به ۵۶۵۰ متر افزایش یافته که بیشترین تغییر بوده است. در فصول دیگر غیر از زمستان، افزایش دامنه امواج و تغییر مکان امواج به ارتفاعات بالاتر مشاهده شد و همچنین سرعت جریان جتی در جنوب غرب و غرب آسیا در دوره پس از گرمایش سریع شمالگان در همه فصول به جز پاییز کاهش یافته است که بیشترین کاهش در فصل تابستان بوده است، این تغییرات می تواند منجر به افزایش فراوانی رخدادهای فرین آب و هوایی در این منطقه خصوصاً در فصل تابستان گردد.
آسیب شناسی جابه جایی سکونتگاه های روستایی با رویکرد کاهش آثار مخاطرات طبیعی در سایت های جدید روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
75 - 92
حوزههای تخصصی:
در این مقاله باتوجه به اینکه در ایران هرساله با رخداد مخاطرات طبیعی اعم از سیل، زلزله، زمین لغزش، فرونشست زمین و ... روبه رو هستیم و سکونتگاه های شهری و روستایی از رخداد آن دچار خسارت و گاهاً منجر به جابه جایی سکونتگاه ها می گردد، به بررسی برخی جابه جایی سکونتگاه های روستایی و نحوه انتخاب سایت های جدید مبتنی بر رخداد مخاطرات طبیعی احتمالی پرداخته شده است.
بررسی ها باتوجه به مشاهدات میدانی از 9 سایت جدید روستاهای جابه جا شده در استان های مختلف کشور و مخاطرات طبیعی و ژئوتکنیکی موجود در سایت های جدید و کاستی ها در مکان یابی، نحوه انتخاب و ساخت وساز در سایت های جدید شامل سایت جدید روستاهای قزل اطاق، آق تقه، خوجه لر، کوروک، چاتال، قپان علیا، قپان سفلی، پاشائی، ارازعلی شیخ و قره سعید شهرستان کلاله، قره چای شهرستان مانه و سملقان، عرب شهرستان بجنورد، علی آباد و اکوجان شهرستان قزوین، شارب ماء و سلیمان آباد شهرستان فاریاب و خلج شهرستان ماهنشان صورت گرفته است.
با عنایت به بررسی های صورت گرفته در برخی سایت های جدید روستاهای جابه جا شده در کشور، مشخص شد که انتخاب شتاب زده سایت جدید، مکان یابی نادرست، عدم توجه به مخاطرات تهدیدکننده سایت انتخابی و عدم انجام مطالعات ژئوتکنیک باعث آسیب دیدن سکونتگاه های روستایی جدیدالاحداث شده است.
لذا انجام بررسی های محیطی و شناخت مخاطرات طبیعی تهدیدکننده سایت های جدید و رعایت الزامات فنی به منظور کاهش آسیب پذیری و آثار رخداد سوانح طبیعی و انجام مواردی از قبیل عدم تصمیم گیری شتاب زده، مطالعات مکان یابی بهینه و انتخاب سایت مناسب و بررسی کلی مخاطرات طبیعی، بررسی مخاطرات تهدیدکننده سایت منتخب اعم از زلزله (فاصله از گسل های فعال)، سیل، زمین لغزش، خزش، روانه گلی، فرونشست و فروچاله، شن های روان، سنگ افتان مطابق چک لیست های مرتبط و جمع بندی نهایی مخاطرات تهدیدکننده سایت و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری، حفاری های ژئوتکنیکی و آزمایش های صحرایی و آزمایشگاهی به فراخور نیاز هر سایت و مطابق با شرایط ژئوتکنیکی هر سایت و مطالعات پایدارسازی و ایمن سازی در صورت نیاز، ضروری است. این اقدامات درنهایت منجر به رضایت ساکنین سایت جدید و موفقیت آمیز بودن جابه جایی می شود.
الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران: از منظر افزایش قدرت دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
215 - 239
حوزههای تخصصی:
ایران در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و می تواند از موهبت های دریایی بهره مند شود. موقعیت جغرافیایی ایران بین دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان از سمت جنوب، موقعیت دریایی مناسبی برای ایران به ارمغان آورده است. ایران می تواند با برخورداری از مزایای اقتصادی و دریانوردی تجاری، به ارتقاء جایگاه قدرت دریایی خود در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای کمک نماید. نوشتار پیش رو در پی تببین الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران به عنوان پیونددهنده فضای داخلی به فضای بین المللی است؛ امری که موجب ارتقاء قدرت دریایی کشور می گردد. روش تحقیق مقاله مزبور با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسناد مربوطه است. نتایج نشان می دهد، عواملی همانند ماهیت برّی ایران و بی توجهی تاریخی به سواحل جنوبی؛ ظرفیت جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی سواحل ایران(همانند: شرایط توپوگرافی و اقلیمی مناسب، سواحل طولانی، مجاورت با عرصه های اقیانوسی، تسلط بر شبکه های ارتباطی دریایی، ویژگی های ترانزیتی پیوندی و امکان اتصال کشورهای شمالی و جنوبی به یکدیگر)؛ نقش سواحل جنوبی ایران بویژه سواحل مکران در قدرت دریایی و همچنین اهمیت دریا در اسناد بالادستی، می تواند در تقویت سواحل و قدرت دریایی کشور مورد توجه بیش از پیش قرار گیرند. راهکارهای پیشنهادی باید متکی بر مواردی همانند وابسته سازی سایر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به سواحل ایران و بهره مند شدن از توسعه تکنولوژی دریایی در قالب یک استراتژی و دیپلماسی دریایی هوشمند به اجرا درآید.
اثرات سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان در توسعه طرح های اقتصادی و زیست پذیری پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
199 - 213
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان بنیادین برای مشارکت در توسعه طرح های اقتصاد روستایی و به مثابه امکانات و ظرفیتی برای بهبود زیست پذیری پایدار روستایی بشمارمی آید و زمینه را برای مشارکت و تعامل سازنده روستاییان فراهم می کند. براین مبنا، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 30 روستا و 400 خانوار نمونه بررسی شد. برای ارایه چارچوب معناداری از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس گرافیک رابطه میان شاخص های سرمایه اجتماعی، مشارکت روستاییان در توسعه طرح های اقتصادی روستا و زیست پذیری پایدارروستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش آشکار ساخت، از میان شاخص های سرمایه اجتماعی شاخص انسجام اجتماعی با کمترین میانگین معادل 83/2 و تشکل اجتماعی با مقدار 42/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و میانگین شاخص های مشارکت روستاییان در توسعه طرح های اقتصادی معادل 85/2 را به خود اختصاص داده است؛ و در میان ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی، بعد اقتصادی با میزان 15/3 کمترین میانگین و بعد محیطی اکولوژیک با میزان 59/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است. افزون براین، یافته های مدل ارتباطی پژوهش نشان داد برازش ضرایب مسیر سرمایه اجتماعی به میزان39/1 بر مشارکت در توسعه طرح های اقتصادی و بر زیست پذیری پایدار روستایی به میزان 54/0 تأثیر داشته است. براین مبنا، یافته ها آشکار ساخت، ضرایت مسیر متغیرها دارای برازش مطلوب است. بدین سان، سرمایه اجتماعی قادر است که بر مشارکت و اعتمادپذیری و روحیه همکاری در میان روستاییان برای مشارکت در توسعه طرح های اقتصادی تأثیر مثبت به همراه داشته باشد و در تواناسازی روستاییان برای مدیریت و پاسخ به فشارهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی اکولوژیک و در نتیجه بهبود ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی کارساز باشد.واژه های کلیدی: اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، مدلسازی معادلات ساختاری، شهرستان جیرفت
مقایسه دقت انواع روش های طبقه بندی برای تهیه نقشه کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهر رضوانشهر)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
389 - 402
حوزههای تخصصی:
با توسعه روش های گوناگون در زمینه طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و آشکارسازی تغییرات به ویژه در دهه های اخیر انتخاب بهترین و صحیح ترین روش برای تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی در مناطق مختلف رشد روزافزونی داشته است. هدف اصلی این پژوهش مقایسه دقت انواع روش های طبقه بندی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در شهر رضوانشهر می باشد. بدین منظور هفت کلاس کاربری اراضی در شهر رضوانشهر (شامل مراتع، مناطق مسکونی، جاده، زمین های زراعی، رودخانه، مناطق ساحلی و جنگل) با استفاده از تصاویر ماهواره ای تعیین شدند. سپس نمونه های آموزشی از سطح منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، تصاویر گوگل ارث و بازدید میدانی جمع آوری شد. در مرحله بعد با استفاده از ویژگی های تصاویر کلاس های کاربری اراضی در محدوده مورد مطالعه تعیین و پس از مشخص نمودن میزان تفکیک پذیری کلاس ها طبقه بندی به صورت حداکثراحتمال (MLC)، ماشین بردار پشتیبان(SVM)، حداقل میانگین فاصله (MD) انجام شد. نتایج ارزیابی این سه روش نشان داد که روش ماشین بردار پشتیبان نسبت به روش های دیگر از دقت بیش تری (صحت کلی 60/92 ضریب کاپا 87/0 برای سال 2000 و صحت کلی 16/97 و ضریب کاپای 93/0 برای سال 2022) برخوردار است. بنابراین از نتایج این پژوهش می توان برای تهیه نقشه کاربری اراضی با دقت بالاتر با استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان در کارهای ارزیابی محیط زیست و منابع طبیعی در مناطق با شرایط مشابه استفاده نمود.
ارزیابی اثرات سیاست های دولت در توسعه ی اقتصادی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لازمه ی رسیدن به توسعه ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست های موجود در راستای توسعه ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان اشتغال در طول برنامه های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه ی چهارم و رشد قابل ملاحظه ی 7/155 درصدی در طی برنامه ی پنجم توسعه روبه رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه های چهارم و پنجم نشان می دهد که تأثیر برنامه ی پنجم بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است.
ارزیابی و بهینه سازی اتصال هیدرولوژیکی با هدف مدیریت منابع آب در حوزه آبخیز سامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع آب در برخی از استان ها به یک بحران تبدیل شده است. بر همین اساس، به تازگی توجه ویژه ای به اتصال ساختاری و عملکردی شبکه های رودخانه و منبع اصلی تأمین آب (به عنوان یکی از راه حل های مدیریتی در مقیاس حوزه آبخیز) شده است. با وجود این، به اتصال هیدرولوژیکی در ایران هنوز به طور کافی توجه نشده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و بهینه سازی اتصال هیدرولوژیکی در شبکه رودخانه حوزه آبخیز سامیان برای حفاظت و مدیریت بهتر منابع آب و بهبود عملکرد هیدرولوژیکی انجام شد. نتایج نشان داد که شبکه هیدرولوژیکی رودخانه با طول کلی 73/1254 کیلومتر 173 یال و 176 گره دارد. همچنین، نسبت یال به گره (β)، اتصال گره به یال (γ)، شاخص یکپارچگی اتصال (IIC) و سنجه احتمال پیوستگی (PC) به ترتیب برابر با 983/0، 331/0، 66/5 و 151/1 به دست آمد. علاوه بر این، ساختار هیدرولوژیکی در مناطق دشتی به صورت ضعیف ارزیابی شد. در این میان، مهاجرت مرکز ثقل گردش آب پس از بهینه سازی برای سطح های مختلف اتصال هیدرولوژیکی به جنوب حوزه آبخیز انتقال پیدا کرده است. نتایج حاصل از محاسبه نسبت یال به گره (β) و اتصال گره لبه (γ) نشان داد که پیچیدگی داخلی شبکه مسیر با افزایش سطح بهینه سازی افزایش می یابد. همچنین، افزایش سطح بهینه سازی از 1 تا 4 باعث افزایش تعداد مسیرهای اتصال آب در حوزه آبخیز، پیچیدگی شبکه رودخانه و شاخص پیوستگی هیدرولوژیکی (IIC) شده است بنابراین پیشنهاد می شود اتصال هیدرولوژیکی در حوزه آبخیز سامیان تا سطح 4 بهینه سازی شود.
شناسایی الگوهای گسترش شهری در شهرهای میانه اندام (نمونه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
151 - 194
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی بی سابقه در چند دهه گذشته، در سطح جهانی اتفاق افتاده است. شهرنشینی معمولاً با تغییر کاربری اراضی و گسترش شهری همراه است. شهرنشینی همراه با گسترش فضایی زمین شهری، منجر به تغییرات الگوی سیمای سرزمین می شود. مطالعات قبلی،الگوهای شهرنشینی را در مناطقی با گسترش سریع شهری تحلیل کرده اند، درحالی که به مناطق شهری با گسترش کم تا متوسط به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، کمتر پرداخته شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای گسترش شهری در شهرهای میانه اندام است. پژوهش حاضر، توصیفی- اکتشافی و از جنس پژوهش های کاربردی است. در این پژوهش، دسته اول داده ها، تصاویر ماهواره ای خواهد بود. پس از تشکیل یک پایگاه داده از تصاویر ماهواره های لندست 5 و 8 برای چهار دوره زمانی(1990،2000،2010،2020)، نقشه کاربری اراضی سال های مذکور تهیه شد. برای اعتبارسنجی نقشه ها، از تصاویر گوگل ارث، نقاط واقعیت زمینی و ضرایب صحت و کاپا استفاده گردید؛ بنابراین روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای «Google Earth Engine»، «GIS» و «Fragstat» بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، هنگامی که به صورت زمانی نگاهی به گسترش شهری در ارومیه می اندازیم، دو دوره مشخص می شود. در دوره اول 1990-2000، توسعه سریع در حاشیه شهر، منجر به افزایش اندازه منطقه شهر اصلی شده که با کاهش شاخص «A I» نشان داده شده است. علاوه بر این، گسترش جدید در مناطق جداشده از دیگر مناطق، توسط زمین های خالی مشاهده می شود که نشان دهنده گسترش پراکنده شهر است. در دوره 2000-2020 شدت گسترش شهری کاهش یافته است. در این دوره، شهر تجربه کاهش تجمیعی در «GYRATION_MN» داشت و تجمع لکه ها به شدت کاهش یافته است. این موضوع ممکن است نشان دهنده این نکته باشد که رشد ادامه دار در ارومیه، بر توسعه لکه های شهری تمرکزداشته و این توسعه، با افزایش قابل توجهی در «ENN_MN» و کاهش تجمیعی در «Gyration» همراه بوده است. نتایج پژوهش حاضر، به شناسایی چهار الگوی گسترش شهری (تجمعی، پرشی، خطی و گره ایی) در شهر ارومیه منجر شده است.
مدل سازی نامانایی فضایی اثرگذاری متغیرهای کلیدی مؤثر بر توزیع فضایی مدارس با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
195 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه عدم توجه به پراکنش صحیح مراکز آموزشی در شهرها، مشکلات عدیده ای را برای شهروندان و دانش آموزان به وجود آورده است. به همین دلیل، شناسایی الگوی توزیع فضایی مدارس و عوامل کلیدی مؤثر برآن، اهمیت زیادی دارد. این پژوهش از لحاظ روش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و هدف آن تبیین تأثیر نامانایی متغیرهای کلیدی مؤثر، بر توزیع مدارس در محلات شهر اردبیل می باشد. برای رسیدن به این هدف، از تحلیل رگرسیون حداقل مربعات معمولی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در نرم افزار « ArcGIS» استفاده شده است. رابطه بین توزیع فضایی مدارس و توزیع فضایی جمعیت در شهر اردبیل، با رگرسیون حداقل مربعات معمولی انجام شده و با توجه به نتایج، متغیرهای کلیدی مؤثر در توزیع فضایی مدارس شناسایی شده اند. ضریب تأثیر هر کدام از متغیرهای کلیدی در توزیع مدارس، با هر دو نوع رگرسیون محاسبه شده و نقشه های به دست آمده از ضرایب مذکور، با توابع تحلیلی«GIS» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که توزیع مدارس در شهر اردبیل از توزیع جمعیت پیروی نکرده بلکه عوامل فرهنگی، مذهبی و ورزشی دارای اثرات بیشتری در این توزیع بوده اند. به طوری که متغیر کاربری های فرهنگی و مذهبی در نواحی قدیم ساخت و سکونتگاههای غیر رسمی آن مانند سلمان آباد، میراشرف و کریم آباد، بیشترین تأثیر و در نواحی و شهرک های جدیدالاحداث، کمترین تأثیر را بر توزیع فضایی مدارس داشته است. توزیع فضایی مدارس براساس متغیر ورزشی نیز نشان می دهد که محلات بعثت، ابوطالب و شهرک سبلان فاز 2 بیشترین تأثیرپذیری را داشته اند. همچنین بیشترین عدم تناسب بین تراکم جمعیت و توزیع مدارس، در محلات مرکزی شهر دیده می شود که عمدتا در قلمرو جغرافیایی منطقه یک شهرداری قرار دارند.
تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
مدل سازی رواناب ذوب برف توسط مدل SRM و برآورد پارامتر فاکتور درجه-روز با استفاده از تصاویر ماهواره ای تابش خالص (مطالعه موردی: حوضه آبریز کارده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر مطالعات برف در مدیریت منابع آب و جلوگیری از مخاطرات ناشی از بروز سیل و ازآنجاکه مدل سازی رواناب ذوب برف به دلیل تغییرات بسیار در پراکندگی توده های برف با کمبود یا فقدان داده چگالی برف در حوضه آبریز مواجه بوده و ایجاد ایستگاه های اندازه گیری برف در ارتفاعات کاری سخت و پر هزینه است، در این مطالعه تلاش شده با ابداع معادله ای جدید و با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور به روشی ساده تر و فیزیکی تر پارامتر فاکتور درجه-روز (α) را محاسبه کرده و سپس شبیه سازی با تعریف مقادیر محاسبه شده آن به روش های کلاسیک و جدید در کنار مقادیر سالانه و فصلی ضریب فروکش (k) برای مدل رواناب ذوب برف (SRM) انجام شده و نتایج حاصل مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور ارزیابی عملکرد مدل و پارامترهای آن، شبیه سازی برای دوره های واسنجی و درستی سنجی به ترتیب برای سال های آبی 2012_2011 و 2013_2012 انجام شد و از محصول پوشش برف MODIS (MOD10A1) جهت برآورد سطح پوشش برف و برای برآورد مقادیر تابش خالص از محصول تابش خالص NEO (CERES-NETFLUX-E) استفاده گردید. نتایج نشان داد بهترین روش شبیه سازی رواناب در دوره واسنجی (2011-2012) استفاده از روش محاسبه فاکتور درجه-روز جدید و کاربرد دو مقدار ضریب فروکش جریان فصلی با ضریب تبیین 72/0 و درصد اختلاف حجمی 17/4 است. در دوره اعتبارسنجی (2012-2013) نیز شبیه سازی رواناب با روش محاسبه فاکتور درجه-روز جدید و یک ضریب فروکش سالانه با ضریب تبیین 51/0 و درصد اختلاف حجمی 38/4 بهترین نتیجه را از نظر ارزیابی معیارهای دقت مدل ارائه کرد.
تحلیل اهمیت- عملکرد شاخصهای طراحی شهری پایدار در رضایتمندی و وفاداری به مکان، مورد پژوهش: بافت مرکزی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
491 - 463
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، مساله رضایت از شاخصهای کالبدی- فضایی پایداری را در میزان رضایت و نحوه وفاداری ساکنان به مکان مطرح نموده و میزان اهمیت شاخصهای پایداری از منظر ساکنان و میزان عملکرد مکان در تعین عینی و ذهنی آنها بررسی شد. جامعه آماری، جمعیت بافت مرکزی کلانشهر تبریز و حجم نمونه 384 نفر برآورد شد. پرسشنامه ها،با استفاده از روش IPA و SEMتحلیل شد. نظر به تحلیل شبکه ای در روش IPA و مشخص شدن اولویت ها و میزان اهمیت و عملکرد شاخص ها، یافته ها با استفاده از معادلات ساختاری همگام سازی و تحلیل شد. شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی (CFA)، مانند آماره خی دو (x2/fd) = 365/2، شاخص نکویی برازش (961/0= GFI)، شاخص برازش قیاسی (972/0 =CFI) ، شاخص برازش نرم شده ( 936/0=NFI)، شاخص تاکر لوئیس ( 959/0=Tli) ، ریشه میانگین مربع خطای تقریب (029/0 =RMSEA) ، و ریشه میانگین مربع داده های استاندارد شده ( 035/0=SRMR) بدست آمد. مقدار RMSEA کمتر از 1/0 بوده که نشان از برازش خوب مدل است. نتایج نشان می دهد که رضایت ساکنان رابطه بین عملکرد کلی درک شده و وفاداری ساکنان را میانجی گری می کند؛ رابطه بین اهمیت کلی درک شده و وفاداری ساکنان با عملکرد کلی درک شده و رضایت ساکنان میانجی گری می شود و عملکرد طراحی شهری پایدار، درک افراد را از توسعه پایدار افزایش و در نتیجه وفاداری ساکنین به محل اقامت افزایش می یابد. نتیجه در قالب راهبردهایی در پنج حوزه محتوایی(نظام دسترسی، کالبدی- فضایی، منظر، سازمان فعالیت و عملکرد و کاربری شهری) و سه حوزه رویه ای(قانونی، اقتصادی و مدیریت شهری) ارائه شده است
کاربرد سنجش از دور در مدل سازی اثرهای فاصله از جاده بر تجمع فلزات سنگین در برگ و خاک گونه بلوط ایرانی - مطالعه موردی: جنگل کاکارضا خرم آباد، لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
179 - 196
حوزههای تخصصی:
آلودگی فلزات سنگین چالش بزرگی برای محیط زیست است. با افزایش سطح آلودگی، روش های پایش سنتی نمی توانند به سرعت اطلاعاتی در مورد آلودگی مناطق بزرگ به دست دهند. با توجه به پرهزینه و زمان بر بودن روش های آزمایشگاهی استفاده از تصاویر ماهواره ای و روش های سنجش از دور با در نظر گرفتن دقت کافی می توانند مکمل مناسبی در این زمینه باشند.پژوهش حاضر با هدف بررسی آلودگی فلزات سنگین سرب، روی و مس در خاک و برگ جنگل های بلوط ایرانی واقع در جنگل کاکارضا، استان لرستان با بکارگیری فن آوری سنجش از دور و تصاویر ماهواره Sentinel-2 به کمک شاخص های آلودگی (NDVI، HMSSI، SAVI و PSRI) انجام شد.نتایج پژوهش نشان داد که غلظت فلزات سنگین در خاک با افزایش فاصله از جاده کاهش می یابد. بین مواد آلی و مس خاک در سطح پنج درصد همبستگی منفی معنی داری وجود دارد. مقادیر غلظت فلزات سنگین در برگ درختان بلوط ایرانی از مقادیر استاندارد جهانی کمتر است. در بخش نتایج شاخص تجمع زیستی نیز میزان فاکتور تجمع زیستی به ترتیب برای سرب، روی و مس (0.0،5.2 ،0.2) میلی گرم برکیلوگرم حاصل شد. در مقایسه پنج الگوریتم ناپارامتریک GAM، ANN، RF، SVM و KNN ، مدل (ANN) به ترتیب برای سه فلز Pb، Zn و Cu بالاترین مقادیر ضریب تبیین (0.85، 0.88 و 0.97) به دست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد تصاویر Sentinel-2 به همراه مدل شبکه عصبی مصنوعی قابلیت خوبی در مدل سازی میزان شاخص تجمع زیستی دارند.
ارزیابی و پیش بینی فرسایش شیاری با استفاده از روش داده کاوی و داده های سنجش از دور (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبخیز خسویه در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع مختلف اشکال فرسایش آبی، فرسایش شیاری یکی از مهمترین عوامل هدر رفت خاک است. کشور ایران نیز با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی آن، این نوع از فرسایش خاک به صورت وسیعی خصوصا در مناطق کوهستانی و شیبدار گسترش یافته است. در این پژوهش، به شناسایی عوامل موثر در فرسایش شیاری، پیش بینی و پهنه بندی آن با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی (Maxent) در حوضه آبخیز خسویه در استان فارس پرداخته شده است. در ابتدا موقعیت شیارها را با استفاده تصاویر ماهوره ای، عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی تهیه گردید و سپس در محیط نرم افزار GIS لایه رقومی شیارها تهیه گردید، در مرحله بعدی شاخص های فیزیوگرافی با استفاده از داده های Tan DEM-X با دقت تفکیک 12.5 متر در نرم افزارSAGA-GIS تهیه گردید. در این تحقیق با عملیات میدانی در منطقه مورد مطالعه و نمونه برداری از خاک نقشه بافت خاک تهیه گردید. لایه نقشه های کاربری اراضی و تراکم پوشش گیاهی نیز با استفاده از تصاویر ماهواره های سنتینل-2 و لندست تهیه گردید. جهت اجرای این مدل، از 70 درصد داده ها برای آموزش و 30 درصد برای تست مدل استفاده شده گردید، که در نهایت تاثیر گذارترین شاخص ها مشخص شدند. جهت اعتبار سنجی مدل جهت پهنه بندی فرسایش شیاری منطقه مورد مطالعه با استفاده از منحنی ROC و مساحت زیر منحنی (AUC) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شاخص شیب، کاربری اراضی و فاصله از ابراهه تاثیر گذارترین شاخص ها در ایجاد فرسایش شیاری می باشند
پیدایش یک حاشیه شهر بر پیکر کلان شهر مشهد: تحلیلی جامعه شناختی- اقتصادی از فرایند شکل گیری محله قلعه خیابان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه شهر مشهد مجموعه ای از مراکز جمعیتی است که طی سال ها پیرامون کلان شهر مشهد گسترش یافته است و معضلات گوناگونی را برای کلان شهر مشهد پدید آورده است؛ بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناسی اقتصادی فرایند شکل گیری و تدوام محله قلعه خیابان در شهر مشهد به عنوان یکی از مهم ترین محلات حاشیه نشین، با استفاده از رویکرد تفسیری و روش تحقیق کیفی و بر پایه مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 21 نفر از نخبگان، ساکنان و مطلعان از محله قلعه خیابان انجام شده است. مصاحبه ها به روش نمونه گیری گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. نتایج تحقیق استخراج 82 مقوله فرعی، 28 زیر مقوله و 10مقوله اصلی را نشان داد. نتایج نشان داد سیاست های دولت، سیاست های مدیریت شهری، سیاست های آستان قدس و وجود روستای قلعه خیابان بسترهای لازم جهت شکل گیری اولیه محله قلعه خیابان را آماده نموده است. در مراحل مختلف تاریخی و به دلیل تحولات و سیاست های اصلاحات ارضی، جنگ در افغانستان، سیاست های قلع مدیریت شهری و ادغام نشدن طردشدگان در اجتماع و اقتصاد شهر مشهد، باعث ایجاد و تقویت موج های مهاجرتی گروه های اجتماعی و اقتصادی مختلف مانند افغان ها، چلوها، بلوچ ها، بیکاران و مطرودین شهری به محله قلعه خیابان شده و در کنار گسترش خشکسالی در سایر نواحی کشور، وجود گمنامی، وجود پیوندهای خویشاوندی با ساکنین یا مهاجرین پیشین و گسترش مشاغل غیررسمی و ایجاد یک زیست بوم اقتصادی ادغام نشده در اقتصاد شهری، موجب تداوم و تثبیت حاشیه نشینی و در نهایت شکل گیری یکی از مهمترین محلات حاشیه شهر مشهد شده است.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهر تهران با رویکرد مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از روش مرور سیستماتیک، مطالعات حوزه تاب آوری شهری در تهران را تحلیل کند. نویسندگان با استفاده از کلیدواژه های «تاب آوری» و «تاب آوری شهری» در پایگاه های اطلاعاتی اس.آی.دی و مگ ایران مطالعات مربوط به تاب آوری شهری در تهران را جستجو کردند. برای انتخاب مطالعات جهت ورود به مرور سیستماتیک از چارچوب پریسما[1] استفاده شد که درنهایت 55 مطالعه به فرایند مرور سیستماتیک وارد شدند. 49 درصد از مطالعات مرور شده به این نتیجه رسیدند که میزان تاب آوری در سطح مناطق شهری تهران متفاوت است. عدم دسترسی یکسان به خدمات شهری، وجود بافت فرسوده در برخی مناطق و متفاوت بودن توانایی مالی و سطح مشارکت اجتماعی ساکنان ازجمله دلایل متغیر بودن تاب آوری در سطح مناطق شهری تهران است. علاوه براین، 38 درصد از مطالعات به این نتیجه رسیدند که وضعیت تاب آوری در شهر تهران نامطلوب است؛ که دراین بین سکونتگاه های غیررسمی، بافت های فرسوده و بافت مرکزی شهر تهران شرایط نامناسب تری داشتند. در مجموع مرور سیستماتیک نشان از دو ویژگی برجسته وضعیت تاب آوری شهر تهران دارد. مشخصه اول نشان دهنده وضعیت متفاوت تاب آوری در سطح شهر تهران و مشخصه دوم نشان از وضعیت نامناسب تاب آوری در برخی از محدوده های شهر تهران می دهد. این نتایج می تواند برای سیاستگذاران و دست اندرکاران مدیریت شهری بسیار حائز اهمیت باشد. بدینسان که با استفاده از نتایج این مطالعه، برنامه ریزان و مدیران شهری می تواند سیاست ها، طرح ها و برنامه های ارتقای تاب آوری شهر تهران را متناسب با وضعیت هر کدام از مناطق شهری تهیه، بررسی یا به روز کنند. [1]. Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses (PRISMA)
فاکتورهای محیطی مؤثر بر ابتلای به بیماری کووید-19: بررسی شکاف مطالعاتی (مورد پژوهی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور کنترل همه گیری کووید-19، متخصصان تلاش داشته اند تا عوامل محیطی مؤثر بر شیوع همه گیری را شناسایی کنند. اما مروری بر ادبیات موضوع نشان می دهد در شناسایی این عوامل، نظر عموم افراد چندان مدنظر نبوده است. درصورتیکه، ایشان به دلیل تعامل مداوم، می توانند آگاهی بیشتری نسبت به عوامل تهدیدکننده در محیط زندگیشان داشته باشند. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل محیطی است که با وجود اینکه از طریق اختلال در فاصله گذاری اجتماعی، باعث ایجاد احساس خطر ابتلا به کووید-19 می شوند، در ادبیات موضوع مورد توجه نبوده اند. تحقیق حاضر از نوع اکتشافی است که درآن با استفاده از پرسشنامه ای باز، عوامل محیطی مختل کننده بررسی شده اند. سپس، با استفاده از روش تحلیل محتوا، پاسخ ها کدگذاری و با استفاده از روش آنتروپی شانون، وزندهی شده اند. درنهایت، با مقایسه متغیر پراهمیت با متغیرهای حاصل از مرور ادبیات، شکاف مطالعاتی مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که از میان ویژگی های محیط ساخته شده، برخی از کاربری ها (نظیر نانوایی ها)، ویژگی های مسیرهای رفت وآمد (نظیر ماشین های پارک شده) و تسهیلات شهری (نظیر زیرساخت های خرید آنلاین) از نظر عموم افراد می توانند بر احتمال ابتلا تأثیرگذار باشند. همچنین عواملی نظیر آلودگی صوتی نیز می توانند با تأثیر بر سلامت روانی بر احساس خطر ابتلا در محیط بیافزایند. بعلاوه، بر اساس نتایج، توجه به میزان رعایت بهداشت فردی و جمعی و برخی از رفتارهای عمومی، در ارتباط با مقوله فرهنگی-اجتماعی، و توجه به دستفروشی، در ارتباط با مقوله ناهنجاری های اجتماعی، نیز ضروری بنظر می آید. در ضمن، در تحقیق حاضر عوامل محیطی جدیدتری نیز معرفی شدند که در برنامه ریزی شهری چندان مورد توجه نبوده اند.
تبیین ابعاد جغرافیایی تاثیر حاکمیت اراده در انحصار ادله اثبات دعوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر حاکمیت اراده طرفین دعوی از یک سو و اختیارات دادرس از سوی دیگر واجد آثار متعددی در روند رسیدگی ها در دادگاههای حقوقی است. دادرسی مدنی شامل مقاطع و مراحل مختلفی است؛ یکی از مقاطع دادرسی مدنی مقطع سنجش ادله وسیله دادرس است. در این مقطع، دادرس به اداره قضایی دلایل اقامه شده وسیله اصحاب دعوی می پردازد. اقامه دلیل، حق و تکلیف اصحاب دعواست و اداره قضایی ادله اختیار و تکلیف دادرس است. دادرس، در مقام اداره دلایل در بدو امر تشریفات اقامه دلیل و سپس کمیت و کیفیت دلایل و توان اثباتی آنها را مورد سنجش قرار می دهد. مساله قابل توجهی که در این مقطع از دادرسی مطرح می گردد اعتبار تراضی بر امکان اثبات ادعا با دلیل مورد توافق طرفین دعوی و یا عدم امکان اثبات ادعا با دلیلی است که اصحاب دعوی بر عدم قابلیت اثبات دعوی با آن دلیل توافق نموده اند. بمنظور دستیابی به پاسخ این مساله، شناسایی نظام ادله در دادرسی مدنی و همچنین امری یا تخییری بودن شمار ادله اثبات دعوی موضوعیت دارد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی است و نتایج پژوهش مثبت آن است که توافق در خصوص انحصار ادله در نظام حقوقی ایران و فرانسه صحیح و معتبر می باشد و بر این مبنا می توان ادله اثبات دعوی را به ادله تخییری و ادله تحمیلی تقسیم نمود.
تحلیل ساختاری وبررسی شاعرانگی در سه داستان از مجموعه یوزپلنگانی که با من دویده اند بیژن نجدی و ابعاد جغرافیای ادبی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان نویسی سابقه طولانی در ادبیات فارسی دارد. با گذشت زمان، آشنایی داستان نویسان با ادبیات روز جهان و تئوری های ادبی جدید رویکردی نو در ادبیات داستانی به وجود آمد. بی شک می توان بیژن نجدی را یکی از موفق ترین نویسندگان این جریان ادبی نامید. نجدی با انتشارمجموعه "یوزپلگانی که با من دویده اند" حضوری کوتاه مدت در فضای ادبی ایران داشت اما تاثیری که آثارش بر جریان های ادبی پس از او گذاشت بسیار چشمگیر و قابل توجه است. در داستان نویسی امروز زبان و تکنیک با رویکردی نو مواجه گردیده، ریخت شناسی کلمات و فرم داستان نیز در این سال ها بیش از محتوا مورد توجه قرارگرفته و زبان به یکی از اصلی ترین ارکان ادبیات داستانی نوگرا تبدیل شده است. نجدی با درآمیختن شعر و داستان سبک خاصی را ابداع کرد. در این پژوهش به بررسی تحلیل ساختاری داستان ها، زبان شاعرانه و نگاه سینمایی نجدی در سه اثر داستانی "استخری پر از کابوس"،"عروسک چشم دکمه ای من" و “سه شنبه های خیس" از مجموعه پوزپلنگانی که با من دویده اند پرداخته می شود.