فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳۱٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای برجسته سیاست خارجی دولت رئیسی، پیگیری رویکرد نگاه به شرق است. هم رئیس جمهور و هم سایر مقامات ایران پیوسته بر اهمیت این روابط و رو به گسترش بودن آن تاکید کرده اند. با مشاهده عزم دولت سیزدهم برای توسعه روابط با چین و روسیه، سؤالی که مطرح می شود این است که کدام عوامل در انتخاب سیاست نگاه به شرق از سوی دولت رئیسی مؤثر بودند؟ فرضیه پژوهش تعلق خاطر رئیس جمهور به جناح اصولگرا و همنوایی ساختارهای داخلی قدرت با دیدگاه های دولت را در پیگیری رویکرد نگاه به شرق موثر می داند. برای پاسخ به سوال اصلی از نظریه پیوستگی جیمز روزنا و روش علّی استفاده شده است. همچنین داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای از منابع نوشتاری و الکترونیک گرداوری گردیدند. یافته های پژوهش نشان دادند رویکرد نگاه به شرق بیش از آنکه یک اجبار برخاسته از متغیر نظام بین الملل باشد یک انتخاب از سوی دولت بوده است. تعلق ابراهیم رئیسی و اعضای کابینه وی به جناح اصولگرا، ترجیح این جناح به توسعه روابط با شرق و برجسته سازی تضاد با غرب، یکدست شدن ساختار قدرت و حمایت یکپارچه از رویکرد نگاه به شرق، به همراه نقشی که رئیسی به عنوان یک رئیس جمهور انقلابی، ارزشی، ولایت مدار و غرب ستیز برای خود تعریف کرده است در شکل گیری این سیاست خارجی موثر بوده است.
تحلیل ساختاری-شناختی رویکرد پکن در همکاری جامع راهبردی ایران-چین بر اساس نظریه "نقش"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پیش بینی های نظری، رویه های بین المللی و شواهد اثباتی و تجربی فراوانی در نظام جهانی از یک دوره گذار سریع و عمیق حکایت دارد که در آن قدرت های نوظهور جهانی و مجموعه های منطقه ای، در حال به چالش کشیدن ساختار سنتی قدرت در جهان هستند. هم افزایی چین و ایران در برخی از حوزه ها در این راستا قابل تفسیر است. بیان مسئله: عدم ادراک مناسب از این رابطه در ایران و بافت بین الملل و تمرکز تفاسیر و تحلیل ها بر محور متغیر آمریکا، و برخی خلأهای روش شناختی و معرفت شناختی در تحقیقات پیشین مانع از ایجاد یک فهم جامع و روا از این پدیده شده است. روش: بر همین اساس، تحقیق حاضر با استخدام نظریه نقش در نظام بین الملل، تلفیق پدیدارشناسی و تحلیل اثرات متقاطع و اعتباربخشی نخبگانی و نرم افزاری، ابعاد رابطه دو کشور تحت برنامه همکاری مشترک را از دیدگاه چین بررسی کرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد چین در رابطه با ایران متشکل از دو بعد ساختاری ( متشکل از ده متغیر) و اندیشگانی (متشکل از پنج متغیر) است که به ترتیب منجر به ساخت نقش های "ابرقدرت-قدرت میانه" و "ذینفع همسو" شده است. تحلیل اثرات متقاطع نیز نشان داد که نظام روابط دو کشور پایدار و فاقد متغیرهای ریسک است و بر همین اساس، ناپایدارسازی آن دشوار است. از طرف دیگر، به دلیل تنافی این نقش ها با دیگر نقش های بین المللی چین، چشم انداز بسط این رابطه را نیز دشوار کرده است.
روان شناسی سیاسی دولت خودکامه در اندیشه مانس اشپربر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
85 - 112
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی در خصوص چگونگی شکل گیری، بسترها و زمینه های دولت خودکامه پیشینه عمیقی در اندیشه سیاسی دارد. اما سابقه مطالعات مربوط به ارتباط و پیوند بین این مدل از نظام های سیاسی با روان شناسی به قرن بیستم و بعد از شکل گیری حکومت های غیر دموکراتیک در اروپای غربی بازمی گردد. از جمله افرادی که به تبیین پدیده دولت خودکامه با بهره گیری از علم روان شناسی پرداخت، مانس اشپربر بود که در مطالعات و تحقیقات روان شناسانه خود به شدت تحت تأثیر آموزه های روان شناسی فردی آدلر است و از مفاهیم محوری او در روان شناسی سیاسی دولت خودکامه بهره گرفته است. اشپربر که در اوایل طرفدار دو آتشه دولت استالین بود اما بعد از اتفاقات و ترورهای وحشتناک دولت استالین در دهه 1930 از آن روی گردان شد و با نوشتن آثاری چند، به این موضوع پرداخت که چگونه یک دولت خودکامه در کشورها شکل می گیرد. هدف این مقاله، شناخت ابعاد روان شناسی سیاسی دولت خودکامه طبق نظرات و دیدگاه های اشپربر است. سؤال اصلی این مقاله این است که دولت های خودکامه در اندیشه مانس اشپربر چگونه و بر چه اساسی شکل می گیرند و رهبر خودکامه و جامعه میزبان این نوع دولت، دارای چه خصوصیات روانی هستند؟ برای پاسخ به این سؤال، کتاب معروف اشپربر تحت عنوان «بررسی روان شناختی خودکامگی» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در روان شناسی سیاسی اشپربر، دولت های خودکامه صرفاً و تحت دو رویداد و پیش شرط اساسی -یکی وجود فرد دارای شرایط خودکامگی و دیگری وجود جامعه ای توده ای و از هم گسیخته– امکان تحقق و فعلیت پیدا می کنند.
بررسی و آسیب شناسی تاریخ روشنفکران ایران از منظر پارادایم علمی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
351 - 373
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چهار پارادایم مسلط روشنفکری در تاریخ معاصر ایران از پارادایم غالب در دوره مشروطه تاکنون می-پردازد. پارادایم های مسلط در هر دوره، روشنفکران آن پارادایم، دوره زمانی، مبانی فکری، دست آوردها و آسیب شناسی هر پارادایم مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب نظری به کار رفته در این مقاله، پارادایم است و از هرمنوتیک تفسیری نیز به عنوان روش در این مقاله استفاده شده است. . در مقاله چهار جریان اصلی روشنفکری در ایران از مشروطه تا کنون بررسی شده است و هر یک از جریان ها در نسبت با علم آسیب شناسی شده است. براساس دسته بندی صورت گرفته و چارچوب نظری به کار رفته در مقاله، یافته ها از این قرار است که با از بین رفتن رویکرد علمی بلافاصله پارادایم های شبه علمی و روایت های ضدعلم یعنی چپ انتقادی، تفهمی و پدیدارشناسانه و در نهایت پسامدرنیسم و پساساختارگرایی جایگزین پارادایم نخست شدند و فرصت ارائه پارادایم های علمی و پوزیتیوستی در اندیشه سیاسی ایران مهیا نگشت. درنتیجه همین امر باعث نابودی تداوم عقلانیت در ایران شد.
تدوین مؤلفه های شهر اسلامی مبتنی بر اسناد بالادستی؛ رویکردی تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانبینی جهان شمول اسلامی، انسان و زندگی او را در هیچ عرصه ای فراموش نکرده و بر اساس اصول توحیدی، نیازهای واقعی او را در تمامی ابعاد مادی و معنوی در نظر گرفته است؛ از طرفی دیگر، شناخت مؤلفه های شهر اسلامی در اسناد بالادستی (گام دوم انقلاب، الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت، برنامه جامع سبک زندگی اسلامی- ایرانی) می تواند در تبیین جایگاه شهر اسلامی مؤثر باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی و همچنین جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. در این پژوهش، پژوهشگران به دنبال تدوین مؤلفه های شهر اسلامی از منظر اسناد بالادستی بودند. لذا با بررسی نظرات اندیشمندان و پژوهشگران، ابعاد و مؤلفه های شهر اسلامی بر اساس اصل توحید شناسایی و معرفی گردید. پس از مطالعه اسناد 3گانه، مؤلفه های مرتبط با شهر اسلامی شناسایی و تبیین گردید و در انتها نیز ازآنجایی که اسناد بالادستی به عنوان سند راهبردی شکل دهنده ی اصول همه جانبه برای کشور می باشند، مؤلفه های شهر اسلامی در اسناد بالادستی با نظام های سه گانه شهر اسلامی انطباق گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با برقراری ارتباط بین مؤلفه ها به سه اصل ترویج توحیدباوری در اخلاق و معنویت، ترویج توحیدباوری در مظاهر و نمودهای کارکردی و درنهایت ترویج توحیدباوری در مظاهر و نمودهای کالبدی دست یافته شد که منجر به ارائه ی یک مدل مفهومی و اجرایی شهر اسلامی با توجه به اصل توحیدی و معرفی شاخص کلان پیاده سازی آن شده است.
ارزیابی مقایسه ای و انتقادی گونه های فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته،شاهد پیچیدگی های نوظهوردرروابط دولت باجامعه وگسترش بحرانهای نوظهورسیاسی، اقتصادی،اجتماعی و نارضایتی هابه الگوهای حکمرانی کلاسیک دولت محور بوده ایم.در چنین بستری،آسیب شناسی وارایه پیشنهادهابرای الگوهای جدیدحکمرانی ضرورت یافته اند. این پزوهش ازنوع بنیادی باهدف ارزیابی انتقادی- مقایسه ای گونه های نظری در ارتباط با فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای صورت گرفته است. پرسش اصلی آن است که ازسالهای آغازین دهه 2000 به این سو، ازمنظر مقایسه ای، گونه های الگوهای فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای مطرح در در سپهر دانشگاهی- آکادمیک و به دنبال آن در مدیریت و اعمال حکومت چه بوده اند و چگونه ارزیابی می شوند؟ در این نوشتار، نظریه های تشکیل دهنده فراحکمرانی یا شبکه ای همجون « وابستگی متقابل»،« انسجام»، »حکومت بودگی» و « حکومت پذیری»، بررسی و ارزیابی انتقادی می شوند. یافته های این مطالعه نشان می دهد امروزه بیش از گذشته به ضرورت الگو های جدید فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای برای رفع چالش های بدخیم جوامع کنونی نیازمندیم. هر چهار نظریه با زوایه های متفاوت به شبکه های خودسازمان ده به عنوان بخش جدایی ناپذیر ازفرایندهای حکمرانی مدرن توجه دارند.درمجموع بحث های آکادمیک واستفاده روبه افزایش ازشبکه های حکمرانی یا الگوهای فراحکمرانی پاسخی به ناکامی الگوهای یک سویه،حکومت محورو سلسله مراتبی حکمرانی و حتی الگوهای حکمرانی بازاری ازدهه 1970 به این سو بوده اند.تلاش ها و روش های متمرکز و برنامه ریزی شده حکمرانی و کنترل های بوروکراتیک منجر به ناکامی ها درمدیریت ،برآورده نشدن مطالبات فزاینده شهروندان و درمجموع نارضایتی های سیاسی،اجتماعی و اقتصادی آنان شده اند
تأثیر بحران آب بر روابط ایران، ترکیه و عراق از منظر نو واقع گرایی (2023- 2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
151 - 177
حوزههای تخصصی:
دسترسی به منابع آب، جهت حفظ اکوسیستم، تنوع زیستی، امنیت غذایی و توسعه پایدار، ضروری است. بنابراین با بحران آب، رقابت میان دولت ها پدید می آید و باعث ایجاد معضل امنیتی می شود و از آنجایی که کسی نمی تواند مطمئن باشد که دیگران از منابع آب به روشی پایدار استفاده خواهند کرد، همه شروع به انجام پروژه های تأمین آب برای خود خواهند کرد. بدین ترتیب، بحران آب منجر به واکنش های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی می شود. پرسشی که پژوهش حاضر طرح می کند این است «چگونه می توان تأثیر بحران آب بر مناسبات ایران، ترکیه و عراق در سال های 2023- 2000 را تحلیل کرد؟» و این فرضیه طرح می شود که «ترکیه بدون توجه به کشورهای پایین دست، تلاش دارد تا از طریق نوعی هیدروهژمونی و با کنترل منابع آبی بالادست، بتواند این کشورها را به سیاست های خود در این زمینه وابسته نماید. در مقابل، ایران و عراق نیز تلاش خواهند کرد تا با همکاری و شکل دادن به نوعی موازنه، آثار ناشی از بحران آب را مدیریت نمایند». این پژوهش از رویکرد نوواقع گرایی بهره می گیرد زیرا از این منظر، روابط متغیرهای پژوهش را بهتر می توان تحلیل کرد. پژوهش حاضر از روشی توصیفی- تحلیلی بهره می گیرد و با رجوع به منابع کتابخانه ای و اینترنتی و نشریات تخصصی، داده های پژوهش فراهم آمده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ترکیه با سیاست های آبی خود، به یک بازیگر هژمون در حوضه آبی مشترک تبدیل شده است و عراق و ایران را با چالش هایی جدی در مسائل زیست محیطی- امنیتی مواجه کرده است.
دیپلماسی دفاعی: ابزار نوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
37 - 62
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم منطقه خاورمیانه، پس از انقلاب اسلامی ایران همواره با تهدیدهای عمده ای از سوی برخی از همسایگان و نیز ابرقدرت های جهانی مواجه بوده است. جنگ تحمیلی و تحریم های اقتصادی از جمله مهم ترین چالش های گذشته ایران بوده است. با نگاهی به رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طی چهار دهه گذشته در می یابیم که جمهوری اسلامی ایران همواره بهره گیری از ابزار مذاکره و نیز سایر ابزارهای مؤثر در عرصه سیاست خارجی از جمله اطلاعاتی، اقتصادی، نظامی و ... را جهت تأمین منافع ملی، کاهش تهدیدها و نیز حل مشکلات با کشورهای دیگر مورد توجه خود قرار داده است. امروزه با توجه به بحث های نوین و تلفیق قدرت سخت و نرم در مفهوم دیپلماسی دفاعی، می توان بیان داشت که این عرصه به عنوان ابزار نوینی در دست سیاست مداران و دولت مردان کشورها جهت استفاده در سیاست خارجی عمل می نماید. لذا سؤال اصلی نوشتار پیش رو عبارت است از این که جایگاه دیپلماسی دفاعی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی و اکتشافی است و فرضیه ندارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی دفاعی در ساحت نظری و عملی نه به عنوان رقیب و یا جایگزین دیپلماسی رسمی بلکه به عنوان یک دیپلماسی مضاف و یک ابزار نوین در خدمت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عمل کرده است.
وضعیت سنجی شایسته سالاری و تحلیل چالش های عدالت سیاسی در انتصابات دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
22 - 45
حوزههای تخصصی:
شایسته سالاری به جهت پیوند مستقیمی که با کارآمدی دارد، موجب بقای نظام سیاسی است و نبود آن سیستم را دچار بحران مشروعیت خواهد کرد. به موجب این امر مهم اهمیت وضعیت سنجی مؤلفه شایسته سالاری در تحقق عدالت سیاسی بیش از پیش نمایان می شود. با توجه به نبود سنجه های آماری برای چگونگی وضعیت موجود مولفه شایسته سالاری، در پژوهش حاضر این مهم را مورد سنجش قرار داده و نقاط قوت و ضعف آن را ارزیابی می کنیم. برای این کار با استفاده از روش سکانسیل چارلز جونز ابتدا به شناسایی مشکل پرداخته و سپس سعی در تحلیل سیاستی آن می کنیم. برای پیماش روش با استفاده از ابزار نظر سنجی پرسشنامه ای کولموگروف- اسمیرنوف، 5 گویه طرح شد و از 270 نفر از اساتید و نخبگان علوم سیاسی و اجرایی نظرخواهی به عمل آمد. پس از جمع آوری و بررسی تحلیل آماری این نتیجه به دست آمد که الگوهای موجود در شناسایی افراد شایسته ناکافی و ناکارآمد بوده و جمهوری اسلامی برای حفاظت خود در برابر آسیب های ناکارآمدی و فساد که به سبب نارسایی نظام گزینش به وجود آمده است، ضرورتاً باید در الگوهای ارزیابی کننده شایستگی افراد گزینش شونده تجدید نظر کرده و از ظرفیت تمامی آحاد جامعه برای پیشبرد اهداف خود استفاده نماید.
عوامل بنیادین استمرار چرخه توسعه نیافتگی اقتصاد سیاسی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
67 - 87
حوزههای تخصصی:
این مقاله از چشم انداز نهادگرایی به استمرار توسعه نیافتگی اقتصادی ایران پرداخته است. در طول قرون متمادی، ایران نظام های سیاسی گوناگونی را تجربه کرده است، اما به رغم زوال و ظهور نظام های سیاسی پی در پی، هم چنان از توسعه نیافتگی اقتصادی رنج می برد. لذا در این مقاله سوال اصلی تحقیق این گونه طرح شده است، که چه عوامل بنیادینی سبب استمرار عملکرد نامطلوب ایران در زمینه اقتصادی شده است؟ در پاسخ نیز این فرضیه مطرح گردیده است که نظم دسترسی محدود و عدم گذار به نظم دسترسی باز عامل بنیادین توضیح دهنده استمرار عملکرد نامطلوب اقتصادی ایران است. روش پژوهش در این مقاله روش تاریخی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است. یافته های مقاله نشان می دهد که نظم دسترسی محدود به شیوه ای بر نظام انگیزشی ایران در طول قرون اثر گذاشته است که بیش از آن که مشوق خلاقیت و ابداع و کار باشد، مشوق رانت جویی و رشد افراد به هزینه کل بوده است. این امر توضیح دهنده عدم هم افزایی دستاوردها با منافع کل و در نتیجه استمرار عملکرد نامطلوب اقتصادی ایران است. به عبارتی در طول تاریخ، گروههای غالب سیاسی فرصت داشته اند که ساختار انگیزشی کل را در جهت شکوفایی عمومی تغیر دهند یا در جهت منافع خود به هزینه کل سامان دهی کنند و الگوی اول اتخاذ نشده است.
الگوهای عدالت در برنامه های پنج ساله توسعه (1368-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰ (پیاپی ۸۰)
301 - 339
حوزههای تخصصی:
توسعه در ایران، قبل و بعد از انقلاب اسلامی در قالب برنامه های هفت و پنج ساله دنبال شده است. به منظور استخراج الگوهای نظری سیاست گذاری در حوزه عدالت، این برنامه ها به عنوان اسنادی مهم و بالادستی تلقی می شوند. این پژوهش به بررسی الگوهای مفهوم بندی شده عدالت در برنامه های پنج ساله توسعه بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است: عدالت در برنامه های پنج ساله توسعه در چه الگوهایی مفهوم بندی شده است؟ پرسش فرعی این است: عدالت در هر یک از برنامه های پنج ساله در چه الگوهایی مفهوم بندی شده است؟ داده های پژوهش به صورت کتابخانه ای – اسنادی جمع آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش، متن برنامه های اول تا ششم توسعه است. برای تجزیه و تحلیل نیز از آمار توصیفی استفاده و با روش تحلیل محتوا به پرسش های اصلی و فرعی پاسخ داده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که کلیت برنامه های پنج ساله توسعه بر اساس یک الگو خاص و مشخص از توسعه و عدالت طراحی و تدوین نشده اند و با اولویت حفظ هویت سیاسی و ایدئولوژیکی نظام، بنابر مقتضیات زمانی از الگوهای رایج در دنیا به ویژه الگوهای توسعه انسانی، بازار آزاد و نیازهای اساسی بهره برداری و با گذشت زمان و با نزدیک شدن به برنامه ششم تلاش شده است الگوهای بومی مفهوم بندی و نهادینه شوند که نمونه بارز آن الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت است.
تحلیل مواضع حامیان آشوب های خیابانی پاییز 1401 ایران، بر اساس نظریه بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
245 - 266
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناآرامی های 1401 ایران، ضمن تفکیک میان معترض و اغتشاشگر، با هدف فهم علمی آنچه ازسوی حامیان آشوب ها طرح شد، نیاز به تحلیل مسائل بود. مخالفان تمامیت خواه جمهوری اسلامی در داخل و خارج کوشیدند تا در این هجمه کم سابقه، با بحرانی خواندن وضعیت، خشم خیابانی را به سمت مطلوب های جناح سیاسی خود جهت دهی کنند. از این دیدگاه با استفاده از نظریه بحران و با روشی تفسیری، به تحلیل مضمون محتوای مواضع منتشرشده از ایشان در سه ماهه پاییز پرداختیم تا وضع اجتماعی ایران را در دستگاه فکری ستیهندگان ساختاری، بازشناسی کنیم. واکاوی نتایج چندماهه بیش از 100 کانال ارتباطی نشان می دهد که قاطبه عناصر این جنبش، تداوم حاکمیت دینی و بقای ماهیت ارزشی نظام را مبدأ مشکلات تلقی کرده و سپهر مطلوب خود را در تحصیل حکومتی سکولار و هضم هویت ملی در مناسبات فرهنگ مدرن می جویند؛ اجتماعی که عاری از اسلوب انقلابی گری، همگرا با لیبرال دمکراسی و درپی توسعه همه جانبه با شاخصه های سرمایه داری در جهان مدرن باشد.
تبیین استراتژی موازنه سازی چین در قبال ج.ا. ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
69 - 93
حوزههای تخصصی:
اهمیت منطقه غرب آسیا در اتصال به سه دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس به انضمام دارا بودن ذخایر سرشار هیدروکربنی، بازار مصرف و نیز ظرفیت جذب سرمایه گذاری های سودآور در زیر ساخت های آن توجه چین را به منطقه یاد شده تشدید کرد. پکن تلاش دارد تا روابط اقتصادی- سیاسی خود را در منطقه با طرح انواع مشارکت و همکاری به پیش ببرد که در این میان ایران و عربستان سعودی از جایگاه خاصی برخوردار هستند. هدف این مقاله تبیین سیاست موازنه سازی چین در قبال ایران و عربستان در یک دهه اخیر با تمرکز بر مفهوم موازنه سازی منطقه ای می باشد. از این رو سؤال اصلی پژوهش بدین گونه مطرح می شود که چین با استراتژی موازنه سازی میان ایران و عربستان سعودی چه هدف های را در غرب آسیا و خلیج فارس دنبال می کند؟ یافته های پژوهش بدین گونه است که چین با همراهی ابر پروژه اش (یک کمربند- یک راه) اولاً به دنبال تأمین امنیت انرژی خودش می باشد دوماً به دلیل تقابل آشکار و پنهان با نظم آمریکایی در منطقه غرب آسیا ضمن احترام به حاکمیت این دو کشور، باعث همسویی و حمایت از امنیت ایران و عربستان در قبال تحولات منطقه و اتخاذ سیاست موازنه سازی در منطقه غرب آسیا شده است. روش پژوهش این نوشتار روش کیفی مبتنی بر مفهوم موازنه سازی است و داده های نوشتار با تکیه بر منابع اینترنتی و کتابخانه ای گردآوری شده است.
چالشگری پاندمی کرونا در مواجهه با برخی مولفه های فلسفه سیاسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: از مهمترین مباحثی که با وقوع همه گیری کرونا مطرح شد، تأثیر آن بر فلسفه سیاسی است. کرونا در این باب توانست فضای آنتاگونیستی را بر مولفه های موجود فلسفه سیاسی بگشاید و آنها را به چالش بکشد. در واقع، همه گیری کرونا بستری انتقادی جهت به چالش کشیدن هنجارهای مستقر را فراهم آورد و سخن از ضرورت بازاندیشی و بازپرسش از آنها به میان آورد. هدف این مقاله پاسخگویی به این پرسش اساسی است که همه گیری کرونا چگونه باعث فراهم شدن فضای آنتاگونیستی با مولفه های فلسفه سیاسی مدرن شد.روش ها: روش مورد استفاده در این مقاله، انتقادی است. روش انتقادی به دنبال طرح و گسترش فهم و آگاهی است که از سطح ظاهر، به عمق واقعیت وارد می شود تا قدرت تشخیص درست مردم، به خصوص انسان های ناتوان یا طبقات زیر سلطه را افزایش دهد. اتخاذ وجه انتقادی این مقاله، به نویسنده این فرصت را می دهد که مناسبات برآمده از کرونا ویروس در جامعه های انسانی را نپذیرفتنی و جایگزین پذیر جلوه دهد. این روش به شناسایی و به چالش کشیدن مسائل اجتماعی و فرهنگی در جامعه کمک می کند و در جهت بهبود و توسعه مناسبات انسانی در دوره پاندمی ها مؤثر است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و اینترنتی است.یافته ها: از مهمترین چالش های کرونا برای فسلفه سیاسی جدید می توان به اثرات آن (هرچند به صورت موقت) بر مقولات خردگرایی، انسان گرایی و فردگرایی اشاره کرد. می توان گفت، این ویروس، تمایز دوست/دش من را دربرداشته و روایت اش میت از امر سیاس ی در ش رایط کرونایی، خود را در قالب هم اوردی کروناویروس با بش ریت به نمایش گذاش ت و انسان که مسلط بر طبیعت و جهان تعبیر می شد، به واسطه کرونا به موجودی ضعیف و ناتوان در مقابل آن تبدیل شد. همچنین خردگرایی و علم زدگی که فلسفه مدرنیته تلقی آن را داشت که انسان به واسطه آن می تواند در تمامی امور دخالت کرده و بدون توجه به جهان بیرونی، یک تنه مشکلات خویش را حل کند، به چالش کشید. همه گیری کرونا این مولفه را نیز به چالش کشاند و یادآور شد که خرد انسانی از ضعف و ناتوانی برخودار است. مقولاتی نظیر هوش مصنوعی به راحتی توانسته خود را در لباس دشمن خرد انسانی جا بیندازد و به تعبیر فرید زکریا، در جریان همه گیری، ما امروز هوش مصنوعی را همانند خدا مورد پرستش قرار می دهیم. بنابراین علیرغم خدمات فروان علم و عقلانیت به انسان، کرونا این مسأله مهم را یادآور شد که علم و عقلانیت همچنان از محدودیت های غیرقابل انکاری برخوردارند و نمی توانند یگانه راه حل مشکلات بشری باشد.نتیجه گیری: خطر ویروس کرونا، خطر دستکاری فناوری منابع انسانی و طبیعی است که به عنوان ابزاری با استدلال محاسباتی برای منافع اقتصادی و مطلوبیت کلی در خدمت قدرت های مسلط مورد استفاده قرار می گیرد. تخریب محیط زیست اعمال خشونت علیه طبیعت است که منجر به خودویرانگری بشر از طریق ایجاد بیماری های همه گیر در طبیعت می شود که زندگی انسان را به چالش می کشد. بنابراین، تلاش برای جلوگیری یا حل معمای همه گیری نیازمند چیزی بیش از دانش محاسباتی مدرنیته است.
نگاه تحلیلی بر عمکرد ایالات متحده در جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
35 - 61
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، هراس رژیم های منطقه و همسوییآمریکا باعث شد حکومت عراق آغازگر فرسایشی ترین نبرد نابرابر قرن بیستم در جغرافیای خلیج فارس بشود. نقش امریکا در جنگ نشان داد که علیرغم اختلافات دیرینه با عراق به دلیل تهدید انگاری مشترک از انقلاب ، به همیاری با عراق بپردازد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با این سوال که امریکا با توجه به اهداف سیاسی و اقتصادی در منطقه در جنگ عراق علیه ایران چه نقشی داشته است؟ این فرضیه مطرح شد که پیوستگی اهداف عراق و امریکا در مورد محدود کردن انقلاب اسلامی، به آغاز جنگ و تداوم همسویی آنها در عمل منجر شد. در نتیجه میزان همسویی دو کشور تابع نتایجی بود که در جبهه ها رقم خورده و اوج این همکاری در گشودن جبهه دوم در خلیج فارس توسط آمریکا بود و جنگ در منطقه ای شکل گرفت که آمریکا در آن دارای منافع حیاتی بوده و سرنوشت جنگ با توجه به طرف های درگیر در آن برای آنها مهم بود ؛ از سویی ایران که پس از وقوع انقلاب اسلامی به دشمن آمریکا در منطقه تبدیل شد و در سوی دیگر آن عراق قرار داشت که متحد شوروی محسوب می شد.
اقتصاد سیاسی برنامه فضایی هندوستان (2023 – 1963)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
414 - 379
حوزههای تخصصی:
از سال 1963 تا به امروز، کشور هندوستان گام به گام در مسیر طی شده توسط ثروتمندترین کشورهای جهان اقدام به سرمایه گذاری مستمر در برنامه های فضایی ملی خود کرده و به یکی از شش کشور پیشگام در عرصه استفاده از فضا بدل شده است. دهلی نو با انجام اکتشافات گسترده در فضای ماورای جو زمین به عنوان چهارمین فاتح کره ماه بعد از آمریکا، روسیه و چین شناخته می شود و ارسال انسان به فضا و احداث ایستگاه فضایی مستقل نیز در دستور کار سازمان فضایی این کشور قرار دارد، درحالی که بخش زیادی از جمعیت بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری در این کشور با مشکلاتی مانند کمبود آب آشامیدنی سالم، دسترسی نداشتن به جاده، برق و نیز حتی سوءتغذیه شدید مواجه اند، ازاین رو مقاله حاضر تلاشی برای پاسخگویی به این پرسش است که چرا هندوستان به رغم درگیر بودن با مشکلات متعدد اقتصادی و دست به گریبان بودن با محدودیت جدی در تأمین منابع لازم برای حل وفصل این مشکلات، از سال 1963 تا به امروز گام به گام در مسیر طی شده توسط ثروتمندترین کشورهای جهان، اقدام به سرمایه گذاری مستمر در برنامه های فضایی ملی خود کرده است؟ در ادامه با اتکا بر رهیافت تلفیقی و استفاده از نظریه های اقتصاد، مدیریت، اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل به روش استنتاج بهترین تبیین این نتیجه حاصل شده است که اساساً نه تنها هزینه های سرمایه گذاری در برنامه های فضایی برای کشوری مثل هندوستان به مراتب کمتر از عدم سرمایه گذاری در این عرصه بوده و در حقیقت نه به لحاظ سیاسی و نه اقتصادی جایگزین قابل قبولی برای آن قابل تصور نیست، بلکه بر اساس مسیر تجربه شده توسط هندوستان، فضا یکی از سودمندترین عرصه های سرمایه گذاری برای یک کشور در حال توسعه مثل هندوستان نیز بوده، هست و در آینده قابل پیش بینی نیز باقی خواهد ماند.
تبیین شبکه یادگیری جامعه اسلامی بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
153 - 184
حوزههای تخصصی:
اساس خلقت مبتنی بر معرفت و نیل به حقیقت مطلق است و تبیین فلسفه آفرینش بدون تعریف مفهوم یادگیری و معرفت ابتر و ناقص خواهد بود. در این میان، اهمیت و جایگاه ارتباط، تعامل و شبکه سازی در فرایند معرفت اندوزی جهان خلقت نیز معنای متفاوتی می یابد. چرا که یادگیری در تنهایی و به خودی خود صورت نمی پذیرد، بلکه نیازمند تعامل و آموختن از منبعی ارزشمند و متعالی است. لذا در پژوهش حاضر با استفاده از مطالعه اسنادی- تحلیلی در منابع و مکتوبات موجود، سعی بر آن است تا مفهوم و جایگاه شبکه های یادگیری در ارتقای معرفت و اندیشه ناب و حقیقی جامعه اسلامی توصیف و تبیین گردد. چرا که جامعه اسلامی نیازمند شبکه های ارتباطی سازنده، یکپارچه و منعطفی است که تمام جامعه را تبدیل به یک مدرسه عظیم و پویا نماید. یافته های پژوهش نشان داد که انسان در راستای سعادت و رشد و تکامل پیوسته خویش باید عالمان کلیدی و ارزشمند را شناسایی نماید و به واسطه تعاملات هدف دار، مستمر و پایدار معرفت خویش را ارتقا بخشد. از سویی، جامعه اسلامی نیز موظف است که به واسطه طراحی فضای فعال، پویا و تسهیل کننده زمینه تعامل و بهره گیری از منابع گسترده یادگیری را برای شهروندان فراهم نماید. در این راستا، شبکه های اجتماعی مجازی و غیرمجازی به عنوان فرصت و بستری بهینه در تقویت یادگیری افراد عمل می کنند و کارکردهای منفی آن ها به نحو بهینه مدیریت می گردد.
امکان سنجی اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر نظریه اسلامی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
3 - 36
حوزههای تخصصی:
از آن جا که ایران یک بازیگر ژئوپلیتکی است، هر حکومتی که در کشور در قدرت باشد، نمی تواند از ملاحظات ژئوپلیتیک صرف نظر کند. «ژئوپلیتیک» رویکردی کاربردی و عملیاتی است که براساس واقع نگری و توجه به مقدورات و محذورات ناشی از کنش، واکنش و اندرکنش متغیرهای «جغرافیا»، «قدرت» و «سیاست» در مطالعات روابط بین الملل استفاده می شود. در حال حاضر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فاقد یک رویکرد و راهبرد ژئوپلیتیک دقیق و عملیاتی است؛ لذا نظر به ابتنای همه سیاست های داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران بر اصول اسلامی، تعیین نسبت رویکرد ژئوپلیتیک با فقه سیاسی اسلام و نظریه اسلامی روابط بین الملل ضرورت دارد. هدف مقاله حاضر، بررسی کاربست پذیری و ضرورت اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (طبق اصول نظریه اسلامی روابط بین الملل) و ضرورت های تحقق آن است. پرسشی که در این رابطه وجود دارد آن است که، اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ناشی از کدام ضرورت است؟ فرضیه پژوهش این است که تلفیق نظریه اسلامی در روابط بین الملل با مطالعات ژئوپلیتیکی، یک چارچوبی مفهومی با قدرت تبیین بالا برای بررسی سیاست خارجی ایران فراهم می کند. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.
بحران احزاب سیاسی و جایگاه حزب جمهوری اسلامی در انسجام نیروهای اسلام گرا (در آغاز انقلاب 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
1 - 27
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تبیین نقش و جایگاه حزب جمهوری اسلامی در ایجاد همبستگی و اتحاد میان نیروهای اسلام گرا و بحران احزاب سیاسی اوایل انقلاب سال 57 با رویکرد هانتینگتون؛ به فراگرد تحول حزب در چهار مرحله جناح گرایی، دوقطبی شدن، گسترش و نهادمندی می پردازد و مساله اصلی مقاله مذکور عبارتست از این که؛ حزب جمهوری اسلامی در ابتدای پیروزی انقلاب 57 از چه نقش و جایگاهی در انسجام بخشی به نیروهای اسلام گرا برخوردار بوده است؟ در این پژوهش تلاش شده تا با روش تحلیل محتوای توصیفی به این تحقیق پرداخته شود که حزب جمهوری اسلامی با رویکرد جناح گرایی بعد از انقلاب و حضور احزاب اسلامی در این حزب، شاهد ورود اعضای آن به کادر اجرایی– اداری و ساماندهی و انسجام نیروهای اسلام گرا در نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی ایران در ابتدای انقلاب بوده است که با توجه به بحران قدرت در احزاب سیاسی عملاً عرصه حضور جریان های غیراسلامی سیاسی رقیب در اوایل انقلاب (همچون جریان چپ و راست) تماماً محدود شد و منجربه انسجام نیروهای اسلام گرا در ساختار بوروکراتیک بعد از انقلاب 57 گردید.
تاثیر جنگ اوکراین بر چرخش از ژئواکونومیک به ژئوپلیتیک در روابط ایران -اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل روسیه-اوکراین در یک دهه اخیر بر روابط ایران-اتحادیه اروپا موثر بوده است. پس از خروج آمریکا از برجام، روسیه شریک ایران در کاهش فشارها در صحنه بین المللی بود. عدم حمایت از مسکو، تهران را بدون یک حامی موثر در برابر غرب باقی می گذارد. احیای برجام سنگ بنای روابط ایران با اتحادیه اروپا است تا آمریکا مجاب گردد به برجام بازگردد. اما حمایت ایران از روسیه سبب افزایش تنش در روابط ایران با این اتحادیه شده است. پرسش اصلی مقاله این است که چرا تعاملات نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین چرا ژئواکونومیک را از روابط ایران اتحادیه اروپا حذف کرده است؟ فرضیه تحقیق این است که از نگاه اتحادیه اروپا، ایران با حمایت های خود از روسیه، به دنبال تقویت موقعیت هژمونی روسیه در اروپا است. این مقاله با روش اسنادی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و بهره گیری از مدل نظری جهانی گرایی غیرمتمرکز به این نتیجه می رسد ایران بین دستاوردهای اقتصادی محتمل ناشی از این جنگ (ژئواکونومیک) و منافع بلندمدت همگرایی با روسیه (ژئوپلیتیک) ناچارا گزینه دوم را انتخاب می کند که این انتخاب آینده روابط تهران با اتحادیه اروپا را چالش زا می کند.