مطالب مرتبط با کلیدواژه

اریکسون


۱.

تأثیرات آموزش آنلاین بر الگوهای هویتی - تربیتی

کلیدواژه‌ها: هویت نوجوانی اریکسون فضای مجازی آموزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۷۶
هدف پژوهش حاضر بررسی ایجاد بحران هویت در دانش آموزان به دلیل استفاده از فضای مجازی در امر آموزش از منظر اریکسون می باشد. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی با استفاده از نظریه بحران هویت اریکسون می باشد. وی اولین کسی هست که هویت را به عنوان دستاورد مهم شخصیت نوجوانی و گامی مهم به سوی تبدیل شدن به فردی ثمربخش تشخیص داد. در این دوره احساس تعلق فرهنگی، درک اخلاقی و خود انگاره مردانه و زنانه در سال های نوجوانی اصلاح می شوند.آموزش الکترونیکی به دانش آموزان این امکان را می دهد در مطالعه مستقل و انعطاف پذیر باشند، مهارت های فنی، تفکر انتقادی و مهارت های شناختی خود را تقویت و به مربیان می آموزد که باید به روز باشند. معایب این آموزش کاهش تعاملات میان مربی و فراگیر، عدم کارایی در مورد دروس عملی و بیشتر می توان به عنوان مکمل تدریس حضوری باشد. آنچه این مقاله در پی آن است دغدغه کلان تری است که به آن اشاره می شود. یافته های این پژوهش با استفاده از نظریه اریکسون نشان می دهد که با توجه به حساسیت سن دانش آموزان در این مقطع زمانی و عدم برنامه ریزی و فرهنگ سازی قوی به منظور استفاده از فضای مجازی به نظر می رسد که این فضا به دلیل تنوع الگوهای ارائه شده، ناشناس بودن هویت اصلی افراد، پیچیده بودن و فضای متنوع آن دچار بحران هویت می شوند.
۲.

واکاوی بحران هویت زنان زیر تیغ داعش در رمان الکافره بر پایه نظریه اریکسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران هویت زنان عراق داعش اریکسون الکافرهه علی بدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۶۵
هویت تصویری ذهنی است که شخص در پاسخ به «چه کسی بودن؟» و «چگونه زیستن؟» خود می دهد. این مقوله که توسط جامعه به افراد اطلاق می شود، تدوینی از خویشتن است که نحوه رفتار، اندیشه و احساسات شخص را تبیین می کند. این مسئله روانی- اجتماعی این امکان را به فرد می دهد تا بازخورد خود را نسبت به جهان پیرامون و دیگران مشخص کند. به عبارت دیگر؛ هویت، پدیده ای ثابت نیست، بلکه دارای لایه و ابعادی گوناگون است که همین سیال بودنش، سبب پویایی و قرارگیری اش در معرض خطر می َشود، و در نهایت خطری که وارد لایه های بنیان هویت می شود، بحران آن را به وجود می آورد. اریک اریکسون اولین کسی است که اصطلاح «بحران هویت» را به کار برد و مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کرد که پنجمین مرحله آن «هویت» نام دارد. رمان الکافره اثر علی بدر ، رمانی اجتماعی با پی رنگی فمنیستی است که مؤلفه اصلی آن را بحران هویت زنانی تشکیل می دهد که زیر تیغ داعش زندگی می کنند و از هویت فردی، اجتماعی و خانوادگی برخودار نیستند. هدف از این پژوهش، آشنایی خوانندگان ایرانی با وضعیت زنان و جامعه تحت سلطه داعش در رمان الکافرهالکافره بر پایه نظریه اریکسون و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی است. یافته این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده با یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه، افق های تازه ای را از مسائلی مانند حقوق زنان در چنگال داعش، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت سلطه داعشیان می گشاید و زخم ها و جراحت هایی را که از رهگذر اشغال عراق بر پیکره زنان جامعه وارد شده است، ترسیم می کند.
۳.

چگونگی شکل گیری هویت کودک و نوجوان در داستان های کودکانه «محمدحسین محمدی» براساس دیدگاه «اریکسون» و «گیدنز»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اریکسون کودک گیدنز محمدحسین محمدی هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۳۳۶
چگونگی شکل گیری هویت کودک و نوجوان در داستان های کودکانه «محمدحسین محمدی» براساس دیدگاه «اریکسون» و «گیدنز»   چکیده موضوع این مقاله بررسی چگونگی شکل گیری هویت کودک و نوجوان در داستان های کودکانه «محمد حسین محمدی» براساس دیدگاه «اریک اریکسون» و «آنتونی گیدنز» است که با روش تحقیق توصیفی تحلیلی، به بررسی عوامل هویت ساز پرداخته است. کودکان، با تجربه ی فقر، بعد شرم نهادینه شده و همچنین پنهان کردن احساسات خود، هرگز به مجموعه ای سازمان یافته ای که بتواند یک واحد متشکل از شخصیت و هویت آنان را بسازد، دست نخواهند یافت که می تواند سرمنشا بحران های آتی آنان باشد. در این پژوهش مراحل رشد به صورت پیرنگ وار در سه داستان بررسی شد و نتایج ذیل به دست آمد: مرحله ی اول  شکل نگرفتن اعتماد بنیادین در کودک که نتیجه ی زندگی در جوامعی با زیرساخت های معیوب، چالش رفتاری و بحران هویتی است؛ مرحله ی دوم بیگانگی کودک با خویشتن در قالب انعکاس خود در بازی به علت فقدان پدر و اشتغال مادر و مشکلات اقتصادی و مرحله ی سوم، الگویابی و تلاش لیبیدویی و درنهایت ناتوانی برای یافتن هویت شغلی و جنسی نوجوان در جوامع سنتی با وجود محدودیت ها از بروز «خود های متعدد».  
۴.

معنا در تاریخ در سه گفتمان: فلسفی، قرآنی و روان شناختی (مطالعه ای تطبیقی با تأکید بر اندیشه لوویت، سنّت های الهی و نظریه رشد اریکسون)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنا در تاریخ سنت های الهی کارل لوویت رشد روانی اریکسون تحلیل گفتمان نظریه رشد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
مسئله معنا در تاریخ، یکی از چالش های بنیادین انسان معاصر در مواجهه با بحران مدرنیته و فروپاشی روایت های کلان در فلسفه های تاریخ است. هدف پژوهش حاضر بازخوانی مفهوم معنا در تاریخ، با تاکید بر دیدگاه کارل لوویت و در پرتو آموزه های قرآنی بوده، و به بررسی نسبت تاریخ، هدایت الهی، و رشد روانی انسان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی برده و با رویکرد تحلیل گفتمان، مفاهیم کلیدی را در سه گفتمان فلسفه تاریخ، قرآن، و روان شناسی رشد استخراج و تطبیق داده است. در مقام پاسخ به هدف پژوهش می توان گفت، معنا در تاریخ، پرسشی است که از درون بحران مدرنیته برآمده و به یکی از جدی ترین دغدغه های فلسفی و روان شناختی بشر معاصر تبدیل شده است. کارل لوویت با نقد فلسفه های تاریخ مدرن، نشان داد که بسیاری از روایت های تاریخی غربی، علی رغم ظاهر عقلانی و سکولارشان، بازتولید مفاهیم دینی در قالبی ایدئولوژیک اند؛ مفاهیمی چون رستگاری، پیشرفت و پایان تاریخ. از دیدگاه او، معنا تنها زمانی در تاریخ ممکن است که نسبت آن با امر متعالی حفظ شود؛ وگرنه تاریخ به ابزاری برای توهم نجات بشری تبدیل می شود. در این مقاله، با بهره گیری از نگاه نقادانه لوویت، «معنا در تاریخ» در پرتو قرآن کریم بازخوانی و نشان داده شد که قرآن، با معرفی مفاهیمی چون سنت های الهی، ابتلاء، تزکیه و عاقبت، الگویی غیرایدئولوژیک از تاریخ ارائه می دهد که در آن، معنا نه در سیر بیرونی وقایع، بلکه در کنش اخلاقی و درونی انسان در نسبت با هدایت الهی شکل می گیرد. این معنا، نه تنها به فرد مسئولیت می دهد، بلکه امکان رشد روانی در بستر تاریخ را نیز فراهم می سازد. همچنین، با تطبیق مراحل رشد روانی - اجتماعی اریکسون با روایت های قرآنی از زندگی پیامبران و اقوام، مشخص شد که قرآن، ضمن داشتن ساختار خاص خود، با زبان روانشناسی رشد نیز قابل گفت وگو است. به ویژه در مفاهیمی چون هویت یابی، انسجام روانی یا مسئولیت اخلاقی، می توان همپوشانی های عمیقی میان قرآن و نظریه اریکسون یافت. این همپوشانی نشان می دهد که معنا در تاریخ، امری صرفاً نظری یا کلامی نیست؛ بلکه به طور مستقیم با رشد روان انسان، سلامت درونی و انتخاب های اخلاقی او پیوند دارد. این پژوهش با تلفیق سه چشم انداز فلسفی، قرآنی و روان شناختی، امکانی برای بازاندیشی در معنای تاریخ فراهم آورده است؛ امکانی که از سویی، با نقدهای فلسفی مدرنیته هم راستا است و از سوی دیگر، بر ظرفیت های درونی معارف قرآنی برای فهمی انسانی، روانی و اخلاقی از تاریخ تأکید دارد.