فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۷٬۷۷۴ مورد.
جنبش تعریب و نقش ایرانیان در آن
حوزههای تخصصی:
جنبش تعریب که از عربی کردن سکه ها و طراز تا عربی کردن دیوان ها را در بر می گیرد، توسط عاملان خلیفه عبدالملک اموی در کل قلمرو اسلامی به اجرا در آمد. عربی کردن دیوان ها از اهمیت خاصی بر خوردار است. زیرا که شالوده حکومت بر دیوانسالاری استوار است و اداره کردن یک امپراتوری توسط نظام دیوانی صورت می گیرد. ایرانیان از زمان ساسانیان در مسائل دیوانی تجربه گرانسنگی کسب کرده بودند، این تجربه در حرکت تعریب در خلافت اموی به کار گرفته شد. بنابراین پژوهش حاضر در پی بررسی جنبش تعریب و نقش ایرانیان در آن است. در این مقاله برآن هستیم تا جزئی از تاریخ دیوانسالاری اسلامی را مورد کنکاش قرار دهیم. روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی می باشد. دستاورد این تحقیق نشان می دهد که ایرانیان نقش اصلی در تعریب دیوان های عراق داشتند و بعد از تعریب توانستند جایگاه خود را با روش های نوین حفظ کنند و تا زمانهای طولانی در دیوانسالاری حضور داشته باشند. همچنین این تحقیق نشان می دهد که جنبش تعریب با برنامه ریزی قبلی بوده و به صورت ناگهانی شکل نگرفته است.
ظرفیت های فرهنگ سیاسی تشیع در آفرینش تمدن نوین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ های پیشرو با ارائة عناصر تمدن ساز، انگیزه بخش و غایت آفرین، نقشی اساسی در خلق تمدن های بشری بر عهده دارند. فرهنگ پیشرو تشیع به عنوان عامل بسترساز در پیروزی انقلاب اسلامی، در مرحلة تمدن سازی نیز از قابلیت های بسیاری برخوردار است. این پژوهش با رویکرد «تحلیلی- توصیفی» و مبتنی بر روش «مطالعات اسنادی»، در پی دستیابی به پاسخ این سؤال بنیادین است که فرهنگ سیاسی تشیع از چه ظرفیت هایی در پی ریزی تمدن نوین اسلامی برخوردار است؟ بدین روی، درصدد است تا جایگاه و نقش عملی این مؤلفه ها در ظهور دولت های قدرتمند شیعی در قرون اولیه اسلامی را از لحاظ علمی بررسی کند. براین اساس، می توان گفت: بعد سیاسی فرهنگ تشیع با ارائة عناصر تمدن سازی همچون توان بسیج بالا، رهبری عالمانه، عقلانیت، و شریعت محوری، در کنار پویایی بخشی به لایه های گوناگون در سایة انگیزه های بی پایانی همچون عدالت طلبی و تحقق جامعة آرمانی در قالب فرهنگ انتظار، و همچنین طراحی الگوی نوین تمدن اسلامی، می تواند نقش بسزایی در فرایند تمدن سازی جامعة اسلامی ایفا کند.
تفاوت قشربندی اجتماعی در مناطق شمالی و جنوبی جزیرة العرب و منطقه حجاز در آستانه ظهور اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قشربندی اجتماعی در جزیرة العرب قبل از اسلام، متأثر از نظام قبیله ای و سنت های حاکم بر آن، سلسله مراتبی پلکانی داشت. این قشربندی در مناطق شمالی و جنوبی، با توجه به توسعه سازمان اجتماعی و همچنین رشد سیاسی و اقتصادی این مناطق، تفاوت هایی با قشربندی منطقه حجاز یافت. این مقاله می کوشد با رویکردی توصیفی تبیینی و با بهره گیری از منابع مربوط به دوره جاهلیت، تاریخ های عمومی، تاریخ های محلی، کتب رجالی و جغرافیایی این تفاوت را بررسی کند. بر اساس این پژوهش، توسعه نظام قبیله ای و سیاسی مناطق شمالی و جنوبی و رشد اقتصادی آن ها، بر نحوه توزیع ثروت، قدرت و منزلت مؤثر بوده و سبب شده است که اقشار اجتماعی این مناطق در لایه های بالایی و میانی، متفاوت از قشربندی اجتماعی در منطقه حجاز باشد.
فرقه مرجئه در بستر سیاست و حاکمیت امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات پس از رحلت پیامبر(ص)، همچنانکه بر سایر وجوه جامعه نوپای اسلامی اثر گذاشت، در پیدایش فرقه مرجئه نیز موثر بود. در این میان، جهتگیریهایی که در پی جنگ جمل و صفین پدید آمد، بر تمایلات سیاسی و مذهبی مسلمانان ازجمله آشکار شدن گرایشهای مرجئی تأثیر بیشتری داشت. مرجئه اولیه که با پرهیز از قضاوت در مورد دو جبهه علوی و عثمانی، اعلام موجودیت کرده بودند؛ بمرور توجیه کلامی مناسبی در تأیید سکوت خود بکار بستند که همانا به تعریف خاص ایشان از ایمان، یعنی نقطه ثقل تفکر مرجئی، منتهی شد. این برداشت که بر کنش سیاسی آنها تأثیر مستقیم داشت، بجریانی اثرگذار در سیر تحولات سیاسی- فرهنگی در اسلام تبدیل گردید؛ تا جاییکه همگرایی یا واگرایی آنها با حاکمیت بنی امیه و سهم ایشان در میزان مشروعیت امویان، محل بحث جدّی بوده است. نوشتار حاضر با طرح این سوال که: رویکرد کلامی مرجئه و ماهیت قدرت در نزد ایشان در سیر تحولات سیاسی قلمرو اسلامی در خلافت اموی چه تأثیری داشت؟ بر آن است با رویکردی تبیینی-تفسیری، ضمن مروری بر بینش اعتقادی مرجئه و جایگاه آنها در مقابل جریان خوارج؛ دو دیدگاهی را که به همسویی یا رویارویی مرجئه با خلافت اموی باور دارد، مورد نقد و بررسی قراردهد.
تأملی در ارادت و محبت شاعران اهل سنت کشورهای همسایه به امامان معصوم(علیهم السلام)
حوزههای تخصصی:
شعر فاخر یکی از هنرهای گسترده و پردامنه ای است که محدوده زمان و مکان را در هم می شکند و چون پرستویی سبکبال به آن سوی آفاق پرواز می کند؛ به ویژه اگر بن مایه این هنر ارزشمند از روح و جان شاعرانی نشأت گرفته باشد که حرکت انبیا و امامان معصوم(ع) را تالی و پیرو خداوند متعال می دانند و به آنان عشق می-ورزند و در آثار خویش از ابراز دوستی به پیامبر(ص) و اهل بیت آن بزرگوار غفلت نمی ورزند. تاکنون پژوهش-های گوناگونی درباره شعر آیینی شاعران ایران انجام شده است، ولی با جستجو در می یابیم که شاعرانی فارسی زبان اهل سنت در کشورهای مجاور هستند که ستایش و منقبت ائمه(ع) را وجهه همت خویش قرار داده و اشعار زیبایی نه تنها از سر ذوق، بلکه از بن جان و و از سر ارادت سروده اند که از چشم مردم دور مانده است. تاکنون اشعار آیینی آنان در مجموعه ای تدوین و گردآوری نشده است و این نخستین بار است که این اشعار به صورت یک مقاله عرضه می شود. این مقاله کوشش دارد جلوه ها و بارقه هایی از ارادت و محبت شاعران اهل سنت کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق و تاجیکستان را در سروده های آنها نشان دهد.
امام حسین(ع) و عاشورا درقصیده ""آمنت بالحسین "" محمّد مهدی جواهری
حوزههای تخصصی:
حماسه ی جاویدان امام حسین (ع)، در ادبیات بازتابی گسترده داشته و از دیر باز قالب های ادبی گوناگون عرصه ی نمایش اندیشه و عواطف ادبا و نویسندگان بسیاری بوده است. محمّد مهدی جواهری، سراینده نام آشنای عراق، با الگوگیری از این حادثه، زبان و اندیشه خویش را در راستای اعتلای ارزش های میهنی و انقلابی قرار داده است. او در دو قصیده به نام های «آمنتُ بالحسین» و «عاشورا»، به ستایش امام حسین (ع) و توصیف معارف حسینی پرداخته است. در نگاه او عاشورا را باید در متن تاریخ شناخت و آن را از تحریفات به دور داشت، از این رو با رویکردی تند، افرادی را که عاشورا را در خدمت منافع خود گرفته اند، مورد نکوهش قرار می دهد. در این مقاله ضمن بررسی محتوا و موضوعات قصیده «آمنتُ بالحسین» جواهری، به ویژگی های ادبی و زبانی آن اشاره می گردد.
امیرمؤمنان على علیه السلام و نرمش قهرمانانه مبانى، زمینه ها، ویژگى ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نرمش قهرمانانه» از تعابیرى است که تحت تأثیر کاربست مقام معظم رهبرى، بسامد فراوانى در ادبیات سیاسى معاصر پیدا کرده است. این مقاله کوشیده است تا به این پرسش محورى پاسخ دهد که آیا مى توان با بررسى متون دینى و ریشه یابى این اصطلاح در سخن و سیره امیرمؤمنان علیه السلام، آن را تعبیرى بر پایه مبانى اسلامى قلمداد نمود و براى آن خاستگاه دینى قایل شد؟ یافته هاى این پژوهش که به روش اکتشافى و با تحلیل سیره سیاسى امیرمؤمنان علیه السلام در تعامل با مخالفان به ویژه در دوران پنج ساله حکومت به دست آمده است نشان مى دهد که امیرمؤمنان علیه السلام به مفاد این تعبیر باور داشته و از آن در موقعیت هاى مختلف بهره برده است. چنان که پایدارى در اصول و مداراى در عمل دو ویژگى مهم نرمش قهرمانانه است که بر پایه دو مبناى عزت مدارى و ارزش مدارى استوار گردیده و در بستر امورى همچون عدم همراهى مردم، عدم حمایت نخبگان و دودستگى شکل گرفته است.
بن مایه های تمدن علوم عقلی در اندیشه های کلامی صدوق و مفید
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
109 - 130
حوزههای تخصصی:
جریان تمدن در علوم از تطور اندیشه های دانشمندان ظهور می یابد. بدیهی است دانش ها گاه در بدایت امر از بساطت و سادگی برخوردارند ولی در گذر زمان رشد، عمق و توسعه یافته و به کمال خود می رسند. یکی از این علوم، دانش کلام است که در قرائت دانشمندان اسلامی حاوی مطالب بلندی بوده و در فرایند زمان، زمینه های رشد و توسعه ی آن فراهم شده و توانسته است تأثیر چشم گیری در علوم عقلی بگذارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که چگونه علمای کلام شیعی در علوم عقلی نقش آفرینی نموده و متقابلاً در مبانی خویش از آن علوم بهره جسته اند. دانش کلام به عنوان یک علم، از زمان شیخ مفید آغازیدن گرفت. اگرچه پیش از مفید گزاره های کلامی مطرح بوده، و برخی از عالمان دینی همچون نوبختیان، صدوق و دیگران همّت به گردآوری دسته ای از گزاره های آن نموده و با بیان توضیحی و گاه تبیینی، جریان به وجود آمدن این علم را هموار ساخته اند ولی مفید به آن شاکله و بنیاد جدیدی داد. به همین سبب می توان او را خاستگاه ظهور کلام به عنوان یک علم شناسایی کرد چنان که از همین رهگذر، دسته ای از قواعد و احکام علوم عقلی فلسفی به وجود آمده است. پژوهش حاضر بر آن است تا اندیشه های صدوق به عنوان عالِم نصّ گرا و مفید به عنوان عالِم عقل گرا را مورد مداقّه قرار دهد. ازاین منظر که از یک سو، مبتنی بر آموزه های اهل بیت (علیهم السلام) بوده و از سوی دیگر به سامان دهی دانش متفاوت کلام انجامیده است و قواعد فلسفی همانند اصالت در وجود، قاعده ی امکان و وجوب، برهان صدیقین، برهان حدوث، برهان فصل و وصل، برهان تمانع و غیر این ها در آن اشراب گردیده که بعدها در تطور علوم عقلی از استحکام و رشد و توسعه ی فزاینده ای برخوردار شده است
بررسی تخریج و صدور حدیث یکونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَهً در منابع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی اهل سنت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث نقد الحدیث
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث حدیث شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث
حدیث «یکونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَهً» از احادیث شاخص در بحث خلافت پیامبر 2 است که بر جانشینی و امامت ائمه شیعه دلالت دارد و در پرتو این روایات، حقانیت اعتقادات امامیه اثبات می شود. نقل های فراوانی از روایت «اثناعشر خلیفه» در منابع اهل سنت وجو دارد. بیشتر علمای این مذهب در تطبیق حدیث مذکور بر خلفای خود، بر عبارت های الحاقی آخر حدیث تکیه کرده اند. از شرایط ضروریِ کشف دلالت دقیق این حدیث و نقد توجیهات برخی علمای اهل سنت درباره مفاد آن، روشن نمودن مسئله تخریج، فضای صدور و عبارت های الحاقی آن است که مقاله حاضر به آن ها خواهد پرداخت. از سوی دیگر، دانشمندان اهل سنت با تکیه بر دو عبارت « کلّهم تجتمع علیه الامه» و «کلّهم مِنْ قُرَیشٍ» که در برخی نقل های این حدیث یافت می شود، بر تفسیر شیعه از «اثناعشر خلیفه» و تطبیق آن بر امامان اهل بیت k اشکال کرده اند. ازاین رو، در مورد سند و دلالت این دو عبارت نیز می بایست پژوهش شایسته ای صورت پذیرد . مقاله حاضر با بررسی سندی این دو عبارت و دقت در فضای صدور آن ها و تفاوت آن با وضعیتِ سندی و فضای صدور اصل حدیث، نشان خواهد داد که این عبارت ها از جانب ناقلان به آخر حدیث افزوده شده و تفاسیر ناصوابی با تکیه بر این دو عبارت، از جانب مفسران اهل سنت صورت گرفته است.
قبیلهٔ بنی اسد و ارتداد آن در صدر اسلام
حوزههای تخصصی:
جریان ارتداد که در اصطلاح به معنی بازگشت از دین است، یکی از جدی ترین بحران هایی بود که در اواخر حیات پیامبر و همچنین دوران خلافت ابوبکر، گریبانگیر دولت نوپای اسلامی گردید که اگر شدت عمل مسلمانان در سرکوب قبایل گرویده به جریان ارتداد نمی بود، می رفت که وجود اسلام را در شبه جزیرهٔ عربستان متزلزل گرداند. در این جریان، قبیلهٔ بنی اسد تحت رهبری یکی از مدعیان نبّوت به نام طلیحه بن خویلد اسدی گرد آمده و راه ارتداد از اسلام در پیش گرفتند که طی جنگ هایی که در عهد ابوبکر و تحت فرماندهی خالد بن ولید بر علیه آنان صورت گرفت به شدت سرکوب و دوباره به اسلام گرویدند. در این مقاله برآنیم که بدانیم شروع شکل گیری جریان ارتداد بنی اسد و تطور آن تا سرکوبی و همچنین علّت آن چه بوده است و به روشن ساختن نقش این قبیله در این امر بپردازیم.
رفتارشناسی خواص مکتب خلفا در مواجهه با حق خلافت اهل بیت(ع) در سده های نخستین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درباره رویدادهای تاریخ صدر اسلام پس از رحلت پیامبر(ص) بسیار گفته و نوشته شده است. نوشتار حاضر کوشیده است رفتار خواص جبهه مقابل امیرالمؤمنین علی(ع) را در مواجهه با حق خلافت اهل بیت: در قالب محورهای زیر بررسی کند: توجیه و تأویل ادلّه قرآنی، جعل سبب نزول آیات، تحریف معنای آیات، توجیه و تأویل ادله حدیثی، تحریف لفظی و معنوی حدیث، توجیه خلافت با اجماع و شورا، جعل فضائل برای خلفا، و فرقه سازی. مقاله با این جمع بندی به پایان رسیده است که اختلاف شیعه و سنی در موضوع خلافت، تا حد زیادی اثرپذیرفته از فعالیت های منفی خواص مخالف خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) پدید آمده است.
حسین بن علی(رض) از دیدگاه مولانا اقبال لاهوریی
حوزههای تخصصی:
علامه محمد اقبال لاهوری (۱۸۷۳-۱۹۳۸م) یکی از مصلحین و پایه گذاران پاکستان و از شاعران برجسته متعهد در تاریخ معاصر است که درباره ی حسین بن علی(رض) و نهضت او اشعار و ابیاتی تأثیرگذار داشته است. وی با اهتمام به اوضاع مسلمانان شبه قاره هند و با الهام از آموزه های قیام حسین(رض)، آنان را از بردگی سیاسی و فرهنگی بیگانگان آگاه ساخته و توانست زیباترین تعابیر و مضامین را در تبیین قیام آن حضرت ابلاغ و گزارش نماید که در نوع خود از دیدگاه ادبی و عرفانی و تاریخی کم نظیر است. این مقاله به طور کلی، حضرت حسین بن علی(رض) را از دیدگاه مولانا اقبال لاهوری مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد. ندای اقبال برای همه انسان های آزاده همچنان زنده، مستدام و طنین انداز است. وی نسل معاصر را مخاطب آموزه های خود نمود تا رسالت تعلیم آزادگی و جوانمردی و مبارزه و تلاش برای انواع از بین بردن بردگی های فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی همه انسان ها و به ویژه مسلمانان را به انجام رساند. این پژوهش براساس دیوان فارسی اقبال لاهوری سامان یافته و دیوان اشعار اردوی وی را شامل نمی شود.
واکاوی تغییرات مفهومی هنر اسلامی در مجموعه های موزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که نخستین مجموعه های هنر اسلامی از اواخر قرن هجدهم تا قرن بیستم در اروپا و سپس در آمریکا شکل گرفت، درک ما از هنر اسلامی متأثر از میراث و گفتمان های مسلط نمایشگاه های موقت و مجموعه های دائمی هنر اسلامی در غرب و رویکردهای این موزه ها است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، تلاش شده تا چگونگی چرخش معنای هنر اسلامی را در سیر تاریخی موزه های نخستین آشکار شود. در این پژوهش، با تحلیل متون مرتبط با مجموعه های هنر اسلامی، سه گفتمان مسلط شرق شناسانه، تاریخ هنر در غرب و مطالعات بینافرهنگی در موزه ها معرفی می شوند و پیامدهای تسلط این سه گفتمان در بازتولید مفهوم هنر اسلامی بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تسلط رویکردهای یادشده در سیر تاریخی موزه های هنر اسلامی به چرخش معنا و معرفی آثار اسلامی به عنوان «کالای مادی»، «هنر» و «کالای فرهنگی» و انتساب ارزش های متفاوت به هنر اسلامی منتهی شده است.
تأملی در پیش گامی ابراهیم بن هاشم در نشر حدیث کوفیان در قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کوفه در قرن دوم و سوم، یکی از مهم ترین مراکز علمی شیعه بود که توانست در حوزه های گوناگون علوم، به ویژه علوم حدیث، مرجعیت یابد. روایت، نقل و کتابت حدیث و نیز آموزش و تعلیم و تعلم احادیث اهل بیت علیهم السلام در کوفه سبب شد میراث باارزشی از احادیث ثبت و ضبط شود و از کوفه به مراکز و نقاط دیگر شیعی انتشار یابد. اهمیت انتقال احادیث کوفیان به نقاط دیگر و تأثیر آن بر گسترش و پیشرفت تشیع سبب شده است در منابع حدیثی و تراجم نگاری، از برخی محدثان به عنوان نخستین کسانی یاد شود که حدیث کوفیان را منتقل کرده اند. برای نمونه، اصحاب امامیه «ابراهیم بن هاشم» را نخستین کسی دانسته اند که احادیث کوفیان را در قم منتشر کرد. اما با بررسی دقیق منابع، به نظر می رسد نمی توان وی را نخستین انتشاردهندة احادیث کوفیان در قم دانست و پیش از او افراد دیگری این احادیث را به قم منتقل و آن را انتشار داده بودند. این نوشته با بررسی شواهد تاریخی و حدیثی، تأملی بر این نقل مشهور اصحاب امامیه دربارة ابراهیم بن هاشم دارد.
اعتبارسنجی کتب مقاتل امام حسین علیه السلام
حوزههای تخصصی:
منابع نگارش یافته در باره مقتل امام حسین(ع) به جهت اعتبار و دقت در نقل و تحلیل یکسان نیستند و مى توان آن ها را به دو دسته کلى قابل استناد و ضعیف تقسیم کرد. دسته دیگرى به نام منابع مفقود نیز وجود دارد که تنها در کتب فهرست به آن ها اشاره شده است و هر چند برخى اخبارشان به کتاب هاى دیگر راه یافته است، اکنون به آن ها دسترسى مستقیم وجود ندارد. این نوشتار کوشیده است تا ضمن گونه شناسی منابع یاد شده، به معرفی و سنجش مهمترین آثار متقدم و متأخر در حوزه مقتل نگاریِ امام حسین (ع) بپردازد و با نقد آثار غیر معتبر و ضعیف، تلاش های صورت گرفته در تدوین مقتل نگاری های جامع را تبیین نماید.
بازتاب و تحلیل واقعه غدیر خم در تواریخ عمومی سده های هفتم تا دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعه ی غدیر از رویدادهای مهم در تاریخ صدر اسلام است که باعث تنش ها و اختلافات زیادی بین شیعیان و اهل سنت شده است؛ لذا بازتاب و چگونگی نقل کردن این واقعه در تاریخ نگاری مورخین حائز اهمیت است و سده های هفتم تا دهم هجری عصری پر تلاطم در تاریخ اسلام مخصوصا ایران است که مغولان قسمت اعظم جهان اسلام را به تصرف خویش درآوردند. این پژوهش با رویکردی تاریخی در پی بررسی بازتاب و تحلیل واقعه ی غدیر در تواریخ عمومی سده های هفتم تا دهم هجری است و در پی پاسخ بدین پرسش است که واقعه غدیر در آثار تاریخی حوزه زبان فارسی و عربی چگونه روایت شده و علل این گونه بازتاب چیست؟ یافته ها حاکی از آن است که بازتاب این روایت ها متأثر از فضای عصر خود مورخین بوده که در بخش فارسی زبان، روایت هایی را بازتاب داده اند که در عصر خویش برجسته بوده؛ و در حوزه عربی زبان نیز با توجه به رویکرد روایی یا تاریخی نگاه متفاوتی وجود دارد.
جایگاه اصحاب ایرانی امام جواد (ع) در علم حدیث؛ با تأکید بر کتب اربعه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امامان شیعه بر اثر اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه شان، برنامه ای برای ارشاد و هدایت مردم روزگار خود و تمدن سازی پیش گرفتند و به فرهنگ سازی و تربیت شاگردان بسیار، همّت گماردند تا مدنیّت اسلامی ماندگار شود. امام جواد (ع) نیز در این میان برای دست یابی به چنین هدف هایی، شاگردانی تربیت کرد که برخی از آنان ایرانی تبار بودند. این گروه بیش تر، راوی حدیث و ناقل اندیشه های ناب تشیع به شمار می رفتند که آثار و روایات بسیاری در این زمینه از آنان بر جای مانده است. بسیاری از این روایات، فقهی اند و آنها را در کتاب های چهارگانه شیعیان می توان یافت. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی از طریق مطالعه کتاب خانه ای، به پرسش های زیر پاسخ می گوید: 1. چند تن از اصحاب ایرانی امام جواد (ع) در زمینه حدیث و روایت از دیگران فعال تر بوده اند؟ 2. آیا یاران ایرانی امام جواد (ع) در زمینه حدیث شیعه آثاری پدید آورده اند؟ 3. چند روایت (مستقیم یا به واسطه امام جواد (ع) و دیگر امامان) در چه موضوعی، از اصحاب ایرانی امام جواد (ع) در کُتب اربعه آمده است؟ 4. چند درصد از روایات کتب اربعه، از طریق یاران ایرانی امام جواد (ع) نقل شده است؟
منطق حاکم بر احتجاجات حضرت زینب(س) پیرامون قیام امام حسین(ع)
حوزههای تخصصی:
حضرت زینب (س) یکی از مهمترین شخصیت های تاثیرگذار در ماندگاری قیام امام حسین (ع) می باشند. ایشان علاوه بر پرستاری و همراهی کاروان اسیران، در کوفه و شام خطبه ها و سخنرانی هایی ایراد فرمودند. این سخنرانی ها حامل احتجاجاتی با عوامل حکومتی و مردم کوفه و شام بوده که از نیرومندترین عوامل جاودانه ساختن قیام عاشورا ، رسوا کننده دستگاه بنی امیه ، اثبات حقانیت و مظلومیت امام حسین (ع) می باشد. بر این احتجاجات حضرت زینب (س) از حیث شکل و محتوا منطق خاصی حاکم بوده که توانسته چنین آثار سترگی بر جامعه آن روز بگذارد. لذا این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و شیوه کتابخانه ای با تکیه بر احتجاجات زینب کبری(س) در جریان قیام امام حسین (ع) با هدف دستیابی به منطق حاکم بر احتجاجات ایشان سامان یافته است .
معرفت شناسی تاریخی: در تنوع و تغییر ارزش های معرفت شناختی علوم
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی تاریخی بر این اساس مبتنی است که نظام شناخت علمی نه تنها برآیند مشاهدات، بلکه همچنین برآمده از ملزومات معرفت شناختی نیز می باشد که می توانند روند تاریخی تحقیقات را دگرگون کنند. در نتیجه، ساختار نظام شناختی وابسته به گزینش های معرفت شناختی می باشد که خود این گزینش ها برآمده از نقطه نظرات تاریخی خاصی می باشند. در اینجا سعی بر این است که این مساله با عطف توجه به تأثیر دو سویه شاخص های معرفت شناختی توضیح داده شود. اول اینکه چنین شاخص هایی پدیدآورنده مناسبات معنایی بوده و از این طریق در هدایت تحقیقات به مسیرهایی خاص سهیم اند. دوم اینکه این شاخص ها همچنین در تأئید شیوه های خاص کسب معرفت و رجحان آن ها بر شیوه هایی دیگر تأثیر بسزائی دارند. برخی بن مایه های معرفت شناختی با توجه به کنش و واکنش های متقابل با طبیعت (ذات وقایع) قابل درک هستند اما برخی دیگر در پیوند با شیوه نگرش معرفت شناختی ما می باشند. اعتبار معرفت شناختی نظام علمی به میزان زیادی ناشی از قواعد کلی نظام علمی است که بیانگر نحوه پرداختن به مدعیات و مسائل علمی می باشد.