فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
98 - 126
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی رویکرد نوین یادگیری خُرد در سازمان ها ضرورت ویژه ای دارد چرا که این رویکرد با ارائه آموزش های کوچک، هدفمند و به موقع، توانایی کارکنان را به سرعت ارتقا می بخشد و به سازمان ها کمک می کند تا با تغییرات سریع محیطی و تکنولوژیکی سازگار شوند. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل پیاده سازی یادگیری خُرد (میکرولرنینگ) در سازمان ها بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، تحقیقی توسعه ای و از لحاظ شیوه گردآوری یافته ها، تحقیقی کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل اساتید حوزه علوم تربیتی و مدیریت منابع انسانی و کارشناسان و مدیران یادگیری و آموزش سازمانی بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند معیار تعداد 35 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافته های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شدند و با استفاده از راهبرد کدگذاری سه مرحله ای مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش تعداد 308 مضمون پایه، 49 مضمون سازمان دهنده 6 مضمون فراگیر شناسایی و طبقه بندی شدند. بدین ترتیب تحلیل نیازها، طراحی و توسعه محتوا، استفاده از فناوری، مدیریت و پشتیبانی، ترویج و فرهنگ سازی یادگیری خُرد و سازگاری و انعطاف پذیری از عوامل پیاده سازی یادگیری خُرد در سازمان ها بود. با توجه به این نتایج پیشنهاد می گردد که کارشناسان و مدیرانی که در بخش آموزش سازمانها و صنایع فعالیت دارند به عوامل شناسایی شده در این پژوهش توجه نمایند.
چارچوب توسعه صنایع پایین دستی صنعت پتروشیمی با تمرکز بر مدیریت پنجره های فرصت همپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
201 - 226
حوزههای تخصصی:
توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی با توجه به منابع غنی و قابلیت های بالقوه آن، فرصتی عظیم برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است؛ لذا در این مطالعه اجزای فرایند همپایی شامل توانمندی ها و قابلیت ها، پنجره های فرصت (فناورانه، تقاضا، سیاست ها/نهادها)، راهبردها و مسیرها و نیز اهداف همپایی در صنایع مذکور به صورت همه جانبه بررسی شد که نوآوری تحقیق نیز محسوب می شود. در این راستا با مرور بر مبانی تحقیق و نظرخواهی از 15 تن از خبرگان این حوزه از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. طبق نتایج، چارچوب حصول به همپایی در صنایع پایین دستی پتروشیمی ایران دارای 12 مؤلفه توانمندی و قابلیت، 22 مؤلفه پنجره های فرصت، 11 مؤلفه راهبردها و مسیرها و درنهایت 15 مؤلفه موفقیت در همپایی است که می توانند محرک یکدیگر باشند؛ بنابراین به سیاست گذاران حوزه صنایع پایین دستی پتروشیمی پیشنهاد می شود از چارچوب ارائه شده در این تحقیق برای برنامه ریزی حصول به همپایی و بهره گیری از مزایای آن بهره بگیرند.
بازشناسی ویژگی ها و کارکردهای مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا: مرور نظام مند ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
62 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دلایل مهم شکست شرکت های نوپا، موفق نبودن آن ها در مدیریت مناسب منابع انسانی خود است. به نظر می رسد که یکی از ریشه های اصلی دست نیافتن به این موفقیت، از نبود بدنه دانشی منسجم و نافع در خصوص الگوی متناسب مدیریت منابع انسانی در این شرکت ها ریشه می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش شناسی مرور نظام مند و با هدف بازشناسی ویژگی ها و کارویژه های مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا، به دنبال رفع این خلأ پژوهشی است.
روش: در پژوهش حاضر، مقاله های مرتبط با مسئله پژوهش، طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ به روش مرور نظام مند ادبیات بررسی شدند. با اتخاذ روش شناسی شش مرحله ای کیچنهام (۲۰۰۴)، در نهایت ۵۳ پژوهش بررسی شد. منابع این پژوهش از پایگاه های منابع علمی معتبر و با جست وجوی ترکیب واژه های «مدیریت منابع انسانی» و «شرکت های نوپا»، به عنوان کلیدواژه به دست آمدند. به منظور اطمینان از کیفیت روش شناختی منابع، از رویکرد برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) در انتخاب پژوهش ها بهره گرفته شد. همچنین برای ارتقای پایایی پژوهش، از ضریب کاپای کوهن استفاده شده است.
یافته ها: طبق یافته های پژوهش ویژگی های بیست گانه مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا در دو بُعد ویژگی های رفتاری (با تأکید بر مدیریت منابع انسانی نرم) و ویژگی های ساختاری (با تأکید بر مدیریت منابع انسانی سخت) دسته بندی می شود. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا را می توان در قالب ده کارویژه مشخص تصور کرد که عبارت اند از: مدیریت شرایط کاری، مدیریت استراتژیک فردی، مشاوره و مشارکت کارکنان، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، پاداش مبتنی بر عملکرد، استخدام، طراحی شغل و نگهداشت کارکنان و نگهداری سوابق کارکنان.
نتیجه گیری: سهم یاری نظری این پژوهش آن است که بدنه دانشی منسجمی از مختصات مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا و کارویژه های این نظامِ مهم در این قبیل شرکت ها ارائه می کند و ادبیات نظری این حوزه را توسعه می دهد. شرکت های نوپا، به دلیل منابع محدود وعدم قطعیت ها با چالش های منحصربه فردی روبه رو هستند که همین موضوع سبب می شود مدیریت منابع انسانی در این شرکت ها، به طور چشمگیری با مدیریت منابع انسانی در شرکت های دیگر متفاوت باشد. مدیریت منابع انسانی در شرکت های نوپا نیازمند توجه دقیق به کارویژه های ده گانه مدیریت منابع انسانی متناسب با ویژگی های خاص و بافت ویژه این شرکت هاست. جاری سازی کارویژه های شناسایی شده در شرکت های نوپا، می تواند نقشه راهی برای ارتقای میزان موفقیت این قبیل شرکت ها در زیست بوم کسب وکارهای نوپا باشد.
ارزیابی مرحلۀ اجرای برنامۀ جانشین پروری در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
284 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی مرحله اجرای برنامه جانشین پروری ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است. این این مقاله بر اساس رویکرد تحقیق استقرایی، بر اساس هدف کاربردی، بر اساس نوع داده ترکیبی (کیفی-کمی) و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی بوده است. با مطالعه کتابخا نه ای، موانع اجرای مطلوب برنامه جانشین پروری گرد آوری و در اختیار تعداد 20 نفر از خبرگان و متخصصان در این حوزه قرار گرفت. این خبرگان با استفاده از بانک اطلاعات مرکز مطالعات ارتش شناسایی و با روش هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند. با بهره گیری از ابزار دلفی در سه دور، از آنها خواسته شد، ضمن تایید یا رد موانع شناسایی شده، موارد پیشنهادی خود را نیز ارائه نمایند. در ادامه موارد تاییدی در پرسشنامه جمع بندی و در اختیار 20 نفر از همان خبرگان قرار گرفت و ارزیابی موانع نیز انجام شد. روایی پرسشنامه با متغیر روایی صوری توسط صاحب نظران و پایائی آن نیز با آلفای کرونباخ تایید شد. در این پژوهش تعداد 28 مانع گردآوری و تعداد 24 مانع توسط خبرگان تایید شد. رتبه های اول تا پنجم این موانع شامل: «نظام مند نبودن مرحله استعدادیابی، تصدی طولانی مدت بعضی از جایگاه ها توسط افراد خاص و بی انگیزگی سایرین، توجه ناکافی به مرحله ارزیابی کارکنان بر اساس معیارهای تعیین شده برنامه جانشین پروری، وجود نگاه سنتی در تعارض با برنامه جانشین پروری و یکپارچه نبودن نظام جانشین پروری» بود.
طراحی الگوی ارتقای ارتباطات سازمانی با بهره گیری از مبانی رفتار سازمانی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
93 - 121
حوزههای تخصصی:
امروزه، کیفیت ارتباطات در سازمان ها به ویژه روابط بین فردی، نقشی مهم و تعیین کننده در دستیابی به اهداف سازمانی دارد که دراین بین، ترویج مثبت گرایی می تواند راهگشا باشد. توسعه مثبت گرایی در ارتباطات سازمانی می تواند موجبات افزایش همگرایی بین افراد و ارتقای جایگاه سازمان را فراهم کند. لذا، مسئله تحقیق حاضر آن است که چگونه می توان از ظرفیت مبانی علمی رفتار سازمانی مثبت گرا برای بهبود کیفیت ارتباطات سازمانی استفاده کرد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی ارتقای ارتباطات سازمانی با بهره گیری از مبانی رفتار سازمانی مثبت گراست. این تحقیق درزمره تحقیقات اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی، از روش تحلیل مضمون (تم) و در مرحله کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 24 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدف مند انتخاب شدند، مصاحبه انجام پذیرفت. براساس یافته ها، سه دسته متغیر شامل محرک های ارتباطی، شبکه های ارتباطی و اقدامات ارتباطی شناسایی شد. همچنین، 5 بعد اخلاقی، انسانی، عملکردی، پرورشی و هیجانی برای شبکه های اجتماعی شناسایی شد. علاوه براین، 3 دسته اقدامات شامل اقدامات تسهیل گر، تعدیل گر و بسترساز و 3 دسته محرک ها شامل سازمانی، کارکنان و برون سازمانی شناسایی شد. در مرحله کمی، به منظور تأیید اعتبار مدل از 189 نفر از مدیران و خبرگان در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود. یافته ها نشان داد که متغیرهای شناسایی شده مورد تأیید هستند. نتایج تحقیق نشان داد که بهره گیری از مبانی رفتار سازمانی مثبت گرا در زمینه ارتقای ارتباطات سازمانی دارای پیچیدگی زیادی است که موفقیت در آن می تواند نتایج ارزشمندی به همراه داشته باشد.
طراحی الگوی ارزیابی استراتژیک عملکرد کارکنان در نهادهای حاکمیتی غیر وابسته به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
81 - 106
حوزههای تخصصی:
با عنایت به جایگاه استراتژیک نظام ارزیابی عملکرد کارکنان در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) و نقش آن در رشد، تعالی و موفقیت سازمان و همچنین ماهیت، مأموریت ها و ویژگی های منحصر به فرد سازمان مذکور، پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، گروهی از مدیران و کارشناسان ستاد اجرایی فرمان امام (ره) هستند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در فاز کیفی، به دلیل استفاده از روش تحلیل مضمون، ابزار اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق با خبرگان و بررسی مستندات سازمانی مرتبط است. جمع آوری داده ها در فاز کمی از طریق پرسشنامه ای بسته و محقق ساز مشتمل بر 42 گویه- که بر اساس مدل مفهومی پژوهش طراحی و میان 40 نفر از مدیران میانی و عملیاتی و کارشناسان سازمان مورد مطالعه توزیع گردید- صورت گرفته است. الگوی پیشنهادی با 6 بعد، شامل رشد و توسعه فردی، بهره وری شغلی، دغدغه مندی ملی، توجه به منافع ذی نفعان، خلاقیت و نوآوری و روابط اثربخش و 14 مؤلفه، شامل دانش و مهارت های عمومی، دانش و مهارت های تخصصی، کارایی، اثربخشی، مجاهدت در راه آرمان های کشور، قانون مداری، حفظ منافع جامعه، حفظ منافع ارباب رجوع، حفظ منافع کشور، تفکر خلاق، حل مسائل سازمانی، نوآوری، روابط اثربخش با کلیه همکاران و رابطه اثربخش با سازمان است که اعتبار آن با روش اعتبارسنجی CVR تأیید شده است. همه ابعاد و مؤلفه های الگوی پیشنهادی جهت ارزیابی استراتژیک عملکرد کارکنان از لحاظ ساختاری مورد تأیید قرار گرفتند.
شناسایی و مدلیابی عوامل موثر بر مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی مبتنی بر رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
208 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و مدلیابی عوامل موثر بر مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی مبتنی بر رهیافت ترکیبی تحلیل مضمون و حداقل مربعات جزئی در SEM، است. در بخش کیفی این تحقیق، با استفاده از روش هدفمند قضاوتی، از نظرات 12 نفر از اساتید و خبرگان سازمان های نظام مهندسی ساختمان مستقر در استان تهران استفاده شد. همچنین، در بخش آماری تحقیق و بر اساس روش تحلیل توان، از نظرات 232 نفر از کارشناسان مرتبط با مبحث تحقیق در کلیه سازمان های نظام مهندسی ساختمان سطح کشور استفاده گردید. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها در دو مرحله انجام شد که شامل شناسایی عوامل موثر بر مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی از طریق مصاحبه و با استفاده از روش تحلیل تم و بررسی روابط، برازش و اعتبارسنجی مدل تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه و مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. نتایج تحقیق نشان داد، مدیریت دانش در سازمان های نظام مهندسی فرایندی گام به گام داشته و از پنج مرحله تبیین قصد راهبردی و ضرورت نیاز به مدیریت دانش؛ برقراری ارتباط و ارتقا سرمایه فرهنگی، اجتماعی و سرمایه فناورانه؛ تحلیل نیازهای فعلی سازمان در راستای تعیین بهترین شیوه مدیریت دانش؛ تأمین و اجرای مدیریت دانش با رویه ها و منابع کاملاً مشخص؛ ارزیابی و نظارت مستمر بر اجرای مدیریت دانش جدید و اصلاح، تشکیل شده است.
ارائه مدل رهبری مربی گرا بر اساس نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: صنعت برق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مدل های نوین رهبری در سازمان های پیشرو، مدل رهبری مربی گرا است. هدف مقاله حاضر ارائه مدل رهبری مربی گرا در صنعت برق ایران براساس رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از روش نظریه پرداری داده بنیاد استفاده شد و جامعه هدف شامل متخصصانی برجسته و اساتید دانشگاه در زمینه رهبری و مربی گری بود. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، در مجموع با 16 نفر مصاحبه انجام شد و جدیدترین منابع مرتبط نیز، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین توسط نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. پس از تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری اولیه، 791 کد باز و سپس 35 کد محوری مرتبط با 6 کد انتخابی ایجاد شد. با توجه به مدل مفهومی،عوامل موثر در مدل رهبری مربی گرا و راهبردهای پیاده سازی آن و در نهایت پیامدها استخراج گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان بخش دولتی صنعت برق، مشتمل بر 16899نفر بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 370 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 76 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج بخش کمّی پژوهش، گویای تأئید مدل شناسایی شده بود. براساس مدل استخراج شده، مدیران می توانند جهت نهادینه سازی سبک رهبری مربی گرا گام بردارند.
ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک فرصتی برای بهره ورتر کردن متخصصان منابع انسانی از طریق رهانیدن آنان از بسیاری از وظایف و کارهای روتین و متمرکز کردن آن ها بر روی ابعاد استراتژیک شغلشان است. بر این اساس، لازم است تا چالش های پیش روی سازمان ها و اقداماتی که آن ها برای موفقیت بیشتر باید انجام دهند به طور سیستماتیک مورد توجه قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر کاربردی بوده و به ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان در موسسات آموزشی پرداخته است. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (آمیخته ای از روش کیفی و کمی)، با استفاده از تحلیل مضمون، نرم افزار مکس کیودا، معادلات ساختاری و نرم افزارهای اسمارت پی ال اس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی تصادفی ساده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۲۵ نفر از کارشناسان و مدیران در موسسات آموزشی و در بخش کمی ۲۰۲ نفر از مدیران و کارکنان موسسات آموزشی بوده است. در بخش کیفی ۸ مقوله اصلیِ (رفتار سبز کارکنان، انگیزه سبز کارکنان، عملکرد سبز کارکنان، تناسب فرد با شغل، شیوه های توسعه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، قابلیت های پویا در مدیریت منابع انسانی الکترونیک، آمادگی در مدیریت منابع انسانی الکترونیک و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک) و ۴۲ مفهوم شناسایی شد. نتایج نشان دادند که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی جایگاهی قوی در تأثیرگذاری بر قابلیت های کارکنان دارد که منجر به عملکرد سبز کارکنان می شود، اما تقویت عوامل حمایتی تناسب فرد با شغل و انگیزه کارکنان ضروری است.
سخن سردبیر: نظریه ای در مورد «ازکارافتادگی خط مشی های عمومی»: چیستی، چگونگی شکل گیری و پیآمدهای تبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط مشی های عمومی خیمه برپایی فرآیند کشورداری محسوب می شوند زیرا ابزار اصلی اِعمال حکمرانی دولت و حکومت ها محسوب می شوند. با این حال، ناکامی و شکست در خط مشی های عمومی پدیده متداول در همه کشورها محسوب می شود. ناتوانی این خط مشی ها در همآوردی با مسائل ملی را یکی از دلایل اصلی این ناکامی ها تصور کرده اند. تئوریزه کردن این ناتوانی در قالب مفهومی به نام «ازکارافتادگی خط مشی های عمومی» هدف غایی این نوشته است. این نظریه می تواند راهنمایی برای پژوهش های آتی در حوزه شکست خط مشی های عمومی و محملی برای توصیه های کاربردی برای خط مشی گذاران ملی فراهم کند.
تحلیل عوامل موفقیت دیجیتالی سازی فرایندهای بانکی مطالعه موردی: بانک قرض الحسنه رسالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، انقلاب دیجیتال موجب تحول در فرایندهای سازمان ها به خصوص بانک ها شده است و فرصت های بی شماری را برای صنعت مالی ایجاد کرده است. این در حالی است که صنعت فن اوری م الی و خدمات بانکی در ایران، از بین حوزه های متنوع دیجیتال به طورعمده به حوزه پرداخت علاقه مند است و توجه چندانی ب ه فرصت های دیگر دیجیتالی از جمله ارائه خدمات دیجیتال در سایر حوزه های خدمات بانکی بر ندارد. این موضوع باعث شده همچنان شعب سنتی بانک ها پا برجا مانده و خدمات غیرپرداختی به صورت حضوری ارائه شود. گرچه بسیاری از پژوهش ها به تحول الگو کسب و کارها در دنیای دیجیتال پرداخته اند، اما راهنمایی درباره اجرای موفقیت آمیز طرح دیجیتالی سازی تمامی فرایندهای خدمات بانکی وجود ندارد. از این رو در این مقاله تلاش شده است پس از بررسی پژوهش های انجام شده در این زمینه، به منظور شناخت متغیر های تأثیرگذار و درک روابط موجود با به کارگیری روش دلفی فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی به شناخت بهتر مسئله کمک کند. نتایج پژوهش نشان داد که گام اول در دیجیتالی سازی فرایندهای بانکی، تحقق حکمرانی دیجیتال در بانک هاست و برای اجرای حکمرانی دیجیتال، مقدماتی از جمله تدوین راهبرد های دیجیتال به وسیله مدیران ارشد بانک ها، فرهنگ دیجیتال، توسعه زیر ساخت های دیجتال کشوری به وسیله بانک مرکزی و آسانی در قوانین و رفع موانع حقوقی استفاده از بانکداری دیجیتال نیاز است.
ارائه الگوی مفهومی مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک با رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سازمان ها برای توسعه بایستی بتوانند در برابر چالش های پیشروی خود سازگار، مقاوم و دارای نیروی انسانی چابک باشند، از این رو آشنایی با مفاهیم بنیادی مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک و توسعه آن برای سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش، ارائه الگوی مفهومی مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک با رویکرد فراترکیب می باشد.
روش بررسی: در پژوهش حاضر از روش کیفی فراترکیب استفاده شد تا بتواند یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظام مند بررسی نماید. ابزار گردآوری داده ها، اسناد موجود در این حوزه در پایگاه های علمی معتبر در بازه زمانی 1999 تا 2023 و شامل 20 پژوهش بود. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز و در این پژوهش تعداد 226 کد شناسایی گردید و سپس کدهای شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی دسته بندی و ترکیب شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل تاثیرگذار بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک شامل پنج بعد عوامل سازمانی، عوامل ارتباطی، عوامل دانشی، عوامل فرهنگی و عوامل انسانی می باشد که در نهایت الگوی تحقیق ترسیم شد.
نتیجه گیری: منابع انسانی در سازمان ها به دلیل ماهیتی که دارند، باید از سطح بالایی از قابلیت ها در حوزه مدیریت استراتژیک برخوردار باشند تا اهداف بلندمدت سازمان ها تامین شود. برای این مهم، ضروری است عوامل تاثیرگذار بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی چابک مورد توجه مدیران قرار بگیرد.
ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ فلسفه تفسیرگرایانه، از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد استقرایی، از لحاظ انتخاب پژوهش کمی و از لحاظ بازه زمانی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مربیان دارای مدرک رسمی مربی گری فوتبال بودند که در سال 1402 در استان آذربایجان غربی مشغول فعالیت بودند که بر اساس فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای، 261 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش فیلیوس و همکاران (2000)، مدیریت استعداد احمدی و همکاران (1391) و عملکرد مربیان رمضانی نژاد و همکاران (1392) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی در نرم افزار spss23 و به صورت مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartpls3.1.1 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و مدیریت دانش (877/18=t؛ 000/0=p) و مدیریت استعداد (621/21=t؛ 000/0=p) بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی تاثیر معنی داری دارند. بنابراین در باشگاه های فوتبال هر چقدر کسب، ثبت، انتقال، خلق و کاربرد دانش و در کنار آن نظام جذب، آموزش و حفظ استعدادها در وضعیت بهتری قرار گیرد، به همان میزان عملکرد مربیان نیز بالا می رود.
ارائه مدل تلفیقی اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش فوق با هدف ارائه مدل تلفیقی اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز انجام گرفت که از نظر هدف و نتیجه، توسعه ای کاربردی؛ بر اساس گردآوری داده، تبیینی توصیفی و بر اساس نوع داده، کمی کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد، میانی و کارشناسان فعال در شرکت گاز استان لرستان بودند که به نوعی در تصمیم گیری برون سپاری فعالیت ها شرکت داشتند. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد که پس از انجام 21 مصاحبه و حصول اشباع نظری داده ها فرایند انجام مصاحبه متوقف شد. در بخش کمی، از روش سرشماری اعضای جامعه آماری جهت جمع آوری داده های کمّی استفاده شد که درنتیجه آن حجم نمونه آماری پژوهش در فاز کمّی برابر با حجم جامعه آماری، معادل 83 نفر برآورد شد. در پژوهش فوق طی دو مرحله جداگانه، داده های کیفی و کمی گردآوری شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند که درنتیجه آن 188 کد پایه، در قالب 4 مقوله اصلی و 24 مقوله فرعی سازمان دهی شدند. داده های کمّی در پژوهش فوق در دو مرحله مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند؛ در مرحله اول با استفاده از روش تجزیه وتحلیل عوامل شکست (FMEA) نسبت به محاسبه عدد اولویت هر ریسک (RPN) اقدام شد با حذف ریسک های ایمن از فرایند تحلیل، مدل اقتصادی جهت برون سپاری پروژه ها در صنعت گاز با استفاده از روش ساختاری تفسیری فازی (FISM) طراحی شد.
ساختار و مدل حکمرانی مدیریت دانش در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
201 - 218
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد دانش محور، دارایی های دانشی به عنوان منبع کلیدی و مزیت رقابتی سازمان ها محسوب می شوند. طی این مقاله، مدل حکمرانی و ساختار مدیریت دانش صنعت نفت به عنوان محرک اصلی اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان های دانش محور توسعه می یابد. از سوی دیگر نمونه گیری در این تحقیق به صورت کیفی بوده و شامل ترکیبی از خبرگان نظری، خبرگان تجربی یا افرادی با تجربه صنعت نفت هستند. در ادامه با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، مطالعه موردی به عنوان روش تحقیق منتخب است. یافته ها نشان می دهد که ارکان مدیریت دانش مشتمل بر سطوح راهبردی و عملیاتی است. در سطح راهبردی، شورای عالی مدیریت دانش و دبیرخانه آن، وظایف حاکمیتی/ سیاستگذاری مدیریت دانش را برعهده دارند. در سطح اجرایی/ عملیاتی نیز کمیته مدیریت دانش شرکت های اصلی/ فرعی و دبیرخانه آن قرار دارند که وظایف عملیاتی به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت های اصلی/ فرعی را برعهده دارند. همچنین مرزبندی وظایف و اختیارات و جانمایی ارکان دانشی صنعت نفت بر مبنای مزایا و معایب و ماتریس تخصیص مسئولیت ارائه می شود.
تعیین نیازهای آموزشی مربیان فدراسیون پهلوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
33 - 53
حوزههای تخصصی:
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تأثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.
طراحی مدل پایداری سازمانی با رویکرد نظریه داده بنیاد (موردمطالعه: شرکت های پتروشیمی مستقر در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
179-155
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع پایداری موردتوجه جدی بسیاری از کشورهاست. تحولات زیاد محیط های کسب وکار، کارکرد سازمان ها را تغییر داده و درواقع تعالی و ماندگاری سازمان ها در شرایط پیچیده و متغیر کنونی، نیازمند به کارگیری نگرشی نو در تدوین راهبردهای سازمانی است. مهم ترین چالش مدیریتی حال حاضر سازمان ها، نیل به پایداری سازمانی و سپس حرکت متوازن به سمت بهبود و تعالی است. پایداری به توانایی سازمان در پایش فرصت ها، تغییرات روندها و مخاطرات محیط خارجی مرتبط است و هدف از آن ایجاد توازن بین منافع مالی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی سازمان در بلندمدت می باشد. چالش های روزافزون اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی از یک سو و غفلت از رویکرد پایدار به سازمان در مطالعات داخلی ازسوی دیگر، نویسنده را بر آن داشت تا با انجام یک مطالعه کیفی مبتنی بر استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد چارچوب و الگویی برای پایداری سازمانی ارائه کند. به همین منظور با 17 تن از مدیران و خبرگان شرکت های پتروشیمی مستقر در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر و اعضای هیئت علمی دانشگاه که به روش نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه باز و نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها براساس سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام و الگوی پایداری سازمانی طراحی شد. ارزیابی و پالایش الگو به وسیله گروه خبرگان با روش دلفی انجام گرفت. نتایج تحلیل مصاحبه ها برمبنای نظریه پردازی داده بنیاد در قالب 174 مفهوم، 13 مقوله و 4 مقوله محوری انجامید. نتایج نشان داد مدیران با درک دلایل و عوامل مؤثر بر پایداری سازمانی همچون فشارهای اجتماعی، مسائل زیست محیطی و اقتصادی و همچنین فرهنگ سازی و تقویت نگرش کارکنان، می توانند راهبردهایی برای تولید محصولات سبز، برنامه ریزی، تحقیق و توسعه جهت دستیابی به پایداری سازمانی و ارتقای آن اتخاذ کنند. اجرای پایداری سازمانی منجر به نتایج و پیامدهای مفیدی برای مردم، صاحبان مشاعل و دولت خواهد شد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ایجاد خلاقیت و نوآوری بین کارکنان کارخانه کیان تایر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
42 - 61
حوزههای تخصصی:
این پژوهش قصد دارد عوامل موثر بر ایجاد خلاقیت و نوآوری بین کارکنان آن ها را مورد بررسی قرار دهد. پس از مشخص شدن این عوامل، رتبه بندی آنها با استفاده از پرسش نامه خود ساخته صورت پذیرفته است. جامعه نمونه مورد استفاده در این بررسی تمامی کارکنان شرکت کیان تایر بودند. بر اساس مدل مفهومی تحقیق، در گام اول با توجه به روش دلفی موارد مورد نظر از دید نخبگان برای ایجاد خلاقیت و نوآوری مشخص شد. پرسشنامه هایی جهت شناسایی شاخص های مدل، در اختیار جامعه آماری تحقیق قرار گرفت. داده های حاصله با استفاده از آزمون دلفی، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده این عوامل شناسایی شد که به صورت کلی آنها را می توان در دو دسته کلی عوامل درونی و بیرونی طبقه بندی نمود. همچنین رتبه بندی این عوامل درونی و بیرون با استفاده از تکنیک تاپسیس و روش سلسله مراتبی انجام شد و در انتها پیشنهادهایی به منظور نهادینه کردن خلاقیت و نوآوری در سازمان مطرح گردید.
تحلیل محتوایی ابزارهای انسجام در سخنرانی های دولت تدبیر و امید در حوزه مدیریت کلان سازمان های دولتی، دوره اول و دوم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، محتوای سخنرانی های دولت تدبیر و امید در حوزه مدیریت کلان سازمان های دولتی، دوره اول و دوم ریاست جمهوری از منظر کاربرد ابزارهای انسجام و در چارچوب نقش گرایی هلیدی و حسن (1976) مورد واکاوی قرار گرفتند. پژوهش به شیوه تحلیل محتوا و به صورت توصیفی و تحلیلی انجام گرفت و محتوای آن چهار سخنرانی در حوزه مدیریت کلان سازمان های دولتی بود که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای انسجام در چهار سخنرانی استخراج گردید و بسامدگیری شدند. درصد وقوع هریک از ابزارها نیز به دست آمد. پس از بررسی داده ها مشخص شد، سخنرانی اول با 474 مورد، سخنرانی دوم با 444 مورد، سخنرانی چهارم با 421 مورد و سخنرانی سوم با 411 مورد، در به کارگیری ابزارهای انسجام به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند. در سخنرانی اول، ارجاع بیش ترین و معرفگی و زمان، کم ترین ابزار انسجام بودند. در سخنرانی دوم، تکرار و معرفگی به ترتیب بیش ترین و کم ترین ابزار انسجام به کار رفته بودند. در سخنرانی سوم نیز، عناصر پیوندی بیش ترین و معرفگی کم ترین ابزار انسجام بودند و در سخنرانی چهارم ارجاع بیش ترین و معرفگی کم ترین ابزار انسجام به کار رفته بودند. در راستای تحلیل آماری دقیق تر و یافتن معناداری در توزیع ابزارهای انسجام در هریک از سخنرانی ها، از آزمون مجذور کای استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده در سطح p<0.05 میان توزیع ابزارهای انسجام به کار رفته در هریک از سخنرانی ها تفاوت معناداری وجود دارد.
طراحی مدلی برای مدیریت تعارض بین نسلی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
52 - 78
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنوع نسلی در نیروی انسانی، یکی از عوامل گسترش تعارض در سازمان هاست و اغلب سازمان های امروزی با آن روبه رو هستند. هدف این مطالعه، طراحی مدل مدیریت تعارض بین نسلی در سازمان های دولتی ایران است.
روش: برای اجرای این پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان دانشگاهی و سازمانی تشکیل دادند. به منظور گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش ناظر بر 119 مضمون پایه، 35 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون فراگیر بوده است. مضمون های فراگیر عبارت اند از: گسست مدنی در ادراک پذیری و معناگرایی رویدادی، گسست در تنظیمگری قواعد عمومی ارتباطی، چارچوب خودتعیینی ارزشگرای شغلی، واگرایی های محیطی سازمانی در فرهنگ پذیری نسلی، اضمحلال معنایی اصالت در تعاملات بین نسلی، اعتزال سازمانی در مدیریت ناهم سانی های بین نسلی، تعارض های بین نسلی در جهان بینی های شغلی، بی اطمینانی های بین نسلی در کیفیت تحقق پذیر شغلی، جهت گیری های دوسویه تعارض وظیفه ای رابطه ای، معیارهای گزینشی در انتخاب سبک مدیریت تعارض، استراتژی های مدیریت تعارض کارکردگرایانه و استراتژی های مدیریت تعارض تفسیرگرایانه.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت که برای درک بهتر تعارض های بین نسلی، می بایست به ریشه یابی زمینه های ایجاد اختلاف در ساختار ادراکات گسست نسلی پرداخت و در تدوین نوع استراتژی ها، می بایست به صورت بازخوردی، هر دو زمینه های گسستی و تعارضی را لحاظ کرد.