فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
259 - 277
حوزههای تخصصی:
امروزه هر شئ به ظاهر بی فایده ای که نمی تواند نیازهای مالک را پاسخ دهد و پسماند یا زباله تلقی می شود، می تواند کالایی ارزشمند و به تعبیری طلای کثیف یا سیاه محسوب شود. برخی از پسماندها پس از بازیافت به کالاهای ارزشمندی تبدیل می شوند؛ برخی از زباله ها برای سوختن و تولید انرژی در نیروگاه ها به کار گرفته شده و پسماندهای خوراکی ممکن است برای تولید کود و کمپوست استفاده شوند. پس از آنکه مالک پسماند از آن دست کشید و آن را در کنار سطل یا داخل زباله قرار داد، به طور معمول، نهاد متصدی که ممکن است شهرداری یا شرکت تابع آن باشد اقدام به جمع آوری پسماند می کند و گهگاه اشخاص دیگری اقدام به برداشتن برخی از زباله ها از سطل های مذکور می کنند. این امر ممکن است موجب بروز اختلاف و نزاع بین این اشخاص و مالک سطل های زباله شود. در سطح کلان تر نیز پس از جمع آوری زباله ها و انباشت و بازیافت، مسئله مالکیت آن ها مطرح می شود. حقوق کشورمان فاقد مقرراتی در خصوص مالکیت پسماند است و باتوجه به خلأ قانونی و عدم پیشینه تحقیقی در این خصوص، حل اختلافات در سطح خرد و کلان نیازمند بررسی جامعی است.
چگونگی کشف قواعد صرفی و نحوی از اشعار عرب
منبع:
دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
80 - 88
حوزههای تخصصی:
قواعد علوم زبانی مانند لغت، صرف و نحو مبتنی بر کشف است؛ یعنی این قواعد را باید از استعمالات اهل زبان کشف کرد. پرسش این است که روش کشف قواعد و معانی از این استعمالات چیست؟ یکی از کاربردی ترین و مطمئن ترین راه ها برای دریافت قواعد صرفی و نحوی، مراجعه به شعر عرب است. هرچند کتاب ها و مقالاتی در زمینه اصول نحو به نگارش درآمده، امّا هیچ کدام به تبیین روش کشف قواعد و معانی آنها نپرداخته است. با توجّه به اهمّیت اَشعار عرب در میان استعمالات، این نوشتار با اشاره ای اجمالی به راهکاری می پردازد که محقّق را با روش کشف قواعد صرفی و نحوی از اشعار عرب آشنا کند.
تقنیه التبئیر ودلالاتها فی روایه "ممرات" لفاتن المرّ وفقاً لآراء جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ تقنیه التبئیر تقع ضمن مقوله الصیغه التی تتمّ فیها معرفه وجهه النظر فی الحکایه التی یسردها السارد، بعباره أخری إنّ هذه التقنیه تتمحور حول الذی یری ولیس الذی یحکی. لذلک کانت تقنیه التبئیر وفقاً لرؤیه جیرار جینت تتراوح بین ثلاثه مستویات، وهی: الحکایه ذات التبئیر الصفر، الحکایه ذات التبئیر الداخلی، الحکایه ذات التبئیر الخارجی. تأتی تقنیه التبئیر فی روایه "ممرات" لتعرض هویتین متعارضتین فی الظاهر من خلال شخصیتین راویتین؛ کلاهما تنتمیان لهویه خاصه سبّبها الاحتلال الصهیونی. لذلک جاءت شخصیه نجوى السارده لتعبّر عن مجتمعها الفلسطینی - المسلم والذی یعیش فی المخیمات، وشخصیه دارین السارده لتعبر عن المجتمع الفلسطینی - المسیحی فی لبنان. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج الوصفی – التحلیلی بناءً علی نظریه جیرار جینیت فی التبئیر وتهدف إلى تحلیل أسلوب الکاتبه فی روایه "ممرات" التی تعکس الواقع فی العالم العربی إبان الاحتلال الصهیونی. وقد تمکن هذا البحث من الوصول إلی أنَّ التبئیر کان حاضراً بأنواعه الثلاثه ومعظمه کان خلال وجهه نظر الشخصیتین الأساسیتین فی الروایه اللتین عبّرا عن موقفهما تجاه المقاومه الفلسطینیه، لکن جاء التبئیر الداخلی فی معظم الروایه على لسان نجوی صاحبه المعرفه الکلیه بالقضیه الفلسطینیه التی أرادت أن تقرب صدیقتها المسیحیه إلی ما یجری فی فلسطین من مذابح ومجازر،وذلک عبر رسائل دارت بینهما.
تجلیات السرد المتعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» لربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الصیف ۱۴۴۵ شماره ۱۳
۱۲۳-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
جاءت الحداثه ومابعدها لتقدّم تحلیلات مختلفه وتجارب جدیده فی السرد، إذ قامت بتحطیم القواعد الفنیه المألوفه للروایه وتشکیل صیغ جدیده للتحرّر من قیود الصوت الأحادی للسرد متجاوزه التنمیط والنمذجه والأحادیه فی الأصوات. یتحقّق هذا الاتّجاه بکسر التماسک، واستبداله بمنطق التفکیک والتشتیت، وسیلان الحدود الفاصله بین الضمائر، وانتقال الراوی من هیمنه صوت الأنا إلى هیمنه صوت الآخرین؛ وهذا ما سمّاه النقاد بتقنیه الأصوات المتعدده. ولأهمیه هذا الأسلوب، اعتمد الباحثون علیه کموضوع للدراسه، هذا بالإضافه لقلّه تطبیقه فی العملیه النقدیه للنصوص السردیه فی نتاجات ربیع جابر (1972م)، الروائی اللبنانی الذی نال الجائزه العالمیه للروایه العربیه. وقف ربیع جابر بالأسلبه الروائیه عند حدود تعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» (2007م)، حیث تؤدّی معظم شخوصها دوراً فی روایه الوقائع وسرد مجرى الأحداث، فلا یبدو السارد سلطویاً بشخوص عالم السرد. وأهم ما توصّل إلیه البحث هو أنّ تعدد الأصوات یظهر فی هذه الروایه من خلال تقدیم وجهات نظر مختلفه، وتنویع الشخصیات وخلفیاتهم، واستکشاف قضایا اجتماعیه وسیاسیه من وجوه نظر متعدده. یساهم هذا التنوع فی إغناء الحبکه السردیه وتقدیم رؤى جدیده للواقع العربی. وتحتوی عملیه عرض شخوص الروایه على أسالیب کلامیه متعدده ولکن لیس ربیع جابر هو الذی یدلی باعترافاته، فهو لیس الراوی فی روایته، إنه المروی علیه والمروی له.
سرمقاله: نگاهی به شخصیت قرآنی حافظ
حوزههای تخصصی:
خواجه شمس الدین محمّد شیرازی مشهور به «حافظ» از ادیبان و شاعران شیعه در قرن هشتم هجری است. وی که بر علوم مختلف دینی تسلّط داشت، در شیراز از محضر عالمان زمانه خود خوشه چینی کرد؛ امّا غزلیات و مکتب و تسلّط شعری و ادیبانه اش بر سایر شؤون و زوایای علمی و شخصیّتی وی سایه افکنده است. با این حال او در زمانه خویش و پس از آن، تنها با یک عنوان به شهرت رسید و تخلّص شعری ای که برای خویش برگزیده نیز «حافظ» است. به راستی که او حافظ قرآن بود و روشن است که این توانمندی را ارزشمندترین ویژگی خود می دانست.
مسئله خویشتن یابی در روان درمانی وجودی؛ مقایسه دیدگاه صدرا و ون دورزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
102 - 119
حوزههای تخصصی:
ون دورزن، روان درمانگر وجودی با بررسی مؤلفه های متعدد درمانِ وجودی، خودتأملی و خویشتن یابی را مؤلفه اصلی این نگرش دانسته، معتقد است که انسان با وجودی متفاوت با سایر موجودات و هویتی سیال و پویا، خود وجود و هویت خویشتن را تعیین می کند. ملاصدرا نیز با توجه به هویت سیال و پویای انسان معتقد است که وجود انسان محدود و منحصر به این عالم نیست، خود عوالم و نشئات وجودی متعددی دارد و در هر عالم، نشئه ای متناسب با آن می یابد. انسان با اراده و اختیار خود، جایگاه خویش را در نظام هستی تعیین می کند و می تواند با ارتقای وجودش تا مرتبه وجود عقلی، عالمی عقلی مشابه عالم عینی گردد. هر دو متفکر در برخورداری انسان از وجودی سیال و پویا و خودی «خودتعیین گر» اتفاق نظر دارند. چنانکه از جایگاه مؤلفه خویشتن یابی در درمان وجودی و نگرش صدرا درباره این مؤلفه بر می آید؛ دیدگاه صدرا درباره خویشتن یابی می تواند مبنای درمان وجودی در فرهنگ ایرانی- اسلامی باشد.
واکاوی سندی و محتوایی گزاره حدیثی «یُقْتَلُ النَّاسُ حَتَّی لَا یَبْقَی إِلَّا دِیْنُ مُحَمَّدٍ...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
199-220
حوزههای تخصصی:
مطابق آنچه در برخی از اخبارِ ناظر به وضعیت احوال آخرالزمان آمده است، در عصر ظهور، کشتار و قتل وسیعی در سطح جهانی رخ خواهد داد که متعاقب آن، هر فرقه و دینی، جز دین خاتم، محکوم به نابودی و هلاکت خواهد بود. این روایت که در تراث شیعی ناظر به مهدویت ذکر گردیده است، در جستار حاضر و در پژوهشی مسئله محور که به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است، نظر به اهمیت مسئله و خلاء پژوهشی موجود و ضرورت پاسخگویی به مناقشات مقوله مهدویت، به مثابه کلیدی ترین محور گفتمان شیعه در عصر حاضر، مورد ارزیابی و تحلیل سندی و دلالی قرار گرفته است. رهاورد پژوهش نشان می دهد افزون بر برخی از مناقشات سندی، خبر مزبور از حیث دلالت نیز با آموزه های اخلاقی و گفتمان و الگوی موجود در کتاب و سنت، ملائمت و همخوانی نداشته و لذا یا باید چنین روایتی را مطروح قلمداد کرد یا اینکه مدلول آن را ناظر به کفاری دانست که با داشتن عنصر «عناد» و منافع شخصی و غیرمشروع، به مواجهه با جبهه حق می پردازند.
بررسی تفسیری «لسان قوم» در آیه 4 سوره ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۹۲-۶۹
حوزههای تخصصی:
از جمله آیاتی که در تفسیر آن اختلاف آراء بسیاری وجود دارد آیه چهارم سوره ابراهیم: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ...» است. به رغم روشنی واژگان به کار رفته در آیه، مفهوم فراز «لسان قوم» معرکه آراء مفسران و پژوهشگران علوم قرآنی است. با مطالعه بیانات مفسران در ذیل آیه و دیدگاه های محققان، نظرات آنها در چهار دیدگاه قابل دسته بندی است. نویسنده با بررسی و تحلیل دیدگاه ها به این نتیجه دست یافته است که منظور از «لسان قوم» هماهنگی محتوای وحی با فهم و سطح درک مخاطبان و به تعبیر دیگر همراهی قرآن با زبان قوم است. سیاق آیه، حکمت ارسال رسولان الهی و حکمت پیام رسانی (تفهیم و مفاهمه) از ادله مورد استناد نویسنده در تأیید این دیدگاه است.
تحلیل عقلی یا شرعی بودن ضرورت نظر در معرفت الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی یکی از مباحث مطرح در بین فلاسفه و متکلمان مسلمان می پردازد که آیا انسان می تواند با نظر در آیات الهی و از طریق استدلال به معرفت خداوند نایل شود یا خیر؟ اشاعره معرفت خداوند را بر مبنای عقل، غیرممکن و ناروا می دانند، ولی معتزله پایه همه معارف انسان را به عقل آدمی منتسب می سازند. از سوی دیگر، مطابق آموزه های دینی و صریح برخی روایات، «معرفت الله» صنع خداست و بشر راهی برای کسب معرفت خداوند ندارد. حاصل پژوهش این است که اصل «معرفت الله» در نهاد همه موجود است و همه با فطرت توحیدی به دنیا می آیند. لذا هیچ کس به تلاش عقلی برای کسب معرفت خداوند نیاز ندارد؛ بلکه اقرار به وجود معرفت خداوند و پذیرش ربوبیت او به حکم عقل صورت می گیرد.
اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. در ابتدا بسته آموزشی استخراج شده و توسط متخصصین از لحاظ اعتبار محتوایی با روش شاخص نس بت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه ششم مدرسه خلیج فارس ارومیه بودند که در سال ۱۴۰۲-۰۳ تحصیل می کردند و ۳۰ نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته و به مدت ۱۳ جلسه توسط نویسنده سوم در تاق سمعی بصری مدرسه خلیج فارس آموزش مفاهیم دینی به صورت قصه را دریافت نمودند. لازم به ذکر است قبل از اجرای جلسات آموزشی، از هر دو گروه پیش آزمون و در انتها پس آزمون به عمل آمد. در این مطالعه دانش آموزان پرسش نامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (۱۳۸۸) و والدین پرسشنامه خشم محمدکریمی (۱۳۹۱) را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل نمودند و داده های مطالعه به روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار اس پی اس اس 21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم دینی به روش قصه منجر به افزایش رشد اخلاقی (۰۵/۰>p) و کاهش خشم (۰۰۱/۰>P) دانش آموزان پایه ششم شد. نتیجه گیری: از نتایح مطالعه استنباط می شود استفاده از روش های آموزشی مانند قصه مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی بر بهبود رفتار و شناخت دانش آموزان مؤثر است.
بررسی مصادیق قرانی حکمت متعالیه درحوزه جهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79-100
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهمترین رکن ساختار حکمت متعالیه و عمود خیمه این مکتب و نظام فلسفی، از نقشی قابل توجه برخوردار است. صدر المتألهین عشق و ارادتی زاید الوصف به قرآن کریم داشته و تمامی معارف و هنرهایش را سرانجام در استخدام فهم بیشتر این معجزه بزرگ الهی قرار داده است به گونه ای که با اعتقاد شدید و راسخ به قرآن کریم و حدیث که نه فقط در حل برخی از مسائل از روح قرآن الهام گرفته است بلکه در برخی از مسائل جهان شناسی اصل آیات قرآنی را بعنوان مؤید استدلال خود قرار می دهد . او در آیات زیادی به مسائل مختلف در باب جهان هستی به عنوان آیات الهی اشاره می کند که در این مقاله به پاره ای از مبانی فکری و دیدگاه ههای ملاصدرا در باب جهان شناسی از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، امکان و وجوب، قوه و فعل، حرکت جوهری، حادث و قدیم و آفرینش جهان هستی به استناد آیات قرآنی می پردازد.
بررسی ازدواج سفید از دیدگاه فقه، حقوق و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
211-225
حوزههای تخصصی:
خانواده پایه اساسی جامعه را تشکیل داده، که خود متکی بر ازدواج است؛ ازدواج در اسلام و فرهنگ ما واژه ای مقدس است در حال حاضر با رواج پدیده های نوظهوری چون ازدواج سفید در فرهنگ ایرانی اسلامی تمایل به ازدواج دائم کمرنگ شده است زوجین در ازدواج سفید یا هم باشی بدون بیان صیغه ی لفظی و بدون ثبت قانونی آن زندگی خود را آغاز می کنند ازدواج سفید، نوعی رابطه عاطفی و جنسی میان دختر و پسر است که آن دو بدون خواندن صیغه نکاح و ازدواج رسمی، اقدام به تشکیل زندگی مشترک می کنندبعضی افراد ازدواج سفید را نوعی نکاح معاطاتی می دانند ؛ به عبارتی نکاح معاطاتی نکاحی است که در آن صرفا به اعلام توافق و تراضى طرفین بسنده شود و فاقد ایجاب و قبول لفظى باشد فقهاى اسلام همه اتّفاق نظر دارند که در انجام عقد نکاح نه تنها وقوع ایجاب و قبول لفظى لازم و ضرورى است، بلکه بدون آن رابطه زوجیّت ایجاد نمى شود و اثرى بر آن مترتب نمى گردد.هدف این مقاله برسی فقهی و حقوقی با هم بودن دختر و پسر بدون انشاء لفظی است.روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه ی کتابخانه ای می باشد.
بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
297 - 316
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد مقایسه ای به مقامات عرفانی این دو عارف برجسته پرداخته است که می شود با تبیین آن ها در جامعه شیوه جدیدی از معنویت را در زندگی طبیعی مردم جایگزین کرد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و روش پردازش آن توصیفی تحلیلی بوده است. یافته های پژوهش حاضر مبیّن آن است که با توجه به این مهم که ملّامحسن فیض کاشانی از شاگردان برجسته ملاصدرا و امام خمینی (ص) از مدرسان مکتب صدرا بودند، این دو عالم بزرگ هردو به تبیین مقامات عرفانی مذکور پرداخته اند هرچند که در برخی موارد و در جزئیات با تفاوت های همراه است. بعد از بررسی آرا و دیدگاه های عرفانی فیض کاشانی و امام خمینی روشن می شود که آرای این دو عالم درخصوص مقامات عرفانی مورد مقایسه به هم نزدیک بوده و امام از آثار فیض تأثیر پذیرفته است؛ هرچند که به علت دوره زمانی حیات حضرت امام خمینی و به دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط عرفای دیگر و بهره مندی امام خمینی از آنان، توانسته است دیدگاه های جامع تری را نسبت به عرفای قبل از خود نسبت به این مقامات عرفانی ارائه دهد.
آسیب شناسیِ پژوهش های ایرانی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشیِ اخلاق فناوری اطلاعات (اَخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدیِ مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعهٔ هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محقّقانِ اَخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.
مسئولیت مدنی بانک در مورد صندوق امانات؛ مطالعه موردی: سرقت از بانک ملی شعبه دانشگاه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
89 - 111
حوزههای تخصصی:
از خدمات بانک ها به مشتریان ارائه صندوق امانات است. مسئولیت مدنی بانک در قبال ورود خسارت به دارایی مشتریان در این صندوق ها و حدود این مسئولیت، از مسائل جالب توجهی است که بعد از حادثه سرقت از صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه در 13 خرداد 1401 در تهران، پژوهش درباره آن اهمیت بیشتری یافته است. این مسئولیت از جهات مختلف قابل تحلیل است. اولاً ماده 35 قانون پولی و بانکی اصولاً بانک ها را در قبال زیان های ناشی از عملیات بانکی مسئول می داند. ثانیاً ماهیت حقوقی این صندوق ها محل اختلاف بوده که پذیرش هر دیدگاهی در حدود مسئولیت اثرگذار است. ثالثاً شرط عدم مسئولیت (ماده 7 آیین نامه صندوق های اجاره ای بانک ملی) که قرارداد بر اساس آن به امضای مشتریان رسیده است. جستار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تأکید بر حادثه سرقت بانک ملی، سعی داشته تا مسئولیت بانک در قبال مال باختگان را از جنبه های مزبور ارزیابی کند. نتایج پژوهش حکایت دارد که بانک ملی از لحاظ حقوقی نسبت به حادثه یاد شده، مسئول بوده و شرط عدم مسئولیت مقررشده در آیین نامه صندوق، به واسطه تقصیر سنگین بانک قابل استناد نیست.
ادله اشتراط نقد بودن قراردادهای پایاپای تفاضلی در صورت مکیل یا موزون و ناهم جنس بودنِ عوضین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
161 - 181
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از قراردادهای پایاپای، ناهمسانی ارزش کالاهای مورد مبادله، سبب می شود که مقدار عوضین قرارداد با یکدیگر همسان نباشند و همه فقیهان شیعی معتقدند در صورتی که عوضین این قرارداد، مکیل یا موزون بوده و همجنس با یکدیگر باشند، این قرارداد ربا و باطل است. اما علاوه بر این، برخی از فقیهان درباره قراردادی که عوضین آن، مکیل یا موزون بوده، اما با یکدیگر ناهمجنس باشند نیز این ضابطه را مطرح نموده اند که صحت آن مشروط به نقد بودن است. این پژوهش که با روش نقلی وحیانی به داده پردازیِ تحلیلی-انتقادیِ اطلاعات پرداخته، به این نتیجه دست یافته که معامله مزبور به صورت مدت دار، باطل و فاقد اثر شرعی است، اما رعایت این شرط در قرارداد با نامسلمانان لازم نیست. در صورتی هم که طرف قرارداد مسلمان باشد، می توان این معامله را در قالب دو معامله کالا در مقابل پول انجام داد و به جای تبادل خارجی پول، از تهاتر بهره برد.
نقد دیدگاه شیخ انصاری در مورد غرر شخصی و نوعی در باب شرط بودن علم به عوضین در بیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
263 - 285
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعدی که در فقه معاملات به کار می رود قاعده فقهی «نفی بیع غرری» یا «نفی غرر» است. مرحوم شیخ انصاری در بحث شرط بودن علم به عوضین در باب بیع و به طور خاص، در اشیای مکیل و موزون، فرموده است که یکی از دلایل شرط بودن علم به عوضین و لزوم اندازه گیری مبیع با کیل و وزن، حدیث نهی از بیع غرری است و می افزاید از نسبت سنجی حدیث غرر با اخبار باب کیل و وزن استفاده می شود که مقصود از غرر در این جا غرر نوعی است. اما در بحث خرید و فروش پارچه، گوسفند و زمین با مشاهده، فرموده است چون روایتی برای تقدیر و اندازه گیری وارد نشده است، لذا غرر شخصی ملاک است. اما سؤالِ قابل طرح این است که این دو که در یک جا حکم به غرر نوعی شده است و در مورد دیگر حکم به غرر شخصی، چه فرقی دارند؟ آیا صرف نبود دلیل بر لزوم تقدیر در مورد دوم موجب شخصی بودن غرر می شود؟ این نوشتار با بررسی توصیفی و تحلیلی روایات باب مکیل و موزون و نسبت آن ها با حدیث نفی غرر، فرمایش مرحوم شیخ را مورد نقد قرار داده و این فرضیه را اثبات کرده است که با توجه به این که جعل احکام شرعی به نحو قضایای حقیقی است و در نتیجه، وجود حکم تابع وجود موضوع است، در همه جا ملاک قاعده غرر، همانند قاعده لاضرر، غرر شخصی است نه نوعی و بین این دو مسئله تفاوتی نیست. بدیهی است که تفاوت اثر غرر شخصی با اثر غرر نوعی نقش مهمی در حکم بیع ها و معاملات مجهول و مستحدثه خواهد داشت که ضرورت این بحث را نیز تضمین می کند.
مفهوم قرآنی «شاکله» از پندار جبرگرایی تا حقیقت خلقت ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
283 - 304
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اعمال هر فرد را بر اساس «شاکله» او معرفی فرموده و همین امر خاستگاه دیدگاه ها و نتیجه گیری های متنوع شده است. اگر شاکله ریشه در آفرینش آدمی داشته باشد، گونه گونی ماهیت های بشری و نوعی جبر در صدور رفتارها، از نتایج محتمل آن خواهد بود. اما اگر شاکله پدیده ای خودساخته باشد، کشف زمینه ها و عوامل دخیل در آن اهمیت می یابد. این مقاله می کوشد به شیوه توصیفی-تحلیلی مفهوم و مقصود از شاکله و عوامل شکل گیری آن را تبیین کند. نتایج بررسی نشان می دهد شاکله آدمی شخصیت اخلاقی خودساخته و خلق وخوی ثانوی فرد است که متأثر از عواملی چون زمینه های ژنتیکی، وراثتی و شخصیتی، غرایز، گرایش های فطری، قوه عاقله، محیط اجتماعی و فرهنگ پیرامونی و عنصر اختیار و انتخاب فرد شکل می گیرد. ازاین رو ضمن منتفی شدن جبرگرایی در اعمال، نقش علم اخلاق و تربیت در ایجاد شاکله و متقابلاً نقش شاکله در بروز رفتارها، مسئله نیت و خلوص آن و مسئله خلود روشن می شود. نتیجه این پژوهش در حوزه های مختلف مطالعات اسلامی مانند جبر و اختیار، خلود، ماهیت و فلسفه علم اخلاق، علوم تربیتی و برخی مسائل دانش اخلاق مانند اخلاص، کاربرد آشکار دارد.
پاسخ به یک پرسش با دلوز: اندیشیدن به چه معناست؟(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
7 - 44
حوزههای تخصصی:
از اهداف پژوهش اینکه مسیر رسیدن به تعریف اندیشیدن را نزد دلوز روشن کند و تفاوت تعریف اندیشیدن نزد او را نسبت به تعاریفِ دیگر آشکار سازد. برای تحقق این اهداف، پرسش اصلی این است: اندیشیدنِ مسئله محور نزد دلوز چیست؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی - تحلیلی، ابتدا انواع اندیشه و تصاویر آن در تاریخ فلسفه قبل دلوز معرفی می شود و در گام نهایی تعریف متفاوت اندیشیدن دلوز نسبت به تعاریف و تصاویر اندیشه قبلی ارائه می گردد. اندیشیدن در فلسفه زمانی رخ می دهد که پیش فرض های اندیشه جزمی با آشوب روبه رو می شود و جریان آن پیش فرض ها قطع می گردد. میدان مسئله برآمده از دل آشوب، مفاهیمی را فرامی خواند. نااندیشیده شرط اندیشیدن است؛ از قلمرو بیرون می برد و قلمروگریزی را رقم می زند و با مفاهیم تازه، به زمین فلسفه و قلمرو فیلسوف بازمی گرداند. روند قلمروسازی، قلمروزدایی و بازقلمروگذاری برای اندیشیدن در فلسفه، جایگزین حرکت از مجهول به معلوم نزد منطقیان قدیم، و سطح منطقی بازشناخت نزد کانت شده است. تفکر افق محور، راه ورزانه و پرسش گرانه به ضرب نشانه در نظر هایدگر، برای اندیشیدن به زمین توجه داشته است. نیروی مسئله در قلمروگریزی و بازقلمروگذاری نزد دلوز به این بحث هایدگر می افزاید. اندیشیدن نزد دلوز، به تفاوت درونی با تفکر ریزوم ریخت ممکن می شود؛ ازاین رو اندیشیدن از امکان امر واقع، به خود امر واقع یا تجربه امر واقعی معطوف می شود.
بررسی استدلال سوپروینینس اخلاقی براساس مفهوم ساختن از منظر ویلنبرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
151 - 175
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در قلمرو وجودشناسی اخلاق وارد شده و مفاهیم واقع گرایی و ناواقع گرایی را توسعه بخشیده است، مفهوم سوپروینینس است. در این مفهوم، ویژگی اخلاقی بر ویژگی نااخلاقی حمل می شود و ماهیت ارزش را به حوزه طبیعی اضافه می کند تا استدلالی برای طبیعت گرایان فراهم کند؛ در عین حال، ناطبیعت گرایان هم می توانند برای اثبات نوعی واقع گرایی ناطبیعی از آن به سود خود استفاده کنند. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، در پی توسعه استدلال سوپروینینس و کاربست آن به سود طبیعت گرایی اخلاقی است و به یکی از مهم ترین نتایج آن یعنی دفاع از واقع گرایی و نقد دیدگاه ناواقع گرایی مکی می پردازد. تفسیرهای پرشماری از سوپروینینس شده است که دربردارنده ضرورت، تقلیل و وابستگی می شود. اما ویلنبرگ براساس مفهوم «ساختن» به تبیین مفهوم سوپروینینس می پردازد تا پاسخ انتقادات ناواقع گرایان، از جمله مکی داده شود. مطابق نظر مکی، اتصاف یا عروض امور اخلاقی بر امور طبیعی عجیب است. براساس پاسخ ویلنبرگ، ویژگی اخلاقی بر ویژگی نااخلاقی به صورت رابطه ساختن مترتب یا عارض می شود؛ در عین حال، این نوع ارتباط از سنخ رابطه علی و معلولی نیست، بلکه از نوعی علیتِ مبتنی بر آگاهی پیروی می کند.