فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
نوسانات محیطی و تغییرات پرتلاطم روزافزون، اهمیت توانمندی کارکنان در مواجهه با شرایط مختلف و محیط های نامطمئن را مضاعف نموده است. دیدگاه های پیشین درخصوص عملکرد کارکنان، جای خود را به عملکرد انطباقی کارکنان برای مواجهه با محیط های نامطمئن و پویا بخشیده است. هرچند مطالعات متعددی درخصوص عوامل مؤثر بر عملکرد انطباقی کارکنان صورت پذیرفته است، اما هدف این پژوهش، ارائه یک تحلیل جامع از پیشایندهای عملکرد انطباقی کارکنان است. این پژوهش ازنظر رویکرد، یک پژوهش کیفی بوده و از روش پژوهش فراترکیب استفاده کرده است. داده ها از 34 پژوهش پیرامون عملکرد انطباقی کارکنان که در دوره زمانی 1999 تا 2017 منتشر شده بودند، گردآوری شده است. به عنوان یافته های پژوهش، ضمن طبقه بندی تعاریف مربوط به عملکرد انطباقی، پیشایندهای آن درقالب 58 کد، 15 مضمون سازنده و 4 مضمون فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی و عوامل گروهی شناسایی و طبقه بندی شدند. ازلحاظ عملی نتایج این پژوهش با شناسایی پیشایندهای فردی، شغلی، گروهی و سازمانی مؤثر بر عملکرد انطباقی به مدیران سازمان ها کمک می کند تا در شناخت اقدامات اثربخش هنگام مواجهه با تغییرات و موقعیت های نامطمئن، بهتر عمل کنند.
شناسایی الگوی رفتاری مسامحه کارکنان در پست بانک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
159 - 192
حوزههای تخصصی:
رفتار مسامحه در کارکنان، یکی از نمونه های مظاهر رفتار انحرافی کاری است که نقش مهمی در کاهش عملکرد مطلوب سازمان و افزایش متغیرهای نامطلوب سازمانی دارد. باتوجه به پیامدهای نامطلوب این رفتار برای فرد، سازمان و جامعه، این پژوهش به دنبال کشف الگوی رفتاری مسامحه کارکنان در پست بانک ایران است. فلسفه پژوهش، تفسیری است، رویکرد آن کیفی و راهبرد مورداستفاده، داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده است. نمونه موردمطالعه، دوازده نفر از مدیران امور شعب در پست بانک ایران هستند که رسیدن به اشباع نظری به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدف مند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری در دو مرحله کدگذاریِ حقیقی و نظری نشان می دهد که الگوی رفتار مسامحه در کارکنان شامل 173 کد باز است که چهارکد مربوط شرایط میانجی، تعداد پنج کد مربوط به زمینه، تعداد 28 کد مربوط به نتایج، تعداد هفت کد مربوط به اقتضائات، تعداد 11 کد مربوط به عوامل همبسته، 101 کد برای شرایط علی و تعداد 17 کد مقوله محوری را که رفتار مسامحه آمیز است، دربر می گیرد. شناخت این عوامل می تواند زمینه ای را فراهم آورد تا با شناخت دقیق این عوامل، مانع از توسعه و گسترش این رفتارها در سازمان ها شد. باتوجه به اینکه مهارت مدیریت مسامحه کاری، قابل آموزش است، ازاین رو سازمان ها می توانند برنامه هایی برای آموزش مدیریت رفتار مسامحه کاری برای کارکنان و مدیران اجرا کنند و از این راه کارایی و اثربخشی سازمان افزایش یابد.
طراحی الگوی توسعه مهارت های مدیریتی مدیران با روش نظریه داده بنیاد (مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
765 - 788
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگویمهارت های مدیریتی مدیران در قالب یک الگوی پارادایمی با روش داده بنیاد بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت. جامعه آماری شامل 300 نفر از خبرگان و متخصصان و افراد آگاه در زمینه مهارت های مدیریتی مدیران بود. روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند بود که 30 نفر از اعضای هئیت علمی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداری تهران که همگی جزء پرسنل متروی تهران بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها سندپژوهی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. پرسشنامه گردآوری داده ها به روش داده بنیاد با رهیافت نظام مند تهیه شد. روایی پژوهش به روش سه سویه سازی و پایایی آن به روش توافق بین کدگذاران تعیین شد. برای تحلیل داده های کیفی از فراترکیب و تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در نهایت 3 بعد و 13 مؤلفه و 65 شاخص به دست آمد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ابعاد مهارت های مدیریتی مدیران شامل بعد فردی (خودآگاهی، مدیریت استرس، مدیرت حل اثربخش مسئله)، بعد میان فردی (ارتباطات سازنده، انگیزش اثربخش، تأثیرگذاری، مدیریت تضاد)، و بعد گروهی (تفویض اختیار، مهارت کارتیمی ، هدایت تغییر مثبت، به کارگیری تکنولوژی، به کارگیری الزامات مدیریتی) است. بر اساس یافته های به دست آمده الگوی ارائه شده از برازش نسبتاً قابل قبول برخوردار است که مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر انتظارات و شرایط تسهیل کننده بر رفتار مشارکت کاربران فضای مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
105 - 122
حوزههای تخصصی:
رفتار کاربران در هنگام مشارکت در فضای مجازی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. طی سال های گذشته محققان رفتار کاربران را بررسی کرده و ضمن شناسایی عوامل موثر بر آن، مدل های مختلفی برای تبیین نحوه مشارکت آنان پیشنهاد نموده اند. هدف این مقاله، شناسایی تاثیر عوامل انتظارات و شرایط تسهیل کننده بر رفتار مشارکت کاربران فضای مجازی است. منظور از رفتار مشارکتی، استفاده از امکانات فراهم شده در فضای مجازی شامل برقراری ارتباط، تبادل نظر و اطلاعات، به اشتراک گذاری متن و تصویر و تعامل با سایر افراد حاضر در فضای مجازی است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در گروه پژوهش های ترکیبی بوده و در ابتدا از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قیاسی برای طراحی مدل و سپس از رویکرد کمی و روش مدل معادلات ساختاری برای آزمون و اعتبار سنجی مدل استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشانگر اثر پذیری رفتار مشارکتی کاربران از متغیر های انتظارات و شرایط تسهیل کننده از طریق متغیرهای میانجی نیت، تمایل و نگرش می باشد که در تحقیقات پیشین هم تبیین شده بود.
بررسی تأثیر تقویت مهارت های ارتباطی کارکنان بر عملکرد فرانقش با نقش میانجی اثربخشی ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
87 - 101
حوزههای تخصصی:
ارتباطات میان افراد از شرایط لازم برای ادامه حیات و استمرار زندگی اجتماعی است. پیدایش سازمان های نوین همراه با پیچیدگی های خاص خود از یک طرف و کاربرد وسیع تکنول وژی از ط رف دیگ ر، سازمان های ام روزی را از بع د ارتباط ات دگرگون ساخته اس ت. در واقع ب دون ارتباط ات، سازمانی وجود نخواهد داشت. این سخن اهمیت ارتباطات مؤثر در سازمان ها و تأثیر آن بر رفتار افراد و گروه ها را نشان می دهد. به نظر می رسد که داشتن مهارت های ارتباطی مؤثر، رم ز و راز موفقیت مدیران در عرصه سازمان و راه حل بنیادی برای مقابله با مسائل سازمان است. ارتباطات اثربخش جزء اصلی سیستم ارتباطات داخلی در یک سازمان محسوب می شوند. عوامل متعددی از جمله تقویت مهارت های ارتباطی با دو مؤلفه ارتباط شفاف و ارتباط دوجانبه (متقارن) بر این امر اثر می گذارد و موجب افزایش عملکرد فرانقشی کارکنان می گردد. براین اساس، هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر تقویت مهارت های ارتباطی کارکنان بر عملکرد فرانقش با نقش میانجی اثربخشی ارتباطات است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که به شیوه پیمایشی- مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستاد محرومیت زدایی کل کشور بوده است که از این میان، بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 270 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآورده داد ه ها پرسشنامه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش رگرسیون استفاده شده است. درنهایت، نتایج نشان داد که اثربخشی ارتباطات نقش میانجی در رابطه بین تقویت مهارت های ارتباطی کارکنان و عملکرد فرانقش دارد.
طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های معاصر در محیطی فعالیت می کنند که به طور فزاینده ای پیچیده و متغیر است. به همین جهت خواستار یک نگرش جدید در مدیریت و رهبری برای برآورده ساختن نیاز کارکنان و سازمان به پیشرفت و توسعه در محیط بسیار پویای امروزی هستند. مربیگری مدیران به عنوان یک راهبرد برای توسعه منابع انسانی تعریف شده است و یک فرایند پویاست که باعث بهبود عملکرد کار می شود. هدف این تحقیق طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را 18 نفر از خبرگان مدیران عالی و مدیران منابع انسانی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، هیئت علمی یا مدرس دانشگاه تشکیل داده است. در این تحقیق کیفی، از استراتژی داده بنیاد و نمونه گیری به روش اشباع استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار maxqda به کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. نتایج نشان داد از میان 805 مفهوم استخراج شده، 145 کد اولیه در قالب 23 مقوله شامل ارتباطات، استراتژی و اهداف سازمان، الزامات قانونی، انگیزش نیروی انسانی، آموزش سازمانی، توانمندسازی، کار گروهی، جانشین پروری، چابکی سازمان، رضایت شغلی، ساختار سازمانی، عملکرد مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت مشارکتی، مدیریت استعداد، مدیریت دانش، مربیگری، مهارت ها و شایستگی های مدیران، نظام جبران خدمات، ویژگی های شغلی، ویژگی های کارکنان، ویژگی سازمانی و یادگیری شناسایی شده است.
ارائه چارچوب توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
عوامل مؤثر در ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی عوامل موثر در ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه دست اندرکاران مدیریت آموزش و پرورش در شهر تهران می باشند که تعداد آنها حدودا 400 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان ( تعداد 124 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پنج بعد و 44 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون ناپارامتری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، دین داری، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی بر ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور اثر مثبت و معنی داری دارد.
ارائه مدل اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات به منظور توسعه دولت الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب و اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات یکی از تصمیم های مهم موردتوجه مدیران است. از سویی دیگر توسعه دولت الکترونیکی در کشورها موردتوجه دولت مردان می باشد. ارائه الکترونیکی خدمات سازمان ها، از نشانه های اولیه توسعه دولت الکترونیکی است. هدف اصلی این مقاله ارائه مدلی کاربردی به سازمان های دولتی است که در راستای پیاده سازی دولت الکترونیکی و به منظور ارائه الکترونیکی خدمات خود، نیازمند انتخاب و اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات هستند. در مدل ارائه شده از روش دیمتل، روش تحلیل سلسله مراتبی و روش پرامتی 2 به منظور اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پیاده سازی مدل در یک سازمان دولتی نشان می دهد پروژه هایی از قبیل برنامه ریزی منابع سازمانی و مدیریت ارتباط با مشتری که مجموعه بیشتری از خدمات را به ذی نفعان خواهد داد، در اولویت اول سازمان برای الکترونیکی کردن خدمات قرار داشته و ازطرفی دیگر پروژه هایی مانند سیستم مدیریت امنیت اطلاعات و ایجاد شبکه گسترده، به دلیل کمترین تعداد ارائه خدمت ملموس و مستقیم به ذی نفعان در رتبه های پایین قرار گرفته است.
طراحی الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 به جهت تاب آوری در مشاغل صنایع غذایی (موردمطالعه: شرکت ها و کارخانجات تولید مواد غذایی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 به جهت تاب آوری در مشاغل صنایع غذایی استان گیلان است. این پژوهش در حوزه پارادایم تفسیری، از نوع پژوهش های کیفی با رویکرد استقرایی و براساس نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش، مدیران بخش های صف و ستاد در شرکت ها و کارخانجات تولید مواد غذایی استان گیلان می باشد. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدف مند استفاده شد که براساس قاعده اشباع با استفاده از 15 مصاحبه این مهم حاصل شد و به جهت اطمینان بیشتر تا 20 امین مصاحبه نیز ادامه پیدا کرد. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل قرار داده شدند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی شوند. ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺤﻮری، ظرفیت سازی برای رهبری پایدار در مواجهه با کووید 19 اﺳﺖ ﮐﻪ در سه ﺑﻌﺪ اقدام های بنیادی، اقدام های انگیزشی و ارزیابی و کنترل استخراج شد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ ﻋﻠﯽ، ﺷﺮایﻂ مداخله گر، راﻫﺒﺮدﻫﺎ و ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎ در سه سطح مشتریان، کارفرمایان و سازمان ﺗﺪویﻦ و الگوی ﻧﻬﺎیﯽ اراﺋﻪ ﺷﺪ. اقدام های مدیران در شرایط بحران، نقش محوری در شناسایی فرصت ها، تهدید ها و نقاط قوت و ضعف داشته و مدیران باید پیوندی قوی بین اقدام های بنیادی، انگیزشی و ارزیابی و کنترل به جهت اجرایی کردن مؤثر راهبرد ها در بحران ها ارائه دهند. نتایج پژوهش در حوزه مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 در مشاغل صنایع غذایی نوآوری های تئوریکی و نظری به همراه داشته است و به کارفرمایان و پژوهشگران در حوزه صنایع غذایی، در درک و شناخت بهینه از الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 کمک می کند.
ارائه مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراموشی سازمانی مفهومی بسیار مهم و مکمل مفهوم یادگیری سازمانی در مدیریت دانش محسوب می شود. یادگیری زدایی اغلب به عنوان مترادف فراموشی سازمانی به کار می رود. یادگیری زدایی به مفهوم کنارگذاشتن رویه های گذشته و استفاده از منبع دانشی جدید است. در یادگیری زدایی، سازمان دانش نهفته منسوخ را به طور هدفمند حذف می کند. مجموعه های فازی نوع دو در حالت مدل سازی عدم قطعیت و ابهام به دلیل استفاده از تابع عضویت فازی راهکار مناسبی است. از همین رو، هدف این پژوهش ارائه الگویی برای ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از وزن دهی مجموعه فازی نوع دو است. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از تحلیل مطالعه های پیشین، ابعاد یادگیری زدایی شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی ابعاد براساس نظر خبرگان وزن دهی و سپس مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی تدوین شد. در مرحله آخر مدل در یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان نمونه مطالعاتی تست شد. جامعه آماری مرحله آخر، شامل تمام 45 نفر مدیران و کارکنان آن شرکت بود. ارائه الگو ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی و اهمیت بالای یادگیری زدایی تعدیل شونده و یادگیری زدایی عاملی از مهم ترین یافته های پژوهش محسوب می شود.
ارائه چارچوبی برای معرفی مؤلفه های درونی خودمدیریتی کارکنان (موردمطالعه: کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، حاصل پژوهشی با هدف طراحی الگوی مؤلفه های درونی خودمدیریتی کارکنان مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حوزه مدیریت سرمایه های انسانی و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان این وزارتخانه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدف مند قضاوتی به تعداد 20 نفر و در بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 205 نفر انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 41 سؤالی است که روایی آن به روش صوری و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (897/0) تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است. نتایج نشان داد که خودمدیریتی درونی کارکنان از دو منظر مؤلفه های رفتاری و شناختی تشکیل شده است. همچنین در بین مؤلفه های شناختی، خودانگیزشی (با بار عاملی 970/0) بیشترین و خودسازی (با بار عاملی 929/0) کم ترین و بین مؤلفه های رفتاری خودمدیریتی، خودکنترلی (با بار عاملی 970/0) بیشترین و خود مراقبتی (با بار عاملی 663/0) کم ترین حمایت را از مدل اندازه گیری مربوط به خود داشته اند.
نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 322 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 240 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع شد و 207 پرسشنامه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. برای سنجش هم آفرینی، از پرسشنامه ی طاهرپور و همکاران (1394)، برای سنجش باورهای ارتباطی از پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش سبک های مدیریت تعارض از پرسشنامه رابینز (1998) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 95/0، 82/0 و 80/0 برآورد گردید. یافته ها نشان داد که باور به تخریب کنندگی مخالفت و تفاوت های جنسیتی نقش پیش بینی کننده ای در هم آفرینی داشتند و با وجود آنها هم آفرینی اعضای هیئت علمی کاهش می یافت. باورهای ارتباطی پیش بینی کننده هر سه سبک مدیریت تعارض بودند. سبک های مدیریت تعارض نیز پیش بینی کننده هم آفرینی و ضریب ارتباط آنها معنی دار بود. همچنین الگوهای مفهومی پژوهش از برازش لازم برخوردار بودند و سبک های مدیریت تعارض نقش میانجی گری ایفا می کردند.
بررسی نقش تعدیلگر شایستگی های منابع انسانی به عنوان عامل کلیدی در رابطه بین انگیزه ورود و موفقیت اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت از صنایع مهم در کشور ما می باشد و نقش منابع انسانی در آن از اهمیت زیادی برخوردار است؛ در این پژوهش تلاش شده است تا نقش شایستگی های منابع انسانی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی در صنعت نفت مورد بررسی قرار گیرد؛ به همین منظور، از روش پژوهش آمیخته در این پژوهش استفاده شده است؛ پس از مطالعه ی ادبیات نظری و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی اولیه ی موضوع پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از روش پژوهش کیفی تحلیل محتوا و مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، به استخراج مفاهیم و مقوله های اثرگذار شایستگی های منابع انسانی به عنوان عاملی در موفقیت این اتحادها پرداخته شده است. مقوله های مهم شناسایی شده در این پژوهش، شایستگی های فردی، شایستگی های میان فردی و شایستگی سازمانی می باشد. در گام بعد، پرسشنامه ای در خصوص نقش شایستگی های منابع انسانی به عنوان متغیر تعدیلگر در رابطه بین انگیزه ورود به اتحادهای راهبردی فناورانه و موفقیت اتحادها تدوین شد و در اختیار افراد صاحبنظر قرار گرفت و نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل های آماری و روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس تحلیل شد. نتایج نشان داد شایستگی های منابع انسانی نقش تأثیرگذاری بر موفقیت اتحادها دارد.
ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران: سنتزپژوهی پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
137-167
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که پس از مراحل مختلف حذف و کاهش، تعداد 61 پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. منابع مرتبط به وسیله کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. به منظور بررسی کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأیید پذیری و اطمینان پذیری برای یافته ها استفاده شده و ضریب کاپای کوهن برای توافق بین ارزیابان عدد 75/0به دست آمده است. طبق یافته های این پژوهش مدل فرآیند خودتوسعه ای رهبران بدین صورت می باشد که عوامل خودتوسعه ای از طریق یکی از انواع خودتوسعه ای (ساختاریافته، هدایت شده یا فردی) و با استفاده از یکی از سازوکارهای خودتوسعه ای (خودرهبری،خودمدیریتی، خودنظم دهی و خودراهبری یادگیری) فرآیند خودتوسعه ای رهبران را شکل می دهند.
طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران (مورد مطالعه: شرکت های همراه اول، ایرانسل و رایتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
194-217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران انجام گرفت. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که در بخش کیفی به منظور آگاهی از مؤلفه های اصلی تحقیق، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ارشد صنعت مخابرات و اعضای هیأت علمی دانشگاه که به طور بالقوه بیشتریت اطلاعات را در خصوص بالندگی حرفه ای مدیران داشتند صورت گرفت و با تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری سیستماتیک، یافته های به دست آمده به صورت 5 مؤلفه اصلی شامل «بالندگی فردی، بالندگی سازمانی، بالندگی آموزشی، بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای» و 25 عامل فرعی مشخص گردید. در بخش کمّی پژوهش و بر مبنای یافته های کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته، طراحی و بر روی نمونه ای متشکل از 172 نفر از مدیران ارشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب گردیده اند اجرا شد. روایی پرسشنامه توسط چهار نفر از خبرگان موضوع تأیید و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که ضریب 876/. بیانگر انسجام سؤالات و عدم پراکندگی معنادار بین آنها است. داده ها به روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS بررسی گردید که نتایج به دست آمده تأیید کننده ابعاد مدل استخراج شده بود. در پایان، وضع موجود بالندگی حرفه ای مدیران ارشد در هریک از ابعاد مدل مورد مطالعه قرار گرفت که با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که بین همه میانگین های محاسبه شده و میانگین فرضی تفاوت معنادار وجود دارد. محاسبه تفاوت میانگین ها نیز بیانگر این موضوع بود که بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای از مقدار تفاوت منفی برخوردار هستند و مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران به طور معناداری از میزان بالندگی پایین -تر از سطح متوسط برخوردار هستند که باید در برنامه های آموزشی لحاظ گردد.
ارائه الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران (یک پژوهش کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای جمع آوری داده ها و اطلاعات استفاده شده است. جامعه پژوهش، صاحب نظران دانشگاهی و خبرگان و مدیران با تجربه شرکت مخابرات ایران بوده اند که 20 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش هدفمند، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته که براساس مدل مفهومی مبتنی بر ادبیات ساخته شد، استفاده گردید. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها منجر به شناسایی سه بعد کلیدی برای توسعه فردی شد. بعد شایستگی های فردی مدیران (شایستگی های دانشی، مهارتی، توانایی، نگرشی و اخلاقی)، بعد اقدامات و فرایندهای توسعه فردی (تعریف عملکرد و تعیین اهداف، نیازسنجی، برنامه ریزی، تامین منابع و امکانات، اقدامات توسعه فردی، ارزیابی، بازخورد و اصلاح) و در نهایت بعد عوامل مؤثر (شامل عوامل فردی، سازمانی، مدیریتی، شغلی، محیطی) تشکیل دهنده الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات بوده است. این مدل می تواند در شرکت ها و صنایع دیگر مورد استفاده و بهره برداری قرارگیرد
ارزیابی عملکرد کارکنان با استفاده از تکنیک بهینه کاوی (Benchmarking) (مورد مطالعه شهرداری منطقه 16 تهران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
205 - 192
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد از ابزارهای اصلی و اساسی مدیریت جهت تحقق اهداف و برنامههای سازمان است. در فضای رقابتی کنونی، الگوبرداری از بهترینها (بهینهکاوی) ، یک رویکرد معمول برای تسهیل یادگیری از سازمان های برتر و افزایش بهرهوری سازمانها، شده است. در این پژوهش ابتدا با کمک روش بهینهکاوی، معیارها و مولفه های ارزیابی عملکرد شناسایی شده و با بررسی سازمانهای برتر در حوزه ارزیابی عملکرد این شاخصها در قالب مدل کارت ارزیابی متوازن ارائه شدند. پس از وزندهی با منطق تصمیمگیری چند معیاره (AHP)، فرآیند ارزیابی عملکرد بین 104 نفر از کارکنان شهرداری در 14 حوزه مدیریتی در منطقه 16 تهران اجرا شد. نتایج نشانداد عملکرد کارکنان در بعد مشتری شهرداری تهران علاوه بر اینکه کم ترین فاصله را عملکرد شهرداری های برتر در حوزه ارزیابی عملکرد داشت، در برخی موارد با این سازمان ها هم پوشانی نیز داشته است. با توجه به نتایج بهینه کاوی و مقایسه با بهترینها شهرداری منطقه 16 تهران با حدود ایدهآل در مقایسه با سازمانهای برتر در زمینه اجرای ارزیابی عملکرد تفاوت قابل ملاحظهای داشت که نیازمند تجدیدنظر در خطمشی سازمان جهت ارتقا و بهبود عملکرد خود میباشد.
تاثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد: با میانجی گری جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی های محیطی در شرکت های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 151
حوزههای تخصصی:
اقدام های مدیریت منابع انسانی به عنوان یک گرایش استراتژیک برای سازمان ها به تقویت کارکنان و بهبود مزیت رقابتی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد از طریق نقش میانجی جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی محیطی انجام می شود. با 183 پرسشنامه الکترونیکی به دست آمده از شرکت های کوچک و متوسط دانش محور و تجزیه وتحلیل داده ها با مدل معادله های ساختاری نتایج پژوهش نشان می دهد که اقدام های مدیریت منابع انسانی به صورت مستقیم رابطه معناداری با عملکرد ندارد. درحالی که با ورود متغیر جهت گیری راهبردی (جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار) نتایج بیان می کند که به صورت مثبت و معنادار می تواند نقش میانجی گری را در آن رابطه ایفا کند. همچنین تأثیر مثبت و معنادار جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار بر عملکرد از نظر آماری تأیید می شود، اما در شرایطی که محیط رقابتی پویا باشد، جهت گیری کارآفرینی اثر مثبت و معنادار ولی جهت گیری بازار اثر منفی و معنادار بر عملکرد می گذارد. نتایج این پژوهش نشان دهنده لزوم اجرای راهبردهای کارآفرینانه و بازارگرا برای بهره برداری از اقدام های مدیریت منابع انسانی و توجه به اجرای راهبردهای کارآفرینانه در محیط های پرنوسان است. پژوهش حاضر دارای پیشنهادهای اجرایی و پژوهشی است.