فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به منظور ارزیابی عملکرد بانک ها، سنجش بهره وری بانک ها امری ضروری است. بنابراین، در این مطالعه به بررسی بهره وری و عوامل مؤثر بر آن در بانک توسعه تعاون و شعب منتخب آن پرداخته شد.روش شناسی: برای سنجش بهره وری از رویکرد تابع هزینه مرزی استفاده شد. همچنین، برای بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری در بانک از روش خود توزیع با وقفه های گسترده (ARDL) و در شعب منتخب از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) طی دوره زمانی ماهانه از سال 1401-1390 استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: بهره وری در بانک توسعه تعاون نوسانات زیادی دارد. ضریب بلندمدت برآورد شده برای متغیر هزینه پرسنلی و مطالبات مشکوک الوصول منفی و معنادار و تسهیلات جاری، اینترنت بانک، موبایل بانک و تراکنش POS نیز مثبت و معنادار است. بهره وری در شعب در سال های مختلف متفاوت است. تأثیر دو متغیر تسهیلات جاری و مطالبات مشکوک الوصول بر بهره وری معنادار نیست و تأثیر متغیرهای هزینه پرسنلی منفی و تراکنش ATM و POS مثبت و معنادار است. نوآوری: مطالعات پیشین به بررسی بهره وری در بانکداری تمرکز کرده اند؛ با این حال، مطالعات اندکی به بررسی بهره وری در بانک توسعه تعاون و شعب منتخب آن پرداخته اند. محدودیت های پژوهش: نتایج حاصل از این پژوهش محدود به بانک توسعه تعاون است و در چارچوب سایر بانک های خصوصی و دولتی با احتیاط قابل تفسیر است. کاربردهای عملیاتی: نتایج می تواند به مدیران بانک ها کمک کند تا راهکارهایی برای بهبود بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش درآمدهای بانک بیابند و فرآیندهای مختلف را تجزیه وتحلیل برنامه های بهبود را اعمال نمایند.
مدل های عاملی و کم بازدهی بلندمدت عرضه های اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از مدل های عاملی و تحلیل های سری زمانی به بررسی یکی از ناهنجاری های مرتبط با عرضه های اولیه به نام پدیده "کم بازدهی بلند مدت عرضه های اولیه"، در بازارهای مالی ایران پرداخته است. پدیده مذکور به طور وسیع و در سه سطح 1-کل بازارهای مالی ، 2- بازارهای بورس و فرابورس تهران و 3- صنایع مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور داده های 57 ماه بعد از تغییر مقررات عرضه عمومی سهام در بهمن ماه 1395 انتخاب و با 3 مدل عاملی متفاوت، شامل فاما و فرنچ (1993)، فاما و فرنچ (2015)، مدل هو و همکاران (2015) برای سه دوره 12و24 و 36 ماهه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد عرض از مبدا مدل های مورد بررسی در هیچ یک از دوره ها و برای هیچ یک از مدل ها و در هیچ یک از بازارها و صنایع معنی دار نبوده و از این رو می توان مدعی شد در دوره های مورد بررسی، شواهد کافی جهت حمایت از پدیده کم یا پُربازدهی عرضه های اولیه در ایران وجود ندارد.
کارکرد هویت سازمانی مدیران در ارزیابی پیامدهای گزارشگری مالی فرصت طلبانه: بسط فرآیند رافُ گرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت سازمانی مدیران را می توان عاملی مهمی در ارتقاء افزایش کیفیت گزارشگری مالی تلقی نمود، چراکه این رویکرد مدیران است که باعث می شود تا واقعیت های عملکردی به موقع و قابل اتکاء در اختیار ذینفعان قرار گیرد. لذا هدف این مطالعه، بسط فرآیند راف گرافیِ کارکرد هویت سازمانی مدیران جهت ارزیابی پیامدهای گزارشگری مالی فرصت طلبانه می باشد.
روش: در این مطالعه که به لحاظ جمع آوری داده ها، ترکیبی محسوب می شود، ابتدا از طریق فراترکیب نسبت به شناسایی ابعاد هویت سازمانی مدیران و پیامدهای گزارشگری مالی فرصت طلبانه اقدام می شود و سپس براساس تحلیل دلفی فازی، سطح پایایی ابعاد شناسایی شده مورد کنکاش قرار می گیرد. در بخش کمی نیز جهت تعیین مهمترین محور اثرگذار هویت سازمانی مدیران در ارزیابی پیامدهای گزارشگری مالی فرصت طلبانه، از مجموعه فرآیند راف و ویکور خاکستری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از تعیین 5 بعد محرک در هویت سازمانی مدیران و 5 پیامد گزارشگری مالی فرصت طلبانه حکایت دارد. از طرف دیگر، نتایج در بخش کمی نشان داد، حمایت ابزاری مدیران به دلیل هویت سازمانی تقویت شده، احتمالاً می تواند مانع از کاهش کارایی سرمایه گذاری شرکت ها به عنوان پیامد منفی گزارشگری مالی فرصت طلبانه می گردد.
نتیجه گیری: این نتیجه بیان کننده ی این موضوع است که وجود چنین رویکرد حمایتگرایانه ای توسط مدیران باعث می شود تا رویه های استراتژیک شرکت در تأمین دانش سازمانی به شکل ابزارگرایانه تقویت گردد و مدیریت نسبت به توسعه ی چنین سیستم هایی باهدف کاهش هزینه های عملیاتی اقدام نماید.
تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها از طریق متغیر واسطه ای شفافیت با استفاده از روش فراتحلیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف نهایی حاکمیت شرکتی دستیابی به ارتقای انصاف، شفافیت، پاسخ گویی و رعایت حقوق صاحبان سهام در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است؛ با وجود این درباره میزان موفقیت آن در رسیدن به اهداف مذکور تردید وجود دارد. افشای اطلاعات بیشتر و دوره ای، کاهش هزینه سرمایه و مبادلات، کاهش خطا در پیش بینی های سود و یا تقاضای بیش از معمول برای اوراق یک شرکت را موجب می شود. مدیران از طریق مدیریت متغیرهایی (نظیر شفافیت) در ساختار مالی می توانند هدف بیشینه سازی ثروت سهام داران را دنبال کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها با استفاده از متغیر واسطه ای شفافیت است. روش: در این پژوهش با رویکرد فراتحلیل، تأثیرپذیری شفافیت از حاکمیت شرکتی و تأثیر آن بر عملکرد مالی، آزمون می شود. یک فرضیه درباره تأثیر حاکمیت شرکتی بر متغیر واسطه ای شفافیت و یک فرضیه درباره تأثیر متغیر مذکور بر عملکرد مالی طراحی شده و 20 مقاله شامل مجموعاً 81 اندازه اثر (از نوع r) که تاریخ انتشار آنها بین سال های 2003 تا 2018 بوده، مطالعه شده است. اگر اندازه اثر در آن واگرا بوده است، از روش اثرات تصادفی و برای نمونه های همگرا از روش اثرات ثابت برای محاسبه اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: علاوه بر آزمون هر فرضیه، به ازای هر فرضیه پس از تعیین اندازه اثر مشترک، آزمون پایایی در نتایج انجام و تحلیل شد. نتایج آزمون بیانگر نبود تأثیر حاکمیت شرکتی بر شفافیت است، ولی آزمون پایایی سنجی نشان داد سازوکارهای حاکمیت شرکتی شامل استقلال هیأت مدیران، نقش دوگانه مدیرعامل و کمیته حسابرسی بر شفافیت تأثیر معنادار دارد. همچنین نتایج، نشان دهنده تأثیر معنادار شفافیت بر عملکرد مالی است.
ارائه تبیین رابطه بین مؤلفه های اقتصادی، قوانین و شفافیت با سودآوری بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثرگذاری فساد مالی، آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات و شفافیت بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نوع داده های آمیخته اکتشافی است و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی و بر اساس زمان اجرای پژوهش، مقطعی است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل مبانی نظری و پیشینه های مرتبط در پایگاه های داده از سال 1396 تا 1402 و خارج از سال 2018 تا 2023 و همچنین خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران امور بانکی و مالی بود. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 و در بخش کمی، از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فساد مالی تأثیر منفی و قابل توجهی بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران دارد. نتیجه گیری: فساد مالی در بانک های بازار سرمایه ایران تأثیر قابل توجه و منفی بر سودآوری داشته و عواملی مانند آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات، و شفافیت بر سودآوری این بانک ها اثر مثبتی دارند.
طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۰۲-۲۷۴
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق جهت ارائه مدل از میان خبرگان یعنی 16 نفر از خبرگان حسابداری مدیریت در حوزه بانکی گرداوری شد. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک مدل برای حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی طراحی شد. نتایج نشان داد عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک بر اساس شاخص های سیستم های اطلاعاتی شامل متناسب سازی ساختار بانک، بهبود ساختار اطلاعاتی، ارتقاء استراتژی های هزینه یابی، ایجاد زنجیره ارزش، صحت سنجی اطلاعات و گزارش ها ارتقا خواهد یافت. همچنین عوامل فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ نوآورانه و خلاق، فرهنگ انطباق پذیری و سازگاری، ارتقاء فرهنگ پاسخگویی و فرهنگ شایسته سالاری علاوه بر ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک می تواند از طریق ارتقا سیستم های اطلاعاتی موجب بهبود و ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک گردد.
ارائه الگوی اجرای دولت الکترونیک به منظور ارتقاء پاسخگویی در دستگاه های اجرایی بخش عمومی با رویکرد تئوری زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۴۶۳-۴۳۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی اجرای دولت الکترونیک به منظور ارتقاء پاسخگویی دستگاه های اجرایی بخش عمومی کشور انجام گردید. پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. و در دو بخش کیفی و کمی انجام گردید. در بخش کیفی به کمک نظریه زمینه بنیان و مصاحبه با گروه نخبگان چارچوب مفهومی اولیه پژوهش تهیه گردید و در ادامه پرسشنامه و مدل مفهومی پژوهش با استفاده از روش دلفی مورد توافق گروه نخبگان قرار گرفت. در بخش کمی با استفاده از روش معادلات ساختاری نسبت به آزمون مدل مفهومی بخش کیفی اقدام شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی تمامی حسابرسان دیوان محاسبات کشور، ذیحسابان، کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، مدیران، حسابداران و مسئولین فناوری اطلاعات دستگاه های اجرایی بخش عمومی می باشند. روش نمونه گیری با استفاده از تعیین حجم نمونه در معادلات ساختاری و تعداد 396 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شدند. این پژوهش نشان می دهد عوامل دولت الکترونیک که بر سیستم های مرتبط با پاسخگویی موثر هستند به ترتیب اولویت شامل؛ عوامل فنی (سخت افزار، نرم افزار، ارتباطات، سیستم های اطلاعاتی)، عوامل سازمانی (ساختار، استراتژیها، سیاستها، نگرش کارکنان، مدیریت تغییر، توانایی رهبری و مدیریت سازمان و فرآیندهای سازمان اشتراک گذاری الکترونیک) و عوامل محیطی (شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگ مشارکت عمومی میزان مشارکت سایر سازمانها) می باشند. بخش کمی پژوهش نیز این نتایج را تایید می نماید. در نهایت پیشنهاد می شود، به منظور ارتقاء پاسخگویی و بر مبنای نظریه عمومی سیستم ها می بایست سامانه های الکترونیک در تمامی خرده نظام های نظام پاسخگویی یعنی بودجه، حسابداری و گزارشگری مالی، حسابرسی و کنترل های داخلی، ارزیابی عملکرد و دسترسی آزاد به اطلاعات گسترش یابند.
واکاوی ابعاد فقهی و حقوقی قرارداد فروش تعهدی اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
179 - 213
حوزههای تخصصی:
از جمله مسایل با اهمیت در زمینه حقوق مالی، موضوعات مربوط به ابزارهای مالی است که بررسی آنها به دلیل نهی شارع از انواع خاصی از معاملات – ربوی، غرری، ضرری و ...- در حقوق اسلامی دارای اهمیتی ویژه است. از جمله مباحث مهم در حقوق مالیه اسلامی، ارزیابی و بررسی مشروعیت و ماهیت ابزارهای مالی جدید است. یکی از ابزارهای مالی جدید، قرارداد فروش تعهدی است. تحلیل ماهیت حقوقی این اوراق به عنوان قراردادی بدیع، از آن جهت دارای اهمیت است که در بررسی های حقوقی ایران فاقد سابقه بوده و مشروعیت، ماهیت و سایر جهات آن در حد لازم مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مقاله خصوصیات فنی، مشروعیت و ماهیت این اوراق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.با وجود تشابه موجود بین قرارداد فروش تعهدی با قرارداد فروش استقراضی، ضمن تبیین برخی از وجوه افتراق، با پذیرش تفاوت بین عقد صلح و ماده 10 قانون مدنی، در نهایت قرارداد فروش تعهدی به عنوان عقد جدید و مشروع با استناد به اصل اباحه عامه و ذیل ماده 10 قانون مدنی مورد تایید قرار گرفته است.
مدلسازی تاثیر روانشناسی سرمایه گذاران بر رفتار قیمتی سهام با استفاده از روش های یادگیری ماشین (مطالعه موردی در بورس اوراق بهادار تهران)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که داده های مالی و روانشناختی به وفور در دسترس هستند (مانند داده های شبکه های اجتماعی، اخبار اقتصادی و تحلیلی، و روندهای جستجو)، بهره گیری از روش های یادگیری ماشین به عنوان ابزاری قدرتمند برای تحلیل داده های پیچیده و بزرگ، ضروری به نظر می رسد. یادگیری ماشین نه تنها توانایی شناسایی الگوهای پنهان در داده ها را دارد، بلکه می تواند روابط غیرخطی و چندبعدی را با دقت بالا مدل سازی کند. در بازارهای مالی، رفتار سرمایه گذاران نقش قابل توجهی در نوسانات قیمتی و بازده سهام ایفا می کند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل روانشناسی سرمایه گذاران بر رفتار قیمتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش های یادگیری ماشین می پردازد. به منظور مدل سازی، شاخص احساسات بازار بر اساس داده های تاریخی از شبکه های اجتماعی، حجم معاملات و تغییرات شاخص کل استخراج شده است. سپس با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین از جمله جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان و شبکه های عصبی مصنوعی، تأثیر احساسات بر نوسانات و بازده سهام تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که احساسات سرمایه گذاران تأثیر معناداری بر رفتار قیمتی سهام دارند و الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی با دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها قادر به پیش بینی تغییرات بازده است. یافته های این پژوهش می تواند به تصمیم گیری بهتر سرمایه گذاران و بهبود سیاست گذاری مالی کمک کند.
تعیین و اولویت بندی مؤلفه های افشای داوطلبانه جهت کاهش عدم تقارن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه افشای داوطلبانه یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیمات تحلیلگران و سرمایه گذاران به شمار می آید بنابراین ازلحاظ تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی به عنوان یک عامل مهم در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی قابل مطالعه است. هدف این مقاله تعیین و اولویت بندی مؤلفه های افشای داوطلبانه جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. تحقیق حاضر، مؤلفه ها و شاخص های افشا داوطلبانه را با بررسی نظر خبرگان در یک چارچوب جامع ارائه و مورد تحلیل قرار می دهد. همچنین پس از تعیین مؤلفه ها و وزن دهی آن ها با رویکرد کاهش عدم تقارن اطلاعاتی به بررسی شکاف بین وضعیت موجود و مورد انتظار ازنظر 108 نفر از خبرگان پرداخته شد. جامعه آماری موردمطالعه شامل اساتید دانشگاهی، کارشناسان و مدیران شاغل در حرفه حسابداری، حسابرسی و مدیریت مالی ایران و شرکت های بورس اوراق بهادار تهران در سال 1399 می باشد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، مدل معادلات ساختاری و آزمون تی از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه بعد برای افشا داوطلبانه شرکت ها (اطلاعات عمومی و راهبری، عملکرد و نوآوری و رشد آتی) قابل استخراج است و همچنین نتایج حاصل از آزمون تی نشان داد که بین وضعیت موجود (عملکرد فعلی) و مورد انتظار ازنظر خبرگان تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این تحقیق می تواند منعکس کننده انتظارات خبرگان و استفاده کنندگان گزارش های مالی در مورد افشا داوطلبانه باشد.
پیش بینی درماندگی مالی بر مبنای تئوری مجموعه های راف در مقایسه با شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
115 - 140
حوزههای تخصصی:
در عصری که شرکت ها برای بقا در بازارهای رقابتی با چالش های فراوانی روبه رو هستند، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بحران های مالی اهمیت می یابد. یکی از راه های کمک به سرمایه-گذاران و شرکت ها ارائه، الگوهایی جهت پیش بینی درماندگی مالی است. هدف این پژوهش، بررسی توانایی تئوری مجموعه راف و مقایسه آن با شبکه های عصبی مصنوعی و فازی جهت پیش بینی درماندگی مالی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور 329 جفت شرکت سالم و درمانده مالی طی بازه زمانی سال های 1385-1399 انتخاب شده است. شبکه-های عصبی بررسی شده در این پژوهش عبارتنداز: شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) و شبکه عملکرد پایه شعاعی (RBF) و شبکه استنتاج فازی انطباق پذیر(ANFIS) و همچنین نرم افزار مورد استفاده جهت ایجاد تئوری مجموعه راف ROSETTA و نرم افزار مورد استفاده جهت طراحی شبکه های عصبی مصنوعی و فازی نرم افزار MATLAB می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان از کارایی بالای مدل مجموعه های راف با دقت 7/98درصد جهت پیش بینی درماندگی مالی دارد.
تدوین و اعتبارسنجی معیارهای اندازه گیری رویه های حسابداری مدیریت با استفاده از تحلیل محتوا و مدل بازنمایی کلمه به روش ورد تو وک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
103 - 142
حوزههای تخصصی:
رویه های حسابداری مدیریت نقش مهمی در مدیریت کسب وکار دارند و به شرکت ها کمک می کنند تا در دنیای رقابتی و همیشه در حال تغییر بقای خود را حفظ کنند. معیارهای اندازه گیری مناسب رویه های حسابداری مدیریت به دانشگاهیان و متخصصان این امکان را می دهد تا پذیرش رویه های حسابداری مدیریت توسط شرکت ها را به طور مؤثر ارزیابی کنند. در این مطالعه، بر اساس اطلاعات کیفی افشا شده در گزارش های سالانه 175 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1392 تا 1401، معیارهای جدید و جامع رویه های حسابداری مدیریت در سطح شرکت با استفاده از مدل بازنمایی کلمه به روش ورد تو وک طراحی شده است. در اندازه گیری معیارهای متنی، استفاده از این روش بسیار مفید است زیرا می تواند تفاوت های ظریف زبان را به تصویر بکشد و الگوها را در داده های متنی شناسایی کند. پس از تدوین معیارهای اندازه گیری متنی، مجموعه ای از اعتبارسنجی ها از جمله محتوا، همگرا، تمایز، تداوم و قابلیت اطمینان انجام شده است تا تأیید شود که معیارهای اندازه گیری رویه های حسابداری مدیریت واقعاً منعکس کننده انتخاب های واقعی شرکت ها هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد که برازش و تائید معیارهای اندازه گیری تدوین شده با نماینده های هر یک از ابعاد رویه های حسابداری مدیریت در صنعت، حاکی از کارآمدی معیارهای اندازه گیری پیشنهادی بوده است. معیارهای اندازه گیری جدید از رویه های حسابداری مدیریت نه تنها پایه محکمی برای تحلیل های تجربی در پژوهش های حسابداری مدیریت فراهم می سازد، بلکه راه جدیدی را برای بررسی وضعیت شرکت ها در خصوص میزان به کارگیری رویه های حسابداری مدیریت، هموار می کند.
بررسی تاثیر سواد مالی بر قصد سرمایه گذاری در بازار سهام با در نظر گرفتن گرایش و کنترل های رفتاری سرمایه گذاران و تاکید بر هنجارهای اخلاقی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
به طور کلی، سواد مالی توانایی درک و بکارگیری مؤثر مهارت های مالی مختلف از جمله بودجه بندی برای مدیریت پول و سرمایه گذاری است که باعث خودکفا شدن در اصول مالی و درنهایت، منجر به بهبود زندگی مالی می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سواد مالی بر قصد سرمایه گذاری در بازار سهام با در نظر گرفتن گرایش و کنترل های رفتاری سرمایه گذاران و تاکید بر هنجارهای اخلاقی و ذهنی در بازار بورس تهران پرداخته است. روش های آماری مورد استفاده جهت تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری می باشد. با توجه به پرسشنامه پژوهش، حجم نمونه این پژوهش بین 125 تا 375 می باشد که در این پژوهش 310 پرسشنامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد سواد مالی سرمایه گذاران تاثیر معنی داری بر گرایش سرمایه گذاران در بازار سهام دارد. همچنین، هنجارهای اخلاقی شخص نیز بر قصد سرمایه گذاری تاثیر گذار است. نهادهای مالی با توجه مسائل مطرح شده در این پژوهش می توانند تصمیمات سرمایه گذاران را بر مبنای سواد مالی و احساسات آن ها با در نظر گرفتن ریسک سرمایه گذاری مدنظر قرار داده تا بتوانند توصیه ها و دستورالعمل هایی را در سطح سرمایه گذاران فردی به کار بگیرند.
ناهنجاری ریسک درماندگی و قیمت گذاری اشتباه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
67 - 96
حوزههای تخصصی:
رابطه منفی ریسک درماندگی و بازده سهام به عنوان ناهنجاری ریسک درماندگی شناخته شده و پژوهش های اخیر یکی از عوامل ایجاد کننده این ناهنجاری را قیمت گذاری اشتباه سهام می دانند. به همین منظور هدف پژوهش حاضر در وهله اول بررسی تاثیر ریسک درماندگی بر بازده سهام به منظور شناسایی ناهنجاری ریسک درماندگی بوده و در مرحله بعد، پژوهش حاضر اثر تعدیلی قیمت گذاری اشتباه سهام را بر رابطه بین ریسک درماندگی و بازده سهام، بررسی می کند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، تعداد 106 شرکت در طی سال های 1401-1391 به عنوان نمونه منتخب انتخاب شده و برای تجزیه و تحلیل داد های آن از الگوی رگرسیونی چند متغیره با استفاده از داده های پنل استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ریسک درماندگی مالی بر بازده سهام تاثیر منفی و معنی دار داشته اما اثر تعدیلی قیمت گذاری اشتباه بر رابطه منفی بین ریسک درماندگی مالی و بازده سهام مورد تایید قرار نگرفته است. به عبارت دیگر، بر اساس نتایج پژوهش که اثرگذاری منفی ریسک درماندگی بر بازده سهام، وابسته به قیمت گذاری اشتباه سهام نمی باشد.
ارزیابی ارزش افزوده حسابرسی داخلی با بهره گیری از ابعاد کیفیت خدمات و مراحل مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
283 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف حسابرسی داخلی، افزودن ارزش و بهبود عملکرد سازمان با حمایت از مدیریت و هیئت مدیره برای اجرای وظایفشان است. با توجه به اهمیت حسابرسی داخلی و مدیریت دانش، هدف این پژوهش بررسی رابطه بهره گیری از ابعاد کیفیت خدمات و مراحل مدیریت دانش با ارزش افزوده حسابرسی داخلی می باشد. ابزار جامعه پژوهش کاربرانی هستند که قبلا با تیم های حسابرسی داخلی تعامل داشته اند (مانند اعضای کمیته حسابرسی، اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل، حسابرسان مستقل و ..). تعداد نمونه با توجه به بکارگیری روش معادلات ساختاری و تعداد مولفه های متغیرهای پژوهش، 200 نفر تعیین شد و نمونه با روش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. یافته ها موید آن است که ویژگی های ملموس و قابلیت اطمینان از ابعاد کیفیت خدمات ادراکی حسابرسی داخلی، با خلق دانش به طور مثبت مرتبط هستند. و ارتباط مثبت معناداری برای خلق دانش و انتقال دانش با ارزش افزوده حسابرسی داخلی وجود دارد. بر این پایه نتیجه گیری می شود که مستندسازی نتایج حسابرسی داخلی و بررسی آن ها و ارتقای توانمندی عملکردی به نوعی که خروجی حسابرسی داخلی از منظر کارکنان سازمان، قابلیت بهره برداری داشته باشد، منجر به خلق دانش در سازمان شده که همگام با اشتراک گذاری دانش خلق شده با سایر کارکنان، ارزش افزوده حسابرسی داخلی نتیجه خواهد شد.
ارتباط بین انعطاف پذیری در برابر تهدید، گرایش به کارآفرینی و علامت دهی با عملکرد شرکت (نقش کمیته مدیریت ریسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
316 - 346
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش؛ بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری در برابر تهدید، گرایش به کارآفرینی و علامت دهی (نظریه های رفتار ریسک پذیر) با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر کمیته مدیریت ریسک می باشد. در بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران، کمیته مدیریت ریسک به طور مجزا وجود ندارد. اما، طبق ماده 2 منشور کمیته حسابرسی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، یکی از اهداف کمیته حسابرسی، مدیریت ریسک و تقویت کنترل های داخلی می باشد. به همین دلیل، کمیته حسابرسی شرکت ها، به عنوان کمیته مدیریت ریسک، در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا ۱۴۰1 می باشد. 82 شرکت، به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون خطی و با نرم افزار ایویوز اجرا شد. نتایج حاکی از این است که، طبق نظریه ی انعطاف پذیری در برابر تهدید، با افزایش بدهی های شرکت و تأمین مالی از سوی بدهی ها، میزان عملکرد شرکت، کاهش می یابد. اما، افزایش ریسک عدم قطعیت سود، بر اساس نظریه ی کارآفرینی، بر میزان عملکرد شرکت افزود. بررسی رفتار ریسک پذیر در قالب نظریه علامت دهی، نشان داد، بین ریسک شدت سرمایه و عملکرد شرکت ها، ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج تکمیلی بیانگر این است که، کمیته مدیریت ریسک، ارتباط بین رفتار ریسک پذیر (ریسک اهرم مالی، ریسک عدم قطعیت سود و ریسک شدت سرمایه) و عملکرد شرکت ها را تعدیل نمی کند.
مقایسه انتظارات و ادراک ذینفعان اصلی فعالیت حسابرسی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۶۵-۳۸
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تفاوت بین انتظارات و ادراکات ذینفعان اصلی فرآیند حسابرسی داخلی از نقش و مسئولیتی که فعالیت حسابرسی داخلی در فرآیندهای کنترل، مدیریت ریسک و راهبری باید ایفا نماید، می پردازد. در پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از منابع علمی و حرفه ای مختلف، مسؤولیت حسابرسی داخلی در قالب سه حوزه اصلی کنترل های داخلی (65 نوع مسئولیت)، حوزه مدیریت ریسک (46 نوع مسئولیت) و حوزه راهبری شرکتی (36 نوع مسئولیت) تعیین و از طریق پرسش نامه در اختیار گروه های مختلف، جهت جمع آوری داده قرار گرفت. جامعه موردمطالعه شامل اعضای کمیته حسابرسی، مدیران ارشد و مدیران واحد حسابرسی داخلی شرکت های بورسی ایرانی بوده و اعضای نمونه به صورت تصادفی ساده طی سال 1402 انتخاب گردیده اند. همچنین فرضیه های پژوهش با مقایسه میانگین ها در دو سطح واقعی و مورد انتظار عملکرد توسط نرم افزار stata 15 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد (مدیران) حسابرسان داخلی ایرانی نسبت به آنچه باید انجام دهند کاملاً آگاه هستند. علاوه بر این، یافته های حاصل از مقایسه میانگین هر گروه با گروه مبنای حسابرسی داخلی حاکی از آن است که مدیران ارشد و کمیته حسابرسی انتظار زیادی دارند و تا حد زیادی نسبت به هدف و مسئولیت های فعالیت حسابرسی داخلی ناآگاه هستند. علاوه براین، نتایج حاصل از به کارگیری مدل پورتر (1993) نشان می دهد فاصله انتظارات عملکرد بیشتر از فاصله انتظارات معقول است. همچنین فاصله عملکرد ناکارا نسبت به فاصله استانداردهای ناکارا نقش مهم تری در فاصله عملکرد دارد. درک ادبیات فعلی از شکاف انتظارات بسیار محدود و منحصراً بر حسابرسی مالی متمرکز است. این مطالعه با سنجش فاصله انتظارات میان حسابرسان داخلی و مشتریان اصلی آن، پدیده شکاف انتظارات را فراتر از حوزه حسابرس مالی گسترش می دهد.
توانایی مدیران، محدودیت مالی و هم زمانی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
201 - 243
حوزههای تخصصی:
هم زمانی قیمت سهام ابزاری برای سنجش حرکت قیمت سهام می باشد و همچنین درجه اطلاعات خاص شرکت را در سطح بازار منعکس می کند. بر اساس مبانی نظری، مدیران با توانایی بالاتر، اطلاعات خاص شرکتی بیشتری نسبت به همتایان خود منتشر می کنند. این امر موجب کاهش هم زمانی قیمت سهام می شود. در این پژوهش به بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر هم زمانی قیمت سهام با نقش تعدیل کنندگی محدودیت مالی پرداخته شده است. با توجه به محدودیت های تحقیق، 83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1396 الی 1400 مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازه گیری متغیر توانایی از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و جهت سنجش هم زمانی قیمت سهام از روش ضریب تعیین توسعه یافته بازار مورک و همکاران (2000) و همچنین برای متغیر محدودیت مالی از شاخص کاپلان و زینگالس (1977) که توسط تهرانی و حصارزاده (1388) بومی سازی شده استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توانایی مدیریت تأثیری بر هم زمانی قیمت سهام ندارد. همچنین، محدودیت های مالی نیز نتوانستند رابطه بین توانایی مدیریت و هم زمانی قیمت ها را تحت الشعاع قرار دهند. این تحقیق تأکید می کند که توانایی مدیران به تنهایی قادر به توضیح تغییرات قیمت ها نیست و ضرورت توجه به عوامل پیچیده و متنوع در ارزیابی هم زمانی قیمت ها را آشکار می سازد.
بررسی وقفه زمانی پرداخت سود و عوامل مرتبط با آن در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: وقفه زمانی پرداخت سود یعنی فاصله زمان تصویب تا واریز سود تقسیمی به حساب سهامداران که یکی از دغدغه های آنان است و در دوران اقتصاد تورمی اهمیت بیشتری پیدا می کند. هدف این تحقیق بررسی روند وقفه زمانی پرداخت سود و شناسایی عوامل مؤثر بر تأخیر در پرداخت سود است. روش: نمونه آماری برای آزمون فرضیه ها شامل 1311 مشاهده در بازه زمانی هشت ساله 1393 تا 1400 از شرکت های 12 صنعت عضو بازار سهام ایران انتخاب شده است. آزمون فرضیه ها از طریق آزمون مقایسه میانگین و مدل رگرسیون چند متغیره انجام گردید. یافته ها: طبق نتایج وقفه زمانی پرداخت سود در صنایع مختلف، متفاوت است، وقفه زمانی پرداخت سود در مرحله بلوغ کمتر از مراحل دیگر در چرخه عمر شرکت است، وقفه زمانی پرداخت سود با نسبت وجه نقد و اندازه شرکت رابطه منفی دارد و در مقابل وقفه زمانی پرداخت سود با اهرم مالی و سهام آزاد شناور رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: اولویت تأمین مالی عملیات و پروژه های شرکت، ساختار مالکیت، شرایط کلان صنعت و متغیرهای اقتصادی بر وقفه زمانی پرداخت سود تاثیر می گذارند. شناخت روابط این متغیرها با وقفه زمانی پرداخت سود امکان برآورد از میزان وقفه زمانی در پرداخت سود و مقایسه آن ها با سایر شرکت ها را فراهم می کند. این مطالعه ادبیات مرتبط با وقفه زمانی پرداخت سود را توسعه می دهد که تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
جست وجوی اطلاعات مالی و غیر مالی و مدیریت هیجان خشم و ترس در سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
646 - 666
حوزههای تخصصی:
هدف: در بازار سرمایه ایران، سرمایه گذاران برای تصمیم گیری، اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع مختلفی به دست می آورند. از طرفی، تصمیم گیری افراد از هیجان های مختلف تأثیر می پذیرد که آن از پیچیده ترین مسائل روان شناختی محسوب می شود. هیجان سرمایه گذاران بر چگونگی رفتار و تصمیم گیری آن ها تأثیر گذاشته و رفتار هیجانی آن ها، بازار سرمایه را دچار روند غیرعقلایی کرده است. هدف این پژوهش، بررسی هیجان سرمایه گذاران و اثر آن بر جست وجوی اطلاعات با نقش متغیر تعدیلگر توانایی مدیریت هیجان است.روش: این پژوهش از منظر نتیجه، کاربردی است و نتایج آن می تواند مورد استفاده پژوهشگران و سرمایه گذاران قرار گیرد. از لحاظ روش، توصیفی و از نظر منطق اجرا، قیاسی استقرایی است. همچنین از لحاظ بُعد زمانی، در زمره پژوهش های مقطعی به شمار می رود. این پژوهش، از نظر نوع داده کمّی و به روش سناریونویسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد بوده است. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه سرمایه گذارانی تشکیل داده است که در سال ۱۴۰۱ در کشور مشغول به فعالیت بودند. روش نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی بود و افراد نمونه از میان سرمایه گذاران در دسترس انتخاب شد. روش اجرای این پژوهش به این صورت بوده است که در مرحله اول، از شرکت کنندگان خواسته شد که در مورد سرمایه گذاری در دو شرکت مختلف تصمیم گیری کنند. بعد از اینکه شرکت کنندگان از دو گزینه سرمایه گذاری مطلع شدند، اطلاعاتی درباره شرکت مدنظر به آن ها ارائه و از آن ها درخواست شد که در خصوص سرمایه گذاری تصمیم بگیرند. اطلاعات مربوط به سرمایه گذاری در سهام عبارت بود از: شرح عملیات شرکت، خلاصه اطلاعات مالی سال گذشته و داده های مالی مربوط به سه ماهه اول و دوم سال جاری و پیش بینی اجماع تحلیلگران برای سود هر سهم شرکت برای سه ماهه آینده و سال جاری.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که هیجان ترس، بر رفتار سرمایه گذاران در زمان جست وجوی اطلاعات، تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، شواهدی از اثر منفی و معنادار هیجان خشم بر رفتارسرمایه گذاران در زمان جست وجوی اطلاعات به دست آمد. همچنین، نتایج از رد شدن اثر تعدیل کنندگی مدیریت هیجان، بر رابطه بین هیجان ترس و رفتار سرمایه گذاران در زمان جست وجوی اطلاعات حکایت می کند؛ در حالی که اثر تعدیل کنندگی مدیریت هیجان بر رابطه بین هیجان خشم و رفتار سرمایه گذاران در زمان جست وجوی اطلاعات مثبت و معنادار است.نتیجه گیری: با توجه به این پژوهش، می توان دریافت که هیجان ترس و خشم سرمایه گذاران بر جست وجوی اطلاعات تأثیرگذار است، در واقع زمانی که شخص از موضوع تصمیم و نتیجه آن بترسد، به اطلاعات اضافی برای کسب اطمینان بیشتر نیاز پیدا می کند و به اصطلاح با محافظه کاری بیشتر تصمیم گیری می کند. از طرف دیگر، سرمایه گذارانی که هیجان خشم را تجربه می کنند، نسبت به افراد دیگر تمایل کمتری به تقاضا برای اطلاعات جدید دارند و اطلاعات به دست آورده را کمتر پردازش می کنند و در نهایت، به تصمیم گیری عجولانه اقدام می کنند.