فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۵۵٬۶۳۸ مورد.
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
241 - 272
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف گزارشگری مالی ، ارائه اطلاعات به منظور ارزیابی عملکرد مالی شرکت هاست . در دهه اخیر به دلیل پیدایش بحران های پیچیده جهانی ناشی از تغییرات آب و هوایی و کمبود منابع انرژی، تقاضا برای اطلاعات از اطلاعات صرفا مالی به اطلاعات غیرمالی و آینده نگر در سه بعد فعالیت زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی به منظور ارزیابی عملکرد شرکت ها افزایش یافته است. در یک بازار رقابتی، شرکت ها به منظور ایجاد یک تصویر مثبت از خود و حفظ مزیت رقابتی سعی در افزایش عملکرد مالی خود در پرتو اتخاذ یک استراتژی مناسب فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی دارند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر فعالیت های محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بر عملکرد مالی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی عملکرد غیرمالی بازار محصول در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوارق بهادار تهران بین سال های 1396 تا 1401 است. که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، 147 شرکت برای پژوهش حاضرانتخاب شد. به منظور آزمون فرضیه ها ، از نرم افزار ایویوز و روش رگرسیون داده های ترکیبی چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشان داد بین فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی با عملکرد مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوارق بهادار تهران رابطه مثبت وجود دارد. همچنین عملکرد غیرمالی بازار محصول دارای نقش تعدیل کننده بر رابطه بین فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و عملکرد مالی است. نتایج و یافته های پژوهش می تواند مورد استفاده فعالان بازار سرمایه جهت رتبه بندی شرکت ها براساس فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و همچنین ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی می پردازد.
روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری بخش کیفی، ۱۷ نفر از خبرگان و مدیران گردشگری ایران و در بخش کمّی، کلیه گردشگران به ایران است. روش نمونه گیری در بخش کمّی، غیرتصادفی در دسترس بود. داده های بخش کمّی با توزیع ۳۸۴ پرسش نامه بین گردشگران به ایران جمع آوری شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، مؤلفه هایی بودند که در دسته های عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. عوامل علی: مؤلفه های ارتقای ظرفیت های اقتصادی، توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی. عوامل زمینه ای: ارتقای ظرفیت های اطلاع رسانی، آموزشی، زیرساختی، فناورانه و نیز توسعه زیرساختی، چالش هایی همچون اقتصادی، تبلیغاتی، توسعه فیزیکی و محیطی. عوامل مداخله گر: چالش های اجتماعی فرهنگی، سیاسی حقوقی و قانونی، مدیریتی و نیز موانع اجتماعی فرهنگی. راهبردها: ارتقای ظرفیت های اجتماعی فرهنگی، تبلیغاتی، مسئولیت اجتماعی، اطلاع رسانی، افزایش دانش و آگاهی گردشگری، راهبردهای اجتماعی فرهنگی، راهبردهای بازاریابی و راهبردهای سیاسی قانونی. پیامدها: ارتقای ظرفیت های بازاریابی، توسعه فرهنگی اجتماعی. در نهایت، بر اساس الگوی پیشنهادی، میزان تأثیر مؤلفه های الگو بر یکدیگر آزمون و مشخص شد که مؤلفه ها تأثیر مثبت و معناداری روی یکدیگر دارند.
نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران، مؤلفه های همه گیر و در سطح کلان است. تمام مؤلفه ها از زمینه های قانونی و سیاستی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر می پذیرند؛ از این رو استفاده از ظرفیت رسانه های اجتماعی، می تواند زمینه را برای ارتقای برند ملی، فراهم کند.
مدیریت سبز گردشگری با رویکرد توسعه اقتصاد جوامع محلی در روستاهای پیرامون روددره تنگه واشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتظارات جهانی برای تقویت شرایط اقتصادی جوامع محلی درحال گسترش است. از ارکان تقویت این رویکرد بکارگیری از ظرفیت های محیطی و انسانی پیرامون نواحی روستایی به ویژه گسترش گردشگری است. روند اشاره شده، دلیلی بر بهره مندی از قابلیت های منابع درآمدزا و مزیت های محلی می باشد. مراکز مستعد گردشگری کانون هایی را شکل می دهند که فرصت بالایی در جذب سرمایه مالی دارند. در این راستا، از مراکز گردشگری که در ایران مورد توجه واقع شده می توان به روددره تنگه واشی اشاره کرد. به تبع در مسیر این مقصد گردشگری، سکونتگاه های روستایی واقع هستند که در این بین روستای جلیزجند در ارتباط مستقیمی با روددره تنگه واشی قرار دارد. باتوجه به نزدیکی روستا با قلمرو مزبور و اثرات احتمالی آن بر اقتصاد روستا، نقش مقصد گردشگری روددره تنگه واشی بر پایداری اقتصاد روستای جلیزجند هدف پژوهش است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری آن شامل ده درصد از مشارکت کنندگان ساکن در روستای جلیزجند است. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. مبتنی بر بررسی ادبیات نظری پژوهش، شش مؤلفه کاهش آسیب پذیری، تنوع بخشی، رفع فقر، سازگاری محیط، کارایی و بهره وری به عنوان معیارهای سنجش سطح توسعه اقتصادی روستا انتخاب شد. فن و ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات، به ترتیب کتابخانه ای، میدانی، پرسشگری و پرسشنامه بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری تی تک نمونه و فریدمن استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش گواه آن است که؛ روددره گردشگری تنگه واشی نتوانسته زمینه پایداری اقتصادی روستای جلیزجند را فراهم نماید. چرا که از بین معیارهای اثر گذار چهار معیار میزان رفع فقر، میزان سازگاری با محیط، میزان کاهش آسیب پذیری و میزان بهره وری در سطح پایداری متوسط تا خیلی کم قرار دارند.
تحلیل پدیده فرسودگی شغلی در سازمان، مبتنی بر منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل پدیده فرسودگی شغلی کادر درمان مبتنی بر منطق فازی و با استفاده از آزمون فرض فازی، برحسب ویژگی های جمعیت شناختی است. این پژوهش بصورت مطالعه موردی، در یک بیمارستان تخصصی پیاده سازی گردیده است. بدین منظور، پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی مازلاک، توسط یک نمونه 120 نفری تکمیل شده و فرسودگی شغلی در سه بعد تحلیل(خستگی)عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش پیشرفت فردی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین درمورد ویژگی های جمعیت-شناختی، اطلاعاتی از قبیل سن، تحصیلات، تأهل، سابقه ، درآمد، نوع شغل و نوع استخدام از افراد اخذ گردید. ازآنجا که بحث درحوزه علوم انسانی، با قطعیت همراه نیست، نمی توان بطور قطعی فرضیه هایی را در این حوزه رد یا تأیید نمود؛ بنابراین استفاده از آزمون فرض فازی در این حوزه، پیشنهاد شد. در آزمون فرض فازی، تأیید یا رد یک فرضیه مطرح نیست، بلکه درجه درستی آنها مهم است؛ لذا در این تحقیق، 3888 فرضیه وجود داشت که فقط 350 مورد آن درجه تأیید بالاتر از صفر داشتند. از این میان درنهایت 12 فرضیه ای که بیشترین درجه تأیید را دارا بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. فرضیاتی که دارای درجه تأیید بالایی هستند، نشان دهنده فرسودگی متوسط کادر درمانی در این بیمارستان تخصصی می باشند.
فهم فرآیند گذار استانداران جمهوری اسلامی ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند گذار مجموعه پدیده هایی است که استاندار از لحظه ای که حکم خود را دریافت می کند تا زمانی که به اندازه کافی بر وظایف جدید در استانداری تسلط پیدا کند و منابع و محدودیت های را بشناسد، تجربه می کند، این پدیده ها شامل وقایع بیرونی، اقدامات و یادگیری ها است و مدت زمان دوره گذار شش ماه تا یک سال است، هدف پژوهش فهم فرآیند گذار استانداران جمهوری اسلامی است.این پژوهش به روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است، به این منظور مصاحبه عمیق با نه نفر از استانداران انجام شد و سه زندگی نامه بررسی شد.داده های به دست آمده از مصاحبه ها، طی فرآیند کدگذاری باز، محوری، انتخابی به کمک نرم افزار Maxqda تحلیل شد و مدل فرآیند گذار استانداران پدیدار شد، پدیده محوری این مدل داده بنیاد «سرگشتگی استاندار بین میدان های نهادی» است.نتیجه گیری: استاندار برای مقابله تعارض های موجود، راهبردهای شناسایی میدان های نهادی، ایجاد کانال هایی برای دریافت اطلاعات از این میدان ها، ایجاد رابطه با افراد درون میدان ها و در نهایت تأثیرگذاری بر این میدان ها را به کار می گیرد. عوامل زمینه ای و عوامل مداخله گر نیز، بر راهبردهای به کار گرفته شده استاندار مؤثرند. عوامل زمینه ای، موارد مربوط به شخص حقیقی استاندار و شامل سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی استاندار است. عوامل مداخله گر، عوامل خارج از اختیار استاندار است و شامل نگاه مردم نسبت به حکومت، جایگاه قانونی و اختیارات استاندار، سطح توانمندی وزیر کشور و وضعیت توسعه یافتگی استان است و در نهایت پیامد به کارگیری راهبردها، اعتمادزایی استاندار در میدان های نهادی، ایجاد امکان نقش آفرینی و بهره برداری از سرمایه موجود در میدان هاست.
تاثیر هزینه نمایندگی بر رابطه ویژگی های مدیریت و حساسیت سرمایه گذاری به وجه نقد داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مباحثی که به خوبی در مبانی نظری اقتصاد مالی به آن پرداخته شده است، حساسیت هزینه های سرمایه گذاری نسبت به جریان وجه نقد است. میزان اتکای یک شرکت بر منابع داخلی از طریق حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی آن شرکت تعیین می شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر به بررسی نقش تعدیل کنندگی هزینه های نمایندگی بر رابطه بین ویژگی های مدیرعامل (شامل خوش بینی، توانایی، نفوذ و تجربه مدیرعامل) و حساسیت سرمایه گذاری به جریان های نقدی شرکت ها می پردازد.روش شناسی پژوهش: بدین منظور از طریق تکنیک غربالگری طی 11 سال از 1390 الی 1400 تعداد 136 شرکت تولیدی از بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. این پژوهش از نوع مطالعه ای کتابخانه های و تحلیلی-علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) می باشد؛ همچنین از تحلیل عاملی برای شاخص سازی ویژگی های مدیرعامل استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که خوش بینی، توانایی، نفوذ و تجربه مدیرعامل بر حساسیت های جریان های نقدی سرمایه گذاری شرکت ها تاثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان دادند که هزینه های نمایندگی بر رابطه بین خوش بینی، تجربه، توانایی و نفوذ مدیرعامل و حساسیت های جریان های نقدی سرمایه گذاری شرکت ها تاثیر معناداری دارد.اصالت/ارزش افزوده علمی: با افزایش دانش در این بستر، می توان بهترین تصمیم ها را برای مدیریت سرمایه گذاری در شرکت ها داشت. این تحقیق به ما کمک می کند تا عواملی که بر سرمایه گذاری در شرکت ها تاثیر می گذارند را بهتر درک کرده و بهترین استراتژی ها را برای بهره وری سرمایه انتخاب کرد.
بررسی ملاحظات رفتار اخلاقی شرکتها در شرایط کرونایی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۰ (جلد ۳)
243 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ملاحظات رفتار اخلاقی شرکتها در شرایط کرونایی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای اندازه گیری ملاحظات اخلاقی از متغیرهای نوع اظهار نظر حسابرسی، تعداد بندهای حسابرسی، تعداد بندهای سایر موارد در گزارشات حسابرسی، تعداد بندهای رعایت قوانین و مقررات قانونی و بورسی و فرار مالیاتی استفاده شده است. بدین منظور پنج فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 13۰ شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1395 تا 1400 (سه سال مربوط به قبل کرونا(1395-1397) و سه سال مربوط به دوران کرونا(1398-1400)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد: نوع اظهار نظر حسابرسی، تعداد بندهای سایر موارد در گزارشات حسابرسی، تعداد بندهای رعایت قوانین و مقررات قانونی و بورسی و فرار مالیاتی در شرایط کرونایی تفاوت معناداری با قبل از آن دارد. اما در تعداد بندهای حسابرسی، در شرایط کرونایی، تفاوت معناداری با قبل از آن نمی باشد.
پیش بینی قصد کارآفرینانه بر مبنای ابعاد هوش مالی: مطالعه ای در بین دانشجویان رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند دهه گذشته واکاوی چگونگی شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان به یکی از موضوعات اصلی در پژوهش های حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی تبدیل شده است. یکی از ویژگی های فردی و شخصیتی که نقش قابل توجهی در تقویت قصد کارآفرینانه دارد، هوش مالی است که در مطالعات پیشین خیلی کم مورد توجه قرار گرفته است. هوش مالی بالا برای کارآفرینی الزامی است؛ زیرا کارآفرینان برای ایجاد کسب وکار جدید با چالش های مالی مواجه می شوند و باید تصمیم گیری های مالی آگاهانه داشته باشند. برهمین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش مالی در توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران است. افزون براین، نقش تعدیل گر جنسیت در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه نیز بررسی شده است.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان رشته حسابداری در نظام آموزش عالی ایران بودند که تعداد 252 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استاندارد آنلاین در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان کارآفرینی و مدیریت مالی و حسابداری و روایی سازه (روایی همگرا و تشخیصی) و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (α) و پایایی ترکیبی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و SmartPLS نسخه سه انجام شد.یافته ها: نتایچ پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بُعد هوش پس انداز تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری داشت، اما تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. نتایج تحلیل چندگروهی نیز نشان داد متغیر جنسیت تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران را تعدیل می کند؛ به گونه ای که تأثیر هوش خرج کردن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر و تأثیر هوش پول دادن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان پسران بیشتر از دختران بود. نتایج این تحلیل، نقش تعدیلگر جنسیت در رابطه بین هوش پس انداز کردن و قصد کارآفرینانه را تأیید نکرد.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج پژوهش حاضر نقش ابعاد هوش مالی در تقویت قصد کارآفرینانه دانشجویان را شفاف کرد؛ به گونه ای که پژوهشگران و سیاست گذاران دولتی و آموزشی می تواند از دستاوردهای نظری و کاربردی این مطالعه استفاده کنند. در واقع، پژوهش حاضر با مشخص کردن چگونگی تأثیرگذاری ابعاد هوش مالی و همچنین، تفاوت های جنسیتی در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری به توسعه ادبیات کارآفرینی در این زمینه کمک کرد. افزون براین، به سیاست گذاران دولتی و آموزشی کشور پیشنهاد می شود که مباحث و شیوه های پس انداز کردن و مدیریت درآمدها و مخارج، بودجه بندی مالی و نحوه ارتقای مهارت های مالی در سرفصل های آموزشی گنجانده شود. همچنین، با توجه به وجود تفاوت های جنسیتی در زمینه تأثیر هوش مالی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان، لازم است آموزش های مالی و کارآفرینی با در نظر گرفتن انگیزه ها، اهداف و روحیات متفاوت دختران و پسران طراحی و اجرا شود.
بررسی تأثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
288 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد تبلیغاتی برای مقاومت در برابر تأثیر پیام های تبلیغاتی عامل مهمی به شمار می رود؛ بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی است. در این مطالعه، اطلاعات از طریق پرسش نامه ای مشتمل بر ۴۱ سؤال جمع آوری شده است. این پرسش نامه در اختیار ۲۲۰ کاربر شبکه اجتماعی اینستاگرام که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با محاسبه پایایی مرکب و آلفای کرونباخ و روایی هم گرای آن نیز به کمک شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) بررسی و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش تأثیر ابعاد انتقادی (مشکوک شدن به تبلیغات و بیزاری از تبلیغات) و برخی از ابعاد مفهومی (شناخت منبع تبلیغات و درک قصد فروش ادراک قصد متقاعدکننده) را بر استراتژی های مقاومت تأیید می کند.
نتیجه گیری: توسعه مهارت های سواد تبلیغاتی، می تواند به افراد در ارزیابی انتقادی پیام های تبلیغاتی و تصمیم گیری آگاهانه کمک کند.
الگویابی کیفیت حسابرسی مالیاتی مبتنی بر پذیرش مودیان حقوقی در کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر الگویابی کیفیت حسابرسی مالیاتی مبتنی بر پذیرش مودیان حقوقی در کسب و کار می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و دارای رویکرد استقرائی و قیاسی و راهبرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از مدیران مالی می باشند که برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی (هدفمند) انتخاب شدند و فرایند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون و مدل پاردایمی و از طریق کدگذاری ها و نرم افزار MAXQDA20 انجام شد. یافته های پژوهش نشان از تاثیرگذاری هفت بُعد: عوامل علی شامل (مسائل قانون، مسائل مودیان، مسائل مربوط به پرونده، مسائل سازمان) عوامل محوری شامل (پذیرش مودیان حقوقی)، عوامل مداخله گر شامل (شرایط مودیان حقوقی، عملکرد سازمان های ذی نفع، شرایط فرهنگی و زیر ساخت ها)، عوامل زمینه ای شامل (مسائل سازمانی، مهارت ماموران، سیستم حسابرسی)، عوامل پیامدی شامل حفظ منافع، بهبود نگرش، افزایش درآمد) بدست آمده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه سیستم حمل و نقل مبتنی بر فناوری وسایل نقلیه برقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
67 - 84
حوزههای تخصصی:
سیستم حمل و نقل به عنوان یک سیستم اجتماعی- فنی، دارای مضراتی نظیر وابستگی به سوخت های فسیلی و ایجاد آلایندگی است که فناوری وسایل نقلیه برقی قادر به پاسخگویی به آن است. با توجه به الزاماتی جهت کاربرد این فناوری، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه سیستم حمل و نقل مبتنی بر وسایل نقلیه برقی در کشور ایران با استفاده از چارچوب سیستم اجتماعی- فنی حمل و نقل و سپس بررسی روابط میان این عوامل است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان صنعت، اساتید دانشگاهی و سیاست گذاران حوزه خودروی برقی کشور و نمونه آماری آن شامل 15 نفر از آنهاست. ابتدا با استفاده از مرور پیشینه و 8 مصاحبه نیمه ساختار یافته طی سال 1401 عوامل مؤثر شناسایی و با استفاده از پرسشنامه دلفی فازی ، مرتبط بودن عوامل بررسی شد. سپس با توزیع پرسشنامه دیمتل فازی میان 15 خبره، ارتباط و اهمیت عوامل بررسی شد. بر اساس یافته ها، سیاست ها و مشوق های حمایتی، تدوین نقشه ملی تحرک برقی، هماهنگی میان ذینفعان، تنظیم گری، تولیدکننده و تأمین کننده داخلی، نیاز جامعه کاربری، ساختار بازار و ویژگی -جامعه شناختی جامعه کاربری به ترتیب تأثیرگذارترین اجزای این سیستم اند. بنابراین توجه به این اجزای مهم و تأثیرگذار، در حرکت موفق از سیستم حمل و نقل متعارف به سیستم مبتنی بر وسایل نقلیه برقی راهگشا خواهد بود.
مدل کهکشانی بایسته های مسیر پیشرفت شغلی در سازمان فراجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
25 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از اجرای این تحقیق، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان و ارائه یک الگوی مفهومی برای آن بوده است.روش شناسی: روش تحقیق، از دیدگاه هدف، کاربردی و از منظر ماهیت اطلاعات و شیوه تحلیل آن شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از "رویکرد دلفی کلاسیک" و در بخش کمی از شیوه توصیفی همبستگی از نوع علی استفاده شد. استخراج عوامل و مؤلفه ها در رویکرد دلفی کلاسیک با استفاده از نظرات غالب خبرگان صورت گرفت. جامعه آماری (بخش کیفی) شامل، کلیه نظرات 15 نفر از خبرگان در قالب یک رویکرد کیفی از نوع کلاسیک به استناد قاعده اشباع نظری و در قالب یک نمونه گیری هدفمند بوده است. همچنین شرکت کنندگان بخش کمی در این تحقیق، شامل کارکنان حوزه ستادی سازمان در سطح استان فارس بودند که مطابق جدول مورگان، 150 نفر برآورد شده است.یافته ها: مطابق با بررسی تحقیقات پیشین و مراجعه به اسناد سازمان مورد نظر ابعاد و مو لفه های تاثیر گذار بر مسیر پیشرفت شغلی شناسایی گردید که شامل 37 بعد و 119 مولفه می باشد. و در نهایت 6 بعد(توانمندی فردی و رهبری، آموزش، ارزیابی، گردش شغلی، کیفیت زندگی و عوامل فراسازمانی )و 42 مؤلفه به عنوان عوامل تاثیر گذار بر مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان طی سه مرحله دلفی به تائید خبرگان رسید. و نتایج تحقیق نشان داد که هر 6 بعد تاثیر مثبت و معناداری بر مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان دارند و در نهایت با توجه به ضرایب تاثیر گذاری متغیر ها، مدل کهکشانی ارائه گردید.نتایج: سازمان فراجا جهت کمک و توسعه مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان می تواند با تقویت توانمندی فردی و رهبری، توجه به موضوع آموزش کارکنان و ارزیابی عملکرد بهینه و همچنین گردش شغلی مناسب و توجه به کیفیت زندگی کارکنان و در نظر گرفتن عوامل فراسازمانی گامی استوار در راستای این مسیر بردارد."مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد"
طراحی مدل عدم تمرکز (سیاسی-اقتصادی) در استان های ایران درراستای حکمرانی مطلوب با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهدافامروزه پارادایم حکمرانی مطلوب در مقیاس وسیعی از سطح محلی تا بین المللی به کار برده می شود. به گمان بسیاری از خبرگان و صاحب نظران این قلمرو تحقیقاتی، مهم ترین و مؤثرترین نظریه در راه رسیدن به حکمرانی مطلوب «تمرکزدایی قدرت (سیاسی - اقتصادی)» می باشد (چیگو،[1] 2021). تمرکززدایی به عنوان یکی از شاخص های کاهش فاصله قدرت موردتوجه قرار گرفته است. تمرکززدایی به معنای تفویض قدرت (در مسائل سیاسی و اقتصادی) به کاهش فاصله قدرت بین سطوح مختلف و فاصله قدرت بین دولت و مردم منجر می شود (رودریگز،[2] 2018). مسئله اصلی این پژوهش آن است که در حال حاضر عزم راسخی در نظام سیاسی و خط مشی گذاری کشور برای تحقق الگوی تمرکززدایی و تفویض اختیار به قدرت های محلی (مانند استانداری ها و غیره) مشاهده نمی شود. از سوی دیگر، مشخص شده است که صرف افزایش تمرکززدایی، رفاه را افزایش نمی دهد؛ بلکه ابتدا باید زیربنای لازم برای واگذاری امور به استان ها ارزیابی شود و سپس انتظار محقق شدن و بهبود رفاه اجتماعی در استان ها را داشت (خانزادی و همکاران، 1400). از دیدگاه نظری نیز تاکنون تلاش زیادی برای ارائه الگوی تمرکززدایی سیاسی- اقتصادی انجام نشده است که این امر بیان کننده یک شکاف تحقیقاتی عمده در ادبیات حکمرانی است. با تمام اوصاف یادشده، این سؤال که چگونه عدم تمرکز به تحقق حکمرانی مطلوب کمک می نماید، به دلیل اختلاف نظرها و کمبودهایی که در حوزه ادبیات نظری و پیشینه پژوهش پابرجاست، بدون پاسخ محکم و قطعی به قوت خود باقی است؛ ازاین رو، سؤال اصلی این پژوهش این است: «مدل عدم تمرکز (سیاسی- اقتصادی) در استان های ایران درراستای حکمرانی مطلوب چگونه است؟» روشاین پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمّی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی است که دارای سابقه آموزش در حوزه مدیریتی دولتی و مقالات علمی معتبر دراین زمینه هستند. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین این گروه از خبرگان از روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند[3] استفاده شده است. ملاک تعیین حجم نمونه در این پژوهش، رسیدن به اشباع نظری است که بعد از چهارده مصاحبه اشباع نظری حاصل شده است.برای نمونه گیری از تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. جامعه آماری مرحله کمّی، مدیران ارشد و میانی استانداری و سازمان برنامه وبودجه و مدیران ادارات کل در استان های تهران، اصفهان، کردستان، خوزستان بودند (N=183). باتوجه به اینکه تعداد جامعه موردمطالعه محدود می باشد، کل جامعه موردمطالعه به طورکامل و غیرتصادفی به عنوان نمونه موردبررسی استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جهت تعیین روایی و پایایی مصاحبه ها از دو روش بازآزمون و توافق دوکدگذار استفاده شده است.در بخش کمّی، برای آزمون این فرضیات تحقیق، از ابزار پرسش نامه محقق ساخته شامل 147 گویه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. گویه های پرسش نامه دقیقاً بر مبنای شاخص های شناسایی شده در فاز کیفی تحقیق تدوین شده است. در این پژوهش از روش تئوری داده بنیاد برای تحلیل داده های کیفی استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 2020 انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) نسخه 2024 استفاده شده است. نتایجبر اساس نتایج حاصل از سه مرحله کدگذاری در بخش کیقی پژوهش، داده های به دست آمده در 9 مقوله اصلی طبقه بندی می شوند. با نظر استادان و کارشناسان امر، از تمامی شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی 14 مصاحبه ، شامل 9 مقوله و تعداد 30 شاخص جهت تدوین مدل عدم تمرکز (سیاسی- اقتصادی) درراستای حکمرانی مطلوب به کار گرفته شده است. شکل 1: مدل پارادایمی تحقیقجهت اعتبارسنجی مدل بدست آمده از رویکرد پیمایشی استفاده شد. برای بررسی روایی پرسش نامه ها دو شاخص[4]CVI و [5]CVR سنجیده شده است. نتایج بررسی شاخص روایی محتوای سؤالات نشان می دهد CVI همه سؤالات بالاتر از 8/0 هستند که نتایج روایی محتوای تک تک سؤالات است. همچنین، باتوجه به اینکه مقدار CVR تک تک سؤالات بزرگ تر از ۰٫56 شده است، نسبت روایی محتوای این پرسش نامه تأیید شده است.مقدار پایایی آلفای کرونباخ و پایایی مرکب برای تمام متغیرهای حاضر در مدل پژوهش بیش از 7/0 می باشد. بنابراین، پرسشنامه تحقیق از پایایی لازم برخوردار است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که شروط روایی همگرا نیز برقرار است. ازاین رو، روایی همگرا نیز تأیید شده است. نتایج آزمون فورنل-لاکر نیز روایی ابزار را تأیید می نماید. آزمون ضریب تعیین (R2) و شاخص GOF (برابر با 698/0) نیز برازش مناسب مدل پژوهش را تأیید می کند. در مجموع نتایج بخش کمی از منظر ضریب مسیر و مقدار معناداری نشان داد که مدل پیشنهادی در این تحقیق از اعتیار مناسبی برخوردار است. بحث و نتیجه گیریتمرکززدایی و تشکیل حکومت محلی فرآیندی پیچیده و طولانی است که جهت افزایش مشارکت تمامی افراد یک جامعه در فرایند توسعه براساس ظرفیت ها، توانمندی ها و منابع محل عمل می کند. در تمرکززدایی، دولت مرکزی اختیار تصمیم گیری را به نهادهای محلی واگذار می کند که متصدیان آنها توسط مردم همان محل انتخاب شده اند؛ اما عملکرد آنها تحت کنترل و نظارت حکومت مرکزی است. به عبارتی بهتر، تمرکززدایی به اختیارعمل نسبی دولت های محلی درزمینه تعیین اهداف، تدارک منابع و اداره و اجرای سیاست های عمومی اشاره دارد. تمرکززدایی موجب تسهیل و تسریع در تصمیم گیری ها می شود. رقابت بین دولت های محلی را افزایش می دهد. توسعه منطقه ای به همراه می آورد و با نزدیک کردن دولت به مردم موجب افزایش شفافیت و پاسخگویی می شود. در موادی از قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه کشور نیز به بحث تمرکززدایی اشاره شده است. در کشورهای درحال توسعه چند دسته وظیفه اصلی شامل «پی ریزی حکومت قانون و تضمین اجرای مقررات»، «ایجاد ثبات اقتصادی کلان»، «ایجاد و ارتقا زیرساخت ها»، «ارائه خدمات رفاهی»، «حفاظت از محیط زیست» و «تقویت توان تولیدی اقتصاد ملی» را به طورخلاصه می توان مهم ترین فعالیت های بخش عمومی عنوان کرد. این پژوهش از نخستین مطالعاتی است که مدلی جامع در رابطه با تمرکززدایی در راستای حکمرانی مطلوب ارائه می دهد. مولفه های شناسایی شده در مدل این پژوهش می تواند رهنمودهایی مدیریتی برای سیاست گذاران جهت تسهیل فرایند تمرکززدایی و به تبع آن تقویت حکمرانی خوب داشته باشد. همچنین مدل پیشنهادی با تفکیک عوامل مختلف نگرش جدیدی در اختیار پژوهشگران قرار می دهد تا بتوانند حوزه های مهم تمرکززدایی را از منظر حکمرانی خوب شناسایی کنند. تقدیر و تشکرنویسندگان از کلیه خبرگانی که در این پژوهش مشارکت داشتند تقدیر و تشکر می کنند. همچنین نویسندگان سپاسگزاری خود را از کلیه مدیران و کارکنان گروه مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر ابزار می دارند. تعارض منافعنویسندگان اظهار می کنند که هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر بازدهی بیت کوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه معامله در بازار رمزارزها براساس تحلیل و راهبرد های مختلف است، نتایج مطالعات مختلف نشان می دهد که بخش عمده ای از معامله گران، براساس احساسات تصمیم می گیرند. در پژوهش حاضر تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر بازدهی رمزارز بیت کوین از ابتدای 2019 تا پایان 2020 و با استفاده از داده های سری زمانی روزانه ارزیابی می شود؛ بدین منظور با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری (VAR) و توابع واکنش آنی (IRF) و تجزیه واریانس (VD) و آزمون هم انباشتگی، رابطه میان شاخص های احساسات سرمایه گذاران شامل شاخص ترس و طمع سرمایه گذاران، شاخص جست وجوی گوگل، شاخص شادی سرمایه گذاران، شاخص حجم معاملات بیت کوین و شاخص انجمن انفرادی آمریکا و نیز متغیرهای قیمت یورو دلار، قیمت اونس طلا، شاخص S&P500 با بازدهی بیت کوین تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از یافته های این پژوهش بیانگر وجود رابطه منفی بین شاخص ترس و طمع، قیمت یورو دلار، قیمت اونس طلا، شاخص جست وجوی گوگل و S&P500 با بازدهی بیت کوین است و رابطه مثبت بین شاخص انجمن انفرادی آمریکا، شاخص شادی سرمایه گذاران و شاخص حجم معاملات بیت کوین با بازدهی بیت کوین را نشان می دهد.
تأثیر ارزش خدمات بر حفظ مشتری با نقش میانجی رضایت شناختی و رضایت احساسی استفاده کنندگان از خدمات الکترونیک بیمه تأمین اجتماعی استان مرکزی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵ (جلد ۲)
276 - 289
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ارزش خدمات بر حفظ مشتری با نقش میانجی رضایت شناختی و رضایت احساسی استفاده کنندگان از خدمات الکترونیک بیمه تأمین اجتماعی استان مرکزی پرداخت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی پیمایشی می باشد. داده مورد نیاز برای این پژوهش بوسیله پرسشنامه های ارزش خدمات (باغبان پرشکوه ،1395)، حفظ مشتری (گیب ،2005)، رضایت شناختی و رضایت احساسی کریمی علویجه و علی طلب(1396) جمع آوری گردید. برای جامعه آماری این پژوهش از استفاده کنندگان از خدمات الکترونیک بیمه تأمین اجتماعی استان مرکزی استفاده شد که با توجه به حجم نامحدود جامعه، 384 نفر با استناد به فرمول کوکران به روش در دسترس انتخاب شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی(استفاده از روش رگرسیون با استفاده از نرم افزار pls) بهره گرفته شد و نتایج بدست آمده نشان داد که ارزش خدمات بر رضایت شناختی و رضایت احساسی تأثیر معناداری دارد. نتایج بدست آمده همچنین نشان داد که رضایت شناختی و رضایت احساسی بر حفظ مشتری تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج اثربخشی ارزش خدمات بر حفظ مشتری با میانجی گری رضایت احساسی نیز مثبت گزارش شد. به عبارتی برای این که ارزش خدمات منجر به حفظ مشتریی شود، فقط ایجاد ارزش برای مشتری نمیتواند کافی باشد، بلکه باید به رضایت احساسی پرداخت تا بتوان مشتری را نسبت به خود وفادار ساخت و مشتری را حفظ کرد.
شبکه سازی و کسب دانش بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط: نقش ذهنیت جهانی و میانجی گری گرایش کارآفرینی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً شرکت های کوچک و متوسط فعالیت های خود را در سطح بین المللی گسترش داده اند. با این حال فرآیند بین المللی سازی ساده نیست و با توجه به رقابت روزافزون بازارهای بین المللی، و از سویی کمبود منابع، دانش و تجربه این شرکت ها در بازارهای بین المللی، موفقیت در این بازارها، یک چالش بزرگ برای این شرکت ها محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ذهنیت جهانی بر شبکه سازی و کسب دانش بین المللی با نقش میانجی گرایش کارآفرینی بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های صنایع غذایی صادراتی در شهرک های صنعتی در تهران بوده است. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 190 شرکت تعیین شد و نمونه ها با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود که روایی آن توسط روایی صوری، روایی همگرا و واگرا تایید شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن است که ذهنیت جهانی دارای تاثیر مستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی و گرایش کارآفرینی بین المللی است. همچنین تاثیر گرایش کارآفرینی بین المللی بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی تایید شد. در نهایت مشخص شد ذهنیت جهانی تاثیر غیرمستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی از طریق گرایش کارآفرینی بین المللی دارد. این پژوهش، راهکارهایی را در راستای توسعه فعالیت های بین المللی شرکت های کوچک ومتوسط، به عنوان بازوان اصلی کشور در نظام نوآوری ملی و صنعتی در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد.
مدل بهبود صادرات کارآفرینان صنایع کوچک و متوسط ایران با محوریت تدوین کار راهه شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادرات و بهبود آن برای بنگاه های کوچک و متوسط یک موضوع مهم و محوری است که به عنوان ابزاری برای رسیدن به رشد مطلوب اقتصادی و توسعه پایدار است. یکی از اهرم های موفقیت این صنایع صادرات کارآفرینانه است، که در این راستا با توجه به اهمیت منابع انسانی تدوین کارراهه شغلی متناسب با این مساله امری حیاتی است و نبود آن، این سازمان ها را متحمل کاهش چشمگیر صادرات می کند. در این راستا این پژوهش با هدف تدوین مدل بهبود صادرات کارآفرینان صنایع کوچک و متوسط ایران با رویکرد تدوین کار راهه شغلی در ایران به انجام رسید. این پژوهش با استفاده از روش آمیخته (کیفی-کمی) به انجام رسید که استخراج 21 مولفه مدل موردنظر در بخش کیفی و با استفاده از تحلیل محتوا مصاحبه با 21 خبره، صورت گرفت و تعیین ارتباط بین شاخص ها برای دستیابی به مدل در بخش کمی با اتکا به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام شد. تحلیل داده های کیفی و کمی پژوهش دستیابی به مدلی هشت سطحی بود که تاثیرگذارترین مولفه این مدل در سطح هشتم چشم انداز شغلی و تاثیرپذیرترین مولفه ها هم توانایی فروش ایده یا محصول و درک قوی از شرایط سازمان کارآفرین صادرکننده بودند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر شناسایی فرصت های کارآفرینی در گردشگری درمانی با استفاده از روش ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری درمانی امروزه از مهم ترین شاخه های گردشگری می باشد و منافع اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای کشور دارد. ازآنجاکه رتبه ایران علیرغم داشتن فرصت های مناسب و مزیت های نسبی منطقه ای در این حوزه از جایگاه مناسبی در سطح جهانی برخوردار نمی باشد، ضروری است تا فرصت های کارآفرینی در گردشگری درمانی شناسایی شده و مورد بهره برداری قرار گیرد. این پژوهش از نوع آمیخته (ترکیبی از روش کیفی و کمی) و دارای ماهیت اکتشافی، در گام نخست از مصاحبه با خبرگان، متخصصان و کارآفرینان گردشگری درمانی ابعاد و مقولات اثرگذار بر تشخیص فرصت های کارآفرینی گردشگری درمانی با استفاده از تحلیل مضمون در نرم افزار MAX QDA استخراج گردید. این مقولات کلیدی عبارت اند از: عوامل محیطی، عوامل کسب وکار، بسترهای کارآفرینی، فرصت های فناورانه، دانش کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، ویژگی های کارآفرینانه و شناسایی فرصت های کارآفرینی سپس با تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطوح مقوله های کلیدی و روابط بین آنها تعیین و معرفی گردید. بر طبق نتایج سازه های عوامل محیطی،فرصت های فناورانه و عوامل کسب وکار قدرت نفوذ بالا و تاثیرپذیری کمی دارند. سازه های شناسایی فرصت های کارآفرینی و هوشیاری کارآفرینانه از وابستگی بالا و نفوذ اندک برخوردارند. سازه های دانش کارآفرینانه،ویژگی های کارآفرینانه و بسترهای کارآفرینی قدرت نفوذ و میزان وابستگی مشابهی دارند. توصیه می شود زیرساخت های اساسی از جمله فرهنگ سازی، استقرار فناوری اطلاعات، پشتیبانی از استارتاپ های گردشگری درمانی در دستور کار گیرد.
شناسایی موانع و چالش های مولدسازی دارایی های عمومی دولت
حوزههای تخصصی:
از جمله اقداماتی که توانایی افزایش درآمدهای دولت به صورت پایدار را دارد به طوری که این افزایش بدون رشد نقدینگی باشد، مولدسازی دارایی ها است. بنابراین شناسایی موانع و چالش های مولدسازی دارایی های عمومی دولت می تواند نقش بسزائی در تامین منابع موردنیاز دولت از این طریق داشته باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا موانع و چالش های مولدسازی دارایی های عمومی دولت را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی، از نوع همبستگی است. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش مدیران، ذیحسابان و معاونین ذیحساب، حسابرسان ارشد و حسابرسان و حسابداران وزارت امور اقتصادی و دارایی، دیوان محاسبات کشور و سازمان برنامه و بودجه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های SPSS و Excel استفاده شده است. بر اساس یافته های بدست آمده نهایتاً 29 مولفه بر مولدسازی دارایی های عمومی دولت تاثیر گذار هستند.
اثر چولگی و کشیدگی بر قیمت گذاری اختیار معامله تحت توزیع غیر نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
مدل بلک شولز برای قیمت گذاری طیف وسیعی از قراردادهای اختیار معامله استفاده می شود. فرض اساسی در این مدل تبعیت از توزیع نرمال بازده ها است. اما واقعیت بازار از چولگی و کشیدگی غیر نرمال داده ها حکایت دارد که همین موضوع باعث کاهش دقت در محاسبه قیمت اختیار می گردد. هدف اصلی این پژوهش تعیین قیمت اختیار در داده های با چولگی و کشیدگی غیر نرمال است. در این راستا به تعیین قیمت اختیار در دو مدل بلک شولز و گرام چارلیه پرداخته شده است. برای این منظور، از داده های ایران خودرو در بازه 6/5/ 1399 تا 10/8/ 1402 و شستا در بازه 3/5/ 1401 تا 10/8/ 1402 استفاده شده است. ابر چولگی برای اولین بار در ادبیات مالی داخلی در این پژوهش به کار رفته است و نشان داده شد که این عامل باعث افزایش دقت در قیمت گذاری اختیار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد. شستا چولگی و کشیدگی غیرنرمال بیشتری نسبت به ایرانخودرو دارد. قیمت اختیار محاسبه شده با مدل گرام چارلیه نسبت به مدل بلک شولز در شستا خطای کمتری نسبت به قیمت بازار نشان می دهد. لذا مدل گرام چارلیه انعطاف پذیری بیشتری را نسبت به مدل بلک شولز با چولگی و کشیدگی غیر نرمال دارد.