فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
جهت گیری کارآفرینانه رویکردی استراتژیک به منظور پیشگامی در شکار فرصت ها با استفاده از نوآوری و ریسک پذیری است. همچنین، امروزه با پیشرفت فناوری، تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهای مهم اثرگذار بر نگرش و هیجانات مشتریان است که می تواند تأثیر به سزایی بر موفقیت و افزایش عملکرد شرکت ها داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد با نقش میانجی فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی شبکه های اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های کمی، بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه شرکت های عضو اتاق بازرگانی اصفهان و تهران بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن با محاسبه روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS نسخه سه استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی بر عملکرد و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی تأثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین، رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی نیز بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، جهت گیری کارآفرینانه به صورت مستقیم بر فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی و به صورت غیرمستقیم بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری داشت. یافته های پژوهش حاضر، می تواند سازمان ها را به تقویت جهت گیری کارآفرینی خود به منظور بهبود عملکرد تشویق نماید؛ به گونه ای که مدیران باید به فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و داشتن رویکردی استراتژیک به بازاریابی محتوایی برای بهبود عملکرد سازمان توجه بیشتری نمایند.
رمزگشایی تأمین مالی جمعی کسب وکارهای نوپا: مشروعیت شناختی عرضه اولیه سکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی راه اندازی و توسعه کسب وکارهای نوپای خطرپذیر، تأمین منابع مالی مناسب است. عرضه اولیه سکه (بهامهر یا توکن) به عنوان یکی از بدیع ترین شیوه های تأمین مالی کارآفرینانه، پاسخگو این نیاز حیاتی نوآفرینان است، اما موفقیت آن، همچون تأمین مالی جمعی وابسته به پذیرش آحاد مردم است. به دلیل مقاومتی که در اعتمادکردن به این نوآوری بنیادین وجود دارد، نه تنها موفقیت عرضه اولیه توکن، بلکه گسترش و مردمی سازی آن نیز در گرو مشروعیت و کسب اعتبار از مردم است. پژوهشگران متعددی به بررسی علل موفقیت عرضه اولیه بهامُهر پرداخته اند، اما پژوهش های محدودی با رویکرد قدرتمند نظریه مشروعیت در تامین مالی جمعی مبتنی بر رمزارز صورت گرفته که در واقع، به عنوان واسطی میان ارزش های جامعه و این فناوری مالی است. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی منابع مشروعیت بخش شناختی است که منجر به موفقیت عرضه اولیه بهامهر کسب وکارهای مبتنی بر بلاک چین می شود. به عبارت دیگر، استارتاپ ها چگونه می توانند جهت موفقیت در تأمین سرمایه، مشروعیت کسب کنند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی با رویکردی کیفی است و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر از فعالان و متخصصان حوزه رمزارزها انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوا و مضامین و با رویکرد کدگذاری نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد و 13 منبع مشروعیت شناختی شناسایی و اولویت بندی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که «منتشرکردن اطلاعات زیاد توسط کسب وکار درباره خود» و «داشتن دانش کافی سرمایه گذار از عرضه اولیه سکه» مشروع سازترین منابع مشروعیت شناختی هستند. نتایج و پیشنهادات این پژوهش بینش عمیق و ارزشمندی برای پژوهشگران دانشگاهی، کارآفرینان، قانون گذاران و سرمایه گذاران ارز دیجیتال ایجاد می کند.
ارائه مدل و شناسایی ابعاد اصلی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل و شناسایی ابعاد اصلی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی اکتشافی می باشد و در آن از روش پژوهش آمیخته بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با روش تئوری داده بنیاد با 19 نفر از مدیران هلدینگ که در زمینه ی ارز های دیجیتال، استراتژی های کسب وکار فعالیت داشتند، تا تعیین مدل یعنی تا زمان به اشباع رسیدن ، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی روش جمع آوری داده ها، میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این بخش ، مدیران هلدینگ سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس هستند و نمونه گیری از طریق نرم افزار جی پاور انجام گرفت. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها و پرسشنامه ها در بخش کیفی طی فرایند کدگذاری روش داده بنیاد ، به ایجاد مدل مفهومی تاثیر ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی کسب وکار هلدینگ ها و در بخش کمی به تایید مدل پژوهش منجر شد. و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر مدیریت استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه استراتژی معاملات و تجارت بین المللی، استراتژی مدیریت دارایی ها، استراتژی سرمایه گذاری در بخش فناوری و استراتژی جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.
مدل سازی مؤلفه های اثرگذار بر تمایل دانشجویان به راه اندازی کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 82
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی فرآیند خلق ارزش جدید از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسک های ناشی از آن اطلاق می شود. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی مؤلفه های اثرگذار بر تمایل دانشجویان به راه اندازی کسب و کار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشکده های اقتصاد و کارآفرینی (625 نفر) و فنی_مهندسی (2156 نفر) دانشگاه رازی بودند که حجم نمونه مورد نظر با استفاده از فرمول کوکران با در نظر گرفتن واریانس بیشینه، جامعه بزرگ و دامنه اطمینان 05/0به تعداد 386 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای نوآوری، مرکز کنترل درونی، توفیق طلبی، پیشگامی و ریسک پذیری به طور مستقیم و متغیرهای پیشینه خانوادگی، سابقه اشتغال و شرکت در کارگاه های کارآفرینی به طور غیرمستقیم در مجموع 33 درصد از تغییرات واریانس تمایل دانشجویان به راه اندازی کسب وکار را تبیین کردند. می توان گفت که یکی از چالش های اصلی دانشجویان، تلاش برای داشتن استقلال و امنیت شغلی در آینده است، لذا توصیه می گردد با پرورش مهارت هایی از قبیل نوآوری و دیگر مهارت های شغلی این مهم مدنظر متولیان امر قرار گرفته و زمینه ایجاد اشتغال را برای جوانان فراهم سازند.
تحلیل مشکلات فرایند نظام جامع آموزش گردشگری ایران با تأکید بر رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند نظام آموزش گردشگری در ایران جهت تحقق اهداف خود نیازمند دیدگاه های نظری و مدیریتی جدید با رویکرد کارآفرینی است تا امکان ایجاد تغییراتی در شرایط موجود را ایجاد کند. بر این مبنا هدف از پژوهش حاضر، تحلیل مشکلات فرایند این نظام در زمینه کارآفرینی از دیدگاه بازیگران این حوزه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی – تبیینی و از نظر روش، آمیخته (کیفی-کمّی)، مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با 177 نفر از کارشناسان سازمان های سیستم عرضه و تقاضای آموزش گردشگری ایران می باشد که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی از طریق نرم افزار گفی و شاخص های مرکزیت درجه، مرکزیت درجه ورودی وزندار و مرکزیت درجه خروجی وزندار تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین مرکزیت درجه که متناظر با مهمترین بازیگر شبکه است، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سپس دانشگاه های دولتی فعال در حوزه گردشگری می باشد. این نتیجه پس از اعمال برچسب های مشکلات دارای تفاوت های معنادار بیشتری شده است. تحلیل مشکلات وضع موجود به کارشناسان این حوزه این امکان را می دهد تا با دانش لازم به تعریف اهداف آتی این فرایند بپردازند و زمینه را برای توسعه همه جانبه، یکپارچه و متعادل این بخش فراهم نمایند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
18 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی ترکیبی و در سه گام اساسی به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان هشترود بود. در گام نخست با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عوامل مؤثر بر کارآفرینی روستایی مناطق مورد نظر از دیدگاه خبرگان شناسایی شدند. در مرحله دوم و با رویکرد کمی عوامل مذکور از دیدگاه سرپرستان خانوار روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیدند. نتایج این گام نشان داد که گویه های «وجود زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب روستا (مثلIT و ICT در روستا)»، «تمایل به انجام ریسک های حساب شده»، « مشارکت در تصمیم گیری و اجرای فعالیت های مختلف در روستا»، «دسترسی به خدمات حمایتی» و «حمایت های مالی و مشوق های قانونی» و مؤلفه های اقتصادی بیشترین تأثیر را در بروز و توسعه کارآفرینی روستایی داشتند. در گام سوم مدل عوامل تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی روستایی منطقه مورد مطالعه طراحی گردید. نتایج نشان داد از میان عوامل سیاسی و تکنولوژیک گویه «وجود زیرساخت های تکنولوژیکی مناسب روستا (مثل IT و ICT در روستا)»، از میان عوامل فردی گویه «تمایل به انجام ریسک های حساب شده»، از میان عوامل اجتماعی گویه « مشارکت در تصمیم گیری و اجرای فعالیت های مختلف در روستا»، از میان عوامل اقتصادی گویه «دسترسی به خدمات حمایتی» و از میان عوامل سیاسی و قانونی گویه «حمایت های مالی و مشوق های قانونی» بیشترین تأثیر را در بروز و توسعه کارآفرینی روستایی در روستاهای شهرستان هشترود داشتند. بر اساس نتایج، واگذاری وام های بانکی با بهره کم و دوره بازپرداخت بلندمدت، کمک بلاعوض به افراد پیشرو در زمینه فعالیت های کارآفرینی و خرید تضمینی محصولات پیشنهاد می گردد.
واکاوی مؤلفه های پذیرش کارآفرینی هیبریدی در بین کارکنان سازمان های دولتی (مورد مطالعه: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
124 - 95
حوزههای تخصصی:
موفقیت اقتصادی یک کشور اغلب با ظرفیت آن برای تولید کارآفرینانی که قادر به تغییر و پیشبرد بافت اقتصادی هستند، مرتبط است. در حال حاضر پدیده کارآفرینی هیبریدی یک اهرم راهبردی برای توسعه اقتصادی به شمار می رود که در حال حاضر به طور فزاینده ای در سازمان ها رایج شده است. وجود کارآفرینان هیبریدی منعکس کننده تغییرات در شرایط بازار است که نشان می دهد افراد تصمیم می گیرند از تجربه خود در راستای توسعه کسب وکار در خارج از سازمان استفاده کنند. بر این اساس این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش کارآفرینی هیبریدی در بین اعضای سازمان های دولتی در استان فارس انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی و از نوع مطالعه چندموردی است. داده ها، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و مطلعین کلیدی در زمینه کارآفرینی هیبریدی در دانشگاه و سازمان های مختلف استان که به عنوان صاحب نظر شناخته می شوند و با روش نمونه گیری هدفمند و از نوع گلوله برفی انتخاب شدند، جمع آوری گردید. روند جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری که با مصاحبه پانزدهم حاصل شد، ادامه یافت. برای تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها از نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. طبق نتایج پژوهش، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اقتصادی، نقش خانواده، ویژگی های سازمانی، شبکه سازی و پیوند بین فناوری های نوین علمی و صنعت از جمله عوامل تأثیرگذار بر پذیرش کارآفرینی هیبریدی از دیدگاه صاحب نظران بودند. مؤلفه های پیوند بین فناوری های نوین علمی و صنعت، مدیریت زمان، توسعه اقتصادی، تجربه کاری و ارتقای کارایی شغلی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت از دیدگاه پاسخگویان بودند. بر اساس نتایج پژوهش، داشتن دو نقش یا تبدیل شدن به کارآفرینی هیبریدی از نظر مالی، وضعیت بهتری برای کارکنان به همراه دارد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های آنلاین است، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 نفر از خبرگان بازاریابی و اساتید دانشگاهی بوده است که به صورت هدفمند و غیرتصادفی و بر اساس رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 20 استفاده شد. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی از 10 مصاحبه ، شامل 11 مقوله و تعداد 52 شاخص، جهت تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی به کار گرفته شده است. ماحصل تحلیل داده ها، ارائه الگوی پارادایمی شامل شش مؤلفه شرایط علی (فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زمان و مدیریت هزینه)، شرایط زمینه ای (زیرساخت فروشگاه های اینترنتی)، شرایط مداخله گر (تحریم و مشکلات اقتصادی و مدیریت ریسک)، راهبردها (استفاده از نیروی انسانی متخصص و استفاده از تاثیرگذاران)، پدیده محوری (بازاریابی رسانه های اجتماعی) و پیامدها (پایداری در استفاده از شبکه اجتماعی، ارزش ویژه برند) بوده است. برای هر یک از مقوله های اصلی شناسایی شده نیز تعدادی شاخص شناسایی شد.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان سازمانی مدیران و متخصصین حوزه منابع انسانی می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. استخراج مؤلفه ها و شاخص های مدیریت منابع انسانی سبز از بررسی پیشینه و مبانی نظری به دست آمد و سپس برای تحلیل از روش دلفی فازی در سه راند استفاده شد. مؤلفه ها و ابعاد مدیریت منابع انسانی سبز شامل 9 بعد فرآیند سبز استراتژی سبز حمایت سبز فرهنگ سبز آموزش سبز پاداش سبز مشارکت سبز تجزیه و طراحی شغل سبز مدیریت انضباط سبز و 20 مؤلفه شناسایی و تائید شد. نتایج نشان داد که بعد استراتژی سبز در مدیریت منابع انسانی سبز در مرحله اول با میانگین (967/0) و دوم با میانگین (942/0) که اعداد به دست آمده تقریباً همپوشانی را در دو مرحله پایانی دارند. همچنین نتایج نشان می دهد که در بعد استراتژی سبز مؤلفه همراستایی استراتژیک سبز بالاترین نظرات خبرگان را دارا بوده؛ در مرحله اول با میانگین (990/0) و دوم با میانگین (973/0) که نشان از اشباع کامل نظرات خبرگان و همپوشانی این دو مرحله را دارا بوده است.
نقش تعدیل گر نوآوری در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای سازمان (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شرکت های دانش بنیان و اهمیت آن ها در پیش برد اهداف فناوری و اقتصادی، این پژوهش عوامل مؤثر بر بقای این گونه شرکت ها را بررسی کرده و در این راستا ابتدا اثر تفکر استراتژیک را به عنوان متغیّر مستقل بر بقای شرکت های دانش بنیان و سپس اثر نوآوری را به مثابه متغیّر تعدیل گر در این رابطه مشخص می کند. جامعه آماری، شامل 106 نفر از مدیران شرکت های فعال و غیر فعال دانش بنیان مستقر در استان مرکزی بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 84 نفر محاسبه شد که با توجه به نوع صنعت و نیز فعال بودن یا نبودن شرکت، با روش تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسش نامه استاندارد تعدیل یافته به منظور سنجش دو متغیّر تفکر استراتژیک و انواع نوآوری در اختیار مدیران شرکت ها قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها، تحلیل عاملی تأییدی و بررسی های مربوط به روایی و پایایی هر یک از پرسش نامه های پژوهش، در محیط نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 و نیز نرم افزار معادلات ساختاری Amos 23 صورت گرفت. پس از آن با استفاده از مدل رگرسیونی نیمه پارامتریک Cox در محیط نرم افزار SPSS 22 مشخص شد که تفکر استراتژیک بر بقای شرکت های دانش بنیان اثر مثبت و معناداری دارد و نیز اثر تعدیلی مثبت نوآوری محصول، نوآوری فرآیند و نوآوری بازاریابی در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای شرکت ها با استفاده از نتایج رگرسیون سلسله مراتبی Cox تأیید شد، اما اثر تعدیلی نوآوری سازمانی در این رابطه، معنادار نبود. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه پژوهش به همراه دارد.
ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا در دانشگاه رازی انجام گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پژوهش نظریه بنیانی انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل مدرسین و دانشجویان خبره در گروه کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 22 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با روش کدگذاری سه مرحله ای تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز تعداد 72 مفهوم و در کدگذاری محوری 16 مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مدل پارادایمیک تدوین و ارائه گردید. بر اساس نتایج، از عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دانشگاه در دوران پساکرونا بهبود عوامل فنی و زیرساختی و توسعه مهارت ها به عنوان یک پیش نیاز مطرح گردید. در این راستا توسعه زیرساخت های فنی و زیربنایی از طریق تأمین و تخصیص سرمایه و بودجه لازم و بهبود مهارت های کلیه دست اندرکاران از طریق برگزاری کلاس های آموزشی پیشنهاد می گردد.
طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
24 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشور ما کلمه کارآفرینی به منزله ابزاری جهت ارائه نمایش های گوناگون از جنس اشتغال بر زبان آورده می شود. با این حال توسعه آن در جامعه مشهود نیست. در دنیا از آموزش کارآفرینانه در جهت ایجاد درک صحیح و افزایش قصد کارآفرینی استفاده می شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه است. این مطالعه با رویکرد کمی و با روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور 151 نفر از متخصصان آموزش وپرورش، فنی وحرفه ای و اعضای هیأت علمی در رشته های مرتبط با روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها و از تحلیل عاملی (اکتشافی و تأییدی) برای ارائه مدل استفاده گردید. از آزمون های برازش مدل به جهت اعتبارسنجی مدل به کارگیری شد. بررسی اعتبار پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی و بررسی پایایی با شاخص ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. در نهایت اکوسیستم کارآفرینانه، فردی سازی برنامه درسی، تعهد ذینفعان، معلم کارآفرین، رهبر کارآفرین، شتاب دهنده مدرسه ای، هدف ارزش آفرین، فضای کار اشتراکی، شبکه سازی و سیستم ورودی به عنوان ده عامل تبیین کننده سازه مدرسه کارآفرین استخراج شدند.
نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی در نظر گرفته شد. با استفاده از یک کمپین بازاریابی ویروسی از 765 شرکت کننده 393 نفر روی لینک بازی ارسالی از طریق ایمیل کلیک کردند اما 288 نفر در بازی شرکت کردند 141 نفر سؤالات را پاسخ داده، دوستان خود را به بازی دعوت، و یا اطلاعات شخصی خود را به اشتراک گذاشتند. جهت بررسی نقش نظریه غرقگی بر ارسال بازی از رگرسیون پواسون و بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی از رگرسیون لجستیک از طریق نرم افزار ایویوز استفاده شد. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی (ابعاد غرقگی) تمایل دارند افراد بیشتری را به بازی دعوت و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است، اگرچه با اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست. یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند با افراد بیشتری در مورد بازی ارتباط برقرار می کنند، اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند همچنان نگرانی های قابل توجهی در مورد حریم خصوصی دارند. در مقابل، غرقگی ارتباط مثبتی با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی دارد و نشان می دهد که بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند "خود را گم کنند" و نگرانی های آگانه تر خود را فراموش کنند در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی را با برند به اشتراک بگذارند. شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تا جوایز، تمرکز کنند. به گونه ای که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد.
طراحی الگوی بلوغ مدل کسب وکار استارتاپی در ایران (مطالعه چند موردی: استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از یک مدل کسب وکار کارآمد، به عنوان فرض اولیه وجود یک استارتاپ در نظر گرفته می شود. مطالعات پیشین، بلوغ کسب وکار و عوامل موثر بر آن را از مهم ترین حوزه های مربوط به کارآفرینی به شمار آورده اند و همچنین ضعف در مدل کسب وکار را از عوامل شکست استارتاپ ها برشمرده اند. لذا پژوهش حاضر از طریق شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تغییرات مدل کسب وکار یک استارتاپ و تکمیل تر شدن آن متناسب با بلوغ سازمانی، استارتاپ ها را قادر می سازد محصولات یا خدماتی دارای ارزش ارائه دهند. در این پژوهش با بررسی 55 مدل کسب وکار تجربه شده در موفق ترین استارتاپ های دنیا و تشکیل پنل خبرگان، ارتباط معناداری بین عوامل بلوغ مدل کسب وکار استارتاپ ها با مراحل پنج گانه تشریح شده در مدل بلوغ باترا حاصل گردید. سپس با تحلیل عاملی تاییدی بر اساس داده های حاصل از فعالان استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتال کشور، مدل مفهومی بدست آمده، بررسی شد و مشخص گردید که 33 عامل در مراحل مختلف توسعه کسب وکار از مرحله تحلیل فرصت ها تا مدیریت عرضه محصول به بازار باید مدنظر قرار گیرند تا مدل کسب وکار مناسبی در چهار بعد شناسایی مشتری (چه کسی)، تعیین ارزش قابل ارئه به مشتری (چه چیزی؟)، زنجیره موثر بر تحقق آن ارزش ها (چگونه؟) و سازوکار سود و کسب انتفاع (چرا؟) طراحی گردد تا زمینه ساز افزایش احتمال موفقیت پایدار کسب وکار و غلبه بر موانع ورود به بازار باشد. در نهایت نیز به منظور رسیدن به یک الگوی بلوغ مدل کسب وکار مبتنی بر سطوح و شاخص هایی که به آن ها اشاره شد، یک مدل و سناریوهای بلوغ بر اساس نقشه شناختی فازی ترسیم گردید.
مفهوم پردازی عوامل زمینه ای قصد کارآفرینانه در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 25
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی نقش حیاتی در پیشبرد توسعه اقتصادی و ارتقای سطح زندگی افراد جامعه ایفا می کند. ترویج کارآفرینی میان دانش آموختگان دانشگاهی، در ایجاد اشتغال و کاهش معضل بیکاری می تواند بسیار اثرگذار باشد. یکی از عواملی که به شدت با پیش بینی رفتار کارآفرینانه مرتبط است، قصد کارآفرینی است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی نقش عوامل زمینه ای در شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده انجام پذیرفت. برای این منظور اثر سه متغیر مهم زمینه ای، یعنی حمایت دانشگاهی درک شده، حمایت دولتی درک شده و حمایت محیطی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش شامل 455 نفر از دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بودند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از 9 دانشگاه کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و همچنین، حمایت دانشگاهی درک شده و حمایت محیطی درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند؛ ولی تأثیر حمایت دولتی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. یافته های این پژوهش دستاوردهای نظری و کاربردی مناسبی برای کمک به سیاست گذاران، برنامه ریزان و آموزش گران نظام آموزش عالی کشاورزی ایران در جهت ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان به همراه دارد.
تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت و ضرورت بخش کشاورزی و تأکید بر آن به عنوان محور اصلی توسعه، ولی روزبه روز از سهم بخش کشاورزی در توسعه و رونق اقتصادی کشور کم می شود. یکی از مهم ترین برنامه ها و رهیافت ها در این زمینه ترویج و توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای کشاورزی در بین کنشگران بخش کشاورزی به خصوص دانش آموختگان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشاورزی کشور است؛ چراکه دانش آموختگان رشته های کشاورزی به عنوان متخصصان موضوعی می توانند نقش مهمی در توسعه نوآوری ها و فناوری های جدید و در نتیجه توسعه کارآفرینی کشاورزی ایفا کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی در استان اصفهان طراحی و انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان رشته های کشاورزی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی استان اصفهان بودند که تعداد 212 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای استاندارد بود که روایی آن توسط متخصصان موضوع و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که متغیرهای نگرش کارآفرینانه، هنجارهای ذهنی کارآفرینانه، کنترل رفتاری درک شده کارآفرینی رابطه مثبت و معناداری با قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی استان اصفهان داشتند. افزون بر این، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره بیانگر تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی استان اصفهان بود؛ به طوری که قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته ترویج و آموزش کشاورزی بالاتر از قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته زراعت و اصلاح نباتات بود. در این راستا، بازنگری دروس و سرفصل رشته های مختلف کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه و اجباری کردن دروس کارآفرینی و کسب وکار برای تمام رشته های کشاورزی توصیه می شود.
مسیر تحول توانمندی های هوش کسب و کار و رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در سال های اخیر و تولید حجم زیاد داده در وب 2، منجر به شکل گیری رویکرد جدیدی از همگرایی دو حوزه علمی هوش کسب وکار و تحلیل رسانه اجتماعی شده که برخی محققان آن را هوش کسب وکار اجتماعی یا به عبارتی هوش کسب وکار مبتنی بر تحلیل رسانه اجتماعی نامیده اند. گسترش مطالعات و زمینه های مطالعاتی، فرصت مناسبی را برای بررسی، ادغام و خلاصه سازی مطالعات قبلی فراهم نموده است. این پژوهش باهدف شناسایی توانمندی های حاصل از همگرایی هوش کسب وکار و رسانه اجتماعی و شناخت نقشه دانشی آن، از روش مطالعه کتاب شناختی مطالعات استخراج شده تا سال 2022 و تحلیل روند موضوعات، گراف تاریخی استنادات و شبکه هم رخدادی کلمات استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشانگر تغییر ماهیت مطالعات هوش کسب وکار به سمت تحلیل کلان داده رسانه اجتماعی و تلفیق توانمندی های تحلیل، راهبردی و مدیریتی در هوش کسب وکار با توان بازاریابی، ارتباطات و شبکه سازی در رسانه اجتماعی است. پنج دسته توانمندی بازاریابی اجتماعی، تحلیل داده، دانشی، ارتباطات و توانمندی تحول آفرین برای هوش کسب وکار اجتماعی شناسایی شده است. باتوجه به نقش هوش کسب وکار اجتماعی در توانمندسازی سازمان ها در عصر دیجیتال، به ویژه در کسب وکارهای مرتبط با اهداف بازاریابی و نوآوری، به کسب وکارها توصیه می شود تا خود را با این تکنولوژی و توانمندی های حاصل از آن مجهز سازند.
مدل مفهومی عامل بنیان برای سیستم اعتباربخشی و ارزیابی بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارایه مدل مفهومی عامل بنیان در سیستم اعتباربخشی بیمارستانی ایران از طریق پژوهش-های کیفی می باشد. برای تدوین مدل مفهومی عامل بنیان از مدل داده بنیاد استفاده شد. از طریق رویکرد ترتیبی و سیستماتیک، مدل داده بنیاد ایجاد و سپس به کمک آن، نمودار حالت بدست آمد. با استفاده از نمودار حالت، نمونه گیری های اولیه، مرور سیستماتیک منابع و مصاحبه ها، 9 عامل مفهومی «سازمان های حاکمیتی، مدیریت و رهبری، پرسنل بالینی، پرسنل پشتیبان، زیرساخت های بیمارستان، ارزیابان، استانداردها، روش ارزیابی و گیرنده خدمت» شناسایی شدند. سپس مدل مفهومی عامل بنیان، محیط، قوانین رفتاری عامل ها و تعاملات ورودی و خروجی آنها، ارایه گردید. جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی عامل بنیان، عامل ها و تعامل های آنها، از روش دلفی فازی با اعداد فازی مثلثی استفاده شد. مدل مفهومی عامل بنیان حاصل این پژوهش، می تواند زیربنای مطالعاتی مناسبی را برای روندهای شبیه سازی محیط و ایجاد سیستم هوشمند و چندعاملی اعتباربخشی بیمارستانی در جهت ارایه رهنمودهای بهره ورانه به کارگزاران مربوطه ایجاد نماید. مربوطه ایجاد نماید.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزههای تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
تأثیر قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی: نقش تعدیلگر کیفیت رابطه صادرکننده - واسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگر کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه است. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل، شرکتهای صادرکننده شهر اهواز که محصولات خود را به بازار کشور عراق صادر می کنند. برای انتخاب نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 234 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از جمع آوری داده های تحقیق در مجموع 200 پرسشنامه قابلیت اجرایی داشتند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق، پرسشنامه استاندارد می باشد. برای سنجش متغیر قابلیت های صادرات پویا از پرسشنامه کالنیت و همکاران(2018)، برای سنجش متغیر عملکرد بازاریابی از پرسشنامه استاندارد لیانگ و گائو(2020) و برای سنجش متغیر کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه نیز از پرسشنامه استاندارد ماریا و همکاران(2015) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها از طریق اساتید متخصص و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان داند که قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگری کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه در شرکتهای صادرکننده شهر اهواز تاثیر معناداری دارد. همچنین قابلیت سازگاری، قابلیت انعطاف پذیری، نوآوری و قابلیت شبکه سازی در صادرات نیز بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگری کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه در شرکتهای صادرکننده شهر اهواز تاثیر معناداری دارند.