فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
181-201
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در بررسی جنبه عشرت شهری در عصر صفوی از خلال سفرنامه منظوم «محیط الکونین» سالک قزوینی است و نشان می دهد که چگونه شاعر با ترکیب سنت و نوآوری شعری، زندگی روزمره و تجارب شخصی خود را در شعر بازگو کرده است. این مقاله با تمرکز بر سفرنامه سالک، که شهر را مکان اصلی برای بیان تجارب و احساسات خود در نظر می گیرد، به دنبال نشان دادن «تجربه شهری» و پیچیدگی عواطف شاعر نسبت به مکان های شهری است. در این مطالعه دو مفهوم عشرت و زیارت از میان تجارب شهری سالک بررسی می شود و روایت شعری او حول این مفاهیم بازخوانی می شود. از طریق این بازخوانی، که متکی بر روش تحلیل تاریخیِ متون دست اول است، نشان می دهیم که شهر لزوماً تعریف واحدی ندارد و بخشی از آن تعریف در پیچیدگی احساسات و فردیت آدمی شکل می گیرد. سالک هم در مقام زائر و هم ناظر سفرش را روایت می کند. هم تجربه زیارت را بازگو می کند و هم تجربه لذت و عشرت و این دو را در تضاد نمی داند. همچنین این مطالعه بر اهمیت منابع شعری عصر صفوی یا همان «طرز تازه» بخصوص سفرنامه های منظوم برای خوانش تجارب و روایت های شهری تاکید دارد.
بررسی تطبیقی صفات و شرایط دبیران در ادب الکُتاب صولی و چهار مقاله نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
شرایط سیاسی و اجتماعی ملل مختلف همواره دو شریان مهم در انتقال فرهنگ و ادبیات به قلمرو یکدیگر بوده است. در دوره اسلامی نفوذ دستگاه های سیاسی اعراب مسلمان در مرزهای ایران، سبب شد که به صورت خودکار سیاست، فرهنگ و ادبیات دو ملل بر یکدیگر اثر بگذارد و عالمان، دانشمندان و ادیبانی فرهیخته ظهور یابند که امروزه نیز در نوع خود منحصر به فردند. از ادبای کم نظیر دو ادبیات فارسی و عربی می توان به نظامی عروضی و ابو بکر صولی اشاره کرد. نظامی از مؤلفان شناخته شده ادبیات فارسی کوشیده در چهار مقاله وظایف چهار طبقه مهم در دستگاه سیاسی حکومت را معرفی کند که یکی از این طبقات مختص به دبیری و شرایط و صفات آن است. همچنین ابو بکر صولی در کتاب، ادب الکُتّاب ، کوشیده به اهمیت وظایف دبیر در دستگاه سیاسی بپردازد. وی در آموزه های خود وجوه اشتراکی با نظامی عروضی دارد که البته این بدان معنا نیست دو مؤلف از یکدیگر اثر پذیرفته اند؛ چه بسا نفوذ فرهنگ دو ملل در قلمرو یکدیگر سبب شده تشابهاتی در آموزه های ایشان یافت شود که در کنار وجوه افتراق این تعالیم، قابل تأمل و بررسی است. بنابراین پژوهش پیش رو کوشیده در چشم اندازی تطبیقی و با هدف شناخت همگونی ها و ناهمگونی های این دو اثر، آنها را مورد نقد و تطبیق قرار دهد.
بررسی تطبیقی سیر تطور بث الشکوی در متون نثر فارسی قرن هفتم و هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
193 - 208
حوزههای تخصصی:
قرن هفتم و هشتم با توجه به حادثه مهم این دوران یعنی حمله ویرانگر مغول، در تاریخ ایران بسیار با اهمیت است. در این دوره شاهد تغیییرات فراوانی در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری تحت تاثیر حاکمان مغول در ایران هستیم. شعر و نثر نیز در این دوره به عنوان کی از شاخه ها اصلی از هنر، از این تغیرات مستثنی نبوده و دچار تغییرات و تحولات فراوانی شدند. شکواییه از آغاز شکل گیری شعر فارسی در آثار شاعران و نویسندگان وجود داشته است. به طوری که می توان شکواییه را یکی از انواع مهم ادبی از زیر شاخه های ادب غنایی به حساب آورد. شاعر یا نویسنده در شکواییه به بیان ناملایمات زندگی می پردازد و از روزگار، بخت و اقبال، پیری و ناتوانی، معشوق، نابسامانی های اجتماعی و سیاسی و... شکایت می کند. . در این مقاله با بررسی متون نثر قرن هفتم و هشتم به بررسی نحوه بیان شکواییه و میزان تطبیق شرح شکواییه در قرن هفتم و هشتم پرداخته است. آنچه در طی این مطالعه بدست آمد حاکی از آن بود که شکواییه شخصی در قرن هفتم و هشتم، از بسامد بیشتری برخوردار بوده است و بیشترین شکواییه ها در طی این دو قرن، در شکایت از فلک و قضا و تقدیر بیان شده اند.
واکاوی اشتراکات آیین سوگ سیاوش ایرانی با آیین های دیونیسیا و آدونیای یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
83 - 113
حوزههای تخصصی:
از دیرباز فرهنگ، باور و نوع نگرش جوامع مختلف توسط آیین ها بازتاب داده شده است. می توان گفت بخش چشم گیری از اساطیر جهان به آیین های باروری اختصاص دارد که در قالب مرگ و رستاخیز طبیعت تجسم یافته است و در قالب مَرگِ یک ایزد و حیات دوباره او به نمایش درمی آید. سیاوشان، آیین سوگ سیاوش، اسطوره خوشنام ایرانی و جشن حیات دوباره او در کالبد گیاهی و فرزندش کیخسرو است که مرگ و باززایی ایزد/قهرمان شهیدشونده را همچون چرخه زمان و تحول طبیعت نشان می دهد. دیونیسیا و آدونیا، جشنواره های آیینی پرستش دیونیزوس و یادبود آدونیس در اساطیر یونان است که به عنوان ایزدان بارورکننده، مناسکی در مرگ و رستاخیزشان برپا می شده است. شناسایی وجوه اشتراک آیین سیاوشان با آیین های دیونیسیا و آدونیا از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا ابتدا با روش تحلیلی تطبیقی، هر سه آیین بررسی و سپس اشتراکات میان آن ها شناسایی و تحلیل می شود. مهم ترین دلیل انتخاب آیین های مذکور، با وجود تفاوتهای فرهنگی و فواصل جغرافیایی، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اساطیر جهان بر یکدیگر است. بنابر یافته های تحقیق، از مهم ترین اشتراکات سه آیین یادشده، تکرار سالیانه مراسم سوگ و جشن رستاخیز است که با مناسکی همچون شمایل گردانی، اعطای قربانی، موسیقی و سوگ سرود با محوریت زنان همراه بوده است.
واکاوی تطبیقی بن مایه های اجتماعی در رمان های «شریک جرم» جعفر مدرس صادقی و «در نبردی مشکوک» جان اشتاین بک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، به بررسی روابط، شباهت ها و تفاوت های ادبی کشورهای گوناگون با یکدیگر می پردازد. این امر، موجبات آشنایی و تبادل فرهنگی و ادبی کشورها با یکدیگر را فراهم می سازد؛ البته امروزه نحله های جدید ادبیات تطبیقی مانند مطالعات فرهنگی ایجاد شده که این امکان را میسر ساخته تا در متن و بطن ادبیات یک ملّت نیز مطالعات تطبیقی گوناگونی انجام گیرد. امروزه خوانش رمان در جوامع گوناگون تنها جنبه سرگرمی ندارد؛ بلکه ابزار ارزشمندی است که نویسنده از آن در نشر مسائل، افکار و انتقادات اجتماعی و سیاسی بهره می گیرد. در پژوهش پیش رو، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی مشترک در دو اثر «شریک جرم» از جعفر مدرس صادقی و «در نبردی مشکوک» از جان اشتاین بک پرداخته شده است. بررسی تطبیقی این دو اثر نشان می دهد، هر دو نویسنده دارای اهداف و آمالی هستند که ریشه اجتماعی و سیاسی دارند و همین اهداف اجتماعی، بن مایه اصلی دو اثر را تشکیل می دهد. اگرچه این دو رمان در مضامین اجتماعی مانند جنبش های اجتماعی، اعتصاب، سرکوب، تبعیض و مسائل سیاسی با یکدیگر شباهت دارند، امّا شیوه پرداخت آن ها در این موضوعات در برخی موارد تفاوت هایی دارد برای مثال جان اشتاین بک به شکل صریح تری مسائل را بیان می کند، اما مدرس صادقی مسائل را در لفافه منعکس می کند. قریب به انفاق شخصیت های هر دو رمان را افرادی تشکیل می دهد که در زندگی خود کنشگران جدی سیاسی و اجتماعی به شمار می آیند؛ به همین دلیل، تمام حوادث دو رمان در پیوند با یک چالش اجتماعی شکل می گیرد و قصه حول محور آن ماجرا پیش می رود.
بررسی تطبیقی عاشقانه های رمانتیکی در سروده های سید قطب و رهی معیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
عشق پاسخی به معمای وجود انسان و جوابی کامل به ژرف ترین نیازهای او برای غلبه بر جدایی و رهایی از زندان تنهایی خویش است. عشق به عنوان یکی از شاخص های رمانتیکی، در اشعار رهی معیری، شاعر معاصر ایران و سید قطب، شاعر معاصر مصر، از بسامد قابل توجهی برخوردار است و غزل های این دو سراینده، یکی از زیباترین جلوه گاه های تجلی عشق در شعر معاصر فارسی و عربی است؛ به نحوی که نگاه دو شاعر به مقوله ی عشق را می توان از جهاتی با هم مقایسه نمود. نگاه حسرت آمیز سید قطب و معیری به اموری چون فراق، عهد گسیختن معشوق، افسوس بر ایام گذشته، و ...، عشق را در نزد این دو، در هاله ای از غم و ماتم فرو برده است، تا جایی که می توان این دو شاعر را در ادبیات معاصر ایران و مصر، به عنوان ((دو عاشق غمگین)) قلمداد نمود. روش پژوهش در این مقاله، به شیوه ی معنایی و با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی است؛ به این شکل که محتوا و مضمون غزل های دو شاعر با هم مقایسه شده است و از این رهگذر، شباهت های معنایی و مفهومی قابل توجهی ملاحظه شده است.
بررسی تطبیقی اشعار نزار قبّانی و منوچهر آتشی از منظر کهن الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
243 - 267
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ملل گوناگون کهن الگوها به صورت مشترک وجود دارند و به وسیله ی آن، تمام تجربیات بشر از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. لایه ی جمعی ناخودآگاه، شامل زمان قبل از کودکی یعنی مضامین بازمانده از حیات اجدادی ست. بسیاری از کهن الگوها برخاسته از مناطق جغرافیایی خاصی هستند، که با باورهای عامیانه و تصاویر بومی گره خورده اند. در اشعار نزار قبانی و منوچهر آتشی نمادهای ازلی مانند آنیما، وطن، رنگ، عشق و مرگ، باغ و درخت، نقاب، سایه، خود مثالی به طور مشترک وجود دارد و تصاویر تیره و روشن ذهن این دو شاعر، حاصل تأثیر جنبه های مثبت و منفی کهن الگوهاست. نقد اشعار نزار قبانی و منوچهر آتشی با رویکرد کهن الگویی، در واقع راهی برای دستیابی به عقاید و ایدئولوژی، حالات روحی و عاطفی، نوع دیدگاه به دنیای پیرامون، غم و شادی و رنگ و بوی زندگی این دو شاعر است. کهن الگو در شعرهای هر دو شاعر برخاسته از باورهایی ست که در مواقعی با تلفیق اسطوره، شیوه ی زندگی، اقلیم جغرافیایی و زیستگاه شاعر را به مخاطبان عرضه می کند.
تنازع در انتساب یک غزل به سعدی، مهستی و رفیع مروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
103-113
حوزههای تخصصی:
از جمله مشکلات امروز در باب اشعار پیشینیان، سرگردان بودن برخی از این اشعار در جُنگ ها و تذکره های مختلف است. به تکرار با اشعاری مواجه می شویم که به چندین شخص منتسب است؛ تا جایی که خواننده از انتساب های چندگانه این آثار در تاریخ ادبیات، سردرگم می شود. غزل معروفی به نام سعدی و البته در دیوان هلالی جغتایی با عنوان مخمس بر غزل سعدی ثبت شده است که با بررسی کلیات سعدی و تفحص در چند نسخه خطی، غزل در دیوان سعدی پیدا نشد. غزلی که در تضمین هلالی به دست است، تخلص به نام سعدی نیز دارد. این غزل در دو سفینه بیاض تاج الدین احمد وزیر و روضه الناظر و نزهه الخاطر عبدالعزیز کاشی، به مهستی نسبت داده شده است. نکته بسیار مهمی که موجب ایجاد تشکیک در این انتساب ها می شود، آمدن این غزل در لباب الالباب به نام رفیع مروزی است. با توجه به این که لباب نسبت به همه این آثار متقدم است، انتساب غزل به مهستی و سعدی مورد تردید قرار می گیرد. ضمن اینکه در سه موضع در جوامع الحکایات ، تاریخ جهانگشای جوینی و مکارم اخلاق از این غزل بیت یا ابیاتی آمده، که با توجه به حدود تاریخی این کتاب ها، انتسابش به سعدی غیر ممکن است. دیگر اینکه انتساب غزل به رفیع نسبت به مهستی ارجحیت دارد. چه اینکه غزل مزبور در لباب که متقدم تر از نسخه های دیگر است به نام رفیع مروزی آمده است.
تاثیر مولفه های پست مدرن بر داستان نویسی مکتب جنوب -با رویکردی به رمان «همسایه ها» احمد محمود -(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
152 - 182
حوزههای تخصصی:
پست مدرن به معنای نوگرایی و تجدد گرایی ترجمه شده است. برخی از نویسندگان ایرانی با توجه به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور و با قرار گرفتن در جریان فکری این مکتب یا تحت تاثیر ساخت و زبان ویژه ی پست مدرن آثار خود را پدید آوره اند.احمد محمود (۱۳81-۱۳10) از جمله داستان نویسان –مکتب جنوب - است که در مسیر تاریخی و سیاسی- ملی شدن صنعت نفت - این مکتب ادبی و فلسفی قرار دارد. بر این اساس ، در مقاله پیش رو می کوشیم تا پیشینه ی این مکتب را با بررسی مفاهیم و مولفه های پست مدرن از جمله (نفی کلّیت و جامعیت ، انکار هویت انسجام یافته فرد و اجتماع ، اعلان پایان پذیرفتن و بی اعتباری ایدئولوژی ، انکار حقیقت ثابت و عینی و..) در داستان همسایه ها احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان مکتب جنوب مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. حاصل آنکه هویت بومی و اقلیمی و محوریت مضامین اجتماعی در حقیقت مثلث توفیق ادبیات داستانی احمد محمود را تشکیل می دهد. نگارنده این مقاله کوشیده است از رهگذر بررسی و تحلیل داستان همسایه ها میزان بهره گیری این نویسنده داستانهای اقلیمی از مفاهیم و مولفه های پست مدرن را تبیین نماید.
بررسی سطوح کارکردی ارتباطات غیرکلامی زبان بدن؛ با تکیه بر کتاب ثَلاثَهُ العَرایِس وَ لِذَّهُ النَفایِس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
220 - 251
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های مشترک داستان ها و روایات، کمیّت و کیفیّت روابط میان شخصیت های داستان است که به دو شیوه کلامی و غیرکلامی آشکار می شود؛ اما میزان بهره بردن از این دو نوع ارتباط و چگونگی ترکیب آن ها در روایت، با توجه به اهداف نویسنده و نوع مخاطب تغییر می کند. نسخه خطی ثَلاثَهُ العَرایِس وَ لِذَّهُ النَفایِس، اثر حاجی علی بن حاجی الله وردی کاشی ساز مشهدی، یکی از نویسندگان گمنام عصر صفوی در قرن دوازدهم هجری قمری است. این اثر، کتابی مهم و ارزشمند در زمینه داستان نویسی و رمان است که با قلم توانمند خود نویسنده به کتابت و نگارش درآمده است. موضوع کتاب، افسانه و حکایاتی است که مؤلف، آن را از جرح و تعدیل و تحریف و تغییر وقایع معروف تاریخی، فراهم آورده و با سود جستن از اشعار فردوسی و دیگر شاعرانی همچون سعدی، حافظ و مولانا و ضرب المثل های گوناگون، روح حماسی و ادبی در آن دمیده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی عناصر ارتباطات غیرکلامی و تأثیر آن بر عناصر داستانی ثَلاثَهُ العَرایِس وَ لِذَّهُ النَفایِس بررسی و تحلیل کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده با توجه به زمان و مکان قرارگرفتن افراد از روابط غیرکلامی خاص همان شرایط استفاده کرده و در میان فرآیندهای ارتباطات غیرکلامی، از حرکات و اشارات مختص چهره، دست و پا و چشم، بیشتر استفاده نموده است به گونه ای که نقش به سزایی در جریان انتقال مفاهیم و پیام ها داشته اند.
بررسی و تحلیل مشرب عرفانی شیخ امین الدّین بَلیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امین الدّین محمد بن زین الدّین علی بلیانی کازرونی معروف به امین بلیانی، از عارفان قرن هشتم و بنیان گذار یکی از معتبرترین طریقه های عرفانی در فارس، شخصیت های بزرگی همچون حافظ و خواجوی کرمانی را مجذوب خود کرد. باوجود جایگاه و اهمیت خاص امین الدین در تاریخ تصوف تاکنون تحقیق روشمندی در باب مشرب عرفانی او به انجام نرسیده است. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده کوشش شده است ازطریق پاسخ به پرسش هایی در باب مبدأ سلوک، نام، شمار و ترتیب منازل میان مبدأ و مقصد، میزان اهمیت منازل، توانایی های کسب مواهب هر منزل و آداب کسب آنها که در قالب الگویی روشمند قرار دارد، برخی شاخص های مشرب عرفانی این عارف تبیین شود. پس از رجوع به منابع موثق، برخی از یافته های این پژوهش بدین قرار است: امین الدین از پیروان سنت اول عرفانی بوده و سلوک او و مریدانش از منزل جذبه یا یقظه آغاز شده و پس از درک منازلی دیگر به کمال یعنی بالاترین مرتبه معرفت منتهی می شود. در طریقه امین الدین احوال عرفانی ذیل مقامات قرار دارند و طی هر مقام مشروط به درک احوال خاص آن مقام است. مناسبات امین الدین با ملامتیه و مسیحیان در اهمیت یافتن برخی ارکان مشرب عرفانی او اثرگذار بوده و همچنین انحطاط اخلاقی صوفیه و رواج ریاکاری میان صوفیان در دوره حیات او توجه بیشتر شیخ را به موضوع اخلاص در پی داشته است.
تحلیل اشعار عزالدین میهوبی و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 67
حوزههای تخصصی:
نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یرگیرو، وام گرفته از نظریه تواصل رومن یاکوبسن است، با این تفاوت که وی کارکردهای شش گانه زبان را تلفیقی از نشانه شناسی زیبایی شناسی، منطقی و اجتماعی می داند که در این نظریه متون، نشانه ها، رمزگان ها و کاربرد آن ها در فضای بیرون و درون بررسی می شوند. پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-تطبیقی و بر اساس مکتب آمریکایی انجام شده، در پی تحلیل اشعار عزالدین میهوبی (1) و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی گیرو است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این سطوح در اشعار دو شاعر به طور کلی در قالب کارکردهای ارجاعی، عاطفی، زیبایی شناختی، کنایی، همدلی و فرازبانی تجلی یافته اند؛ و از وجوه تشابه و تفاوت بر پایه نظریه سطوح معنایی گیرو این است که کارکردهای عاطفی، ادبی، همدلی و ارجاعی، بیشترین بسامد را در اشعار هر دو شاعر دارند، اما ساختارهای زبانی و گزینش هنر سازه ای بیانی در شعر آن دو به دلیل تفاوت زبانشان، متفاوت است. همچنین کارکرد ارجاعی در اشعار هریک از آن ها با شخصیت های دینی و تاریخی، نمود پیدا کرده، اما به دلیل تفاوت دین دو شاعر (یکی مسلمان و دیگری مسیحی) این کارکرد در اشعارشان متفاوت است. همچنین کارکرد زیبایی شناختی در قالب مفهوم زندان و آزادی در شعر دو شاعر متجلی است، اما به دلیل تمایز فلسفه زندگی دو شاعر که در ناخودآگاه آن ها نقش بسته است، در شعر شاملو برخلاف میهوبی خود را اسیر تقدیر و محبوس در زندان می داند. کارکرد فرازبانی نیز کم ترین بسامد را در شعر دو شاعر داشته است.
اشعار نویافته از شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
75-102
حوزههای تخصصی:
هدف بنیادین ما در این مقاله این است که دریابیم با مطالعه اسنادی غیر از مکتوبات نیز می توان ابیاتی از شاعران را رصد کرد که چه بسا در مجموعه اشعار ایشان گرد نیامده باشد؛ چنان که برای شوریده چنین بوده و ما توانسته ایم 113 بیت از این شاعر را به دست آوریم که در دیوان وی دیده نمی شوند. وانگهی پیامد این جست و جوها، شناخت و معرفی چهره های جدیدی از فرهنگ و هنر کشور است که گاه هرگز در جایی از آن ها نامی به میان نیامده است. این پژوهش به شیوه منبع پژوهی مستقیم انجام شده است و با دشواری و زحمتی تمام، به مدت چند سال، اغلبِ سنگ قبرهای گورستان قدیمی شیراز، نامور به دارالسلام، از نظر گذشته اند. ابیات حک شده پس از بازخوانی و تصحیح، نهایتاً در نسخه های موجود دیوان شاعر کاویده و بررسی شده اند و با اطمینان از عدم ضبط در نسخه ها، به عنوان ابیات نویافته ارائه شده اند. مهم ترین دستاورد، شناسایی و معرفی بیش از یکصد بیت از اشعار شوریده شیرازی است که با توجه به درج تخلص در آن ها، صحت انتسابشان قطعی است. این مهم به تکامل دیوان این شاعر نیز کمک شایانی می نماید. دیگر، ماخذیابی تعدادی از حکایت ها یا داستان های عامیانه شیراز است که تا پیش از این شأن تاریخی بودن آن ها مشخص نبوده است.
بررسی دو پاره از یک جُنگ کهن و رباعیات فارسی آن (دستنویس شماره 3775 کتابخانه اسماعیل صائب و نسخه شماره F.738 کتابخانه دانشگاه استانبول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
115-135
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ زبان و ادبیات فارسی، رباعی از مقبولیت و محبوبیت خاصی در میان مردم عادی و اهل ادب برخوردار بوده است. بخشی از چالش ها و پیچیدگی هایی نیز که این قالب در سیر تاریخی خود با آن روبه رو بوده، برخاسته از همین محبوبیت است. یکی از این چالش ها، مشکل «سرگردان» بودن برخی از رباعیات است؛ یعنی رباعیاتی که به بیش از یک شاعر منسوب است. بررسی رباعیات سرگردان جز به یاری تمام منابع کهنِ موجود امکان پذیر نیست. در ادوار مختلف، ادب دوستان در جوامع فارسی زبان گزیده هایی از انواع نظم و نثر گرد آورده اند. قالب رباعی در این مجموعه ها و گزیده ها غالباً جایگاهی خاص داشته است. دو دستنویس بررسی شده در پژوهش حاضر نمونه هایی ارزشمند از این دست منابع هستند. این دو دستنویس درواقع دو پاره جداافتاده از یک جُنگ هستند که آن را شخصی به نام یونس بن ابی بکر که احتمالاً از اهالی آناتولی بوده، در سال 681ق گردآوری و کتابت کرده است. در پژوهش حاضر تمام رباعیاتِ دو پاره باقی مانده از این جُنگ (59 رباعی) تصحیح شده و با جست وجوی این رباعیات در دیگر منابع کهن، گزارشی جامع از وضعیت انتساب آنها ارائه شده است. در این مقاله نشان داده شده که از میان چهار رباعیِ با نام جُنگ، سه رباعی که به نام مهستی، عیوقی و کمال اسمعیل است، تنها در این منبع به این شاعران نسبت داده شده و این مسئله بر اهمیت این جُنگ می افزاید. از دیگر دستاوردهای این پژوهش ارائه نمونه هایی از اخذ و اقتباس رباعی سرایان از یکدیگر و بیان تأثیر این مسئله بر سرگردانی برخی از رباعیات است.
چگونگی شکل گیری هویت کودک و نوجوان در داستان های کودکانه «محمدحسین محمدی» براساس دیدگاه «اریکسون» و «گیدنز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی شکل گیری هویت کودک و نوجوان در داستان های کودکانه «محمدحسین محمدی» براساس دیدگاه «اریکسون» و «گیدنز» چکیده موضوع این مقاله بررسی چگونگی شکل گیری هویت کودک و نوجوان در داستان های کودکانه «محمد حسین محمدی» براساس دیدگاه «اریک اریکسون» و «آنتونی گیدنز» است که با روش تحقیق توصیفی تحلیلی، به بررسی عوامل هویت ساز پرداخته است. کودکان، با تجربه ی فقر، بعد شرم نهادینه شده و همچنین پنهان کردن احساسات خود، هرگز به مجموعه ای سازمان یافته ای که بتواند یک واحد متشکل از شخصیت و هویت آنان را بسازد، دست نخواهند یافت که می تواند سرمنشا بحران های آتی آنان باشد. در این پژوهش مراحل رشد به صورت پیرنگ وار در سه داستان بررسی شد و نتایج ذیل به دست آمد: مرحله ی اول شکل نگرفتن اعتماد بنیادین در کودک که نتیجه ی زندگی در جوامعی با زیرساخت های معیوب، چالش رفتاری و بحران هویتی است؛ مرحله ی دوم بیگانگی کودک با خویشتن در قالب انعکاس خود در بازی به علت فقدان پدر و اشتغال مادر و مشکلات اقتصادی و مرحله ی سوم، الگویابی و تلاش لیبیدویی و درنهایت ناتوانی برای یافتن هویت شغلی و جنسی نوجوان در جوامع سنتی با وجود محدودیت ها از بروز «خود های متعدد».
بررسی کارکرد تصویرپردازی های هنری در قصیدۀ «ملحمة النبی» عمر ابوریشه و شعر «طلوع محمد» مهدی سهیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
129 - 144
حوزههای تخصصی:
تصویر پردازی یکی از شگردهای ادبی است که برخی از شاعران زبردست از آن بهره می برند تا از این رهگذر بتوانند با انتقال بهتر مفاهیم مورد نظر خویش، خوانندگان را تحت تأثیر قرار دهند. در پژوهش پیش رو که با رهیافت توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای نوشته شده است، تلاش شده تا کارکرد تصویر پردازی هنری نزد یک شاعر عرب یعنی عمر ابوریشه و یک شاعر فارسی زبان یعنی مهدی سهیلی مورد واکاوی قرار گیرد. عرصه ی بررسی تصویر پردازی در این پژوهش، قصیده ی ملحمه النبی از عمر ابوریشه و شعر طلوع محمد از مهدی سهیلی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر دو از فن تشبیه، استعاره و کنایه بهره بردند؛ با این توضیح که عمر ابوریشه به دو فن ادبی تشبیه و کنایه و مهدی سهیلی به دو فن استعاره و کنایه بیشتر نظر داشته اند. همچنین نباید فراموش کرد که این دو شاعر از عنصر مجاز بهره نبرده اند.
بررسی تطبیقی آرامش از دیدگاه مولانا - وین دایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
94 - 111
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر به مدد علم وعقل آنچه را برای آسایش زندگی لازم داشته تقریباً بدست آورده است اما دچار نوعی سرگشتگی شده و آرامش ندارد، این پژوهش بر آن است حلقه گمشده زندگی آدمی (آرامش) و راه های رسیدن به آن را به مخاطبانی نشان دهد که با وجود داشتن امکانات و آسایش و رفاه نسبی، آرام و قرار ندارند. آنانکه قدر و ارزش نعمت هایی راکه خداوند به آنها هدیه نموده فراموش کرده اند.این پژوهش نشان می دهد چگونه می توان با درک عمیق آموزه های بزرگانی همچون مولانا - وین دایر و دیگران قرین آرامش شد. هدف این نوشتار تبیین برخی عوامل درونی و بیرونی آرامش از دیدگاه مولانا - دایر می باشد که با روش توصیفی، تطبیقی، تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. به نظر می رسد با شناخت عوامل آرامش این نتیجه حاصل خواهد شد که دایره اختیار انسان محدود است و باید با همین شرایط موجود از تمام مواهب زندگی نهایت بهره را ببرد.
بررسی و تحلیل «بافت زبانی» و «ساخت جمله» در غزلیات مولوی با رویکرد به آراء پالمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
126 - 151
حوزههای تخصصی:
معناشناسی در جستجوی کشف و پیدایی معناهایی است که در سخن گوینده وجود دارد. برای رسیدن به این معنا و مفهوم، لایه های گوناگونی مورد نظر قرار می گیرد که در این بین، واژه، جمله و بافت زبانی از اهمیت بالایی برخوردار است. مولوی در غزلیات شمس، معانی بسیاری را در سروده های خود انعکاس داده است. با بهره گیری از ظرفیت های معناشناسی می توان این معناها را استخراج کرد و اصلی ترین شگردهای مولوی در تشریح معنا را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با استناد به منابع کنابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. برای ارائه تحلیل های دقیق تر از غزلیات مولوی، از نظریه معناشناسی با تأکید بر آراء پالمر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معنا در غزلیات شمس در حوزه جمله، مؤلفه های «قواعد ترکیب پذیری معنایی؛ منطق گزاره ای؛ واقعیت تحلیلی و ترکیبی» در غزلیات شاعر برجسته بوده است. همچنین مشخص شد که واقعیت از نگاه مولوی، از نوع ترکیبی بوده و این امر با توجه به رویکردهای او در غزلیات مبنی بر ستایش افراطی معشوق، بدیهی به نظر می رسد. از دید بافت زبانی، مقوله همنشینی و باهم آیی واژه ها در غزلیات بررسی از مؤلفه های دیگر برجسته تر بوده است.
واکاوی بن مایه آزادی در شعر قاسم حدّاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
73 - 98
حوزههای تخصصی:
شعر آزادی شاخه ای از شعر است که در آن شاعر به بیان ایده ها، احساسات و اندیشه های خود بدون محدودیت های سنتی، اجتماعی یا سیاسی می پردازد و از تحریم ها و محدودیت های زبانی و ساختاری رها می شود. در این نوع شعر، شاعر اغلب به بیان اندیشه های نو، تجربیّات شخصی و نگرش های متفاوت به جوامع و مسائل اجتماعی می پردازد. شعر آزادی با ابتکار، خلاقیّت و زبان شاعرانه می تواند بر مخاطبان خود تأثیر بگذارد و به عنوان ابزاری برای انتقاد از قدرت ها و نهادها و تبیین آرمان های فردی و اجتماعی استفاده شود. در میان عرب زبانان و فارسی گویان، شاعران برجسته ای در زمینه آزادی شعر سروده اند که از آن جمله می توان به قاسم حدّاد از بحرین و احمد شاملو از ایران اشاره کرد. اشعار این دو شاعر مملو از مفاهیم آزادی است که به عنوان میراثی ارزشمند در عرصه شعر آزادی در ادبیّات معاصر شناخته می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، درون مایه های آزادی دو شاعر را بررسی و شباهت ها و تفاوت های آن را استخراج می کند تا عوامل ظهور مضامین آزادی در شعر هر دو تبیین شود. یافته های پژوهشی حاکی از آن است که عوامل اجتماعی، سیاسی و تاریخی از مهم ترین انگیزه های دو شاعر در بیان مضامین آزادی هستند. مهم ترین درون مایه های مشترک آزادی در شعر هر دو عبارتند از: برخورد با ظلم و ستم، حقوق انسانی، بیان اندیشه ها و ایده ها، انکار زنجیرها و محدودیت ها، تجربه زندان و زندگی در محدودیت.
اقوال و احوال صوفی محتضر، در آینه حکایات تذکره الاولیا عطار و نفحات الانس جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۸
9 - 38
حوزههای تخصصی:
مرگ معمایی است که بشر از آغاز حیات تاکنون با آن مواجه بوده و تدقیق او در چیستی این پدیده، راهگشا نبوده است. گروه های مختلف جامعه باتوجه به عقاید، افکار، محیط و سبک زندگی نگرش های متفاوتی به مرگ دارند و برخوردشان در مواجهه با آن گوناگون است. در این نوشتار کوشیده ایم مجموعه اقوال و احوال صوفیان را در واپسین لحظات حیاتشان در کتاب های تذکره الاولیای عطار و نفحات الانس جامی، بررسی کنیم. مطمح نظر ما در این مقاله فقط مرگ طبیعی است، چه عارفان در کنار مرگ طبیعی به مرگ ارادی نیز معتقدند و بر این باورند که چنین مرگی تنها با غلبه بر هواهای نفسانی میسر می شود. بر این مبنا ایشان پیش از فرارسیدن مرگ جسمانی، به موت ارادی می رسند و قبل از مرگ طبیعی که برای همه انسان ها اتفاق می افتد، مرگ اختیاری را تجربه می کنند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده با گردآوری آخرین گفته های عارفان که شامل نیایش و استغفار، وصیت به اطرافیان و جز آن است و نیز احساسات و حالات ایشان، دریافتیم که صوفیان در بسیاری از موارد در حالت احتضار و تجربه مرگ طبیعی، اقوال و احوال مشابهی داشته اند. باوجود این تفاوت هایی نیز در این لحظات خطیر در اقوال و احوال ایشان مشاهده می شود. این تفاوت ها بیشتر ازآن جهت است که تفکر و مشرب صوفیانه آن ها و به طور کلی روان شناسی صوفیان، در برخی عوامل و مؤلفه هایی که با مرگ در پیوند است با هم تفاوت داشته است.