فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
199 - 236
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری شغلی، به عنوان یکی از روشهای انگیزشی و اثربخش در انجام سریع امور و باصرفه برای شاغل و سازمان یاد می شود. این مهم به ویژ ه در شرایط فراگیری بیماری کرونا در ایران و جهان بیش ازپیش مورد توجه اندیشمندان و مدیران کلان دولتی قرار گرفته است. توجه روزافزاون به سلامت کارکنان و تأکید بر امور خانواده و لزوم به کارگیری کارکنان توانمند در مشاغل منعطف، دورکاری را به یک امر ضروری و غیرقابل اجتناب تبدیل کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل یکپارچگی کار زندگی با تأکید بر کار انعطاف پذیر مادران شاغل بوده است. برای انجام پژوهش از رویکرد کیفی از نوع گرانددتئوری استفاده شد. جامعه پژوهش، کلیه مادران شاغل در اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان تهران بودند که تجربه انجام کار منعطف را در طول دوران خدمت خود داشتند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند مبتنی بر گلوله برفی با 32 نفر از آنها مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. برای اعتباربخشی به داده ها از روش بازخورد مشارکت کننده استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد"انسجام خانواده" به عنوان مقوله محوری، "تعهد به کار و زندگی، توازن در کار و زندگی، انعطاف پذیری و تیم های کاری" به عنوان شرایط علی، "آموزش های خانوادگی، ساختار سازمان، تقویت جانشین پروری، تناسب شغل و شخصیت و سرمایه اجتماعی" به عنوان راهبردها، مقوله های "بودجه سازمان، توسعه منابع انسانی، شرایط خانوادگی و فرهنگ سازمان" به عنوان بستر و زمنیه و "محدودیت های اجتماعی نقص های قانونی، موانع زیست محیطی، ضعف ساختار نرم افزاری و استرس های شغلی"به عنوان شرایط مداخله گر مطرح شدند و یکپارچگی کار زندگی با تأکید بر کار انعطاف پذیرمادران شاغل می تواند پیامدهای "تقویت بنیان خانواده، کاهش ترک خدمت و سلامت جسمی و روانی" داشته باشد. استفاده از نتایج این پژوهش می تواند در بهبود وضعیت انعطاف پذیری، رضایت و شرایط کاری مادران شاغل مؤثر واقع شود.
بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای رسیدن به موفقیت پایدار، به مسیری راهبردی و مشخص نیاز دارند و اگر رویکردهای صحیح به شکلی مؤثر اجرا شوند، سازمان به نتایج مورد انتظار خود خواهد رسید؛ بنابراین نقش مدیران استراتژیک در موفقیت سازمان ها از ارزش های اصلی برخوردار هستند. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان پرداخته است. روش شناسی: جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بوشهر بوده که تعداد آنان 116 نفر است که همه اعضای جامعه به پرسشنامه پاسخ دادند. روش پژوهش، با توجه به ماهیت پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. برای بررسی پایایی پرسش های پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 90% به دست آمده و برای سنجش روایی ابزار گرداوری داده های پژوهش، از روایی محتوایی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شده است. یافته ها و نتایج: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مدیریت استراتژیک به طور مستقیم بر متغیرهای سازگاری کارکنان، رفاه کارکنان و تعالی سازمان و متغیر سازگاری کارکنان به طور مستقیم بر تعالی سازمان و رفاه کارکنان تأثیر می گذارد؛ اما رفاه کارکنان بر تعالی سازمان تأثیر معناداری ندارد. همچنین سازگاری کارکنان نقش میانجی در رابطه مدیریت استراتژیک با تعالی سازمان ایفا می کند.
ویژگی ها و مهارت ها و کنش های معلم کارآفرینان: مروری سیستماتیک با فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
102 - 128
حوزههای تخصصی:
معلم کارآفرینی طی دهه گذشته توجه زیادی را در سطح جهانی به خود معطوف داشته است و چگونگی ترکیب حرفه معلمی و کارآفرینی مبهم است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی و مهارت های معلم کارآفرینان است. به منظور تحقق این هدف با استفاده از روش فراترکیب به بررسی منظم و سیستماتیک ادبیات این موضوع پرداخته و به شیوه تماتیک ترکیبی تجزیه و تحلیل منابع مطالعاتی صورت گرفته است. نتایج پژوهش در چهار بعد ویژگی های شخصی با 8 تم، رفتارهای کارآفرینانه 11 تم، تخصص معلمی 5 تم و رهبری10 تم تفکیک شده است. در بعد ویژگی شخصی معلم کارآفرینان افراد دارای خلاقیت، دانش، یادگیرندگی، پایداری و استقامت، فعال، همدل، دارای تعهد و مسئولیت نسبت به جامعه و انگیزه اجتماعی شناخته می شوند. معلمان کارآفرینان تلاش های و رفتار های کارآفرینانه چون نوآوری مستمر و خلق ارزش های آموزشی، حل مسئله (شناسایی فرصت ها)، ریسک پذیری، مهارت شبکه سازی و کسب و کار، جذب یادگیرنده/ مخاطب، جذب سرمایه و منابع، و داشتن رویا مشترک و به دنبال آن ایجاد مشترک را از خود نشان می دهند. معلم کارآفرینان به عنوان متخصصان تدریسی در نظر گرفته می شوند که در یک یا چند مولفه تدریس چون روش تدریس نوآورانه، شیوه ارزیابی، مدیریت کلاس سرآمد است. آنها چون رهبران آموزشی دانش آموزان و همکاران و سیاست های آموزشی را تحت تاثیر می گذارند، اجتماعات یادگیری حرفه ای با رویکرد ارشادگری متقابل راه اندازی می کنند، راهبری تیم نوآوری را برعهده می گیرند و چشم انداز های تازه ای از آموزش و یادگیری را شکل می دهد. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای کارهای علمی جدید در این حوزه باشد و فرآیند حمایت از معلم کارآفرینان فعلی را تسهیل و زمینه توسعه معلم کارآفرینان جدید را فراهم کند.
شناسایی و اولویت بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقش مدیران صف در تحقق ارتباط شیوه های مدیریت منابع انسانی با عملکرد، حیاتی و انکارناپذیر است. در پژوهش های پیشین، به خصوصیت های این نقش در کشور به اندازه کافی توجه نشده است. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش شده است تا با استفاده از مدل نظری و روشی جدید در جامعه آماری شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به بررسی عمیق تر نقش مدیران صف در مدل جعبه سیاه منابع انسانی پرداخته شود و ضمن شناسایی چالش های آنان در مسیر تحقق انتظارات عملکردی، به اولویت بندی میزان اهمیت هر یک از چالش ها اقدام شود. روش: پژوهش حاضر با دو روش و در دو مرحله مجزا اجرا شده است. نخست، به کمک روش فراترکیب با رویکرد «ترکیب تلفیقی تحقیقات» و با مطالعه و کُدگذاری علمی و روش مند 243 مقاله معتبر پیشین، به شناسایی و دسته بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی پرداخته شد. دوم، با استفاده از روش کمّی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بر اساس نیاز شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به اولویت بندی چالش های شناسایی شده در گام نخست پژوهش اقدام شد. یافته ها: مرحله شناسایی چالش های عملکردی مدیران صف، به توصیف و توضیح عوامل متعددی انجامید که در نهایت، همه عوامل در پنج گروه کلی دسته بندی شدند. در مرحله اولویت بندی اهمیت چالش ها نیز «حمایت مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی» مهم ترین چالش تشخیص داده شد و به ترتیب «توانایی، دانش و مهارت» و «تعهد به مدیریت افراد» در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند و «ابهام در نقش و اولویت های متعارض» و «حجم کار» به طور مشترک اهمیت کمتری داشتند. نتیجه گیری: در صورت ناکامی مدیران صف در ایفای نقش مؤثر بر ارتباط با وظایف محوله حوزه منابع انسانی، امکان شکست کلیه تلاش ها برای به کارگیری شیوه های مدیریت منابع انسانی و متعاقب آن، هدررفت منابع سازمانی بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، مدیران و تصمیم سازان سازمانی باید ضمن در نظر گرفتن چالش های عملکردی مدیران صف، به راه کارهای غلبه بر آنان به طور ویژه ای توجه کنند. در انتها نیز ضمن بحث و بررسی یافته ها، به توصیف مسیرهایی پرداخته شده است که بررسی آنها در پژوهش های بعدی لازم است.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
153 - 174
حوزههای تخصصی:
در محیط های پیچیدهامروزی، سازمان ها به منظور پایداری و رشد و ارائه خدمات بهتر در محیط خود ناچار به یادگیری و توجه به تسهیم دانش اند. یکی از ابزارهای مهم ایجاد زمینه برای تقویت نگرش مثبت کارکنان، به منظور اشتراک مستمر دانش و یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی، با نقش میانجی تسهیم دانش، بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل انجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع داده ها و نحوه اجرای پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری کارکنان دانشگاه، به تعداد 261 نفر، بودند و از بین آن ها 157 نفر طبق فرمول کوکران با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی ساشکین، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن، و یادگیری سازمانی سنگه استفاده شد و روایی آن ها، چون استاندارد بودند، به تأیید استادان رسید. پایایی پرسشنامه 87 درصد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزار spss26 و Amos18، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است. همچنین، تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی تأثیر می گذارد و در رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی نقش میانجی دارد. بنابراین، توجه به فرهنگ سازمانی و گسترش تسهیم دانش بین کارکنان می تواند به افزایش یادگیری سازمانی کمک کند.
واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته شاغلان موفق از مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته شاغلان موفق از مسیر شغلی است. تجربه زیسته، همان درک و فهم مستقیم و بدون واسطه از تجربیات در حیات عادی و روزمره ماست که بدون توسل به تفکر عادی و مفهوم سازی، حاصل می شود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان شاغل موفق شهر بروجرد در سال 97 تشکیل دادند. داده های موردنیاز به روش نمونه گیری هدف مند جمع آوری شد. در مرحله اول نمونه گیری که با هدف شناسایی افراد موفق شغلی انجام شد، تعداد 200 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه موفقیت شغلی هیرشی و همکاران (2017) توسط آنها تکمیل شد. در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار22 spss- نمرات شرکت کننده ها محاسبه شد و کسانی که نمره بالاتر از 120 از پرسشنامه موفقیت شغلی کسب کردند، به عنوان افراد موفق شغلی شناسایی شدند و با 12 نفر از آنها مصاحبه عمیق شد. ابزار پژوهش در مرحله اول شامل پرسشنامه موفقیت شغلی و در مرحله دوم مصاحبه عمیق بدون ساختار بود و اطلاعات با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از کدگذاری داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، انتخابی، درمجموع 49 کدباز، 13 کد محوری و درنهایت 3 کد انتخابی به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد افراد موفق شغلی دارای تجربیات زیسته متفاوتی در مسیر شغلی شان هستند که بر موفقیت آنها تأثیر گذار بوده است.
طراحی مدل احتمالاتی زنجیره تأمین پایدار در صنعت برق با نفوذ تولیدات تجدیدپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش انتشار گازهای گلخانه ای، گرمایش زمین و حمایت دولت ها از منابع تجدید پذیر از یک سو و پیشرفت های اخیر در تولید برق و فناوری های مرتبط با آن ازسوی دیگر باعث نفوذ تولیدات مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر در زنجیره تأمین شبکه برق شده است. نفوذ این منابع باوجود قطعیت نداشتن در توان خروجی آنها، برنامه ریزی زنجیره تأمین شبکه برق را با چالش های جدی مواجه کرده است. در این پژوهش یک روش مؤثر و کارآمد برای برنامه ریزی امنیتی و احتمالاتی توسعه زنجیره تأمین شبکه برق با در نظر گرفتن عدم قطعیت تولید منابع تجدیدپذیر و عدم قطعیت پیک بار مصرفی ارائه شده است. در روش پیشنهادی حد بالایی برای میزان قطع بار مجاز در نظر گرفته شده است و اثر عدم قطعیت های موجود و تغییرات حد بالای قطع بار بر هزینه سرمایه گذاری زنجیره تأمین ارزیابی شده است. روش پیشنهادی به وسیله نرم افزار MATLAB روی شبکه پیاده سازی و به وسیله الگوریتم ژنتیک حل شده است. مدل نهایی این روش را می توان به طور مؤثر برای برنامه ریزی زنجیره تأمین شبکه برق با نفوذ تولیدات مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر به کار گرفت.
طراحی الگوی حفظ و نگهداری کارکنان دانشی در شرکت های دانش بنیان تولیدی (مطالعه موردی: شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و بیوتکنولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی درشرکتهای دانش بنیان تولیدی در سطح کشور می-باشد. روش پژوهش پیمایشی و همبستگی می باشد. تعداد 250 شرکت دانش بنیان به روش نمونه گیری خوشه ای نسبی انتخاب -شد. پرسشنامه 34 سؤالی براساس پیشینه نظری و مصاحبه با اساتید و مدیران شرکتهای دانش بنیان طراحی گردید. تجزیه و-تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزارهایSPSS-20 وLISREL-8/72 انجام شد. ضرایب همسانی درونی بین 692/0 تا 897/ 0 بدست آمد، همچنین ضرایب همبستگی بین تمامی عاملها با یکدیگر در سطح مطلوب قرار دارد. نتایج شاخصهای برازش، مؤید مدل پیشنهادی می باشد. عوامل تفکرتیمی و اعتماد متقابل میان افراد و گروه های سازمانی، مشارکت در تصمیم گیری، فرهنگ سازمانی مشوق و مثبت، شأن و منزلت شغل و توسعه ارتباطات در گروه های کاری -بیشترین تأثیر را داشتند. نتایج پژوهش حاکی از پایایی و روایی خوب الگوی طراحی شده برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی -شرکتهای دانش بنیان تولیدی می باشد. همچنین مشخص گردید که در حفظ و نگهداری کارکنان دانشی صرفاً عواملی همچون حقوق-و مزایا و شرایط فیزیکی محیط کار نقش ندارند، بلکه به غیر از آن عوامل دیگری در دسته های فردی، گروهی و سازمانی نیز نقش -بسزایی دارند.
طراحی الگوی راهبردی جانشین پروری با تأکید بر یادگیری سازمانی در دانشگاه های کشور (مورد مطالعه؛دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرارائه الگوی راهبردی جانشین پروری با تأکید بر یادگیری سازمانی در دانشگاه های کشور بوده که مورد مطالعه آن دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان رضوی می باشد. این تحقیق به روش طرح تحقیق آمیخته - اکتشافی انجام شده که طبق آن ابتدا روش کیفی به کار گرفته شده و سپس با توجه به نتایج به دست آمده روش کمّی مورد استفاده قرار گرفته شده است. در این تحقیق براساس یک رویکرد کیفی با روش دلفی و مصاحبه برای جانشین پروری و یادگیری سازمانی ابتدا لگوبندی و مدل مفهومی اولیه تشکیل شده و سپس با استفاده از اطلاعات میدانی و پیمایشی مدل طراحی شده حاصل از تکنیک دلفی برای ارزیابی مورد آزمون و تحلیل قرار گرفت. داده ها از طریق مصاحبه با 25 نفر از خبرگان علمی که دارای آثار علمی و دانشگاهی بوده اند گردآوری شده است. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان دانشگاه است. یافته های این تحقیق نشان داد که مدل مفهومی پژوهش حاکی از آن است که پدیده اصلی جانشین پروری تحت تأثیر هفت متغیر قرار دارد که در طراحی پرسشنامه و سنجش الگو این عوامل مورد توجه قرار گرفت. همچنین نتایج این پژوهش در خصوص الگوی جانشین پروری مدیران، ابعاد و عوامل تأثیرگذار بر جانشین پروری را تأیید و اهمیت هر یک را مشخص کرد که عبارتند از: الف) نظام آموزش؛ ب) ارزیابی و اندازه گیری عملکرد؛ پ) خط مشی و راهبرد؛ ت) شناسایی استعدادها وتشکیل خزانه استعداد؛ ث) تعهد به اجرای جانشین پروری؛ ج)شناسایی پست های کلیدی و چ) منابع انسانی. کلید واژه ها: مدیریت جانشین پروری، یادگیری سازمانی، دانشگاه آزاد اسلامی، برنامه ریزی نیروی انسانی.
ارائه مدل بازاریابی و تبلیغات مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش، یادگیری و توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
257-282
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
گزینش مطلوب ترین روش یادگیری توسعه مدیران با بهره گیری از تکنیک TOPSIS (مورد مطالعه: شرکت ملّی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
359-376
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور گزینش روش های مطلوب یادگیری توسعه ی مدیران براساس معیارها و ابعادِ اثرگذار با بهره گیری از تکنیک TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. شرکت ملّی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند قضاوتی 15 نفر از مدیران و خبرگان در حوزه های مرتبط با یادگیری و توسعه مدیران برای مصاحبه برگزیده شدند. گردآوری داده ها با استفاده از دو روش کتابخانه ای یا اسنادی به منظور مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی مشتمل بر مصاحبه های ساختاریافته، توزیع و جمع آوری پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسش نامه از سوی خبرگان سنجیده و از طریق تطبیق با ادبیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن توسط تکرار دوباره آزمون تأیید شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و شناسایی وزن معیارهای اثرگذار بر روش های یادگیری و تعیین اولویت آن ها از روش BWM و شناسایی ضریب نزدیکی و اولویت هر یک از روش های یادگیری از تکنیک TOPSIS و نرم افزار Excel استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که روش بازی و شبیه سازی، مطلوب ترین روش یادگیری برای اجرای برنامه های توسعه ای مدیران در شرکت می باشد.
تحلیل تحقیقات در زمینه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
455 - 477
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل در زمره روش ها و استراتژی های مهم و کارآمد است. زیرا به شکلی متفاوت امکان تلخیص، ادغام، ترکیب، و تفسیر داده ها و نتایج پژوهش های کمّی و حتی بسط و گسترش نظریه را در بسیاری از حوزه های مدیریت دانش فراهم می کند. در پژوهش حاضر، با هدف ترکیب کمّی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان های ایرانی، با استفاده از روش فراتحلیل، به کمک نرم افزار CMA2، تعداد 27 پایان نامه و 31 مقاله، که در مجموع 58 پژوهش را از سال های 1380 تا 1398 در بر می گیرد، بر اساس معیارهای درون گنجی انتخاب و بررسی شد. برای تفسیر اندازه اثر از دیدگاه کوهن استفاده شد. یافته ها نشان داد در مجموع از میان همه متغیرهای مورد بررسی در این فراتحلیل، متغیرهای فرهنگ سازمانی (502/. )، فناوری اطلاعات (526/.)، حمایت مدیران ارشد (604/.)، اشتراک و تسهیم دانش (608/.)، انگیزه (554/.)، آموزش (537/.)، توانمندسازی (540/.)، مشارکت (557/.)، کار تیمی (727/.)، مدیریت منابع انسانی (645/.) بیشترین اندازه اثر را داشتند.
کاهش اهمال کاری کارکنان با گونه شناسی مزاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
127 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، اهمال کاری یکی از جلوه های بسیار مهم رفتار کاری انحرافی تلقی می شود که در کاهش سطح خروجی سازمان نقش چشمگیری دارد. یکی از عوامل تأثیرگذار بر اهمال کاری کارکنان، نوع مزاج آنان است. هدف پژوهش حاضر، کشف تأثیر نوع مزاج کارکنان بانک ملت بر اهمال کاری است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، کارکنان بانک ملت در سراسر کشور و نمونه آماری، کارکنان و مدیران شعب بانک ملت در شهر تهران است. برای گردآوری داده ها، بر اساس آموزه های طب سنتی و مشورت با متخصصان، شاخص های سنجش مزاج استخراج و به کمک آن، پرسش نامه سنجش مزاج طراحی شد. برای سنجش ابعاد اهمال کاری، از پرسش نامه استاندارد استیل (2002) استفاده شد. همچنین با استفاده از روش های رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی، تأثیر مزاج بر اهمال کاری بررسی شد. یافته ها: نوع مزاج بر اهمال کاری کارکنان بانک مؤثر است. میانگین مزاج های چهارگانه در زمینه های ابعاد اهمال کاری با یکدیگر تفاوت دارد. طبق آزمون تعقیبی، میانگین اهمال کاری در «مزاج سودا» بیشتر از مزاج های «دم» و «صفرا» است. «مزاج دم» میانگین اهمال کاری بیشتری نسبت به «مزاج صفرا» و «مزاج بلغم»، میانگین اهمال کاری بیشتری نسبت به «مزاج صفرا» دارد. نتیجه گیری: اهمال کارترین مزاج، «سودا» است و «مزاج صفرا» کمترین اهمال کاری را دارد. کم انرژی ترین مزاج، «دم» و حواس پرت ترین مزاج «سودا» است. «مزاج صفرا» بیشترین پشتکار عاطفی و «مزاج بلغم» کمترین پشتکار عاطفی را دارد. مدیران حوزه بانکداری، برای مناصبی که جنبه مدیریتی دارد، بهتر است افرادی با مزاج «صفرا» را برگزینند. به کارگماردن افرادی با مزاج «سودا» در مناطق گرم و مرطوب (مانند نواحی جنوبی کشور)؛ افرادی با مزاج «صفرا» در مناطق سرد و مرطوب و افرادی با مزاج «دم» در مناطق خنک، به کاهش اهمال کاری آنان منجر می شود.
تجربه زیسته دورکاری کارکنان در دوران همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
50 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همه گیری ویروس کرونا و نگرانی های ایجادشده در جهان باعث شد که سازمان ها دستخوش تغییر شوند و پذیرش دورکاری، به یکی از دغدغه های مهم کارکنان تبدیل شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته کارکنان در دوران وقوع این بیماری فراگیر است.
روش: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با هدف اکتشافی است که رویکرد پدیدارشناسی را در پیش گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان بخش های دولتی و خصوصی است که به دلیل شیوع پاندمی کووید 19 و پیامدهای آن مانند فاصله گذاری اجتماعی، ملزم شدند که بخش عمده ای از امور شغلی خود را از طریق دورکاری انجام دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 47 نفر از افراد جامعه آماری مصاحبه شد. اعتبارسنجی یافته های پژوهش نیز طی فرایند تأیید یافته ها با بهره مندی از مشارکت کنندگان انجام گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش در قالب سه تم اصلی و ده تم فرعی دسته بندی شدند. تم های اصلی پژوهش عبارت اند از: عوامل فردی، عوامل خانوادگی و عوامل سازمانی. در سطح فردی، تم های فرعی آسیب های جسمی و روانی، تغییرات روانی و اجتماعی و یادگیری و رشد فردی قرار گرفت. سطح خانواده، با تم های فرعی فرصت بهبود روابط خانوادگی، چالش های خانوادگی و تاب آوری مالی دسته بندی شد. زیرساخت دورکاری، ادراکات شغلی، مدیریت دورکاری و نگرش/ضرورت های کاری جدید نیز در تم سطح سازمانی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به نوظهوربودن بیماری کرونا، سیر مطالعاتی در خصوص پیامدهای این بیماری در حوزه دورکاری نیز در مراحل اولیه توسعه خود است. با وجود این، عوامل استخراج شده، فعالیت های کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و توجه به آنان برای پیشبرد فعالیت های کارکنان امری ضروری است.
فراتحلیل متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و متغیرهای تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
683 - 706
حوزههای تخصصی:
شفافیت سازمانی از موضوعاتی است که به رغم اینکه مطالعات چندانی درباره آن انجام نشده مورد توجه بسیاری از سیاسیون و پژوهشگران بوده است. این مفهوم به معنای جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان برای همه ذی نفعان در این زمینه است. هدف از این پژوهش بررسی متغیرهای مؤثر بر شفافیت سازمانی و تأثیرپذیر از آن در پژوهش های انجام شده در این حوزه در کشور ایران بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است که با به کارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. در این بررسی از تعداد 21 مطالعه منتخب تعداد 7 متغیر مستقل و 18 متغیر وابسته مختلف شناسایی شد. نتیجه بررسی فراتحلیل نشان داد متغیرهای استراتژی مناسب، پاسخگویی عمومی، رهبری اصیل، سرمایه اجتماعی، رهبری تحول آفرین، رهبری نوآور بیشترین تأثیر را در شکل گیری و تشدید شفافیت سازمانی در سازمان های ایرانی داشته اند. همچنین، نتایج این تحقیق نشان داد شفافیت سازمانی متغیرهای مهم سازمانی مثل توانمندسازی، ارتباطات سازمانی، معنویت سازمانی، سلامت سازمانی، سرمایه اجتماعی، مدیریت ترومای، فرهنگ سازمانی، عملکرد سازمان، سکوت سازمانی کارکنان، خشنودی مشتریان، سازگاری شغلی، تعارضات سازمانی، فساد اداری، رفتارهای اخلاقی کارکنان، رفتارهای شهروندی سازمانی، تعهد شغلی، وفاداری سازمانی، اعتماد سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد.
طراحی الگوی جامع سرمایه فکری با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارائه الگوی جامع سرمایه فکری انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی بوده و در آن از روش فراترکیب استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب و بازنگری دقیق در موضوع، یافته های پژوهش های کیفی و کمی مرتبط ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. دراین راستا، درنهایت 863 پژوهش در حوزه سرمایه فکری ارزیابی شد که در پایان 112 پژوهش انتخاب و با تحلیل محتوای آنها ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هریک با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین شد. براساس یافته های پژوهش، کدهای تصویر و شهرت سازمان، رویه های سازمانی، حق ثبت اختراعات، وفاداری مشتری، خلاقیت کارکنان و برنامه های آموزشی سازمان برای کارکنان، بیشترین ضریب اهمیت را بین ابعاد سه گانه سرمایه فکری دارند. درنهایت، پس از طی گام های پژوهش، مدل جامع سرمایه فکری در سه بعد سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای ارائه شد.
بررسی اثر گذاری مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر ماندگاری سازمانی
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 1
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر میزان ماندگاری سازمانی در بین کارکنان پرداخته شده است زیرا ماندگاری بالا در سازمان نشان از موفقیت سازمان در حفظ و نگهداری نیروی متخصص خود دارد ،جمعیت آماری موردپژوهش شرکت های خصوصی فعال در شهر تهران بودن که نمونه انتخابی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند که برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی پرسشنامه نیز مورد آزمون قرار گرفت و در بین 264 نمونه انتخابی که با استفاده از فرمول کوکران به دست امده بود توزیع شد که بعد از جمع اوری اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون و تحلیل قرار گرفتند که از نرم افزار spss25 استفاده شد.نتایج حاصل نشان دهنده رابطه همبستگی مثبت بین استراتژی انتخاب و استخدام کارکنان و آموزش و ارتقا شغلی و ارزیابی عملکرد شغلی و ماندگاری سازمانی و عدم وجود همبستگی بین نظام جبران و پاداش و ماندگاری سازمانی در جمعیت آماری موردمطالعه بود.
نقش میانجی توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی نوآوری کارکنان در تأثیر ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک سازمان (نمونه پژوهی: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
149 - 173
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، گسترش پارادایم اقتصاد دانش بنیان، ضرورتِ پرورش ظرفیت یادگیری سازمان را برای دستیابی به عملکرد استراتژیک برتر دوچندان کرده است. بر پایه پژوهش های گذشته، به نظر می رسد که ظرفیت یادگیری سازمانی با عملکرد سازمان پیوند دارد؛ اما تأثیر آن بر عملکرد، مستقیم نیست. ظرفیت یادگیری به دلیل گرایش به کسب، استفاده، اشتراک و در نهایت انتشار دانش، سبب می شود که قابلیت های نوآوری کارکنان برانگیخته شود. از سوی دیگر، ظرفیت یادگیری سازمانی، به دلیل ترغیب و تشویق یادگیری جمعی، یکی از محرک های اصلی توسعه منابع الکترونیکی انسانی در راستای خودکارسازی، بهبود و تسریعِ ارتباطات و فرایندهای عملکردی است. به این ترتیب، پژوهش حاضر مبتنی بر تعریف مسئله و پیشینه بررسی شده، به دنبال بررسی نقش میانجی توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی های نوآوری کارکنان در تأثیر ظرفیت یادگیری سازمانی بر عملکرد استراتژیک سازمان است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران است که 162 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود و تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با روش کمترین مربعات جزئی و با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، اثرهای مستقیم، غیرمستقیم و کل ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در ارتباط بین ظرفیت یادگیری و عملکرد استراتژیک، اثر غیرمستقیم قوی تر از اثر مستقیم عمل می کند و این بدان معناست که متغیرهای توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی های نوآوری کارکنان در اثر ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک، نقش میانجی دارند. نتیجه گیری: به منظور بهره گیری کارآمد از ظرفیت یادگیری سازمانی به منظور ارتقای عملکرد استراتژیک سازمان، مدیران باید به توسعه منابع الکترونیکی انسانی و همچنین ارتقای توانمندی های نوآوری کارکنان توجه بیشتری کنند. در این رابطه، در پژوهش حاضر برای توسعه منابع انسانی الکترونیک و توانمندی های نوآوری کارکنان، چند راه کارهای مدیریتی پیشنهاد شده است.
واکاوی و شناسایی شایستگی های عمومی و تخصصی کارشناسان مالی با رویکرد توسعه ای (مطالعه موردی: بانک دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به ماهیت و هدف این پژوهش،رویکرد آن کیفی و با روش نظریه داده بنیاد و طرح ساختارگرای چارمز انجام شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان مالی شاغل در معاونت مالی (اداره خزانه و اوراق بهادار،اداره حسابداری کل،مدیریت نقدینگی و حسابداری مدیریت) و رؤسای شعب بانک دی است.ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته،دفترچه یادداشت و ضبط صوت است.داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان مالی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی(نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری در اطلاعات گردآوری شده ادامه یافت)انتخاب شدند.متن مصاحبه ها که شامل 33ساعت مصاحبه انفرادی با نمونه پژوهش بود،پیاده سازی و با روش تحلیل مضمون(تم)تحلیل شدند.در مجموع 79شایستگی به عنوان شایستگی های مورد نیاز برای کارشناسان مالی بانک دی شناسایی شد که در قالب 12مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی با عناوین فردی،میان فردی،دانش پایه ای و عمومی شغل،دانش فنی و کلیدی شغل،و نهایتاً در دو بعد شایستگی های تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
ارائه الگوی شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
224-239
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، یک الگو برای شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران، طراحی شد. لذا، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، اکتشافی و توصیفی–پیمایشی است. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول با کمک روش تحلیل مضمون ابعاد الگو شناسایی شد، سپس در بخش دوم به منظور تأیید اعتبار الگوی پیشنهادی از روش دلفی، استفاده شد. از این رو، در تحقیق حاضر، دو دسته جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. 1. جامعه آماری روش تحلیل مضمون که شامل مدیران ارشد، معاونین، رؤسا و خبرگان در حوزه مالی در شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه، بودند. روش نمونه گیری این بخش به صورت هدفمند و گلوله برفی، بود. 2. جامعه آماری روش دلفی شامل 20 نفر از خبرگان، رؤسا و متخصصان در حوزه مدیریت مالی شرکت نفت، بود. روش نمونه گیری در این بخش، براساس انتخاب افراد برمبنای خبرگی و تجربه بود. اطلاعات بخش اول از طریق مصاحبه و بخش دوم با کمک پرسشنامه گردآوری شدند. براساس یافته های پژوهش، تعداد 26 مؤلفه در قالب 4 بعد برای شایستگی مدیران مالی شرکت نفت، شناسایی و تأیید شدند. ابعاد چهارگانه شامل، مهارت های فنی، مهارت های رهبری، مهارت های فردی و مهارت های تجاری، است. به نظر می رسد مدل و نتایج حاصل از تحقیق می تواند در انتخاب مناسب مدیران مالی و رشد و توسعه آن ها مؤثر باشد.