مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
39 - 76
حوزههای تخصصی:
لغو روادید یکی از سیاست های تشویقی برای جذب گردشگر ورودی است که البته نبایستی به عنوان تنها سیاست مدنظر کشورها قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت و چالش های لغو روادید جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر و تأثیر آن بر گردشگری ورودی از طریق روش شناسی کیفی، انجام مصاحبه با روش گلوله برفی و تأیید یافته ها از طریق روش دلفی صورت گرفت که روایی و پایایی پژوهش نیز از این مسیر حاصل شد. نوآوری مقاله حاضر دستیابی به علل عدم موفقیت سیاست لغو روادید در توسعه گردشگری جمهوری اسلامی ایران است که از شش مشکل عمده شامل کاستی ها در حمایت از سیاست لغو روادید، جهت گیری نادرست سیاست لغو روادید، فقدان نگاشت نهادی، عدم هماهنگی بین بخشی، فقدان نگاه فرابخشی و عدم توجه به مسائل بین المللی ناشی می شود. نادیده گرفتن ملاحظات سیاسی و امنیتی، ضرورت ارتقای زیرساخت ها (خصوصاً زیرساخت های امنیتی)، محدودیت های بین المللی به واسطه تحریم های نامشروع آمریکا، عدم تسهیل گری کافی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، فقدان قانون یا مصوبه برای رفع تعارض های بین دستگاهی، ضعف در ارائه خدمات بیمه، لغو روادید یک طرفه، آمار و ارقام نادرست و ضعیف و ضعف در زیرساخت های رفاهی به عنوان مسائل این حوزه، ذیل مشکلات فوق شناسایی شد؛ لذا پیشنهاد می شود تا از ظرفیت شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری برای تهیه نگاشت نهادی و تقسیم کار بین دستگاهی این حوزه استفاده شود، تقویت زیرساخت ها مدنظر قرار گیرد، بخش خصوصی در فرایندهای مذکور دخیل شود و به پنج دسته از کشورهای عضو اکو، جهان عرب، بریکس، آمریکای لاتین و حوزه آسه آن به منظور برقراری تفاهم نامه های لغو روادید توجه گردد.
تحلیل روابط تجاری روسیه و هند و ظرفیت های ایران در گسترش همکاری های تجاری با روسیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۴)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
روابط تجاری روسیه و هند در سال های اخیر تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی و تغییر در اولویت های اقتصادی روسیه، به ویژه در واکنش به تحریم های غرب، به شدت گسترش یافته است. روسیه در مسیر تنوع بخشی به شرکای تجاری خود، هند را به عنوان یکی از مهم ترین مقاصد صادراتی خود برگزیده است. سهم هند از صادرات روسیه که در سال ۲۰۲۰ تنها ۱.۷ درصد بود، در سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۵ درصد افزایش یافته است. این رشد عمدتاً ناشی از صادرات گسترده انرژی، به ویژه نفت خام و مشتقات آن، بوده که تنها در سال ۲۰۲۳ ارزشی بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار داشته است. در مقابل، واردات روسیه از هند رشد کمتری داشته و سهم آن از واردات روسیه در همین بازه زمانی فقط از ۱.۱ درصد به ۱.۹ درصد افزایش یافته است، که نشان دهنده عدم توازن در ترکیب تجاری دو کشور است. با وجود افزایش کل حجم تجارت دوجانبه که در سال ۲۰۲۳ به ۶۵.۷ میلیارد دلار رسید، ترکیب کالاهای مبادله شده بیانگر وابستگی شدید هند به منابع انرژی روسیه و وابستگی کمتر روسیه به کالاهای صنعتی هند است. صادرات هند به روسیه در سال ۲۰۲۳ حدود ۴.۳ میلیارد دلار برآورد شده که شامل کالاهایی چون ماشین آلات، داروها و تجهیزات صنعتی است. در مقایسه، صادرات روسیه به هند بیش از ۶۱ میلیارد دلار بوده و بر بخش انرژی متمرکز است. این روند گویای رویکرد روسیه به استفاده از بازار هند نه تنها برای تأمین ارز، بلکه به عنوان مسیر جایگزین برای دور زدن تحریم ها است.
اثربخشی درمان هیجان محور و درمان ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی، تعارض در ابراز هیجان و ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد مزمن اختلال عضلانی-اسکلتی می باشد که موجب بروز درد در نواحی مفاصل نواحی مختلف بدن می شود و مشکلات جسمی و روانی برای بیماران به وجود می آورد بنابرین پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی درمان هیجان محور و درمان ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی، تعارض در ابراز هیجان و ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی می باشد.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی شهر تهران در سال 1401 بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 20 نفره درمان هیجان محور، درمان ذهن آگاهی و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی درد، پرسشنامه تعارض هیجانی و ادراک بیماری استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان محور و ذهن آگاهی بر بهبود خودکارآمدی، تعارض ابراز هیجان و ادراک درد تاثیر معناداری دارد (0.05>p). آزمون شفه نشان داد تاثیر درمان هیجان مدار بر تعارض ابراز هیجان و ادراک درد به طور معناداری بیشتر از درمان ذهن آگاهی بود (0.05>p).
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت در بهبود خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن، مداخله ذهن آگاهی و برای بهبود تعارض در ابراز هیجان و ادراک درد بیماران درد مزمن درمان هیجان مدار تاثیر بیشتری دارند.
اثربخشی رویکرد آموزش ترکیبی در تدریس درس فارسی دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به ارزیابی اثربخشی رویکرد آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در درس فارسی در سال تحصیلی 1402-1403 اختصاص دارد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان ورامین تشکیل دادند. نمونه آماری شامل دو کلاس به عنوان گروه آزمایش و گواه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت یک سال تحصیلی تحت آموزش ترکیبی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه آموزش های معمول را دریافت نمود. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون پیشرفت تحصیلی بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از هر دو گروه اخذ شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش چشم گیری داشته است. همچنین، آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه نشان داد. نتایج تحلیل کوواریانس نیز با کنترل اثر پیش آزمون، تأثیر مثبت و معنادار رویکرد آموزش ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش را تأیید نمود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد آموزش ترکیبی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در درس فارسی استفاده شود. این رویکرد با ترکیب روش های آموزشی سنتی و نوین، امکان یادگیری فعال و تعاملی را برای دانش آموزان فراهم آورده و به تقویت درک مفاهیم کمک می نماید.
طراحی مدل پیشگیری قلدری سایبری مبتنی بر مشارکت دانش آموز، مدرسه و والدین– رویکرد فراترکیب نظریه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
157 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل پیشگیری قلدری سایبری مبتنی بر مشارکت دانش آموز، مدرسه و والدین بود. رویکرد این پژوهش سنتز پژوهی کیفی، از نوع فراترکیب نظریه ساز بود. بر اساس جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی پرداخته شدو نهایتا 67 مقاله اصیل انتخاب شدند. با تکنیک دسته بندی یافته ها و تکنیک کمی فراچکیده نویسی، ابتدا 66 کد باز استخراج گردیدند و سپس براساس مشابهت ها ارتباط مفهومی و خصوصیات مشترک بین کدهای باز، 17 کد محوری افراد (مانند والدین، مشاوران و...)، برنامه های مداخله ای (شامل برنامه های ویژه دانش آموزان مانند مداخله مبتنی بر هنرهای رزمی، مداخله پیشگیرانه و...) و ویژه والدین (مانند برنامه ویدیویی موردکاوی، برنامه پیشگیری مداخله خانواده و...)، شایستگی ها و توانمندی های دانش آموزان (مانند ترویج و افزایش همدلی، ارتقا رشد شخصیتی و...)، توانمندی های ایجاد شده در سایرین (مانند افزایش آگاهی معلمان و افزایش نقش والدین در نظارت و...)، پیامدهای عاطفی-روانی (مانند ایجاد محیط حمایتی، بهبود حمایت اجتماعی و...) و پیامدهای اجتماعی (مانند کاهش تاثیر قلدری سایبری، کاهش قربانی شدن در قلدری سایبری و...) مشخص شدند و و در مدل نهایی پیشگیری قلدری سایبری مبتنی بر مشارکت دانش آموز، مدرسه و والدین جایابی شدند. با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری و انتقال پذیری، اعتبار یافته های مدل انجام شد. به طور کلی، برای توانمندسازی دانش آموزان در مقابل قلدری سایبری نیاز به آگاهی سازی خود آنان و آگاهی سازی و حمایت والدین و معلمان، مدیران و مشاوران مدرسه در کنار استفاده از برنامه ها و نرم افزارهای ویژه پیشیگیری و آموزش قلدری سایبری است.
بررسی نظریه «وجود به مثابه فعل» و رابطهآن با «ماهیت» در فلسفه توماس آکوئیناس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
200 - 225
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه توماس با روش توصیفی - تحلیلی، درباره وجود و رابطه آن با ماهیت که به صورت پراکنده در آثار پرشمارش آمده است، در سه ساحت ترکیب، تمایز و عروض بررسی می شود. در طول فلسفه قرون وسطی، مناقشات فراوانی درباره نحوه ارتباط وجود با ماهیت مطرح شده است. در فلسفه آکوئیناس، وجود [3] اهمیت ویژه ای دارد. نزد وی وجود فعلیت تمام فعلیت ها و کمال تمام کمالات است؛ ازاین رو وی اصطلاح فعل وجودی [4] را برای بیان جایگاه بنیادین وجود، در نظام فلسفی خویش به کار برده است. بر این اساس، آکوئیناس تحت تأثیر اسلافی چون ابن سینا معتقد است که همه مخلوقات کنار انواع ترکیب، از وجود و ماهیت نیز مرکب هستند و این ترکیب تنها امر ذهنی نیست، بلکه ترکیب از دو مؤلفه ای است که ذاتی ساختار مابعدالطبیعی موجود بالفعل است. آکوئیناس افزون بر ترکیب، برهان های پرشماری در اثبات تمایز مابعدالطبیعی وجود و ماهیت اقامه کرده است؛ اما در عین حال، عروض وجود بر ماهیت را رد کرده است. تمییز میان سه ساحت ترکیب، تمایز و عروض، و چگونگی پذیرش ترکیب، تمایز و رد عروض وجود بر ماهیت در فلسفه توماس آکوئیناس، مسئله این مقاله است.
طراحی الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی برای سازمان های دولتی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، حکمرانی متعالی به عنوان یکی از روش های حکمرانی با الهام از اصول دینی و با تأکید بر اصل خدمتگزاری در جامعه مورد توجه قرار گرفته است. دولت خدمتگزار در کارآمدی سازمان های دولتی و کسب رضایت ارباب رجوع نقش زیادی داشته است اگر سازمان ها بتوانند عوامل اجرایی خود را با اصول دولت خدمتگزار بر مبنای حکمرانی متعالی طراحی نمایند کارایی آنها دوچندان افزایش خواهد یافت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی در سازمان های بخش دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش کیفی می باشد و در تحلیل داده ها از روش داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با خبرگان تا رسیدن به مرحله اشباع نظری استفاده شده است حجم نمونه که شامل پانل خبرگان می باشد، به تعداد 15 نفر از متخصصین آشنا به موضوع در دو بخش خبرگان علمی و اجرایی انتخاب شدند و با طی کردن مراحل اجرایی مطالعات کتابخانه ای، تدوین نظری مطالعه، انجام مصاحبه با خبرگان، تحلیل داده ها و طی سه مرحله کدگذاری، سرانجام مدل نهایی تحقیق با استفاده از روش اشتراوس و کوربین طراحی گردید. نتایج کدگذاری ها منجر به استخراج 287 کد باز، 46 کد محوری و 11 کد انتخابی گردید. در ادامه عوامل مالی-اقتصادی و عوامل ارتباطی به عنوان عوامل زمینه ای، عوامل سیاسی-قانونی و ارتباط با مشتری به عنوان عوامل علی، عوامل منابع انسانی به عنوان عوامل مداخله گر، عوامل فناوری و تصمیم گیری به عنوان راهبرد و عوامل سازمانی، مدیریتی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان پیامدهای الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی انتخاب شدند عوامل اخلاقی به دلیل تکرار در مصاحبه ها به عنوان مقوله محوری دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی انتخاب گردید.
نهادهای آموزشی فاطمیان و تحولات تمدنی مغرب اسلامی (297- 362 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
33 - 54
حوزههای تخصصی:
نهادهای آموزشی و کم و کیف کارکرد آن ها، از جمله شاخص های ارزیابی اوضاع تمدنی هر دوره تاریخی محسوب می شود. یکی از ویژگی های مهم تاریخی مغرب عهد فاطمی، تأسیس نهادهای آموزشی اسماعیلی فاطمی است. به طور کلی آنچه درباره این نهادها اغلب مورد توجه قرار می گیرد وجه تبلیغی و مذهبی آنها است، حال آنکه در اصل آن ها نهادهایی آموزشی بودند که درعین حال کارکرد تبلیغی نیز داشتند. از این رو، این پژوهش با اتکاء بر روش تاریخ پژوهی تحلیلی با رویکرد تمدنی در پی بررسی نقش آفرینی تمدنی نهادهای آموزشی فاطمیان در مغرب است. بنابر یافته های این پژوهش، مجالس الحکمه از جمله این نهادها محسوب می شود که در افریقیه در این دوره پدیدار شدند و در این نهاد به آموزش علم یا حکمت به مفهوم اسماعیلی آن می پرداخت. همچنین در این دوره مناظره، به عنوانی نهادی آموزشی مورد استفاده چشمگیر اسماعیلیه در مغرب قرار گرفت و در نتیجه آن نه تنها در تاریخ این نهاد آموزشی در تاریخ اسلام، بلکه در تاریخ مباحثات مذهبی و اندیشه ورزی دینی مغرب اسلامی فصل جدیدی گشوده شد. افزون بر این، حاصل ملموس و عینی فعالیت های آموزشی اسماعیلیه و نهادهای علمی و تبلیغی فاطمی، ظهور شخصیت های تراز اول مانند قاضی نعمان بود که آثار مهمی در علوم مختلف تألیف نمود و از این طریق در تثبیت و بسط گفتمان علمی، آموزشی و مذهبی فاطمیان نه تنها در مغرب بلکه ادوار بعدی نقش مهمی ایفا نمود.
Empowering Growth: A Systematic Review of Education’s Role in Enhancing Human Capital and Advancing National Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Education plays a pivotal role in shaping societal development, influencing economic growth, social stability, governance, and individual well-being. By enhancing skills, abilities, and individual competencies, education contributes to the accumulation of human capital at both the individual and societal levels. It expands personal freedoms by increasing capabilities, which in turn fosters democratic participation and social resilience. There are two primary theoretical approaches to understanding education’s impact on human capital: the productivity approach and the capability approach. While the productivity approach views education as a means to enhance workforce productivity, the capability approach emphasizes broader cultural and social advancements, seeing increased productivity as an intermediate rather than an ultimate goal. Adopting a systematic qualitative literature review (SQLR) methodology, this study synthesizes peer-reviewed journal articles, policy reports, and scholarly books from reputable sources such as Google Scholar, JSTOR, Scopus, and institutional reports from UNESCO and the World Bank. A thematic analysis was conducted following Braun and Clarke’s (2006) six-step framework, identifying key themes such as education’s role in economic mobility, governance, and global competitiveness. Findings highlight that nations with well-designed educational systems, such as Japan and China, have achieved sustainable economic growth by leveraging high-tech and knowledge-based production. The study concludes that an appropriate educational system is a primary prerequisite for any country’s development, as it determines its position in the global economy. This review underscores the importance of context-specific educational policies that align with broader societal needs. It offers insights for policymakers seeking to bridge the development gap through strategic investments in education.
بررسی روند تمرکزگرایی در ایران با تأکید بر شاخص های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۹
85 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روند تمرکزگرایی شاخص های اقتصادی در میان استان های ایران و در طی سال های 1397 و 1401 می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و دارای هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش استان های 31 گانه کشور ایران می باشد. برای شناسایی و گردآوری آمار شاخص های اقتصادی از گزارش «جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان ها» و برای سال های 1397 تا 1401 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و از طریق نرم افزارهای Excel، GIS و SPSS انجام شده است؛ به طوری که برای وزن دهی به شاخص ها از مدل OPA، برای رتبه بندی استان های کشور بر اساس برخورداری از شاخص های اقتصادی از مدل تصمیم گیری ویکور، برای ارزیابی نابرابری ها از مدل CV و در نهایت برای درون یابی تمرکزگرایی شاخص های اقتصادی از مدل درون یابی Kriging استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس مدل ویکور، در طی سال های 1397 و 1401 استان تهران با کمترین امتیاز در رتبه اول و سپس در سال 1397 استان کرمان و در سال 1401 استان یزد در رتبه دوم قرارگرفته اند. همچنین نتایج ارزیابی ضریب تغییرات نابرابری در سال های 1397 و 1401 نشانگر این است که نابرابری منطقه ای در این سال ها روندی کاهشی داشته است. نتایج مدل درون یابی Kriging نشانگر این است که در سال 1397 تمرکز شاخص های اقتصادی در تهران باعث ایجاد قطب توسعه یافتگی در این استان شده است ولیکن با مرور زمان و انجام اقدامات توسعه ای در کشور، تمرکز از استان تهران به سایر استان ها نیز رسیده است؛ به طوری که استان های مرکزی نظیر کرمان، یزد و اصفهان و در استان های مرزی نظیر خراسان رضوی، هرمزگان، بوشهر، خوزستان و آذربایجان شرقی وضعیت بهتری نسبت به سال 1397 داشته اند و نشانگر مؤثر بودن اقدامات دولت در راستای کاهش نابرابری منطقه ای در کشور بوده است.
جایگاه آموزش شهروندی در طرح های توسعه شهری؛ نمونه مورد مطالعه: طرح های توسعه محله هرندی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
77 - 90
حوزههای تخصصی:
در عصر انقلاب شهری و همزمان با رشد روزافزون شهرنشینی، چالش های جدیدی پیش روی شهرنشینان قرار می گیرد که مواجهه صحیح با آنها نیازمند اتخاذ تدابیر نوین است. آموزش شهروندی یکی از پایدارترین و به صرفه ترین اقدامات به منظور مواجهه مؤثر با این چالش ها در آینده است. کارشناسان بر این باورند، حرکت در جهت توسعه پایدار و استمرار روندهای توسعه ای در شهرها و محلات مستلزم وجود شهروندان آگاه، آموزش دیده و مسئول است. از این رو، در بسیاری از کشورها ارائه آموزش های شهروندی را از کودکستان ها و مدارس آغاز نموده و از طریق تدوین و اجرای طرح های توسعه ای به ویژه در سطح محلات، این نوع آموزش ها را به صورت فراگیر پیگیری می نمایند. محله هرندی تهران واقع در منطقه 12 شهرداری، با وجود برخورداری از سابقه تاریخی و نیز ارائه خدمات ویژه در شبکه فعالیت های اقتصادی شهر، یکی از نقاط کانونی آسیب های اجتماعی در تهران قلمداد می شود. به منظور کاهش این آسیب ها تاکنون بیش از 18 طرح توسعه ای به اجرا گذارده شده است. بررسی این طرح ها نشان می دهد، برغم اهمیت و نقش آموزش شهروندی در کاهش آسیب ها و مشکلات زندگی شهری، تمامی ابعاد و جوانب آن مطمح نظر برنامه ریزان قرار نگرفته است. حال در این پژوهش تلاش شده است تا مقوله آموزش شهروندی در طرح های محله از منظر موجودیت و اثربخشی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و ضمن انجام تحلیل محتوای اسن ادی، مص احبه های نیمه ساختمند با 15 نفر از مدیران شهرداری، کارکنان سمن های فعال در محله و کارشناسان حوزه شهری انجام شده و تمامی داده ها با استفاده از نرم افزار maxqda مورد تحلیل قرار گرفته اند تا تصویر دقیق تری از جایگاه آموزش شهروندی در طرح های توسعه محله هرندی ارائه شود. خروجی تحقیق حاضر نشان می دهد، ضمن ضرورت توجه به تفاوت های ساختاری محله هرندی با دیگر محلات شهر تهران، توسعه این محله و تخفیف آسیب های آن نیازمند یک بازنگری ویژه در طرح های توسعه محلی بر اساس شاخص های آموزش شهروندی است.
تحلیل نقش روایت های تعاملی بازی های رایانه ای بر درونی سازی مفاهیم فلسفی برای کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر دیجیتال، بازی های رایانه ای دیگر تنها ابزار سرگرمی نیستند، بلکه به رسانه هایی پیچیده برای بازنمایی معانی، شکل دهی به نگرش ها و آموزش مفاهیم بنیادین انسانی تبدیل شده اند. یکی از ابعاد کمتر بررسی شده در این زمینه، ظرفیت بازی های رایانه ای در آموزش و درونی سازی مفاهیم فلسفی است. این مفاهیم، که غالباً در قالب نظام های انتزاعی مانند اخلاق، عدالت، آزادی اراده و مسئولیت مطرح می شوند، به واسطه طبیعت پیچیده و گاه متافیزیکی شان، اغلب در آموزش رسمی به سختی قابل انتقال اند. در این میان، بازی های رایانه ای با امکان انتخاب های اخلاقی، پیامدهای داستانی و ساختار غیرخطی، بستری منحصربه فرد برای تجربه عملی این مفاهیم فراهم می آورند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل چگونگی تأثیر روایت های تعاملی در بازی های رایانه ای بر فرایند درونی سازی مفاهیم فلسفی برای کاربران است؛ به ویژه آنکه چگونه ساختارهای داستانی انتخاب محور، در کنار عناصر گیم پلی، می توانند کاربران را با موقعیت هایی اخلاقی مواجه ساخته و موجب بازاندیشی، فهم و تعمیق مفاهیم فلسفی در ساحت تجربه روزمره آنها شوند. اهمیت این پژوهش در آن است که نشان می دهد بازی ها نه صرفاً واسطه ای برای انتقال اطلاعات، بلکه ابزارهایی برای پرورش تفکر اخلاقی و فلسفی به شیوه ای غیر مستقیم و درگیرکننده اند. روش پژوهش، تحلیلی تفسیری است و بر مبنای بررسی مفهومی ساختاری بازی های منتخب طراحی شده که دارای مؤلفه هایی نظیر روایت های شاخه ای، پیامدگرایی انتخاب ها، موقعیت های اخلاقی چندوجهی، و شخصیت پردازی برآمده از تأمل فلسفی هستند. تحلیل ها نشان می دهند که چنین بازی هایی به کاربران امکان می دهند تا در فضای شبیه سازی شده، تصمیماتی بگیرند که پیامدهای واقعی نما داشته و درک آنان را از مفاهیمی همچون فایده گرایی، وظیفه گرایی، مسئولیت اجتماعی و حق انتخاب تقویت کنند. در عین حال، پژوهش به چالش هایی نظیر ساده سازی بیش از حد مفاهیم، گسست میان روایت و مکانیک های بازی، و نیاز به طراحی متناسب با ظرفیت های شناختی کاربران نیز اشاره دارد. بر این اساس، مقاله حاضر در صدد است تا زمینه ای فراهم کند برای استفاده مؤثرتر از بازی های رایانه ای در آموزش فلسفه، تفکر انتقادی و پرورش شهروندی آگاه در فضای حکمی معاصر.
باز پژوهشی حق فسخ نکاح افراد نابالغ پس از بلوغ در فقه مقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث فسخ نکاحِ منعقد شده در دوران نابالغی، از جمله مباحث چالش برانگیز در حوزه فقه و حقوق خانواده محسوب می شود. اختلاف نظر فقها در خصوص حق فسخ زوجین پس از بلوغ، ناشی از وجود روایات متعارض در این زمینه است که منجر به مناقشات فقهی دامنه داری شده است. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و اتخاذ رویکرد تطبیقی در فقه اسلامی، به واکاوی دیدگاه های مختلف در این خصوص پرداخته شده و ادله و مستندات فقهی هر یک از دیدگاه ها، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت، با عنایت به مبانی فقهی، روایات، و همچنین ملاحظات اجتماعی و اخلاقی، دیدگاه منتخب، دیدگاهی است که به زوجین، پس از حصول بلوغ، حق فسخ نکاح را اعطا می نماید. این دیدگاه، با تأکید بر اصلِ آزادی اراده و اختیار زوجین در تعیین سرنوشت خویش، به آن ها این حق را می دهد که پس از بلوغ، در خصوص استمرار یا انحلال ازدواج خود تصمیم گیری نمایند و بدین ترتیب، از آسیب های احتمالی ناشی از ازدواج در سنین پایین پیشگیری شود. در خاتمه، پیشنهاد می گردد که قانون گذار، با الهام از این دیدگاه فقهی و با لحاظ نمودن ملاحظات اجتماعی و اخلاقی، مقرراتی جامع و مانع در باب فسخ نکاح افراد نابالغ پس از بلوغ وضع نماید.
Reevaluating the DeLone and McLean Model for EHR Success and Knowledge-Sharing in a Saudi Public Medical Complex(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper investigates the success of the EHR system and its impacts on the knowledge-sharing process by healthcare professionals in a public medical complex in Saudi Arabia. It aims to reexamine and evaluate the usefulness of the updated DeLone & McLean IS success model considering IS in the healthcare context. The study is based on a quantitative methodology conducted at a public medical complex in Saudi Arabia. The data analysis was performed by combining descriptive and exploratory analysis. SPSS was used to test the constructs' validity and scale reliability. Additionally, using AMOS to test the model fit and examine the direct and indirect relationships among dependent and independent variables, structural equation modeling was performed. The results support the role of EHR use in enhancing knowledge-sharing practices within the medical care complex. The findings show that EHR users appreciate knowledge transfer and collaboration between medical staff. The findings suggest that the EHR’s characteristics of information quality, system quality, and service quality promote medical care knowledge-sharing through system satisfaction and use. This study helps medical staff and health decision-makers to understand the EHR benefits and the medical digital innovations that may contribute to improving the work conditions at care organizations. It shows that healthcare organizations can identify various benefits from the use of the EHR**, ** especially in terms of knowledge management and sharing to propose better medical services. The paper contributes to the existing empirical literature by demonstrating the confirmation of the D&M Model as a relevant instrument for IS success within the healthcare sector.
عدم حجیت علم حسی قاضی مأذون در جرائم حق اللهی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۶
105 - 131
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فقه قضایی مسئله حجیت علم قاضی و گستره آن است؛ به ویژه آنکه علم قاضی و نیز دعاوی حقوقی از جهات گوناگونی قابل دسته بندی هستند. در دوره معاصر با توجه به پیدایش مفهومِ قاضی مأذون و نیز ابهام قوانین موضوعه مربوطه، پیچیدگی این مبحث بیشتر شده است. در این نوشتار مسئله حجیت علم ناشی از ادراک حسی قاضی مأذون در مسائل کیفری حق اللهی با رویکرد به آرا و مبانی امام خمینی موردبررسی قرار می گیرد؛ بدین منظور نخست مسئله ادراک حسی از دیدگاه منطقی و امکان حجیت دهی شرعی به آن بررسی شده است؛ سپس گستره حجیت علم ناشی از ادراک حسی با توجه به سیره عقلایی موردتحقیق قرارگرفته و ضمن مشخص نمودن محور اصلی در بحث از حجیت علم حسی قاضی مجتهد، ادله عدم حجیت علم حسی قاضی مأذون در مسائل کیفری بیان شده است. نتیجه آنکه قاضی مجتهد و قاضی مأذون در هیچ حالتی حق استناد به علم ناشی از ادراک حسی خود را در جرائم حق اللهی نخواهند داشت و این ممنوعیت در مورد قاضی مأذون روشن تر است.
بررسی انتقادات استاد فیاضی به براهین ابن سینا در استحاله ی تناسخ مُلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
133 - 151
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ فلسفهْ تناسخ ارواح یکی ازنظرِیاتی است که جهت تبیین پاداش یا عقاب افعال و میل به جاودانگی انسان ها مطرح شده است. براساس این نظریهْ پس از مرگْ روح انسان به بدن حیوان یا انسان دیگری تعلق می گیرد که این تعلق به جهتِ سازگاری و تناسب میان روح و بدن در اخلاق و ملکات کسب شده است. ابن سینا یکی از فیلسوفانی است که به بررسی و نقد نظریه ی تناسخ ارواح می پردازد. ایشان ادعای تعلق نفس انسانی به بدن حیوان یا انسانی دیگر را با اقامه ی دو برهان ابطال می نماید. از دیدگاه ابن سینا در فرض تناسخ لازم می آید دو نفس ناطقه به یک بدن تعلق یابد. همچنین در این فرض به دلیلِ نبود بدن جسمانی، لازم می آید نفس از انجام افعال بازماند، که هر دو لازمه محال اند. استاد فیاضی نسبت به این براهین انتقاداتی وارد نموده که به نظر نگارندگان با بررسی و دقت در مبانی فلسفی شیخ الرئیس می توان همچنان از دیدگاه ایشان دفاع نمود و به اشکالات استاد فیاضی پاسخ داد.
استاد فیاضی نسبت به این براهین انتقاداتی را وارد نموده که به نظر نگارندگان با بررسی و دقت در مبانی فلسفی شیخ الرئیس می توان هم چنان از دیدگاه ایشان دفاع نمود و به اشکالات استاد فیاضی پاسخ داد. کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی. کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی. کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی.کلیدواژگان: ابن سینا، تناسخ، نفس ناطقه، بدن، فیاضی.
ولایت سیاسی معصومان (ع) از دیدگاه شیعه (با تأکید بر دیدگاه امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۶
1 - 30
حوزههای تخصصی:
از چهار شأن معصومان (ع) - ولایت باطنی، ولایت تکوینی، ولایت در تفسیر شریعت و ولایت سیاسی- این مقاله بر بعد اخیر متمرکز شده است. مشهور فقها و اندیشمندان اسلامی معتقد به نصب الهی در این قضیه هستند. در عین حال، شاهد آرای دیگری نیز هستیم. برخی نیز مسئله احق بودن ایشان برای امامت سیاسی را مطرح کرده اند. ولایت فقیه هرچند ابعاد کلامی نیز دارد، اما اساساً مسئله ای فقهی محسوب می شود. در حالی که روشنفکران دینی با دیدگاهی متجددانه آرای مشهور فقها و متکلمان را به چالش می کشند، نواندیشان دینی- همچون مطهری- سعی دارند دیدگاهی بینابین را مطرح نمایند. این مقاله با روش مقایسه ای و با سطح توصیفی- تحلیلی در صدد است مسئله ولایت سیاسی معصومان (ع) و ولایت فقیه را در گفتمان های فوق مقایسه نماید.
تببین ارتباط بین فرهنگ حاشیه نشینی و احساس تعلق به هویت ملی (مورد مطالعه: حاشیه نشینان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ حاشیه نشینی و هویت ملی با تکیه بر نظریه استعمار داخلی مایکل هکتر است و از لحاظ روش، در زمره پژوهش های کمی قرار دارد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر و با روش نمونه گیری مطبق، جمع آوری شده است. جامعه آماری مردم مناطق حاشیه نشین شهر زنجان می باشند. طبق یافته های پژوهش هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری اقتصادی افزایش یابد، از میزان تعلق به هویت ملی آنان کاسته می شود. همچنین هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی بالا باشد، میزان هویت یابی قومی آنان کاهش می یابد. هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی افزایش می یابد، میزان و ظرفیت خشونت سیاسی در آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به نتایج رگرسیون، احساس نابرابری اقتصادی اثرگذارترین عامل در هویت یابی ملی و قومی است.
طراحی و اعتباریابی مدل ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیران در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی مدل ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی مدیران در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران بوده است. لذا این پژوهش از لحاظ هدف جز تحقیقات توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری یافته جز تحقیقات آمیخته (کیفی کمی) بوده است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوی و در بخش کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اسناد مرتبط با موضوع در بازه زمانی سال های 1900 تا 2022 و در بخش کمی شامل مدیران، رؤسا و سرپرستان شرکت نفت مناطق مرکزی بود. جهت نمونه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند نظری تعداد 53 منبع، پس از چند مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت پژوهش و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) گزینش و در بخش کمی تعداد 80 نفر از مدیران و رؤسای ستاد شرکت نفت مناطق مرکزی ایران انتخاب شدند. در بخش کمی نمونه برابر با جامعه بوده است. داده ها در بخش کیفی از طریق فرم چک لیست محقق ساخته و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. اعتباریابی ابزار پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش های اعتباریابی در تحقیقات کیفی مدنظر گوبا و لینکلن، روش هولوستی، برخورداری از مبانی نظری و بازنگری ناظران محاسبه و در بخش کمی از روش های تحلیل عامل تأییدی، پایایی ترکیبی، روایی همگرا، آزمون فورنل و لارکر محاسبه شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) در محیط نرم افزارهای MAXQDA و Edrawmax انجام و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار SmartPLS استفاده شد. براساس یافته های پژوهش در بخش کیفی تعداد 266 کد باز تحت عنوان نشانگرها و شاخص های پژوهش، 19 کد محوری تحت عنوان مؤلفه های پژوهش و 6 کد محوری که شامل منافع مالی، بازگشت انتظارات، انتقال یادگیری، عملکرد و مهارت مدیران، محیط شرکت نفت یادگیرنده و چگونگی تبادل آموخته ها بودند به عنوان ابعاد پژوهش شناسایی شدند. یافته های بخش کمی نشان دادند که مقدار شاخص برازش برای مدل اعتباریابی شده در پژوهش حاضر برابر با 663/0 است، بنابراین بزرگتر از حد مجاز است و نشان از برازش مناسب مدل دارد.
اثربخشی یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارت های فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم در سال تحصیلی 401-1400 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم منطقه 2 شهر مشهد بودند که تعداد 112 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش یادگیری زایشی بر اساس بار شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل آزمون محقق ساخته 20 سوالی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکی از آموزش های موثر بر یادگیری ریاضی دانش آموزان، استفاده از روش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی است.








