فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران انجام شد. روش پژوهش کیفی گراندد تئوری بوده است که با رویکرد اشتراس و کوربین به شناسایی پدیده و گردآوری داده های از طریق مصاحبه اقدام گردید. شرکت کنندگان در پژوهش، صاحب نظران، اساتید و پژوهشگران فعال در حوزه مسئولیت اجتماعی و مدیریت ورزشی، مربیان و ورزشکاران حرفه ای با سوابق فعالیت های اجتماعی بودند که با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. روش اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پژوهش از طریق نمایش روند تحلیل مصاحبه ها به متخصصین مورد تأیید قرار گرفت و در خصوص تأیید پایایی به لحاظ روش شناختی و محتوایی، از دو متخصص این حوزه که هیچ ارتباطی با پژوهش نداشتند، درباره درستی جنبه های مختلف پژوهش از گردآوری تا تحلیل داده ها نظرخواهی شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل علی شامل: فرهنگ اجتماعی، جایگاه اجتماعی، تشویق و ترغیب، فلسفه ورزشی؛ عوامل زمینه ای: رعایت اخلاق، معنویت، حمایت سازمانی، خانواده محوری، مسئولیت پذیری؛ عوامل مداخله گر شامل: عدم آگاهی، عدم برنامه ریزی، عدم حمایت، محدودیت ها؛ پدیده محوری: مشارکت، همدلی، مرجعیت، حضور خیرخواهانه، حفظ ارتباطات، حمایت از محرومان، حمایت زیست محیطی، قدردانی است. همچنین راهبردها: روابط اجتماعی، حمایت، آگاه سازی، انگیزش، صحه گذاری، برنامه ریزی؛ پیامدها نیز شامل: برند ورزشکار، سلامت ورزش، بهبود اجتماعی و ترویج فرهنگ است. مدیران ورزشی می توانند با به کارگیری مدل مسئولیت اجتماعی ورزشکاران و تمرکز بر توسعه مولفه های آن، مشارکت اجتماعی ورزشکاران و در پی آن مشارکت جامعه را تحت تاثیر قرار داده و اهداف اجتماعی ورزش را در جامعه محقق سازند. کاربرد مدل از آن جهت اهمیت دارد که شناخت ارتباطات میان عوامل مدل می تواند درک بهتری به مدیران و ورزشکاران داده و نگاه علمی تری به پدیده موردنظر داشته باشند.
طراحی الگوی رهبری سلامت محور در شرکت های صنعتی به روش ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر جوامع، سلامت در سازمان رو به رشد است. افرادی که در شرایط پراسترس کار می کنند، مانند کارکنان شرکت های صنعتی و خدماتی، درمعرض خطر هستند. رهبری سلامت محور یک راهبرد منحصر به فرد است که با تغییر محیط فیزیکی و فضایی که کارکنان در آن مشغول به کار هستند، همراه خواهد بود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مدل رهبری سلامت محور در شرکت های صنعتی انجام پذیرفت. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم استقرایی قیاسی بود که ازنظر هدف، کاربردی و درزمره تحقیقات متوالی اکتشافی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه و همچنین مدیران ارشد و میانی شرکت های صنعتی بودند که از این تعداد 27 نفر به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدف مند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بود. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و کدگذاری و نتایج کمی با روش ISM تحلیل شد. در بخش کیفی پس از انجام مطالعه و بررسی دقیق و عمیق مصاحبه ها و همچنین اطلاعات و داده های به دست آمده، نخست تک تک مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شد و استخراج کدهای اولیه صورت گرفت. سپس مفهوم ها و مقوله ها ساخته شدند. یافته های این بخش نشان داد مقوله های اصلی مدل رهبری سلامت حور شامل، زمینه های رهبری سلامت محور، تقویت کننده های رهبری سلامت محور، ابعاد رهبری سلامت محور و پیامدهای رهبری سلامت محور هستند. درادامه و در بخش کمی پژوهش، با کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل سازی مفهومی انجام شد. رهبری سلامت محور در شرکت های صنعتی پیامدهای مثبتی دارد که می توان گفت به دلیل این نتایج، رهبری سلامت محور برای شرکت ها بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
شناسایی و تبیین عوامل فردی دوسوتوانی رفتاری کارکنان در شرکت های دانش بنیان حوزه سلامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
68 - 88
حوزههای تخصصی:
دوسوتوانی رفتاری به طور فزاینده ای به عنوان یک عامل مهم در افزایش عملکرد فردی و سازمانی شناخته می شود؛ بطوریکه اغلب سازمان ها در چشم انداز کسب وکار معاصر معمولاً به دوسوتوانی رفتاری یعنی توانایی نشان دادن هم زمان خلاقیت و سازگاری نیاز دارند؛ لذا این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین عوامل فردی دوسوتوانی رفتاری کارکنان در شرکت های دانش بنیان حوزه سلامت انجام شد و روش مورد استفاده در این پژوهش، آمیخته (کیفی و کمی) است. ابتدا در بخش کیفی با ۱۷ نفر از مدیران و کارشناسان ارشد باتجربه شرکت های دانش بنیان و نخبگان دانشگاهی در حوزه سلامت به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند و گلوله برفی مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته صورت گرفت و سپس داده های حاصل از آن طی فرایند کدگذاری به ایجاد نظریه داده بنیاد در زمینه عوامل فردی دوسوتوانی رفتاری کارکنان منجر شد. بر اساس یافته های حاصل از این بخش دوسوتوانی رفتاری کارکنان بر اساس عوامل فردی نگرش/رفتار/ادراک، مهارت ها، تقویت روحیه و انگیزه درونی در شرکت های دانش بنیان تحقق می یابد. در مرحله بعد با در نظر گرفتن ۲۹۷ نفر از کارکنان شرکت های دانش بنیان حوزه سلامت استان تهران با روش نمونه گیری احتمالی ساده به عنوان نمونه بخش کمی، سنجش روایی صوری و محتوایی پرسش نامه محقق ساخته با نظر خبرگان و روایی ساختاری پرسش نامه از طریق تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار PLS انجام شد. در این بخش چهار فرضیه برای ارزیابی معنی داری ابعاد مدل ارائه گردید و از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات استفاده گردید، در نهایت تمامی فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت.
مفهوم پردازی مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی چهره جدیدی از مدیریت منابع انسانی، با عنوان مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک است که به نظر می رسد با ویژگی های محیط کنونی سازمان ها تناسب بیشتری داشته باشد. مسائلی مانند تنوع نیروی کار، تعارض های بین فردی و گروهی، نزاع بر سر منافع، ارزش های نسلی متفاوت نیروی کار، حضور افراد بدقلق در سازمان ها و مواردی از این قبیل، در کنار این واقعیت که محیط سازمان ها بیش از آن که یک محیط عقلایی باشد نوعی محیط سیاسی و آکنده از رفتارهای سیاسی است، لزوم مفهوم پردازی مدیریت منابع انسانی را به عنوان نوعی کارویژهِ دیپلماتیک دوچندان کرده است. پژوهش حاضر از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف بنیادی است. مشارکت کنندگان پژوهش تعداد 25 نفر از مدیران و متخصصان منابع انسانی است که تجربه زیسته ای پیرامون مسئله پژوهش داشتند. آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده به روش تحلیل مضمون کدگذاری شدند. روایی و پایایی مصاحبه ها به کمک معیارهای گوبا و ولینکن و شیوه بازآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که «نفوذ بین کارکنان با برقراری روابط مثبت» و «رصد کارکنان در کنار حفظ کرامت انسانی آن ها» در قلب و جوهره مفهوم مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک قرار دارد و راهبردهایی برای تزریق دیپلماسی در تمامی ابعاد و کارویژه های مدیریت منابع انسانی قابل تصور است. مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک رویکردی از مدیریت کارکنان سازمان است که با پیش فرض قراردادن سازمان ها به مثابه سیستم های اجتماعی-سیاسی و آمیخته با ذی نفعان مختلف، جاری سازی کارویژه های منابع انسانی و ایفای نقش های آن را با کاربست و توسعه مهارت های دیپلماتیک انجام می دهد.
تاثیرادراک از فروتنی رهبر بر تعهدسازمانی : تبیین نقش میانجی اعتمادعاطفی درک شده و نقش تعدیلگر رقابت پذیری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه کم شدن تعهد و وفاداری کارکنان ازجمله چالش های سازمانها محسوب می شود.هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ادراک از فروتنی رهبر بر تعهد سازمانی کارکنان و نقش میانجی اعتمادعاطفی درک شده و تعدیلگر رقابت پذیری کارکنان در ادارات مالیات و دارائی استان مازندران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی،از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش،کارکنان ادارات مالیات و دارائی استان مازندران به تعداد 923 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران تعداد 271 نفربه عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد فروتنی رهبر کارناوال وهمکاران (2019)،تعهد سازمانی پورتر و همکاران(1979)،اعتماد عاطفی درک شده یانگ و موسهلدر(2010)، رقابت پذیری پیروان رایکمن و همکاران (2011)و با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان کارکنان سازمان مذکور جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج تجزیه و تحلیل مدل رگرسیونی در نرم افزار پی ال اس نشان داد که فرضیات اول تا سوم تایید و فرضیه چهارم رد شده است و بدین ترتیب نتیجه حاصله نشان میدهد ادراک از فروتنی رهبر برتعهد سازمانی و اعتماد عاطفی درک شده کارکنان تاثیرگذار است.همچنین ادراک کارکنان از اعتماد عاطفی بر تعهد سازمانی آنان تاثیرگذار است اما رقابت پذیری پیروان تاثیر ادراک از فروتنی رهبر بر تعهد سازمانی کارکنان را تعدیل نمی کند.در پایان نیز پیشنهاداتی مبنی بر ایجاد فرهنگ کار تیمی، به اشتراک گذاشتن خواسته ها و انتظاراتشان با کارمندان، ارائه مهارت های ارتباطی به کارکنان از طریق آموزش و ... ارائه گردید.
بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک: رویکرد نوین در آموزش منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف فراترکیب مؤلفه های الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک انجام پذیرفت. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (140 مقاله) که در دهه اخیر در مورد مؤلفه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 22 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک در چهار کد منتخب و 12 محور، فرهنگ یادگیری مبتنی بر وب (فناورانه) (سواد رسانه ای، تعاملات شبکه ای، اخلاق فناورانه)، طراحی آموزشی مبتنی بر موک (مشتمل بر نیازسنجی، تعریف رویکردهای آموزشی (دسترسی) موک، محتوا و منابع)، مدیریت مبتنی بر وب فرانید ضمن خدمت (مشتمل بر مدیریت سامانه های یادگیری، نظارت و ارزیابی، بسترسازی مدیریت دانش )؛ پشتیبانی و به روزآوری (پشتیبانی نرم افزاری، پشتیبانی سخت افزاری) مورد سازمان دهی قرار گرفت. لذا با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک به ابعاد مذکور توجه ویژه صورت گیرد.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار (مطالعه ای در وزارت اقتصاد و دارایی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان بزرگ و کشور های توسعه یافته با پیروی از الگوها و مدل های مدیریت منابع انسانی به موفقیت های چشم گیری دست یافته اند. هدف تحقیق حاضر شناسایی و ارائه ابعاد طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار در وزارت اقتصاد و دارایی ایران است. این پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا تماتیک تعداد 955 کد را با به کارگیری مصاحبه با خبرگان و 122عکس منتخب در نرم افزار مکس کیو دا شناسایی نمود، که با در نظر گرفتن فراوانی در مجموع 743 کد با فراوانی استخراج گردید. در میان کدهای شناسایی شده مقوله سرمایه انسانی (266 ارجاع)، عملکرد مالی (103 ارجاع)، مدیریت سبز (143 ارجاع)، در زمره مهم ترین کدهای شناسایی شده قرار گرفتند، سپس در فاز کمی با به کارگیری پرسش نامه مستخرج شده از فاز کیفی با استفاده از معادلات ساختاری در ابتدا به پیش پردازش داده ها و تحلیل استنباطی پرداخته شد. در تحقیق حاضر با توجه به بررسی پیشینه پژوهشی و تحلیل نهایی در حوزه مدیریت منابع انسانی پایدار در بین سه بعد پایداری به ترتیب اجتماعی(472 ارجاع)، اقتصادی(183 ارجاع) و زیست محیطی(269 ارجاع) بیشترین اهمیت و ارجاع را به خود اختصاص دادند.
شناسایی و اولویت بندی انواع اینرسی روان شناختی منابع انسانی با استفاده از رویکرد دلفی فازی (نمونه پژوهی: صنعت فین تک)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اینرسی روان شناختی، به عنوان مقاومتی روانی در برابر تغییر و نوآوری، یکی از مشکلات مهم در رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی محسوب می شود. این پدیده می تواند به کاهش فرصت های شغلی جدید، ضعف در بهبود شرایط کاری و کاهش قدرت تصمیم گیری در سازمان ها منجر شود. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی انواع مختلف اینرسی روان شناختی نیروهای انسانی در صنعت فین تک است.
روش: این پژوهش از نوع آمیخته و قیاسی استقرایی است و ترکیبی از روش های کیفی و کمّی را به کار گرفته است. جامعه آماری ۳۰ نفر از خبرگان حوزه بود که با نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شدند. داده های کیفی با تحلیل محتوای متون و کدگذاری در نرم افزار اطلس تحلیل شدند و داده های کمّی با پرسش نامه ای که روایی و پایایی آن به کمک شاخص های CVR، آزمون کاپای کوهن و آزمون بازآزمایی تأیید شده بود، جمع آوری و با روش دلفی فازی تحلیل شدند.
یافته ها: پژوهش موفق شد که ۱۳ نوع مختلف اینرسی روان شناختی در منابع انسانی را شناسایی کند. در مرحله بعد، اینرسی های شناسایی شده بر اساس اولویت بندی مرتب شدند. مهم ترین انواع اینرسی روان شناختی شناسایی در صنعت فین تک عبارت اند از: اینرسی ناشی از ویژگی های شخصیتی، اینرسی عادتی و اینرسی پیش بینی کننده.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شناخت و اولویت بندی انواع مختلف اینرسی روان شناختی می تواند به سازمان ها در مدیریت بهتر مقاومت در برابر تغییر و نوآوری کمک کند و در نهایت، موجب ارتقای عملکرد منابع انسانی در صنعت فین تک شود.
کنکاشی پیمایشی پیرامون عدالت سازمانی در سپهر شبکه بانکی (مورد مطالعه:کارشناسان و مدیران بانک خصوصی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
64 - 81
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقش نیروی انسانی در سازمان ها غیرقابل انکار است و بررسی متغیرهای مرتبط با آن مثل عدالت، اهمیت مضاعف پیدا می کند. هدف این پژوهش، کنکاشی پیمایشی پیرامون عدالت سازمانی در سپهر شبکه بانکی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان شاغل در بانک های خصوصی بود که 120 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن ها تایید شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد میزان احساس عدالت سازمانی متوسط رو به بالا می باشد. نتایج مقایسه ابعاد عدالت سازمانی به تفکیک دو گروه کارشناسان و مدیران نشان داد در هر دو گروه، بالاترین میزان احساس عدالت مربوط به عدالت اطلاعاتی و پائین ترین میزان مربوط به عدالت توزیعی بود. نتایج مقایسه شاخص های عدالت سازمانی نشان داد کارشناسان از «وجود ارتباطات سازنده» و مدیران از «بهبود جو گروه های کاری» بیشترین میزان احساس عدالت را داشتند.
نتیجه گیری: پیاده سازی عدالت سازمانی در شبکه بانکی می تواند باعث ارتقای رضایتمندی کارکنان، تعهد سازمانی و همچنین اعتماد مشتریان را به همراه داشته باشد.
شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای رفتارهای برندساز منابع انسانی با تکنیک دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای برندساز منابع انسانی به معنای نمایش ویژگیهای متمایز شخصیت یک برند در قالب رفتار کارکنان و نیروهای انسانی آن است، بهطوریکه نحوه تعامل و ارتباط کارکنان با مشتریان ویژگیهای متمایز یک برند، نحوه تفکر مدیران و استراتژی های مشتری مدارانه سازمان را به مشتری نشان دهد. ازاینرو پژوهش حاضر باهدف شناخت و فهم رفتارهای برندساز منابع انسانی و تحلیل عوامل پیشایندی و پسایندی آن انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری اعضای نمونه آن انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار و روایی اعتبارمحتوا و پایایی بازآزمون تایید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار اتلس تی و در بخش کمی از روش دیمتل فازی استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مهمترین عوامل پیشایندی و اثرگذار بر شکل گیری رفتارهای برندساز منابع انسانی آموزش برندمحور منابع انسانی، استراتژی ها و راهبردهای آموزشی تعامل محور، استفاده از راهبرد ثبت تجربیات مشتری و کنش بر اساس تجربه پیشین و مدیریت ارتباط با مشتری قوی هستند. همچنین نتایج نشانگر آن است که مهمترین عوامل پسایندی و پیامدهای رفتارهای برندساز منابع انسانی خلق مزیت رقابتی غیرقابل تقلید، موضع سازی قوی برند و سازمان نزد مشتریان، ایجاد هواخواهی بیشتر به برند و سازمان در میان مشتریان و تجربه مثبت مشتریان از تعامل با کارکنان سازمان است.
شناسایی مهارت های تیم مدیریتی در توسعه قابلیت های پویا در کسب و کارهای نوپا (مورد مطالعه: کسب وکارهای حوزه فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
399 - 411
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی مهارت های تیم مدیریتی در توسعه قابلیت های پویا در کسب وکارهای نوپاست. پژوهش از نظر روش بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها کیفی مطالعه موردی چندگانه است. داده ها از طریقِ مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از مدیران شرکت های نوپا در حوزه فناوری اطلاعات در شهر تهران از طریق نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز ۸۴ کد باز از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد که پس از پالایش و ادغامِ کدهای مشابه ۱۷ کد نهایی شدند. بر اساس نتایج ۴ مهارت مدیریتی در توسعه قابلیت های پویا در کسب وکارهای نوپا شناسایی شد. این مهارت ها شامل مهارت های شناختی، انسانی، فنی، و اثرسازانه هستند که منجر به توسعه قابلیت های پویا می شوند و عملکرد شرکت را بهبود می بخشند. این نتایج بینش های ارزشمندی برای مدیران و کارآفرینان در خصوص نحوه ایجاد و توسعه قابلیت های پویا در کسب وکارهای نوپا ایجاد می کند.
طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت مسیر شغلی، طی سال های اخیر، یکی از مفاهیم پُرتوجه در مطالعات منابع انسانی بوده است. سازمان ها برای اینکه بتوانند نیروهای انسانی خود را حفظ کنند و ضریب ترک مشاغل را در کمترین سطح نگاه دارند، ناگزیرند تا بسترهای لازم را برای توسعه و پیشرفت منابع انسانی، به ویژه برای نیروهای کارآمد و متخصص فراهم آورند؛ از این رو درصدد برآمدند تا درک و بینش خود را در زمینه موفقیت مسیر شغلی توسعه دهند و مدل پویا و منعطفی را برای آن طراحی کنند. هدف این پژوهش، طراحی مدل ارزیابی موفقیت مسیر شغلی کارکنان دولتی است.
روش: این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی و مبتنی بر روش شناسی کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب به اجرا درآمده است. بدین منظور، مقاله های منتشرشده در زمینه موفقیت مسیر شغلی در پایگاه های نشریه های جهانی، در بازه زمانی تعیین شده بررسی شد. برمبنای اصول روش فراترکیب و معیارهای مطرح شده در آن، مقاله ها وارد فرایند تحلیل فراترکیب شدند. برای تحلیل مقاله های منتخب نیز از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد.
یافته ها: این پژوهش با تکیه بر روش فراترکیب و بررسی ۷۱ مقاله منتخب، یک الگوی پارادایمی در زمینه موفقیت مسیر شغلی ارائه داده است. نتیجه این بررسی، شامل ۵۳ مقوله فرعی، ۱۷ مقوله اصلی و ۴ مقوله کلی بود که در قالب یک الگوی نظری ارائه شد. مقوله های کلی به دست آمده عبارت اند از: بهبود مستمر موقعیت های عینی؛ نهادینه سازی موفقیت پذیری ذهنی؛ سیاست گذاری یکپارچه در ساخت مسیر شغلی؛ ارزیابی موفقیت مسیر شغلی. یافته ها بیانگر این جهت گیری مدیریتی است که می بایست موفقیت مسیر شغلی گام به گام باشد و همچنین لازم است که ارزیابی موفقیت مسیر شغلی، از دو جنبه کارکنان و مدیران به طورمشترک و ارزیابی موفقیت مسیر شغلی عینی و ذهنی، از سوی کارکنان و ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت مسیر شغلی از سوی مدیران صورت گیرد.
نتیجه گیری: می توان گفت که در طراحی مدل های موفقیت مسیر شغلی، بایستی به هم سویی درونی و اجرایی با واقعیت های شغلی سازمان و خواست نیروها توجه کرد. سازمان های دولتی می بایست در تدوین برنامه های مسیر شغلی کارکنان از رویکرد کارمندمحوری بهره جویند.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
141 - 164
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور می پردازد. روش مطالعه کیفی است که با استفاده از مصاحبه عمیق انجام شده است. شرکت کنندگان صاحب نظرانی از اعضای هیئت علمی، متخصصان مدیریت و دست اندرکاران حوزه طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور در سال 1401-1400 بودند. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 15 نفر در مصاحبه شرکت کردند. نتایج نهایی پژوهش بر مبنای مصاحبه ها نشان داد که عوامل مؤثر بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور عبارتند از: 1) عوامل علی(مدیریت مشارکتی، انگیزش کارکنان، توجه به نیازهای کارکنان، روابط کارکنان، آموزش، شایسته سالاری، خدمات رفاهی، توانمندسازی)، 2) عوامل زمینه ای(قوانین و مقررات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و عوامل اقتصادی)، 3) عوامل مداخله ای(قوانین و مقررات سختگیرانه، حقوق و دستمزد، بی عدالتی، عدم توجه به آموزش، سبک های مدیریتی سنتی، عدم توجه به تخصص، عدم توجه به مسائل انگیزشی)، 4) راهبردها(برنامه ریزی، امکانات و تجهیزات و منابع مالی)، مؤلفه های مدیریت منابع انسانی رفاه محور(رضایت از محیط کار، بهداشت و ایمنی، مدیریت عملکرد، استفاده از نظرات کارکنان، توسعه کارکنان)، پیامدها (بهره وری؛ سودآوری، بهبود تعهد سازمانی، پذیرش تغییر، تعالی سازمان). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که عوامل علی، مداخله ای، زمینه ای و راهبردهای زیادی بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور تأثیر دارد که باید به آن توجه کرد
طراحی الگوی شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی با روش TISMفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
99 - 137
حوزههای تخصصی:
اسکیزوفرنی سازمانی یک پدیده مخرب در سازمان ها است که به دلیل عدم پایش محیط، موجب پدیدآیی حالت سایکوتیک سازمانی شده و باعث قطع ارتباط سازمان با واقعیات محیطی می شود. درچنین حالتی ناپیوستگی و تناقض در اهداف و استراتژی های سازمان امری محتمل است که می تواند پیامدهای زیان باری برای سازمان داشته باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی با روش TISM فازی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان هستند که متشکل از استادان دانشگاه در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران سازمان های دانش بنیان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری 20 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش درنظر گرفته شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه است. روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تأیید شد. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه با روش روایی صوری و پایایی باز آزمون مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار Atlas.ti استفاده شد. همچنین برای تحلیل کمی، از روش TISM فازی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های اثرگذار بر شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی در چهار محور زمینه های شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی، عوامل تشدیدکننده اسکیزوفرنی سازمانی، ابعاد پدیده اسکیزوفرنی سازمانی و پیامدهای آن می باشد، که عدم وجود هوش استراتژیک و نبود داشبوردهای مدیریتی، فرهنگ اسکیزوئید، عدم وجود واحدهای مرز گستر و پایشگر محیط و نبود سیستم های اطلاعاتی دقیق مدیریتی و سازمانی از زمینه های شکل گیری اسکیزوفرنی سازمانی شناخته شد..
شناسایی و تبیین رفتارهای سیاسی کارکنان آموزش و پرورش: مطالعه ای آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
361 - 377
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتارهای سیاسی جزء جدایی ناپذیر رفتار افراد در سازمان ها است. در این زمینه سازمان آموزش وپرورش نیز از این امر مستثنی نیست و چنین رفتارهایی نتایج منفی برای سازمان به همراه دارد.
هدف: این پژوهش به دنبال شناسایی و تبیین رفتارهای سیاسی کارکنان آموزش وپرورش است.
روش: پژوهش پیش رو آمیخته و شیوه گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. ابتدا به شیوه هدفمند با 15 نفر از کارکنان اداری آموزش وپرورش شهر سمنان دارای سابقه شغلی بیشتر از پنج سال مصاحبه انجام شد. سپس با مضامین استخراج شده پرسشنامه ای تهیه و میان 220 نفر کارمند اداری و معلم مقطع متوسطه دوم آموزش وپرورش به روش تصادفی توزیع شد.
یافته ها: مضامین اصلی مدیریت تصویرپردازی دیگران، دست اندازهای سازمانی، سلیقه محوری، ائتلاف محوری، رنگ باختن شایستگی، رفتارهای فرصت طلبانه، و تظاهر سلطه شناسایی شدند. بیشترین و کمترین فراوانی مربوط به مدیریت تصویرپردازی دیگران و دست اندازهای سازمانی بود.
نتیجه: کارکنان اعمالی که منجر به تسخیر اذهان یا تصویرپردازی مثبت در سازمان می شود بیشتر استفاده می کنند و اعمالی که منجر به سوء استفاده از قانون، ایجاد تشنج سازمانی، نابینایی هدفمند، و کاهش راندمان می شود کمتر استفاده می کنند.
طراحی مدل رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
171 - 208
حوزههای تخصصی:
بهبود روابط بین رهبر و پیرو، می تواند تأثیر مستقیمی بر بهتر انجام شدن امور داشته باشد که این طراحی و بازنگری مجدد بدون به کارگیری رهبری فروتنانه، ممکن نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به الگوی رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی بود. بنابراین، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال بوده است که: « مؤلفه های رهبری فروتنانه برای مدیران مدارس ابتدایی کدام است؟». برای این منظور از روش تحقیق کیفی، به شیوه نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. مصاحبه های عمقی با متخصصین مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی که در زمینه فرایند موردمطالعه، صاحب اثر و تجربه بودند، انجام شد که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استراس و کوربین و با کاربرد نرم افزار MAXQDA استفاده شد. تحلیل مصاحبه ها و همچنین اسناد و مطالعات مرتبط، به شکل گیری نظریه منجر شد. الگوی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، عوامل علی موجد رهبری فروتنانه؛ تعهد دینی، عاطفه مثبت، هوش اخلاقی، هوش هیجانی، تعهدسازمانی و تشویق به مشارکت است و ویژگی شخصیتی رهبر، حمایت مدیریت ارشد، ویژگی شخصیتی پیروان، ویژگی فردی، فرهنگ سازمانی و ارزش های فرهنگی به عنوان عامل های محیطی بر مطلوبیت ایجاد رهبری فروتنانه مؤثر است که چنانچه امور فوق مسیر تحقق را امکان پذیر نماید، راهبردهای غنی سازی مسیرهای ارتباطی، آگاه سازی درراستای ادراک فروتنی، بازطراحی چشم انداز سازمان مبتنی بر رویکرد فروتنانه، توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی شناختی، توانمندسازی روان شناختی، امنیت روانی و پویایی گروهی را پیش می گیرد که در نتیجه آنها، مدل رهبری فروتنانه ایجاد می شود.
هوش مصنوعی درمقابل روش های هدایت انسانی در ارزیابی استخدام منابع انسانی: فراترکیب مزایا و معایب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
214 - 191
حوزههای تخصصی:
انتخاب بهترین ها برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها همواره یک چالش اساسی بوده است. امروزه با افزایش دانش ما از پیچیدگی های عملکرد انسان ها، ارزیابی آن ها دشوارتر از گذشته شده است. در این میان با پیشرفت و فراگیرشدن هوش مصنوعی، ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی افزایش روزافزون دارد؛ اما مانند هر فرآیند نوظهوری، مزایا و معایب آن واضح نیست. تحقیقات مختلف، با نگاه های مختلف این موضوع را دنبال کرده اند؛ اما هدف این پژوهش فراترکیبی بر مزایا و معایب استفاده از هوش مصنوعی درمقایسه با دیگر روش های هدایت انسانی در ارزیابی برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها است. با روش فراترکیب به تحلیل نظام مند یافته های پژوهشی پیشین پرداخته شد. پرکاربردترین روش های ارزیابی به ترتیب قضاوت مدیریت، استخدام سنتی، فناوری های آنلاین، تصویر کارفرما و اطلاعات جمعیت شناختی شناسایی شد. مهمترین معایب این روش ها به ترتیب، عدم طراحی درست، نابرابری و تبعیض و مزایای آن کاهش حجم کار، فرصت های شغلی و جذب بهترین ها شناسایی شد. درمقابل، بکارگیری هوش مصنوعی در ارزیابی منابع انسانی دارای چالش های عدم پذیرش، تصمیم گیری فناوری محور و امنیت اطلاعات و مزایای بهبود تصمیم گیری، بهبود در فرایند استخدام و کاهش زمان و هزینه است.
اثر سبک های دلبستگی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر تلاش شغلی با میانجیگری کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و آزمون الگویی از اثر سبک ها ی دلبستگی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر تلاش شغلی با میانجیگری کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق کارکنان سازمان آب و فاضلاب اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از این کارکنان بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ها ی دلبستگی سازمانی (اسکریما، 2020)، کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی (وان دن بروک و همکاران، 2010) و تلاش شغلی (براون و لیگه، 1996) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss-24 و الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos-24 و روش بوت استراپ استفاده شده است. نتایج نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان دادند که مسیرهای دلبستگی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی به کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی و تلاش شغلی و نیز مسیر کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی به تلاش شغلی معنادار بودند. همچنین نتایج تحلیل مسیرهای غیرمستقیم نشان دادند که کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی اثرات دلبستگی سازمانی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر تلاش شغلی را میانجیگری نمود.
طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
48 - 65
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساسات در درون سازمان ها هستند و نمی توان آن ها را از محیط کاری جدا دانست و توجه به مدیریت احساسات حائز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
روش بررسی: روش تحقیق از لحاظ هدف اکتشافی و رویکرد کیفی می باشد. جهت گردآوری دادهها و شناسایی عوامل از روش تحلیلمحتوا و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گزینشی تا حصول به اشباع نظری استفاده گردید. از تکنیک دلفی فازی برای غربالگری عوامل، و برای مدلسازی و سطح بندی عوامل شناسایی شده، مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت احساسات شامل عوامل زمینه ای، عوامل شناختی- اجتماعی، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری می باشند. در سطح بندی عوامل مشخص شد که عوامل زمینه ای در سطح سوم و تاثیرگذارترین عامل در مدیریت احساسات می باشد.
نتیجه گیری: برای تقویت و ارتقای مدیریت احساسات در دانشگاه ها، عواملی که بر این مهم تاثیرگذارند، باید مورد توجه مدیران قرار بگیرند. عوامل زمینه ای در درجه اول، و عوامل ساختاری و عوامل شناختی- اجتماعی در درجه دوم از اولویت بالاتری برخوردار می باشند.
شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی استانداری چهارمحال وبختیاری و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
193 - 209
حوزههای تخصصی:
ارتقای سطح کیفیت عملکرد و رسیدن به اهداف و سیاست های سازمان هنگامی تحقق می یابد که نظام ارزیابی مؤثری با شاخص های مناسب وجود داشته باشد. با وجود اینکه در سال های اخیر اقداماتی در حوزه ارزیابی عملکرد کارکنان صورت گرفته، همچنان سازمان ها از نحوه اجرای ارزیابی عملکرد و نتایج و بازخوردهای آن رضایت ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری بود. پژوهش فعلی بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند، متشکل از 36 نفر از خبرگان، شامل 34 نفر از کارشناسان و محققان و مدیران خبره در زمینه ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری و 2 نفر از استادان دانشگاه، بود. برای گردآوری شاخص ها از روش میدانی و کتابخانه ای و مصاحبه باز با خبرگان استفاده شد و 30 شاخص فرعی در قالب 8 بعد اصلی به دست آمد. برای اولویت بندی شاخص ها پرسشنامه ای طراحی و با روش دلفی فازی غربالگری انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد ابعاد اصلی «نظام بهبود و اصلاح عملکرد ضعیف»، «عدم صرف منابع و امکانات برای ارزیابی عملکرد»، «اجرای نادرست و نامناسب ارزیابی عملکرد»، و «ضعف مدیریتی در زمینه ارزیابی عملکرد» به ترتیب دارای بالاترین اولویت در میان ابعاد مسائل و مشکلات ارزیابی عملکرد هستند. در پایان راهکارهایی برای کاهش این مسائل ارائه شد.