فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
278 - 305
حوزههای تخصصی:
ایمان به رجعت از عقائد ویژه شیعیان است که در امتداد تاریخ گفت و گوهای درازدامنی حول محور اثبات یا رد آن پدید آمده است. عمده این گفتگوها در اطراف طیفی از آیات قرآنی گرد آمده که ظاهر آن چنین معنایی را افاده می کند؛ اما مفسران اهل سنّت به دلایلی چنین خوانشی را برنتابیده اند. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و با هدف تبیین مساله رجعت از نظرگاه علامه طبرسی و پاسخ به اشکالات آلوسی در دو بخش به این موضوع روی آورده است: در بخش نخست به صورت خاص آراء تفسیری امین الاسلام طبرسی و ادله وی در این باب بررسی گردیده است. طبرسی مسأله رجعت را با عطف به آیات قرآنی در دو محور امکانی و اثباتی جای داده و اشکالاتی که بر آن وارد گردیده پاسخ داده است. در بخش دوم 9 اشکالی که آلوسی از مفسران شناخته شده جریان تفسیری معاصر اهل سنّت به آراء علامه طبرسی وارد کرده بررسی و بدان پاسخ داده شده است. نتیجه ای که در پایان به دست آمده روشن می نماید که طرح مسأله رجعت یک مسأله قرآنی است؛ اما آلوسی با ادلّه برون قرآنی به نقد طبرسی برخاسته است؛ بدین روی نقدهای او بر اصل خوانش تفسیری طبرسی وارد نیست.
تحلیل تطبیقی دیدگاه های سید حکیم و شهید صدر در مواجهه با تعارض ادله؛ مبانی نظری و راهکارهای عملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
37 - 62
حوزههای تخصصی:
تعارض ادله به عنوان یکی از مباحث کلیدی در علم اصول فقه، همواره محل بحث و نظر اندیشمندان اسلامی بوده است. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیدگاه های سید محمد سعید حکیم و شهید محمد باقر صدر در مواجهه با تعارض ادله انجام شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است و با مطالعه دقیق آثار این دو اندیشمند، به تحلیل و مقایسه دیدگاه های آنان پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سید حکیم با تأکید بر غیرممکن بودن تعارض واقعی میان ادله شرعی، جمع عرفی را به عنوان مهم ترین راهکار حل تعارض معرفی می کند و بر نقش مرجحاتی چون مخالفت با عامه تأکید دارد. در مقابل، شهید صدر با تقسیم بندی تعارض به مستقر و غیرمستقر، نظام جامعی از مرجحات سه گانه (سندی، دلالی و جهتی) را ارائه می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علی رغم تفاوت در رویکردها، هر دو اندیشمند بر اهمیت شناخت دقیق مرجحات و نقش آن در استحکام استنباط های فقهی تأکید دارند
ظرفیت شناسی مؤلفه های امامت در ایجاد نظم تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
61 - 90
حوزههای تخصصی:
نظم در شمار کارکردهای مهم تمدن است. برای اینکه قابلیت تمدن زایی یک فرهنگ و اندیشه معلوم شود باید نسبت آن با این کارکرد تمدنی واکاوی شود و میزان کارآمدی آن در نظم دهی و نظام سازی تبیین گردد. باتوجه به جایگاه انقلاب اسلامی که در شرف تمدن سازی و در آستانه خیز تمدنی است، باید برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، سرمایه های خود را در مصاف با رقیبان به میدان آورد و ظرفیت های آنها را بررسی کند. اندیشه امامت مهم ترین سرمایه نرم شیعه است که باید مؤلفه های اساسی آن برای ساخت تمدن نوین اسلامی ظرفیت سنجی و قابلیت های آن برای کارکرد تمدنی نظم معلوم شود. پژوهش حاضر با هدف تولید ادبیات نظری و بازتاب میزان کارآمدی اندیشه امامت در امتداد اجتماعی، به شیوه کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی پرداخته است. برخورداری انسان به مثابه محور تمدن، از ویژگی های مطلوبی، همچون علم مؤلفه اساسی تمدن و عامل سامان یافتگی و عصمت سبب نظام و قوام تمدن در فرایند طراحی، ساخت و مدیریت آن خواهد بود و خروجی آن، نظمی فراگیرتر از نظم قراردادی در اندیشه هابز و نظم اخلاقی در اندیشه دورکیم است.
خوانش شیعی از مسئله «إسناد» و چالش های فرارو؛ بررسی موردی حاتِم بن اسماعیل مدنی
منبع:
پژوهش های رجالی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
131 - 150
حوزههای تخصصی:
«أسند عنه» یکی از عبارت های پرتکرار در منابع رجالی عامه است که به کتب شیعی نیز راه یافته، و همین امر موجب بروز مشکلاتی در فهم این اصطلاح در منابع شیعی شده است. خوانش شیعی از این عبارت، شناخت برخی محدثان را با چالش همراه کرده که حاتِم بن اسماعیل یکی از این محدثان است. برخی با تکیه بر گزارش علی بن مدینی و بی توجه به خاستگاه عامی «أسند عنه»، حاتم را متهم به ارسال خفی از امام صادق (علیه السلام) کرده و درصدد تضعیف او برآمده اند. در پژوهش پیش رو با تکیه بر خوانش عامی از این عبارت و تصحیح انگاره شکل گرفته دراین باره، دانسته شد که وی نه تنها از منظر امامیه از اتهام ارسال خفی مبرا است؛ بلکه مضامین روایات او در عامه -همچون حدیث غدیر، تفسیر آیه مباهله به پنج تن، حدیث منزلت و حدیث رایت-، جایگاه او را در حدیث امامیه تقویت می کند.
نقش حوزه علمیه قم در پژوهش های تاریخ اجتماعی و سبک زندگی شیعیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
89 - 103
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن موضوع جدیدى به نام تاریخ اجتماعى و سبک زندگى در غرب و شرق، نویسندگان و محققان ایرانى نیز مسئله تاریخ اجتماعى مردم ایران را مورد بررسى قرار دادند که آثار پربارى درپى داشت. در این مسیر، تا حدودى سرفصل هاى تحقیقات روشن بود و محققان به گوشه هایى از این تاریخ که در محور زندگى اجتماعى مردم بود، اهتمام ورزیدند. در میان طلاب حوزه نیز این خلأ مورد توجه قرار گرفت که با کمک از ساختار مطالعات تاریخى اجتماعى و سبک زندگى اسلامی، رساله هایى درخصوص کلیات بحث تاریخ اجتماعى و سبک زندگى اهل بیت (ع) و شیعیان تدوین گردد. نتیجه این تحقیقات و ضرورت آن حتى منجر به این امر گردید که در مراکز تخصصى حوزه علمیه قم در رشته تاریخ تشیع 4 واحد به تاریخ اجتماعى شیعیان اختصاص یابد. در دیگر مؤسسات آموزشى و پژوهشى نیز که اختصاص به طلاب علوم دینى داشت، در مقطع ارشد و دکترى به درس تاریخ اجتماعى توجه خاصى گردید و درنهایت افزون بر تربیت متخصص، طلاب حوزه علمیه قم با نگارش کتاب ها یا مقالات یا رساله هاى ارشد و دکترى با عنوان تاریخ اجتماعى شیعیان، گام مؤثرى را براى معرفى آداب و رسوم، نمادها، سبک زندگی، روابط و نظام هاى اجتماعى آنان برداشتند.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ علامه مصباح یزدی و تفسیر موضوعی نظام مند قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
193 - 208
حوزههای تخصصی:
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی از عالمان برجسته پرورش یافته در دامان حوزه علمیه قم در سده اخیر است که در عرصه های مختلف علوم اسلامی، ازجمله دانش تفسیر قرآن، نظریه پرداز و دارای آثار گران سنگ علمی است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، شخصیت تفسیری آن عالم فرزانه را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیت الله مصباح مبتکر مدل تفسیر موضوعی نظام مند قرآن است. ویژگی این مدل ابتکاری تفسیر موضوعی، کل نگری و فراگیری حداکثری نسبت به موضوعات مرتبط با قرآن، مطابقت داشتن با کل نظامات اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی اسلام، معطوف بودن به علوم اسلامی و انسانی و ناظربودن به چالش ها و شبهات روز است. نظریه پردازی در تفسیر قرآن، نگرش سیستمی به آموزه های قرآن و نگاه منظومه ای به عرضه موضوعی معارف آن، از دیگر ویژگی های شخصیت تفسیری استاد مصباح است. آثار تفسیری ایشان کل منظومه اندیشه اسلامی قرآن بنیان را در چهارحوزه مسائل بنیادین الهیاتی، مبادی نظامات اخلاقی و اجتماعی، مسائل نظامات اخلاقی و اجتماعی و احکام عبادی و فردی منعکس می کند.
بررسی مقایسه ای برجسته سازی و حاشیه رانی در گفتمان عرفانی حافظ و سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
349 - 369
حوزههای تخصصی:
در این مقاله گفتمان عرفانی حافظ و سپهری در دو سطح برجسته سازی و حاشیه رانی با رویکرد کاربردشناسی و زبانشناسی بر اساس نظریه های گفتمان شناسی، بویژه نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بررسی مقایسه ای شده است تا رازها و رازناکی های اندیشه های عرفانی، سیاسی، فلسفی و اجتماعی این شاعران بیش از پیش آشکار شود. نتایج این پژوهش حاصل «مطالعه متن» شعر حافظ و سپهری است که در مطالعات فرهنگی ادبی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش از روش تحلیل ایدئولوژیک محتوای کیفی استفاده شده است زیرا روش های کمی تحلیل محتوا بویژه در مطالعه متن و گفتمان نتایج آماری و شمارشی را حاصل می کند که ممکن است مقصود اصلی مورد نظر پژوهندگان از این راه فراهم نشود. نتیجه آنکه حافظ، رندانه مکتب رندی گفتمان عارفانه را در حاشیه رانی و برجسته سازی برمی آفریند و سهراب با محوری انسان گرایانه و با تمایلات عرفانی و پناه جستن به طبیعت، انسان را به دگرگونی در نگریستن به هستی و رهایی از قیل و قال زمانه پرآشوب فرامی خواند.
تجلیات السرد المتعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» لربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الصیف ۱۴۴۵ شماره ۱۳
۱۲۳-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
جاءت الحداثه ومابعدها لتقدّم تحلیلات مختلفه وتجارب جدیده فی السرد، إذ قامت بتحطیم القواعد الفنیه المألوفه للروایه وتشکیل صیغ جدیده للتحرّر من قیود الصوت الأحادی للسرد متجاوزه التنمیط والنمذجه والأحادیه فی الأصوات. یتحقّق هذا الاتّجاه بکسر التماسک، واستبداله بمنطق التفکیک والتشتیت، وسیلان الحدود الفاصله بین الضمائر، وانتقال الراوی من هیمنه صوت الأنا إلى هیمنه صوت الآخرین؛ وهذا ما سمّاه النقاد بتقنیه الأصوات المتعدده. ولأهمیه هذا الأسلوب، اعتمد الباحثون علیه کموضوع للدراسه، هذا بالإضافه لقلّه تطبیقه فی العملیه النقدیه للنصوص السردیه فی نتاجات ربیع جابر (1972م)، الروائی اللبنانی الذی نال الجائزه العالمیه للروایه العربیه. وقف ربیع جابر بالأسلبه الروائیه عند حدود تعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» (2007م)، حیث تؤدّی معظم شخوصها دوراً فی روایه الوقائع وسرد مجرى الأحداث، فلا یبدو السارد سلطویاً بشخوص عالم السرد. وأهم ما توصّل إلیه البحث هو أنّ تعدد الأصوات یظهر فی هذه الروایه من خلال تقدیم وجهات نظر مختلفه، وتنویع الشخصیات وخلفیاتهم، واستکشاف قضایا اجتماعیه وسیاسیه من وجوه نظر متعدده. یساهم هذا التنوع فی إغناء الحبکه السردیه وتقدیم رؤى جدیده للواقع العربی. وتحتوی عملیه عرض شخوص الروایه على أسالیب کلامیه متعدده ولکن لیس ربیع جابر هو الذی یدلی باعترافاته، فهو لیس الراوی فی روایته، إنه المروی علیه والمروی له.
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.
بررسی راه حل گرکو برای «مسئله زباله» در معرفت شناسی گواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
ارسطو با پیش کشیدن بحث مغالطات تلاش داشت منبع معرفتِ عقل استدلالی را از خطاهای احتمالی به دور دارد. به گونه ای مشابه، گرکو با پیش کشیدن مسئله زباله در واقع قصد دارد چارچوب اعتمادپذیرِ منبع معرفتِ گواهی را تعیین کند. او برای این منظور تلاش می کند مسئله زباله را همچون «مسئله عمومیت» به حساب آورد. در این صورت، پارامترهای مربوط -که دغدغه های/تکالیف عملیِ شکل دهنده جامعه معرفتیْ آنها را مشخص می سازند- اعتمادپذیری را با تنگ کردن کانال های انتقال تضمین می کنند. ما با رویکردی تحلیلی و انتقادی و نگاهی جامع نگر به معرفت شناسی گواهیِ گرکو به طور کلی کاستی هایی را در دیدگاه او شناسایی می کنیم. به این ترتیب، نشان می دهیم که می توان صورت بندی دقیق تری از مسئله پیش نهاد. اگر دو اشکال راهیابی بخت به معرفت و تا اندازه ای فرد-محور بودن راه حل را رفع شدنی بدانیم، از دو اشکال دیگر نمی توان چشم پوشید: نخست این که گرکو تبیینی از این که چگونه به میان آمدن دغدغه های عملی نتایج درستی را به بار می آورد ارائه نمی دهد؛ دوم این که این گونه نیست که تکالیف عملی و پارامترهای مربوط همیشه معلوم باشند.
متافیزیک قرآن؛ هستی شناسی کلام الهی در منظومه کلامی قاضی ابوبکر باقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 66
حوزههای تخصصی:
اشاعره درتقابل با جدال ایدئولوژیک و خشونت بار اهل حدیث و معتزله بر سر مخلوق و غیرمخلوق بودن قرآن و حدوث و قدم کلام الهی نظریه بینابینی کلام نفسی را ارائه کردند این نظریه از یک سو با قدیم وغیرمخلوق دانستن کلام نفسی، با اهل حدیث و با مخلوق و حادث دانستن کلام لفظی، با معتزله موافقت داشت و تعارض اهل حدیث و معتزله را تاحدود زیادی رفع کرد اما مانند هیچ کدام از آنان، کلام را تک بعدی و یک وجهی نمی بیند بلکه آن را امری دووجهی می داند. این نظریه بینابینی که توسط باقلانی تفصیل یافت مبتنی بر متافیزیک و هستی شناسی خاصی است که این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد ماهیت کلام الهی و رویکرد متافیزیکی باقلانی به آن را درقالب چند مسئله به ترتیب منطقی بیان کند. به طور خلاصه باقلانی کلام را امری وجودی، واحد، ثابت و دارای معنی حقیقی می داند که تجلّی صفت ذات خداوند است و از سه جهت فلسفی، کلامی و زبانی، غیرتاریخمند است و با این که به زبان درآمده اما خود زبان نیز امری توقیفی غیرتاریخمند است وبه تبع آن، معرفت و فهم دینی هم وجهی غیرتاریخمند پیدا می کند. کلام نفسی واحد در هر دوره ای به زبانی خاص پدیدار شده است و کتب مقدس ادیان ابراهیمی، صورت های زبانی کلام نفسی واحد و ثابت هستند که در هر دوره ای در امتداد یکدیگر، صورت تشریعی جدیدی یافته اند و از آن جا که کلام الهی وجهی دوگانه دارد نیازمند تبیین مکانیسم تبدیل آن از نفسی به لفظ و تعابیر زبانی است.
بازپژوهی معناشناختی «قمار» در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 211
حوزههای تخصصی:
«قِمار» به مثابه پدیده ای اقتصادی از دیرباز در حیات بشر رواج داشته و به دلیل آثار زیان بار فردی و اجتماعی آن در قرآن کریم به صراحت از آن با عنوان «مَیسِر» نهی شده است. رواج شکل پیچیده و مدرن بازی ها، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان، خطر گرفتار شدن در دام اثرهای ویران کننده قمار را افزایش داده است. اما اختلاف در تعریف قمار و نبود سنجه های مشخص در این زمینه شناخت مصادیق قمار را بعضاً با مشکل مواجه ساخته است. به علاوه، احتمال انطباق پدیده های نوظهوری همچون «استخراج کوین ها» با قمار بیش ازپیش ضرورت تعیین ضابطه آن را آشکار می سازد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به تعریفی جامع ومانع از قمار دست یافته است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که اولاً مقوّمات اصلی قمار «لعب»، «غلبه»، و به ویژه «رِهان» و «مخاطره» است و اساساً وجود ابزار قمار برخلاف آنچه بسیاری ادعا کرده اند مدخلیتی در تحقق مفهوم قمار ندارد؛ هرچند منشأ حرمت بازی با ابزار قمار بدون رهان و گروگذاری (مانند بازی با پاسور به شکل تفریحی) را می توان در دلایل دیگری همچون حرمت اشاعه فحشا جست وجو کرد. ثانیاً برخلاف تعاریف متداول قمار به بازی های دونفره اختصاص ندارد و می تواند طرف های بیشتری داشته باشد. ثالثاً «گرو» در قمار برخلاف آنچه از کلام مشهور فقها برمی آید تنها در مال خلاصه نمی شود، بلکه می تواند تعهدی بر انجام دادن کاری باشد.
بررسی علل فردی خشونت خانوادگی و ارائه راهکارهای دینی مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۷
87 - 98
حوزههای تخصصی:
خانواده دارای کارکردهای گوناگونی است که هر کدام نیازی از نیازهای اساسی افراد را برآورده می سازد، اما پیش شرط تأمین نیازها، بسامانی خانواده است. خانواده نابسامان و ازهم گسیخته نمی تواند به عنوان یک نظام، کارکرد درستی داشته باشد. خشونت خانوادگی یکی از چالش هایی است که گریبان گیر این نهاد مقدس می شود و آن را تا سرحد فروپاشی می کشاند و زمینه ساز ایجاد اضطراب و ناامنی در اعضای خانواده می باشد. خشونت خانوادگی علل گوناگونی دارد، بخشی از این علل، فردی هستند. در این نوشتار علل فردی بروز خشونت خانوادگی و راهکارهای مقابله با آن مورد بررسی قرار گرفته است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این تحقیق به صورت اسنادی و کتابخانه ای بوده و در پردازش داده ها از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که مهم ترین علل فردی وقوع این پدیده عبارت اند از: تفاوت های جسمی بین زن و مرد، ضعف اخلاقی، عدم توجه به تغذیه. راهکارهای دینی مواجهه با خشونت خانوادگی عبارت اند از: شناخت ویژگی های اختلافی زن و مرد، تقویت ایمان، اصلاح تغذیه و... .
«آزادی» به مثابه مسئله ای فلسفی و الهیاتی در اندیشه مری دیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
111 - 128
حوزههای تخصصی:
مری دیلی الهی دان و فیلسوف قرن بیستم است که در آخرین تطور اندیشه ای خود، به نحو رادیکال الهیات مسیحی و نظام های مبتنی بر آن را محدودکننده زنان و مشروعیت بخش به سلطه مردان قلمداد کرده است. او معتقد است که این الهیات در آموزه ها، نمادها و نهاد خود یعنی کلیسا، سلسله مراتبی عمل کرده و با تبدیل زنان به دیگری، آنها و تجربیات و آگاهی هایشان را انکار و منحرف نموده است. خدای پدر، مسیح، هبوط، کلیسا و اخلاق مذکرمحور، اموری هستند که دیلی به مثابه پایه های جنسیت نگری الهیات از آنها عبور می کند. او خدا را از مقوله فعل می داند و آن را «هست-ن» نام می گذارد و به جای ایده تجسد مردانه از خدا، «ظهور ثانی»، یعنی شهود پویای وجود را به عنوان طریق ارتباط خدا با موجودات بیان کرده، «هبوط» را به جای خروج از تعالی، به معنای ورود به آن قلمداد می کند. فضای جدید از منظر او، کیهان خواهری است که از طریق «زن -شدن» محقق می شود. زن-شدن عبارت از تحقق هستا-یی زنان از طریق مشارکت با هست-ن است و دارای دو لبه فردیت و مشارکت است. وجه جمعی زن-شدن یا همان خواهری به دلیل شمول دایره هست-ن است که در نتیجه آن، موجودات متناهی با امری مشارکت فعال دارند که همگی در آن شریک اند و این سبب تحقق مشارکت جمعی هستی شناسانه کیهانی می شود. انقلاب زنان، اختصاصی به زنان ندارد؛ زیرا به دنبال دوجنسیتی شدن انسان و عبور از دوگانه های جنسیتی است، اما این زنان اند که با شهود وجود، آن را آغاز کرده، این بصیرت را به نحوی دریافت می کنند که به دیگران نیز سرایت می دهند. ازآنجاکه زنان بیگانگانِ همیشگی نظام الهیاتی بوده اند، نسبت به مردانی که تحت این ظلم نبوده اند، شرایط متفاوتی دارند و براین اساس، «برابری» راهکار کافی برای سفر به سوی دوجنسیتی شدن نیست. پرتکرارترین واژه در ادبیات دیلی، «آزادی» است. از نظر او، آزادی امری سیاسی، جنسی یا اجتماعی صرف نیست. او آزادی را به معنای انسان شدن و مشارکت در وجود و آن را در ارتباط با غایت و سعادت مطرح می کند. براین اساس، آزادی در نگاه او مسئله ای فلسفی و الهیاتی است.
مفسران برجسته سده اخیر حوزه علمیه قم؛ علامه سیدمحمدحسین طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
173 - 192
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبائی، عالم نام آور حوزه علمیه قم، از بزرگ ترین اندیشمندان و مفسران جهان اسلام در سده اخیر است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی نقش ایشان را در حوزه علمیه قم به مثابه مفسری برجسته بررسی کرده است. احیای تفسیر و فرهنگ قرآن و مقابله با فرهنگ های مهاجم، پاسخ گویی به نیازهای زمان با قرآن، مبارزه با جریان های انحرافی در تفسیر، و ترویج و تحکیم «تفسیر قرآن به قرآن» از مهم ترین خدمات ارزشمند علامه در حوزه علمیه قم است. روش تفسیری نویسنده در «المیزان فی تفسیر القرآن» ویژگی هایی دارد که به نام ایشان در حوزه علمیه قم ثبت و از آنجا در جهان اسلام منتشر شده است. استفاده کم نظیر از سیاق و سایر آیات، تکیه ویژه بر محکمات، تفسیر غایت محور و توحیدبنیان، دسته بندی بدیع موضوعات قرآن و عنایت خاص به احادیث اهل بیت (ع) از جمله این ویژگی هاست.
جای نمایی مسیر سفرنامه غیاث الدین نقاش در جغرافیای چین امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
39 - 52
حوزههای تخصصی:
در آذر 798 کاروانی از سوی حکومت تیموریان به چین فرستاده شدند. از آن میان، «غیاث الدین نقاش» مأمور شده بود آنچه را در سفر می بیند، قلمی کند و سپس سفرنامه ای گرد آوَرَد. سفرنامه پس از ورود به خاک چین، شهرها و منزلگاه هایی را به نام فارسی می نگارد؛ که گاه با توجه به نام چینی، گاه با ملاحظه نشانه یا نمادی از شهر و گاه براساس فضای طبیعیِ منزلگاه، نامی را انتخاب کرده است. در این نوشتار تلاش شده است با بررسی میدانی، کتابخانه ای و نیز تصاویر ماهواره ای آنلاین، مسیر رفت و برگشت مشخص و اسامی منزلگاه ها و شهرهای سفرنامه مطالعه و در جغرافیای چین امروز و با نام های کنونی آنها مطابقت داده شود. گفتنی است سفرنامه گاه افتادگی هایی دارد که تلاش شده است مسیرهای احتمالی طرح شود و مورد کنکاش قرار گیرد
طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان با تأکید بر قرآن کریم: سبک رهبری هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان، در پی ترسیم فرایند هدایت پذیری دانش آموزان و دست یابی به راهبردهایی برای ایجاد آن فرایند در مدرسه بوده است. روش: روش پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین است که در آن از آیات قرآن کریم به عنوان مبنا و از تجربه تجربه گران تربیتی استفاده شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، نظری، هدف مند و در دسترس و نمونه پژوهشی آن، در مرحله اول آیات شریفه مرتبط با سیره دو پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) (114 آیه) و حضرت ابراهیم (ع) (30 آیه) و آیات شریفه مرتبط با هدایت پذیری (78 آیه) و در مرحله دوم شانزده نفر از فعالان تربیتی است. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، عوامل و موانع هدایت پذیری از آیات قرآن کریم استخراج شد که نتیجه آن، دست یابی به 19 عامل بیرونی و درونی برای هدایت پذیری ازجمله انسان های الهی، خردمندی، تنبّه طلبی، کنش صبورانه شکرپایه و...؛ و 40 مانع بیرونی و درونی هدایت پذیری از جمله محیط ناهم گون، جهل متعصبانه، شک معاندانه، کنش ظالمانه و... است. در این بخش عوامل و موانع درونی هدایت پذیری در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی سامان دهی شده اند. در گام دوم پژوهش نیز، با بهره گیری از یافته های گام نخست و مصاحبه با تجربه گران تربیتی، پدیده محوری، راهبردهای رهبری آموزشی برای هدایت پذیری دانش آموزان و هم چنین عوامل و شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر هدایت پذیری متربیان، به دست آمد که نتیجه آن، تعیین «سبک رهبری هادی» به عنوان پدیده محوری؛ ارائه 23 راهبرد عام – در سه محور راهبردهای تربیتی هادی، راهبردهای مدیریتی هادی و راهبردهای محیطی هادی – و 11 راهبرد خاص – همانند ذائقه سازی دینی، عقل پروری علم پایه و عزم محور و – در زمینه هدایت پذیری و ترسیم شرایط زمینه ای در سه بخش نهادهای رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی با به کارگیری سبک رهبری هادی و اجرای راهبردهای هدایت پذیری، زمینه ساز ایجاد مؤلفه های هدایت پذیری در دانش آموزان خواهد بود.
«بررسی تطبیقی ماهیت معیت یا عدم معیت حق و خلق از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا با تکیه بر نهج البلاغه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
73 - 89
حوزههای تخصصی:
مسئله معیت حق تعالی با مخلوقات از جمله مسائل بنیادینی است که در حوزه الهیات و مسائل آن نقش اساسی ایفا می کند و مباحثی همچون جبر و اختیار بر اساس آن تبیین و تحلیل می گردند. در نگاه کلامی رابطه حق تعالی با مخلوقات، بینونت عزلی است؛ به طوری که از دیدگاه متکلمان، موجودات و عالم ماسوا در برابر خداوند به عنوان موجودات مستقل در نظر گرفته می شوند و هرگونه سنخیت و معیت میان آن دو نفی می شود . معیت رایج و مطرح در منظومه فکری متکلمان؛ معیت میان موجودات مادی و به معنای همراهی جسمانی است. اما قاطبه متکلمان در تفسیر و برداشت خود از آیات و روایات، همراهی و معیت حق تعالی و خلق را به احاطه علمی و آگاهی تفسیر نموده اند. در حکمت صدرایی، مسئله معیت حق با خلق، با توجه به مبانی آن صبغه کاملا متفاوتی با دیدگاه متکلمین دارد. ملاصدرا بر مبنای سیر دوم فلسفی گرچه معیت علی و معلولی را می پذیرد اما در سیر سوم با مطرح ساختن وحدت شخصی وجود و نگاه ربطی و ظلّی به موجودات عالم، نظریه نهایی خویش را ابراز می دارد و معیت حق تعالی با خلق را یک طرفه معیت بالحق و قیومیه می خواند. ملاصدرا با طرح معیت قیومیه مخاطب را از نگرش ظاهری به نگرش باطنی از معنای معیت می رساند و اقسام معیت های ماهوی را رد می کند. در این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر این است تا فراز «مع کل شیء لا بمقارنه و غیر کل شیء لابمزایله» از منظر متکلمان اسلامی و ملاصدرا مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. از منظر ملاصدرا و برخلاف دیدگاه متکلمان، بینونت میان حق و خلق، بینونت عزلی نیست، و بینونت صفتی، میان آنها برقرار است، به این معنا که خداوند محیط، مطلق و نامتناهی و اشیاء و مخلوقات محاط، مقید و متناهی هستند.
خاستگاه اندیشه های اَلِکسیس کارِل در انسان موجود ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
141 - 166
حوزههای تخصصی:
از آثار مهم و تأثیرگذار بر فرهنگ جهانی در سده 20م کتاب انسان موجود ناشناخته تألیف اَلِکسیس کارِل است. مؤلف در این کتاب از وضعیت بشر در اکنونِ تاریخیِ تألیفِ کتاب ابرازِ نگرانی می کند؛ وضعیتی که در آن علمِ انسان به محیط بر علمِ او به خودش غلبه یافته و درنتیجه مشکلات روانی و فردیِ فراوان پدید آمده و تمدنِ بزرگِ نژادِ سفیدِ اروپایی رو به قهقرا رفته است. او می خواهد راهی برای برون رفت یابَد. فهمِ درست اندیشه های کارِل در این کتاب مستلزم شناختِ نسبت آراءِ بازتابیده در اثر با دیگر اندیشه های رایج در محیطِ تألیف کتاب است. این مطالعه همین اهداف را پی می گیرد. می خواهیم پیشینه اندیشه های بنیادی و شاخص مؤلف در این کتاب را در جامعه غربی بازکاویم و دریابیم که کارِل در تألیف انسان موجود ناشناخته از چه اندیشه ها و مکاتبی تأثیر پذیرفته بود. بنا ست از این دفاع کنیم که کارِل در دوران ابهام و بسط نیافتگی برخی مفاهیم هم چون نژادپرستی، فاشیسم، اصلاح نژادی و امثال آن ها می زیست و دفاع کارِل از این بینش ها معنای خاصی در مخالفت با تمدن غربی به کتاب داد؛ معنایی که چه بسا هرگز این آراء در دوران تألیف اثر بر آن ها حمل نمی شدند.