فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the sustainable business practices in technology start-ups, focusing on their environmental and social strategies. The research aimed to understand the motivations behind adopting sustainability, the specific practices implemented, the challenges faced during implementation, and the impact of these practices on business performance. This qualitative study employed semi-structured interviews to collect data from key personnel in technology start-ups, including founders, CEOs, sustainability managers, and other strategic decision-makers. A total of 19 participants were selected using purposive sampling. The interviews were transcribed and analyzed using NVivo software, following an inductive approach to identify themes. Theoretical saturation was achieved when no new themes emerged from the data. The analysis revealed five main themes: motivation for sustainability, environmental strategies, social strategies, challenges in implementation, and impact on business performance. Motivations included environmental concerns, market differentiation, regulatory compliance, ethical considerations, and economic benefits. Environmental strategies encompassed renewable energy use, waste management, sustainable product design, carbon footprint reduction, water conservation, and green procurement. Social strategies focused on employee well-being, community engagement, fair labor practices, stakeholder collaboration, customer education, social innovation, and inclusive hiring practices. Challenges included financial constraints, technological barriers, organizational resistance, supply chain complexities, regulatory hurdles, and market perceptions. The impact on business performance was positive, enhancing financial outcomes, operational efficiency, brand loyalty, innovation, and employee satisfaction. This study provides a comprehensive understanding of the sustainable business practices in technology start-ups, highlighting the multifaceted benefits and challenges of sustainability. The findings offer valuable insights for practitioners, policymakers, and researchers, emphasizing the importance of integrating environmental and social strategies into business operations to achieve long-term success and societal impact.
تحلیل مدل مفهومی شاخص های موثر بر تأمین مالی در شرایط بحران: شواهدی از دوران بیماری همه گیر کووید 19 و تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
69 - 110
حوزههای تخصصی:
شود و در مواجهه با فرصت ها و تهدیدهای متنوع پاسخ مناسبی ارائه دهد. در دهه گذشته، شرکت ها درکشور با دو بحران بزرگ تشدید تحریم ها و کووید19 مواجه شدند که به نظر تأثیر عمیقی بر تأمین مالی آن ها داشته است. در این راستا، پژوهش حاضر با مطالعه نسبتا جامع ادبیات پژوهش ابعاد اثرگذار بر توسعه نظام تأمین مالی شرکت ها را شناسایی و سپس با استفاده از روش معادلات ساختاری مدل پیشنهادی را تحت تأثیر تحریم و کووید19 مورد آزمون تجربی قرار داد. به عبارتی، این مطالعه به دنبال پاسخ به این چالش بود که تأثیرپذیری الگوی تأمین مالی از عوامل درون و برون شرکتی تحت تأثیر تحریم و کووید19چگونه است. بدین منظور داده های 159 شرکت طی سال های 1392 تا 1401 (1590 شرکت- سال) برای بررسی 14 فرضیه تدوین شده، گردآوری و با بکارگیری روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS4 در قالب سه مدل جداگانه آزمون شد. الگوی تأمین مالی به سه بخش داخلی، خارجی کوتاه مدت و خارجی بلندمدت تقسیم شد. نتایج پژوهش نشان داد که بحران تحریم و کووید19 تأثیر ویژگی های حسابرسی، عملکرد مالی، عملکرد بازار، کارایی سرمایه گذاری، ارتباطات سیاسی بر تأمین مالی داخلی از طریق سود انباشته و همچنین، تأثیر عملکرد مالی، عملکرد بازار، کارایی سرمایه گذاری، ارتباطات سیاسی و ویژگی های شرکتی بر تأمین مالی خارجی کوتاه مدت و بلندمدت را به طور معنی داری کاهش و تاثیر عدم اطمینان اقتصادی بر تأمین مالی داخلی از طریق سود انباشته و تأمین مالی خارجی کوتاه مدت و بلندمدت را افزایش می دهد. در نهایت نیز بر اساس ضرایب تعیین هر سه مدل پژوهش مشخص شد که سازه های منتخب، قدرت تبیین و توضیح بیشتری برای تأمین مالی خارجیبلند مدت نسبت به تأمین مالی داخلی و تأمین مالی خارجی کوتاه مدت را دارند.
طراحی و اعتباریابی ابزار سنجش شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان بر اساس رویکرد شایستگی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
74 - 102
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به شیوه ترکیبی و با هدف طراحی و اعتباریابی ابزاری جهت سنجش شایستگی های حرفه ای دانشجو معلمان انجام گرفت. ابزار مورد نظر شامل سه بعد دانش، مهارت و نگرش بود که بعد دانش، دارای خرده آزمون های دانش محتوایی (6 گویه)، دانش تربیتی (19 گویه) و دانش فناورانه (9 گویه) بود و بعد مهارت نیز دارای خرده آزمون دانش محتوایی تربیتی در عمل (19 گویه) و دانش محتوایی تربیتی فناورانه در عمل (19گویه) بود. همچنین در بعد نگرش، نگرش دانشجو معلمان و معلمان نسبت به تدریس، یادگیری و یادگیرنده با 56 گویه ارزیابی می شود. در این ابزار، به منظور ارزیابی دانش از آزمون؛ به منظور ارزیابی مهارت از چک لیست و به منظور ارزیابی نگرش از پرسشنامه نگرش سنج استفاده می شود. در بخش دانش، دانش محتوایی، دانش تربیتی و دانش فناورانه از طریق آزمون ارزیابی می شود. در بخش مهارت، بعد از مشاهده تدریس عملی دانشجومعلم، چک لیست توسط ارزیاب، تکمیل می شود؛ در بخش نگرش، جهت سنجش نگرش، پرسشنامه نگرش سنج توسط دانشجو معلم تکمیل می شود. جهت سنجش روایی ابزار شایستگی های حرفه ای از نظر متخصصان و ضریب روایی CVR استفاده شد. ضریب روایی (0.82) محاسبه شد و نشان داد ابزار مورد نظر از ضریب روایی بالایی برخوردار است. جهت سنجش پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی 0.90 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بالای ابزار سنجش شایستگی های حرفه ای دانشجومعلمان بود.
بررسی اثرات هوش مصنوعی بر ابعاد تعلیم و تربیت اسلامی و نقش آن در شکل گیری هویت اسلامی ایرانی کودک و نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
19-29
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحولات گسترده در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به ویژه در زمینه هوش مصنوعی، تغییرات شگرفی را در جنبه های مختلف زندگی انسان ها به وجود آورده است. این تغییرات در جوامع اسلامی نیز قابل ملاحظه بوده و نظام های آموزشی و تربیتی را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به اینکه تعلیم و تربیت اسلامی همواره بر پایه ارزش ها و اصول دینی شکل گرفته، ورود فناوری های جدید همچون هوش مصنوعی می تواند چالش ها و فرصت های متعددی را ایجاد کند.
مدل اتحاد بانک با بازیگران صنایع مختلف در راستای بهبود توانایی اکتشاف و بهره برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
103 - 142
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال، بانک ها را ملزم می سازد تا علاوه بر بهبود بهره برداری از امکانات موجود به سمت اکتشاف فرصت های جدید حرکت کنند. از این رو، بانک ها با استفاده از اتحاد با سازمان هایی از صنایع مختلف به دنبال ایجاد سازمانی دوسوتوان هستند. هدف این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بانک ها چه اتحادی با بازیگران مختلف باید ایجاد کنند تا به دوسوتوانی سازمانی منجر شود. به این منظور، مدل مفهومی اولیه از ترکیب تئوری دوسوتوانی، شباهت صنعتی و قدرت پیوند تشکیل شد. سپس، ماتریس هم رخدادی مضامین برای اختصاصی کردن مدل مفهومی به جهت پیشنهاد نوع روش همکاری بانک با دیگر بازیگران استفاده شد. ماتریس هم رخدادی مضامین از تحلیل محتوای 115 مقاله مرتبط با اتحاد در صنعت بانکداری، استخراج شده است. مدل مفهومی نشان می دهد، هر نوع اتحاد، تحت شرایط شباهت صنعتی بازیگران با صنعت بانکداری به صورت بده بستانی، برخی از مولفه های اکتشاف و بهره برداری را محقق می سازد. لذا، تصمیم گیری برای تعیین نوع اتحاد مناسب، بنابرتعیین اولویت مولفه های اکتشاف و بهره برداری تحت شرایط شباهت صنعتی بازیگران قابل ارزیابی است.
شناسایی و رتبه بندی مقوله های جانشین پروری مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (مورد مطالعه: نظام آماری کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
153 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه:شناخت مقوله های فرایند جانشین پروری به عنوان یک روش سیستماتیک جهت شناسایی، انتخاب و ارتقای کارکنان کلیدی و استخدام نیروهای مستعد جدید در سازمان، در بیانیه گام دوم انقلاب بسیار تأکید شده است. هدفهدف این پژوهش شناسایی و تعیین اولویت مقوله های جانشین پروری در سازمان های دولتی با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب است. متدولوژی محل انجام پژوهش مرکز آمار ایران و معاونت های آمار و اطلاعات در سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ها و دفاتر آمار دستگاه اجرایی به عنوان نظام آماری ایران بوده و این پژوهش، آمیخته (کمّی−کیفی) با رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، 18 نفر از خبرگان دانشگاهی مسلط به موضوع و بخش کمّی شامل 114 نفر از مدیران و کارشناسان متخصص مرکز آمار ایران و معاونت های آمار و اطلاعات در سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ها و دستگاه اجرایی بودند.برای جمع آوری داده ها، در بخش کیفی از تکنیک مصاحبه و کدگذاری داده ها و مقوله ها، و در بخش کمّی از پرسش نامه، تحلیل و انجام آزمون های آماری استفاده شده است.برای اولویت بندی مقوله ها نیز از آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیرییافته ها نشان می دهد که جانشین پروری مبتنی بر مقوله های بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، دارای شش بُعد است که این ابعاد شامل شایستگی ها، استعدادیابی، آموزش و توسعه جانشین منتخب، ماندگاری و هم راستایی راهبردی، بانک اطلاعات جانشینی، و جانشین گزینی می باشد و مقوله شایستگی ها مهم ترین عامل در موفقیت پیاده سازی نظام جانشین پروری می باشد.ابعاد شایستگی ها با تاکید بر بیانیه گام دوم احصا شد.
مدیریت لحن و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت:نقش تعدیل کنندگی تنوع جنسیتی هیئت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
75 - 102
حوزههای تخصصی:
بازارهای مالی هوشمند گشته اند و صرفاً اطلاعات کمی نیاز آن ها را برطرف نمی کند. همین امر موجب شده است تا گزارش های کیفی کانون توجه بسیاری از مخاطبان بازارهای مالی قرار گیرد و علاوه بر گزارش های مالی، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت را به عنوان بخشی از چشم انداز شرکت مدنظر قرار دهند. ازآنجایی که قاعدۀ مشخصی در افشاهای متنی وجود ندارد، مدیران قادرند با گزینش واژگان، لحن گزارش ها را دست کاری نمایند. هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که چگونه تنوع جنسیتی هیئت مدیره رابطه بین لحن غیرعادی (مدیریت لحن) با مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و رابطه بین لحن این گزارش ها و مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت را تعدیل می نماید. نمونه پژوهش متشکل از 784 مشاهده با مجموع 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1400 است. نتایج نشان داد تنوع جنسیتی هیئت مدیره رابطه بین لحن غیرعادی، لحن غیرعادی سال قبل و لحن گزارش فعالیت هیئت مدیره با گزارش مسئولیت پذیری اجتماعی را تعدیل می نماید. همچنین، بین لحن غیرعادی گزارش فعالیت هیئت مدیره سال قبل و گزارش مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه منفی معنی داری وجود دارد.
تاثیر قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری بر سرعت دستیابی به اعتبار تجاری بهینه: رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
153 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی ردیابی نقش قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری بر سرعت دستیابی به اعتبار تجاری بهینه شرکت ها است.روش پژوهش: در راستای حصول به اهداف پژوهش اطلاعات نمونه ای مرکب از 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند، برای یک دوره زمانی 13 ساله مابین سال های 1389 الی 1401 گردآوری شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(GMM) بهره گرفته شد. جهت سنجش سرعت تعدیل اعتبار تجاری از مدل قبلا توسعه داده شده توسط Lou(2022) و جهت سنجش قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری از شاخص سود-بازده استفاده شده است.یافته های پژوهش: نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که سرعت تعدیل اعتبار تجاری در نمونه پژوهش حدود 60 درصد است، یعنی شرکت ها قادرند در هرسال 60 درصد از فاصله ایجاد شده تا اعتبار تجاری بهینه را جبران نمایند. همچنین قابلیت مقایسه اطلاعات حسابداری بر سرعت تعدیل اعتبار تجاری تاثیرگذار است و با ارتقای این عامل، سرعت دستیابی شرکت ها به اعتبار تجاری بهینه افزایش خواهد یافت.دانش افزایی: پژوهش جاری مدارکی فراهم آورد که نشان می دهد سطح کیفی اطلاعات صورت های مالی برای استفاده کنندگان و تامین کنندگان اعتبارات شرکت ها، می تواند سرعت تعدیل اعتبار تجاری را در رسیدن به اعتبار تجاری هدف افزایش دهد.
شناسایی پیشران های صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد مواجه پیش دستانه با تهدیدهای منطقه ای و فرامنطقه ایی در افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
182 - 211
حوزههای تخصصی:
صنعت دفاعی کشور، امروز به الگویی عینی و کاربردی برای سایر صنایع کشور تبدیل شده و این صنعت متناسب با مدل و ساختار، نقش حیاتی به عنوان راهبردی ترین صنایع کشور ایفا می کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های دفاعی ج.ا ایران که نقشی اساسی در مواجه پیش دستانه در افق 1407 در برابر تهدیدهای منطقه ای و فرامنطقه ایی خواهد داشت، انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که با رویکرد آمیخته صورت پذیرفته است. روش انتخاب جامعه آماری به صورت هدفمند و نمونه گیری به صورت تمام شمار، شامل 43 نفر از اساتید دانشگاه های نیروهای مسلح و فرماندهان نظامی با حداقل 5 سال سابقه خدمت در مشاغل راهبردی است. شیوه گردآوری اطلاعات با انجام مطالعات کتابخانه ای علمی و تخصصی، بهره گیری از روش های ذهن انگیزی و مصاحبه با خبرگان بود. در مرحله نخست کار 36 پیشران شناسایی شد که با نظر جامعه نمونه 18 پیشران مهم و اثرگذار تفکیک و جهت درج در ماتریس تحلیل اثر متقابل و نرم افزار MicMac انتخاب شدند. در نهایت با توجه به نظر خبرگان شش پیشران نوآوری های بنیادین فناورانه، قراردادهای خرید تسلیحات نظامی، منابع مالی و انسانی، بازتولید فناوری ها دفاعی و نظامی، تعاملات بین المللی کشورهای منطقه و انحصار فناورانه ابرقدرت ها به عنوان اثرگذارترین پیشران ها شناسایی شدند.
توسعه مدلی جامع جهت پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این مطالعه توسعه الگویی جامع برای پیش بینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار با به کارگیری شناسه های فنی، بنیادی، کلان اقتصادی و رفتاری با استفاده از رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری است.روش: در این پژوهش 54 معیار از چهار بعد ابعاد اصلی تأثیرگذار بر قیمت بورس تعیین شد و در اختیار خبرگان قرار داده شد. پس از آن با استفاده از روش دلفی فازی، 15 معیار مهم انتخاب و سپس با استفاده از روش الگوسازی ساختاری - تفسیری الگوی جامع تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین معیارها مشخص شده است. نوآوری: اگرچه در پژوهش های پیشین از تلفیق حداکثر دو بعد پیش بینی قیمت سهام استفاده شده، در این پژوهش سعی شده است هر بعد نماینده ای در پیش بینی قیمت سهام داشته باشد. از سوی دیگر در روش فازی میزان ابهامات به کمترین حد کاهش پیدا کند و الگوسازی ساختاری - تفسیری نمای شماتیک از میزان محرک بودن معیارها ارائه کرده است. نتایج: بر اساس یافته ها در الگوی الگوسازی ساختاری - تفسیری مشاهده می شود قیمت به سود هر سهم و شاخص جریان پول در انتهای سلسله مراتب قرار می گیرد و قدرت محرکه زیادی دارد. معیارهایی که در پایین سلسله مراتب قرار می گیرند عبارتند از نرخ ارز و اندیکارتور قدرت نسبی و میانگین متحرک نمایی که تأثیرپذیرترین شاخص ها هستند.
اثر شوک تحریم بر شاخص بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحمیل تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران آثار متفاوتی بر بازارهای مختلف مالی داشته است و بازار سرمایه در ایران نیز یکی از بازارهایی بوده که از شوک تحریم بی تأثیر نبوده است. ازآن جایی که تحریم ها عاملی کلیدی در توضیح نوسانات اقتصادی ایران هستند، هدف این مقاله بررسی آثار تحریم در قالب الگویی اقتصادسنجی کلان ساختاری بر وضعیت بازار سرمایه در ایران است. برخلاف سایر پژوهش های انجام شده، نحوه اثرگذاری تحریم به صورت غیرفازی در این پژوهش لحاظ نشده و مطابق با شدت تحریم ها تغییر می کند. روش پژوهش نیز خود رگرسیون با وقفه های توزیعی با در نظر گرفتن داده های با تواتر زمانی متفاوت است که داده های استفاده شده برای دوره سی ساله برخی با تواتر سالانه و برخی با تواتر فصلی از سال های 1370 تا 1400 است. نتایج الگوی بهینه نشان می دهد که شاخص تحریم تأثیر منفی و معنادار بر رفتار بازار سرمایه دارد.
ملاحظات ایجاد یک نهاد سیاست گذاری رفتاری و تلنگری در ساختار اجرایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
775 - 806
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با توجه به تأثیر رو به رشد کاربرد بینش های رفتاری بر سیاست عمومی، ضمن بررسی تجربه کشورهای متقدم و متأخر در حوزه استقرار تیم های بینش رفتاری در ساختار حکمرانی خود، به بررسی امکان و نحوه ساخت و سازمان دهی تیم های بینش رفتاری در ساختار اجرایی و تصمیم گیری کشور پرداخته است. مطالعات نشان می دهد که از رویکرد رفتاری به سیاست و خط مشی گذاری رفتاری در کشور، دست کم در بُعد پژوهش یا توصیه های سیاستی، کمابیش استقبال شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با مرور ادبیات نظری و بر اساس نتایج مطالعات میدانی، موضوع امکان تشکیل و استقرار یک نهاد سیاست گذاری بینش رفتاری در ساختار خط مشی گذاری و همچنین، ملاحظات مرتبط در خصوص نحوه تشکیل آن در ساختار اجرایی کشور، به بحث گذاشته شود.روش: این مطالعه در قالب یک پژوهش کیفی و با روش تحلیل تم یا مضمون صورت گرفته است. جامعه مدنظر، به منظور دستیابی به هدف پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، مدیران دستگاه های اجرایی، خبرگان و متخصصان اجرایی در عرصه سیاست گذاری رفتاری است. روش نمونه گیری پژوهش حاضر از نوع نمونه گیری با روش گلوله برفی است. با توجه به استراتژی پژوهش، نمونه گیری به شیوه نظری و با بهره گیری از تکنیک هدفمند انجام شده است. در این پژوهش با ۱۴نفر از اعضای هئیت علمی دانشگاه ها، مدیران دستگاه های اجرایی و خبرگان و متخصصان اجرایی در عرصه سیاست گذاری رفتاری مصاحبه شده است.یافته ها: در بخش نظری تجربه کشورهایی که تیم های بینش رفتاری دارند، در قالب سه حوزه اهداف و وظایف حوزه های عملیات، ساختار نهادی و تشکیلاتی و در نهایت، ساختار قانونی و حقوقی آورده شده است. بر اساس مصاحبه های انجام شده با خبرگان، ۲۹۴مضمون پایه شناسایی شد. این مضامین در قالب ۸ مضمون سازمان دهنده ساختاری، قانونی، حقوقی، رفتار جامعه ایرانی، رفتار مدیران دولتی ایرانی، اخلاق بوروکراسی و پذیرش تئوریک سازمان دهی شد. مضامین سازمان دهنده با نظر خبرگان در قالب سه مضمون فراگیر شامل ملاحظات نهادی، ملاحظات فلسفی و ملاحظات رفتاری تقسیم بندی شد. در عین حال، بر اساس نظر خبرگان، مهم ترین گزاره های موافقت و مخالفت در خصوص استقرار تیم های بینش رفتاری در ساختار هدایت رفتاری کشور، در چهار حوزه قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج مطالعات این پژوهش توصیه می کند که برای استقرار نظام های مدیریت رفتاری، سه ملاحظه نهادی، فلسفی و رفتاری در کانون توجه قرار گیرد. در حوزه ملاحظات نهادی، پیشنهاد شده است که خاستگاه نهادی و اجرایی این تیم ها در خارج از بدنه حاکمیت اداری قرار گیرند و پس از فرایندهای هم سوسازی، ارزیابی، آگاه سازی و تجویزهای رفتاری غیرالزام آور، در خصوص توسعه و نفوذ نهادی آن ها اندیشیده شود. در حوزه ملاحظات رفتاری، خط مشی گذار رفتاری باید دانش خود را در دو حوزه ابعاد رفتار جامعه ایرانی و ابعاد رفتاری مدیران دولتی ایرانی تکمیل کند. به همین جهت پیش بینی می شود که کارگزاران نیمه بوروکرات ایرانی، علاقه ای به مداخلات رفتاری عمیق و متوسط نداشته باشند؛ بر همین اساس توصیه می شود که سطح مداخله های رفتاری از جنس تلنگر، در ابتدا ناظر به اصلاح رفتار روبنایی در جامعه ایرانی باشد. در حوزه ملاحظات فلسفی به نظر می رسد که جامعه ایرانی به عقلانیت ایدئولوژیک، به جای عقلانیت تکنوکراتیک گرایش داشته باشند و نمی توان انتظار داشت که جامعه ایرانی احساس آزادی ایجاد شده بر اساس قابلیت های معماری انتخاب را به عنوان جایگزین خود آزادی بپذیرند و همانند کشورهای غربی از آن استقبال کنند؛ بدیهی است طراحی نسخه ای جدید از مداخلات رفتاری با روایت ایرانی ضرورت دارد.
ارائه چارچوب مفهومی تاثیر بسته بندی سبز بر دلبستگی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تأثیر بسته بندی سبز بر دلبستگی برند انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی است که از لحاظ روش اجرا در قالب یک پژوهش توصیفی-پیمایشی با رویکرد مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مصرف کنندگان مواد غذایی در شهر تهران می باشد. که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، نمونه ای متشکل از 384 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شد. در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیات از پرسشنامه ای شامل 7 بعد و 36 سؤال استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا و روایی همگرا و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بسته بندی سبز تأثیر مثبت و معناداری بر آگاهی برند، درگیری ذهنی و هویت برند دارد. همچنین مشخص شد که نگرش زیست محیطی مشتریان رابطه بین بسته بندی سبز با درگیری ذهنی، آگاهی برند و هویت برند را تعدیل می کند. همچنین مشخص شد که هویت برند، آگاهی برند و درگیری ذهنی مشتریان هر سه تأثیر مثبت و معناداری بر تصویر برند دارند. در نهایت مشخص شد که تصویر برند تأثیر معناداری بر دلبستگی برند دارد.
طراحی الگوی کارآفرینی در شبکه بانکی با رویکرد فناوری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی کارآفرینی در شبکه بانکی با رویکرد فناوری دیجیتال می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کمی و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 384 نفر از کارشناسان در زمینه فناوری اطلاعات و کارآفرینی در صنعت بانکی و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. نتایج نشان داد که زمینه های ایجاد و گسترش کارآفرینی دیجیتال توسط بانک ها با ابعاد زمینه های ایجاد و گسترش کارآفرینی دیجیتال توسط بانک ها با ابعاد، توسعه فناوری های مالی، ایجاد مدل های کسب وکار الکترونیک، توسعه تسهیلات کارآفرینی الکترونیک، مدیریت زیرساخت های تجارت الکترونیک، توسعه ارز دیجیتال و بلاکچین، جذب ایده های کارآفرینی دیجیتال و توسعه بانکداری الکترونیک منجر نقش کلیدی در ایجاد شبکه کارآفرینی دیجیتال بانکی دارند. همچنین توسعه کارآفرینی بانکی با ابعاد توسعه کارآفرینی سازمانی، توسعه کارآفرینی تجاری، توسعه کارآفرینی الکترونیکی و توسعه مدل های کارآفرینی دیجیتال منجر به تسریع ایجاد ایجاد شبکه کارآفرینی دیجیتال بانکی می گردد. نتایج نشان داد. زمینه های ایجاد و گسترش کارآفرینی دیجیتال توسط بانک ها تأثیر مثبت و معناداری بر ایجاد شبکه کارآفرینی دیجیتال بانکی دارد. توسعه کارآفرینی بانکی تأثیر مثبت و معناداری بر ایجاد شبکه کارآفرینی دیجیتال بانکی دارد.
ارائه مدل رضایتمندی مشتریان از خدمات غیرحضوری در سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق ارائه مدل رضایتمندی مشتریان از خدمات غیر حضوری در سازمان تأمین اجتماعی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و براساس روش، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان سازمان تأمین اجتماعی استان خراسان رضوی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد. متغیر رضایتمندی مشتریان از خدمات غیرحضوری شامل 4 بعد زیرساختها، فرهنگ سازی، اصلاح ساختارها و خلاقیت و نوآوری می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار Lisrel استفاده گردید. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پژوهش، تناسب مناسبی با داده های جمع آوری شده دارد. همچنین جهت بهبود شاخص های برازش مدل، از اصطلاحات پیشنهادی منطبق با ادبیات پژوهش استفاده شده است و در نهایت مدل پژوهش تائید شد.
عوامل موثر بر استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت خدمات بانکداری الکترونیک (مورد مطالعه: بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
35 - 50
حوزههای تخصصی:
رشد فناوری و ایجاد انقلاب دیجیتال در صنعت بانکداری که مشتریان آن به طور فزاینده ای رو به افزایش هستند ، در چند سال گذشته تأثیر قابل توجهی بر نظام مالی گذاشته است و بانک ها را ملزم به تجدید نظر اساسی در تجارت خود کرده است. تحولات و ظهور فناوری های نوین مانند بلاک چین این پتانسیل را دارد که کل صنعت بانکداری را به روش های سریع تر و کارآمد تر از همیشه تغییر دهد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت خدمات بانکداری الکترونیک است. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته صورت گرفته است. در گام اول جهت شناسایی و استخراج عوامل از مطالعه فراترکیب و نظرات خبرگان وصاحب نظران به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. در گام دوم پس از انجام تحلیل مضمون جهت تعیین اولویت و اهمیت عوامل از رویکرد کمی و تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است . جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان بانکی مرتبط با موضوع پژوهش بوده که به روش نمونه گیری هدفمند تعیین شده است. نتایج پژوهش منجر به کشف 17 عامل محوری گشت. تخصص و دانش فنی، توسعه زیر ساخت ها ، نیروی انسانی متخصص، پشتیبانی و حمایت ومنابع مالی با رتبه اول تا پنجم مهم ترین عوامل موثر بر استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت خدمات بانکداری الکترونیک شناسایی شدند.
فهم داده بنیاد چگونگی اتخاذ رفتار شجاعانه در سازمان های دولتی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 113
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای شجاعانه برای سازمان ها بسیار مهم هستند؛ زیرا ضمن برطرف مشکلات آن ها، اعتماد طولانی مدت را به سازمان القا می کنند. هدف این پژوهش، فهم فرایند انتخاب رفتار شجاعانه در سازمان های دولتی است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کیفی است و با روش تئوری داده بنیاد اجرا شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش خبرگان حوزه رفتاری منابع انسانی سازمان های دولتی استان آذربایجان شرقی (شهر تبریز و مرند) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه ۲۰۲۰ کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مقوله محوری انتخاب رفتار شجاعانه، در قالب مؤلفه های فرعی «پشتکار و تاب آوری»، «دلیری و شهامت»، «کنشگری و بی تفاوت نبودن به انحراف های مشاهده شده» و «توان حفظ هویت و صداقت در بیان حقیقت» تعریف شد. شرایط علّی در قالب مؤلفه های عوامل فردی و ساختاری، شرایط زمینه ای در قالب مقوله های شخصیت و عملکرد مدیران، فشار اجتماعی، سازمان غیررسمی و زمینه های تربیتی و اجتماعی و شرایط مداخله گر در قالب مقوله های عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دسته بندی شدند. راهبردها نیز در قالب مقوله های توسعه فرهنگ خطرپذیری، الگوسازی از افراد شجاع و نشر روایت های آنان، آگاهی بخشی و آموزش منابع انسانی، گسترش تعاملات دوسویه و چندسویه مؤثر و طراحی سازوکارهای تشویقی و حمایتی مروج رفتارهای شجاعانه شناسایی شد. در نهایت، پیامدها به مقوله های دستاوردهای فردی، سازمانی و فراسازمانی دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: مدیران و سیاست گذاران حوزه منابع انسانی می توانند به کمک مدل پارادایمی ارائه شده در این پژوهش با رفتارشجاعانه، فرایند انتخاب آن و پیامدهای حاصل از بروز این رفتار در سازمان ها آشنا شوند و در نهایت به یک سری اصلاحات ساختاری، فرهنگی و سیاسی برای توسعه رفتار شجاعانه دست بزنند.
بررسی تاثیر نوآوری زیست محیطی محصول بر ارزش درک شده برند از طریق نقش میانجی جنبه های اخلاقی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
368 - 380
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش توجه مصرف کنندگان به مسایل زیست محیطی و اخلاقی، برندها را به سمت پیاده سازی سیاست های نوآورانه و پایدار سوق داده است؛ بنابراین، در عصر حاضر، نوآوری زیست محیطی به عنوان یک عنصر اساسی در استراتژی های بازاریابی و مدیریت برند مطرح شده است. هم چنین، جنبه های اخلاقی برای مشتریان بسیار اهمیت دارد و جزو مفاهیم مهم ارزش یک برند است. پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر نوآوری زیست محیطی محصولات لوازم خانگی داخلی بر ارزش درک شده از طریق نقش میانجی جنبه های اخلاقی می پردازد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان برندهای ملی لوازم خانگی هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که روایی آن با محاسبه روایی محتوا، همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل آماری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، نوآوری های زیست محیطی محصول بر ارزش درک شده برند، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان تاثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان بر ارزش درک شده برند تاثیر مثبت و معناداری دارند. علاوه بر این، آزاداندیشی و حفظ حریم خصوصی مشتریان در رابطه نوآوری های زیست محیطی محصول و ارزش درک شده برند نقش میانجی دارند.اصالت/ارزش افزوده علمی: پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نوآوری های زیست محیطی در صنعت لوازم خانگی می پردازد که یکی از صنایع پرمصرف و تاثیرگذار بر محیط زیست است. هم چنین، پژوهش به طور خاص به بررسی نقش میانجی جنبه های اخلاقی می پردازد که در ادبیات پژوهشی کم تر به آن پرداخته شده است.
برآورد تأثیر عوامل بنیادین کلان اقتصادی بر بازار سرمایه (رویکرد داده های ترکیبی تواتر متفاوت میداس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
691 - 709
حوزههای تخصصی:
هدف: بازار سرمایه به عنوان یکی از ارکان تأمین مالی کشورها، در رونق فعالیت های اقتصادی نقشی کلیدی دارد. جایگاه کلیدی بازار سرمایه سبب شده است تا همواره پژوهش های متعددی در خصوص شناسایی عوامل اثرگذار بر آن انجام پذیرد. این بازار بستری را فراهم می سازد تا از طریق آن، برای پس اندازکنندگان انگیزه ای ایجاد شود و منابع مازاد خود را با سرمایه گذاری در سهام بنگاه های اقتصادی یا اوراق بهادار، در اختیار متقاضیان سرمایه گذاری قرار دهند؛ از این رو بازار سرمایه در بهبود سرمایه گذاری و رشد اقتصادی نقش مهمی ایفا می کند. این پژوهش با هدف بررسی آثار متغیرهای کلان اقتصادی بر وضعیت بازار سرمایه به نگارش درآمده است و با استفاده از روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی با رویکرد داده های با تواتر متفاوت (میداس) اجرا شده است.روش: روش این پژوهش شکل خاصی از رگرسیون با وقفه های توزیعی است که در آن، متغیرهای مستقل نسبت به متغیر وابسته، از تواتر بالاتری در واحد زمان برخوردار است. به بیان دیگر، در این روش مبادله ای بین منفعت استفاده از اطلاعات بیشتر و هزینه پارامترهای بیشتر برای تخمین وجود دارد. متغیرهای بنیادی مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از: بازار سرمایه، تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره، بهای نفت، نرخ ارز و تورم که در این پژوهش، داده های آماری با تواتر زمانی متفاوت در الگو بررسی شده است. در این پژوهش پس از بررسی آزمون های لازم آماری برای متغیرهای توضیحی و وابسته، بازه زمانی بین سال های ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ انتخاب شده است.یافته ها: نتایج الگوی میداس نشان می دهد که بهای نفت، نقدینگی و نرخ ارز، بر رفتار بازار سرمایه تأثیر مثبت و معناداری دارد و می توانند به عنوان عامل توضیح دهنده شاخص بورس در بلندمدت لحاظ شوند. گزاره پیشین بدان معناست که افزایش متغیرهای مذکور توأم با افزایش شاخص بازار سرمایه بوده است. بهای نفت به واسطه افزایش درآمدهای دولت وعدم مداخله آن در بازار سرمایه، به بهبود وضعیت بازار منجر می شود. نرخ ارز به واسطه افزایش سودآوری بنگاه های صادراتی، افزایش سودآوری بنگاه های غیرصادراتی از طریق رشد اسمی سود و افزایش ارزش دارایی ها به واسطه ایجاد تورم در اقتصاد، زمینه رشد شاخص بازار سرمایه را فراهم می آورد. نقدینگی نیز از یک سو به واسطه ایجاد تورم و از سوی دیگر به واسطه افزایش نقدینگی بازار و رونق در آن، به سهم خود بر بهبود بازار اثر گذار است. نتیجه گیری: از جمله یافته های مهم این پژوهش، تأثیر مثبت متغیرهایی بر بازار سرمایه است که در سطح اقتصاد کلان، نسبت به آثار منفی افزایش آن ها، مباحث پرچالشی وجود دارد. به طور ویژه، دو متغیر نرخ ارز و نقدینگی، از جمله متغیرهایی هستند که افزایش آن ها با بروز تورم در اقتصاد ایران توأم بوده است. بنابراین برای بهبود بازار سرمایه، می بایست مجموعه سیاست های اتخاذ شده، به صورت کل نگری و دور از بخشی نگری باشد. در واقع، افزایش متغیرهای مذکور، می تواند به رشد بازار سرمایه منجر شود؛ اما در سطح کلان اقتصاد نیز می تواند با آثار منفی همراه شود.
مدل سازی و تحلیل سناریوی چالش های خلق رفتار هم آفرینی برند مشتری: تحلیلی بر راهبردهای مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
رفتار هم آفرینی برند مشتری در برندسازی اهمیت فراوانی دارد. تاکنون پژوهش در زمینه شناسایی چالش های خلق این رفتار و راهبردهای برون رفت از آنها انجام نشده است. پژوهش حاضر برای شناسایی چالش ها، تحلیل روابط آنها و ارائه راهبردهای مقابله انجام شده است. این مطالعه در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول و سوم چالش ها و راهبردهای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رویکرد کیفی و نیز با انجام دادن تحلیل تماتیک شناسایی شد. در این دو مرحله جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و متخصصان فعّال در صنعت تجارت الکترونیک بوده که در آن از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده شده است. در مرحله دوم با رویکرد کمّی پرسشنامه محقق ساخته، روش نگاشت شناختی-فازی و روابط بین چالش ها تحلیل و سناریونگاری شد. نمونه آماری این مرحله 10 نفر از خبرگان دردسترس بوده است. نتایج نشان داد که 15 چالش در سه سطح کلی «چالش های درون سازمانی»، «موانع محیطی» و «مسائل سمت مشتری» وجود دارد. چالش های نبود ارتباطات اثربخش بین برند و مشتری، برند کارفرمایی ضعیف و عدم نگرش و همسویی استراتژیک در تمامی سناریوهای روبه عقب وجود داشته است؛ بنابراین این چالش ها در خلق هم آفرینی برند مشتری اهمیت فراوانی دارند. مشکلات فرهنگی جامعه مستقل ترین چالش در سناریوهای روبه جلو بوده است. برند کارفرمایی ضعیف و فرهنگ سازمانیِ بسته دو چالشی است که در تمامی سناریوهای روبه جلو وجود داشته است؛ بنابراین این چالش ها در خلق هم آفرینی برند مشتری اهمیت فراوانی دارند. تحلیل هر دو دسته سناریو بیانگر اهمیت بسیار زیاد چالش برند کارفرمایی ضعیف است. در پایان، در این پژوهش برای مقابله با چالش های احتمالی 16 راهبرد در سه سطح «آماده سازی سازمان برای حرکت به سمت هم آفرینی»، «کاهش تأثیر موانع محیطی و خارج از کنترل سازمان» و «ترغیب مشتری برای بروز رفتار هم آفرینی برند» پیشنهاد شد.