فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۵٬۶۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازارهای جهانی و رشد رقابت، منجر به تقسیم کار جدیدی در اقتصاد جهانی و ملی شده است. این گونه تغییرات توجه به مسائل خاص کسب و کار را باعث شده است؛ مانند دستیابی به منابع، به اشتراک گذاری اطلاعات و شکل دهی روابط زنجیره تأمین برای شرکت های کوچک و حتی شرکت های بزرگ که اقدام به تشکیل پارک های صنعتی می کنند. یکی از این تغییرات ادغام و اکتساب است که به عنوان مبنایی نظری در شکل گیری پارک محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای شناسایی و کاربرد عوامل پیش برنده اکتساب در بین واحدهای تولیدی یک پارک شیمیایی انجام گرفته است. روش پژوهش از ن وع توصیفی- اکتشافی است. جامعه و نمونه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان خبره شاغل در شرکت سرمایه گذاری صنایع شیمیایی ایران تشکیل دادند. در مطالعه حاضر گزینه های مالکیت (ادغام و اکتساب) شرکت توسعه گر پارک، در قالب ماتریس های تصمیم و توسط گروه خبره با استفاده از روش های تاکسونومی و تاپسیس ارزیابی، تفکیک و رتبه بندی شد. از کارایی نسبی نیز به عنوان مبنایی برای تعیین سهم سرمایه گذاری منابع تأمین مالی پارک استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذار در واحدهای تولیدی پارک، در پیوستاری از صفر تا 100درصد متغیر است؛ درحالی که این شرکت باید در واحدهایی همچون «الکل شوینده» و «الکل اتوکسیلات (مخازن ذخیره)» به میزان 100درصد سرمایه گذاری کند. در واحدهایی نظیر «شوینده مایع (مایع ظرفشویی)» و«گوگرد تری اکساید» و «گاز سنتز و کربن دی اکساید» نباید سرمایه گذاری کند و در جایی که ترکیبی از سرمایه گذاران حضوردارند، تعیین میزان سرمایه گذاری در واحدهای تولیدی پارک توسط سه منبع تأمین مالی (توسعه گر، بخش خصوصی و بانک) نیز با به کارگیری روش تحلیل پوششی داده ها میسر شد.
Consumers’ Impulse Buying Behavior on E-Commerce Shopping Platforms: 7C Framework and Emotions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The world of digital marketing has been fast advancing in recent times. Marketers have developed various practices to attract consumers to their products and services. Online shopping applications have introduced different methods to encourage consumer impulse buying. However, past literature has overlooked the 7C framework, despite its introduction during the early stages of e-commerce development. Thus, this study aims to examine the dimensions of digital marketing and the mediating role of emotions on impulse buying behavior in e-commerce shopping platforms. This study used the Stimulus-Organism-Response (SOR) framework as the underpinning theory for developing the proposed framework. The 7Cs framework, serving as the stimulus (S), includes content, context, commerce, customization, connection, communication, and community. Emotions represent the organism (O), while impulse buying behavior is the response (R). A survey was conducted to collect data from 331 shoppers from two major online platforms in Malaysia. Exploratory Factor Analysis was performed and revealed six dimensions of digital marketing. Furthermore, it was found that emotions partially mediate the relationship of (a) context, (b) connection, and (c) commerce on impulse buying behavior. Emotions fully mediate the relationship between (a) communication and (b) customization on impulse buying behavior. This study enhances the understanding of the 7C framework, which is underexplored in the context of e-commerce. The 7C framework can be used to assess not only website design but also the design of e-commerce shopping platforms.
Sustainability Challenges of Lithium-Ion Battery Supply Chain: Evidence from the Indian Electric Vehicle Sector(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study critically examines the sustainability challenges within the lithium-ion battery (LIB) supply chain in India's electric vehicle (EV) sector, an area of growing importance due to the rapid expansion of EV adoption. While LIBs are essential for EVs due to their high energy density and reliability, their production and disposal pose significant environmental, social, and economic sustainability challenges. These include resource depletion, environmental degradation, ethical concerns in raw material sourcing, and inefficient recycling processes. This study adopts a qualitative case study approach, focusing on three leading Indian automotive companies, to explore these challenges in depth. Data were collected through semi-structured interviews with key stakeholders involved in various stages of the LIB supply chain, including production, waste management, and recycling. Key findings reveal that the primary environmental challenge is the lack of advanced green technologies for recycling and disposal, leading to high water and energy consumption, as well as hazardous waste emissions. Social challenges include unsafe labor practices, particularly in raw material extraction, and a shortage of skilled labor in battery recycling operations. On the economic front, the reliance on imported raw materials, coupled with high production and recycling costs, undermines the sector’s sustainability and profitability. The research contributes to the literature by providing a comprehensive understanding of the environmental, social, and economic dimensions of sustainability in the LIB supply chain. It also offers practical insights for stakeholders and policymakers aiming to foster a greener and more sustainable EV sector in India.
فراترکیب شایستگی های مدیران دولتی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران دولتی نقش مهمی در موفقیت یک سازمان ایفا می کنند. از سوی دیگر در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، عملکرد سازمان های دولتی چندان رضایت بخش نیست که بخشی از این مسئله ناشی از ضعف های مدیریتی است. روش اصلی این تحقیق فراترکیب است که در آن از محاسبه ضریب کاپا برای ارزیابی مدل و همچنین محاسبه آنتروپی شانون برای تعیین ضریب اهمیت شاخص ها استفاده شده است. واحد تحلیل در این پژوهش کلیه مقالات منتشر شده در بازه زمانی 2010-2023 است. در ادامه شاخص های شناسایی شده در مقالات مختلف کدگذاری شده و با دسته بندی کدها، تم های اصلی شناسایی شد. براساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، شایستگی های مدیران دولتی شامل شش بعد اصلی اعم از شایستگی های فردی، رهبری، فنی، تحول پذیری، ارتباطی/ اجتماعی و راهبردی است. نتایج رتبه بندی ابعاد با استفاده از آنتروپی شانون نشان داد که شایستگی های رهبری از بالاترین سطح اهمیت در بین ابعاد شناسایی شده برخوردار است
واکاوی بازدارنده های پرورش کارآفرینان ترکیبی (هیبرید) در نظام آموزش عالی با تمرکز بر اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
119 - 150
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، اهرمی استراتژیک برای توسعه اقتصادی است و پرورش کارآفرینان، پیش شرط رشد و توسعه اقتصادی جوامع می باشد. در این میان کارآفرینان ترکیبی (هیبرید) با توجه به بالابودن احتمال موفقیت شان و شانس بالای کسب وکار آنها برای بقا، در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع پرورش کارآفرینان ترکیبی در نظام آموزش عالی با تمرکز بر اعضای هیئت علمی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی انجام گرفته و راهبرد آن نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده گلیزر (Glaser) بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها و با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند، با 17 نفر از اعضای هیئت علمی کارآفرین و صاحب کسب وکار مصاحبه صورت گرفت. برای بررسی استحکام پژوهش نیز چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو مرحله کدگذاری حقیقی و کدگذاری نظری انجام گرفت. نتایج حاکی از ظهور 90 کد و نیز احصاء 13 مفهوم از مصاحبه ها بوده که در قالب 5 مقوله اصلی شامل "چالش های قانونی"، "ضعف های فرهنگی"، "ضعف های ساختاری-نهادی"، "چالش های اقتصادی-محیطی" و "موانع شغلی" به عنوان موانع پرورش کارآفرین ترکیبی در نظام آموزش عالی شناسایی گردید.
شایعه سازی هدفمند و شهرت شخصی؛ آزمون نقش میانجی شبکه سازی سیاسی و تعدیلگر جاه طلبی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
47 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر شایعه سازی هدفمند بر شهرت شخصی با توجه به نقش میانجی شبکه سازی سیاسی و تعدیلگر جاه طلبی منفی اجرا شده است.روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری و تحلیل داده توصیفی از نوع میدانی علّی است. جامعه آماری را کارکنان شاغل در استانداری ایلام و واحدهای تابعه تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بر اساس سطح سازمانی تعداد 420 نفر به عنوان نمونه تحقیق تعیین شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه بود که بعد از توزیع و جمع آوری آن تعداد 318 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل وارد محیط نرم افزار Smart PLS نسخه 2 شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد شایعه سازی هدفمند بر شهرت شخصی و شبکه سازی سیاسی تأثیر معنادار و مثبت دارد. همچنین، شبکه سازی سیاسی اثر معنادار و مثبتی بر شهرت شخصی می گذارد و شایعه سازی هدفمند از طریق شبکه سازی سیاسی بر شهرت شخصی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. سرانجام مشخص شد جاه طلبی منفی اثر شایعه سازی هدفمند بر شهرت شخصی را افزایش می دهد.نتیجه: این تحقیق، ضمن معرفی استراتژی شایعه سازی هدفمند در سپهر دانش مدیریت رفتار سازمانی، به مدیران وزارت کشور نسبت به این ترفند سیاسی در جهت ساخت شهرت شخصی پیش برنده و توسعه شبکه های سیاسی پیرامون هشدار می دهد.
پیش بینی زمان مناسب طبیعت گردی در جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا با تأکید بر شرایط آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
169 - 204
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر از شاخص ترجونگ برای تعیین زمان مطلوب گردشگری (از سال 1996تا 2021) در جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا پرداخته شد. سپس با بهره گیری از مدل های ACCESS-CM2 و CNRM-CM6-1 به پیش بینی زمان های مناسب توسعه طبیعت گردی تحت سناریوهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در آینده ای نزدیک (2070-2050) و دور (2100-2080) اقدام شد. نتایج شاخص ترجونگ نشان داد که بهترین زمان برای طبیعت گردی در این منطقه، در طی روز در ماه های دی، بهمن و اسفند و در طی شب در ماه های فروردین و آبان ماه می باشد. همچنین نتایج پیش بینی مدل های مورد مطالعه حاکی از آن است که مقادیر دمای کمینه تحت هر دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در مقایسه با دوره پایه (2014-1996) افزایش یافته است و این وضعیت در دمای بیشینه نیز قابل مشاهده است به طوری که روند دمای بیشینه از نیمه دوم دهه 2050 سرعت گرفته و میانگین آن تحت سناریوی SSP5-8.5 در بازه زمانی 2090-2099 افزایش یافته است.
طراحی و اعتبار سنجی تجربه هوشمند مشتریان در بانک کشاورزی استان خراسان رضوی با رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و طراحی تجربه هوشمند مشتریان در بانک کشاورزی استان خراسان رضوی می پردازد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نوع روش در حوزه پژوهش های توصیفی است که با رویکرد آمیخته انجام شده است. پژوهش به روش آمیخته و در دو فاز کیفی و کمی صورت گرفته است. این پژوهش دارای دو جامعه آماری، خبرگان و همچنین مدیران و کارکنان بانک کشاورزی است. در بخش کیفی 12 خبره و در بخش دلفی فازی 40 خبره با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش آزمون مدل 290 نفر از کارکنان و مدیران بانک انتخاب شدند. در فاز کیفی، با استفاده از مصاحبه با 12 خبره، مؤلفه های کلیدی تجربه هوشمند مشتریان شناسایی شد که در قالب 54 کد باز استخراج گردید و سپس این کدها به 12 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی سازمان دهی شدند. مقوله های اصلی شامل تجربه ناشی از شخصی سازی و پیش بینی، تعامل، پشتیبانی هوشمند، امنیت و حریم خصوصی، و احساس ایمنی و خوشایندی بودند. در فاز کمی، با استفاده از دلفی فازی و آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، نتایج فاز کیفی تأیید شد. این مقوله ها در قالب پرسشنامه ای به 290 نفر از کارکنان و مدیران بانک کشاورزی ارائه و مدل نهایی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که مقوله هایی نظیر پیش بینی و پیش فعالی، تجزیه وتحلیل داده ها، شفافیت و دسترس پذیری تأثیر زیادی بر تجربه مشتری دارند، درحالی که مقوله هایی مانند خودمختاری و رضایت و لذت تأثیر نسبی تری دارند. نتایج پژوهش می تواند راهنمایی مهم برای بهبود خدمات بانکی هوشمند و افزایش رضایت و وفاداری مشتریان باشد.
قصد پذیرش CAAT و عملکرد حسابرسان داخلی: نقش تعدیلگر حمایت تیمی و مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت چشمگیر فناوری اطلاعات، حسابرسان داخلی نیاز به بهبود عملکرد تیمی خود در این زمینه دارند. از جمله این فناوری ها، تکنیک های حسابرسی به کمک رایانه (CAAT) است. هدف پژوهش، بررسی ارتباط قصد پذیرش حسابرسان داخلی در پذیرش CAAT با عملکرد آنها است و همچنین با توجه به تأثیری که حمایت های اعضای تیم و مدیر شرکت می تواند در راستای بهبود عملکرد تیم حسابرسی داشته باشد؛ اثر تعدیلگری دو متغیر حمایت تیمی و مدیریت بر ارتباط فوق بررسی شد. برای استخراج متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد به تعداد 180 نمونه در سال 1403و برای آزمون فرضیات از روش پژوهش معادلات ساختاری تحت نرم افزار PLS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که انتظار عملکرد و شرایط تسهیل گر بر احتمال استفاده حسابرسان از CAAT تأثیر می گذارد. این نتایج نشان می دهد که برای افزایش استفاده ازCAAT، مدیریت برنامه های آموزشی و پشتیبانی فنی سازمانی و کامپیوتری خود را برای CAAT افزایش دهد. همچنین قصد و تمایل پذیرش CAAT با عملکرد حسابرس هم مورد پذیرش قرار گرفت. اما یافته های پژوهش در ارتباط با اثر تعدیلگری حمایت تیمی و مدیریت نتایج معناداری نشان ندادند. این پژوهش جزو معدود پژوهش های انجام شده داخل در حوزه CAAT است، که می تواند با توجه به پیشرفت های اخیر در حوزه حسابرسی مبتنی بر فناوری اطلاعات، نوآوری برای جامعه حرفه ای، مدیران و سرپرستان حسابرسی و شرکت ها داشته باشد.
Validation of the Structural Model of Open Data Governance in Line with the Health of the Administrative System in E-government(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
110 - 131
حوزههای تخصصی:
Purpose: The current research was conducted with the aim of validating the structural model of open data governance in line with the health of the administrative system in e-government in government organizations.
Method: This research, with a practical purpose, was based on a descriptive survey implementation method. The statistical population of the research included the managers of the country's tax affairs organization and several university professors, all of whom (18 person) were selected as a statistical sample. The data collection tool in this research was a researcher-made questionnaire, and confirmatory factor analysis, structural equation modeling, and Smart PLS software were used for data analysis.
Findings: The results of the research show that the structural model of open data governance in the direction of administrative health in e-government at governmental organizations includes six components: platforms (with the dimensions of intra-organizational platforms and external platforms), strategies (with the dimensions of common strategies—internal and external—, intra-organizational strategies, and extra-organizational strategies), intervening conditions (with common dimensions—internal and external), causal category (with dimensions of internal-external organizational factors, individual and social factors), central category, and consequences (with common dimensions—internal and external).
Conclusion: Intra-organizational and extra-organizational platforms have a positive and significant effect on common strategies. The strategies of this research have a positive and significant effect on the results. The impact of intervening conditions on the central category is positive and significant. The effect of the causal category of this research, including individual factors and social factors, on the central category, is negative and significant because the regression coefficient has become negative. The impact of the central category on strategies has become negative, but this impact is not significant.
Providing a Framework for Innovative Social Media Marketing Strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
276 - 292
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to provide a framework for innovative social media marketing strategies to address the impacts of health crises on small and medium-sized enterprises (SMEs).
Method: This research is applied in nature, based on a survey-exploratory approach, and employs a qualitative methodology. The statistical population consists of experts in urban management and human resources management. Using the theoretical sampling method, interviews were conducted with 15 experts until theoretical saturation was achieved. The collected data were analyzed using content analysis.
Findings: The research findings resulted in a comprehensive model comprising five main themes and eighteen sub-themes. These include: driving factors (online brand communities, social listening, customer participation marketing, prosumer (producer-consumer) influencer marketing, gamification), strategic factors (increasing engagement, product/service development, increasing brand awareness, creating word-of-mouth advertising, increasing brand credibility), facilitating factors (brand associations, strengthening brand identity), primary outcomes (correctly understanding consumer needs and opinions, creating value for consumers), secondary outcomes (market development and new customer acquisition, sales promotion, loyalty promotion).
Conclusion: The study provides a practical framework to enhance SME resilience through innovative social media strategies during health crises, emphasizing key driving, strategic, and facilitating factors along with their outcomes.
آسیب شناسی فرآیند تعدیل نیروی انسانی در پالایشگاه های کشور و ارائه فرآیند مناسب
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
291 - 306
حوزههای تخصصی:
امروزه تعدیل نیروی انسانی به عنوان یکی از راهکارهای راهبردی برای کاهش هزینه ها و ارتقای کارایی سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. در صنعت نفت و به ویژه در پالایشگاه های کشور، این رویکرد با پیچیدگی هایی چندوجهی روبه روست که نه تنها پیامدهای اقتصادی، بلکه آثار روان شناختی، اجتماعی و ساختاری مهمی بر کارکنان و سازمان دارد. پژوهش حاضر با هدف ارائه تصویری جامع از عوامل مؤثر بر تعدیل نیرو، الزامات اجرایی و پیامدهای آن در پالایشگاه های ایران انجام شده است. ابتدا، با مرور ادبیات نظری و مستندات میدانی، ابعاد و مولفه های کلیدی کوچک سازی و تعدیل نیرو شناسایی گردید. سپس، رویکردی ترکیبی برای گردآوری داده ها (مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعتی) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد عواملی همچون فشارهای اقتصادی، ساختارهای اداری ناکارآمد، عدم شفافیت در اطلاع رسانی و نداشتن حمایت های روان شناختی و مالی، نقش بسزایی در تشدید پیامدهای منفی تعدیل دارد. همچنین، ارائه فرایندی سامانمند برای اجرای تعدیل شامل تحلیل نیازمندی های سازمانی، برنامه ریزی دقیق، ارتباطات صادقانه با کارکنان و ارزیابی منظم عملکرد می تواند پیامدهای ناگوار این اقدام را کاهش دهد و بهره وری سازمانی را افزایش دهد. در پایان، براساس نتایج تحقیق، مدلی عملیاتی برای فرآیند تعدیل نیرو با تأکید بر ابعاد انسانی، مدیریتی و قانونی ارائه شده است که به پالایشگاه ها و سایر سازمان های دولتی در اتخاذ تصمیم های کارآمد و کاهش اثرات روانی-اجتماعی تعدیل یاری می رساند.
الگوی خط مشی گذاری نظام بانکی در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگوی خط مشی گذاری نظام بانکی در راستای توسعه پایدار انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق آمیخته محسوب می گردد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان بوده و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک تجارت در استان تهران است که از این میان نمونه ای به حجم 312 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته (در بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته است. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل اصلی شامل عوامل زمینه ای (اسناد بالادستی)، علی (عوامل سازمانی، عوامل منابع انسانی و عوامل مدیریتی)، پدیده محوری (اصلاح نظام بانکی)، مداخله گر (سیاست زدگی نظام اداری و مقاومت در برابر تغییر)، راهبردها(خط مشی گذاری پایداری) و پیامدها(بهبود عملکرد اجتماعی، بهبود عملکرد محیطی و بهبود عملکرد مالی و غیرمالی) بعنوان مولفه های اصلی مدل جامع خط مشی گذاری به منظور اصلاح نظام بانکی شناسایی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در بخش کمی نشان داد که مدل پیشنهادی این تحقیق از اعتبار مطلوبی برخوردار است. نتایج بدست آمده در این تحقیق ضمن تقویت ادبیات داخلی راجع به نقش نظام بانکی در تحقق پایداری، رهنمودهایی کاربردی جهت اصلاح نظام بانکی در راستای توسعه پایدار ارائه می دهد.
رویکردی رفتاری به نقش ذی نفعان درالگوی حاکمیت شرکتی سازمان تأمین اجتماعی ایران و شرکت های وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
221 - 256
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، تبیین نقش ذی نفعان در الگوی حاکمیت شرکتی سازمان تأمین اجتماعی ایران و شرکت های وابسته با رویکردی رفتاری است.
روش: الگوی پژوهش بر اساس روش آمیخته کمّی و کیفی و بر پایه روش نظریه زمینه بنیاد ترسیم و ارائه شده است. داده های بخش کیفی، از طریق مصاحبه با تعداد ۱۵ نفر از متخصصان و خبرگان به دست آمد.
یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه های ذی نفع شرکت های مورد مطالعه، عوامل روابط قدرت سیاست، فرایند تصمیم گیری، چانه زنی سیاسی، حل تعارض، تعیین هدف ها، اعتمادسازی در هیئت مدیره، شاخص های رفتاری مشترک بین گروه های ذی نفع را به صورت کدهای محوری تبیین می کنند که با سایر پژوهش های رویکرد رفتاری هم راستاست. از میان گروه های ذی نفعان، سهام داران افزایش ثروت و منافع فردی را به طور خاص دنبال می کنند. ذی نفعان نهادی به اهداف کاهش هزینه نمایندگی و تقارن اطلاعاتی بیشتر توجه می کنند. دولت، بر اهداف برنامه توسعه و سیاست گذاری کلان توجه خاصی دارد. ذی نفعان اقتصادی روی اهداف افزایش ثروت، رشد و رقابت پذیری به طور خاص متمرکزند. ذی نفعان سیاسی نیز اهداف ائتلافی، افزایش نفوذ و قدرت سیاسی را در اولویت قرار می دهند و در نهایت، شبکه های اجتماعی اهداف منافع عمومی، اعتمادسازی اجتماعی و دسترسی به منابع را به طور خاص دنبال می کنند. طبق نتایج پژوهش، شرایط اقتصادی، اجتماعی، قانونی و مدیریتی شرایط علّی هستند که روی الگوی رفتاری ذی نفعان با ضریب نسبت 834/0 تأثیر مستقیمی می گذارند. افزون بر این مشخص شد که شاخص های رفتاری گروه های ذی نفع در سازمان مورد مطالعه و عوامل زمینه ای الگوهای رفتاری ذی نفعان، شامل عدم قطعیت محیطی، فرهنگ ملی، سازوکارهای کنترلی و پیچیدگی سازمانی (با نسبت 616/0-) بر راهبردهای بهبود الگوی حاکمیت شرکتی تأثیر معکوسی نشان داده اند. همچنین، بر اساس نتایج پژوهش، رابطه تأثیرگذاری رفتار ذی نفعان با راهبردهای بهبود 351/0- به دست آمد.
نتیجه گیری: برایند رفتاری ذی نفعان در این شرکت ها در راستای راهبردهای بهبود حاکمیت شرکتی نبوده است. این مفهوم یکی از یافته های مهم این پژوهش است و نشان می دهد که بازنگری تنظیم روابط و نقش مرکب ذی نفعان در سازمان تأمین اجتماعی و شرکت های وابسته به آن، برای اثرگذاری مثبت در راهبردهای بهبود حاکمیت شرکتی ضرورت دارد. علاوه براین، مطالعه حاضر نشان داد که کنترل تعارض منافع بین ذی نفعان از طریق نظارت، پایش ارزش، یکپارچه سازی منافع، پاسخ گویی و شفافیت، می تواند به هم سویی استراتژیک بین گروه های ذی نفع منجر شود و در نتیجه، پیامدهای بهبودی همچون نتایج عملکردی مثبت، خلق ارزش، تصمیم گیری عقلایی و پایداری را برای سازمان به ارمغان آورد. این پژوهش با روش پژوهش آمیخته و رویکرد رفتاری به موضوع حکمرانی شرکتی در سازمان پرداخت و بر اساس روش نظریه بنیاد، الگویی متفاوت با سایر پژوهش ها ارائه داد که نوآوری آن محسوب می شود.
آینده پژوهی پیامدهای انتظامی و امنیتی تغییرات اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱۰بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
119 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش پدیده تغییر اقلیم در ایران و تأثیرات آن بر منابع آب، کشاورزی و دیگر عناصر اقلیمی کشور، به همراه توزیع نامناسب مکانی و زمانی منابع طبیعی، جمعیت، صنعت و گسترش شهرنشینی، هم اکنون با چالش های جدی روبه رو است. برآورد می شود که وقوع تغییرات اقلیمی می تواند باعث محدودیت بیشتر این منابع و ایجاد بحران های انتظامی و امنیتی در کشور گردد. تحقیق حاضر درصدد است تا با رویکرد آینده پژوهی پیامدهای انتظامی و امنیتی تغییرات اقلیمی در ایران را شناسایی کند.روش: این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر روندپژوهی و سناریونویسی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، برگزاری گروه های کانونی است و جامعه آماری شامل خبرگان نظامی و انتظامی، اساتید دانشگاهی، صاحب نظران زیست محیطی و متخصصان حوزه های مأموریتی پلیس و آینده پژوهی در سطح ملی می باشد. تعداد نمونه برای هر پنل 8 نفر به طور هدفمند و براساس تخصص های مرتبط انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از گروه های کانونی با استفاده از روش سناریونویسی انجام شد.یافته ها: نتایج حاصل از بررسی نظرات خبرگان در زمینه تغییر اقلیم ایران، چهار سناریو را برای ارزیابی و طبقه بندی پیامدهای آن ارائه داد که به این شرح هستند: 1. سناریوی مطلوب بهشت ایران؛ 2. سناریوی جاری خاک پرگهر؛ 3. سناریوی بد سردرگمی و 4. سناریوی فاجعه تنوره دیو به دست آمد. براساس نظریه مبنایی تحقیق، که سناریوها را بر مبنای عدم قطعیت های بحرانی تدوین کرده است، عدم قطعیت بحرانی مشخص شد که عبارتند از: بهبود محیط زیست یا تخریب آن و افزایش امنیت زیست محیطی یا افزایش تهدیدات زیست محیطی.نتایج: پیامدهای انتظامی- امنیتی سناریوی مطلوب: ایجاد آرامش و امنیت پایدار با کاهش ناامنی مرزی، افزایش احساس امنیت، افزایش خدمات پلیس و رضایت اجتماعی؛ سناریوی دوم: افزایش تدریجی تنش های آبی و ماموریت های انتظامی، افزایش حاشیه نشینی و جرایم عمومی، ناآرامی ها در مناطق تنش آبی و گسترش اعتراضات. سناریوی سوم: افزایش شدید تنش های آبی، تعدد مأموریت های انتظامی، حاشیه نشینی و جرایم، ناآرامی های گسترده، اغتشاش، افزایش درگیری های مرزی و تنش با همسایگان. سناریوی چهارم: بحران های اعتراضی و صنفی، افزایش فزاینده جرایم، رشد بیکاری ناشی از بحران های زیست محیطی، بحران انرژی و نارضایتی، گسترش شورش و درگیری با همسایگان شرقی.
ارزیابی و بررسی عوامل مؤثر بر روش های مشارکت عمومی-خصوصی جهت تأمین مالی توسعه بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد و توسعه اقتصادی کشورها در گرو پروژه های مختلف زیرساختی و خدماتی می باشد. محدودیت منابع بودجه ای دولت ها برای تأمین مالی پروژه های توسعه بیمارستان ها، همچنین تقاضای زیاد مالی در زمینه سرمایه گذاری در این پروژه ها، دولت ها را بر آن داشته تا تمامی تلاش خود را برای مشارکت فعال بخش خصوصی و ایجاد فضای رقابتی مناسب برای فعالیت آن ها به کار ببندند. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی و بررسی عوامل موثر بر روشهای مشارکت عمومی-خصوصی جهت تأمین مالی توسعه بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی در استان کردستان است. نتیجه گیری: اتخاذ سیاستهای پولی کارآمد توسط بانک مرکزی مانند اعطای وام های بلندمدت، تخفیف در دریافت جریمه دیرکرد اقساط؛ اتخاذ سیاست ثبات و جلوگیری از ایجاد هرگونه ناامنی در سیاستهای اقتصادی؛ پرهیز از صدور مصوبه های غیرضروری؛ تقویت نهادهای مالی مانند بانکها و شرکتهای تأمین سرمایه؛ فراهم کردن مشوقهای اقتصادی و قانونی لازم؛ ایجاد دانش و مهارت ارزیابی فنی، مالی و اقتصادی پروژه ها در واگذاری به بخش خصوصی و ارائه سیاست های تشویقی و قانونی به بخش خصوصی؛ برنامه ریزی منسجم برای بسترسازی مشارکت عمومی -خصوصی و رفع محدودیت های دولتی ازجمله قوانین دست و پاگیر از راهکارهای موثر بر مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکت عمومی-خصوصی می باشد.
رفتار مصرف کننده در کلینیک دندان پزشکی سیواک
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
33 - 55
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کننده در خدمات دندان پزشکی تحت تأثیر ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی قرار دارد. این رفتار، بسته به تفاوت های فرهنگی و اقتصادی در کشورها، تنوع چشمگیری دارد. در کلینیک دندان پزشکی سیواک، به عنوان بزرگ ترین و مجهزترین کلینیک دندان پزشکی ایران، رفتار مصرف کنندگان با استفاده از انبار داده های وسیع و پرسشنامه های واحد CRM تحلیل شده است. این تحلیل به ما امکان می دهد تا رفتار مصرف کنندگان را به طور دقیق تری مورد بررسی قرار دهیم و استراتژی های مناسبی برای ارتقاء خدمات دندان پزشکی تدوین کنیم. این مقاله با بررسی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کننده در ایران و سایر کشورها، نمونه های موفقی از استراتژی های بازاریابی و مدیریتی در این حوزه را تحلیل می کند. علاوه بر این، به تأثیر فناوری های پیشرفته و تغییرات اجتماعی بر رفتار مصرف کننده نیز پرداخته می شود. هدف این مقاله، شناسایی نیازها و انتظارات بیماران و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت و کارایی خدمات دندان پزشکی است.
ارائه یک رویکرد ترکیبی داده محور برای بررسی عوامل اثرگذار بر قیمت کربن طی فاز چهارم طرح تجارت آلایندگی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
قیمت کمک هزینه اتحادیه اروپا یک راهکار به منظور مدیریت انتشار گازهای گلخانه ای می باشد، عوامل بسیاری نظیر شاخص های اقتصادی، مالی، سیاسی و ... می تواند بر آن اثرگذار باشد. پژوهش پیش رو در نظر دارد تا میزان اثرگذاری 31 شاخص مختلف انرژی، مالی و کالاهای اساسی را بر آن بررسی نماید. ازاین رو با یک استفاده روش ترکیبی داده محور به بررسی این امر می پردازد. در ابتدا با استفاده از الگوریتم میانگین متحرک یکپارچه خود رگرسیون به پاک سازی داده های مربوط به آن می پردازد و پس ازآن با روش تجزیه حالت متغیر بخش های مختلف این شاخص ها را تجزیه می نماید و یک سری مد ذاتی به دست می آورد، پس ازآن این مدها در سه مقیاس زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت قرار می گیرند، سپس با استفاده از ادغام حذف بازگشتی ویژگی ها و جنگل تصادفی با در نظر گرفتن اعتبارسنجی متقابل اقدام به انتخاب بهترین ویژگی ها در این سه مقیاس گرفته می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد در مقیاس زمانی میان مدت و بلندمدت، مدل موفق به پیش بینی با دقت بیشتر می باشد و پیش بینی نوسانات قیمت کمک هزینه اتحادیه اروپا با استفاده از این رویکردهای ترکیبی، می تواند به تصمیم گیری های دقیق تر و به موقع درزمینه سیاست گذاری و سرمایه گذاری کمک کند.
Employability and Digitalization: A Bibliometric Analysis with Future Research Directions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Digitalization is rapidly changing employment dynamics, demanding an understanding of how digital technologies impact employability. This study provides a comprehensive analysis of the relationship between digitalization and employability through a hybrid approach combining bibliometric analysis with a systematic theoretical review, based on the 4Ws framework (What, When, Where, and Why). Through the examination of thematic trends spanning the years 2010 to 2023, this study reveals significant domains in which digital transformation is influencing employability. The results underscore three primary thematic categories: the evolution of employment models catalyzed by digital technologies, the shift from Industry 4.0 to Industry 5.0, and theoretical advancements that concentrate on the informal economy alongside comparative analyses. This research contributes to addressing theoretical gaps regarding the lasting impact of digitalization on labor markets, with a particular focus on skill acquisition and job security. It presents targeted approaches for scholars, educators, and industry stakeholders to improve employability amid technological change. These include creating adaptive skill development programs, using AI in workforce management, and encouraging policies that enhance workers’ adaptability to new digital innovations. By presenting clear insights on how digitalization may affect employability, this research aims to enable more informed decisions for designing educational strategies and labor policies.
Predicting Heart Disease Using Automated Machine Learning Based on Genetic Algorithms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to apply automatic machine-learning approaches using genetic algorithms to enhance heart disease prediction. Heart disease has remained the major cause of mortality in the world, necessitating an effective and timely diagnosis. Most current diagnostic and assessment processes are lengthy and expensive, relying heavily on clinical expert knowledge. To help address these issues, machine learning approaches, which derive their utility from examining substantial datasets for the recognition of patterns, have emerged as a potential solution, providing solutions beyond those achievable by human recognition alone. Genetic algorithms are also suited to addressing these issues as they mimic natural evolution to perfect high-caliber machine-learning models, feature selection, and parameter selection in machine-learning applications. This study examines the utilization of genetic algorithms working alongside AutoML frameworks to improve accuracy in heart disease predictions. Reducing to the best combination of attributes and the optimum parameters for each attribute is a time-consuming task, so automating this aspect of the process allows for more accurate and prompt predictions, consequently reducing the manual work. The AutoML approach followed in this research is TPOT, which uses genetic algorithms to ascertain optimally designed machine-learning pipelines. The application of AutoML, together with genetic algorithms, is the most prominent finding that yields a significant improvement in the quality of the predictions for heart disease compared to the traditional assessment approaches, with an accuracy of 93.8%. This approach will enhance diagnostic accuracy and enable early diagnosis, thereby reducing the likelihood of misdiagnoses or ineffective treatments and ultimately lowering associated costs.