فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۴, Winter ۲۰۲۳
11-20
حوزههای تخصصی:
Objective: This study explores the determination of audit fees (AF) using Support Vector Regression (SVR) among companies listed on the Iranian stock market from 2017 to 2021. It investigates the relationship between financial variables like financial leverage (DA), current assets ratio (CA), quick ratio (QUICK), ASSETS, current ratio to current liabilities (CR), and long-term debt (DE), with AF as the target. Methodology: Data from 60 listed companies during this period, totaling 279 year-observations, are employed. SVR models are trained on this dataset using Google Colab. Results: The SVR model achieves a 90.5% R2 value and a 3.7 Mean Squared Error (MSE) on training data, indicating high explained variance and reasonable error levels. However, on new data, the model's performance diminishes, with an R2 of 67% and an MSE of 8.1, implying reduced accuracy and intermediate predictive accuracy. Innovation: This study advances the understanding of AF determination using SVR, highlighting the importance of considering various financial variables.
حسابداری قانونی (حسابرسی قضایی) و عامل های هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
واکاوی تأثیر نقش حرفه ای حسابداران بر جهت گیری اخلاقی
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی اثر درجه شباهت گروهی و کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه سهام با استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی شرکت های مشابه، نقش مهمی در قیمت گذاری عرضه های عمومی اولیه دارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی اثر درجه شباهت گروهی و کیفیت اطلاعات حسابداری و کیفیت گزارشگری مالی بر ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه سهام با استفاده از الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی است. روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از داده های 92 شرکت پذیرفته شده در بازار سرمایه در بازه زمانی سالهای 90 تا 98، با بهره از روش رگرسیون چندگانه به روش داده های ترکیبی و در ادامه استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی به آزمون فرضیه ها می پردازد. یافته ها: ارزش گذاری سهام در عرضه های عمومی اولیه، از لحاظ درجه شباهت شرکت های هم گروه و کیفیت اطلاعات حسابداری شرکت متفاوت است و تشابه کیفیت اطلاعات حسابداری، اثر شرکت های هم گروه را بر ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه تعدیل می کند؛ اما ارزش گذاری سهام مبتنی بر شرکت های هم گروه و کیفیت اطلاعات حسابداری، با قیمت گذاری اشتباه در عرضه های عمومی اولیه در ارتباط نیست. همچنین الگوریتم کرم شب تاب توان بالاتری جهت پیش بینی ارزش گذاری عرضه عمومی اولیه سهام دارد. نتیجه گیری: اطلاعات یک عرضه اولیه، محدود به اطلاعات حسابداری خود نیست و اطلاعات حسابداری و کیفیت گزارشگری شرکت های هم گروه، حاوی اطلاعاتی در مورد قیمت گذاری عرضه های اولیه است.
شناسایی مؤلفه های پایداری بااهمیت در صنعت بورس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
107-148
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله استخراج مهم ترین شاخص ها و مؤلفه های پایداری صنعت بورس است. به جهت اهمیت این صنعت در تشکیل سرمایه، کشف قیمت، توزیع ریسک و نقدشوندگی اوراق بهادار، تأمین مالی و مقررات گذاری و نظارت بر شرکت های پذیرفته شده و در نتیجه نقش مهم آن در کمک به توسعه اقتصادی پایدار، در این پژوهش گزارشگری پایداری بورس ها موردتوجه قرار گرفته است. به منظور استخراج مؤلفه های پایداری بااهمیت، 45 گزارش پایداری منتشر شده توسط 26 بورس در سراسر جهان با استفاده از منطق استقرا در روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه سطر به سطر این گزارشات به استخراج 10،523 کد خام، 388 خرده مقوله و 38 مقوله میانی تحت 4 مقوله اصلی (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و راهبری شرکتی) منجر شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مؤلفه های اقتصادی دارای بیشترین اهمیت و مؤلفه های زیست محیطی دارای کمترین اهمیت در این صنعت هستند که به جهت نوع فعالیت بورس ها و اهمیت آنها در رشد و توسعه اقتصادی و نیز تاثیرات زیست محیطی اندک آنها قابل توجیه است. به عقیده پژوهشگران این مطالعه اولین بررسی عمیق در حوزه شناسایی مولفه های پایداری صنعت بورس در سطح بین المللی است و یافته های آن می تواند به عنوان چارچوب اندازه گیری، ارزیابی و گزارشگری عملکرد بورس ها مورد استفاده قرار گیرد.
نقش خودشیفتگی مدیر عامل صاحبکار در انتخاب حسابرسان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
45 - 66
حوزههای تخصصی:
حسابرسان مستقل، در اعتباردهی به صورتهای مالی نقش بسزایی دارند.انتخاب حسابرس مستقل، مهم ترین تصمیم سهامداران برای اعتباربخشی به صورتهای مالی است. عوامل مختلفی بر انتخاب حسابرس تاثیر میگذارند، از جمله این عوامل میتوان به ویژگی های روانشناختی مدیریت صاحبکار همانند خودشیفتگی مدیرعامل اشاره نمود. همچنین، با توجه به نقش مهم زنان در حرفه حسابرسی و نقش خودشیفتگی مردان در زن ستیزی و باورهای مردسالارانه، هدف این پژوهش بررسی نقش خودشیفتگی مدیرعامل صاحبکار در انتخاب حسابرس زن بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی-همبستگی انجام شده است و داده های لازم با استفاده از جامعه آماری شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1389 تا 1398 به روش رگرسیون چند متغیره لاجستیک باینری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که خودشیفتگی مدیرعامل صاحبکار رابطه منفی و معنی داری با انتخاب حسابرس زن دارد. همچنین، گزارش زیان رابطه ای منفی و معنی دار و درصد سهام متعلق به سهامدار عمده رابطه ای مثبت و معنی دار با احتمال انتخاب حسابرس زن دارند. از آنجایی که زنان حسابرس در مقایسه با مردان حسابرس ، دقت نظر و کیفیت حسابرسی بیشتری دارند. از این رو، می توان گفت که خودشیفتگی مدیرعامل می تواند معیاری برای کاهش کیفیت گزارشگری مالی و کیفیت حسابرسی باشد.
ناکارآمدی قیمت گذاری و معاملات بازخورد در صندوق های قابل معامله طلا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع دارایی های مالی که از اواخر دهه 1990 رشد چشمگیری داشته، صندوق های قابل معامله در بورس است که نشان دهنده یک نوآوری با محبوبیت زیاد در بین سرمایه گذاران خرد و نهادی می باشد. وجود انحراف قیمت بین صندوق های قابل معامله و خالص ارزش دارایی آن ها می تواند منجر به ایجاد استراتژی معاملات بازخورد در بین معامله گران این دارایی ها شود. در این راستا با استفاده از مدل سنتانا-وادوانی (1992) و داده های صندوق های قابل معامله طلا در بورس کالای ایران طی دوره زمانی 1396/03/20 الی 1401/06/12، به بررسی وجود معاملات بازخورد بین معامله گران این بازار پرداخته شد. نتایج نشان داد که نوسان بازدهی این صندوق ها در مقابل اخبار مختلف، نامتقارن و منفی بوده که نشان از تأثیر بیشتر اخبار مثبت نسبت به اخبار منفی دارد. ضریب مربوط به معاملات بازخورد نشان داد که هیچگونه شواهدی مبنی بر وجود معاملات بازخورد در بازار این صندوق ها وجود ندارد. به دلیل وجود دو بازار رسمی (گواهی سپرده با هم پوشانی کامل زمان معاملات) و غیررسمی (بازار آزاد با هم پوشانی ناکامل زمان معاملات) برای معاملات دارایی پایه در ایران، معامله گران توجهی به انحراف قیمت صندوق ها نسبت به خالص ارزش دارایی آن ها ندارند. ضریب مربوط به ناکارآمدی بازار نشان داد که معامله گران این صندوق ها رفتار هدایت شده اطلاعاتی دارند. معاملات صندوق های مورد بررسی، بر پایه ناکارآمدی بازار بوده و اخبار و اطلاعات منتشره در بازار بیشترین تأثیر را بر معاملات آن ها دارد.
بودجه ریزی و استرس کارکنان در مواقع بحران: شواهدی از دوران بیماری همه گیر کووید 19 در دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
262 - 290
حوزههای تخصصی:
هدف: بحران سازمانی به عنوان رویدادی تعریف می شود که ارزش های اولویت دار سازمان را تهدید می کند، مدت زمان محدودی برای ارائه پاسخ به آن وجود دارد و برای سازمان پیش بینی نشده و ناگهانی است. بحران با کووید ۱۹ شروع شد که تأثیرهای چشمگیری بر کارمندان گذاشت. کارمندان در این زمان، از راه دور و ساعات طولانی تری کار می کردند که همراه بود با افزایش بی اطمینانی ها، نگرانی ها و اختلال ها که همه اینها خستگی را افزایش می دهند. با توجه به درک اندک پیامدهای رفتاری تغییرات شیوه های کنترل مدیریت در واکنش به بحران های جهانی، این مقاله به بررسی آثار رفتاری تغییرات ناشی از بحران همه گیر کووید۱۹ در شیوه های کنترل مدیریت بودجه ریزی و عواملی که این آثار را تشدید یا کاهش می دهد، پرداخته است. روش: روش پژوهش این مطالعه اکتشافی، پیمایشی و از نوع مقطعی (نیمه اول سال ۱۴۰۱) است. مدیران شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس و بیمارستان های تابعه که حداقل ۵ سال سابقه مدیریتی و ۲۰ کارمند زیرمجموعه داشتند، جامعه آماری این پژوهش بودند. بدین منظور ۲۵۰ پرسش نامه توزیع و ۱۲۷ پرسش نامه دریافت شد که از بین آن ها ۹۹ پرسش نامه قابل استفاده بود. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس ۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دانشگاه های علوم پزشکی استان فارس در واکنش به آثار منفی کووید ۱۹، انقباض کنترل های بودجه ای خود را افزایش می دهند. همچنین، منقبض کردن کنترل های بودجه، به دلیل افزایش ادراک از ابهام و تعارض نقش، به گونه مثبت با فرسودگی عاطفی مرتبط است. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثر انقباض کنترل های بودجه ای بر تعارض نقش، زمانی کاهش می یابد که درک مدیران از کنترل های بودجه ای در دوره های گذشته (قبل از بحران) این بوده باشد که این بودجه ها به روشی توانمند استفاده می شده است. نتیجه گیری: نتایج مقاله نشان داد که طراحی قدرتمند بودجه، در دوران پیش از بحران، آثار منفی و معناداری بر تعارض و ابهام نقش دارد؛ این بدان معناست که بودجه های قدرتمند هم مزایای اطلاعاتی دارند و هم به انعطاف پذیری بیشتر و کمک به حل وفصل خواسته های متضاد کمک می کنند. همچنین شواهد نشان داد که در وضعیت بحرانی، بودجه های قدرتمند اثرهای کاهش کنترل های بودجه را بر تعارض نقش کاهش می دهند؛ اما قدرت تأثیری بر ابهام نقش ندارد. این نتایج نشان می دهد که اگر سازمان های بهداشت عمومی و درمان، از بودجه خود برای کمک به مدیران به منظور درک عمیق تر وظایف و مسئولیت های خود و حل وفصل خواسته های متضاد استفاده کنند، بهتر می توانند با شوک مقابله کنند. واکنش منفی و کنترل بودجه های انقباضی به کاهش واکنش رفتاری نامطلوب ناشی از افزایش تعارض نقش و فرسودگی عاطفی کمک می کند. همچنین، بر اساس نتایج، اعتماد که معمولاً برای سازمان ها مفید است، جنبه تاریکی دارد که در آن مدیران برای جبران اعتمادی که به مدیران ارشد خود دارند، فشار بیشتری بر خود وارد می کنند (افزایش تعارض و ابهام نقش). با این حال، این موضوع اثرهای تشدید کنترل های بودجه ای بر تعارض و ابهام نقش را تشدید نمی کند. این یافته نشان می دهد که زیردستان به دنبال کسب اطمینان بیشتر در مورد انتظارات و مسئولیت های مدیران ارشدی که به آن ها اعتماد دارند، یا غلبه بر تعارض های ذاتی بین تعهدات به مدیران ارشد نیستند.
وضعیت مدیریت استعداد و عملکرد حسابرسی در مؤسسه های حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
311 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: با عنایت به اهمیت حفظ و تقویت نیروی انسانی در مؤسسه های حسابرسی، پرورش و حفظ شرکا، مدیران، سرپرستان، حسابرسان ارشد و حسابرسان و جلوگیری از خروج حسابرسان توانمند از حرفه و افزایش کیفیت حسابرسی، شناخت دیدگاه حسابرسان در خصوص وضعیت به کارگیری شیوه های مدیریت استعداد و وضعیت عملکرد حسابرسان حائز اهمیت است. روش: این پژوهش، مجموعه جامعی از شیوه های مدیریت استعداد (ایجاد خط مشی مدیریت استعداد، استخدام، مدیریت اخلاق، آموزش و توسعه، نظارت و بررسی، حقوق و مزایا، تعادل کار و زندگی و برنامه ریزی جانشین پروری) را شامل شده و دیدگاه حسابرسان را در خصوص وضعیت مدیریت استعداد و عملکرد حسابرسی در حرفه حسابرسی ایران بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش شرکا، مدیران، سرپرستان و حسابرسان شاغل در مؤسسه های حسابرسی است. ابزار گردآوری داده های این پژوهش پرسش نامه بوده است. ۱۸۱ پرسش نامه گردآوری شد. برای تحلیل نتایج، از آزمون های آماری مقایسه میانگین یک جامعه و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که وضعیت حقوق و مزایا، خط مشی مدیریت استعداد، آموزش و توسعه، تعادل زندگی و کاری و برنامه ریزی جانشینی در مؤسسه های حسابرسی چندان مطلوب نیست؛ اما وضعیت مدیریت اخلاق و عملکرد حسابرسان مطلوب گزارش شده است. گرچه نتایج سایر مؤلفه ها شامل استخدام و نظارت و بررسی معنادار نبود؛ اما مؤلفه های یادشده میانگین بالاتر از ۳ داشتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که در رابطه با ۴۱ گزاره شیوه های مدیریت استعداد و ۵ گزاره عملکرد حسابرسان، تفاوت معناداری بین نظرهای چهار گروه شرکا، مدیران، سرپرستان و حسابرسان شاغل در مؤسسه های حسابرسی در خصوص شیوه های مدیریت استعداد و عملکرد حسابرسان وجود دارد و اغلب تفاوت ها در سطوح شرکا و حسابرسان مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر این است که در خصوص مواردی که الزام قانونی یا استانداردی مشخصی در خصوص مدیریت استعداد وجود دارد، وضعیت به کارگیری سنجه های مدیریت استعداد تا حدی مناسب بوده است؛ اما در خصوص سایر مواردی که الزام و فشار قانونی وجود ندارد، وضعیت مدیریت استعداد چندان مطلوب نیست. جامعه حسابداران رسمی ایران و مؤسسه های حسابرسی، می توانند از نتایج این پژوهش استفاده کنند.
بررسی سازوکار تأثیر سرمایه بانک ها بر متغیرهای حقیقی یک اقتصاد نفت محور با رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
300 - 320
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه و نسبت کفایت سرمایه که برای تضمین، ثبات و ارتقای عملکرد سیستم بانکی بسیار بااهمیت است، به عنوان یکی از شاخص های بااهمیت در شبکه بانکی و مؤسسه های مالی، همواره مدنظر ناظران بانکی و سیاست گذاران است. هدف این پژوهش بررسی اهمیت سرمایه و ارتباط شبکه بانکی با متغیرهای حقیقی اقتصاد و بررسی سازوکار تأثیر سرمایه بانک ها بر بخش حقیقی اقتصاد، در یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است. در این میان، نسبت کفایت سرمایه در مدل، بر اساس استانداردهای بال 1 و 2 طراحی شده و همچنین، احتمال نکول برای تسهیلات بانک ها و بنگاه ها در جهت هم سوسازی با واقعیات اقتصاد ایران، درون زا درنظر گرفته شده است. روش: روش به کارگرفته شده در این پژوهش، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است که با استفاده از داده های تعدیل شده فصلی برای سال های ۱۳۷۵تا ۱۳۹۸، کنش و واکنش های بین پویایی های کلیدی شبکه بانکی و متغیرهای حقیقی اقتصاد واکاوی شده است. یافته ها: نتایج حاصل از شبیه سازی در پاسخ به شوک های افزایش سرمایه بانک ها و شوک مثبت نفتی بر متغیرهای تعریف شده، نشان می دهد که مدل طراحی شده با انتظارات تئوریک و تجارب گذشته در اقتصاد ایران تا حد زیادی مطابقت دارد. همچنین، شوک مثبت نفتی با افزایش حجم تسهیلات دهی بانک ها و بهبود موقتی وضعیت متغیرهای اقتصادی، باعث کاهش احتمال نکول بانک ها و افزایش سودآوری آن ها می شود. نتیجه گیری: سرمایه در سازوکار انتقال بانک ها به جامعه نقش اساسی دارد و بانک مرکزی می تواند از این طریق و با اعمال تغییرات نقش مؤثری داشته باشد.
Evaluating the Performance and Ability Explain of Market Index Returns by Selected Stock Portfolios Based on Throughput Accounting Criteria in Comparison with the New Network Matrix Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the strategies used in active portfolio management is the "network matrix model "which can be used to form different portfolios with different characteristics of stocks or companies. In this study, with the data of 156 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2011 to 2018 using the network matrix model and based on throughput accounting criteria, portfolio formation and their performance with the portfolios of the new network matrix model (Defensive, neutral and aggressive stocks) and market portfolio were compared. The results show that the proposed network matrix model portfolios based on throughput accounting criteria have higher performance than the new network matrix model in terms of Sharpe, Sortino, upside potential, and omega criteria. Also, portfolios consisting of stocks of companies with high system performance, in addition to the above criteria, have higher performance in terms of Jensen's Alpha criteria than the new network matrix model, and in terms of upside potential and omega criteria, have higher performance than the market portfolio. The performance of portfolios consisting of stocks of companies with low system performance has a stronger correlation with the market portfolio compared to the new network matrix model.
بررسی تأثیر اخبار بد بر انگیزه های محافظه کاری در حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
39 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: محافظه کاری بیانگر اقدامات مهم هنگام مواجه شدن با ابهامات است. در شرایط وجود اخبار بد، این ابهام در خصوص آینده شرکت بیشتر شده و شرکت ها با انگیزه های مختلف، بیشتر از روش های محافظه کارانه استفاده می کنند. در این پژوهش سعی می شود تأثیر اخبار بد بر انگیزه های محافظه کاری (انگیزه قراردادی، انگیزه مالیاتی و انگیزه سیاسی) بررسی شود. روش: برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی نمونه 163 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش غربالگری سیستماتیک و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. دوره زمانی این پژوهش 1389 تا 1399 است. یافته ها: یافته ها نشان داد اخبار بد تأثیر معناداری بر انگیزه قراردادی محافظه کاری ندارد در حالی که اخبار بد تأثیر مثبت و معناداری بر انگیزه مالیاتی محافظه کاری (انگیزه کاهش مالیات) دارد. همچنین، یافته ها بیانگر اثر افزایشی اخبار بد بر انگیزه سیاسی شرکت ها است. نتیجه گیری: شواهد حاکی از آن است که در ایران انگیزه مالیاتی و انگیزه سیاسی در هنگام مواجه با اخبار بد دلایل غالب برای افزایش محافظه کاری در حسابداری هستند. به این صورت که در شرایط وجود اخبار بد، شرکت ها مالیات ابرازی خود را نسبت به سال قبل کاهش داده اند؛ همچنین، وجود اخبار بد، باعث شده شرکت ها ازلحاظ سیاسی خود را کوچک تر نشان داده تا در شرایط بد مالی از دید سیاست گذاران در امان بمانند و هزینه های کمتری ازجمله مالیات به دولت بپردازند.
تاثیر واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واگرایی عقیده نوعی اختلاف باورها است که در آن تخمین سرمایه گذاران از ارزش دارایی متفاوت است، در واقع، واگرایی عقاید به تفاوت در برداشت سرمایه گذاران بازار از سهام یک شرکت اشاره دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر واگرایی عقاید سرمایه-گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران است. پژوهش حاضر از منظر روش شناختی، از نوع تعامل علّی است. بورس تهران به عنوان جامعه نهایی آماری انتخاب و با استفاده از معیارهای چندگانه حذف سیستماتیک، 127 شرکت در بازه زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 است در نمونه نهایی لحاظ گردید، که به دلیل اینکه دوره 1400 در محاسبات دیتاهای خام مورد استفاده قرار گرفته، بنابراین از 9 سال برای آزمون های آماری استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که واگرایی عقاید سرمایه گذاران تاثیر مستقیم بر قیمت گذاری نادرست سهام دارد. ضمن اینکه تعامل عدم تقارن اطلاعاتی و کیفیت اطلاعات مالی با واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام تاثیرگذار نمی باشد.
بررسی تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر انتظارات آن ها از سودهای آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
155 - 190
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران همواره ترکیبی از رفتار عقلایی و احساسات خود را در سرمایه گذاری ها لحاظ می کنند. در برخی شرایط خاص ممکن است رفتارهای احساسی سرمایه گذاران بر رفتارهای عقلایی آن ها غلبه کرده که این می تواند منجر به تغییر در انتظارات آن ها از سود های آتی شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر انتظارات سرمایه گذاران از سودهای آتی است. برای رسیدن به مقصود پژوهش، طی سال های 1390 – 1399 تعداد 163 شرکت پذیرفته شده در بازار سرمایه انتخاب شدند. بر مبنای رگرسیون خطی چندگانه فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار می گیرد. دستاوردهای پژوهش نشان داد که بین احساسات سرمایه گذاران و پایداری زیان ها رابطه معناداری وجود ندارد. به عبارتی، احساسات سرمایه گذاران نمی تواند منجر به تغییر معنادار پایداری زیان ها شود. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که بین احساسات سرمایه گذاران و پایداری سودها رابطه معناداری وجود ندارد. در حقیقت، احساسات سرمایه گذاران نمی تواند منجر به تغییر معنادار پایداری سودها شود. دستاوردهای در پژوهش حاضر نشان داد که سرمایه گذاران درک صحیحی از سودهای (و زیان های) آتی ندارند که بر اساس آن تصمیم گیری نمایند. عدم درک مناسب سرمایه گذاران از سودها و زیان های آتی، به افشای پایین اطلاعات شرکت ها فعال در بازار سرمایه و رفتار احساسی سرمایه گذاران برمی گردد که می تواند توسط فعالان بازار سرمایه و نهادهای مربوطه بررسی و ریشه یابی شود و نسبت به کاهش این مشکل فعالیت های بیشتری انجام شد.
بررسی تولیدات علمی اعضای هیات علمی حسابداری ایرانی در پایگاه اسکاپوس از 2006 تا 2021 با رویکرد علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
27 - 54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت تولیدات علمی حسابداری پژوهشگران ایرانی و توصیف شاخص های علم سنجی این تولیدات انجام گرفته است. داده های این پژوهش، مقالات علمی اعضای هیات علمی گروه های حسابداری دانشگاه های ایران در پایگاه اسکاپوس از سال 2006 تا 2021 است که با کمک تکنیک های علم سنجی(شامل ترسیم شبکه های همکاری علمی نویسندگان، سازمان ها، کشورها و شبکه هم رخدادی واژگان) و با استفاده از نرم افزارهای اکسل ، ووس ویور و زبان برنامه نویسی R تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد شبکه همکاری علمی نویسندگان ایرانی شبکه ای کم تراکم است. هرچند، شبکه همکاری علمی دانشگاه ها در ایران از تراکم بیشتری برخوردار است و دانشگاه ها همکاری مطلوبی با همدیگر دارند. همچنین شبکه همکاری علمی کشور ها نشان می دهد که پژوهشگران ایرانی با تعداد کمی ازکشور های دیگر در ارتباط بوده اند. با وجود تعداد کم تولیدات علمی رشته حسابداری ایران در پایگاه اسکاپوس، روند انتشار این حوزه، افزایشی است که نشان دهنده بیشتر شدن انگیزه و تلاش اعضای هیات علمی برای انتشار مقاله در مجلات این پایگاه می باشد. طبق یافته های این پژوهش، موضوع حاکمیت شرکتی </sup>و سازو کار های آن در ایران دارای بیشترین تکرار در مقالات حوزه حسابداری است. پژوهش حاضر برای نخستین بار با استفاده از تکنیک های علم سنجی به بررسی پژوهش های بین المللی حسابداری در پایگاه اسکاپوس می پردازد و ضمن تعیین موضوعات داغ این حوزه، نویسندگان و دانشگاه های پربازده ایران را در شبکه همکاری علمی مشخص می کند.
رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت پذیری اجتماعی به مباحث اخلاقی درباره رفتار و تصمیم گیری شرکت درباره موضوعاتی مانند مدیریت منابع انسانی، حمایت محیطی، سلامت کاری، روابط اجتماعی و روابط با عرضه کنندگان و مشتریان می پردازد. یکی از وظایف شرکت ها در حیطه مسئولیت اجتماعی کمک به بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه جامعه است و از طرفی گزارشگری مالی نیز با هدف ارائه اطلاعات صحیح برای تصمیم گیری درست مالی و در نتیجه رشد اقتصادی انجام می شود. بنابراین، انتظار می رود با اجرای سازوکار مسئولیت پذیری اجتماعی، تصمیمات مالی شرکت ها نیز تحت تأثیر قرار گیرد. از این رو، در این پژوهش به بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است.
روش: در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش برای 97 شرکت طی دوره 7 ساله از سال 1391 لغایت 1397 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور از اهرم مبتنی بر ارزش دفتری و اهرم مبتنی بر ارزش بازار به عنوان نماینده اهرم مالی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی (اهرم دفتری و اهرم بازار) شرکت ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش همسو با پژوهش های مدیریت نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه شرکت هاست. به بیان دیگر، شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی بالاتری دارند نسبت های اهرمی پایین تری اتخاذ می کنند. نتایج حاکی است شرکت ها با افشاء مسئولیت پذیری اجتماعی، به شفافیت گزارشگری مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص درون و برون سازمانی و مشکلات نمایندگی کمک می نمایند. بنابراین، از نظر اعتباردهندگان شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی بالا، ریسک کمتری دارند و با محدودیت های سرمایه ای پایین تری مواجه هستند.
فعالیت های مدیریت دارایی ها در نهادهای بخش عمومی: بررسی وضعیت فعلی و عوامل زمینه-ای موثر بر بهبود آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: دولت ها مسئول ارائه خدمات عمومی با کیفیت بالا به شهروندان خود با مطلوب ترین شرایط هستند. افزون بر سایر وظایف، دولت ها مسئول مدیریت پرتفوی متنوعی از دارایی-های عمومی هستند. از آنجایی که مدیریت دارایی ها برای موفقیت کشورها حیاتی است، هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت های فعلی مدیریت دارایی بخش عمومی و بررسی عوامل زمینه ای موثر بر بهبود آنها با تمرکز بر ادارات دولتی شهر ایلام می باشد. روش پژوهش: چارچوب مورد استفاده مشابه با پژوهش الهزمی (2016) که مبتنی بر هفت استاندارد و رهنمود شناخته شده بین المللی بوده و تعدیلاتی مطابق با شرایط محیطی ایران در آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بخش های حسابداری و مالی ادارات دولتی شهر ایلام است، با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 160 نفر تعیین و داده های 97 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از t تک نمونه ای و معادلات ساختاری و بکارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: یافته های حاصل شده بیانگر مطلوب نبودن فعالیت های مدیریت دارایی در ادارات دولتی شهر ایلام است، علاوه بر این، عوامل زمینه ای (یعنی استانداردهای حرفه ای، تجارب سازمانی کارکنان و رویه های سازمانی) بر بهبود فعالیت های مدیریت دارایی ها در نهادهای بخش عمومی تاثیر دارد. نتیجه گیری، اصالت و ارزش افزوده آن به دانش: نتیجه آنکه جهت کسب اطمینان از در دسترس بودن و مورد استفاده قرار گرفتن دارایی ها برای اهداف موردنظر در بخش عمومی، مدیریت دارایی ها باید کارا و اثربخش باشد، لازمه دستیابی به این امر اصلاح رویه ها و فرآیندهای مدیریت دارایی می باشد.
بسط نظریه اتوپایسیس در تأثیر ابعاد محتوایی ساختار شرکت ها بر توسعه پارادایم گزارشگری یکپارچگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
171 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف : امروزه گزارشگری فقط برای اطلاع رسانی نیست، بلکه با گسترش مفاهیمِ مدیریتی و کسب وکار، نگاه شرکت ها به سوی تمام ذینفعان معطوف شده و تغییرات عمده ای در روش های کسب وکار، شیوه تولید سرمایه و حیطه تعامل با ذینفعان است که برای رفع این نیاز، روی آوردن به گزارشگری یکپارچه به عنوان مبنایی مبتنی بر توسعه ارزش های تعامل با ذینفعان می تواند بسیار مهم و اثربخش باشد. اما فقدان یک هماهنگی و توازن بین ساختار با سیستم هایی همچون سیستم گزارشگری مالی، سبب می گردد کارکردهای شیوه گزارشگری یکپارچه از ظرفیت های ایجادِ ارزش فراگیر برخوردار نباشد. لذا، این پژوهش با بسط نظریه اتوپایسیس به دنبال بررسی تأثیر ابعاد محتوایی ساختار شرکت ها بر توسعه پارادایم یکپارچگی گزارشگری مالی است. روش: پژوهشِ حاضر از رویکرد نتیجه، جزء پژوهش های کاربردی محسوب و از نظر هدف در دسته پژوهش توصیفی/ همبستگی قرار می گیرد، زیرا اقدام به مطالعه داده های مربوط به یک مقطعِ زمانی یعنی 1399 - 1398 براساس روش تحلیل داده های مقطعی، مبتنی بر تحلیل مسیر و چارچوب مدلِ سازی ساختاری حداقل مربعات جزئی ( PLS ) می نماید. داده مربوط به متغیرِ یکپارچگی گزارشگری از طریق چک لیست امتیازی افشای اطلاعات شرکت ها براساس گزارش های صورت های مالی استخراج گردید و و داده ی مربوط ابعاد محتوایی از طریق توزیع پرسشنامه بینِ مدیران عاملِ شرکت های مورد بررسی، گردآوری شد. یافته ها : نتایج نشان داد، ابعاد محتوایی بر توسعه پارادایم یکپارچگی گزارشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری : در واقع این نتیجه نشان داد، برمبنای بسط نظریه اتوپایسیس که بیان کننده سطح همراستایی ساختار با سیستم است، ابعاد محتوایی به عنوان مبنای ساختاری یک شرکت می تواند سببِ افزایش اثرمثبت در پارادایم یکپارچگی گزارشگری شود.
بررسی تاثیر رتبه بندی اعتباری بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار ایران با استفاده از رگرسیون چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر رتبه بندی اعتباری بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار ایران با استفاده از رگرسیون چندگانه چکیده سودآوری از جمله مهمترین شاخص های ارزیابی شرکت ها است. در این پژوهش پس از اضافه کردن عامل رتبه بندی اعتباری به ادبیات عوامل موثر بر سودآوری در کنار متغیرهای نقدینگی، اهرم مالی، رشد فروش، اندازه شرکت و نرخ مالیات به عنوان عوامل موثر بر تعیین سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار از رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل و اندازه گیری تأثیر متغیرها بر سودآوری استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش 1399 است. نتایج بدست آمده نشان می دهد متغیرهای رتبه بندی اعتباری و اهرم مالی تاثیر مثبت بر سودآوری دارند و رتبه بندی اعتباری یک متغیر کلیدی در عوامل موثر بر سودآوری شرکت های بورس اوراق بهادار است. در حالی که نقدینگی اثر منفی و معنی داری بر سود شرکت ها دارد. همچنین، بین متغیرهای اهرم مالی نرخ مالیات با سودآوری رابطه معنی داری وجود ندارد.
شناسایی و اولویت بندی ویژگی های تبلیغات اینترنتی در بازار سهام به منظور ترغیب سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف، «شناسایی و اولویت بندی ویژگی های تبلیغات اینترنتی در بازار سهام به منظور ترغیب سرمایه گذاران» انجام گرفته است. در گام نخست پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به شناسایی ویژگی های تبلیغات اینترنتی در بازار سهام به منظور ترغیب سرمایه گذاران، پرداخته شد. همچنین روایی محتوایی شاخص های شناسایی شده به وسیله شاخص نسبت روایی محتوایی (CVR) و پایایی آن توسط شاخص کاپا بررسی شد. سپس در گام دوم با استفاده از روش بهترین- بدترین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده توسط 8 خبره اولویت بندی شد. درنهایت شاخص های شناسایی شده در 2 بعد، 10 مؤلفه و 27 شاخص طبقه بندی شدند. نتایج اولویت بندی نشان از اهمیت بعد ویژگی های محتوایی در مقایسه با بعد ویژگی های ساختاری را دارد. همچنین در میان بعد ویژگی های محتوایی مؤلفه های جذبه های هیجانی، کیفیت، جذبه های عقلایی، اعتبار و جذبه های اخلاقی و از میان بعد ویژگی های ساختاری مؤلفه های کمیت، دسترسی و هدایت پذیری کاربر، ویژگی های ظاهری، استفاده آسان کاربر و ارتباطات به ترتیب اهمیت قرار گرفتند.