فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اصطلاح حقوقی، بررسی ماهوی یک دعوای قضاوت شده توسط دادگاه صادرکننده حکم، اعاده دادرسی نامیده می شود. در حقیقت برای اینکه رأی دادگاه ها مصون از خطا باشد، اعاده دادرسی پیش بینی شده است. اعاده دادرسی در امور مدنی و کیفری از آن چنان اهمیت خطیری برخوردار است که درستی حکم قطعی را با تردید جدی مواجه ساخته است. برخلاف سایر طریق شکایت از آراء، اعاده دادرسی تنها طریقی است که کمال آن طی دو مرحله دادرسی، فرجام می یابد. بر این اساس پژوهش حاضر با عنوان چالش های اعاده دادرسی در حقوق ایران به بررسی چالش های موجود در اعاده دادرسی در حقوق ایران می پردازد. روش انجام پژوهش توصیفی - تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که: مواد ( 272 تا 276 ) قانون آیین دادرسی دادگاه های مقررات تجویز اعاده دادرسی اختصاص دارد. اعاده دادرسی یکی از طرق فوق العاده شکایت از احکام نزد دیوان عالی کشور است که به موجب آن محکوم علیه با ارائه دلایلی که در زمان صدور حکم مخفی بوده یا راجع به عدم تناسب مجازات با جرم به علت اشتباه قاضی باشد و یا به موجب قانون جدیدی است که مبتنی بر کاهش مجازات باشد، درخواست می نماید تا به تزلزل قطعیت حکم و رسیدگی مجدد آن در دادگاه و تصحیح آن اقدام شود.
آسیب شناسی برنامه توسعه استان سیستان و بلوچستان (براساس رویکرد نهادگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بدنبال آسیب شناسی برنامه های توسعه ای استان سیستان و بلوچستان براساس رویکرد نهادگرایی هستیم. بیشتر نقاط مرزی کشور دچار کمتر توسعه یافتگی هستند نخبگان قومی در مدیریت های کلان و میانه کمتر حضور دارند، به تنوع اقوام به صورت یک امر مثبت نگاه نشده و به صورت تهدید تلقی می شود. پرسش اصلی پژوهش این است که از منظر شاخص های نظری نهادگرایی جدید مهم ترین جنبه های توسعه ای و آسیب پذیری های توسعه ای استان سیستان و بلوچستان کدامند؟ فرضیه پژوهش بدین گونه است که بنظر می رسد از مهمترین ساحت های آسیب پذیری برنامه های توسعه ای استان سیستان و بلوچستان می توان به عدم توازن در برنامه ریزی، عدم توجه به بافت و فرهنگ منطقه و عدم آینده نگری و توجه به رادیکالیسم رفتاری در میان گروه های منطقه اشاره کرد، برای اثبات آن از روش توصیفی –تحلیلی و گردآوری داده ها از منابع اسنادی و کتابخانه ای استفاده می کنیم. یافته های پژوهش نشان داد که نگاه امنیتی نسبت به تفکرات گروه های رادیکال و افراطی در منطقه باعث شده که سیستان و بلوچستان در سبد آمایش توسعه ای جایگاهی در خور شان استان در سیاست های توسعه ای کلان کشوری نداشته باشد.
قرارداد فرانشیز و آثار ناشی از آن در ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
499 - 512
حوزههای تخصصی:
قرارداد فرانشیز یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه کسب وکار در عصر حاضر می شود. این قرارداد، یک توافق تجاری است که طی آن، مالک یک علامت تجاری، روش کسب و کار یا محصول خاص (فرانشیزدهنده)، به فرد یا شرکتی دیگر (فرانشیزگیرنده) اجازه می دهد تا با استفاده از این علامت تجاری، روش و یا محصول، کسب و کار خود. راهاندازی و اداره کند. در مقابل، فرانشیزگیرنده موظف به پرداخت وجهی به عنوان حق الامتیاز و شرایط رعایت و تعیین شده توسط فرانشیزدهنده است.آثار ناشی از قرارداد فرانشیز بسیار متنوع و متنوع است و بر جنبه های مختلف از کسب و کار تأثیرگذار است. از جمله این آثار می توان به موارد زیر اشاره کرد:فرانشیز به فرانشیزدهنده این امکان را می دهد تا به سرعت و با کمترین هزینه، شبکه فروش خود را گسترش دهد و به بازارهای جدید نفوذ کند و فرانشیزگیرنده با استفاده از یک برند شناخته شده و روش کسب و کار اثبات شده، شکست کسب و کار خود را کاهش می دهد.فرانشیزدهنده و فرانشیزگیرندگان با همکاری مشترک، یک شبکه قوی و یکپارچه ایجاد می کنند که به نفع همه طرفین است.یکی از ویژگیهای مهم قرارداد فرانشیز، ایجاد یکنواختی در محصولات و خدمات است که توسط فرانشیزگیرندگان ارائه می شود. این امر به تقویت برند و افزایش رضایت مشتری کمک می کند.قراردادهای فرانشیز ممکن است محدودیت هایی را برای فرانشیزگیرنده ایجاد کند، مانند انتخاب محصولات و خدمات، قیمت گذاری و روش های بازاریابی
بهبود مدل سازی توسعه فضایی شهرها با تلفیق روش های یادگیری ماشین و مدل CA-Markov (مطالعه موردی: کلان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
199 - 232
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر رشد روزافزون جمعیت جهان، گسترش شهرنشینی است؛ ازاین رو ارائه چشم اندازی از توسعه فضایی شهرها با هدف درک الگوی صحیح رشد شهر و فراهم آوردن زیرساخت های لازم از اهمیت بسیاری برخوردار است. ازآنجاکه کلان شهر قم یکی از شهرهای درگیر با مسئله رشد شهری بوده و آمار 95 درصد شهرنشینی را ثبت کرده است، تمرکز این پژوهش بر واکاوی توسعه فضایی اراضی شهری پیرامون این کلان شهر است. برای نیل به هدف مذکور، ابتدا ورودی های مدل که همان نقشه های کاربری/پوشش اراضی و نقشه شایستگی رشد شهری منطقه هستند، تولید شدند. نقشه های کاربری/پوشش اراضی منطقه برای سال های 2000، 2010 و 2020 با روش جنگل تصادفی در محیط سامانه Google Earth Engine و نقشه شایستگی رشد شهری منطقه برای سال های 2000 و 2010 به کمک تحلیل های MCDM مبتنی بر GIS به صورت مجزا تولید شد. درنهایت این نقشه ها وارد الگوریتم های ترکیبی ANN-CA-Markov و SVM-CA-Markov شد و دو نقشه برای کاربری/پوشش اراضی منطقه در سال 2020 شبیه سازی شد. اعتبارسنجی مدل ها نشان داد که الگوریتم SVM-CA-Markov با مساحت زیر منحنی ROC معادل 96/0 از صحت بیشتری برخوردار بود و برای مدل سازی افق 2040 به عنوان الگوریتم بهینه انتخاب شد. نتایج حاکی از توسعه فضایی روزافزون این کلان شهر است؛ به طوری که وسعت اراضی شهری این منطقه از 62/139 کیلومتر مربع در سال 2020 به بیش از 183 کیلومترمربع در سال 2040 افزایش خواهد یافت. ارزیابی نتایج می تواند به مدیران مربوط در راستای اتخاذ سیاست های لازم برای مدیریت هرچه بهتر شرایط پیش رو یاری رساند. این امر مهم می تواند از طریق برنامه ریزی برای توسعه منظم شبکه معابر، گسترش فضا های سبز شهری و... محقق شود. در این راستا سازمان ها و مسئولان محلی باید ضمن اشراف کامل بر جهات توسعه این کلان شهر، نظارت های هدفمند بر این مسئله داشته باشند.
بررسی نقش میانجی تصویر مقصد گردشگری بر رابطه میان ریسک های ادراک شده و تمایل به بازدید مجدد: گردشگران کویر مرنجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
233 - 261
حوزههای تخصصی:
وجه استنباط شده یک عامل عمده اثرگذار بر رقابت پذیری کشورهای مقصد است که بسیاری از گردشگران در هنگام انتخاب آن را مدنظر قرار می دهند؛ ازاین رو بخش اساسی از تبلیغات و برندسازی بر ارائه تصویر مقصد استوار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تصویر مقصد گردشگری بر ریسک درک شده و قصد رفتاری گردشگران داخلی برای بازدید مجدد از کویر مرنجاب بود. پژوهش از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه بود. حجم جامعه نمونه محاسبه شده توسط نرم افزار Sample Power با توان 08/0 و سطح اطمینان 95/0، درمجموع 176 نفر برای جامعه گردشگران داخلی به صورت تصادفی در فصل های پاییز و زمستان در محدوده کویر مرنجاب بود. برای تحلیل فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار AMOS استفاده شد. همچنین برای بررسی اثر شاخص تجربه قبلی بازدید گردشگران بر وجه استنباط شده آن ها، آزمون F در نرم افزار SPSS به کار رفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وجه استنباط شده در ابعاد مختلف با توجه به آزمون F در سفر مجدد به کویر مرنجاب اثرگذار بوده است. همچنین براساس مدل معادلات ساختاری و طبق نظر گردشگران، ریسک های امنیت و بهداشت با برازش 83/0 در علاقه به برگشت و بازدید مجدد مقصد، مهم ترین ریسک هستند که باید در برنامه ریزی های سفر به منطقه کویر مرنجاب به آن توجه شود. این مطلب نشان می دهد که گردشگران از نظر فرهنگی (34/0) و زیرساختی (49/0) مشکلی برای بازدید مجدد ندارند. درواقع ریسک ادراک شده در این دو شاخص بسیار کم است. درمقابل، ریسک ناشی از رعایت نشدن بهداشت (95/0) و ایمنی (88/0) اثر بیشتری بر بازدید مجدد گردشگران در هر مدت زمان دارد؛ علت این امر با توجه به کمبود آب و سرویس های بهداشتی مناسب، وضعیت تپه های ماسه ای، کنترل نشدن اتومبیل های مخصوص کویر و ماسه نوردی و رانندگی های خطرناکی هستند که در مسیرها به مرگ خیلی از افراد منجر شده است. این مطالعه ثابت می کند که تصویر مقصد گردشگری (TDI) از طریق ادراک ریسک گردشگری (TRP) به طور مثبت و درخورتوجهی بر قصد بازدید تأثیر می گذارد؛ بنابراین توصیه می شود که مدیران مقصد گردشگری به عوامل خطر درک شده توسط گردشگران بالقوه ای که در این مطالعه بررسی شدند، توجه کنند. همچنین در تحقیقات آتی توصیه می شود عواملی بررسی شود که مدیران مقصد گردشگری آن را کنترل نمی کنند؛ یعنی سیاست های دولت در رابطه با مدیریت مقاصد گردشگری در عصر جدید.
بررسی تأثیر شبکه موجک بر کارایی شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی رسوبات سیلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
161 - 186
حوزههای تخصصی:
معمولاً سهم قابل ملاحظه ای از خسارت های ناشی از سیلاب، به رسوبات معلق در جریان سیل و هزینه های لایروبی ناشی از نشست آن ها در مناطق طبیعی، مسکونی و صنعتی برمی گردد. ازاین رو هنگام وقوع سیلاب علاوه بر پارامتر دبی آب، پایش دبی رسوبات حمل شده در آب نیز بسیار حائز اهمیت است. امروزه شبکه های عصبی مصنوعی به خوبی برای پیش بینی سری های زمانی غیرخطی توسعه یافته اند، اما ماهیت غیرخطی داده های رسوب و تأثیر گسترده ای از عوامل مختلف بر میزان دبی رسوب، منجر شده تا پیش بینی این داده ها همواره با چالش هایی مواجه باشند. تئوری موجک ازجمله روش های پیش پردازشی است که می تواند با تجزیه سری های زمانی اصلی به سیگنال های فرعی منجر به وضوح بهتر روابط درونی داده های غیرخطی گردد. در تحقیق حاضر مقادیر داده های رسوب در دو ایستگاه آبنما و میناب از حوزه آبخیز رودان هرمزگان قبل از ورود به شبکه عصبی مصنوعی از طریق تبدیل موجک به سیگنال های فرعی شکسته شد و سپس توسط شبکه عصبی مصنوعی فرایند پیش بینی صورت پذیرفت. همچنین به منظور بررسی تأثیر تبدیل موجک در عملکرد مدل شبکه عصبی، نتایج حاصل از این مدل ترکیبی با نتایج به دست آمده از مدل شبکه عصبی منفرد مقایسه گردید و کارایی آن ها با استفاده از روش اعتبارسنجی چندتکه، همبستگی و ریشه میانگین مربعات خطا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد شبکه عصبی مصنوعی در دو ایستگاه موردمطالعه به ترتیب با همبستگی 89/0 و 68/0 و شبکه عصبی موجکی با همبستگی 9/0 و 8/0 قادر به شبیه سازی میزان رسوبات هستند. همچنین آماره نرمال شده ریشه میانگین مربعات خطا به ترتیب در شبکه های عصبی مصنوعی 104/0 و 35/0 و در شبکه های ترکیبی 124/0 و 18/0 به دست آمد. با توجه به نتایج داده ها، تأثیر موجک در شناسایی سیگنال های فرعی و در نتیجه بهبود عملکرد مدل نسبت به شبکه های عصبی منفرد در پیش بینی میزان رسوبات قابل حمل در سیلاب به وضوح قابل توجه است.
تمرکز بر شرایط لرزه خیزی دشت ها جهت مکان یابی احداث شهرک های صنعتی (مورد مطالعه: دشت های استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
133 - 148
حوزههای تخصصی:
احداث یک یا چند واحد صنعتی در مکان های بهینه و در بهترین وضعیت ممکن، نه تنها گردش مواد و خدمات به مشتریان را بهبود می بخشد، بلکه کارخانه را در وضعیت مطلوب قرار می دهد و تصمیم های مرتبط با انتخاب و فراگیری ویژگی های مکان یابی یک مرکز می تواند اثر بزرگی بر توانایی کسب و حفظ مزیت رقابتی باشد. هدف این پژوهش تمرکز بر شرایط لرزه خیزی دشت ها جهت مکان یابی احداث شهرک های صنعتی در پهنه استان فارس می باشد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی با روش چانگ استفاده شده است. این تحقیق در پی آن است که دشت های مستعد جهت احداث شهرک های صنعتی را در فارس انتخاب نموده و با استفاده از روش فازی اقدام به انتخاب بهترین مکان(دشت) با توجه به معیارهای تعیین شده جهت احداث یک شهرک صنعتی نماید. در ابتدا با مطالعه پیشینه موضوع پژوهش،مصاحبه با خبرگان واستفاده از ادبیات نظری، 42 شاخص انتخاب شده و از طریق توزیع پرسشنامه اقدام به استخراج پنج معیار پر اهمیت به همراه درجه اهمیت آن ها نسبت به هدف پژوهش گردید. مجددا از طریق ابزار پرسشنامه اقدام به تعیین اوزان نسبی معیار ها نسبت به هر کدام از گزینه ها گردید. شاخص های انتخاب شده شامل، فاصله با گسل های عظیم، سابقه بزرگی رخداد زلزله ها، سابقه عمق کانونی رخداد زلزله ها، فاصله دسترسی به شبکه حمل ونقل عمومی ومیزان فاصله با ذخایرمعدنی موجود در همسایگی می باشند. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به معیارهای انتخابی به ترتیب دشت سپیدان، دشت شیراز، دشت کازرون، دشت لارستان و نهایتا دشت آباده بهترین مکان ها می باشد.
ارزیابی پتانسیل انباشت کربن خاک در گونه های کلیر و کهور ایرانی (مطالعه موردی: منطقه کشتگان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای به ویژه گاز دی اکسید کربن یکی از چالش های مهم در بحث توسعه پایدار می باشد. ترسیب کربن در زیست توده گیاهی و خاک های تحت آن، از ساده ترین و از نظر اقتصادی عملی ترین راهکار ممکن به منظور کاهش دی اکسید کربن اتمسفری می باشد. این تحقیق به منظور ارزیابی انباشت کربن خاک در گونه های گیاهی کلیر و کهور ایرانی در منطقه کشتگان شهرستان سراوان انجام شد. بدین منظور نمونه های خاک از عمق صفر تا 30 سانتی متری زیر تاج پوشش گونه های گیاهی کلیر و کهورایرانی و منطقه شاهد (بدون پوشش گیاهی) از هر ناحیه 20 نمونه به صورت تصادفی برداشت گردید و میزان انباشت کربن خاک، وزن مخصوص ظاهری خاک، اسیدیته، شوری، درصد رس، سیلت و شن اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان انباشت کربن خاک در منطقه تحت پوشش گونه گیاهی کلیر (1/32 تن در هکتار) به طور معنی داری (p<0.01) بیشتر از منطقه تحت پوشش گونه گیاهی کهور ایرانی (0/75 تن در هکتار) و منطقه شاهد (0/25 تن در هکتار) بود. محتوی ماده آلی خاک و درصد شن در زیر سایه انداز هر دو گونه گیاهی بیشتر از شاهد بود. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت که وجود گونه های گیاهی سبب افزایش میزان انباشت کربن خاک و در نتیجه تعدیل گرمایش جهانی می شود.
ارزیابی جایگاه مرز در پایداری اقتصادی مناطق مرزی در قلمرو کوچ نشینان (مورد مطالعه: شهرستان های زهک، هیرمند و نیمروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مرزهای مشترک بین کشورها بعنوان فرصت های مختلف تعاملی در ارتباط با کنش های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هستند؛ چنین پتانسل هایی موجب شده است که مناطق مرزی و تاثیرات مرزی در تحقیقات توسعه ای اعم از اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد توجه قرار گیرند، زیرا که این استنباط و تصور ایجاد شده است که این مناطق جغرافیایی ویژه موجب سازگاری، همسانی اقتصادی، تثبیت امنیت و پایداری مناطق پیرامون می گردند.هدف پژوهش: هدف این تحقیق، ارزیابی جایگاه مرز در پایداری اقتصادی مناطق مرزی در قلمرو کوچ نشینان (مورد مطالعه: شهرستان های زهک، هیرمند و نیمروز) است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و دارای ماهیتی تحلیلی-توصیفی می باشد. ابزار تحقیق مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری بخش کمی تحقیق، شامل ساکنان شهرستان های زهک، هیرمند و نیمروز، با جمعیت (186564 نفر) می باشدکه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (383 نفر) تعیین شد. که این تعداد به نسبت با توجه به جمعیت بین شهرستا های مورد مطالعه تقسیم شد. همچنین برای انتخاب جامعه نمونه بخش کیفی نیز از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که در مجموع تعداد 50 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار SPSS و روش های (دلفی، گراندد تئوری) و موریس دیویس استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش را نواحی واقع در قلمرو کوچ نشینان در منطقه سیستان (شهرستان های زهک، هیرمند و نیمروز) را شامل شده است.یافته ها و بحث: از نتایج مصاحبه ها با استفاده از روش تئوری زمینه ای، جهت شناسایی گویه ها، شاخص ها و مولفه های اقتصادی با تاکید بر نقش مرز، 39 گویه، 11 شاخص و 5 مولفه (افزایش در فرصت های شغلی، رشد اقتصادی در منطقه، تولید و افزایش درآمد، افزایش تاب آوری اقتصادی در برابر بحران های ناشی از خشکسالی و... و توسعه کسب و کارها (کارآفرینی در مقیاس خرد و کلان) استخراج شد. همچنین نتایج آزمون موریس دیویس، جهت بررسی دامنه پایداری و ناپایداری شهرستان ها در ابعاد مورد بررسی نشان داد، پایداری اقتصادی هر سه شهرستان مورد مطالعه در سطح نیمه پایدار قرار دارند.نتایج: با توجه با اینکه وضعیت پایداری اقتصادی حوزه مورد بررسی در سطح نیمه پایدار قرار دارد، لذا راهبردهای مشخص به منطور نیل به توسعه پایدار اقتصادی در قلمرو کوچ نشینان با تاکید بر جایگاه مرز در گرو شناسایی و بررسی پتانسیل های دروندادی از طریق مطالعات کیفی و جامع در کنار سلسله برنامه ریزی های مدیریتی نظیر تبیین قوانین و مقررات مرتبط و نیز سازماندهی امکانات اقتصادی مرز و سازوکارهای اجرایی آنها می باشد.
تحلیلی بر متغیرهای موثر بر شادکامی شهروندان در مناطق شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
43 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناخت عوامل موثر بر احساس شادکامی دختران شهر اسلامشهر روی کانون تمرکز این گروه جمعیتی یعنی اسلام شهر بود. جامعه آماری این تحقیق 8474 نفر دانشجو بودند که با توجه به جدول مورگان حجم نمونه 367 نفر تخمین زده شده که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند ولی محقق برای اطمینان از بازگشت تمام پرسشنامهها حدود 400 پرسشنامه را در اختیار افراد قرار داد. ابزار اندازه گیری شامل سه پرسشنامه 1- پرسشنامه محقق ساخته وضعیت اجتماعی اقتصادی 2- پرسشنامه محقق ساخته نوع گذران اوقات فراغت 3- پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. از روشهای آماری توصیفی و استنباطی برای تجزیه تحلیل دادههای این پژوهش استفاده شد. برای تعیین ارتباط بین متغیرهای تحقیق از (آزمون کای اسکوار و آزمون یومن ویتنی) استفاده شد. بررسی یافتههای پژوهش نشان داد که بین نحوه گذران اوقات فراغت با میزان شادکامی دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت (p<0.05) ولی بین وضعیت اجتماعی اقتصادی با شادکامی ارتباط معنی دار وجود ندارد (p>0.05) و همچنین بین وضعیت اجتماعی اقتصادی با نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت(p<0.05) .
ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب با استفاده از تکنیک چند معیاره آراس و هیدروگراف واحد (مطالعه ی موردی:حوضه بالادست ایستگاه هیدرومتری پل سلطان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
115 - 138
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین و رایج ترین اشکال مخاطرات طبیعی سیلاب می باشد و شناخت نواحی مستعد وقوع سیلاب، از اقدامات اساسی در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه ای محسوب می گردد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه بالادست ایستگاه هیدرومتری پل سلطان مشکین شهر، از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب می باشد. برای رسیدن به این هدف با بررسی های میدانی و مرور منابع، ابتدا 11 عامل موثر وقوع سیلاب منطقه شامل شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، فاصله از گسل، بارش، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، سرعت جریان، زمان جریان و خاک، شناسایی و در محیط GIS، استخراج شدند. استانداردسازی نقشه ها با استفاده از روش فازی انجام و سپس به منظور وزن دهی معیارهای مطرح، از روش کرتیک استفاده گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از مدل آراس، انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل شیب، لیتولوژی، کاربری و ارتفاع به ترتیب با مقادیر وزنی؛ 164/0، 156/0، 118/0 و 116/0 بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در منطقه مطالعاتی دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 46/20 و 02/32 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارندکه نشانگر پتانسیل بالای این حوضه برای وقوع سیلاب می-باشد. ضمنا نتایج نشان داد، زمان لازم برای جریان آب به خروجی از 0 ثانیه (بارانی که بر خود خروجی می بارد) تا 68000 ثانیه (در طول 17 ساعت)، متغیر است. در این صورت مناطق صاف و هموار در نزدیکی حوضه با بیشترین زمان و کمترین سرعت و همینطور در مراتع در سمت شمال شرقی با کمترین زمان و بیشترین سرعت به نقطه خروجی ابخیز می رسد. لذا پهنه بندی خطر سیلاب، می تواند در انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی این حوضه کمک موثری را داشته باشد.
تبیین عوامل مؤثر بر دگرگونی های فرهنگی روستای گچگران در شهرستان ممسنی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
370 - 405
حوزههای تخصصی:
شالوده ها و کارویژه های فرهنگی جوامع بشری طی زمان و مکان، متحول و مختص به خود می شوند، به نحوی که این مجموعه باورها و ارزش ها بر شیوه زیست باشندگان آنها تأثیر می گذارند. گچگران، جغرافیای زیستی است که در بخش مرکزی شهرستان ممسنی واقع شده و در گذرگاه تاریخ متأثر از عوامل گوناگون، از ابعاد و سویه های فرهنگی متکثری برخوردار شده است. خلقِ فرهنگِ و خُرده فرهنگِ دیرینه در زیستگاه گچگران و دگردیسی در این ارزش ها و ایستارها برآمده از عوامل و سازمایه های گوناگون و متنوعی است که موجب پرسش در این پژوهش شده است؟ ماهیت پژوهش ایجاب کرد تا محققین روش تحقیقِ توصیفی/تحلیلی را برای چگونگی انجام کار برگزینند.درنهایت فرجام بررسی و مطالعه به سبکِ کتابخانه ای/اسنادی (آمار و ارقام) و میدانی (مصاحبه و مشاهده) نشان داد؛ تغییر نگرش نسل جدید، افزایش سطح دانش/آگاهی ساکنان، نوسازی عمرانی/کالبدی، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، از جمله عملگرهایی هستند که دگرگونی فرهنگی در آداب و رسوم، سوگواری ماه محرم، اعتقادات مذهبی، ازدواج و طلاق، پوشش، غذا، بازی های محلی، طبیعت دوستی، گردشگری، مراکز آموزشی/بهداشتی/ورزشی سکونتگاه روستایی گچگران را سبب شده تا جایی که تغییر فُرم این روستا به سوی نوسازی فرهنگی را در پی داشته است.
سناریوهای تحقق شهر خلّاق در شهر مشهد با تأکید بر شاخص کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه شهر خلاق سعی دارد تا کیفیتی را شرح دهد که تصویر ذهنی یک شهر را برای شهروندان زیباتر و خاطره آن را ماندگارتر نماید. هدف از مطرح کردن مفهوم کیفیت زندگی شهری در این نظریه، اصلاح تکامل توسعه شهری از مفهوم رشد کمی به توسعه پایدار شهری است. پژوهش های صورت گرفته در سال های اخیر نشان می دهد، شهر مشهد با وجود زیرساخت های مناسب فرهنگی، مذهبی، دانشگاهی، صنعتی و ... در مقایسه با شهرهای موفق فاصله زیادی دارد ولی ظرفیت تبدیل شدن به شهر خلّاق را داراست. این که با وجود ظرفیت های موجود، چه آینده ای برای شهر مشهد متصور است، نیازمند مطالعاتی به روز است، در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سناریوهای تحقق شهر خلّاق با تأکید بر شاخص کیفیت زندگی پرداخته می شود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات با روش اسنادی - کتابخانه ای انجام شده است. با مطالعه منابع تخصصی 37 متغیر مرتبط با موضوع شناسایی و با در نظر گرفتن جنبه های مکانی و غیرمکانی، گویه های اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، مدیریتی، فن آوری و زیست محیطی دسته بندی گردید. مهم ترین عامل در دستیابی شهر مشهد به خلاقیت، «میزان تعامل این شهر با سایر شهرهای دارای گردشگری مذهبی» معرفی گردید. براساس نتایج نرم افزار سناریو ویزارد، چهار سناریو قوی برای کلانشهر مشهد شناسایی و از میان 44 وضعیت موجود در مورد تمام سناریوها، تعداد 25% وضعیت ارتقا، %55/29 وضعیت ایستا و %5/45 وضعیت کاهشی دارند. سناریو مشهد خلاق با مطلوبیت 11 عامل کلیدی و با عدد سازگاری 5، محتمل ترین سناریو از نگاه متخصصان بوده و ایده آل ترین وضعیت در چشم انداز 10 ساله جهت ایجاد شهر خلاق در کلانشهر مشهد را نشان می دهد.
بررسی و تحلیل نقش برند در توسعۀ پایدار گردشگری (مورد مطالعه: شهرستان شاهرود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
22 - 36
حوزههای تخصصی:
گردشگری یک صنعت پیشرو در جهان است که ضمن توسعه بسیار، تأثیرات زیادی در کشورها داشته و توجه به معیارهای توسعه آن می تواند وضعیت مقصد گردشگری را بهبود بخشد، در این بین برندسازی نقشی حیاتی برای رشد گردشگری ایفا می کند. برندسازی مقصد گردشگری شامل مجموعه ای از فعالیت ها و برنامه هاست که به مقصد گردشگری ماهیت داده و آن را متمایز می سازد و ارتباط احساسی بین گردشگر و مقصد گردشگری را تقویت و مستحکم می کند. این تحقیق باهدف بررسی تأثیرگذاری معیارهای گردشگری از منظر شهروندان و تعیین برند گردشگری شاهرود از منظر نخبگان انجام شده است؛ پژوهش پیش رو از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی با جامعه آماری 30 نفر به عنوان نمونه از کارشناسان گردشگری است که پس از بررسی، معیارهایی در چهار بعد نمادهای فیزیکی، اقتصادی و زیرساختی، دید و منظر و فرهنگی و اجتماعی انتخاب و وزن دهی شاخص ها بر اساس AHP انجام شد. در بخش دیگر پرسش نامه محقق ساخته که دارای آلفای کرونباخ 893/0 و نمونه آماری 384 نفره بر اساس فرمول کوکران می باشد میزان تأثیرگذاری معیارهای گردشگری طبق نظر مردم با نرم افزار SPSS تحلیل گردید. محدوده پژوهش شهر شاهرود با مساحت 51419 کیلومترمربع است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری در شاهرود از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و در سطح قابل قبولی نیست و در بخش خبرگان شاخص های اماکن رفاهی، امنیت و مهمان نوازی به ترتیب در اولویت قرار گرفتند و معیار اماکن رفاهی و اقامتی به عنوان برند گردشگری شاهرود انتخاب گردید.
ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر کیفیت پیاده راه ها براساس دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: دو فاز اجراء شده پیاده راه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها مکان هایی هستند که به ارتقاء سلامت جسمی و روحی انسان و تحرک اجتماعی آنان، خلق فضاهای انسانی و هویت شهرها کمک می کند. اما زمانی این شرایط محقق می شود که پیاده راه براساس نیازها و توقعات شهروندان ساخته شود. بنابراین آگاهی مدیریت شهری از عواملی که اهمیت بالایی در پیاده راه ها از نظر شهروندان دارد و همچنین بررسی میزان موفقیت پروژه های احداث پیاده را ه در جهت رفع نواقص و مشکلات موجود در این فضاها ضروری است. در این پژوهش سعی شده با درنظرگرفتن مجموع کاملی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت پیاده راه و استفاده از روشی متفاوت با سایر پژوهش های پیشین به ارزیابی این عوامل در دو فاز اجراء شده پیاده راه شهر رشت از دیدگاه شهروندان پرداخته شود تا علاوه بر یافتن بااهمیت ترین عامل، دو فاز پیاده راه نیز با یکدیگر مقایسه شوند. روش پژوهش حاضر برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش اجرا، توصیفی - تحلیلی است. براساس ادبیات پژوهش، چهار معیار (کالبدی - فضایی، دسترسی، اجتماعی - اقتصادی، خرد طراحی) و 22 شاخص انتخاب شده است. در گام بعدی، با توزیع 392 پرسشنامه در بین شهروندان بصورت نمونه گیری تصادفی ساده، با بکارگیری روش آنتروپی شانون، ضریب اهمیت معیارها و شاخص های مطالعاتی و امتیاز وزندار آن ها در دو فاز بدست آمد. نتایج نشان می دهد که در مجموع میزان رضایتمندی شهروندان از پیاده راه در حد متوسط است و معیار خرد طراحی و سه شاخص «طراحی مناسب برای معلولین و سالمندان»، «نورپردازی در شب» و «جانمایی مناسب سطل زباله، آبخوری و...» از اهمیت بالایی برخوردار هستند و بر کیفیت پیاده راه بیشترین تاثیر را می گذارند. این عوامل در فاز اول، رضایتمندی بیشتری در مقایسه با فاز دوم پیاده راه دارد. بطورکلی از نظر شهروندان، فاز اول پیاده راه با امتیاز نرمالایز (52/0) نسبت به فاز دوم (47/0) وضعیت مطلوبتری دارد. این نتایج می تواند در موفقیت مدیریت شهری در جهت احداث پیاده را ه هایی مطلوب موثر باشد. در صورتیکه به طراحی این فضاها بیشتر توجه شود.
ارزیابی کارائی مدل شبکه عصبی حافظه کوتاه مدت طولانی در پیش بینی سری زمانی یونوسفر و مقایسه آن با مدل های GRNN، GIM و NeQuick(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
115 - 129
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ایده استفاده از مدل شبکه عصبی حافظه کوتاه مدت طولانی (LSTM) به منظور مدل سازی و پیش بینی سری زمانی یونوسفر در دوره فعالیت های شدید خورشیدی به عنوان یک روش جدید ارائه شده است. با استفاده از مدل جدید مقدار محتوای الکترون کلی (TEC) مدل سازی شده و سپس تغییرات زمانی آن در دوره فعالیت های شدید خورشیدی و ژئومغناطیسی (سال 2017) پیش بینی می شود. برای بررسی کارائی روش مورد اشاره، از مشاهدات ایستگاه GPS تهران (N35/69 ، E51/33) که یکی از ایستگاه های شبکه جهانی IGS می باشد، استفاده شده است. مشاهدات سال های 2007 الی 2016 برای آموزش مدل مورد نظر به کار گرفته شده و سپس با مدل آموزش دیده، سری زمانی TEC در سال 2017 پیش بینی می شوند. نتایج حاصل از مدل جدید با نتایج حاصل از مدل شبکه عصبی رگرسیون عمومی (GRNN)، مدل تجربی NeQuick و خروجی شبکه جهانی IGS (GIM-TEC) مقایسه شده است. همچنین از شاخص های آماری ضریب همبستگی، خطای نسبی و جذر خطای مربعی میانگین (RMSE) به منظور بررسی دقت و صحت مدل ها استفاده می شود. مقدار RMSE به دست آمده برای مدل های LSTM، GRNN، GIM و NeQuick در مرحله تست سال 2017 به ترتیب برابر با 2/87، 4/51، 4/14 و 6/38 TECU می باشد. آنالیز مؤلفه های مختصاتی ایستگاه تهران با روش تعیین موقعیت نقطه ای دقیق (PPP) نشان می دهد که با استفاده از مدل جدید، بهبودی در حدود 5/19 الی 56/23 میلیمتر در مختصات ایستگاه نسبت به سایر مدل ها دیده می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که دقت و صحت مدل LSTM برای پیش بینی مقدار TEC در دوره فعالیت های شدید خورشیدی و ژئومغناطیسی، در مقایسه با مدل های GRNN، NeQuick و GIM بیشتر است.
محاسبه میزان اهمیت شاخص های مؤثر در مکان یابی استقرارگاه های نظامی با تأکید بر دوره دفاع مقدس، مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
131 - 152
حوزههای تخصصی:
انتخاب بهترین مکان و مکان یابی دفاعی-امنیتی استقرارگاه های نظامی نقش مهمی را در فرایند تأمین امنیت و مبارزه با تهدیدهای کشور دارد. شناسایی عوامل و معیارهای طبیعی و انسانی مناسب در مکان یابی دفاعی-امنیتی از موضوعات مهم در این خصوص محسوب می شود. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف مطالعه حاضر تحلیل مکان یابی دفاعی-امنیتی استقرارگاه های نظامی با تأکید بر دوره دفاع مقدس (1367-1359) در استان کرمانشاه است.تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه بوده و جامعه آماری کارشناسان مختلف نظامی، امنیتی و کارشناسان در زمینه های تخصصی مرتبط با امنیت و مباحث سیاسی- نظامی هستند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 50 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات و پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و روش مدل سازی سری زمانی استفاده شد.نتایج پژوهش گویای آن است که از بین معیارهای طبیعی شش معیار گسل و زلزله خیزی منطقه، شرایط جغرافیایی منطقه، توپوگرافی منطقه، اراضی ناپایدار و بروز مشکلات خزش و ریزش، شیب زمین و جنس زمین نقش مهمی در مکان یابی استقرارگاه های نظامی داشته اند. نتایج تحقیق در زمینه معیارهای انسانی نشان داد که شش معیار ملاحظات سیاسی- امنیتی، وجود امنیت حمل و نقل منطقه، فاصله از مراکز شهری و روستایی، فاصله از مرزهای بین المللی، عدم استقرار در مجاورت زیرساخت ها و فاصله از شبکه ارتباطی و راه های اصلی نقش مهمی در مکان یابی استقرارگاه های نظامی داشته اند. نهایتاً نتایج بررسی عوامل کلی طبیعی و انسانی مؤثر بر مکان یابی استقرارگاه های نظامی در استان کرمانشاه نشان داد که از بین دو گروه، نقش عامل انسانی نسبت به عامل طبیعی بیشتر بوده و عوامل انسانی و شاخص های آن اهمیت بیشتری در مکان یابی استقرارگاه های نظامی در استان کرمانشاه داشته اند.
بررسی اثر مورفولوژی شهری بر شدت جزایر حرارتی، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
183 - 195
حوزههای تخصصی:
جزیره حرارتی به پدیده ای گفته می شود که در آن دمای منطقه شهری گرم تر از مناطق پیرامونی خود است. در همین راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش مورفولوژی شهری بر جزایر حرارتی در سطح کلان شهر تبریز است. داده های مورداستفاده در این پژوهش تصاویر روزانه ماهواره ای لندست 8 برای سال های 2014 تا 2019، در دو فصل تابستان و زمستان به طور مجزا بود و از روش الگوریتم پنجره مجزا برای استخراج دما و جزایر حرارتی استفاده شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل از تحلیل های آمار فضایی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزارهای ENVI، ArcGis و Spss 19 صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که توزیع جزایر حرارتی در سطح شهر تبریز به صورت خوشه ای است. پژوهش حاضر نشان داد که مورفولوژی شهری می تواند بر شدت جزایر حرارتی تأثیرگذار باشد. بر طبق یافته های مربوط به تحلیل رگرسیونی و F محاسبه شده (17.65) و ضریب معنی داری به دست آمده در سطح 0.0001، متغیرهای پیش بین می توانند رفتار متغیر وابسته پژوهش را در تابستان به خوبی برآورده کنند. برای فصل زمستان نیز کل مدل باتوجه به F محاسبه شده (9.36)و ضریب معنی داری (0.0002) قابل تعمیم است. از طرف دیگر پژوهش حاضر نشان داد که فاصله از فضای سبز بر شدت جزایر حرارتی تأثیر دارد. به طوری که بر اساس یافته های مربوط به پژوهش و F محاسبه شده (7.596) و سطح معنی داری (0.00007) این موضوع را می توان تأیید کرد.
پیدایش و ویژگی های ژئومورفولوژیکی چشم انداز بدلند شبه کارستی جنوب گلباف، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
166 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نحوه پیدایش چشم انداز بدلند شبه کارستی جنوب گلباف کرمان و شناسائی عوارض و فرایندهای تشکیل دهنده آن است. وجود چنین چشم اندازکمیاب و جالبی در ایران برای اولین بار گزارش می شود. لذا معرفی مشخصات و نحوه پیدایش آن اهمیت زیادی دارد. بدین منظور، این چشم انداز مورد مطالعه میدانی قرار گرفت، عوارض تشکیل دهنده آن شناسایی شدند، فرایندهای تشکیل دهنده آن مشخص شدند،سنجش های مورفومتریکی روی عوارض آن صورت گرفت و نحوه عملکرد سیستم هیدرولوژیکی آن تعیین گردید. همچنین، نحوه تشکیل این چشم انداز ژئومورفولوژیکی شناسایی و با کارست واقعی مقایسه شد. براساس این مطالعه، ماده ای که بدلندها در آن تشکیل شده اند یک لوم (گل سنگ) با مشخصات مناسب برای تشکیل رگاب است. لذا، در اثر خشک شدن آن و پیدایش شکاف های انقباضی، جریان های سطحی وارد رسوب گردیده و با حرکت در شبکه شکاف ها و فرسایش، موجب ایجاد شبکه رگاب و توسعه این نوع بدلند شده اند. عوارض سطح این بدلند عبارتند از آبکندهای فرسایشی و ریزشی، چاله های قیفی فراوان و چاله های ریزشی. برای تشکیل این عوارض در سطح کفه رسی جنوب گلباف باید رژیم محیط از رسوبگذاری به فرسایشی تغییر می کرد که این اتفاق در اثر ایجاد یک نیک پوینت در محلی که سیلاب ها از این محیط سرریز کرده اند صورت گرفته است. عقب نشینی نیک پوینت ایجاد شده در نقطه سرریز باعث حفر سطح کفه رسی توسط جریان های عبوری و تغییر رژیم محیط از رسوبگذاری به فرسایشی، و شکل گیری آبکندهای فرسایشی شد.
طبقه بندی لندفرم ها با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی و بررسی ریسک واقعی فرسایش آنها در مناطق کوهستانی (مطالعۀ موردی: حوضۀ آبخیز خارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بخش های نوین و کم سابقه، به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمّی ناهمواری هاست. شناخت علمی و کمّی گرایانه موقعیت توپوگرافی همواره از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی، چندان به آن توجه نشده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیل های ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیط شناسی دارد. وجود انواع لندفرم ها و تنوع آنها معمولاً با تغییر شکل و موقعیت زمین کنترل می شود؛ بنابراین طبقه بندی و شناسایی مناطق گوناگون، با توجه به ویژگی های مورفومتری آنها، ضروری است و ازاین رو پژوهش حاضر سعی در طبقه بندی لندفرم ها در منطقه خارستان، واقع در شمال غرب استان فارس و عوامل مؤثر در آن دارد. در همین زمینه، در مرحله اول، از روش شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به منظور طبقه بندی لندفرم ها و روش کورین برای تعیین کلاس های ریسک واقعی فرسایش استفاده شد. همچنین به منظور تعیین شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر ماهواره لندست 8، مربوط به خرداد 1396، بهره گرفته شد. در مرحله بعد، رابطه انواع گوناگون لندفرم با فاکتورهای زمینی ارتفاع، شیب، جهت شیب، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI) و NDVI مشخص شد. در مرحله آخر، وضعیت لندفرم های گوناگون در کلاس های متفاوت ریسک فرسایش، تعیین شد. نتایج نشان دهنده ده گونه لندفرم در منطقه مورد مطالعه بود. بیشترین نوع لندفرم ها در منطقه مورد مطالعه، آبراهه و قله های مرتفع، به ترتیب با مساحت 71/27 و 48/27% بود؛ درصورتی که دشت های کوچک کمترین مساحت (18/1%) منطقه مورد مطالعه را شامل می شد. کلاس های لندفرم با شاخص خیسی توپوگرافی در سطح 95% همبستگی معنی داری را نشان داد. از نظر توزیع مکانی، بیشترین سطح (71/91%) منطقه را NDVI کلاس 1/0 تا 3/0 دربر می گرفت. NDVI بزرگ تر از 4/0 در لندفرم های آبراهه و دره های Uشکل مشاهده شد. ریسک واقعی فرسایش در سه کلاس کم، متوسط و زیاد با مساحت های 14/31%، 11/31% و 78/37% طبقه بندی شد. در کلاس فرسایش کم، متوسط و زیاد، لندفرم های آبراهه و یال های مرتفع و قله به ترتیب با 44%، 57% و 59% بیشترین سطح را به خود اختصاص دادند.