فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات آب و هوا، کمبود منابع طبیعی، آلودگی، نابرابری های اجتماعی و نقض حقوق انسانی نشان می دهند که هنوز در رویارویی با چالش ها در جامعه وجود دارد. برای مقابله با این چالش ها و تحقق توسعه پایدار، سازمان ها متعهد به مسئولیت اجتماعی و محیطی شده اند تا عملکرد خود به صورت جامع و شفاف با در نظر گرفتن ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی را گزارش دهند. گزارشگری پایداری سازمان ها را تشویق می کند تا اطلاعات بیشتر و دقیق تری را در اختیار عموم قرار دهند و سازمان ها مسئولیت بیشتری را در جهت بهبود پایداری به عهده بگیرند. پژوهش حاضر به مرور پژوهش های انجام شده در حوزه گزارشگری پایداری در ایران و بررسی پیشرفت ها و چالش های آن پرداخته است. نتایج این پژوهش ها نشان می دهد که افشای گزارشگری پایداری در ایران پیشرفت های رو به رشدی داشته است و رابطه مثبتی بین توانایی مدیریت، مسئولیت اجتماعی، سرمایه فکری و ارزیابی کیفیت افشای پایداری و گزارشگری و عملکرد پایداری وجود دارد. همچنین پژوهش های انجام شده در خصوص ابعاد، شاخص ها و چارچوب گزارشگری پایداری توانسته است راهکاری برای شفافیت در پاسخگویی به نیاز کلیه ذینفعان در نظر گیرد. به علاوه، به نظر می رسد چالش های موجود جهت متوازن سازی انتظارات ذینفعان و ظرفیت های شرکت نیز تاحد قابل قبولی مرتفع گردیده است. در صنعت بیمه نیز رهنمودها و استانداردهای گزارشگری پایداری رو به افزایش بوده و شرکت های بیمه طیف وسیعی از ذینفعان را به عنوان مخاطبان گزارش های پایداری خود در نظر گرفته اند.
تاثیر نوآوری بر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمرکز شرکت ها بر روی مسائل پایداری در سال های اخیر در نتیجه بدتر شدن آلودگی زیست محیطی و بحران تغییرات اقلیم به طور قابل توجهی افزایش یافته است. علاقه فزاینده شرکت ها به مسائل پایداری نیز همانطور که توسط نظریه نهادی پیشنهاد شده است، نتیجه فشارهای اجتماعی برای انجام این کار است. نوآوری به طور کلی با نوآوری محیطی از نظر نوآوری های زیست محیطی یا طراحی زیست محیطی همراه است که از جمله ابزارهایی هستند که توسعه فرهنگ شرکتی پایدار را ارتقا می دهند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سرمایه گذاری در نوآوری و عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی شرکت است. تجزیه و تحلیل بر روی نمونه ه ایی از 85 شرکت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1396 تا 1401 انجام شد. این پژوهش کمی، توصیفی، نیمه تجربی، کتابخانه ای و از نوع همبستگی می باشد. از رگرسیون چندمتغیره با اثرات ثابت سال و صنعت، و نرم افزار استاتا ورژن 17 برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شرکت هایی که بیشتر در نوآوری سرمایه گذاری می کنند، عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی بهتری نسبت به شرکت های کمتر نوآور نشان می دهند. این یافته ها با ادعای تئوری نهادی سازگار است که شرکت هایی که بیشتر بر مسائل پایداری متمرکز هستند، اهمیت نوآوری در دستیابی به این اهداف را تشخیص می دهند که منجر به تصویر و شهرت بهتر شرکت می شود.
الگوی اخلاق حرفه ای حسابداران و حسابرسان و بررسی رابطه آن با خوانایی گزارشگری مالی (رهیافت تحلیل مضمون و SEM)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابداران و حسابرسان برای بررسی سطح مطلوبیت اطلاعات مالی ارائه شده، لازم است از ساز و کارهای مختلف و مناسبی استفاده کنند و خود را در مقابل ریسک های حسابرسی و مالی مصون سازند، که در این راستا رعایت اخلاق، ضوابط و مراقبت های حرفه ای کمک شایانی به این مسئله می نماید، از این رو بایستی ترکیبی از اخلاق حرفه ای و ویژگی های کیفی گزارشگری مالی استفاده گردد. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی اخلاق حرفه ای حسابداران و حسابرسان و بررسی رابطه آن با خوانایی و شفافیت گزارشگری مالی صورت پذیرفته است.
ارزیابی حسابرسان مستقل از وظایف حسابرسی داخلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، وظایف حسابرسی داخلی توسط حسابرسان مستقل مورد ارزیابی قرار گرفت، تا به روشی تجربی نشان داده شود که عوامل مربوط به وظایف حسابرسی داخلی، می تواند چه تأثیری بر ارزیابی حسابرسان مستقل از وظایف حسابرسی داخلی و میزان اتکای آنان بر کار حسابرسان داخلی داشته باشد.
پیش بینی درماندگی مالی بر مبنای تئوری مجموعه های راف در مقایسه با شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
115 - 140
حوزههای تخصصی:
در عصری که شرکت ها برای بقا در بازارهای رقابتی با چالش های فراوانی روبه رو هستند، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بحران های مالی اهمیت می یابد. یکی از راه های کمک به سرمایه-گذاران و شرکت ها ارائه، الگوهایی جهت پیش بینی درماندگی مالی است. هدف این پژوهش، بررسی توانایی تئوری مجموعه راف و مقایسه آن با شبکه های عصبی مصنوعی و فازی جهت پیش بینی درماندگی مالی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور 329 جفت شرکت سالم و درمانده مالی طی بازه زمانی سال های 1385-1399 انتخاب شده است. شبکه-های عصبی بررسی شده در این پژوهش عبارتنداز: شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) و شبکه عملکرد پایه شعاعی (RBF) و شبکه استنتاج فازی انطباق پذیر(ANFIS) و همچنین نرم افزار مورد استفاده جهت ایجاد تئوری مجموعه راف ROSETTA و نرم افزار مورد استفاده جهت طراحی شبکه های عصبی مصنوعی و فازی نرم افزار MATLAB می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان از کارایی بالای مدل مجموعه های راف با دقت 7/98درصد جهت پیش بینی درماندگی مالی دارد.
مبانی مسئولیت مدنی ناشی از معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی در بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
1 - 24
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از مسئولیت کیفری مرتکب معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی که در بند 2 ماده 46 قانون بازار اوراق بهادار مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است، بحث اعتبار و نیز آثار مدنی چنین معامله ای با هدف رفع یا جبران خسارت طرف دیگر معامله یکی از عمده مسائل قابل طرح در این زمینه است و چنانچه این نوع از معامله اوراق بهادار معتبر دانسته شود، مسئولیت مدنی عوامل دخیل در تحقق معامله، از مهمترین مسائل قابل طرح پیرامون معامله مزبور است. موضوعی که علیرغم داشتن اهمیت و نیز ویژگی های منحصر به فرد خود، فاقد مقررات خاص در قوانین موجود است. از همین جهت، به ناچار با توسل به عمومات قانونی و اصول حقوقی باید پاسخگوی سؤالات مطرح در این زمینه بود. در این میان، در نظر گرفتن اقتضائات خاص بازار سرمایه، در تحقق ارکان مسئولیت مدنی معامله کننده با استفاده از اطلاعات نهانی موضوعی اثرگذار است و می طلبد تا در تطبیق عناوین بر مصادیق، عرف و ویژگی های خاص بازار سرمایه مورد توجه قرار گیرد. امری که در مواردی مفهوم «ضرر»، «تقصیر» و «رابطه سببیت» را تا حدودی متفاوت تفسیر می کند و تشخیص عامل یا عوامل مسئول در قبال جبران خسارت زیاندیده و سهم هر یک در این زمینه را نیازمند بررسی می نماید.
بهره وری و ثروت سهامداران: نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی در شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
115 - 140
حوزههای تخصصی:
علی رغم ادبیات گسترده در ارتباط با بهره وری شرکت ها و ثروت سهامداران، پژوهشی که بتواند ثروت سهامداران را مبتنی بر بهره وری شرکت ها و صنایع مدلسازی نماید، کمتر صورت گرفته است. از سوی دیگر، امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت ها برای اکثر سازمان ها و مدیران، مسئله حیاتی است و دارای پیامدهای راهبردی برای شرکت ها در تمام صنایع است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بهره وری بر ثروت سهامداران با تکیه بر نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی در شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفت. مسئله مهم در این پژوهش آن است که اثرگذاری بهره وری در دو سطح شرکت و صنعت با توجه به ماهیت متفاوت فعالیت شرکت ها و صنایع بر ثروت سهامداران و نقش جداگانه ابعاد داخلی و خارجی مسئولیت های اجتماعی در این زمینه ،چگونه است.روش بررسی: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از جهت روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 بود. داده های پژوهش، از صورت های مالی شرکت های فعال در بورس استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با مدل های رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های پانل صورت گرفت.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره وری بر ثروت سهامداران دارای تاثیر معنادار مثبت است و مسئولیت های اجتماعی بر رابطه بین بهره وری و ثروت سهامداران از اثر تعدیل کنندگی مثبت برخوردار است.
بررسی وقفه زمانی پرداخت سود و عوامل مرتبط با آن در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: وقفه زمانی پرداخت سود یعنی فاصله زمان تصویب تا واریز سود تقسیمی به حساب سهامداران که یکی از دغدغه های آنان است و در دوران اقتصاد تورمی اهمیت بیشتری پیدا می کند. هدف این تحقیق بررسی روند وقفه زمانی پرداخت سود و شناسایی عوامل مؤثر بر تأخیر در پرداخت سود است. روش: نمونه آماری برای آزمون فرضیه ها شامل 1311 مشاهده در بازه زمانی هشت ساله 1393 تا 1400 از شرکت های 12 صنعت عضو بازار سهام ایران انتخاب شده است. آزمون فرضیه ها از طریق آزمون مقایسه میانگین و مدل رگرسیون چند متغیره انجام گردید. یافته ها: طبق نتایج وقفه زمانی پرداخت سود در صنایع مختلف، متفاوت است، وقفه زمانی پرداخت سود در مرحله بلوغ کمتر از مراحل دیگر در چرخه عمر شرکت است، وقفه زمانی پرداخت سود با نسبت وجه نقد و اندازه شرکت رابطه منفی دارد و در مقابل وقفه زمانی پرداخت سود با اهرم مالی و سهام آزاد شناور رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: اولویت تأمین مالی عملیات و پروژه های شرکت، ساختار مالکیت، شرایط کلان صنعت و متغیرهای اقتصادی بر وقفه زمانی پرداخت سود تاثیر می گذارند. شناخت روابط این متغیرها با وقفه زمانی پرداخت سود امکان برآورد از میزان وقفه زمانی در پرداخت سود و مقایسه آن ها با سایر شرکت ها را فراهم می کند. این مطالعه ادبیات مرتبط با وقفه زمانی پرداخت سود را توسعه می دهد که تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
شناسایی محرک های (انگیزه) گزارشگری پایداری در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
115 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی محرک های (انگیزه) گزارشگری پایداری در صنعت بانکداری ایران هدف این پژوهش است.
روش: این پژوهش مبتنی بر رویکرد واقع گرایانه و به روش قیاسی- استقرایی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی- مقطعی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش های فراترکیب و دلفی فازی استفاده گردید.
یافته ها: در تحلیل کیفی فراترکیب، با بررسی ادبیات مرتبط با پژوهش محرک های کلیدی گزارشگری پایداری در صنعت بانکداری استخراج و طبقه بندی شد. در گام دوم پژوهش به منظور تأیید اعتبار محرک های گزارشگری پایداری از روش دلفی فازی استفاده گردید. در نهایت 34 محرک گزارشگری پایداری شناسایی و بر اساس شباهت در مفاهیم در چهار دسته محرک های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و حاکمیتی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به کمبود تحقیقات جامع در رابطه با محرک های گزارشگری پایداری و نقش بانک در اقتصاد کشور، در این پژوهش تلاش شد محرک های گزارشگری پایداری برای صنعت بانکداری ایران شناسایی گردد. ماحصل پژوهش تدوین چارچوب مفهومی محرک های(انگیزه) گزارشگری پایداری در صنعت بانکداری ایران است.
فراترکیب عوامل موثر بر اتخاذ فناوری در حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
8 - 37
حوزههای تخصصی:
کیفیت حسابرسی برای اطمینان سرمایه گذاران و عملکرد منطقی بازار ضروری است. با توجه به تحولات تکنولوژی در محیط های تجاری و پیش نرفتن حرفه حسابرسی با این تحولات، قانون گذاران، استانداردگذاران و نهادهای حرفه ای حسابداری نگرانی هایی جدی را در مورد کیفیت حسابرسی ها ابراز نموده اند که نیاز به اصلاح روش های فعلی حسابرسی را نشان می دهد. بکارگیری فناوری های حسابرسی فرصتی برای حسابرسان فراهم می آورد تا این نگرانی ها را کاهش دهند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی عوامل موثر بر اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی بر اساس مطالعات کیفی صورت گرفته قبلی است. این پژوهش با استفاده از فرآیند بررسی سیستماتیک ادبیات و تکنیک فراترکیب، تحت مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو، یک تحلیل جامع و عمیق از 44 مطالعه کیفی در زمینه عوامل موثر بر اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی در بازه زمانی 2005 تا 2023 فراهم می آورد. مطابق با یافته ها هزینه- منفعت بکارگیری فناوری، انتظار بهبود عملکرد و آمادگی موسسه حسابرسی به ترتیب مهمترین عوامل در اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی شناسایی شدند. نتایج همچنین لزوم همکاری قوی بین متخصصان فناوری اطلاعات، حسابرسان و نهادهای حرفه ای حسابرسی را نشان می دهد. یافته های این پژوهش به درک عوامل موثر بر پیاده سازی فناوری در موسسات حسابرسی کمک نموده و به نیاز تحقیقاتی در این زمینه پاسخ می دهد.
بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
38 - 65
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری های نوین و به خصوص هوش مصنوعی ضرورت تغییر در روش های حسابرسی و استفاده از فناوری های نوین از جمله هوش مصنوعی در حسابرسی صورت های مالی اجتناب ناپذیر می باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت حسابرسی صورت های مالی است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت علّی و از حیث داده ها یک پژوهش کمّی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش کلیه حسابرسان موسسات خصوصی و سازمان های دولتی می باشند که تعداد 384 پرسشنامه به عنوان نمونه آماری پژوهش جمع آوری شده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی تاثیر مثبت دارد. همچنین ویژگی های شخصی حسابرس در استفاده از سیستم های هوش مصنوعی بر راهبردهای کنترل های داخلی دارای تاثیر مثبت می باشد.
برآورد تأثیر عوامل بنیادین کلان اقتصادی بر بازار سرمایه (رویکرد داده های ترکیبی تواتر متفاوت میداس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
691 - 709
حوزههای تخصصی:
هدف: بازار سرمایه به عنوان یکی از ارکان تأمین مالی کشورها، در رونق فعالیت های اقتصادی نقشی کلیدی دارد. جایگاه کلیدی بازار سرمایه سبب شده است تا همواره پژوهش های متعددی در خصوص شناسایی عوامل اثرگذار بر آن انجام پذیرد. این بازار بستری را فراهم می سازد تا از طریق آن، برای پس اندازکنندگان انگیزه ای ایجاد شود و منابع مازاد خود را با سرمایه گذاری در سهام بنگاه های اقتصادی یا اوراق بهادار، در اختیار متقاضیان سرمایه گذاری قرار دهند؛ از این رو بازار سرمایه در بهبود سرمایه گذاری و رشد اقتصادی نقش مهمی ایفا می کند. این پژوهش با هدف بررسی آثار متغیرهای کلان اقتصادی بر وضعیت بازار سرمایه به نگارش درآمده است و با استفاده از روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی با رویکرد داده های با تواتر متفاوت (میداس) اجرا شده است.روش: روش این پژوهش شکل خاصی از رگرسیون با وقفه های توزیعی است که در آن، متغیرهای مستقل نسبت به متغیر وابسته، از تواتر بالاتری در واحد زمان برخوردار است. به بیان دیگر، در این روش مبادله ای بین منفعت استفاده از اطلاعات بیشتر و هزینه پارامترهای بیشتر برای تخمین وجود دارد. متغیرهای بنیادی مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از: بازار سرمایه، تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره، بهای نفت، نرخ ارز و تورم که در این پژوهش، داده های آماری با تواتر زمانی متفاوت در الگو بررسی شده است. در این پژوهش پس از بررسی آزمون های لازم آماری برای متغیرهای توضیحی و وابسته، بازه زمانی بین سال های ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ انتخاب شده است.یافته ها: نتایج الگوی میداس نشان می دهد که بهای نفت، نقدینگی و نرخ ارز، بر رفتار بازار سرمایه تأثیر مثبت و معناداری دارد و می توانند به عنوان عامل توضیح دهنده شاخص بورس در بلندمدت لحاظ شوند. گزاره پیشین بدان معناست که افزایش متغیرهای مذکور توأم با افزایش شاخص بازار سرمایه بوده است. بهای نفت به واسطه افزایش درآمدهای دولت وعدم مداخله آن در بازار سرمایه، به بهبود وضعیت بازار منجر می شود. نرخ ارز به واسطه افزایش سودآوری بنگاه های صادراتی، افزایش سودآوری بنگاه های غیرصادراتی از طریق رشد اسمی سود و افزایش ارزش دارایی ها به واسطه ایجاد تورم در اقتصاد، زمینه رشد شاخص بازار سرمایه را فراهم می آورد. نقدینگی نیز از یک سو به واسطه ایجاد تورم و از سوی دیگر به واسطه افزایش نقدینگی بازار و رونق در آن، به سهم خود بر بهبود بازار اثر گذار است. نتیجه گیری: از جمله یافته های مهم این پژوهش، تأثیر مثبت متغیرهایی بر بازار سرمایه است که در سطح اقتصاد کلان، نسبت به آثار منفی افزایش آن ها، مباحث پرچالشی وجود دارد. به طور ویژه، دو متغیر نرخ ارز و نقدینگی، از جمله متغیرهایی هستند که افزایش آن ها با بروز تورم در اقتصاد ایران توأم بوده است. بنابراین برای بهبود بازار سرمایه، می بایست مجموعه سیاست های اتخاذ شده، به صورت کل نگری و دور از بخشی نگری باشد. در واقع، افزایش متغیرهای مذکور، می تواند به رشد بازار سرمایه منجر شود؛ اما در سطح کلان اقتصاد نیز می تواند با آثار منفی همراه شود.
فرآیند افشای مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرس: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
45 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال 1401 افشای مسائل عمده حسابرسی با هدف ارتقای ارزش اطلاعاتی گزارش حسابرس ضرورت یافته است. مسائل عمده حسابرسی، مسائل با اهمیتی هستند که نقش حیاتی در حسابرسی داشته اند و شامل مسائل مرتبط با واحد تجاری و مسائل مرتبط با حساب ها می باشند. هدف پژوهش حاضر مدل سازی فرآیند افشای مسائل عمده در بازار حسابرسی ایران است. روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد بوده و ابزار پژوهش مصاحبه عمیق با خبرگان، جهت شناخت وضع موجود و کشف تنگناها و چالش های موجود بر سر راه فرآیند این افشاییات است. بر اساس یافته های به دست آمده (47 مفهوم و 14 مقوله)، علت اصلی نیاز به افشای مسائل عمده حسابرسی، همگامی با مراجع بین المللی در جهت افزایش محتوای اطلاعاتی گزارشات حسابرسی و الزام آن از سوی سیاست گذاران حرفه بوده است. راهبرد افشای چنین مسائلی عبارتست از ارزیابی و شناسایی تنگناها و نقاط با اهمیت چالش برانگیز در فرآیند حسابرسی و افشای این مسائل و نحوه برخورد حسابرس با آنها در گزارش، ضمن اطلاع رسانی به ارکان راهبری شرکت می باشد. عوامل مختلفی در اجرای این راهبرد اثرگذارند که از آن جمله می توان به ویژگی های صاحب کار، ویژگی های مؤسسه حسابرسی و ویژگی های کار حسابرسی اشاره کرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد فرآیند افشای مسائل عمده حسابرسی در ایران تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داشته و با چالش هایی اساسی (چالش های استفاده کنندگان، استانداردها و چالش های حرفه ای) روبرو است. چنانچه این چالش ها برطرف نگردد، حرفه به هدف غایی خود یعنی افزایش محتوای اطلاعاتی گزارش حسابرسی و کمک به تصمیم گیری استفاده کنندگان و اعتماد عمومی نخواهد رسید. با توجه به جدید بودن الزام به افشای این مسائل در گزارش حسابرس و تحقیقات اندک صورت گرفته در این حوزه، این تحقیق می تواند در شناخت فرآیند مذکور تا رسیدن به نقطه مطلوب برای سیاست گذاران و ذینفعان مربوطه رهنمودهایی را ارایه و به دانش مربوطه بیفزاید.
توسعه مدلی جامع جهت پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این مطالعه توسعه الگویی جامع برای پیش بینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار با به کارگیری شناسه های فنی، بنیادی، کلان اقتصادی و رفتاری با استفاده از رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری است.روش: در این پژوهش 54 معیار از چهار بعد ابعاد اصلی تأثیرگذار بر قیمت بورس تعیین شد و در اختیار خبرگان قرار داده شد. پس از آن با استفاده از روش دلفی فازی، 15 معیار مهم انتخاب و سپس با استفاده از روش الگوسازی ساختاری - تفسیری الگوی جامع تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین معیارها مشخص شده است. نوآوری: اگرچه در پژوهش های پیشین از تلفیق حداکثر دو بعد پیش بینی قیمت سهام استفاده شده، در این پژوهش سعی شده است هر بعد نماینده ای در پیش بینی قیمت سهام داشته باشد. از سوی دیگر در روش فازی میزان ابهامات به کمترین حد کاهش پیدا کند و الگوسازی ساختاری - تفسیری نمای شماتیک از میزان محرک بودن معیارها ارائه کرده است. نتایج: بر اساس یافته ها در الگوی الگوسازی ساختاری - تفسیری مشاهده می شود قیمت به سود هر سهم و شاخص جریان پول در انتهای سلسله مراتب قرار می گیرد و قدرت محرکه زیادی دارد. معیارهایی که در پایین سلسله مراتب قرار می گیرند عبارتند از نرخ ارز و اندیکارتور قدرت نسبی و میانگین متحرک نمایی که تأثیرپذیرترین شاخص ها هستند.
طراحی الگوی پیش بینی و ارزیابی همکاری راهبردی نظام بانکی و استارتاپ های فینتک با رویکرد استنتاج فازی عصبی- تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی پیش بینی و ارزیابی همکاری راهبردی نظام بانکی ایران با استارتاپ های حوزه فینتک انجام شده است.روش: از ابزار مصاحبه و روش داده بنیاد برای بهره گیری از نظرات خبرگان استفاده شده است که شامل 14 نفر از خبرگان نظام بانکی و شرکت های حوزه فینتک بوده اند. 31 شاخص در قالب شش عامل مؤثر بر همکاری راهبردی نظام بانکی و استارتاپ های فینتک شناسایی و برمبنای آن، الگوی مفهومی پژوهش طراحی شد. سپس با استفاده از رویکرد فازی و نرم افزار متلب، همکاری راهبردی نظام بانکی با استارتاپ های فینتک با استفاده از نظرات 320 نفر از مدیران و متخصصان فعال در صنعت بانکداری و استارتاپ های حوزه فینتک ارزیابی شدیافته ها: نتایج نشان می دهد که مهم ترین ابعاد مؤثر بر همکاری راهبردی نظام بانکی با استارتاپ های فینتک به ترتیبِ اهمیت عبارتنداز: موانع و مشکلات ورود به همکاری های راهبردی، ابعاد و مؤلفه های برون سازمانی، عوامل تبیین کننده همکاری بانک ها و فینتک ها، انواع سطوح همکاری بانک ها و فینتک ها، پیامدهای ورود به همکاری های راهبردی، انگیزه بانک ها و فینتک ها در ورود به همکاری. سطح همکاری راهبردی نظام بانکی و استارتاپ های فینتک در محدوده متوسط رو به بالا قرار دارد. باتوجه به میزان خطای به دست آمده و نبود پدیده فرا انطباق در انفیس طراحی شده، الگوی مذکور اعتبار پذیرفتنی و قدرت بالایی برای پیش بینی دارد.نوآوری: این پژوهش نه تنها با آشکارسازی ابعاد مهم همکاری، بلکه با ارائه یک الگوی پیش بینی معتبر یاری می رساند. این پژوهش به دلیلِ رویکرد جامع خود، ترکیب دیدگاه های متخصصان، شاخص های گوناگون، و ابزارهای تحلیلی پیشرفته، بینش های ارزشمندی را برای تقویت همکاری راهبردی میان نظام بانکی و استارتاپ های فینتک ارائه می دهد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
59 - 80
حوزههای تخصصی:
افزایش تغییر حسابرس مستقل توسط صاحبکار در سال های اخیر تمرکز قابل توجهی از نهادهای قانون گذار و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. احتمال که چنین تغییری ممکن است نتیجه مشارکت شرکت های صاحب کار در خرید اظهارنظر حسابرس باشد توسط سیاست گذاران و دانشگاهیان مورد بحث قرار گرفته است. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی است. با استفاده از تکنیک دلفی، معیارهای مؤثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس مصاحبه ساختارنیافته و با استفاده از ابزار مکس کیودا شناسایی و سپس، با استفاده از داده های 15 نفر از مدیران مالی و 15 نفر از مدیران و شرکاء حسابرسی در سال 1402 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش با استفاده از این روش ها نشان می دهد که در حرفه حسابرسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرس عمدتاً بابت ویژگی های شخصیتی حسابرسان بابت عواملی همچون وجدان کاری، تعهد حرفه ای و سازمانی، منبع کنترل، منفعت طلبی، انگیزه شغلی، اخلاق فردی، استحقاق روانشناختی، مسئولیت پذیری، خودارزیابی عملکرد و علاقه به حرفه حسابرسی بوده است. در این بین، عوامل کلان اقتصادی و سیستم کنترل سازمانی نیز بعد از عوامل فردی توانایی تأثیرگذاری بر تعدیل گزارش مدیران و شرکاء حسابرسی و به تبع خرید اظهار نظر آنان را دارد.
ارائه الگوی مطلوب گزارش حسابرسی و کیفیت حسابرسی بخش عمومی با در نظر گرفتن نقش میانجی کنترل های داخلی مبتنی بر ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
384 - 405
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت حسابرسی بر ارتقای پاسخگویی بخش عمومی اثرگذار است. هدف از تحقیق حاضر ارائه الگویی برای بیان تأثیر گزارش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی بخش عمومی با در نظر گرفتن نقش میانجی کنترل های داخلی مبتنی بر ریسک است. پژوهش حاضر از نوع اکتشافی و همبستگی است. در مرحله اول با استفاده از روش دلفی و نظرخواهی از 5 خبره آشنا با موضوع، مولفه های مرتبط با هر یک از متغیرها شناسایی شد. بعد از این مرحله پرسشنامه 5 گزینه ای بین 110 نفر از حسابرسان و ذیحسابان بخش عمومی توزیع شد. برای تحلیل معادلات ساختاری از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که (1) گزارش حسابرسی بر کیفیت حسابرسی بخش عمومی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ (2) گزارش حسابرسی بر کنترل های داخلی مبتنی بر ریسک بخش عمومی تأثیر منفی و معناداری دارد؛ (3) کنترل های داخلی مبتنی بر ریسک بخش عمومی بر کیفیت حسابرسی تأثیر منفی و معناداری دارد و (4) اثر کل گزارش حسابرسی با کیفیت حسابرسی بخش عمومی از طریق غیر مستقیم توسط کنترل های داخلی مبتنی بر ریسک تبیین می شود و لذا نقش میانجی گری جزئی دارد. کنترل های داخلی مبتنی بر ریسک برای کاهش هزینه های حسابرسی مفید است و سبب افزایش پاسخگویی بخش عمومی خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اساسی موثر بر جذابیت سرمایه گذاری در بنگاه های اقتصادی دانش پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
105 - 128
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت اقتصاد دانش بنیان و فراهم کردن ملزومات توسعه بنگاه های اقتصادی دانش پایه، هدف از این تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل اساسی مؤثر بر جذابیت سرمایه گذاری در بنگاه های اقتصادی دانش پایه می باشد. پژوهش حاضر از بعد هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت پژوهش، اکتشافی و از لحاظ رویکرد از نوع پژوهش ترکیبی(کیفی به کمی) است. در این پژوهش داده های حاصل از مصاحبه با 10 نفر از متخصصان و مدیران شرکت های فعال در عرصه دانش بنیان با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل گردیدند. سپس در مرحله کمی عوامل شناسایی شده بصورت پرسشنامه تنظیم و بین مدیران بنگاه های دانش بنیان منطقه شمال غرب کشور توزیع شد؛ در مرحله بعدی نتایج پرسشنامه ها با تکنیک مقایسات زوجی رتبه بندی شدند. نتایج تکنیک مقایسات زوجی نشان داد که عوامل حقوقی – سیاسی، بازاریابی و ذات فناوری به عنوان اولویت اول تا سوم و عوامل مالی- اقتصادی، مدیریتی، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. عوامل قوانین و مقررات حمایتی و زیرساختی نیز بعنوان کم اهمیت ترین عامل شناخته شدند. نتایج نشان داد که عوامل حقوقی و قانونی خیلی مهمتر از حمایت های کوتاه مدت حتی زیرساختی شناخته شده است.
اندازه گیری شاخص ترس و طمع در بازار سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
375 - 398
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس فروض مالی رفتاری، بخش شایان توجهی از فراز و نشیب های بازار، از احساساتی همچون ترس و طمع نشئت می گیرد. شاخص ترس و طمع، شیوه ای برای سنجش حرکات بازار سهام است و مشخص می کند که آیا سهام موجود در بازار، قیمت منصفانه ای دارند یا خیر. تئوری مالی رفتاری بر این منطق استوار است که ترس بیش از حد تمایل به کاهش قیمت سهام دارد و طمع بیش از حد نتیجه معکوس دارد. هدف پژوهش حاضر، ارائه شاخص رفتاری ترس و طمع در بورس اوراق بهادار تهران به صورت روزانه است. به عبارت دیگر، این پژوهش بر آن است تا نشان دهد که رفتار کلی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران در کدام از طیف های پنج گانه احساس ترس و طمع شامل احساس ترس شدید، احساس ترس، فاقد احساس ترس و طمع، احساس طمع و احساس طمع شدید قرار دارد.روش: جامعه آماری و نمونه این پژوهش، تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 18/09/1388 تا 31/05/1402 بود؛ از این رو تعداد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در روزهای مختلف دوره، به علت عرضه های اولیه، انتقال از فرابورس به بورس یا برعکس، حذف نماد از بورس و توقف نماد تفاوت داشت. برای اندازه گیری ترس و طمع در بورس اوراق بهادار تهران، از شاخصی موسوم به شاخص ترس و طمع CNN با لحاظ تغییراتی در آن استفاده شد. بدین صورت که از هفت متغیر ارائه شده در این شاخص، متغیر تقاضا برای اوراق بنجل، به دلیل عدم رتبه بندی تمامی اوراق بدهی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حذف شد. بر این اساس، شاخص ارائه شده، مبتنی است بر شش متغیر مومنتوم بازار سهام، قدرت قیمت سهام، وسعت قیمت سهام، نسبت اختیار خرید به اختیار فروش، نوسان پذیری بازار و تقاضای پناهگاه امن، احساس ترس. طمع نیز در 5 مقیاس احساس ترس شدید، احساس ترس، احساس خنثی، احساس طمع و احساس طمع شدید ارائه شد. گفتنی است با توجه به اینکه شاخص های اندازه گیری ترس و طمع، جنس و مبنای مختلفی دارند، قبل از ارائه نهایی شاخص ترس و طمع، داده های مربوط به هر شش متغیر با استفاده از یک رابطه استاندارد نرمال شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1388 (از تاریخ 18/09/1388)، 1389، 1390، 1393 تا 1395، 1397 تا 1402 (تا تاریخ 31/05/1402) احساس ترس را بیشتر از سایر احساسات تجربه کرده است. حال آنکه در سال های 1391 و 1396 بورس اوراق بهادار تهران در بیشترین روزهای کاری خود، فاقد احساس ترس و طمع بوده است. همچنین، در سال 1392 بورس اوراق بهادار تهران در بیشتر روزها احساس طمع داشته است.نتیجه گیری: بورس اوراق بهادار تهران از تاریخ 18/09/1388 تا تاریخ 31/05/1402 و از مجموع 3299 روز کاری، در 204 روز کاری احساس ترس شدید، در 1604 روز کاری احساس ترس، در 878 روز کاری احساس خنثی (بدون احساس ترس یا طمع)، در 565 روز کاری احساس طمع و در 48 روز کاری احساس طمع شدید را تجربه کرده است.
مدل مفهومی مالی نقش صنعت بانکداری بر توسعه صنعت ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
143 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله رسیدن به یک مدل پارادایمی مفهومی از منظر مالی صنعت بانکداری بر توسعه صنعت ورزش است تا یتوان از آن بعنوان الگویی در تحلیل شرایط موجود بهره برداری کرد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 200 الی 250 نفر در این حوزه بودند که تعداد 50 نفر متخصص بعنوان نمونه تحقیق مشخص گردید. روش تحقیق، داده بنیاد که کار را با مشاهده شروع تا به تولید نظریه برسد. یافته ها نشان داد که مؤلفه های مؤثر مدیریتی و مالی،توسعه منابع انسانی،ارتقاء زیر ساخت ها و توسعه فضاهای ورزشی استاندارد مؤلفه های مؤثر در توسعه صنعت ورزش می باشند، که توسعه و موفقیت صنعت بانکداری بر توسعه صنعت ورزش ایران در گرو مدیریت برتر این مؤلفه ها است. استفاده از تسهیلات و خدمات بانکی بهمراه مدیریت کارآمد در توسعه فراگیر ورزش همگانی در افزایش سطح سلامتی جامعه و کاهش هزینه های درمانی جامعه موثر است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز-محوری-انتخابی استفاده شد. ورزش یک صنعت پرسود است که توانایی در جذب سرمایه گذاری خارجی دارد. ورزش میدان رقابتی برای تقابل و تعامل ملت ها و ابزاری برای انتقال تفکرات فرهنگی است، این بخش مالی ورزش است که این صنعت را پیش می برد. بعبارتی اقتصاد ورزش به ارزیابی و الگوهای تخصیص منابع در بخش های عملکردی و توسعه ورزش می پردازد. مقایسه نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین تجهیز منابع کافی،توسط موسسات مالی به همراه مدیریت اثربخش و کارآمد در ورزش با توسعه همه جانبه ورزش رابطه معناداری وجود دارد.