فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
9 - 32
حوزههای تخصصی:
رفتار نامتقارن هزینه به واکنش متفاوت هزینه های متغیر در صورت افزایش یا کاهش در سطح فعالیت عملیاتی شرکت به دلیل تصمیمات تعهد مدیریتی برای حفظ منابع بلااستفاده در زمانی که حجم فعالیت کاهش می یابد، اشاره دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تامین مالی شرکتی بر رفتار نامتقارن هزینه با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی سازوکارهای حاکمیت شرکتی می باشد. بدین منظور 119 شرکت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش طی سال های 1391 تا 1401 انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که تامین مالی بر رفتار نامتقارن هزینه تاثیر معکوس و معنادار دارد. همچنین، می توان این گونه استنباط کرد شرکت های که ضعف کنترل داخلی نداشته باشند، رابطه بین تامین مالی و چسبندگی مجموع بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های اداری، عمومی و فروش کاهش می یابد بنابراین کنترل کیفیت داخلی شرکت نقش مؤثری در مدیریت رفتار هزینه نامتقارن ایفا می کند. همچنین، نتایج نشان داد، ساز وکارهای حاکمیتی بهتر نقش نظارتی مؤثری در مهار انگیزه های مدیران ایفا می کند.
ارزیابی ابعاد اکتشافی حسابداری دادگاهی: فرآیند فازی دو مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
189 - 210
حوزههای تخصصی:
حسابداری در مرحله ی گذار از رویکردهای کلاسیک به حوزه ای از فرآیندهای مدرن قرار دارد تا بتواند پاسخگویی انتظارات اجتماعی باشد. حسابداری دادگاهی به عنوان نقطه جدیدی از کارکردهای حرفه ای به دنبال پیوند جنبه های قانونی و نظارتی با عملکردهای فنی به منظور ارائه گزارش به ذینفعان می باشد. هدف این پژوهش ارزیابی ابعاد اکتشافی حسابداری دادگاهی براساس فرآیند فازی دو مرحله ای می باشد. این پژوهش از حیث روش شناسی اکتشافی؛ توسعه ای و ترکیبی محسوب می شود. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه استفاده می شود و در بخش کمی از طریق پرسشنامه های مقایسه زوجی، از فرآیند فازی سازی دو مرحله ای برای تعیین ابعاد زمینه ای حسابداری دادگاهی در بازار سرمایه بهره برده است. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۳ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. نمونه گیری در بخش روش شناسی کیفی، نمونه گیری نظری و نحوه تعیین نمونه گلوله برفی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی ۵۰ نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی و کارشناسان رسمی دادگستری بودند، که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجود ۳ مقوله؛ ۶ مولفه و ۳۹ مضمون مفهومی در قالب یک مدل ۶ ضلعی حکایت داشت که طی سه مرحله کدگذاری در تحلیل نظری داده بنیاد کسب گردید. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، مولفه نظارت های نهادی، کارکردی ترین زمینه ی حسابداری دادگاهی در سطح شرکت های بازار سرمایه تلقی می شود. نتیجه کسب شده گویایی این واقعیت است که نظارت های نهادی در ساختار حاکمیت شرکتی به حوزه ی حسابداری دادگاهی در جهت کاهش بار حقوقی و قضایی عملکردهای مالی کمک شایان توجهی می نماید.
ارائه الگوی آموزش حسابداری در دانشگاه نسل سوم و چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
135 - 156
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تغییرات سریع علم و فناوری، تحول محیط تجاری و پیچیدگی کسب و کارهای امروزی، انتظارات از نیروی کار و حسابداران را افزایش داده است. بنابراین در پاسخ به انتظارات جدیدِ کسب و کارها و جامعه از دانشگاه ، تجدید نظر در برنامه آموزش حسابداری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی جامع آموزش حسابداری در دانشگاه نسل سوم و چهارم است. بدین منظور طی مصاحبه عمیق با اساتید و صاحب نظران حوزه حسابداری و خبرگان آموزش عالی داده های پژوهش گردآوری شده و با استفاده از روش شناسی کیفی نظریه زمینه بنیاد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل و کدگذاری داده ها در سطوح باز، محوری و انتخابی، در مرحله نهایی با مفهوم سازی و انتزاع، الگوی جامع آموزش حسابداری در دانشگاه نسل سوم و چهارم استخراج گردید. خروجی و دستاورد پیاده سازی الگوی پژوهش، می تواند به طور خاص برای بازنگری برنامه های آموزشی رشته حسابداری و همچنین به طور عام بر نحوه تعامل دانشگاه و رشته حسابداری با صنعت و جامعه در جهت بهبود کارآفرینی و نیز رشد و توسعه پایدار جامعه کمک نماید.
بررسی تکامل پژوهش تامین مالی جمعی: استفاده از تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
195-222
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار فکری و مفهومی تامین مالی جمعی به پژوهشگران این امکان را می دهد تا علاوه بر شناخت چارچوب فکری حاکم بر این موضوع، روندهای جاری و زمینه های پژوهشی آتی را شناسایی کنند. برای این منظور، پژوهش حاضر مروری کمی است که تلاش دارد تا با استفاده از تحلیل های کتاب سنجی و نرم افزارهای تصویرسازی، که به لحاظ روش شناسی در تامین مالی جمعی نوآورانه است، روند تحول علمی در زمینه تامین مالی جمعی را مشخص کند. این پژوهش کتاب سنجی 1210 تولید علمی بازیابی شده از پایگاه داده W.O.S تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ را تحلیل کرده است و از نرم افزار VOSviewer برای ترسیم نقشه و نشان دادن ارتباط ها استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان دهنده سیر صعودی پژوهش ها به خصوص از سال 2016 است و از نظر تعداد تولیدات علمی و استنادها سال 2021 بیشترین تعداد مقاله با 273 و با استناد 7011 داشته است. پژوهش حاضر در مرحله اول اقدام به شناسایی مؤلفان، مقالات، مجلات، نهادها و کشورهای پیشرو در این حوزه کرد. سپس براساس تحلیل هم استنادی، چهار خوشه به دست آمد که ساختار فکری این پژوهش ها را نشان می دهد. همچنین، استفاده از تحلیل هم آیندی واژگان این یافته ها را تأییدکرد و روند تحول این موضوع و مکاتب فکری تشکیل دهنده آن را نیز نشان داد. پژوهش حاضر چند شکاف تحقیقاتی را برجسته کرده است.
ارائه الگوی ارتقای آموزش رشته حسابداری در آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
380 - 397
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ارتقای آموزش دانشگاهی رشته حسابداری در آموزش عالی کشور است. به عبارت دیگر، پژوهشگر به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه آموزش حسابداری در مقطع آموزش عالی از طریق مصاحبه با خبرگان است.
روش: پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع اکتشافی است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و از طریق روش تحلیل مضمون اجرا شده است. برای جمع آوری داده ها با ۱۰ نفر از اساتید برجسته حوزه حسابداری مصاحبه شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شد. در نهایت از متن مصاحبه ها، مضامین مرتبط استخراج و بررسی شد.
یافته ها: در مرحله شناسایی مضامین، در ابتدا ۱۳۰ مفهوم برچسب زده شد که پس از دو مرحله، با نظر خبرگان و استادان راهنما و مشاور، در انتها مفاهیم به ۶۵ مفهوم پایه رسید. در مرحله بعد، سازمان دهنده ها شناسایی شدند که عبارت بودند از: ۱. ایجاد تمهیدهای آموزش نوین حسابداری؛ ۲. ایجاد ابزارهای نوین آموزش حسابداری؛ ۳. انطباق آموزش حسابداری با استانداردهای به روز؛ ۴. ارتباط بین صنعت و دانشگاه در آموزش حسابداری؛ ۵. تدوین برنامه های راهبری حسابداری؛ ۶. مهارت افزایی حسابداری؛ ۷. تعلیم متناسب با تحولات پیرامونی حسابداری؛ ۸. شناسایی استانداردهای حسابداری؛ ۹. کیفیت و کمیّت استادان؛ ۱۰. تخصصی سازی محتوای آموزشی؛ ۱۱. نیازشناسی بازار؛ ۱۲. خروجی مورد انتظار؛ ۱۳. ورود به بازار کار؛ ۱۴. حسابداری کارآفرینانه. در نهایت ارتباط معنایی و مفهومی مؤلفه ها با یکدیگر مدل سازی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که به منظور بهبود وضعیت تحصیلی، می بایست روی ارتقای تمهیدها و برنامه های آموزش حسابداری، ارتقای تدریس و استانداردهای آموزش حسابداری و ارتقای محتوای آموزشی و پژوهشی حسابداری متمرکز شد و همچنین، برای پیشبُرد سیاست های آموزش حسابداری، بایستی سطح تحولات مالی و حسابداری، در عرصه بین المللی هم سو و هم راستا شود.
تأثیر شاخص های کلان اقتصادی بر نوسانات بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تبیین اثرگذاری تأثیر برخی شاخص های کلان اقتصادی بر نوسانات بازده سهام می پردازد. قیمت گذاری مصنوعی نرخ ارز در سال های قبل از بحران و جلوگیری از تعدیل آن متناسب با شرایط اقتصادی یکی از دلایل اصلی بحران ارزی اخیر می باشد. همچنین محاسبه شاخص فشار بازار ارز حاکی از آن است که بالاترین اعداد به دست آمده برای این شاخص مربوط به زمانی است که شکاف بین نرخ ارز آزاد با نرخ ارز رسمی زیاد شده است، همچنین براساس نتایج، سیاست مداخله بانک مرکزی نقش موفقی در خنثی ساختن فشار بازار ارز نداشته است. براساس نتایج تخمین مدل SVAR؛ یک تکانه وارده از ناحیه رشد درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، به اندازه 64 درصد همچنین نتایج نشان داد تأثیر نوسانات نرخ ارز بر نوسانات بازده سهام مثبت و معنادار است که بیانگر آن است که همبستگی بالایی میان بازدهی در بازده سهام و بازار نرخ ارز وجود دارد. همچنین علامت مثبت ضریب بیانگر اثر مثبت و معنی دار نرخ بهره بر تغییرپذیری بازده سهام است. این نتیجه نشان می دهد که نرخ بهره بالاتر منجر به نوسانات بیشتر در بازده سهام شده است. در نهایت تولید ناخالص داخلی سرانه در هیچ کدام از سطوح خطای 1، 5 و 10 درصد معنادار نبوده است که بیانگر آن است که بر نوسانات بازده سهام اثر معنی داری نداشته است.
بررسی تأثیر تجدید ارزیابی دارایی های ثابت برخروج از درماندگی مالی حقوقی و واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
25 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تجدید ارزیابی دارایی های ثابت با خروج از درماندگی مالی واقعی وحقوقی شرکت های پذیرفته شده در بازارسرمایه ایران (اعم از بورس و فرابورس) است. در این تحقیق درماندگی مالی حقوقی با استفاده از نسبت مالی مندرج در ماده 141 قانون تجارت و درماندگی مالی واقعی با استفاده از مدل بومی شده کردستانی- تاتلی(1393) محاسبه شده است. در این راستا ابتدا از بین کلیه شرکت های یاد شده که طی بازه زمانی1390 تا 1400 نسبت به ارزیابی مجدد دارایی های ثابت خود اقدام نموده بودند، آنهایی که دچار درماندگی مالی حقوقی و واقعی بودند، شناسایی و سپس رابطه تجدید ارزیابی با خروج این شرکت ها از درماندگی مالی و حقوقی در سال تجدید ارزیابی و تا دو سال بعد از آن با استفاده از رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت و متغیرهای عمر شرکت، اهرم مالی، بازده دارایی و اندازه شرکت نیز به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین تجدید ارزیابی و خروج از درماندگی مالی حقوقی و واقعی در سال تجدید ارزیابی و عدم شمول درماندگی مالی تا دو سال بعد از تجدید ارزیابی رابطه معناداری وجود دارد.
سنجش ریسک سقوط قیمت سهام و هم سویی آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر ریسک سقوط قیمت سهام و درک روابط بین این پدیده و عوامل زمینه ای آن به واسطه تأثیر بر تصمیمات مرتبط با سرمایه گذاری و تخصیص بهینه منابع حائز اهمیت است. هدف این پژوهش، سنجش ریسک سقوط قیمت سهام و همسویی آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در بازار سرمایه ایران است. به منظور بررسی و تحلیل فرضیه پژوهش، داده های مربوط به 30 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1401، استخراج و برای آزمون فرضیه پژوهش استفاده شدند. در این پژوهش ابتدا مدل سنجش سقوط قیمت سهام برای شرکت های نمونه برآورد شد. سپس کارایی و اعتبار مدل، با آزمون کوپیک سنجش و ارزیابی و در سطح اطمینان 95 درصد تأیید شد. در ادامه، پس از برآورد مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، به منظور سنجش هم سویی ریسک سقوط قیمت سهام با حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام، از آزمون های بارتلت، لون و براون - فورساید استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهند بین واریانس ریسک سقوط قیمت سهام با حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در شرایط محیطی کشور ما هم سویی وجود ندارد. به عبارت دیگر، در کشور ما شرایط سقوط قیمت سهام همراستا با حباب های قیمتی شکل گرفته مبتنی بر قیمت گذاری منطقی سهام نیست.
بررسی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتناب مالیاتی به طور قانونی باعث ایجاد منابع اقتصادی می شود. تئوری نمایندگی بیان می کند به دلیل تضاد منافع میان مدیر و مالک، این منابع به انجام رفتارهای فرصت طلبانه مدیر هم چون امپراتورسازی منجر می شود. تئوری ذی نفعان لزوم توجه به تمام ذی نفعان را مورد توجه قرار می دهد و هدف از مسئولیت پذیری اجتماعی را همسو شدن منافع مدیران و سهام داران بیان می کند؛ بنابراین، انگیزه انجام این پژوهش بررسی تجربی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت است. نمونه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک شامل 729 مشاهده (سال-شرکت) از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1399 است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره نشان داد که اجتناب مالیاتی، فعالیت های امپراتورسازی مدیریتی را به طور معناداری افزایش می دهد. به علاوه مشخص شد که مسئولیت-پذیری اجتماعی شرکت، رابطه بین اجتناب مالیاتی و امپراتور سازی مدیریتی را به طور معناداری تضعیف می کند. یافته های فوق مطابق با مبانی نظری مربوط به ادبیات پژوهشی این حوزه است.
تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر شاخص قیمت مسکن در ایران؛ کاربردی از رهیافت GMM سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
433 - 452
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر شاخص قیمت مسکن در ایران است؛ از این رو تحلیل ارتباط بین بازار ارز و بازار مسکن، می تواند به سیاست گذاران و تصمیم گیران اقتصادی، برای اتخاذ سیاست های مناسب در زمینه بازار ارز و مسکن کمک کند.روش: در این پژوهش، از روش قارچ برای برآورد متغیر بی ثباتی نرخ ارز استفاده شده است؛ سپس برای بررسی اثرگذاری بی ثباتی نرخ ارز بر شاخص قیمت مسکن در دوره زمانی 1399 تا 1370، از روش GMM سری های زمانی 1399 تا 1370 استفاده شده است.یافته ها: نتایج برآوردها نشان داد که بی ثباتی نرخ ارز، بر قیمت مسکن تأثیر منفی و معناداری دارد. وقفه شاخص قیمت مسکن، وقفه درآمد های نفتی، نرخ تورم، نقدینگی و شهرنشینی، بر قیمت مسکن تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین سایر نتایج مطالعه، تأثیر منفی و معنادار متغیرهای نرخ بهره، بازدهی بازار طلا و بازدهی بازار سهام، بر قیمت مسکن در اقتصاد ایران را نشان می دهد.نتیجه گیری: یکی از پارامترهای اثرگذار بر قیمت مسکن، بی ثباتی نرخ ارز است و نتایج پژوهش نشان داد که بی ثباتی نرخ ارز، بر شاخص قیمت مسکن در ایران اثر منفی داشته است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که بانک مرکزی، به منظور کاهش بی ثباتی در بازار ارز و اثرگذاری آن بر بازارهای موازی، از جمله بازار مسکن، سیاست های مناسب ارزی را اتخاذ کند.
The Effect of Financial Reporting Readability on Debt Capacity of Firms listed in Tehran Stock Exchange(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۲, Summer ۲۰۲۳
17-28
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research is to track the effect of readability of financial reporting on debt capacity. Methodology: In order to achieve the objectives of the research, 123 companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE) during the years 2016-2022 were selected by systematic elimination model. Multiple linear regression based on consolidated data was used for hypothesis testting. the fog index was used for evaluating of readability of financial reporting and also debt capacity was measured with model developed by Frank and Goyal (2009). Results: The finding showed positive and significant effect of readability of financial reporting on debt capacity. Innovation: This research develops theoretical foundations of previous research by providing empirical evidence of the consequences of language style and readability of financial reporting in emerging markets such as Iran. Keywords: Attracting Creditors' Trust, Capital Structure, Debt Capacity, Information Asymmetry, Financial Reporting Readability Criteria. JEL Classification: M41، H63
تأثیر فرهنگ نوآوری گرا بر کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرهنگ نوآوری گرا عاملی است برای سوق دادن مدیران که از فن های حسابداری مدیریت استراتژیک برای اداره مطلوب سازمان و پیشبرد اهداف آن استفاده کنند. با توجه به این مقدمه، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فرهنگ نوآوری گرا بر کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک است. روش: ﭘﮋوﻫﺶ پیش رو از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی و هم بستگی است. از ابزار پرسش نامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. پایایی ترکیبی و مقدار واریانس استخراج شده، آزمون و روایی آن نیز، از طریق مقایسه جذر میانگین واریانس استخراج شده هر متغیر با هم بستگی آن متغیر با سایر متغیرها آزمون شده است. نتایج با استفاده از تجزیه وتحلیل پاسخ های ۲۱۲ نفر از مدیران بخش های حسابداری مدیریت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال ۱۴۰۰ و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، حداقل مربعات جزئی به دست آمده است. یافته ها: پس از پردازش داده ها، بر اساس آزمون جمعیت شناختی، به تفکیک گروه جنسیتی، گروه تحصیلی، گروه های سطح مطالعه، پُست سازمانی و گروه های سنی نتایج معناداری به دست آمد. همچنین، بر اساس آزمون فرضیه، با افزایش فرهنگ نوآوری گرا، کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک نیز افزایش می یابد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان می کند که فرهنگ نوآوری گرا بر افزایش کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک تأثیری مثبت و معنادار می گذارد؛ از این رو با پیشرفت فناوری در شرکت ها، کاربرد فن های حسابداری مدیریت استراتژیک، ابزاری پیشرفته برای تصمیم گیری مدیران فراهم می کند. افزون بر این، عوامل فرهنگی در سطح سازمانی، بر نوآوری های حسابداری مدیریت استراتژیک تأثیر می گذارد؛ اما اثربخشی و کارایی این نوآوری در محیط و بسترهای فرهنگی مختلف، متفاوت است. اهمیت فرهنگ سازمانی از آنجا ناشی می شود که در حال حاضر، مدیران بیش از پیش، به اهمیت شناخت فرهنگ سازمانی، به منظور کسب مزیت رقابتی از دیگر سازمان ها پی برده اند. همچنین، فرهنگ نوآوری گرا، به عنوان عاملی برای توسعه مستمر تولید و کاربرد ایده های جدید در تمام قسمت های سازمان شمرده می شود. این پژوهش اطلاعات سودمندی را در اختیار مدیران قرار می دهد تا بتوانند برای بقای بیشتر شرکت ها، مهارت های لازم را کسب کنند.
بررسی تأثیر حرفه ای گرایی، فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر عملکرد حسابرسان با توجه به نقش تعدیلی هوش معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر حرفه ای گرایی، فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر عملکرد حسابرسان، با توجه به نقش تعدیلی هوش معنوی است. روش: تحقیق پیش رو از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه حسابرسان رسمی شاغل در موسسات حسابرسی زیر نظر جامعه حسابداران رسمی ایران بود. حجم نمونه به تعداد 338 نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس تعیین شد. فرضیه های تحقیق با روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPls مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که حرفه ای گرایی، فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر عملکرد حسابرس تأثیر معناداری دارد. هوش معنوی اثر حرفه ای گرایی بر عملکرد حسابرس را تعدیل می کند. هوش معنوی اثر فرهنگ سازمانی بر عملکرد حسابرس را تعدیل می نماید. هوش معنوی اثر سبک رهبری بر عملکرد حسابرس را تعدیل می کند. نتیجه گیری: رعایت قوانین و مقررات حرفه ای حسابرسی باعث افزایش در کارایی حسابرسی می شود. فرهنگ حسابرسی پایه و اساس جامعه حسابرسی می باشد که دربرگیرنده مجموعه ای از ارزش ها، هنجارها، باورها، آداب فرهنگی و تاریخی مؤثر بر رفتار حسابرسان بوده و مبنای ارزش های خاص منبعث از اجتماع و مؤثر بر فرهنگ حسابرسان در محیط حسابرسی و جامعه است. دستیابی به قضاوت حرفه ای مطلوب تر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان است. توجه به این موارد و مدنظر قرار دادن مدل های تصمیم گیری، منجر به بهبود کیفیت قضاوت در مراحل مختلف حسابرسی می شود.
ارائه مدل بازاریابی اجتماعی حسابرسی به روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۳۱۲-۲۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی در حسابرسی با روش نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حرفه حسابرسی می باشند. که تعداد 14 نفر روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، تحلیل محتوا با استفاده از سه مرحله کدگذاری و بهره گیری از نرم افزارMaxqda می باشد. در این پژوهش پدیده محوری بازایابی اجتماعی در حسابرسی است. در این راستا، مقوله های کلان، مقوله های اصلی و فرعی، تحت شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدها از داده های پژوهش (مصاحبه ها( استخراج گردید. نتایج بیانگر این است که بازاریابی اجتماعی در حسابرسی می تواند همراه با در نظر گرفتن منافع جامعه به منافع کسب وکار و نیز منافع مشتریان و شرکت ها منجر شود. موسسات حسابرسی با استفاده از بازاریابی اجتماعی در کنار توجه به اصل مشتری مداری، رعایت آیین نامه و استانداردهای تعیین شده، اخلاق حرفه ای و رقابت، خدماتی متناسب با خواسته ها و نیازهای مشتریان خود ارائه دهند و علاوه برآن بر وفاداری و رضایت مشتریان، بهبود عملکرد، کسب مزیت رقابتی و بهبود خدمات حسابرسی بیافزایند و جایگاهی متمایز در ذهن مشتریان خود و سایر رقبا در بازار به دست آورند.
بررسی تأثیر مؤلفه های روان شناختی و الزامات شغلی بر عملکرد مدیران مالی با توجه به نقش میانجی فناوری های مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
86 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی تأثیر مؤلفه های روان شناختی و الزامات شغلی بر عملکرد مدیران مالی با توجه به نقش میانجی فناوری های مالی انجام شده است.
روش شناسی: نمونه آماری پژوهش 144 نفر از مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای محاسبه حجم نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. روش جمع آوری داده های تحقیق به صورت میدانی و گردآوری داده های تحقیق نیز از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته انجام شده است. این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش به منظور بررسی مدل پژوهش از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مؤلفه های الزامات شغلی، مؤلفه های روان شناختی و فناوری های مالی اثر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مدیران مالی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که فناوری های مالی نقش میانجی مثبت و معناداری را در رابطه بین مؤلفه های روان شناختی و الزامات شغلی با عملکرد مدیران مالی ایفا می نماید.
دانش افزایی: می توان چنین نتیجه گرفت که بهبود سطح هر یک از مؤلفه های الزامات شغلی، مؤلفه های روان شناختی و فناوری های مالی می تواند موجب بهبود عملکرد تمامی مدیران مالی شود.
نقش کیفیت افشای اطلاعات بر رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و نقدشوندگی سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
افزایش کیفیت افشای اطلاعات شرکت به معامله آگاهانه اوراق بهادار کمک می کند تا اثرات منفی عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از نااطمینانی سیاست اقتصادی و قیمت گذاری نادرست سهام کاهش یابد. هدف این پژوهش بررسی نقش کیفیت افشای اطلاعات بر رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و نقدشوندگی سهام است. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 146 شرکت به عنوان نمونه پژوهش، در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1392 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و نقدشوندگی سهام رابطه منفی و معنی دار وجود دارد و همچنین کیفیت افشای اطلاعات تأثیر منفی افزایش عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر نقدشوندگی سهام را کاهش می دهد.
تأثیر رویکردهای آموزش سنتی و روش داده های بزرگ بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش های مختلف آموزش بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان حسابداری است تا مؤثرترین شیوه آموزش به گونه تجربی مشخص گردد و بتوان بدان وسیله پیشرفت تحصیلی را در بین دانشجویان حسابداری بهبود بخشید. در این راستا با بکارگیری رویکرد سنتی و نیز رویکردهای نوین آموزشی شامل رویکرد داده های بزرگ، اثر آن ها بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان رشته حسابداری است که در مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز مشغول به تحصیل بوده اند و نمونه مورد مطالعه 247 نفر می باشد. با استفاده از روش آزمایشگاهی و طرح پیش آزمون-پس آزمون، دو گروه آزمایش با رویکردهای سنتی و داده های بزرگ در کارگاه های حسابداری پیشرفته 2، حسابداری صنعتی 2 و حسابرسی 1 شرکت کردند. تحلیل داده ها، با استفاده از الگوی معادلات ساختاری، آزمون ناپارامتری من ویتنی و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو روش آموزش به شیوه داده های بزرگ و آموزش به شیوه سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین، یافته ها نشان داد که تأثیر آموزش به شیوه داده های بزرگ بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان حسابداری در مقایسه با آموزش به شیوه سنتی بیشتر است. نتایج پژوهش بر ضرورت آموزش به شیوه داده های بزرگ در برنامه آموزشی حسابداری در مقطع کارشناسی برای افزایش دانش دانشجویان تأکید می کند
تأثیر روابط بین تأمین کننده و مشتری بر برگشت پذیری ساختار سرمایه با نقش تعدیل گر عدم قطعیت بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
51 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات سریع تکنولوژیکی مشخصه بازارهای امروزی و تصمیمات تجاری است، در چنین شرایطی برگشت پذیری ساختار سرمایه یک معیار مالی مهم برای شرکت ها به شمار می رود و ازآنجایی که رفتار سرمایه گذاران و ذینفعان و انتظارات آن ها از بازار نیز می تواند بر ساختار سرمایه و درنتیجه برگشت پذیری ساختار سرمایه تأثیر بگذارد، این مقاله به بررسی تأثیر روابط بین تأمین کننده و مشتری بر برگشت پذیری ساختار سرمایه می پردازد و همچنین نقش تعدیلی عدم قطعیت بنیادین را در نظر می گیرد.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع غیرتجربی ، استقرایی ، توصیفی و همبستگی می باشد. داده ها از میان نمونه آماری پژوهش شامل 131 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 تا 1399 استخراج گردیده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش مطابق با تئوری ذینفعان نشان می دهد، روابط تأمین کننده و مشتری بر برگشت پذیری ساختار سرمایه، تأثیرمثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، عدم قطعیت بنیادین تأثیر روابط تأمین کننده و مشتری بر برگشت پذیری ساختار سرمایه را تضعیف می کند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است، زمانی که روابط تأمین کننده با مشتریان عمده افزایش یابد، دوره برگشت پذیری ساختار سرمایه نیز افزایش می یابد. همچنین در شرکت هایی با نوسانات جریان وجه نقد عملیاتی بالا با افزایش روابط تأمین کننده-مشتری، از دوره برگشت پذیری ساختار سرمایه کاسته می گردد بدین معنی که نوسانات جریان وجوه نقد عملیاتی باعث کاهش سرعت برگشت پذیری ساختار سرمایه شرکت خواهد شد.
ارزیابی تأثیر محتوای اطلاعات حسابداری تورمی در مقایسه با اطلاعات تاریخی در طراحی مدل های پیش بینی ورشکستگی مبتنی بر رویکردهای سنتی و فرا ابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی ورشکستگی بنگاه های اقتصادی یکی از شاخه های رشته مالی است که در تحقیقات اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است به گونه ای که الگوهای ورشکستگی توسعه یافته است. در عمده پژوهش های صورت گرفته در حوزه پیش بینی عملکرد مالی شرکت ها و به طور خاص، ورشکستگی، تنها به پیش بینی و یا مقایسه توان پیش بینی مدل ها با استفاده از اطلاعات تاریخی صورت های مالی پرداخته شده است. از آنجا که در ایران بیشتر از اطلاعات تاریخی حسابداری استفاده شده است هدف اصلی این پژوهش لحاظ نمودن آثار تورم بر روی متغیرهای ورودی در طراحی مدل پیش بینی ورشکستگی می باشد. لذا متغیرها در دو گروه نسبت های مالی تعدیل شده و تاریخی، در طراحی دو مدل متفاوت دسته بندی شدند، سپس با استفاده از الگوریتم لارس نسبت های گویاتر تمایز بین شرکت های ورشکسته و غیرورشکسته، انتخاب گردیدند و در نهایت با به کارگیری آزمون رگرسیون لاجیت و الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و نیو بیزین مدل نهایی پیش بینی کننده ورشکستگی شکل گرفت. بدین منظور داده های50 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران براساس ماده 141 قانون تجارت برای حداقل یکسال ورشکستگی را تجربه کرده بودند، به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش اثبات نمود که نسبت های مالی تعدیل شده بر مبنای شاخص قیمت ها پیش بینی کننده مناسب تری برای ورشکستگی شرکت ها می باشند همچنین، مدل طراحی شده توسط الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با دقت 4/99% و برازش بالاتر نسبت به مدل های دیگر، پیش بینی کننده مناسبی برای ورشکستگی شرکت ها می باشد.
چالش ها، انگیزه ها و فرصت های صنعت بورس ایران به جهت گزارشگری پایداری و پایداری رویه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
127 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پایداری بورس ها، در این پژوهش ضمن شناسایی ذی نفعان با اهمیت صنعت، چالش ها، انگیزه ها و فرصت های در اختیار بورس ها به جهت پایداری رویه ها و همچنین، گزارشگری پایداری مورد بررسی قرار گرفته است. روش: در راستای دستیابی به اهداف پژوهش از ترکیب روش های تحلیل محتوا، گروه کانونی و مصاحبه فردی با 25 نفر از خبرگان صنعت استفاده شد. یافته ها: فقدان چارچوب جامع گزارشگری و خدمات اطمینان بخشی، هزینه های گزارشگری و فقدان فرهنگ گزارشگری پایداری از جمله چالش های با اهمیت است. از سوی دیگر، همسویی با جامعه بین المللی، شهرت، بهبود عملکرد، پاسخگویی و دستیابی به مزیت رقابتی از انگیزه های با اهمیت مدیران در مسیر توجه به موضوعات پایداری است. فرهنگ سازی، مقررات گذاری و طراحی ابزارهای پایدار نیز از جمله فرصت های در اختیار بورس ها به جهت ترویج فرهنگ پایداری در میان ناشران است. همچنین، یافته ها نشان داده است که دولت و مقررات گذاران، هیات مدیره و سرمایه گذاران جزو مهمترین گروه های ذی نفع این صنعت هستند.نتیجه گیری: عدم انتشار گزارشات پایداری، حاکی از تاثیرگذاری بالاتر موانع گزارشگری نسبت به انگیزه های گزارشگری است، از این رو پیشنهاد می شود بسترهای مورد نیاز از طرف نهادهای قانون گذار به جهت انتشار گزارشات فراهم گردد. دانش افزایی: با توجه به نقش راهبردی صنعت بورس در پیشبرد اهداف پایداری، یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری نهادهای مرتبط به جهت رفع چالش ها و تقویت انگیزه های گزارشگری پایداری موثر واقع شود.