فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۶٬۲۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
توتمیسم که اعتقاد به حیوان و گاه گیاه است، یکی از باورهای اقوام بدوی است که می توان نمونه هایی از آن را در باور ایرانیان نیز مشاهده کرد. یکی از منابعی که می توان این نمونه ها را در آن واکاوی و تحلیل کرد، ادبیات فولکلور هر قوم و به ویژه قصه ها و افسانه های آن قوم است. قوم سرخی، از اقوام کهن ایرانی است که دارای گنجینه ای غنی از ادبیات عامیانه ی بکر و البته در آستانه ی فراموشی و گاه نابودی است. نگارنده در این جستار، برای حفظ بخشی از این گنجینه و نشان دادن برخی از باورها و اندیشه های این قوم، نخست به روش میدانی به ثبت روایت «دختر و سیمرغ» پرداخته که پیش ازاین مکتوب نشده است؛ سپس به شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی باورهای توتمی و نیز جایگاه درختان و حیواناتی که جنبه ی ماورایی و قداست گونه یافته اند، پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد سه گونه ی توتم در این قصه وجود دارد: الف. توتم حیوانی که در قالب گاو نمود یافته است؛ ب. تابوی جنسی و خوراک که به شکل ازدواج برون همسری و ممنوعیت خوردن گوشت توتم دیده می شود و ج. نام ها که بیشتر در ترکیب با نام حیواناتی توتمیک، مانند شیر و گرگ دیده می شود. از میان درختان، درخت زندگی و گیاه ریباس جایگاهی بنیادی در این قصه دارند. درخت در این روایت، ویژگی هایی مانند پیکرگردانی، محور عالم بودن، بارورکنندگی و خاصیت درمان بخشی دارد. سیمرغ در این قصه، در نقش محافظ پهلوان و درمانگر ظاهر می شود. اسب نیز سخنگو و حامی قهرمان قصه است.
بررسی مضامین مشترک عاشقانه در اشعار ولّاده و ابن زیدون با لیلی و مجنون (نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
39 - 57
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مقایسه مضامین مشترک عاشقانه در اشعار ولاده و ابن زیدون با لیلی و مجنون ( نظامی ) می پردازد . در این مقاله منظومه لیلی و مجنون سروده ی جاودانه ی حکیم نظامی گنجوی مورد بررسی قرار گرفته و ابیاتی از این منظومه که دارای مضامین عاشقانه بوده اند با اشعار ولاده و ابن زیدون از شاعران هم عصر نظامی به زبان عربی سروده شده مورد قیاس قرار گرفته اند . بی تردید اصل و ریشه این داستان به عرب ها تعلق دارد و سابقه آن به اواخر قرن هفتم میلادی باز می گردد . نام ولاده همیشه مقرون بود با نام ابوالولید احمد بن زیدون ، وزیر و شاعری که عشق و علاقه زیادی از ولاده دید و زیباترین و لطیف ترین قصائدش را برای او سرود . روش پژوهش دراین مکتوب ، استفاده از کتب منبع و از انواع تحقیقات کتابخانه ای ( پیمایشی ) و توصیفی – تحلیلی است .
بررسی تطبیقی کارکرد نمادهای رنگ سرخ در شعر پایداری (با تکیه بر اشعار شهریار و جواهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
17 - 29
حوزه های تخصصی:
گاهی شاعر سخن گفتن را از طریق کلماتی که نماد، رمز و سمبول هستند، برای خود یک اصل قرار می دهد و از این طریق، بی نیاز از شرح موضوعات گوناگون و بسط سخن است. «رنگ»بعنوان برجسته ترین عنصر در حوزه محسوسات، از دیرباز تاکنون مورد توجه انسان بوده و همواره روح وروان آدمی را مسحور قدرت خود کرده است. رنگ ها علاوه بر دلالت های وصفی، در بیان تجربه های افراد نیز نقش عمده ای ایفا می کنند. امروزه نیز رنگ مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود و شاعران به عنوان زیباشناسان جهان آفرینش از واژگان رنگین در عینی تر شدن ایماژهای شاعرانه و گاه در راستای تبیین مفاهیم بیان ناشدنی فضای نمادین اشعار خویش بهره ها می برند. با شناخت ویژگی ها و تاثیرات رنگ ها در فضایی واقعی، کنایی، رمزی و اسطوره ای می توان به رازهای پنهان بسیاری دست یافت و یا پیام هایی را به مخاطب منتقل کرد. از همین روی در شعر پایداری نیز به کارگیری عنصر رنگ، بیانگر آرمان ها و خواسته های شاعران است. شهریار و جواهری نیز با به کارگیری رنگ ها به ویژه رنگ سرخ به عنوان یکی از اجزای مهم صور خیال در اشعار خود، تداعی های پر رمز و رازی را با زمینه های فرهنگی، آیینی و تاریخی خلق کرده اند. این جستار با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر مکتب امریکایی در ادبیات تطبیقی سعی در تبیین کارکرد رنگ سرخ در اشعار پایداری این دو شاعر دارد. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که در شعر هر دو شاعر، رنگ سرخ بیانگر شهادت، قیام، اعتراض،ایستادگی و پایداری است.
بررسی تطبیقی سطوح فکری غزلیات حافظ و سنایی با استفاده از تئوری ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
179 - 205
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله برّرسی تطبیقی سطح فکری غزلیات حافظ و سنایی با تأکید بر نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن است. گلدمن در شیوه خود می کوشد تا ارتباط ساخت درونی اثر را با ساخت فکری (جهان بینی) طبقه اجتماعی نویسنده آشکار کند و به عقیده او هرچه این رابطه محکم تر باشد، اعتبار هنری آن نیز بیشتر است. فرضیه نویسندگان بر این مسأله تأکید دارد که ساختار ذهنی جامعه سنایی موجب شد تا غزلیات وی از حیث سطح فکری در سه دسته عاشقانه، عارفانه و قلندرانه و عقلاءالمجانین و ساختار اجتماعی زمانه حافظ موجب شد تا سطح فکری غزلیاتش در حد یک متفکّر منتقد اصلاح طلب نمایان شود. نتایج پژوهش با استفاده از روش تطبیقی حکایت از آن دارد که سطح فکری غالب بر اشعار حافظ تغییر ساختار وضع موجود و تحقق عدالت بوده و سطح فکری اشعار سنائی به دلیل اشتمال بر دلالت های معرفتی، وضعیتی و به ویژه دلالت هنجاری، از ابعاد و قابلیّت های مهمّ مدنی و سیاسی برخوردار است.
بررسی آیین های سوگواری زنان در شاهنامه و قوم بختیاری
حوزه های تخصصی:
آیین های سوگواری از جمله مراسماتی است که در حوزه فرهنگ یک جامعه قرار دارد و جزئی از آداب و رسومی است که همه جوامع با ادیان و فرهنگ های گوناگون به آن توجه دارند. در ایران نیز این رسم همواره با اهمیت خاصی انجام می گرفته است. هدف مقاله حاضر، بررسی و توصیف سوگواری زنان در شاهنامه فردوسی و شناخت وجه تشابه این رسم و آئین با سوگواری زنان در قوم بختیاری با استناد به منابع و همچنین تحقیقات میدانی به شیوه تطبیقی و تحلیلی است. مطالعه و بررسی آیین های سوگواری زنان در شاهنامه و مقایسه آن با آئین های سوگواری زنان قوم بختیاری، نشان می دهد که میان روایات داستانی شاهنامه و روایات های تاریخی درباره آئین سوگ، شباهت های فراوانی وجود دارد. آدابی مانند مویه کردن، خاک آلودگی، خراشیدن چهره، جامه پاره کردن، مو کندن، مو بریدن در شاهنامه و قوم بختیاری به طور مشترک وجود دارند.
مکالمه سنت و تجدد در مقالاتی درباره قاآنی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
233 - 252
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا برخلاف کلیشه های برساخته از مفاهیم سنت و تجدد و نسبت صرفاً تقابلی آن دو، چگونگی مفهوم یابی سنت و تجدد ادبی در محیط های مختلف و کسب مفاهیم تازه و متفاوت و نسبت های گوناگون آن ها را در زمینه مقالات مربوط به قاآنی بررسی کنیم. بازه زمانی مورد نظر ما از سال 1285 تا 1320 است. برای تبیین و توضیح نسبت سنت و تجدد از اصطلاح «مکالمه» استفاده می کنیم. بررسی ما سه مرحله خواهد داشت: شکل گیری مکالمه، جدال نوگرایان و بازخوانی انگاره ها.در دوره آغازین کسانی که ما آن ها را تجددگرا می شماریم تلاش می کنند با تلقی قاآنی و شعرش به مثابه تجسم امر سنتی، به مقابله با آن برخیزند اما مکالمه سنت و تجدد در مقالات بهار و وحید درباره قاآنی ابعاد تازه ای از دو مفهوم فوق را آشکار می کند که قطعاً در قالب دوگانه کلیشه ای سنت و تجدد قرار نمی گیرد. در مرحله دوم و با بررسی مقالات دو تن از نوگرایان درباره قاآنی متوجه می شویم که تلاش برای محبوس کردن قاآنی در سنت همزمان با انتساب صفات متجددانه به او رابطه دیالکتیکی میان سنت و تجدد پدید می آورد. در مرحله سوم مکالمه میان سنت و تجدد به درون سنت کشیده می شود و مقاومت سنت در مقابل سنت فرو می شکند. این مرحله ای از «عقلانیت و خودآگاهی تاریخی» است که منتقدان را به بازخوانی انگاره های پیشین ترغیب می کند. می توان این تحقیق را در مورد شاعران دیگر هم انجام داد اما قاآنی به اعتبار موقعیت، عملکرد و آثارش بیش از دیگران زمینه این مکالمه را فراهم آورده است.
راهکارهای مقابله با نفس با تأکید بر دو مفهوم مرگ اختیاری و فناء (بررسی تطبیقی دیدگاه های مولوی و عطار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
176 - 212
حوزه های تخصصی:
مفهوم نفس و جدال آن با عقل و روح از مهم ترین موضوعات عرفان و نیل به حقیقت است. مسئله مهم آنکه، نفس دارای شاخص ها و کارکردهایی است که نیل به حقیقت را با چالش مواجه کرده و انسان را به قهقرا می برد، به همین سبب، عرفا در آثار خود ضمن تبیین تهدیدها و کارکردهای نفس، به ارائه راهکارهای عمل گرایانه برای موفّقیت در جدال عقل با نفس و نیل به معشوق حقیقی مبادرت نموده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از روش تطبیقی به بررسی کارکردهای نفس از منظر مولوی و عطار و راهکارهای مقاله با آن بپردازد. به همین دلیل سوال اصلی این مقاله عبارت است از: «مولوی و عطار چگونه کارکردهای نفس را تبیین نموده و در ادامه برای مبارزه با آن چه راهکارهایی ارائه کرده اند؟» فرضیه نویسندگان تأکیدی است بر این موضوع که مولوی و عطار، ضمن ترسیم نفس به جانورانی درنده، انسان را به ریاضت و پیرایش روح دعوت می کنند. یافته های مقاله نشان می دهد که کلیدی ترین مفهوم مولوی برای مبارزه با نفس و نیل به حقیقت «مرگ اختیاری» است که برای وقوع آن سه مرحله ضروری است. همین مفهوم در اشعار عطار «فنا» است که برای تحقّق آن سالک باید چهار مرحله را سپری کند.
بررسی سبکی معدن الجواهر اثر ملا طرزی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
163 - 180
حوزه های تخصصی:
دولت خان ملّا طرزی گوالیاری یا دهلوی (قرن یازدهم)، شاعر و نویسنده پارسی گوی شبه قاره هند است که مهم ترین اثر او کتاب معدن الجواهر است. این اثر تاکنون تصحیح نشده و به صورت نسخه خطی نگهداری می شود. مضمون این کتاب مسائل اخلاقی است که در قالب حکایات بیان شده اند. این اثر منثور به شیوه گلستان سعدی در هفده باب به نگارش درآمده است. در این کتاب بعد از ستایش خداوند و نعت پیامبر اکرم، به مسائل اخلاقی و تربیتی پرداخته شده است. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده است، نگارندگان به بررسی سبک کتاب معدن الجواهر پرداخته اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد بسیاری از تعابیر عامیانه و الفاظ کوچه بازاری در کلام دولت خان راه یافته است. وجود اصطلاحات صوفیانه و عرفانی، نشانه علاقه طرزی به عرفان است. در حیطه زبانی، کاربرد انواع واژه های عربی، ترکیبات و عبارات کهن و ساختار دستوری کهن دیده می شود. در بررسی ادبی اثر، وجود انواع صور خیال، اعم از تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه، بیانگر توانایی نویسنده در پیروی از سعدی شیرازی است.
استعمار أمریکا الجدید وعدائها للعرب فی روایه "شیکاغو" لعلاء الأسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
29 - 51
حوزه های تخصصی:
لقد خضع الأدب منذ زمن بعید للدراسه والبحث کمظهر رمزی للسیاسات التی تحکم المجتمع. ستبیّن القراءه الأدبیه لدراسه الموقف من العنصر العربی والإسلامی فی أمریکا التی تدعی الدیمقراطیه والحریه والمساواه فی الحقوق للجمیع، الحقیقه الاجتماعیه والسیاسیه للعصر الحالی الذی یعرف بحقبه ما بعد الاستعمار وما بعد الحداثه. هذا المقال عباره عن قراءه اجتماعیه-سیاسیه لمکانه الهویات العربیه والإسلامیه فی روایه "شیکاغو" لعلاء الأسوانی بناءً على النظریه السیاسیه لشانتل موف، المفکّره السیاسیه والفیلسوفه الفرنسیه التی تقول إن فهم الجمیع مستحیل بسبب وجود ما یسمّى بالأیدیولوجیه المتفوقه. وما یحدث فی دیمقراطیه ما بعد الاستعمار، هو نوع من السیاسه الجدیده من أجل الحفاظ على الدیمقراطیه الحاکمه والسیطره على المعارضه. یعبّر التحلیل الاجتماعی والثقافی لروایه شیکاغو التی تصور حیاه المهاجرین فی المجتمع الأمریکی بعد هجمات 11 سبتمبر، عن نوع من الاستعمار الجدید بطریقه خفیه، حیث یعتبر العنصرین العربی والإسلامی أعداء محتملین للبلاد والشعب الأمریکی وعامل الإرهاب فی أذهان الجمهور وهذا یظهر الحقیقه المخفیه بأن المساواه فی المجتمع الأمریکی لیست أکثر من شعار دیمقراطی وسیاسه جدیده بطریقه استعماریه جدیده، من خلال إثاره الخوف والکراهیه تجاه الجالیه العربیه والمسلمین الآخرین، ومحاوله السیطره على "العناصر ومعتقدات الآخرین".
تأثیرپذیری متون نقّالیِ شاهنامه از عناصر صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
36 - 65
حوزه های تخصصی:
سنّت نقّالی به معنای خاص آن احتمالاً چند صد سال پیش از حکومت صفویه در ایران وجود داشته است، ولی دوره رواج واقعیِ نقّالی به عهد صفوی بازمی گردد. نقّالی به انواع گوناگونی چون پرده خوانی، حمزه خوانی، شمایل خوانی، صورت خوانی، قوّالی و روضه خوانی تقسیم می شده است، اما مهم ترین و جذاب ترین نوعِ نقّالی را شاید بتوان نقّالی شاهنامه و داستان های حماسی دانست. اگرچه ریشه قصه های اینگونه نقّالی (نقالی شاهنامه و قصه های پهلوانی) برآمده از سنّت ها و روایت های پهلوانیِ کهن پارسی است، ویژگی اصلی و بارزِ آن ها تأثیر پذیری از باورها، اعتقادات و ارزش هایِ نقّالان و مخاطبانِ اینگونه از نَقل هاست. از جمله این باورها و اعتقادات، آموزه های صوفیانه و درویشی است که به علت رواج صوفی گری در عصر صفوی و قاجار (دوره رواییِ نقّالی)، و مهم تر از آن، نَقلِ اینگونه داستان ها توسط دراویشِ فرقه عجم و خاکساریه در روایات/ متونِ نقّالی شاهنامه وارد شده اند. با بررسی روایاتِ مکتوبِ نقّالی می توان به روشنی اثرپذیری آن ها را از سنّت ها و عناصر صوفیانه مشاهده کرد؛ سنّت ها و عناصری مانند پوشیدن جامه درویشی، توبه، زهد، ریاضت و چلّه نشینی، مرگ اختیاری، و انواعِ کرامات توسط برخی پهلوانان و شاهانِ حماسی.
تحلیل محتوایی و زبانی مفاخره ای بدیع از پیامبر (ص) به روایت نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
101 - 121
حوزه های تخصصی:
پیش بینی ناپذیر بودن نمود های گوناگون ادب غنایی که ریشه در تجلیات بی حد و حصر عواطف انسانی دارد، تقویت کننده این ذهنیت است که هر لحظه، در گوشه و کنار آثار مختلف، امکان بروز نمونه ای نو و حتی ناشناخته از این نوع ادبی در یکی از زیرشاخه های فراوانش وجود دارد. یکی از این نمونه های محتمل، مفاخره ای است بدیع که نجم الدین رازی از زبان پیامبر (ص) به رشته تحریر درآورده است. طبیعی است که جایگاه منحصربه فرد مفاخره گر در همه جنبه های محتوایی و زبانی قطعه اشاره شده مؤثر بوده باشد. قدرت نویسندگی و ارادت قلبی مؤلف مرصادالعباد نیز بی تردید بر تأثیر هرچه بیشتر این مفاخره فرضی افزوده است. در این مقاله، ضمن استخراج و معرفی این قطعه ویژه، آنچه که ازنظر محتوا و مؤلفه های زبانی موجب برجستگی و امتیاز این مفاخره نسبت به سایر مفاخرات مرسوم و متداول ادب فارسی می شود، باتوجه به جایگاه بی بدیل پیامبر والامقام (ص) در مقام مفاخره گر، ارائه و تحلیل خواهد شد.
اثرپذیری ساختاری و مضمونی شاعران برجستۀ سبک خراسانی در وصف معشوق از معلّقات سبع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
25 - 49
حوزه های تخصصی:
معلّقات سبع یکی از درخشان ترین آثار شعری در عصر جاهلی و آیینه تمام نمای آن است که فرهنگ آداب و رسوم زندگی مردم و همچنین موقعیّت جغرافیایی و اجتماعی و ادبی آن عصر را نشان می دهد. بسیاری از پژوهشگران در زمینه های مختلف ادبی بر روی آن کار کردند؛ زیرا معلّقات سبع، شناس نامه عصر جاهلی است و درک درست این اشعار و بررسی آن ها از جوانب مختلف، راهی برای شناخت عصر جاهلی است. ادبیّات عرب به دلیل هم جواری جغرافیایی تمدّن های عربی و ایرانی از مهم ترین دریچه های تأثیر فرهنگ و زبان عرب بر ادبیّات فارسی است، اگرچه این تأثیر، متقابل و عمیق است؛ اما بی گمان تأثیر ادبیّات عرب بر شاعران دوره های آغازین ادبیّات فارسی عمیق تر و بزرگ تر است. یکی از اهداف اصلی این پژوهش، تحلیل و مقایسه اثرپذیری ساختاری و مضمونی شاعران برجسته سبک خراسانی در وصف معشوق از معلّقات سبع است. اکثر صاحب نظران، متّفقند که شاعران ایرانی در سرودن اشعار مربوط به اطلال و دمن، دنباله رو شاعران عرب بوده اند و از شاعران عرب تقلید کرده اند. جستار حاضر با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد تا اثرپذیری ساختاری و مضمونی شاعران برجسته سبک خراسانی در وصف معشوق از معلّقات سبع را مشخّص سازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که میزان تأثیرپذیری شاعران برجسته سبک خراسانی در زمینه وصف معشوق از شاعران معلّقات چگونه است؟ و کدام شاعر سبک خراسانی تأثیر بیشتری از شاعران معلّقات گرفته است؟
تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان «کلیدر» بر اساس نظریّه عشق «اریک فروم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
59 - 84
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر با تاکید بر اهمیّت مطالعات بینا رشته ای در درک و دریافت بهتر دانش بشری و با فرض پیوند تنگاتنگ ادبیّات و روان شناسی، به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس گزاره های مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که سرشتی بینارشته ای دارد به تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان کلیدر پرداخته، با روی کردی علمی و نظام مند؛ با کاربست نظریّه عشق اریک فروم، زمینه ها و ویژگی های عشق را در ارتباط با بلقیس واکاوی می کند. هدف پژوهش یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که چرا و چگونه در رمانی همچون کلیدر که سخن بر سر مسایل سیاسی - اجتماعی و سراسر آکنده از ستم و استبداد و بندگی است، موتیف عشق همچنان پرورانده و گسترانده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد طبق نظریّه عشق فروم در رمان کلیدر، اولاً: برخلاف تصوّر عموم، عشق تنها اختصاص به روابط میان عاشق و معشوق یا یک فرد مشخص ندارد؛ بلکه انواع گوناگونی با کارکردها، انگیزه ها و زمینه های متعدّد دارد؛ ثانیاً، آثار دولت آبادی نیز بر خلاف تصوّر عموم، محدود به طرح مسایل بومی، اقلیمی، طبیعت گرایی و... نبوده، نمودهای زیبا و خلاقانه ای از عشق در جای جای آثارش و به طور مشخص در شخصیّت بلقیس با هنرمندی تمام بازنمایی شده که غنای آثارش را دو چندان ساخته است. یافته ها هم چنین نشان می دهد بلقیس تمام ویژگی های عشق فروم را دارد، کیفیّت حضور او در رمان و حوادثی که روی می دهد گواه آن است که مسئولیّت پذیری، تحمل رنج، معرفت عمیق به ایل و خانواده، بی نیازی، فداکاری همه و همه زاده عشق ستودنی و راستینی است که فروم یکایک آن ها را از ویژگی های عشق راستین برمی شمارد.
نقد ترجمه بخش هایی از رمان «سیّدات القمر» با تأکید بر تکنیک های هفت گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر یک از نظریه پردازان ترجمه کم و بیش توانسته اند با آثار و آرای خود بر تاریخ ترجمه مؤثر باشند. از این میان ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال 1958میلادی کتابی را با عنوان «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند. این کتاب تکنیک هایی را معرفی می کند که هر مترجمی از آن بهره می برد و با توجه به تأثیر چشم گیری که این اثر در تاریخ ترجمه داشته به مرجع مهمی برای تکنیک های ترجمه تبدیل شده است. در پژوهش حاضر پس از ارائه تعریفی گذرا برای هر یک از این تکنیک ها برای هر کدام نمونه هایی ذکر شده است. این نمونه ها بعد از کاوش و مقایسه متن ترجمه با متن اصلی رمان مشهور «سیدات القمر» و متناسب با همان تکنیک انتخاب شده است تا به واکاوی ترجمه این رمان بپردازد که تألیف جوخه الحارثی (2010میلادی) است و محمد حزبائی زاده آن را با عنوان «بانوان ماه» ترجمه کرده است. این مقاله درصدد است که ترجمه این رمان را با استناد به آرای نظریه پردازان مشهور ترجمه ارزیابی کند و در یک پژوهش مسأله محور با روش تحلیلی- توصیفی میزان گرایش و موفقیت مترجم را در به کارگیری این تکنیک ها بسنجد که در پایان نتیجه می گیرد مترجم به خاطر توجه ویژه به فهم خواننده و ارتباط با او، رویکردی مقصدگرایانه داشته است؛ بنابراین، برای خلق یک متن روان و قابل فهم، تکنیک های مستقیم را کمتر به کار گرفته و بیشتر از روش های غیرمستقیم بهره برده است تا در نهایت، ترجمه ای خواندنی به زبان فارسی ارائه کند که عبارات و اصطلاحات آن برای مخاطبان فارسی زبان آشنا و خالی از ابهام و پیچیدگی بوده و با سطح خوانندگان یک رمان متناسب است.
کاربرد عناصر اساطیری در داستان های فانتزی کودکان دهه ی هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد عناصر اساطیری در داستان های فانتزی کودکان دهه ی هشتاد عمران صادقی* بیژن ظهیری ناو** مهدی رستمی*** چکیده اسطوره یکی از مهم ترین موضوعات بشر است که در سراسر فضای زندگی او جریان دارد. اسطوره امری پویاست و بازتاب این پویایی در تمام کارهای بشر به ویژه ادبیات جلوه گر است. ادبیات کودکان و نوجوانان نیز از این تأثیر برکنار نیست. گستره ی این بازتاب به ویژه در گونه ی فانتزی آشکارتر است. در این پژوهش در ابتدا تعریفی مختصر از اسطوره ارائه داده شده است؛ آن گاه ویژگی های بینش اسطوره ای بررسی شده و سپس درباره ی ویژگی های عناصر اسطوره ای و شیوه ی به کارگیری آن در داستان های منتخب کودکان و نوجوانان بحث شده است. جنبه های بررسی شده در این مقاله عبارتند از: ویژگی های انسان گیاهی، شخصیت های اساطیری مانند غول و پری، جادو، پیکرگردانی و آنیمیسم. بررسی این پژوهش نشان داد استفاده از عناصر اسطوره ای برای نویسنده ی داستان فانتزی یک هدف نیست؛ بلکه یک وسیله ی بسیار کارآمد است. او می تواند با این عناصر، دنیایی نو و سرشار از شگفتی را برای مخاطب خلق کند. زیرا کودک اسطوره زی است و هنوز لایه های ناخودآگاه ذهن او با جهان اسطوره ای و پیوندهای آن در ارتباط است؛ پس بیشترین لذت را از داستان خواهد برد. واژه های کلیدی: ادبیات کودکان، اسطوره، آنیمیسم، جادو، فانتزی. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی emransadeghi1@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی zahirinav@uma.ac.ir *** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون dr.rostami@kazerunsfu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 2/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 25/2/1400
تحلیل روان شناختی منظومه فرهاد و شیرین وحشی بافقی با تأکید برمکانیزم های دفاعی فروید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
87 - 115
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مؤلفه های نظریه روان کاوی فروید، «مکانیزم های دفاعی» است. به عقیده وی همه مردم برای رسیدن به آرزوهایشان کوشش می کنند، اگر در رسیدن به آرمانشان ناکام شوند، دچار فشار روانی می شوند و برای رویارویی با فشار روانی، از مکانیزم های دفاعی استفاده می کنند. منظومه فرهاد و شیرین وحشی بافقی، ظرفیت های قابل تأمل برای بررسی مکانیزم های دفاعی فروید را دارد و می تواند از دید روان شناختی، بررسی شود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به تحلیل روان شناختی منظومه فرهاد و شیرین وحشی بافقی با تأکید بر مکانیزم های دفاعی فروید پرداخته است و به این پرسش پاسخ داده که هرکدام از شخصیت های این منظومه، برای کاهش و غلبه بر آسیب های روانی از چه راه های مقابله ای و مکانیزم های دفاعی استفاده می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، این شخصیت ها نیز مانند دیگر افراد جامعه، هنگام ناکامی و پریشانی به مکانیزم های دفاعی، به خصوص فرافکنی و خیال پردازی و ... متوسل می شوند تا بر مسائل و اضطراب های ایجاد شده فائق آیند و آشفتگی درونی خود را کاهش دهند.
مطالعه تطبیقی شاعرانگی در آثار سپهری و آندو: بررسی فرم و فضا در شعرهای سهراب سپهری و معماری شعرگون تادائو آندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعرهای سهراب سپهریِ شاعر و بناهای تادائو آندویِ معمار آثاری هستند بر ساخته از کلمات و بتن که در بردارنده نوعی شاعرانگی اند. در این پژوهش پس از استخراج مؤلفه های شاعرانگی در آثار دو هنرمند، ریسمانی نامرئی میان آن ها دریافته و بر این نکته دست یافته که سرچشمه شاعرانگی در کار این دو هنرمند، متأثر از آیین ذن، به مانند شعرهای هایکوست، که نه حاصل تخیل، بل تصویری از واقعیت به سودای ارتباط است، و این ارتباط از طریق استقرار یک «فضا» فراچشم می آید. مبنای نظری این پژوهش اندیشه هیدگر در باب حقیقت یا همان معناست. هیدگر بر این اعتقاد است که سرچشمه حقیقتِ چیزها با توضیح به وسیله کلمات ممکن نیست. خود چیز است که کشف و پدیداری حقیقت است. نیروی هنر بر بستر شاعرانگی به پدیداری حقیقت چیزها کمک می کند تا معنایی پدید آید که برگرفته از جهان دیگری ست که با کلمات به بیان درنمی آید؛ چراکه به صورتی پراکنده در ناخودآگاه اثر نهان است و به هنگام اتصال به فضای اثر، دریافت می شود که چیزی جز ارتباط با فضای اثر نیست. و اما مسئله این مقاله این است: حقیقت یا معنایی که به کلام درنمی آیند، چگونه در شعر سهراب سپهری و معماری تادائو آندو زبان می گشاید؟ و مفروضه را در قالب پاسخ می توان چنین در نظر آورد که زبان شاعرانه بستر کار دو هنرمند، فراتر از کلمات، زبان می گشاید تا معنایی بیافریند که چیزی جز ارتباط با فضای اثر نیست .
بررسی تطبیقی حکایت نمرود در افسانه قرون ویکتور هوگو و تفسیر رشیدالدین میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، شخصیت نمرود به عنوان نمادی از ظلم شناخته می شود. وجود روایات متعدد، بستری را برای بازنویسی های متفاوت از داستان وی در متون مختلف تاریخی و ادبی فراهم کرد. نسخه های بسیاری از این داستان در دست است که از آن جمله می توان به تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار از مفسر نامی قرن ۵۲۰ ه.ق، ابوالفضل الرشیدالدین میبدی اشاره کرد. وی شخصیت نمرود را بر پایه سوره هایی از قرآن و به صورت داستان های پراکنده به تصویر کشیده است. نمود دیگری از این روایت را نیز می توان در اثر حماسی ویکتور هوگو، شاعر و ادیب فرانسوی مشاهده کرد. هوگو در کتاب افسانه قرون ، با بهره گیری از اساطیر و کتاب های مذهبی مختلف به نگارش داستان نمرود در قالب حماسی پرداخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی سیر تحول شخصیت نمرود در دو ژانر حماسی و تفسیری بر پایه دانش مضمون شناسی از نوع بازنمایی ادبی شخصیت های مشهور و افسانه ای است. روش شناسی این جستار نیز بر پایه دانش روایت شناسی و به ویژه تطور یک شخصیت واحد در بافت متفاوت هر دو داستان است. در نتایج به دست آمده خواهیم دید که تفاوت در نوع نگاه نویسنده به جامعه ای که در آن زندگی می کند و هدف او برای بازتاب افکارش در جامعه، چگونه سبب پرورش داستان در بافت فرهنگی متفاوت و ایجاد تحولات جهت یافته در قسمت هایی از آن می شود. این روش ها برای پاسخگویی به چگونگی سیر تحول شخصیت نمرود در مسیر بازنویسی داستان است. واژگان کلیدی : ابوالفضل رشیدالدین میبدی، روایت شناسی، مضمون شناسی، نمرود، ویکتور هوگو.
بررسی تصویر فرهنگی - اعتقادی اقوام مختلف در سفرنامه ابن فضلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
223 - 256
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و مقایسه ی تصاویر فرهنگی - اعتقادی اقوام ایرانی، ترک، صقالبه و روس در سفرنامه ی ابن فضلان بوده و عوامل دخیل در نگاه ارزش گذارانه ی مؤلف را شناسایی خواهد کرد. برای تحقق این هدف نخست انواع تصاویر فرهنگی - اعتقادی این 4 قوم طبقه بندی و توصیف شده است. سپس نگاه ارزش گذارانه ی ابن فضلان در بیان این تصاویر تحلیل گردیده و در پایان دلایل این نگرش ارزشی بررسی و شناسایی شد. از رهگذر این تحلیل این نتیجه حاصل شد که در تصاویر ارائه شده در موضوعات مختلف نگاه ابن فضلان به ایران و صقالبه اغلب مثبت و گاهی بی طرفانه بوده اما درباره ی ترکان و روس ها دیدگاه وی غالباً منفی بوده است. در خصوص عوامل تأثیرگذار بر نگرش ارزشی ابن فضلان نیز این موارد به دست آمد: هدف سفر، جایگاه مذهبی مؤلف، موقعیت فرهنگی، سیاسی و مذهبی کشور خودی، پیشینه ی تاریخی و مذهبی اقوام بیگانه، و روابط سیاسی و مذهبی با هر کدام از این اقوام.
بررسی محتوایی شعر شاعران عربی سرای خراسان (مطالعه موردی: جلد چهارم یتیمه الدّهر ثعالبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
103 - 122
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان دوره تاریخی و محیط طبیعی و اجتماعی را از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در شعر دانست. قرن چهارم و پنجم که اوج رشد و شکوفایی ادب عربی در خراسان است، شاعرانی برجسته و مشهور به ادبیات عربی معرّفی کرده که همچون آینه ای درمقابل تأثیرات محیطی و فرهنگی دوره خود، فرهنگ و تمدّن ایرانی را در خویش بازتاب کرده است. ثعالبی از برجسته ترین عالمان و ادیبان خطّه خراسان، بسیاری از اشعار این دوران را در کتاب گران سنگ یتیمه الدّهر گردآورد. جستار حاضر با رویکرد تاریخی - اجتماعی محتوایی شعر شاعران عربی سرای خراسان را در جلد چهارم دیوان یتیمه الدّهربررسی کرده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که فرهنگ و تمدّن ایران به صورت عام و فرهنگ خراسان به طور خاص بر محتوای شعر عربی تأثیری شگرف گذاشته است. از یک سو، عناصر فرهنگ ایرانی همچون سبک پوشش، غذاها و خوراکی های متداول، انواع پارچه، صنایع ایرانی، جشن ها و اعیاد در شعر این دوره تبلور یافته و از سوی دیگر، تأثیر این تمدّن بر قالب و صور بیانی به کاررفته در شعر ملموس است و شاعران بیشتر عناصر صور بیانی خود را از محسوسات گرفته اند و بر حسّ بینایی و رنگ ها تأکید ویژه داشته اند.