فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۵٬۳۲۴ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
139 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه یکی از معضلاتی که سازمان ها به آن مبتلا هستند، مشکل نیروی انسانی و ناتوانی سازمان در استفاده بهینه از توان بالقوه کارکنان، به وی ژه در سطوح کارشناسی و تخصصی است. این امر سبب کاهش بهره وری سازمان و ناتوانی در رقابت در عرصه های ملی و بین المللی شده است. متداول ترین راه برای برطرف ساختن این مشکل به کارگیری روش مدیریت مشارکتی است. به گواه بسیاری از گزارش ها موفقیت بیشتر شرکت های بزرگ مرهون به کارگیری مناسب این سبک مدیریت بوده است که به توسعه ظرفیت فردی کارکنان و ایجاد روحیه خودباوری، مسئولیت پذیری و تعهد در آنان منجر می شود. شناخته ترین ابزار دستیابی به مشارکت عبارت است از نظام پیشنهادات که عاملی مؤثر در تغییر شرایط کار و ایجاد زمینه مناسب برای مشارکت کارکنان است. روش: در این تحقیق ضمن معرفی نظام پیشنهادات، مدل های ارزیابی برای ارزیابی و بهبود این نظام ارائه شده است تا سازمان ها با استقرار و بهبود نظام پیشنهادات مشکل نیروی انسانی را مرتفع سازند و بهره وری خود را افزایش دهند. یافته ها: با توجه به مصاحبه و نظرسنجی از خبرگان مدل ارزیابی شرکت های زیرمجموعه وزارت با مدل تعالی نظام پیشنهادها مورد بررسی قرار گرفت و مدل بومی شده است. نتیجه: روش ارزیابی و نحوه برگزاری جشنواره در سطح وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صورت راهنمای جامع جشنواره و ارزیابی و رتبه بندی ارائه شد.
شناسایی عناصر سازمان جهادی و بررسی تاثیر آنها بر اثربخشی سازمانی(مورد مطالعه: نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۷
1 - 50
حوزههای تخصصی:
تاکنون در خصوص عناصر سازمان جهادی، تحقیق منسجمی صورت نگرفته است و تبیین و تئوریزه کردن اجزا و عناصر این نوع سازمان در سطوح کلان، میانی، و خرد شایان توجه است. بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی عناصر سازمان جهادی از یک طرف و تعیین ارتباط این عناصر با اثربخشی سازمانی از طرف دیگر است. در همین راستا، ابتدا از طریق تحلیل محتوای کیفی و بر محوریت اندیشه مقام معظم فرماندهی کل قوا، و منابع علمی و اسلامی، عناصر سازمان جهادی در سه مقوله انسانشناختی، ساختاری، و سیاستگذاری شناسایی شد و سپس اجزای این 3 مقوله از طریق اجرای پنل دلفی در بین 8 متخصص علوم اجتماعی و در دو مرحله شناسایی شد. در خصوص اعتبار یافتههای تحقیق باید گفت که در کل فرآیند اجرای مرحله دلفی سعی شد علاوه بر پنل، از تعدادی خبره حوزه مدیریت جهادی در کنترل سؤالات اولیه استفاده بهعمل آید. روایی و پایایی مرحله کمی تحقیق هم به ترتیب با اتکا به خبرگان و ضریب الفای کرانباخ بوده است. مساعدت نظری تحقیق، شناسایی و دستهبندی ابعاد انسانشناختی، ساختاری، و سیاستی سازمانهای جهادی و تعیین ارتباط آنها با اثربخشی سازمانی است. بر اساس یافتههای تحقیق، 16 مفهوم /مضمون مرتبط با انسانشناسی،13 مفهوم /مضمون مرتبط با ساختارها و 11 مفهوم /مضمون مرتبط با سیاستگذاری، شناسایی و دستهبندی شد. در مرحله دوم تحقیق از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و نمونهگیری تصادفی از یکی از مراکز نزاجا میزان تأثیر عناصر سازمان جهادی بر اثربخشی سازمان مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، تأثیر سازمان جهادی بر اثربخشی سازمانی مثبت و معناداری میباشد. همچنین تأثیر ساختار سازمان جهادی و انسانشناسی سازمان جهادی بر اثربخشی مثبت میباشد و بالأخره، در این تحقیق تأثیر سیاستگذاری بر اثربخشی معنادار نبود. نتیجه نهایی این است که انسانِ جهادی با سیاستگذاریهای خوب در بستر ساختارهای پویا میتواند اثربخشی سازمانی را ارتقاء دهد.
شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری سازمانی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
39 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف : امروزه سازمان ها برای توسعه بایستی بتوانند در برابر نوسانات و چالش ها پیشرو، سازگار و مقاوم باشند، از این رو آشنایی با مفاهیم بنیادی تاب آوری و توسعه آن برای همه سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا هدف اساسی مقاله حاضر شناسایی عوامل تاثیرگذار بر تاب آوری سازمانی است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است تا بتواند یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظام مند بررسی نماید. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات این مقاله اسناد موجود در این حوزه در سایت های الکترونیکی معتبر در بازه زمانی 2015 تا 2019 و شامل 34 مقاله بود. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز بوده است.
یافته های پژوهش : در این پژوهش تعداد 340 کد شناسایی گردید و سپس کدهای شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی دسته بندی و ترکیب شدند. بر این اساس، کدهای استخراج شده در قالب 24 مولفه و مولفه های شناسایی شده در قالب 8 بعد طبقه بندی شدند.
محدودیت ها: مفهوم تاب آوری در زمینه های مختلف از جمله روانشناسی؛ علوم زیست محیطی؛ نظریه سیستم؛ فناوری اطلاعات، مدیریت استراتژیک و غیره به کار رفته است، از این رو استخراج مقالات مرتبط با «تاب آوری در سازمان» نیاز به اختصاص زمان بیشتری دارد.
پیامدهای عملی: احصاء عوامل موثر بر تاب آوری سازمانی می تواند باعث افزایش توان سازگاری و انطباق پذیری سازمان در مواجهه با شرایط پیچیده محیطی و بحران شود.
ابتکار یا ارزش مقاله: دستیابی به مدلی جامع برای تاب آوری سازمانی با استفاده از روش فراترکیب از نوآوری های این پژوهش است که می تواند به عنوان الگویی برای سایر پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی موانع اجرای سامانه جامع آماد مکانیزه در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۳
97 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و شناسایی موانع استقرار سامانه جامع آماد مکانیزه در نیروی زمینی است. تلاش شد با شناسایی موانع استقرار و به کارگیری سامانه جامع آماد مکانیزه راه کارهای مناسب ارائه و زمینه استقرار سامانه جامع آماد مکانیزه فراهم شود. در راستای انجام یک تحقیق کاربردی با رویکرد آمیخته، در مرحله کیفی از روش دلفی و در مرحله کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مطالعه از اسناد و مدارک و مصاحبه با صاحب نظران و در مرحله کمی پرسشنامه بود. جامعه آماری این پژوش را فرماندهان و مدیران ارشد و میانی و کارکنان و کارشناسان معاونت آماد و پشتیبانی و معاونت فاوا نزاجا و فرماندهی آماد و پشتیبانی تشکیل می دهند که به علت محدودیت های آماری، در هر دو مرحله، نمونه گیری به صورت غیر تصادفی و هدفمند انجام شد. نتایج نشان داد 1) ضعف بستر و شبکه های ارتباطی با میانگین4.3 بیشترین تأثیر را در بین موانع محیطی دارد؛ 2) اجرای طرح ثامن الائمه و تغییر ساختار پشتیبانی مرکز و پشتیبانی مناطق با میانگین 4.2 بیشترین تأثیر را در بین موانع سازمانی دارد؛ 3) ضعف بسترهای و زیرساخت سخت افزار موردنیاز جهت عملیاتی نمودن این سامانه با میانگین 4.3 بیشترین تأثیر را در بین موانع فناورانه دارد.
اهمیت بازی جنگ و ارتقاء قدرت تصمیم گیری در سامانه فرماندهی و کنترل
منبع:
بازی جنگ سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷
55 - 75
حوزههای تخصصی:
برتری درجنگ های مدرن تا حدود بسیار زیادی به بکارگیری فناوری های پیشرفته و نوظهور در سامانه های کنترل صحنه نبرد در کنار سامانه های جنگ افزار بستگی دارد و در این راستا نقش سامانه فرماندهی و کنترل موثر بعنوان یکی از عوامل برترساز در جنگ های امروزی به اثبات رسیده است. بازی جنگ به عنوان یک روش مدرن تصمیم سازی و تصمیم گیری بر اساس بررسی متقابل رویدادها و همچنین حل مسائل نظامی مطرح شده است که تصمیم گیری مبتنی بر تحقیق در عملیات وکسب برتری اطلاعاتی در فرماندهی و کنترل را نیز تحقق خواهد بخشید. پذیرش این واقعیت که جنگ، ذاتاً غیر قابل پیش بینی است، ما را بر آن می دارد که بر هیچ قابلیتی به عنوان تنها عامل موفقیت تکیه نکنیم و تلاش کنیم قابلیت چند منظوره بودن نیروهایمان را به حداکثر رسانده، عملیات نظامی را با شرایط و مقتضیات خاص هر درگیری مطابقت دهیم. امروزه برای تأمین نیازمندی های رو به افزایش سازماندهی نشده (غیر قابل تعریف از قبل)؛ فرماندهان میدان های نبرد، از سامانه های متنوعی نظیر بازی جنگ به منظور پیش بینی آنچه ممکن است در میدان رزم با آن مواجهه شوند، و بهترین تصمیم در رویارویی با شرایط مختلف رزمی را بگیرند، استفاده می نمایند. لذا هدف این تحقیق تبیین اهمیت بازی جنگ در ارتقاء قدرت تصمیم گیری فرماندهان در سامانه فرماندهی و کنترل می باشد. سؤال اساسی تحقیق این است که اهمیت بازی جنگ در ارتقاء قدرت تصمیم گیری فرماندهان در سامانه فرماندهی و کنترل به چه میزان است؟ بهره مندی فرماندهان از دستاوردهای این پژوهش، موجب کاربردی شدن آن می باشد. روش تحقیق، توصیفی بوده و گردآوری داده ها به روش میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این تحقیق فرماندهان را قادر می سازد راه های کار خودی و دشمن را تحلیل و با تدوین سناریوهای پیچیده در نحوه فرماندهی و کنترل صحنه نبرد و تجزیه و تحلیل آنها، قدرت تصمیم گیری خود را به شکل موثری ارتقاء بخشند.
تحلیل مفهوم اشتیاق کاری به روش تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصری که یکی از ارکان مزیت رقابتی پایدار سازمان ها، کارکنان متعهد، متخصص و با انگیزه هستند، حفظ و افزایش اشتیاق کارکنان یکی از دغدغه های مهم سازمان هاست. هدف از این مطالعه شفاف سازی مفهوم اشتیاق کاری با توجه به مباحث نظری موجود، شناخت ویژگی ها، پیشآیندها و پیامدهای آن است. از نظر روش شناسی، در این پژوهش از رویکرد تحلیل مفهوم تکاملی راجرز استفاده شده است. این رویکرد همانند سایر روش های تحلیل مفهوم در پی واضح سازی و تحلیل مفهوم موردنظر است. روشی غیرخطی، چرخشی و انعطاف پذیر که بر اساس رویکرد استقرایی، داده های خام جمع آوری و مورد تحلیل قرار می گیرند. در این پژوهش، تحلیل به صورت درونمایه ای و شبیه به تحلیل محتوا صورت گرفته به این منظور پایگاه های اطلاعاتی موجود و معتبر با کلیدواژه "Engagement" مورد جستجو قرار گرفتند. یافته ها در این مطالعه نشان داد که اشتیاق کاری فرآیندی پیچیده با ویژگی های توان، سخت کوشی و شیفتگی و ابعاد شناختی، هیجانی (عاطفی)، رفتاری (فیزیکی) است. پیشآیند های آن شامل «منابع شغلی و منابع شخصی» «حمایت اجتماعی از همکاران، مربیگری» «احساس ارزشمند بودن، مشارکت» «معنی داری، ایمنی» است. پیامد های آن نیز شامل «بهبود بهره وری» «عملکرد، خلاقیت، گردش مالی» «سطح پایین تمایل به ترک خدمت و رفتار شهروندی سازمانی» است. نتیجه این که سوق دادن کارکنان به سوی اشتیاق یکی از چالش های مهم مدیران و سازمان هایی است که در پی بهبود شاخص های عملکرد سازمان می باشند.
ارائه الگوی جبران خدمات استراتژیک مدیران ارشد سازمان تأمین اجتماعی رویکرد تحلیل تم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
105 - 124
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مقوله طراحی الگوی جبران خدمات مدیران و کارکنان سازمان ها، یکی از مباحث حساس، پیچیده و چالش برانگیز در حوزه مدیریت منابع انسانی هست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های جبران خدمات استراتژیک در سطح مدیران ارشد سازمان تأمین اجتماعی بود که با رویکرد کیفی انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش اجرا اکتشافی است. نمونه آماری را استادان و خبرگان دانشگاهی آگاه به حوزه جبران خدمات و مدیران ارشد مرتبط با منابع انسانی سازمان تأمین اجتماعی تشکیل داده اند. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش، با 17 نفر از مطلعین کلیدی (حد اشباع) که با روش هدفمند و به قضاوت محققان انتخاب شده اند، مصاحبه باز و عمیق صورت گرفته است. از روش تحلیل تم (مضمون) برای تحلیل و تفسیر داده های به دست آمده از مصاحبه استفاده شده است که درنهایت 6 تم اصلی، مبنای اصلی پرداخت، انگیزاننده های کوتاه مدت، انگیزاننده های بلندمدت، مزایای مدیریتی، دریافت غیر پایه ای و احترامات سازمانی و همچنین 54 تم فرعی بر مبنای تم های اصلی شناسایی گردید.
کاربست سازمان برای رزم و ساختار عملیاتی نزاجا بر اساس سطوح دکترین نظامی و جنگ های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۸
1 - 26
حوزههای تخصصی:
اندیشه اصلی هر نیروی نظامی در قالب دکترین آن شناخته می شود؛ دکترین امری ذهنی و مجموعه ای از اعتقادها و دانشی است که با تجربه ثابت شده است. دکترین نظامی چارچوبی برای به کارگیری نیروها، تجهیزات و تاکتیک ها در جنگ می باشد. پیروزی در جنگ آینده زمانی میسر می گردد که نزاجا، ساختار عملیاتی خود را با سطوح جنگ و دکترین نظامی منطبق نماید. طبق اسناد موجود، جنگ و دکترین دارای سه سطح تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی است، در ساختار فعلی آجا و نزاجا سطح تکنیکی و فراراهبردی وجود ندارد. هدف اصلی این تحقیق تبیین ساختار عملیاتی نزاجا بر اساس سطوح دکترین نظامی و جنگ های آینده می باشد. این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی بوده و به روش زمینه ای- موردی انجام گردیده است. جامعه آماری 50 نفر از نخبگان لشکری با جایگاه سرتیپی به بالا هستند که حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی بوده و سه سال به عنوان فرمانده لشکر و تیپ انجام وظیفه نموده اند، روش جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای می باشد، یافته ها با استفاده از روش های خبرگی، تحلیل شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که جنگ آینده دارای 5 سطح دکترینی و 5 سطح اجرایی می باشد: سطح تکنیکی، تاکتیکی، عملیاتی، راهبردی و فراراهبردی. به منظور کاهش سطوح و لایه های فرماندهی، ساختار عملیاتی نزاجا در جنگ آینده به صورت گروهان، گردان، لشکر و نزاجا، می باشد. در این ساختار دو لایه فرماندهی تیپ و قرارگاه منطقه ای حذف می گردد. در حال حاضر ساختار نزاجا تی پ محور و قرارگاه پایه است؛ به همین دلیل رویکرد آن تهدیدمحور و کُنشی است. چنانچه ساختار نزاجا به صورت گردان محور و لشکرپایه شود، رویکرد آن، به امنیت محور و فراکُنشی تبدیل می گردد. این مقاله به دنبال تغییر ساختار سازمانی نزاجا نیست، بلکه به دنبال سازمان برای رزم و ساختار عملیاتی نزاجا در جنگ احتمالی آینده می باشد.
بررسی رویکردهای سرمایه گذاری در صندوق های بازنشستگی: مطالعه موردی سازمان تأمین اجتماعی ایران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
13 - 39
حوزههای تخصصی:
نزدیک به نُه دهه است که در کشور مفهومی به نام بازنشستگی و بهره مندی از مستمری حاصل از پس انداز دوران اشتغال برای دوران سالمندی در چارچوب صندوق های مختلف بازنشستگی تعریف شده است. در این راستا، سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور اهمیت اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد. بنابراین، مدیریت دارایی ها و بدهی ها و به تبع آن، اتخاذ رویکرد مناسب سرمایه گذاری برای آن نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ به گونه ای که بتواند منابع موجود را برای مصارف حال و بازپرداخت تعهدات آتی برای سالیان طولانی تضمین کند. در راستای آسیب شناسی و تحلیل این موضوع در مطالعه حاضر، جریان وجه نقد درآمدها و مصارف سازمان به همراه ویژگی ها و الزامات خاص آن برای دوره 96-1389 معرفی و ترسیم شد. سپس، الزامات اتخاذ رویکردهای فعالانه یا منفعلانه و برون سپاری یا درون سپاری در مدیریت سرمایه گذاری ذخایر سازمان و تجربیات جهانی معرفی و رویکردهای فعلی سازمان تحلیل و ارزیابی شدند. نتایج حکایت از آن دارند که رویکرد فعلی سازمان، منفعلانه و بدون هرگونه برون سپاری در مدیریت سرمایه گذاری است. ضمن اینکه اتخاذ رویکرد فعالانه در شرایط کنونی با توجه به عمق کم بازار مالی، محدودبودن فضای کسب وکار و نفوذ بالای دولت در سازمان تأمین اجتماعی به سختی امکان پذیر است.
مفهوم پردازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازی وارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
110 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مفهومپردازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازیوارسازی است . در "بازیوارسازی"، بهمنظور بسط دادن دلبستگی شغلی کارکنان از مدل چوی (2015) بر اساس نگاشت شناختی بهره گرفته شد . همچنین مدل بهطور کامل مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. در این پژوهش، از مولفههای "سرزندگی"، "فدایی شدن"، "مجذوب شدن" و "شناخته شدن/مطرح شدن" بهعنوان دلبستگی شغلی کارکنان استفاده شد. در ادامه نیز به کمک 8 رانه "معنای حماسی و ندای درون"، "پیشرفت و دستاورد"، "توانایی بروز خلاقیت و بازخورد"، "مالکیت و تصاحب"، "نفوذ اجتماعی و وابستگی"، "کمیابی و بیصبری"، "پیشبینیناپذیری و کنجکاوی" و "ضرر و پیشگیری" که در قالب 4 وجه طراحی "زﯾﺒﺎییشناسی"، "زﻣﯿﻨه داﺳﺘﺎﻧﻰ"، "فناوری" و "ﻋﻨﺎﺻﺮ" ایجاد شده بود، به پیادهسازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازیوارسازی پرداخته شد و مشخص شد که برای هر مولفه از دلبستگی شغلی کارکنان میتوان شرایطی را از بازی به وجود آورد که بتوان آن را افزایش داد، همچنین بر اساس یافتههای پژوهش روند بازی را میتوان با توجه به موقعیتهای کاری کارکنان بهروزرسانی کرد. نتایج نشان میدهد، رویکرد انگیزشی بازیوارسازی میتواند، کارکنان را در شرایطی قرار دهد که انگیزه (درونی و بیرونی) آنان را افزایش دهد.
مزیت همرقابتی (همکاری و رقابت) در سازمان های دولتی: هم افزائی انسان و فرآیند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
15 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، چگونگی نیل به مزیت رقابتی در سازمان های دولتی است. مفهوم جدیدی با عنوان«مزیت هم رقابتی به صورت همکاری و رقابت» با توجه به هدف منفعت عامه و خلق ارزش مشترک در این سازمان ها جهت تمایز با مفهوم رقابت و سودآوری در شرکت های خصوصی مطرح شده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: در این پژوهش از روش هرمنوتیک انتقادی استفاده شده است. ابتدا محورهای اصلی تفکر سیستمی بررسی شده و تفسیر و همفکری بین نظریه ها ارائه شده اند؛ سپس به بررسی ابعاد در پارادایم تفسیری پرداخته شده و گزاره ها و امتزاج مفاهیم کلیدی بیان می شود. یافته های پژوهش: می توان مزیت هم رقابتی را با تأکید بر همکاری جهت رقابت برای تبدیل شدن به خدمت رسان برتر بین سازمان های دولتی تعریف کرد. سه بُعد ساختار سازمان، فرایندهای مدیریت منابع انسانی و کارکردهای سرمایه انسانی به مثابه یک کلیت در نظر گرفته می شوند. تکرار این اجزا، مزیت هم رقابتی را در رابطه با کل می سنجد که در تکرارهای بعدی منسجم تر می شود. محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های اصلی این تحقیق می توان به زمانبر بودن روش هرمنوتیک انتقادی اشاره کرد که محقق با توجه به بنیادی بودن موضوع و لزوم فرانظریه پردازی، ناگزیر از انتخاب این راهبرد جهت نیل به پیامدهای مطلوب می باشد. پیامدهای عملی: با معرفی انسان و فرایند به عنوان ارکان اصلی کسب مزیت هم رقابتی در سازمان های دولتی، از برنامه های راهبردی حکومت نیز حمایت می شود. مزیت هم رقابتی در ساختار این سازمان ها با هم افزایی کارکردها و فرایندها به صورت سیستمی حاصل خواهد شد که اجزای آن در محیط ارزشی کل نگر و چرخه ای در ارتباط هستند. ابتکار یا ارزش مقاله: این مقاله برای اولین بار با طرح مفهوم بدیع مزیت هم رقابتی در سازمان های دولتی، ماتریس و رابطه انسان و فرآیند را به عنوان مبنای تحقیقات آینده ارائه می دهد.
اثربخشی مسئولیت پذیری اجتماعی بر بالندگی سازمان تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
115 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: به منظور ایجاد بالندگی در سازمان تأمین اجتماعی، بالندگی سازمانی در گرو فرایندهای سنجش و ارزیابی است و برای بهبود عملکرد خود از آنها کمک می گیرند. با به کار گرفتن درست مدل های بالندگی می توان فرایندهایی را شناسایی کرد که ارزش افزوده بیشتری برای سازمان تأمین اجتماعی فراهم می آورند و موفقیت بیشتر سازمان تأمین اجتماعی را تضمین می کنند. هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی مسئولیت پذیری اجتماعی بر بالندگی سازمان تأمین اجتماعی است. روش: ازآنجا که این پژوهش تلاشی برای پاسخ گویی به نیازی مدیریتی و فرهنگی است و می تواند راهکارهای ارتقای مسئولیت اجتماعی به منظور ایجاد بالندگی سازمان تأمین اجتماعی کشور را تبیین نماید، تحقیقی کاربردی است و از حیث روش، از نوع پیمایشی (زمینه یابی) است که منجر به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در اثربخشی مسئولیت اجتماعی بر بالندگی سازمانی خواهد گردید. یافته ها : پس از جمع آوری داده ها در این تحقیق که با استفاده از نرم افزارهای LISREL، و SPSS انجام شد، ابتدا محاسبه مدل معادلات اندازه گیری (برای روایی سازه) هریک از سازه های اصلی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی (CFA) در نرم افزار لیزرل برای تمامی ابعاد مسئولیت اجتماعی بر بالندگی سازمانی صورت گرفت. نتیجه: نتایح آزمون معادلات ساختاری نشان می دهد که اثرگذاری مسئولیت اجتماعی بر بالندگی سازمانی تأمین اجتماعی86 درصد، اثرگذاری گشودگی و شفاف بودن در نظام رفاه و تأمین اجتماعی بر بالندگی سازمانی تأمین اجتماعی 71 درصد، اثرگذاری اعتماد به دیگران در بین کارکنان بر بالندگی سازمانی تأمین اجتماعی 62 درصد، اثرگذاری بازخورد از درون و بیرون ذی نفعان بر بالندگی سازمانی تأمین اجتماعی 61 درصد، اثرگذاری مشارکت با دیگر سازمان ها و صندوق های بیمه ای بر بالندگی سازمانی تأمین اجتماعی 80 درصد، اثرگذاری پروردن و اختیارکردن بر بالندگی سازمانی تأمین اجتماعی 53 درصد، اثرگذاری کم لایه بودن ساختار سازمانی تأمین اجتماعی بربالندگی سازمانی تأمین اجتماعی 54 درصد است.
پیشایندهای راهبردی توسعه اشتیاق شغلی سرمایه های انسانی(مورد مطالعه: یکی از واحدهای پدافند هوایی آجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۰
151 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی پیشایندهای راهبردی توسعه اشتیاق شغلی سرمایه های انسانی یکی از واحدهای پدافند هوایی آجا می باشد این پژوهش، آمیخته و از حیث هدف، اکتشافی است که در ابتدا با استفاده از داده های کیفی حاصل از مطالعات اکتشافی، پیشایندهای راهبردی توسعه اشتیاق شغلی سرمایه های انسانی یکی از واحدهای پدافند هوایی آجا مشخص شده و سپس با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و با رأی خبرگان، تعداد 16 پیشایند به دست آمده است و در ادامه با روش دلفی فازی، پیشایندهای مذکور اولویت بندی شدند. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان یکی از واحدهای پدافند هوایی آجا می باشد. با توجه به هدف پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. حجم نمونه در این پژوهش شامل 28 نفر است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های حمایت سازمانی ادراک شده، عدالت سازمانی، سیستم پاداش، کیفیت زندگی کاری و حمایت ادراک شده از سرپرست از اولویت و اهمیت بالاتری نسبت به سایر پیشایندها، برخوردارند.
آسیب شناسی نظام حمایت اجتماعی در برابر بیکاری در نظام حقوقی ایران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
47 - 67
حوزههای تخصصی:
تعریف: نظام حمایت اجتماعی در برابر بیکاری شامل دو نظام بیمه بیکاری و کمک بیکاری است. با اینکه هدف هر دو نظام حمایت در برابر بیکاری است؛ اما اصول حاکم، نحوه تأمین منابع مالی، شیوه ارائه کمک به بیکاران و تأثیرگذاری آنها متفاوت است. هر دو نظام به عنوان مکمل یکدیگر جهت حمایت در برابر بیکاری ضرورت دارد و اسناد بین المللی نیز هر دو را در مبارزه با بیکاری توصیه کرده اند. هدف: با توجه به سطح گسترده بیکاری در ایران و مشکلات عمیق اجتماعی و فرهنگی ناشی از بیکاری، این تحقیق به دنبال آسیب شناسی نظام حمایت اجتماعی در برابر بیکاری و ارائه راه حل های اصلاحی به منظور انجام اصلاحات ضروری است. روش: این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است و برای جمع آوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است. نتیجه: با وجود قانون بیمه بیکاری، در این قانون و همچنین، آیین نامه اجرایی آن در بسیاری موارد اصول بیمه ای در پرداخت مقرری بیمه بیکاری رعایت نشده است. در حال حاضر، نظام بیمه بیکاری بار سنگین حمایت از بیکاری را تقبل نموده است و دولت حتی در نظام بیمه ای، عملاً عنوان متولی اصلی نظام تأمین اجتماعی ندارد. در خصوص نظام کمک بیکاری با وجود مقرراتی که در قانون نظام جامع رفاه پیش بینی شده است، در عمل کمک بیکاری به بیکاران تنها محدود به دو نهاد حمایتی کمیته امداد و بهزیستی است.
ارائه الگوی مدیریت ریسک منابع انسانی در صنعت بانکداری بر اساس تحلیل داده بنیاد (مورد مطالعه: بانک های ملت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
346 - 376
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و اولویت بندی ریسک های منابع انسانی، تحت الگویی جامع با توجه به مؤلفه های زمانی و تشخیص بهترین تصمیم گیری برای سازمان های مالی و مؤسسه های اعتباری در راستای کاهش ریسک، هدف اصلی و اساسی این پژوهش انتخاب شده است.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع روش پژوهش کیفی است و در آن، برای بررسی مسائل پیچیده چندوجهی، از روش تحلیل داده بنیاد به عنوان روشی دقیق و نظام مند بهره برده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش نیز مدیران منابع انسانی خبره شعبات بانک ملت شهر تهران در نظر گرفته شدند که بر حوزه منابع انسانی و عملکرد بانکی در بازار مالی، اشراف کاملی داشتند.
یافته ها: با توجه به روش پژوهش، فرایند کدگذاری و طبقه بندی بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت که خروجی های این سه مرحله در قالب نکات کلیدی، کدها، مفاهیم و مقوله هایی ارائه شدند. در حین و پس از گردآوری، داده ها چندین مرتبه بررسی شدند و با شناسایی نکات کلیدی، کدهای مرتبط احصا شدند که در مجموع، از داده های گردآوری شده، 301 کد (برچسب) به دست آمدند و از طریق منطق کدگذاری به 107 مفهوم و در نهایت 22 مقوله در رابطه با موضوع اصلی پژوهش تبدیل شدند.
نتیجه گیری: بر اساس مدل پژوهش، الگوی مدیریت ریسک منابع انسانی، فقط در گروی کاهش ریسک هایی نظیر جابه جایی کارکنان یا عملکرد ضعیف آنان نیست، بلکه به متعادل کردن ریسک مربوط است و به این موضوع می پردازد که چه زمانی باید ریسک پذیر بود و چه زمانی نباید ریسک کرد. بنابراین بررسی همه ابعاد ریسک منابع انسانی در مدل، می تواند هم افزایی اجزای مدل را افزایش دهد.
مدل تصمیم گیری استراتژیک تأمین مالی پروژه های تحقیقاتی در دانشگاه های دولتی (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
404 - 426
حوزههای تخصصی:
هدف: وابستگی پژوهش های دانشگاهی به بودجه دولت در دانشگاه های دولتی موجب شده است تا محدودیت ها و مشکلات اقتصادی دولت در سال های اخیر بر وضعیت پژوهش های دانشگاهی نیز اثر نامطلوب بگذارد. از این رو، مدیران دانشگاه های دولتی می بایست در خصوص به کارگیری روش های مختلف تأمین مالی پژوهش ها، به خصوص استفاده از منابع مالی بخش خصوصی و صنعت، رویکرد استراتژیکی اتخاذ کنند. پژوهش حاضر، با هدف طراحی و تبیین مدل تصمیم گیری استراتژیک تأمین مالی پروژه های تحقیقاتی در راستای تقویت و ثمردهی پروژه های تحقیقاتی دانشگاه تهران انجام پذیرفته است.
روش: روش پژوهش این مقاله از نوع کیفی و داده های کیفی از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و مطالعه مقالات و متون جمع آوری شده است. به منظور استخراج سنجه ها و سازه های اصلی مدل، داده ها با استفاده از روش تحلیل تم تجزیه و تحلیل شدند. 34 نفر خبرگان مصاحبه ها با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، 10 سازه اصلی که از 33 سنجه تشکیل شده اند، اجزای مدل راتشکیل می دهند.
نتیجه گیری: اجزای مدل تصمیم گیری استراتژیک تأمین مالی پروژه های تحقیقاتی دانشگاه تهران عبارت اند از: ارتباطات داخلی و خارجی دانشگاه، زنجیره ایده تا محصول، الزامات و تمهیدات قبل از اجرای استراتژی ها، بررسی و انتخاب استراتژی ها، استراتژی اصلاح ساختار، استراتژی مالی، استراتژی مشارکتی، استراتژی بهینه سازی نتایج پژوهش ها و استراتژی منابع انسانی و ارزیابی.
طراحی الگوی مدیریت عملکرد صنعت بیمه ایران با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
169 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: بهبود مستمر عملکرد سازمان ها، نیروی عظیم هم افزایی ایجاد می کند که این نیروها می تواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصت های تعالی سازمانی شود. لذا، هدف اصلی این پژوهش «طراحی الگوی مدیریت عملکرد صنعت بیمه ایران با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد (GT)» می باشد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و به لحاظ نوع داده رویکردی آمیخته دارد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید و متخصصان حوزه مورد پژوهش می باشد که برای انتخاب حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد که با 17 نفر مصاحبه شده است که 7 نفر از خبرگان دانشگاهی و 9 نفر از متخصصان صنعت بیمه بودند. جامعه آماری بخش کمی کلیه کارکنان، کارشناس و مدیران در صنعت بیمه ایران می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 385 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. با توجه به گردآوری داده ها از دو نوع ابزار بررسی اسناد و مدارک و پرسش نامه 74 گویه ای محقق ساخته استفاده شد. لازم به ذکر است روایی با استفاده از روایی محتوایی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفته و تأیید گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش کیفی (کدگذاری نظری) و کمی (مدلسازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار Smart-Pls انجام شد. یافته های پژوهش: یافته ها حاکی از این است که تمامی متغیرهای احصاء شده در قالب سطوح مذکور، به عنوان متغیرهایی که باید در طراحی مدل مطلوب مورد توجه قرار گیرند، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، با توجه به این که قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگ تر از مقدار بحرانی 1.96 و نیز تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگ تر از 0.3 به دست آمد، لذا هیچ کدام از روابط رد نشده و تمامی متغیرها و روابط تأیید شد. محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های پژوهش علاوه بر محدودیت زمانی محدودیت مکانی است و در تعمیم نتایج و یافته های پژوهش به دیگر بیمه ها و سازمان ها به دلیل تفاوت های فرهنگی و مدیریتی هریک از بیمه ها باید جانب احتیاط را رعایت کرد. پیامدهای عملی: مقوله های مدیریت عملکرد، نظام مدیریت عملکرد کارآمد، ارزیابی عملکرد، بهبود مستمر عملکرد، راهکارها و شیوه های مختلف توسعه عملکرد در اولویت دوره های آموزشی قرار گیرد و علاوه بر آموزش این مفاهیم به صورت تئوریک پیشنهاد می گردد که در مقام عمل نیز موقعیت و شرایط لازم را برای افراد مستعد فراهم آورند تا دانسته های خود را به منصه ظهور گذاشته و قابلیت های بالقوه خود را به شایستگی های بالفعل مبدل نمایند تا بدین ترتیب عملکرد فردی و گروهی و متعاقباً عملکرد سازمانی بهبود یابد. از طرف دیگر، مدیران به عنوان یکی از کلیدی ترین عضو سازمان ها نقش بسیار اثرگذاری در استقرار و پیاده سازی موفق نظام مدیریت عملکرد دارند. ابتکار یا ارزش مقاله: طراحی و شناخت مجموعه ای از شاخص ها و مؤلفه ها که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای مدیریت عملکرد صنعت بیمه بهره برد، یک نیاز اساسی محسوب می شود. با مطالعه پژوهش هایی که تاکنون در حوزه مورد مطالعه انجام شده است، یک خلأ تئوریکی مشاهده می شود که توجه بدان ضروریست و آن این است که بیشتر این پژوهش ها در داخل کشور در صنعت بانکداری، نفت، پالایش و پخش و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی انجام شده است. اما متأسفانه بر اساس تحقیقات صورت گرفته تاکنون کمتر در صنعت بیمه، آن هم با توجه به رویکرد نظریه داده بنیاد، پژوهشی صورت پذیرفته است، بنابراین می توان ادعا نمود که از نظر ادبیات و مبانی نظری نیز شکاف مورد نظر وجود دارد که می بایست بدان توجه بیشتری گردد.
طراحی مدل شایستگی مدیران صنایع خلاق (مورد مطالعه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در همه سازمانها، مهمترین رکنی که در رسیدن به اهداف سازمان تأثیر میگذارد، مدیریت است. مدیر در سازمان بهعنوان نماینده رسمی، بهمنظور برقراری هماهنگی و افزایش اثربخشی در رأس امور قرار میگیرد. لذا، یکی از عواملی که برای مدیران بسیار ضروری و حیاتی است، وجود شایستگیهای مدیریتی است و یکی از حوزههای که نیازمند مدیران شایسته است، صنایع خلاق است. هدف پژوهش حاضر ارائه طراحی مدل شایستگی مدیران صنایع خلاق در خبر تلویزیون است. روش پژوهش مورد استفاده کیفی و از نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و خبرگان فعال در حوزه صنایع خلاق و مخصوصاً بخش خبر تلویزیون بود. نمونهگیری در پژوهش حاضر به صورت نظری انجام گرفت که تعداد 11 نفر از مدیران و خبرگان با استفاده از این روش انتخاب گردیدند. در این تحقیق از ابزار مصاحبه برای جمعآوری دیدگاههای مدیران و متخصصان حوزه صنایع خلاق استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بدون ساختار و باز بود. نتایج به دست آمده به صورت کلی نشان داد که شایستگیهای موردنیاز مدیران صنایع خلاق در خبر تلویزیون شامل چهار مقوله کلی شایستگیهای مدیریتی، شایستگیهای کاربردی، شایستگیهای فردی و شایستگیهای تخصصی میشود که شایستگیهای کاربردی خود شامل چهار زیر مقوله (آگاهی به عوامل محیط دور و نزدیک، دانش تخصصی و حرفهای، دانش مکمل، تجربه و حسن شهرت) است. شایستگیهای فردی شامل چهار زیر مقوله (شجاعت و جسارت، هوش هیجانی بالا، رفتار سازمانی مثبتگرا، خویشتنشناسی) است. شایستگیهای مدیریتی شامل سه زیر مقوله (مهارتهای فنی و اجرایی، مهارتهای انسانی و ارتباطی، مهارتهای ذهنی و فکری) است و شایستگیهای تخصصی نیز شامل دو زیر مقوله (خبرشناسی و مخاطبشناسی) است.
سخن سردبیر: طراحی کابینه اجرایی دولت در جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
دولت به مفهوم قوه مجریه مسئولیت اجرای خطمشیهای (سیاستهای) ملی کشور را بر عهده دارد. محمل اصلی تصمیمگیریهای دولت، کابینه یا همان هیئت دولت است. در این محفل بزرگ تصمیمگیری ملی، هر قلمرو سیاستی (خطمشی) دارای وزیری است که مدیریت دستگاهی به نام وزارتخانه را بر عهده دارد.باید تمهیدی فراهم شود تا هارمونی عملکردی، سیمای زیبایی از وب خطمشیهای (سیاستهای) ملی به نمایش بگذارد. اگرچه در برنامههای ملی تلاش میشود نوعی توازن بین عملکرد مورد انتظار قلمروهای سیاستی (خطمشیای) برقرار شود ولی نوعی تعادلسنج نیاز است که پیوسته تعادل پویای خط مشیهای ملی را پایش و ارزشیابی کند. به نظر میرسد کابینههای سیاستی (خطمشیای) در تحقق این مهم چندان موفق نبودهاند. طراحی کابینه اجرایی دولت به عنوان کابینه اجرااندیشی میتواند این نقش مهم را ایفا کند. در این شماره درباره مختصات کابینه اجرایی دولت در جمهوری اسلامی ایران سخن خواهم گفت.
مدل سازی موانع شکل گیری اثربخش اتاق فکر با روش ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت هم اندیشی خبرگان و اندیشمندان در تصمیمات و سیاست گذاری های کلان منجر به پیدایش مفهومی نوین در ادبیات مدیریت به نام اتاق فکر شد. در این راستا مدیران و سیاست گذاران کلان سازمانی تلاش های بی وقفه ای به منظور تشکیل اتاق فکر کردند. اما متأسفانه خروجی های نامطلوب اتاق های فکر نشان از اثربخش نبودن تشکیل آن داشته است. به همین دلیل شناسایی و یافتن ارتباطات مفهومی میان موانعی که در مسیر تشکیل اتاق فکر اخلال ایجاد کرده، می تواند تسهیل کننده ای قوی در مسیر شکل گیری اتاق فکر باشد. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر مدل سازی موانع شکل گیری اثربخش اتاق فکر بوده است. شناسایی موانع شکل گیری اتاق فکر از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری با 16 نفر از استادان مدیریت دولتی و خط مشی گذاری انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تأیید شد. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی منجر به شناسایی 12 مانع اصلی در شکل گیری اتاق فکر شد. به منظور مدل سازی موانع شناسایی شده از نظرات 28 نفر از مدیران ارشد سازمان های دولتی استان لرستان با روش نمونه گیری هدفمند و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون-پس آزمون تأیید شد. مدل سازی موانع شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل شش سطح شد که ضعف تجربه، نبودن دانش نظری و بازخورد نامطلوب، اثرگذارترین و تعارض فرهنگی و جمع گرایی محدود، اثرپذیرترین موانع بودند. <span lang="FA">