فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده:بنابر عقیده یونگ سلامت روان «فردیت یافتن » است و نخستین شرط فردیت یافتگی، آگاهی از آن جنبه های نفس است که مورد غفلت قرار گرفته اند. به همین دلیل می توان گفت فردیت یافتگی یونگ تقریبا نزدیک به سرسختی روانشناختی است. هدف از انجام این تحقیق؛ مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Act) و درمان شناختی رفتاری (CBT) بر سر سختی روانشناختی، بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع کتابخانه ای بود. از کتب مختلف،مقالات و مطالب علمی مربوطه فیش برداری و استفاده شد. با توجه به تحقیقات صورت گرفته در رابطه با سرسختی روانشناختی می توان بیان داشت که ابتدا درمان شناختی و سپس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موثر بودند.
ارائه الگوی عمومی جهت پیاده سازی موفق تحول دیجیتال در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
282 - 315
حوزههای تخصصی:
هدف: تحول دیجیتال مستلزم ادغام فناوری های دیجیتال در تمام جنبه های عملیات یک سازمان است که اساساً نحوه عملکرد آن و ارائه ارزش به ذی نفعان آن را تغییر می دهد. در این زمینه، تحول دیجیتال شامل پذیرش و استفاده از ابزارها و بن سازه های دیجیتال برای ساده سازی فرایندهای سازمانی، افزایش دیجیتال سازی فرایندها و هدایت عملکرد سازمانی است. هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی عوامل پیاده سازی موفق تحول دیجیتال در سازمان و ارائه الگوی عمومی برای آن است.
روش: پژوهش جاری از نوع پژوهش های تفسیری با رویکرد استقرایی است و از حیث هدف، کاربردی شمرده می شود. همچنین از نظر روش پژوهش و نوع داده ها، یک پژوهش کیفی و از لحاظ زمان تک مقطعی است و از حیث صبغه پژوهشی، جزء پژوهش های میدانی قرار می گیرد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر، استادان و متخصصان حوزه تحول دیجیتال و مدیریت بودند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، نمونه گیری هدفمند در نظر گرفته شد تا افرادی انتخاب شوند که قادر باشند اطلاعات مطلوبی ارائه دهند و با معیار خاص مدنظر پژوهشگر تناسب داشته باشند. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود؛ بر این اساس با ۱۵ نفر مصاحبه انجام گرفت و با این تعداد، اشباع نظری حاصل شد. افزون بر انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته، برای جمع آوری داده ها، از مطالعه متون نیز استفاده شد. به منظور دسته بندی و کدگذاری، پس از تهیه مستندات حاصل شده از طریق مصاحبه، با استفاده از روش تحلیل مضمون، متن مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: طبق تحلیل پایانی و نگارش گزارش صورت گرفته و همچنین، کدگذاری های انجام شده، ۱۷۴ مضمون پایه، ۴۲ مضمون سازمان دهنده به دست آمد. در نتیجه تجزیه وتحلیل یافته ها، خرده موضوعات با معانی جامع مشابه ترکیب شدند و پنج مضمون فراگیر را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که رهبری و چشم انداز، مدیریت تغییر، همکاری و مشارکت، طراحی کاربرمحور و حفظ حریم خصوصی و امنیت داده ها، عوامل اصلی در اجرایی سازی تحول دیجیتال هستند و هریک از زیرمجموعه های آن ها نیز، در روند اجرایی سازی تحول دیجیتال، نقش مهمی دارند.
نتیجه گیری: تحول دیجیتال شامل تغییر شکل شیوه های سنتی مدیریت و انجام امور در سازمان، بهره گیری از فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و همچنین، ایجاد بهبود توسعه محصول، مهندسی، بازاریابی، فروش و خدمات است. تحول دیجیتال فقط تغییری برای استفاده از فناوری اطلاعات نیست، بلکه باید کل سازمان را درگیر کند؛ از این رو ارائه الگویی جامع، طبق یافته های پژوهش حاضر که به بررسی جنبه های مختلف سازمان جهت اجرایی سازی بپردازد، ضروری است. طبق نتایج پژوهش عواملی از قبیل رهبری و چشم انداز در راستای ایجاد زمینه برای انجام تحول دیجیتال و سپس، طراحی ابعاد مدیریت تغییر به منظور هماهنگی و ایجاد تغییرات در سازمان، همکاری و مشارکت برای ایجاد یکپارچگی و ارتباط بین بخش ها، طراحی کاربرمحور به منظور استقبال کارکنان و مردم یا مشتریان و حفظ حریم خصوصی و امنیت داده ها جهت ایجاد اعتماد از فضای مجازی، در راستای اجرایی سازی ضروری هستند. به طور کلی، تحول دیجیتال فرایندی پیچیده، اما ضروری است که در صورت اجرای موفق، می تواند مزایای چشمگیری را برای سازمان ها به همراه داشته باشد؛ از این رو ایجاد تحول دیجیتال در سازمان ها، در شرایط کنونی یک ضرورت به نظر می رسد.
eXtensible Business Reporting Language Data Assurance Challenges and Strategic Approaches: A Study in the Malaysian Business Reporting System Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The eXtensible Business Reporting Language (XBRL) functions as an independent, open platform that facilitates efficient information transmission over the Internet, improving business information utilization. Despite its widespread adoption and numerous benefits, unresolved assurance issues undermine its effectiveness, revealing a significant research gap. This study explores the complex landscape of XBRL data assurance challenges within the Malaysian Business Reporting System (MBRS). Utilizing a qualitative case study methodology, the research highlights key challenges in XBRL data assurance and presents strategic, innovative solutions. Through semi-structured interviews and document analysis, insights from diverse stakeholders are captured, revealing the development of artificial intelligence-enhanced audit software aimed at improving the quality of XBRL filings in Malaysia. Despite its potential, awareness of this advanced software among preparers remains disappointingly low. This research serves as a valuable resource for practitioners and researchers, offering an in-depth analysis of XBRL data assurance challenges and pioneering solutions, thereby making a significant contribution to this critical field.
طراحی الگوی توانمندسازی مدیران سازمان های ورزشی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی توانمندسازی مدیران سازمان های ورزشی عراق، انجام شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق اکتشافی و از حیث جهت گیری یک تحقیق بنیادین است که از استراتژی نظریه داده بنیاد با رویکرد پارادایمی (سیستماتیک) اشتراوس و کوربین استفاده کرده است. برای گردآوری داده های پژوهش از 15 مصاحیه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان مدیریت ورزشی در دانشگاه هاو محققان درزمینه توانمندسازی شغلی سازمان های ورزشی استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی پدید آمدند. نتایج نشان داد تعداد 26 کدمحوری ذیل 12 کدگزینشی در قالب ابعاد پنجگانه مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (ارتباطات، تبلیغات، سیستم اداری، آموزش، تفویض اختیار، استراتژی سازمانی، اقتصادی و ایجاد کسب وکار ورزشی)، عوامل زمینه ای (توانمندسازی کارکنان، توانمندسازی مدیران، سیاست های راهبردی، تقویت زیرساخت ها و رسانه)، عوامل مداخله گر (خلاقیت، شناسایی نیازها، جامعه پذیری، ارتباطات و تبلیغات)، راهبردها (تقویت برند سازمانی، حمایت مالی، ارزش آفرینی و تقویت فرهنگی) و پیامدها (بازاریابی، هواداران سازمانی، مدیریت سازمانی، مدیریت دانش، هوش سازمانی، بهبود اجتماعی و بهبود زیرساخت )، الگوی توانمندسازی مدیران سازمان های ورزشی عراق را تشکیل دادند. استفاده از این الگو درسازمان های ورزشی می تواند به توانمندسازی هرچه بیشتر مدیران ورزشی و روانشناختی آنها منجر شود؛ لذا پیشنهاد می شود؛ آموزش مدیریت در برابر تغییر مبتنی بر نوسانات محیط خارجی، شناخت و به کارگیری اصول مدیریت منابع انسانی و فراگرفتن مهارت های چندگانه مدیریتی قبل از رسیدن به مقام مدیریت برای مدیران درنظر گرفته شود.
شناسایی مولفه های قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان: مرور از طریق کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند پژوهش ها پیرامون مفهوم قابلیت های پویا و شناسایی مولفه-های آن در شرکت های دانش بنیان، با استفاده از روش تحلیل کتاب سنجی است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با رویکرد کتاب سنجی انجام شده است. تحلیل کتاب سنجی، از طریق استناد، جفت بندی کتابشناختی، هم رخدادی واژگان و خوشه بندی، مروری منتقدانه جهت شناسایی مضامین اصلی و مفاهیم پایه ای موضوع فراهم می نماید. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی مقالات Web Of Science بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار R است. تعداد مقالات مورد بررسی، 2242 مقاله منتشر شده در پایگاه در بازه زمانی 1991 تا 2023 است. در گام اول، آمار توصیفی از پژوهش های استخراج شده بیان شد، نرخ رشد تقریباً 15 درصدی در این بازه زمانی، بیانگر اهمیت موضوع قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان از نگاه پژوهشگران می باشد. در مرحله بعد به شناسایی تاثیرگذارترین افراد، آثار و نشریات پرداخته شد. به منظور بررسی روندهای معاصر و جریان های پژوهشی در حوزه قابلیت های پویا، بر اساس روش خوشه بندی از طریق جفت بندی کتاب شناختی شش خوشه حاصل شد. نتایج این خوشه بندی بیانگر محوریت دانش در تمامی این جریان های فکری بود. پس از استخراج و خوشه بندی مقالات، نامگذاری هر خوشه بر اساس پارامترهای مهم کلیدواژگان پرتکرار هریک انجام شد که هفت مولفه «شناسایی، تفسیر و بهره برداری از فرصت ها»، «خلاقیت، نوآوری و چابکی»، «رهبری»، «یادگیری»، «سرمایه های سازمانی»، «انطباق پذیری» و «فرهنگ سازمانی» شناسایی شدند. احصا دو مولفه «رهبری» و «فرهنگ سازمانی» به عنوان جنبه های قابلیت های پویا، از جنبه های نوآوری این پژوهش است.
طراحی مدل رفتاری مدیران در عصردیجیتال با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل رفتاری مدیران در عصردیجیتال با رویکرد نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران شرکت های پتروشیمی وابسته به شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران می باشند. با روش نمونه گیری هدفمند 8 نفر تیم مشارکت کننده انتخاب شدند. برای گردآوری و تحلیل داده ها از راهبرد پژوهشی نظریه داده بنیاد، استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها و طراحی الگو، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. یافته ها حاکی از آنست که، شرایط علّی شامل (عوامل انسانی، عوامل محیطی و عوامل سازمانی)، پدیده اصلی رفتار مدیران شامل (ارتباطات و تعاملات، اعتمادبخشی، تصمیم گیری در عدم قطعیت، ویژگی های شخصیتی و مَنِشِ دیجیتال), شرایط زمینه ای شامل (شناخت و فهم دیجیتال، آموزش و فرهنگ دیجیتال، مدیریت تجربه و استعداد و مهارت دیجیتال، تفکرِآینده نگری و استراتژیک دیجیتال، مدیریت تغییر و قابلیت رهبری دیجیتال), شرایط مداخله گر شامل (ذهنیت و نگرش دیجیتال، هوش مدیر، ارزش های مدیر، و نوآوری و ماهیت کسب و کار و صنعت), راهبردها و مکانیزم ها شامل (راهبرد نوآوری و یادگیری، راهبرد حفظ، ترکیب و تمرکز دیجیتال، راهبرد مشارکت دیجیتال و راهبرد هدایت و حکمرانی دیجیتال) و پیامدها شامل (پیامدهای ابعاد فردی و ابعاد سازمانی) می باشد.
ارائه مدلی برای پیش بینی قیمت سهام مبتنی بر CNN-LSTM بهینه شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
123 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین اهداف سرمایه گذاران و معامله گران بازار های مالی شناخت رفتار قیمت سهام است. پیش بینی قیمت، می تواند به افراد در مورد خرید، فروش یا نگهداری سهام کمک کند تا با زمان بندی موثر معاملات، سود بالقوه را به حداکثر یا زیان را به حداقل برسانند. به دلیل رفتار غیر خطی قیمت و وابستگی آن به عوامل گوناگون پیش بینی قیمت کار دشواری است که برای مقابله با این چالش، در این پژوهش از مدل های یادگیری عمیق کمک گرفته می شود که زیر شاخه ای از مدل های یادگیری ماشین هستند. ساختار مدل های یادگیری عمیق به دلیل تمرکز بر روی تعداد لایه های بیشتر و استفاده از گره های به هم پیوسته (نورون ها) در مواجه با مقادیر زیادی داده عملکرد مناسبی دارند و به دلیل توانایی آن ها در شناخت الگو ها و روابط، امکان ارائه پیش بینی دقیق تری از قیمت ها را فراهم می کنند.روش: در این پژوهش، برای پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران از دو مدل پیشنهادی LSTM-CNN و CNN-LSTM به وسیله بهینه سازی هایپرپارامتر ها توسط الگوریتم PSO که یک الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر جمعیت است و تکنیک های تقویت مدل شامل: آموزش خصمانه، مکانسیم توجه و بلوک باقی مانده استفاده شده است. این مدل ها با مدل های CNN،LSTM وCNN-LSTM مورد مقایسه قرار گرفته اند. جهت دستیابی به این هدف، داده های10سهم از تاریخ20 شهریور 1392 تا تاریخ20 شهریور 1402 مورد بررسی قرارگرفته است.داده های ورودی شامل: قیمت های تعدیل شده سهم، اندیکاتور ها، اسیلاتور ها، قیمت دلارآزاد آمریکا و نرخ تورم می باشد.یافته ها: مقایسه نتایج معیار های ارزیابی شامل چهار معیار RMSE، MAE، R-squared و MAPE نشان از عملکرد مطلوب دو مدل پیشنهادی با سایر مدل ها می دهد. علاوه بر این، مدل پیشنهادی LSTM-CNN توانسته بهترین عملکرد را به ثبت رساند. همچنین، بررسی نتایج دو مدل پیشنهادی، با و بدون الگوریتم PSO مشخص کرد که این الگوریتم به بهینه سازی مدل ها کمک می کند. در نهایت، بررسی استراتژی های مبتنی بر مدل های پیشنهادی بر روی پنج سهم از پنج صنعت مختلف در چهار دوره زمانی نشان از عملکرد مالی برتر آن ها می دهد. به عبارت دیگر، مدل های پیشنهادیLSTM-CNN و CNN-LSTMتوانسته اند در معیار بازده مالی و نسبت شارپ در مقایسه با سایر استراتژی ها موفقیت مطلوبی به دست آورند که مدل پیشنهادیLSTM-CNN مطلوب ترین عملکرد را به ثبت رسانده است.نتیجه گیری: هایپرپارامترها، پارامترهایی هستند بر روی خروجی مدل ها تاثیر دارند و با تغییر هرکدام از این هایپارامترها نتایج مختلفی به دست می آید که می تواند مناسب یا غیر مناسب باشند این پارامترها در طول آموزش یاد نمی گیرند و باید قبل از آموزش تنظیم شوند. طبق نتایج به دست آمده، بهینه سازی هایپرپارامترها، می تواند سهم را بر اساس رفتار آن سهم بهینه کند که این امر منجر به پیش بینی دقیق تر قیمت می شود. همچنین، با استفاده از مدلLSTM-CNN استخراج ویژگی ها از داده ها و شناسایی و درک وابستگی ها در ویژگی های استخراج شده به طور مناسب تری از CNN-LSTM صورت می گیرد که می تواند در بهبود دقت پیش بینی کمک کند.
شناسایی و تحلیل کمّی ریسک های ایمنی و بهداشت حرفه ای در پروژه های ساخت پایدار در محیط نوتروسوفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
271 - 312
حوزههای تخصصی:
مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای تأثیرات بسزایی بر کاهش هزینه، افزایش بهره وری و اعتبار اجتماعی شرکتهای فعال در صنعت ساخت داشته و نقشی تسهیلگر در گذار آنها بهسوی توسعه پایدار ایفا میکند. با نگاهی بر آمارهای رسمی در پروژههای ساخت، اهمیت توجه به مدیریت ریسک ایمنی و بهداشت حرفهای از منظر پایداری بیش از پیش نمایان میشود. پژوهش حاضر در قالب مطالعه کاربردی-پیمایشی و با هدف شناسایی و تحلیل کمّی ریسکهای ایمنی و بهداشت حرفهای در پروژههای ساخت پایدار ایران انجام گرفت. با انجام مطالعات کتابخانهای و نظرسنجی با 13 نفر از صاحبنظران فعال در پروژههای ساخت پایدار در جلسه گروه کانونی که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند، شناسایی ریسکهای ایمنی در پروژههای ساخت پایدار انجام گرفت. سپس برای اهمیت سنجی و تعیین ریسکهای اولویتدار، روش تصمیمگیری چندشاخصه بهترین بدترین گروهی نوتروسوفیک ضمن اعمال وزن به نظر خبرگان پیادهسازی شد. فضای حل نوتروسوفیک با اعمال عدمقطعیتهای موجود در دیدگاههای خبرگان، زمینه را برای حصول نتایج دقیق و قابل اتکاتر فراهم میساخت. یافتهها نشان داد که فقدان مهارت کافی ایمنی کارکنان به علت عدم تخصیص زمان به آموزش تخصصی ایمنی، جراحات و بیماریهای حرفهای، خطرات ناشی از طراحی و آرایش نامناسب سایت پروژه، ضعف و ناکارآمدی پرسنل مدیریتی ایمنی و بهداشت حرفهای و بیتوجهی و عدم برنامه ریزی برای مانورهای اضطراری به ترتیب با اوزان 052/0، 036/0، 035/0، 032/0 و 028/0، کلیدیترین ریسکهای ایمنی و بهداشت حرفهای در پروژههای ساخت پایدار ایران بودند که در انتها اقدامات واکنشی و پیشگیرانه مقضی برای مواجهه با آنها ارایه شد.
تحلیل محتوای کمی و کیفی مقالات علمی پژوهشی حوزه فناوری در حسابداری و حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
179 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتحلیل محتوای کمی وکیفی مقالات منتشرشده حوزه فناوری درحسابداری و حسابرسی، نشریات علمی پژوهشی ایران است. به منظور دستیابی به این هدف، مجریان پژوهش حاضر، ضمن بررسی همه جانبه، مقالات این حوزه از پایگاه داده فصلنامه های معتبر داخلی تعداد 181 مقاله از سال شروع بکار آن ها تا 30 آبان 1402 استخراج و با استفاده ازتحلیل محتوی کمی و کیفی بررسی شدند. بخش کیفی، کد گذاری با روش داده بنیان انجام شد و داده ها با کمک نرم افزار مکس کیودی ای و اکسل مورد سنجش و تحلیل قرارگرفت. در این پژوهش کلیه متغیرهای موجود در متن مقالات اعم از، سهم موضوعی، روند رشد بر اساس سال انتشار، سطح و رتبه علمی نویسندگان، سهم مرکز منتشرکننده مقالات، روش پژوهش و همچنین سهم نشریات در انتشار مقالات این حوزه بررسی شدند. در بخش کیفی با تحلیل داده های نظری 396 کد درقالب 14 مقوله اصلی شناسایی شد. نتایج نشان داد که روند انتشار مقالات فناوری درسه سال اخیر، رشد قابل توجه ای را نشان می دهد؛ ولی سهم موضوعی مقالات این حوزه نسبت به سایر موضوعات حسابداری و حسابرسی اندک است. که بیشترین آمار مقالات چاپ شده، مربوط به فصلنامه مهندسی مالی و حسابرسی و حسابداری مدیریت هرکدام با سهم 94/9 درصد و پژوهش های تجربی الزهرا با سهم 84/8 درصد بوده است. بیش از 93/51 درصد از این مقالات تحت حمایت دانشگاه آزاد و 88/40 درصد تحت حمایت دانشگاه دولتی می باشد. همچنین فراوانی مفاهیم، چالش ها وموانع پذیرش فناوری ها در نتایج مقالات منتشر شده، نشان دهنده وجود کاستی ها و ضعف در پذیرش فناوری ها در سیستم اطلاعات حسابداری و حسابرسی«با توجه به شرایط خاص کشور ایران » است.
فهم کنش نهادی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش فهم کنش نهادی مدیریت منابع انسانی است. برای انجام پژوهش، 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری صورت گرفت و از طریق تحلیل مضمون 68 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر پس از کدگذاری مجدد انتخاب شد. مضامین فراگیر عبارت اند از زمینه نهادی، کنش ها، تضادها، اقدامات و مضامین سازمان دهنده زمینه نهادی HRM عبارت اند از پیچیدگی نهادی، نوع فعالیت، تغییر نهادی، کنشگران HRM. کنشگران HRM از طریق هوش نهادی ابعاد زمینه نهادی را درک می کنند و اقدامات خود را با منطق HRM از طریق دو دسته کنش فعال و غیر فعال معنا می بخشند؛ به عبارتی جاری سازی اقدامات بر اساس شیوه معنابخشی به منطق نهادی در منطق HRM است. کنش های فعال شامل کار نهادی و کارآفرینی نهادی، سفارشی سازی، متنوع سازی گزینشی، ترکیب کردن، اهرم سازی، به روزآوری، بازآفرینی، و یکپارچه سازی منطق های نهادی در منطق HRM و کنش های ساختاری سازماندهی کنش گرا و شبکه سازی و چابک سازی است. کنش های غیرفعال شامل مشروع سازی منطق HRM در زمینه پیوند سست، اولویت دهی، استانداردسازی، و متناسب سازی منطق های نهادی در منطق HRM و تعدیل و برون سپاری ساختار می شود. این کنش ها در پاسخ به سه دسته از تضادها، شامل تضاد منطق HRM با منطق های نهادی، تضاد منطق HRM با منطق های نهادی متعارض و تضادهای منطق HRM (شامل تضاد منطق HRM با منطق سازمان، تضاد بین منطق اقدامات، تضادهای درون منطق اقدامات HRM) است. بر اساس یافته ها، الگوی مفهومی پژوهش ارائه شد.
تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها از طریق متغیر واسطه ای شفافیت با استفاده از روش فراتحلیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف نهایی حاکمیت شرکتی دستیابی به ارتقای انصاف، شفافیت، پاسخ گویی و رعایت حقوق صاحبان سهام در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است؛ با وجود این درباره میزان موفقیت آن در رسیدن به اهداف مذکور تردید وجود دارد. افشای اطلاعات بیشتر و دوره ای، کاهش هزینه سرمایه و مبادلات، کاهش خطا در پیش بینی های سود و یا تقاضای بیش از معمول برای اوراق یک شرکت را موجب می شود. مدیران از طریق مدیریت متغیرهایی (نظیر شفافیت) در ساختار مالی می توانند هدف بیشینه سازی ثروت سهام داران را دنبال کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها با استفاده از متغیر واسطه ای شفافیت است. روش: در این پژوهش با رویکرد فراتحلیل، تأثیرپذیری شفافیت از حاکمیت شرکتی و تأثیر آن بر عملکرد مالی، آزمون می شود. یک فرضیه درباره تأثیر حاکمیت شرکتی بر متغیر واسطه ای شفافیت و یک فرضیه درباره تأثیر متغیر مذکور بر عملکرد مالی طراحی شده و 20 مقاله شامل مجموعاً 81 اندازه اثر (از نوع r) که تاریخ انتشار آنها بین سال های 2003 تا 2018 بوده، مطالعه شده است. اگر اندازه اثر در آن واگرا بوده است، از روش اثرات تصادفی و برای نمونه های همگرا از روش اثرات ثابت برای محاسبه اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: علاوه بر آزمون هر فرضیه، به ازای هر فرضیه پس از تعیین اندازه اثر مشترک، آزمون پایایی در نتایج انجام و تحلیل شد. نتایج آزمون بیانگر نبود تأثیر حاکمیت شرکتی بر شفافیت است، ولی آزمون پایایی سنجی نشان داد سازوکارهای حاکمیت شرکتی شامل استقلال هیأت مدیران، نقش دوگانه مدیرعامل و کمیته حسابرسی بر شفافیت تأثیر معنادار دارد. همچنین نتایج، نشان دهنده تأثیر معنادار شفافیت بر عملکرد مالی است.
ارائه الگوی مدیریت سردرگمی مشتری در خدمات بیمه پژوهشی مبتنی بر رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
13 - 62
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صنعت بیمه در اقتصاد کشورهای درحال توسعه، تعدد و تنوع خدمات بیمه ای و میزان سردرگمی مشتریان، این پژوهش درصدد ارائه الگوی مدیریت سردرگمی مشتری است به شکلی که قادر به تأمین و حفظ منافع مشتریان و شرکت های بیمه و راهکاری مؤثر برای متولیان امر جهت مدیریت سردرگمی مشتریان در صنعت بیمه عمر کشور باشد. طراحی الگو با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام و برای انتخاب نمونه های پژوهش، از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. پس از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از خبرگان سازمانی صنعت بیمه و بازاریابی با توجه به کفایت داده ها و اشباع نظری طی انجام مراحل کدبندی باز، محوری و انتخابی، الگوی پارادایمی مدیریت سردرگمی مشتری طراحی شد. نتایج کدگذاری داده ها به شناسایی17 مقوله اصلی منجر شد که در قالب 6 دسته طبقه بندی شدند. در این الگو، مدیریت سردرگمی مشتری به عنوان پدیده محوری استخراج شد و در ضمن علل و عواملی که موجب بروز این موضوع می گردد نیز مشخص گردیده است، شرایط زمینه ای و مداخله گر تأثیرگذار در این موضوع نیز شناسایی و در پایان راهبردهایی چون مشتری مداری، استراتژی های بازاریابی و ارائه بسته کامل خدماتی باکیفیت بالا در خصوص مدیریت سردرگمی مشتری ارائه و پیامدهای حاصل از آن نیز بیان گردید، ازاین رو، نتایج این پژوهش می تواند برای شناسایی، برنامه ریزی و ارائه راهکارهایی برای رفع سردرگمی ترغیب مشتریان به استقبال آگاهانه، در کانون توجه پژوهشگران، شرکت ها، دولت و مجامع سیاست گذار قرار گیرد
بررسی نقش واسطه ادراک ریسک در تأثیر عوامل مالی- رفتاری بر تصمیمات سرمایه گذاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو به بررسی نقش واسطه ادراک ریسک در تأثیر عوامل مالی- رفتاری بر تصمیمات سرمایه گذاری می پردازد. از نظر روش شناسی این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و در زمره تحقیقات با ماهیت کاربردی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش می بایست از شش ماهه دوم 1402 تا نیمسال اول 1403 سهامدار بوده باشند تا در ارتباط با بازده یک ساله امکان ارائه پاسخ داشته باشند و ثانیاً سهامدار فعال باشند به این معنی که در یک سال حداقل 2 مرتبه مبادرت به خرید و فروش سهام نمایند. به منظور گردآوری نمونه آماری با استفاده از فراخوانی در شبکه های اجتماعی افرادی که مایل به شرکت در پژوهش بودند و شرایط انتخاب را داشتند انتخاب شدند. اساس فرمول کوکران برای جامعه آماری نامحدود تعداد 385 نفر از این افراد است به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج به دست آمده نشان داد عوامل مالی رفتاری می تواند 63% از تغییرات تصمیمات سرمایه گذاری را به صورت مثبت و معنادار تبیین نماید و همچنین عوامل مالی رفتاری می تواند 63% از تغییرات تصمیمات سرمایه گذاری را به صورت مثبت و معنادار تبیین نماید در انتها نیز ریسک سرمایه گذاری می تواند 65% از تغییرات تصمیمات سرمایه گذاری را به صورت مثبت و معنادار تبیین نماید؛ در بررسی متغیر واسطه ای نیز نتایج به دست آمده نشان داد ریسک سرمایه گذاری (ادراک ریسک)تاثیر عوامل مالی- رفتاری بر تصمیمات سرمایه گذاری را واسطه گری می کند.
تأثیر مدیریت غیر عادی ریسک سازمانی بر مسئولیت اجتماعی شرکت: نقش تعدیلگری ترکیبی فرا اطمینانی مدیرعامل و مدیریت سود واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکتی موضوعی جدید و حساسیت برانگیز در ادبیات نظری پژوهش های حسابداری بوده است و عامل اساسی بقای شرکت ها به شمار می رود و از جنبه های مختلف مورد توجه سرمایه گذاران، مدیران و پژوهشگران قرارگرفته است. محققان متغیرهای متعددی را به عنوان عوامل مؤثر بر ایفای مسئولیت اجتماعی شرکتی ذکر نموده اند؛ اما این پژوهش مشخصاً به بررسی عواملی مانند مدیریت ریسک سازمانی، مدیریت سود و فرا اطمینانی مدیرعامل بر مسئولیت اجتماعی شرکتی پرداخته است. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات مربوط به ۱۲۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ و با استفاده از نرم افزار ایویوز به بررسی فرضیه ها پرداخته شد. نتایج حاصل از فرضیه اول نشان داد مدیریت غیرعادی ریسک بر مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر منفی و معنادار دارد. همچنین، نتایج فرضیه دوم نشان داد مدیرعامل فرا اطمینان، زمانی که مدیریت غیرعادی ریسک سازمانی افزایش می یابد، با درگیر شدن در مدیریت سود واقعی، مسئولیت اجتماعی بالاتری از خود بروز می دهد.
ارائه الگوی پیش بینی تغییرات قیمت سهام بر پایه تجدید ارائه عناصر صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیش بینی تغییرات قیمت سهام بر پایه تجدید ارائه عناصر صورت های مالی در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در بازه زمانی 1 روزه و 3 روزه هیچ یک از عناصر تجدید ارائه شده ترازنامه ای، تاثیر معناداری بر شاخص های مختلف قیمت سهام نداشته اند. در حالی که در بازه زمانی 1 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه تاثیر متغیر سود (زیان) انباشته پایان دوره بر شاخص های مختلف قیمت سهام مثبت و معنادار بوده است. در بین عناصر تجدید ارائه شده سود و زیانی تجدید ارائه در سود (زیان) قبل از کسر مالیات، سود (زیان) خالص و سود (زیان) قابل تخصیص تاثیر معناداری بر شاخص های مختلف قیمت سهام در بازه زمانی 1 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه داشته است. در بین عناصر تجدید ارائه صورت جریان نقد، جریان وجه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی تاثیر معناداری بر شاخص های مختلف قیمت سهام در بازه زمانی 1 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه است. در حالی که تغییر قیمت بازار سهام در بازه زمانی 3 روزه قبل و بعد از تجدید ارائه، مستقل از تغییر ناشی از تجدید ارائه در جریان وجه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی بوده است.
بررسی وقفه زمانی پرداخت سود و عوامل مرتبط با آن در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
47 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: وقفه زمانی پرداخت سود یعنی فاصله زمان تصویب تا واریز سود تقسیمی به حساب سهامداران که یکی از دغدغه های آنان است و در دوران اقتصاد تورمی اهمیت بیشتری پیدا می کند. هدف این تحقیق بررسی روند وقفه زمانی پرداخت سود و شناسایی عوامل مؤثر بر تأخیر در پرداخت سود است. روش: نمونه آماری برای آزمون فرضیه ها شامل 1311 مشاهده در بازه زمانی هشت ساله 1393 تا 1400 از شرکت های 12 صنعت عضو بازار سهام ایران انتخاب شده است. آزمون فرضیه ها از طریق آزمون مقایسه میانگین و مدل رگرسیون چند متغیره انجام گردید. یافته ها: طبق نتایج وقفه زمانی پرداخت سود در صنایع مختلف، متفاوت است، وقفه زمانی پرداخت سود در مرحله بلوغ کمتر از مراحل دیگر در چرخه عمر شرکت است، وقفه زمانی پرداخت سود با نسبت وجه نقد و اندازه شرکت رابطه منفی دارد و در مقابل وقفه زمانی پرداخت سود با اهرم مالی و سهام آزاد شناور رابطه مثبت دارد. نتیجه گیری: اولویت تأمین مالی عملیات و پروژه های شرکت، ساختار مالکیت، شرایط کلان صنعت و متغیرهای اقتصادی بر وقفه زمانی پرداخت سود تاثیر می گذارند. شناخت روابط این متغیرها با وقفه زمانی پرداخت سود امکان برآورد از میزان وقفه زمانی در پرداخت سود و مقایسه آن ها با سایر شرکت ها را فراهم می کند. این مطالعه ادبیات مرتبط با وقفه زمانی پرداخت سود را توسعه می دهد که تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تأثیر رهبری معنوی بر پایبندی شغلی با میانجیگری تناسب فرد- محیط و تعدیلگری تعهد به کارراهه شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر رهبری معنوی و پیامدهای آن، بر اساس نظریه تناسب و هویت، در بین پرستاران و نظام سلامت است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: برای آزمون مدل مفهومی، از پرسش نامه استفاده و بین 1200 پرستار توزیع شد. انتخاب نمونه، به روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای بود. برای آزمون فرضیه ها، از مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد بوت استرپ و تحلیل رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده شد. یافته ها: نتایج تجربی نشان می دهد که هر دو بُعد تناسب فرد شغل و فرد سازمان، در رابطه بین رهبری معنوی و پایبندی شغلی نقش میانجی دارند. علاوه براین، تعهد به کارراهه شغلی، تأثیر مثبت تناسب فرد شغل بر پایبندی شغلی را تقویت می کند و نقش تعدیلگری دارد. این یافته ها با نظریه هویتِ تناسب و تناسب فرد محیط مطابقت دارد. ارزش/ اصالت پژوهش: این مطالعه با در نظر گرفتن ابعاد تناسب فرد محیط به عنوان نوعی سازوکار توضیحی اضافی، در رابطه بین رهبری معنوی و پایبندی شغلی، به غنای ادبیات کمک می کند. به عبارت دیگر، این مطالعه با در نظر گرفتن ابعاد تناسب فرد محیط، به عنوان نوعی سازوکار توضیحی، دیدگاه جدیدی را برای تبیین رابطه بین رهبری معنوی و پایبندی شغلی ارائه داده است که پیش از این بررسی نشده بود.
بررسی مفهوم بی تفاوتی سازمانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
177-210
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیروی انسانی به عنوان مهم ترین منابع هر سازمان در دستیابی به اهداف آن به شمار می رود. در این میان یکی از مفاهیمی که کیفیت عملکرد منابع انسانی را در سال های اخیر به شدت دستخوش آسیب کرده است، بی تفاوتی سازمانی هست، از همین رو در مقاله حاضر به بررسی این مفهوم پرداخته شد. مهمترین هدف پژوهش حاضر مرور کیفی مطالعات انجام شده در زمینه بی تفاوتی سازمانی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی از نوع فرا ترکیب است. این مقاله به مفهوم بی تفاوتی سازمانی و عوامل مرتبط با آن می پردازد. در این مطالعه با کمک روش ساندلوسکی و باروس 26 مقاله که در بین سالهای 2010 تا 2022 به بررسی مفهوم بی تفاوتی سازمانی پرداخته بودند انتخاب شد و پس از بررسی هر یک از مقالات، مضامین اصلی استخراج و تفسیر نهایی صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نهایی پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 8 دسته عوامل مرتبط با بی تفاوتی سازمانی را شناسایی کردند که عبارت بودند از؛ عوامل سازمانی (مدیریتی، منابع انسانی، آموزشی) عوامل اقتصادی، عوامل برون سازمانی، عوامل جمعیت شناختی و عوامل فردی (خارج از سازمان).نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که بی تفاوتی سازمانی سرچشمه گرفته از عوامل چندگانه ای است که جهت مقابله مؤثر با آن باید به تمامی این عوامل توجه گردد و توجه پراکنده به برخی عوامل که صرفاً بر نیروی انسانی تمرکز دارد نمی تواند شیوه مناسبی برای مدیریت آن باشد، از همین رو توصیه می شود که متصدیان و ذینفعان به طور هم زمان به تمامی عوامل مرتبط با بی تفاوتی سازمانی توجه کنند.
شناسایی بازدارنده های فردی و سازمانی رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان (مورد مطالعه: زنان کارآفرین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محیط دیجیتال عرصه نسبتاً جدیدی است. بسیاری از زنان کارآفرین برای کارآفرینی، فضای دیجیتال را به فضای فیزیکی ترجیح می دهند. افزون براین، حضور زنان در محیط های دیجیتال درحال افزایش است. با وجود کاهش موانع در محیط دیجیتال، زنان در این حوزه نیز با بازدارنده های متعددی روبه رو هستند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل بازدارنده فردی و سازمانی رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان در شهر تهران بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی و در گردآوری داده ها از نوع تحلیل محتوای کیفی بود. در این پژوهش تکنیک نمونه گیری هدفمند تا رشیدن به اشباع نظری بود. براساس اشباع نظری، 15 مصاحبه با زنان کارآفرین صورت گرفت و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: طبق یافته های پژوهش عوامل بازدارنده رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان در شهر تهران در سطح فردی شامل ویژگی های شخصیتی بود که خود در بردارنده عواملی نظیر کمال گرایی بیش از حد، صراحت بیش از حد، اعتماد به نفس پایین و درون گرایی بیش از حد بود. یکی دیگر از عوامل مهم بازدارنده فردی، عامل خانواده بود که خود شامل عدم باور خانواده به فعالیت های کارآفرینانه فرد، مخالفت صریح خانواده و رویکرد سنتی به نقش های زنان در خانه بود. از دیگر عوامل بازدارنده فردی شناسایی شده اهداف رشد محدود و نبود شبکه سازی بود. براساس نتایج پژوهش مشخص شد که عوامل بازدارنده در سطح سازمانی شامل نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی جنسیت زده، موانع مالی، موانع مرتبط با بازار و ماهیت دیجیتال کسب و کار بود. عامل بازدارنده اهداف رشد محدود خود شامل مواردی از قبیل اولویت آرامش فردی بر رشد کسب وکار و عدم تمرکز بر کسب و کار بود. همچنین، عامل ماهیت دیجیتال کسب و کار در سطح سازمانی در بردارنده عواملی مانند عدم آگاهی از اینترنت و فضای دیجیتال در برخی اقشار جامعه، عدم تمایل سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در کسب وکار های دیجیتال و عدم دسترسی به برخی از فناوری های مدرن بود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: این پژوهش به شناسایی بازدارنده های فردی و سازمانی رشد کسب و کارهای دیجیتال زنان پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اگرچه محیط دیجیتال برخی موانع کارآفرینی زنان را کاهش می دهد، اما همچنان بازدارنده های قابل توجهی برای زنان وجود دارد و بازدارنده های کارآفرینی زنان از محیط فیزیکی به محیط برخط نیز منکعس می شود. لازم است در راستای بهبود شرایط کسب وکار های دیجیتال زنان اقداماتی صورت گیرد. از جمله این اقدامات می توان به وضع قوانین حمایتی بیشتر توسط دولت برای کسب وکار های دیجیتال و همچنین، ایجاد بستر مناسب در خصوص فرهنگ سازی این حوزه از کسب و کار زنان اشاره کرد.
طراحی رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول در شرکت های تولیدی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
چرخه عمر محصول دارای اهمیت خاصی برای همه شرکت ها می باشد. همه محصولات تولیدی، چرخه عمر محصول را طی می نمایند. توجه به چرخه عمر محصول و کیفیت محصولات باعث جذب مشتری و افزایش فروش می گردد. چرخه عمر محصول دارای چهار مرحله به ترتیب، معرفی محصول، رشد محصول، اشباع ( بلوغ) و نزول می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول در شرکت های تولیدی است. پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی می باشد. در پژوهش فوق، مصاحبه با 10 نفر خبره که شامل اعضای هیات علمی، حسابداران مدیریت و حسابداران به روش هدفمند انتخاب شده اند، در سال 1402 صورت گرفته و رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد، طبق نظر خبرگان رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول شامل، مرحله معرفی محصول به بازار، مرحله رشد، مرحله بلوغ، مرحله باز طراحی (مهندسی مجدد) و مرحله نزول می گردد. رویکرد پیشرفته چرخه عمر محصول، به شرکت های تولیدی کمک می نماید تا با درک بهتری از موقعیت محصول خود در بازار، تصمیم های راهبردی اتخاذ نمایند. همچنین، با پیش بینی و برنامه ریزی برای مرحله بازطراحی، از افول زودهنگام محصول جلوگیری کرده و عمر مفید آن را افزایش دهند.