مطالب مرتبط با کلیدواژه

خصوصی سازی


۲۶۱.

طراحی مدل اجرایی قانون خصوصی سازی اماکن و فضاهای ورزشی با تأکید بر اجرای ماده 88 قانون بخشی از مقررات مالی دولت (مطالعه موردی: مناطق کمتر توسعه یافته استان های شمالی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خصوصی سازی ماده 88 مقررات مالی دولت مشارکت مردمی و اماکن و فضاهای ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل اجرایی قانون خصوصی سازی اماکن و فضاهای ورزشی با تأکید بر اجرای ماده 88 قانون بخشی از مقررات مالی دولت در مناطق کمتر توسعه یافته استان های شمالی کشور می باشد. این پژوهش از نوع کیفی است و ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد که روایی آن مورد تأیید اساتید دانشگاهی قرار گرفت و پایایی نیز با فرمول هولستی به دست آمد (91/0). جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش منابع انسانی آگاه و منابع اطلاعاتی مرتبط می باشد. داده ها با 15 مصاحبه و به شیوه گلوله برفی و رسیدن به اشباع نظری به دست آمد. در تحلیل داده های کیفی از تحلیل مضمون برای نشان دادن ارتباط و وابستگی مضامین استفاده شد و فرآیند کدگذاری انجام و تحلیل داده ها با نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت.  یافته های پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر در 6 قالب (مدیریتی، اقتصادی، سیاسی، قانونی- حقوقی، فرهنگی- اجتماعی و نظارتی- عملکردی) و پیامدهای آن در 4 قالب (بهبود روند واگذاری اماکن و فضاهای ورزشی، افزایش سرانه ورزشی، افزایش سطح مشارکت افراد و توسعه اشتغالزایی ورزشی) می باشد. بدین ترتیب، برای بسترسازی و بهبود اجرای قانون خصوص سازی اماکن و فضاهای ورزشی در مناطق کمتر توسعه یافته استان های شمالی کشورباید تعامل سازنده، انواع حمایت های مدیران استانی و نیازمندی های محیطی خصوصی سازی در سطح ملی فراهم گردد.  
۲۶۲.

تحلیل تطبیقی سیاست های خصوصی سازی بانکی در ایران و چین

کلیدواژه‌ها: خصوصی سازی اصلاح نظام بانکی اصلاحات نهادی ثبات مالی سیاست های پولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
در دو دهه اخیر خصوصی سازی بانک ها به عنوان بخشی از اصلاحات ساختاری نظام بانکی ایران پیگیری شده است، اما نتایج آن فاصله زیادی با اهداف اعلام شده مانند ارتقای بهره وری و رقابت پذیری دارد. تجربه ایران نشان می دهد که خصوصی سازی شتاب زده بدون تقویت چهارچوب های نظارتی، نهادی و حکمرانی به جای کارایی، منجر به رهاسازی و انحراف نظام بانکی شده است. بانک های خصوصی شده اغلب به جای ایفای نقش توسعه ای، وارد فعالیت های بنگاه داری، سفته بازی و تأمین مالی اشخاص وابسته شده اند درحالی که نهادهای نظارتی نیز فاقد استقلال و اقتدار لازم برای مداخله مؤثر بوده اند. در این گزارش، با تکیه بر مطالعه تطبیقی با تجربه چین، نشان داده می شود که موفقیت در اصلاحات بانکی مستلزم رویکرد تدریجی، نهادپایه و همراه با پاک سازی ترازنامه ها، تقویت نهاد ناظر و ایجاد چهارچوب های استاندارد حاکمیت شرکتی است. چین اصلاحات خود را با جداسازی بانک مرکزی از بانک های تجاری، تأسیس نهاد نظارتی مستقل و حذف دارایی های سمی آغاز کرد و تنها پس از تثبیت این زیرساخت ها، وارد فرایند خصوصی سازی شد. همچنین، حضور بخش خصوصی به عنوان سهام دار خرد در بانک های سهامی چین بسیار پررنگ است. این گزارش پیشنهاد می دهد اصلاحات بانکی در ایران در سه محور دنبال شود: تقویت نهاد نظارت بانکی از طریق یکپارچه سازی قوانین نظارتی و بالا بردن استقلال نهاد ناظر، تجاری سازی واقعی بانک ها همراه با محدودسازی فعالیت های غیرتجاری و تعریف دقیق نقش بخش خصوصی در حوزه هایی مانند بانکداری دیجیتال و بانک های کوچک مقیاس. خصوصی سازی تنها زمانی موفق خواهد بود که در بستر اصلاحات نهادی، شفافیت مالی و پاسخ گویی ساختاری اجرا شود.
۲۶۳.

خیمه بر خراب؛ در بابِ حقوقِ گسترش، سازمان های توسعه، و خصوصی سازی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توسعه گسترش برابری آزادی آبادی اموال عمومی خصوصی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
قانون تأسیس سازمان گسترش (اینک: قانون گسترش) در 1346 به عنوان برجسته ترین نمونه قانون توسعه در ایران با قانون اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی که چهل سال بعد در سال 1386 تصویب شده قابل قیاس است. قانون نخست که نگران توسعه و نوسازی ایران و در یک کلمه «آبادانیِ» آن بود قالب حقوقی این توسعه و آبادانی را به شکلی مبتکرانه مشارکت دولت با بخش خصوصی و «خرید اموال خصوصیِ» آنها برای کمک به بازسازی توان اقتصادی این بخش می دانست. قانون اجرای سیاست ها اما «فروش اموال عمومی» را بهترین قالب برای عدالت اجتماعی دانسته است. در قرارداد مشارکت دو طرف صرفاً با همکاری با یکدیگر به سود دست می یابند به خلاف قراردادهای مغابنه همچون بیع که سودِ یکی ضرورتاً به معنای ضرر دیگری است. قانون گسترش قصد داشت تا اولاً، قدرت و اقتدار دولت در استخدام منافع اقتصادی شهروندان قرار گیرد و ثانیاً، دولت در کنار بخش خصوصی باشد نه در مقابلش. پس، اگر قانونِ گسترش شرکت ها را برای تقویتشان می خرید و حفظ می کرد (بند ب ماده 5)، قانون خصوصی سازی آنها را می فروشد و در اختیار اشخاصی می گذارد که دقیقاً معلوم نیست قدرت خرید خود را به طریق درستِ حقوقی به دست آورده باشند. از این گذشته، دولت هرگز مالک اموال عمومی نیست تا بتواند آنها را بفروشد؛ این اموال و به ویژه زمین و خاکِ ایران صرفاً در قلمرو حاکمیت ایران است نه در مالکیت دولت ایران. وانگهی، حتی اگر دولت بخواهد در اموال دولتی (نه عمومی) تصرف کند، ضرورتاً باید این کار را با نمایندگی یکی از ارکانش انجام دهد ولی نیابتِ یکی از نهادها برای مالکیّت و تصرف زمین دولتی به این معنی نیست که زمین از آنِ آن نماینده است. [1]   [1] سپاسگزارم از مؤسسه ماکس پلانک برای حقوق عمومی و بین المللِ تطبیقی در هایدلبرگ آلمان که فرصت مطالعاتی ای برای تکمیل تحقیقاتم و از جمله این مقاله بین اکتبر 2023 تا ژوئن 2024 به من داد.