فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۶٬۷۰۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
76 - 101
حوزههای تخصصی:
آزمندی و میانه روی از بنیادی ترین مضامین اخلاقی هستند که در شکل دادن به زندگی اجتماعی نقش بسیار مؤثری دارند. نفوذ خصیصه آز در جامعه سبب انحطاط و از بین رفتن داد شده و آسیب هایی را سبب می شود؛ به طوری که پیوسته انسان در رنج به سر می برد. آنچه زیست اجتماعی انسان را به سوی بحران می کشاند، خلأهای درونی و ضعف فضیلت های اخلاقی است. فردوسی در شاهنامه آز را به نوعی معادل نیستی می داند. برایند افکار وی میانه روی بوده و هدف این جستار نیز حصول فضیلت راستی است که مبنای سامان دهی زندگی انسان به شمار می رود. پژوهش حاضر در راستای دستیابی به آرمان های کاربردی، با هدف بنیادی و روش توصیفی تحلیلی در نظر دارد تا ابعاد این دو خصلت را در داستان پادشاهی اسکندر بررسی نماید و براساس نظریه اعتدال ارسطو نشان دهد پیامد آزمندی و فقدان میانه روی در پادشاهی اسکندر چه بوده است. یافته ها نشان می دهد با برجستگی فضیلت های خردمندی، داد و دهش، راستی، دو مؤلفه میانه روی و آزمندی نیز به طور فطری در او وجود دارند. یکی از شاخصه های آزمندی در اسکندر میل به جاودانگی است. البته با توجه به شرایطی که در آن قرار می گیرد، از عنصر برتری جویی و خشم استفاده می کند؛ اما میل به کشورگشایی در او بیشترین بسامد را دارد که بازده آن رنج است.
تصحیح دو اشتباه در شرح احوال محمدحسین حسینی شیرازی، شاعر و عارف دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
137-157
حوزههای تخصصی:
محمدحسین حسینی شیرازی از عارفان و شاعران دوره قاجار است که مهم ترین اثر وی خمسه حسینی ( وامق و عذرا ، مهر و ماه ، اشترنامه ، الهی نامه و وصف الحال ) است. سال تولد حسینی در برخی تذکره ها و مقدّماتِ کتاب های وامق و عذرا ، مهر و ماه ، اشترنامه و وصف الحال 1184ه .ق ثبت شده است. تأمل در معتبرترین نسخه خطی خمسه حسینی، نسخه علامه طباطبایی و مادّه تاریخی که در پایان الهی نامه آمده، نشان می دهد این سال صحیح نیست. بنابر ثبت و تأیید شاعر در پایان نسخه، الهی نامه در سال 1237ه .ق سروده شده و سال 1239ه .ق کتابت شده است. مادّه تاریخ آن نیز سال 1239ه .ق را نشان می دهد. همچنین حدود دویست بیت مانده به پایان الهی نامه شاعر در بیتی سنِّ خود را چهل وپنج سال ذکر کرده است؛ بنابراین سال تولد وی1192یا 1194ه .ق بایست باشد. ابیات پایانی الهی نامه که در رثای ابوالقاسم سکوت (درگذشته 1239ه .ق) سروده شده، سال1194ه .ق را اثبات می کند. در این پژوهش با بررسی آثار، آشکار شد که سر منشاء اشتباه در محاسبه تاریخِ تولد، فهرست نسخ خطی کتابخانه سپهسالار بوده است. زادگاه حسینی نیز مورد تردید است؛ برخی کربلا و برخی شیراز ثبت کرده اند. همچنین در برخی منابع، حسینی را رئیس اخوان نعمت اللهیه دانسته اند در حالی که هیچ سند قطعی مبنی بر اینکه او رئیس اخوان نعمت اللهی یا از اقطاب این سلسله باشد یا حتی وارد سلسله نعمت اللهیه شده باشد وجود ندارد. بنابر بیان آشکار و پی در پی در آثار حسینی، وی دست ارادت به ابوالقاسم سکوت داده بود و تا پایان عمر بر آن پایدار ماند. در تذکره ها درباره اینکه ابوالقاسم سکوت از پیروان سلسله نوربخشیه یا اویسی بوده باشد، اشاراتی شده است. پیداست حسینی نیز که متشرّع و شیعه اثنی عشری بود، راه سلوک عرفانی را همچون استاد خویش می پیموده است. البته بیشتر اقطابِ سلسله ذوالریاستینِ نعمت اللهیه از خاندان حسینی بوده اند و چه بسا این نکته موجبِ اشتباه برخی تذکره نویسان در انتساب حسینی به نعمت اللهیه بوده است. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی انتقادی و برشمردن دلایل قطعی این مسائل بررسی و بیان شده است.
بررسی بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های اقتدار و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های اقتدار و آزادی چکیده هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های اقتدار و آزادی است. روش این پژوهش توصیفی -تحلیلی است. نمونه ی تحلیل شده در این پژوهش شامل هجده داستان بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1400 است. جمع آوری داده ها به روش اَسنادی و روش تجزیه و تحلیل دادها، تحلیل محتوا و با بهره گیری از آمار توصیفی است. یافته ها نشان می دهد از بین 104 جلوه گری شناسایی شده در کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی، 4/64% بر مؤلفه های آزادی بخش و 6/35% بر مؤلفه های اقتدارگرا تأکید داشتند. تحلیل داستان های بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم دبستان، نشان داد که از نظر عددی، توجه بیشتری به مؤلفه های آزادی بخش شده است که چنین ظرفیتی در داستان ها از زوایای مختلف شناختی، عاطفی، ، هنری، اخلاقی و تربیتی اهمیت دارد و زمینه ساز حرکت کودک از وابستگی به استقلال فکری، انتخاب گری و قدرت تصمیم گیری کودکان می شود. به گردآوران و مؤلفان کتاب های درسی پیشنهاد می شود که هم در انتخاب و گزینش داستان ها و هم در تألیف و بازنویسی داستان ها، از عناصر و شگردهای داستانی که تأمین کننده ی آزادی کودک است، بهره ببرند.
نقد فرمالیستی مراثی فیضی دکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
131 - 148
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی به عنوان ابزاری برای سنجش جایگاه و ارزش آثار ادبی، در نوع فرمالیستی خویش حاصل تغییرات عمده قرن بیستم در رویکرد به این آثار است. این نوع نقد، متأثر از دیدگاه های مبتنی بر زبان شناسی، متون ادبی را بدون توجه به عوامل بیرونی ازلحاظ فرم و با تأکید بر گفتمان، حالت و گونه بررسی می کند. درواقع نقد فرمالیستی به دنبال تثبیت پژوهش علمی در ادبیات و تبدیل آن به دانشی مستقل با تکیه بر مؤلفه هایی چون قاعده افزایی و قاعده کاهی شکل می گیرد. در جستار حاضر، به روش تحلیل کیفی، ضمن خوانش مرثیه های فیضی دکنی برپایه مؤلفه های اصلی این نوع نقد، به این نکته عمده می رسیم که چگونه برونه زبان با تأثیرپذیری عناصر سازنده کلام از روش های قاعده افزایی، آشنایی زدایی شده و واژه ها و صامت ها و مصوت ها در نهایتِ انسجام و توازن هماهنگ با فضای عاطفی شعر پیش می روند و انحراف از قواعد حاکم بر زبان هنجار، تحت عنوان قاعده کاهی با به کارگیری صناعاتی چون تشبیه و استعاره و مجاز و کنایه و... در ژرف ساختی برپایه عواطف و احساسات، کارکردی ادبی به زبان می بخشد و در نهایتِ سازگاری فرم شعر، با عواطفِ مطرح شده باعث توفیق شاعر در القای عواطف و احساسات و خَلق مراثی عاطفی و احساسی دلنشین می شود.
تحلیل و مقایسه شگردهای زبانی در دو رمان «اهل غرق» و «العصفوریه» (درهم تنیدگی واقعیت و خیال در وصف تنگنا های اجتماعی-سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
74 - 93
حوزههای تخصصی:
در رئالیسم جادویی، همواره خیال با واقعیت روزمره توأم می گردد که در نتیجه آن، اثری ادبی با آمیزه-ای غیر قابل انفکاک از واقعیت و تخیل پدید می آید. دو رمان اهل غرق از منیرو روانی پور و العصفوریه (تیمارستان) اثر نویسنده سعودی تبار غازی القصیبی، به شیوه ی رئالیسم جادویی و با دغدغه های ژرف انسانی نگارش یافته اند. درون مایه هر دو رمان، وصف تنگنا های سیاسی-اجتماعی با درهم تنیدگی واقعیت با خیال است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مکتب ادبیات تطبیقی امریکائی، مسئله زبان و ویژگی های آن در دو رمان مذکور را بررسی نموده، می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که شگردهای زبانی به کار رفته در این دو اثرتألیفی در قالب رئالیسم جادوئی، کدامند و چه تفاوت ها و مشابهت هایی با هم دارند. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که هر دو نویسنده، و کدام به شیوه ای متفاوت، از دایره تنگ زبان عادی خارج و به دنیای گسترده ی خیال پناه برده اند و در این راه از شگردهای گوناگون زبانی استفاده نموده اند. زبان روایت در اهل غرق رنگ و بوی زبان محلی جنوبی دارد، اما در العصفوریه زبانی آرکائیک و باستان گرا متناسب با فضای اسطوره ای رمان، مورد بهره برداری نویسنده قرار گرفته است. هر دو رمان در روایت حوادث لحنی باورمندانه و طنزآمیز با رویکردی به شدت انتقادی از وضع موجود و آمیخته با حسرتی برای از دست رفتن میراث گذشته، در خود دارند. ضرباهنگ دو رمان، هرچندگاهی به تناسب موقعیت شتاب می-گیرد، اما در مجموع و به اقتضای اطناب در سبک رئالیسم جادوئی، آهسته و کند است.
تشیع و گرایش های شیعی در بین عارفان شیرازِ سده های هفتم تا نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و سنجشِ حضور و نمودِ مذاهب و دبستان هایِ گوناگونِ فکری، از بایسته های پژوهش های تاریخی در هر عهد و روزگار است. مذهب اثرگذار تشیع نیز از شمول این قاعده مستثنا نیست. از دیگر سو، شیراز و فارس در سده های هفتم تا نهم، از مراکز اصلی فرهنگ ایرانی و اسلامی بوده اند. بدین ترتیب، ضرورت کاوش درباره تشیع و گرایش های شیعی، به ویژه از نوعِ باطنیِ آن، در این سرزمین آشکار است؛ لیکن تاکنون اثری که نگاهی فراگیر به این موضوع داشته باشد، نگاشته نشده است. در این گفتار، با کاوش کتابخانه ای و تحلیل مقوله ای، ضمن معرفی جوانب شیعی اندیشه 33 چهره ادبی و فرهنگی، برخی از وجوه این موضوع نیز بررسی شده است. می توان گفت تشیع در این دیار، در سده هفتم، «حضور»؛ در سده هشتم، «قدرتی نسبی» و در سده نهم، «قدرتی غالب» دارد. جریان اصلی تشیع در این ادوار، «تشیعِ باطنی» است و مهم ترین حامیان آن، صوفیان و متصوفان اند. تشیعِ غالی نامیده نیز در این دوره حضور دارد. توجه به آیین های شیعی مانند تعزیه امام حسین(ع) از قرن هفتم تا رسمیت یافتن فقه شیعی در کنار چهار مذهب فقهی اهل سنت در قرن نهم نیز از سویه های دیدنی رشد تشیع در مقطع مدّ نظر است.
تصویرشناسی فرهنگ ایرانیان عصر صفوی از دیدگاه فرانسویان، موردپژوهی: رافائل دومان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
151 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش زیر بررسی وجوه فرهنگی زندگی ایرانیان عصر صفوی در سفرنامه رافائل دومان، کشیش فرانسوی قرن هفدهم میلادی است که بر اساس دانش تصویرشناسی انجام شده است. دومان در اواسط قرن هفدهم ، حدود سال 1645 میلادی، به ایران آمد و تا پایان عمر، یعنی بیش از نیم قرن، در این کشور به سر برد. کتاب «وضع ایران در سال 1660» دربرگیرنده دیدگاه های او درباره ایرانیان عصر صفوی، خصوصاٌ در ابعاد فرهنگی و مردم شناسی آن است. در این جستار بر اساس دانش تصویرشناسی، تصاویر ایرانیان در این سفرنامه را در 11 موضوع معماری و اثاثیه منازل، غذاها، لباس ها، بازی ها، مراسم نوروز، خدمتکاران، خط و زبان، کتاب ها و علوم رایج، آموزش عمومی، اعتیادهای رایج و بهداشت و سلامت عمومی استخراج و دسته بندی کرده ایم. سپس کوشیده ایم نوع نگاه و ارزش گذاری مثبت، خنثی یا منفی او نسبت به هر پدیده را شرح دهیم و علاوه بر آن، ریشه های شکل گیری این نوع نگاه را بیابیم. در پایان مشخص شد بیش از 75 درصد تصاویری که دومان درباره زیست فرهنگی ایرانیان ارائه می دهد، از نوع تصاویر منفی هستند که این دید منفی نسبت به ایرانیان می تواند ریشه در روحیات خاص او، پیش فرض های او به عنوان یک مسیحی و هدف سفر او داشته باشد.
همسنجی تقابل سنت و مدرنیته در رمان های «نارنجه» اثر جوخه الحارثی و «سووشون» اثر سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
193 - 226
حوزههای تخصصی:
حقیقت آنست که تقابل سنت و مدرنیته همواره موجب پویایی جوامع گوناگون شده است؛ نویسندگانی که نسبت به میراث گذشته خود دغدغه دارند و هویت خود را در آن می بینند، در تلاشند با اشراف کامل بر گذشته جامعه خود، عناصر مختلف را در مقابل مدرنیته قرار دهند. جوخه الحارثی نویسنده معاصر عمان و سیمین دانشور نویسنده معاصر ایرانی در آثار خود به دنبال تبیین جایگاه اجتماعی زنان و ذکر نقاط ضعف و قوت آنان در جامعه هستند. حارثی در رمان «نارنجه» با استفاده از زاویه دید اول شخص در دو زمان مختلف، داستانِ دو نسل مختلف را روایت می کند که در بحران هویتی میان سنت و مدرنیته به سر می برند. سووشون، رمانِ مشهور دانشور سرگذشت خانواده ایرانی است که در ز مان جنگ جهانی دوم حضور دارند و با لمس تبعیض در جنبه های گوناگون، سعی می کنند تا حد امکان به رفع آن بپردازند. در پرتو پر رنگ بودن موضوع تقابل سنت و مدرنیته در دو رمان یاد شده، این جستار می کوشد با روش توصیفی-تحلیلی از منظر تقابل سنت و مدرنیته به همسنجی رمان های «نارنجه» و «سووشون» بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد نویسندگان به کمک شخصیت زن، تضاد و تقابل موجود میان سنت و مدرنیته را در موضوعاتی همچون ازدواج، خانواده، روستا و شهر به تصویر کشیده اند. وجه اختلاف دو داستان این است که «نارنجه» رمانی است که از گذشته به عنوان سنت یاد می کند و دوره کنونی را به عنوان مدرنیته معرفی می کند؛ اما در «سووشون» سنت و تجدد در یک زمان به تصویر کشیده شده است.
صوره الأنا اللبنانی والآخر الصهیونی فی المجموعه القصصیه شاره جدیده للنصر لعلی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
87 - 103
حوزههای تخصصی:
دخلت صوره الأنا والآخر النصوص الأدبیه العربیه، بعد الأحداث التی شهدها العالم العربی من الصراع القائم بین الغرب والشرق و بین المسلمین والصهاینه خاصه، حتی عکس الکُتاب صوره هذه المواجهه، ما حفّز الباحثین والناقدین على القیام بدراسه الضدین فأخذت هذه الدراسه دوراً واسعاً فی میدان البحث، ویهدف نقاش هذه القضیه الحرص علی صوره الأنا العربیّه، والحفاظ علی هویتها من أجل مواجهه الآخر العدوّ. والمراد من "الأنا" هنا صوره ذات اللبنانی الثائر وفی نفس الوقت المحافظ عن بلده و"الآخر" یعکس صوره الصهیونی الأجنبی، فالکاتب اللبنانی علی حجازی فی مجموعته القصصیه «شاره جدیده للنصر» مثّل الأنا أی روح الشعب اللبنانی المقاوم باتجاهٍ جدیدٍ للمقاومه. إننا فی هذه الدراسه، وفقا للمنهج الوصفی- التحلیلی نهدف إلی استجلاء صوره الأنا تجاه صوره الآخر فی قصص علی حجازی، وما تقوم من علاقات بینهما، إذ تعدّ القصص من الفنون التی تجسد إشکالیه الأنا والآخر، وتتیح الفرصه لتعکس الآخر وهزائمه.
استطاع الکاتب أن یأخذ أنواع الأنا والآخر فی نصّه، وأن یأتی بأمثله لها بأسلوب أدبیّ فنیّ. لذا؛ نسعی إلى الکشف عن أسلوب علی حجازی فی انعکاس صوره الأنا والآخر فی شاره جدیده للنصر، وکیفیّه سرّد الحرب، ومقاومه اللبنایین تجاه العدو الإسرائیلی. أبرز المحاور الموجوده فی قصص علی حجازی والتی توصل لها البحث إن صوره الأنا کانت متفائله على الرغم من هزائم الحرب، فأمّ محمد شخصیّه تعبِّر عن صوره الأنا المتفائله والمقاومه والآخر القاتل والمحتلّ الذی یحلّ قتله، أما صورت المتشائم اللبنانی تجلّی فی شخصیه الجار "أبوسعد" فی قصه الزفه، وعَکَسَ الأنا بالرغم مما تهدم وحُرقَ بصوره منتصره جدیده للنصر. أنهی الحجازی العلاقه الجدلیّه التی تجمع الأنا فی الآخر فی قصصه بفشل الآخر الصهیونی، قد توصل البحث إلى إن فی نهایه کلّ قصه یوجد ذلک الفشل الصهیونی.
از نگاه ایجابی به شعر و شاعران عرفانی تا نگاه سلبی به شعر و شاعران مدرن در تأملات فلسفی احمد فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شناخت و ماهیت شعر موضوعی دیرینه است که اندیشمندان جهان را به خود مشغول داشته است. در سنت فلسفی غرب از افلاطون و ارسطو از یک سو، و در سنت شرق از فارابی و ابن سینا تا عصر حاضر در باب ماهیت و شناخت شعر دیدگاه های سلبی و ایجابی زیادی مطرح شده است. از میان فیلسوفان ایرانی که در دوره معاصر نگاه فلسفی به شعر و شاعران داشته، احمد فردید است. فردید در نگرش خویش نسبت به شعر تحت تأثیر سه آبشخورِ: حکمت انسی، عرفان ابن عربی و اندیشه های هایدگری است. وی براین اساس، تاریخ را به پنج دوره پریروز، دیروز، امروز، فردا و پس فردا تقسیم می کند. دوره پریروز و پس فردا، به دلیل خاستگاه و غایت الهی، دوره های آرمانی فردید محسوب می شوند؛ اما دوره های دیگر در نگاه وی چندان اعتبار و اهمیتی نمی یابند. در نظر وی، باتوجه به گذشت زمان و فاصله گرفتن از تاریخ پریروز، زبان از خاستگاه الهی خود خارج شده و به صورت ابزار و وسیله تنزل پیدا کرده است. بنابراین، به دلیل اینکه شاعران کلاسیک، افرادی همچون حافظ، مولانا، جامی و شبستری با زبان اشارت، امکان بازگشت به تاریخ پریروز و احیای تاریخ پس فردارا برای انسان فراهم می کنند، شعر و شاعران آرمانی وی محسوب می شوند. همچنین، شعر این شاعران به دلیل دربرداشتن حکمت، به مثابه نیروی رهایی بخش انسان از دوره عسرت نقش آفرینی می کنند و حتی در دوره مدرنیته نیز در مقابل نیست انگاری بشارتی به سوی پس فردا می دهند؛ اما در دوره جدید با ظهور متافیزیک و میدان داری نفس اماره، شعر و شاعران نقش و رسالت دیرین خود را از دست داده اند. براین اساس، شاعرانی همچون نیما یوشیج، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، شاملو و... به دلیل آنکه شعرشان بر مبنای نفس اماره و زبان عبارت استوار است، در چشم و دل فردید ارج و اعتباری پیدا نمی کنند؛ ازاین رو، به طورکلی، فردید شاعران مدرن را از مدینه فاضله خویش بیرون می کند.
تأثیرپذیری عبدالغنی خان از حکیم عمر خیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
25 - 48
حوزههای تخصصی:
چکیدهادبیات تطبیقی بیانگر انتقال ادبیات یک ملت به ادبیات ملت دیگر است و یکی از مکتب های آن، مکتب فرانسه است که در اواخر قرن نزدهم به وجود آمد و وجه غالب در نگاه پژوهشگران ادبیات تطبیقی این مکتب، تاریخ گرایی و مسئله تأثیر و تأثّر است. تأثیرگذاری و تأثیرپذیری در همه فرهنگ ها سبب خلق آثار ادبی می شود؛ زیرا هیچ اثری بدون توجه به آثار قبلی و به طور مستقل خلق نشده است. در این پژوهش از تأثیرگذاری خیام بر غنی خان بحث شده، حکیم عمر خیام یکی از فیلسوفان و شاعران قرن پنجم هجری است که در حوزه ادبیات بیشتر از طریق رباعیات خود به شهرت رسید؛ چون رباعیات خود را با مفاهیم بلند و عالی به زبان ساده بیان کرده است. رباعیات وی به زبان های مختلف جهان ترجمه شده و بر شاعران ملل مختلفی تأثیر گذاشته است، غنی خان (1914- 1996م) شاعر معروف زبان پشتو هم در سرایش شعر از خیام و اشعار خیامی متأثر شده و در لابلای اشعارش مضامین و اندیشه های خیام و خیامی بازتاب یافته است؛ بنابراین، هدف در این پژوش تأثیرپذیری غنی خان از خیام و مکتب خیامی و شناخت میزان این تأثیرپذیری است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، تأثیرپذیری غنی خان از رباعیات خیام و مکتب خیامی بررسی شده است. یافته های نتایج نشان می دهد که با تحلیل اشعار غنی-خان روشن می شود که وی در موضوعاتی؛ چون: خوش گذرانی، اغتنام فرصت، جبر و سرنوشت، بدبینی نسبت به زندگی و مرگ، ریا ستیزی و امثال آن از خیام و اشعار خیامی تأثیرپذیر است.
«داستان تحول» در کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۸
167 - 197
حوزههای تخصصی:
در برخی حکایت های صوفیانه شاهد تغییروتحول یکی از شخصیت ها هستیم؛ هرچند انتظار می رود در قصه با شخصیت های ایستا روبه رو شویم. در این موارد شخصیت دگرگون می شود و برخلاف ساختار قصه ها، به جای وقایع و حوادث، شخصیت، در مرکز و محور حکایت قرار می گیرد. برخی از این تحول ها ناگهانی و در اثر کرامت یا معجزه و برخی با سیر منطقی و علّی رخ می دهد. در نوبت سوم جلدهای اول تا دهم کشف الاسرار و عده الابرار میبدی (نگارش: حدود سده ششم) 37حکایت ازاین دست وجود دارد. مسئله اصلی پژوهش افزون بر اشاره به دلایل و خاستگاه تحول، بازتاب مکاشفه و تحول درونی بر ساختار روایت و عناصر داستانی است که به شیوه تحلیلی و توصیفی و به کمک جدول و شکل بدان پرداخته شد. دستاورد پژوهش نمونه هایی از حقیقت مانندی نسبی، همدلی مخاطب با حکایت، جوانی جامعه تحول یافته، حضور کم رنگ زنان در ماجرای تحول، لزوم زمینه و استعداد درونی، تحول در جهت مثبت، نقش اراده و اختیار، ماندگاری تجربه، بازگشت به خداوند به عنوان درون مایه کلی حکایات و شگردهایی چون کاربرد پی رنگ پیچیده تر و حکایت های طولانی تر، زاویه دید اول شخص یا ترکیبی، پرداختن به جزئیات حالات شخصیت ها و فضاسازی دقیق تر را نسبت به سایر حکایت های کتاب نشان می دهد. می توان گفت «داستان تحول» یا «رشد و کمال» افزون بر ایجاد بستری مناسب برای نوآوری در قلمرو عناصر داستان با روشنی بخشیدن به منظومه فکری نویسنده، مفهوم تحول، سویه های ادبی، هنری و گفتمان غالب روزگار میبدی به دریافت و فهم کامل تر تفسیر می انجامد.
مقایسه و تحلیل استحاله ملال در دیدگاه های عارفانه سهراب سپهری و اندیشه های فلسفی شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملال یکی از اصطلاحات مهم در اندیشه شوپنهاور است که از تعلیق موقّت میل سرچشمه می گیرد و با رنج و یأس همراه است. شوپنهاور راه هایی را برای گسست از آن مطرح می کند که شامل نفی عارفانه اراده، هنر، تأمّلات ژرف اندیشانه و اخلاق مبتنی بر فضیلت است. ازطرفی در اشعار نخستین سهراب نیز ملالت وجود دارد که در پی نگرش عرفانی، نبوغ هنری و شفقت ورزی، استحاله می یابد. نگارندگان در این پژوهش با رویکردی تطبیقی، ملال و چگونگی استحاله آن در نگرش عارفانه سهراب سپهری و دیدگاه فلسفی شوپنهاور را بررسی و تحلیل کرده اند و با روش تطبیقی-تحلیلی شباهت ها و تفاوت های این دو اندیشمند درباره ملال و گریز از آن را مقایسه و تبیین کرده اند. ملالت در اشعار نخستین سهراب با شکل گیری نگرش عرفانی اش، سفر در ورای مکان و زمان ایده ای، طبیعت گرایی عارفانه و عشق جهان شمول به هستی، رنگ می بازد. شوپنهاور نیز انکار عارفانه اراده را یکی از راه های گسست از ملال و رستگاری ابدی می داند؛ امّا برخلاف او که درد را منفی تلقی می کند، درد دوری از حق در شعر سهراب جایگزین رنج ملالت می شود وآن را می ستاید. موازی با این نگرش، شعر سهراب نیز که مملو از مضامین عرفانی، اخلاقی و به عبارتی «استعلایی از آگاهی متداول» است، گریز موقّت ملالت است و با نظریه شوپنهاور مبنی بر منفک شدن ذهن از اراده که به تعلیق موقّت ملال منتهی می شود، پیوندی تنگاتنگ دارد.
ترامتنیت در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
233 - 249
حوزههای تخصصی:
اسکندر مقدونی یکی از مشاهیری است که سرگذشت تاریخی وی در منابع ایرانی-اسلامی دستخوش تغییروتبدیل های فراوانی شده و در سالیان دراز، نوعی از آثار ادبی به نام اسکندرنامه ها را به وجود آورده است که اکنون نمونه هایی از آن ها به نظم و نثر موجود است. ازجمله این آثار می توان به آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی اشاره کرد که به تقلید از اسکندرنامه نظامی گنجوی سروده شده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای یادداشت برداری کتابخانه ای صورت گرفته، تلاش شده است تا انواع روابط متون در آیینه اسکندری امیرخسرو دهلوی برپایه نظریه ترامتنیت ژنت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گیرد. پژوهش برپایه این پرسش شکل گرفت که در کتاب آیینه اسکندری دهلوی، برجسته ترین رابطه از میان انواع روابط ترامتنی نظریه ژرار ژنت کدام است؟ برای پاسخگویی به سؤال تحقیق، به بررسی متن آیینه اسکندری و مجموعه ای از روابط میان متنی آن پرداخته شد. نتایج اولیه حاکی از آن است که مهم ترین رابطه ترامتنی آیینه اسکندری بیش متنیت براساس رابطه برگرفتگی با کتاب اسکندرنامه نظامی است.
خرقه دریدن، از روزگار باستان تا خانقاه صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
103 - 134
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، سنت خانقاهی خرقه دریدن با آداب مشابهی در فرهنگ های ایران باستان، مسیحیت، یهودیت و همچنین برخی رسوم کهن عرب جاهلی، مصری و بین النهرینی مقایسه شده است. در بخش نخست این مقاله به معرفی اجمالی سنت جامه دریدن در تصوف اسلامی پرداخته و در ادامه با ارائه شواهدی نشان داده شده است که شباهت بسیاری میان این رسم و سنت جامه دریدن در دیگر فرهنگ ها و مذاهب کهن وجود دارد که از قدمت و گستردگی این رسم باستانی به ویژه در منطقه خاور نزدیک حکایت می کند. به طور کلی در تمام نمونه های بازمانده، جامه دریدن بر نوعی حس اضطراب شدید دلالت دارد. در نمونه های کهن تر، مرگ عزیزان و ترس از عواقب هولناک گناهان کبیره ای چون کفرگویی اصلی ترین محرک های این رفتار خاص اند. این معانی در ادبیات یهودی، مسیحی و اسلامی نمونه های فراوانی دارند و همچنین به فرهنگ تصوف اسلامی نیز راه یافته اند. علاوه بر این ها، تصوف اسلامی این رسم کهن را بازتفسیر و با افزودن معانی تازه ای متناسب با چهارچوب های مفهومی خود به سنت باستانی جامه دریدن، آن را به رسمی خانقاهی بدل کرده است. در پایان این نوشته، پس از تحلیل نمونه های متعدد از این رفتار سمبولیک در طول تاریخ، به نخستین ریشه ها و فرایند شکل گیری آن پرداخته می شود و دو فرضیه دررابطه با سرمنشأهای این رسم کهن، تحلیل و بررسی می شوند.
مقایسه مشرب عرفانی نجم الدین رازی و علی بن ترکه اصفهانی (با تأکید بر رساله های «عشق و عقل» و «عقل و عشق» (مناظرات خمس))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق آثار و اندیشه های عارفان اسلامی، بدون آگاهی از سنت و مشرب عرفانی خاص آنان امکان پذیر نیست؛ زیرا نظام اندیشگانی هر عارف برآمده از اصول و مبانی سنت عرفانی و نیز آداب ورسوم مشربِ مربوط به اوست. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف تعیین سنت و مشرب عرفانی حاکم بر دو رساله «عشق و عقل» نجم الدین رازی و «عقل و عشق» (مناظرات خمس) علی بن ترکه اصفهانی، بر پایه معیارهای دو سنت عرفانی اول و دوم، به مطالعه تطبیقی این دو اثر می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر دو عارف، ازنظر غایت و هدف و رویکرد، متأثر از سنت اول عرفانی هستند؛ هرچند در دیگر آثار نجم الدین رازی، نشانه هایی از تمایل او، در این دو زمینه، به سنت دوم، دیده می شود. نجم الدین رازی به کارآمدی عقل در دستیابی به معرفت، اعتقادی ندارد؛ اما نظر علی بن ترکه، عکس اوست. به لحاظ ابزارهای شناخت و کشف معرفت، نجم الدین رازی به سنت اول و علی بن ترکه به سنت دوم تعلق دارد. «عشق»، مفهوم مهم و پُرکاربرد در رساله عشق و عقل است که معنای مدنظر آن در این رساله، به سنت نخست عرفانی نزدیک است. «سکر» و «شطح»، در رساله عقل و عشق نیز، از مفاهیمی است که در هر دو سنت، اشتراک لفظی و معنایی دارد. زبان عرفانی در رساله نجم الدین رازی، از نوع عبارت؛ اما در رساله علی بن ترکه ترکیبی از عبارت و اشارت است.
نگاهی به سیر مطالعات بودایی در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
97 - 110
حوزههای تخصصی:
مطالعات مربوط به دین بودا همراه با توجه غربیان به اندیشه های شرق و نیز پیداشدن علاقه به بررسی و فهم فرهنگ ها و عقاید بارز و پرطرف دار نزد مردم مشرق زمین به وجود آمد و این چیزی است که امروزه با اصطلاح شرق شناسی شناخته می شود. حال پرسش این است که آن بخش از شرق شناسی که به مطالعات دین بودا اختصاص یافته، چه سابقه و سیری داشته است؟ تحقیق پیش ِرو با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با به کارگیری ابزار کتابخانه ای، سیر پیدایش و دوره های مختلف این دانش به عنوان یک رشته آکادمیک در جهان را بررسی کرده است. براساس پژوهش حاضر، نخستین آشنایی ها با دین بودا به دوران باستان بازمی گردد؛ زمانی که مورّخانِ عمدتاً یونانی تبار در آثار خود به سرزمین هند و فرهنگ های رایج در آن اشاره کردند. تا اوایل قرن نوزدهم این مطالعات شکل آکادمیک و علمی نداشت؛ اما با تأسیس بنیادهای تحقیقاتی و ظهور محققان و مستشرقان برجسته، ماهیت این مطالعات تغییر کرد. کشف متن های فراوان و کهن از ادبیات سانسکریت و پالی موجب شد تا دین بودا نزد اروپاییان بهتر شناخته شود و به ترجمه متون آن اهتمام ورزند. همه این ها به رسمی و علمی تر شدن این مطالعات به شکل یک رشته آکادمیک مدد رساند.
بررسی تطبیقی تروما در اولیس از بغداد اثر اِریک- اِمانوئل اشمیت و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها نوشته رضا قاسمی و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
161 - 189
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مسئله تروما (روان زخم) در اولیس از بغداد، نوشته اِریک اِمانوئل اشمیت و هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها، نوشته رضا قاسمی مورد بررسی قرار گرفته است. خواننده در هر دو داستان شاهد مهاجرت شخصیت اصلی داستان است. سَعد، شخصیت اصلی اولیس از بغداد به جهت گریز از جنگ داخلی، تصمیم به مهاجرت می گیرد. هم نوایی شبانه روایتی فراواقع گرایانه از مهاجرت یدالله را به تصویر می کشد. پژوهش پیشرو به دنبال چرایی مهاجرت و آسیب های ناشی از آن است. تروما یا روان زخم به دنبال یک آسیب روانی - که معمولاً در کودکی برای فرد بوجود می آید- می تواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد که درمان آن بسیار سخت و حتی گاه ناممکن است. مهاجرت، بخصوص اگر امری ناخواسته باشد، می تواند آسیبی تروماتیک در پی داشته باشد که گاه موجب چند پارگی، احساس افسردگی، پوچی، تنهایی و نابسامانی خواهد شد. فردی که مهاجرت را تجربه می کند با دنیایی جدید مواجه است که در آن اصول و مرزبندی های بسیاری دستخوش تغییر خواهند بود. این پژوهش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی، نشان می دهد که مهاجرت، چه به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری، می تواند پیامدهای ترومایی در برداشته باشد، هویت یک فرد را دگرگون کند و بر تجربیات و روابط شخصیت ها تأثیر بگذارد. هم چنین روایت مهاجرت چه به صورت واقعی و چه فراواقع گرایانه، آشفتگی در نوشتار و ساختار داستان را در پی دارد که خود حاکی از روایت تروماتیک می باشد. این تحقیق به بررسی مفهوم تروما در دو اثر ادبی از اریک امانوئل اشمیت و رضا قاسمی پرداخته و روش هایی که در هر کدام به تصویر کشیده شده است، مقایسه خواهد شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که هر دو رمان اجتماعی، تروما را به عنوان یک پدیده پیچیده و چندوجهی به تصویر می کشند که زندگی افراد را به روش های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد و از سوی دیگر بازنمایی تروما در هر رمان منحصر به فرد است و زمینه فرهنگی و تاریخی آثار مربوطه را منعکس می کند.
گونه شناسی تطبیقی درد و رنج در اشعار نیما یوشیج و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون، درد و رنج یکی از جلوه های برجسته زندگی بشری بوده است. این دو مفهو،م همواره معانی و مصادیق متعددی در زندگی انسان ها داشته که گاهی مخرب و گاهی سازنده بوده و طی ادوار گوناگون نیز همواره، بازتاب گسترده ای در ادبیات داشته است. با بررسی آثار نویسندگان و شاعران، می توان به گونه های متفاوت و مشخصی از درد و رنج در این آثار دست یافت. در پژوهش پیش رو، به روش تحلیلی- توصیفی، به گونه شناسی درد و رنج در آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عربی، یعنی «نیما یوشیج» و «نزار قبانی» به طور تطبیقی پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد، می توان به گونه های مشترکی از ساحات گوناگون درد و رنج، مانند رنج های ناشی از عشق، شاعر بودن، رنج ظلم و استبداد و درد اجتماعی در آثار هر دو شاعر دست یافت که دو گونه نخست از درد و رنج های یادشده، بیشتر ماهیتی شخصی و فردی دارند و دو گونه دیگر، بیشتر ناظر بر رنج های کلی و بشری هستند که این امر مهم گویای این است که درد و رنج در نظام فکری این دو شاعر، ساحتی چندگانه دارد و تک بعدی نیست. دغدغه مندی و تصویرگری نیما یوشیج و نزار قبانی از مسائل جامعه سبب شده تا اشعار هر دو شاعر با انعکاس درد و رنج فراوان همراه گردد که البته این درد و رنج، از ناامیدی و بداندیشی سرچشمه نمی گیرند و به پوچ گرایی نیز منتهی نمی شوند؛ بلکه اغلب ریشه در امید به ایجاد تغییر دارند.
نگاهی نو به احوال و آثار امام بخش صهبایی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
31-51
حوزههای تخصصی:
نقد آثار برجسته در تمام اعصار آفرینش های ادبی حضور داشته است. در قرن دوازدهم هجری امام بخش صهبایی یکی از سخنوران و نویسندگانِ نامی فارسیِ شبه قاره در قرنِ دوازدهم هجری و هیجدهم میلادی به شمار می رود که در زمینه های نقد ادبی، شرح نویسی، دستورنویسی و شاعری سرآمد روزگار خود بود، اما بر خلاف ارزش های فراوانی که دیدگاه ها و آثار صهبایی دارد، تا کنون آن طور که باید به زندگی و آثار او پرداخته نشده است. معرفی امام بخش صهبایی، آثار و نقش تأثیرگذار شاگردان او در ترویج زبان فارسی در شبه قاره مهم ترین رهاورد این پژوهش است.علاوه بر این از رهگذر این پژوهش نقش صهبایی در قلمرو شرح نویسی و عرصه های دیگری چون نقد ادبی و مباحث زبان شناختی مشخص می شود. در این پژوهش برآنیم با رویکرد تحلیلی و توصیفی، زندگی و نتایج کوشش های جان فرسای صهبایی را هم به لحاظ تربیت شاگردان برجسته و هم به یادگار گذاشتن آثار گران سنگ، از طریق استناد و مراجعه به منابع مؤثق، اعم از فارسی و اردو مورد بررسی قرار دهیم.